مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۸۱.
۶۸۲.
۶۸۳.
۶۸۴.
۶۸۵.
۶۸۶.
۶۸۷.
۶۸۸.
۶۸۹.
۶۹۰.
۶۹۱.
۶۹۲.
۶۹۳.
۶۹۴.
۶۹۵.
۶۹۶.
۶۹۷.
۶۹۸.
۶۹۹.
۷۰۰.
ذهن آگاهی
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۲۵۸-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مولفه های شرم و انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر شاهرود در سال 1403 بود. از این بین، 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های شرم بیرونی و انگ درونی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش مولفه های شرم و بهبود انگ درونی در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون شد. نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، متخصصین حوزه ی اعتیاد می توانند با استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود مولفه های شرم و انگ درونی تأکید کنند.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر کنترل عواطف مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال های یادگیری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش پذیری سخت کودکان مبتلا به اختلال های یادگیری باعث شده است که تجارب عاطفی ناخوشایند یکی از مشکلات مادران این کودکان در تعامل با آنها باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر کنترل عواطف مادران دارای فرزندان مبتلا به اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه ﻛﻨﺘﺮل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مادران کودکان با اختلال های یادگیری شهر گرگان در سال 1401-1402 بود که به دو مرکز اختلالات یادگیری دولتی (شکوفا و دانا شهر گرگان) مراجعه کرده بودند. تعداد 75 مادر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 25 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس کنترل عواطف ویلیامز و همکاران (1997) بود. گروه های آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار مداخله را دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه فرزندپروری ذهن آگاهانه و فرزندپروری شفقت محور بر کنترل عواطف اثربخشی معنادار داشته اند (001/0>P) و اثربخشی فرزندپروری شفقت محور بیشتر بوده است (05/0>P). نتایج مراحل آزمون نیز نشان داد که پس آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش آزمون کاهش معنادار و پایداری را نشان داده است (001/0>P)، اما مرحله پیگیری در مقایسه با پس آزمون افزایش معناداری داشته است (01/0=P). نتیجه گیری: نتایج بیانگر اثربخشی بیشتر فرزندپروری شفقت محور برای بهبود کنترل عواطف مادران دارای فرزند مبتلا به اختلال یادگیری بود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ابعاد نارسایی هیجانی و تحمل پریشانی زنان دارای گرایش به طلاق عاطفی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده شالوده زندگی فردی، اجتماعی و هسته اصلی زندگی زوجین است. هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ابعاد نارسایی هیجانی و تحمل پریشانی زنان دارای گرایش به طلاق عاطفی بود. روش:روش پژوهش نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل دارای گرایش به طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر بابل در سه ماهه اول سال 1402 بود که تعداد 30 نفر از آنان به صورت دردسترس انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرگروه 15نفر)جایگزین شدند. جهت گردآوری داده ها از طلاق عاطفی پاینز (1996)، نارسایی هیجانی بگبی و همکاران (1994) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. برنامه آموزش ذهن آگاهی به مدت 8جلسه 90 دﻗﯿﻘﻪای براساس مدل سگال و همکاران(2002)صرفا بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار spss نسخه 24 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته: نتایج نشان داد بین نمرات پیش آزمون پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در نارسایی هیجانی و تحمل پریشانی زنان دارای گرایش به طلاق عاطفی و مولفه هایش تفاوت معنی داری وجود دارد(01/0>p). به طور کلی آموزش ذهن آگاهی بر نارسایی هیجانی و تحمل پریشانی تاثیر معنی داری داشت(01/0>p). نتیجه گیری:مطابق با یافته ها آموزش ذهن آگاهی بر نارسایی هیجانی و تحمل پریشانی زنان دارای گرایش به طلاق عاطفی موثر بود.ازین رو از این برنامه می توان برای کمک به زنان دارای گرایش به طلاق عاطفی استفاده کرد.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آینده سازان هر جامعه ای دانشجویان آن جامعه هستند که لازمه این مهم داشتن بهزیستی روان شناختی در بین آنها است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در سال 1402 تشکیل می دادند که از میان آنها 367 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف- نسخه کوتاه؛ سیاهه ذهن آگاهی بائر، مقیاس تحمل ابهام؛ سیاهه انعطاف پذیری شناختی و پرسشنامه تنظیم هیجان بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده گردید. یافته ها: در پژوهش حاضر شاخص های نکویی برازش از برازش مطلوب الگو با داده های گردآوری شده حمایت کردند (945/1=χ2/df، 903/0=CFI، 931/0=GFI، ۰۵۹/۰=RMSE). نتیجه گیری: نتایج نشان داد بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان پیش بینی می شود. لذا، پیشنهاد می شود دوره های آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان به صورت کارگاه برای دانشجویان برگزار کنند تا زمینه بهبود تحمل ابهام، انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روان شناختی فراهم گردد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و سلامت روان دانش آموزان دختر کنکوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره نوجوانی به دلیل مشغله های فکری و روانی دانش آموزان، از جمله ورود به دانشگاه و آینده شغلی و غیره، با فشار روانی همراه است. در این پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و سلامت روان دانش آموزان دختر کنکوری مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایشی و کنترل و آزمون پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر کنکوری (پایه دوازدهم) یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بود، که به روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از آنها انتخاب شدند که در نهایت به دلیل ریزش آزمودنی، 27 نفر بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایشی 6 جلسه آموزش ذهن آگاهی دریافت کردند و گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) و پرسشنامه سلامت عمومیGHQ-28 (1978)، استفاده شد. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی به وسیله نرم افزار تحلیل آماری SPSS-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بصورت معناداری کیفیت خواب و سلامت روان دانش آموزان دختر کنکوری را بهبود بخشیده است.
اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی برتنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان شرکت گاز استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۹)
169 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش گروهی ذهن آگاهی بر تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان شرکت گاز استان گلستان در سال 1401 انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی شرکت گاز استان گلستان بود. نمونه پژوهشی شامل 36 کارمند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(18) و گواه (18) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه استرس شغلی موسسه سلامت وایمنی انگلستان و مقیاس فرسودگی شغلی مزلاج بود که در سه مرحله پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. سپس به گروه آزمایش طی 8 جلسه (هرهفته یک جلسه 90 دقیقه ایی) مهارت ذهن آگاهی آموزش داده شد. داده ها این تحقیق با استفاده ازتحلیل کوواریانس چند متغیری اندازه گیری مکرر به کمک SPSS-26تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون و پیگیری برکاهش تنیدگی و فرسودگی شغلی کارکنان درگروه آزمایشی اثر معنادار دارد. لذا با توجه به اثربخش بودن آموزش ذهن آگاهی، از آن می توان برای آموزش کارکنان شرکت گاز استان گلستان به طور خاص و سایرکارکنان سازمان ها به طور عام، جهت کاهش استرس و فرسودگی شغلی درمحیط سازمانی، استفاده کرد.
بررسی رابطه بین ذهن آگاهی و سبک های تصمیم گیری: نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی با سبک های تصمیم گیری بود. شرکت کنندگان تعداد 302 نفر از دانشجویان مرد و زن دانشکده های دانشگاه شیراز بودند، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های ذهن آگاهی، تنظیم شناختی هیجان و سبک های تصمیم گیری پاسخ دادند. برای تعیین روایی و پایایی از روش های آلفای کرونباخ و تحلیل عوامل استفاده شد. به منظور بررسی مدل از روش معادلات ساختاری و برای تعیین نقش واسطه گری، روش Bootstrap در نرم افزار AMOS به کار گرفته شد. نتایج نشان داد ذهن آگاهی به صورت مثبت و معنی دار، تصمیم گیری عقلانی را پیش بینی کرد و همچنین تصمیم گیری وابسته، اجتنابی و آنی را به صورت منفی و معنی دار پیش بینی کرد. همچنین ذهن آگاهی به صورت مثبت و معنی دار، راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان و به شکل منفی و معنی دار راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کرد. در خصوص رابطه مستقیم راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان با سبک های تصمیم گیری، این راهبرد سبک عقلانی را به صورت مثبت و معنی دار و سبک های وابسته، اجتنابی و آنی را به صورت منفی و معنی دار پیش بینی کرد. راهبردهای غیرانطباقی نیز سبک عقلانی را به صورت منفی و معنی دار و سبک های اجتنابی و آنی را به صورت مثبت و معنی دار پیش بینی کرد. در خصوص نقش واسطه گری می توان بیان کرد که راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه ای مثبت و معنی داری بین ذهن آگاهی با سبک تصمیم گیری عقلانی ایفا کردند. این نقش در رابطه میان سبک های وابسته، اجتنابی و آنی به صورت منفی و معنی دار بود. به طورکلی با افزایش استفاده از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان، تصمیم گیری عقلانی افزایش و تصمیم گیری وابسته، اجتنابی و آنی کاهش می یابد. با استناد به نتایج پژوهش می توان از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان به عنوان یکی از آموزش های مؤثر جهت استفاده از سبک های تصمیم گیری کارآمد استفاده کرد.
تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر انگیزش تحصیلی، انعطاف پذیری شناختی و سبک های اسناد در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر انگیزش تحصیلی، سبک های اسناد و انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه هشتم متوسطه اول در سال تحصیلی 1403-1402 در شهر همدان بودند. برای انتخاب نمونه دو کلاس به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایش (21 نفر) و گروه کنترل (21 نفر) تلقی گردیدند. پس از انجام پیش آزمون در هر دو گروه، آموزش ذهن آگاهی طی 8 جلسه به گروه آزمایش ارائه شد. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه های سبک های اسناد، انعطاف پذیری شناختی و انگیزش تحصیلی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد آموزش ذهن آگاهی به صورت معنی داری موجب افزایش انگیزش تحصیلی، افزایش انعطاف پذیری شناختی، افزایش سبک اسناد مثبت و کاهش سبک اسناد منفی در دانش آموزان شده است. آموزش ذهن آگاهی از طریق افزایش آگاهی نسبت به لحظه حال و پرداختن به احساسات و هیجانات بر نظام شناختی کودکان تاثیر گذاشته و می تواند در ارتقای انگیزش تحصیلی، انعطاف پذیری شناختی، سبک اسنادی مثبت و کاهش سبک اسنادی منفی مؤثر باشد. از این رو پیشنهاد می شود که آموزشی ذهن آگاهی در مدارس و مراکز مشاوره وابسته به آموزش وپرورش مورد توجه قرار گیرد.
تدوین مدل رابطه والد- فرزند بر اساس پریشانی روانی و اضطراب اجتماعی با میانجی گری ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
125 - 148
حوزههای تخصصی:
رابطه میان والدین و فرزندان نوجوان به سبب ویژگی های خاص رشدی این گروه سنی با چالش های ویژه ای رویارو است. از این رو، این پژوهش با هدف تدوین مدل رابطه والد- فرزند بر اساس پریشانی روانی و اضطراب اجتماعی با میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان نوجوان به انجام رسید. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان نوجوان شهر تهران و نمونه آماری برابر با 300 نفر بود که از مدارس پنج منطقه تهران انتخاب گردید. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای انجام گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر (2002)، رابطه والد - فرزند فاین، مورلند و شوبل (1983)، ذهن آگاهی والاچ و همکاران (2006) و اضطراب اجتماعی کانر (2000) استفاده گردید. به منظور تحلیل آماری از مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که ضریب مسیر استاندارد پریشانی روانی و اضطراب اجتماعی با رابطه والد فرزند در نوجوانان به میزان 43/0- و 17/0- محاسبه شد که نشان گر معنادار بودن این روابط بود (01/0>P).. ولی از سویی، ذهن آگاهی دارای نقش میانجی گری در رابطه استاندارد پریشانی روانی و اضطراب اجتماعی و رابطه والد فرزند در نوجوانان بود (01/0>P). بنا بر نقش میانجی گری ذهن آگاهی در تبیین رابطه متغیرهای آسیب زا و روابط والد فرزند، روانشناسان و مشاوران می توانند به منظور کاهش اثرات مشکلات روانی و اجتماعی نوجوانان بر وضعیت زندگی آنان، در جلسات گروهی و فردی به برخورداری دانش آموزان نوجوان از ذهن آگاهی توجه خاص داشته باشند.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و بازتوانی شناختی همراه با تحریک الکتریکی کورتکس مغز در بهبود کارکرد حافظه و تمرکز دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حافظه و تمرکز دو مولفه اصلی از کارکردهای شناختی هستند که در روند یادگیری انسان نقش به سزایی دارند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی دو روش درمانی آموزش ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back در بهبود کارکرد حافظه و تمرکز دانشجویان است. روش:روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی و شیوه گردآوری داده ها از نوع نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون است. به منظور بررسی اهداف تحقیق 30 نفر آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفری تقسیم شدند. تمام شرکت کنندگان آزمون حافظه بالینی وکسلر و تست TOVA انجام دادند. سپس یک گروه تحت آزمون ذهن آگاهی قرار گرفته و گروه دیگر در جلسات تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back شرکت کردند. در پایان هر دو گروه مجدد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که هر دو روش مداخله، یعنی آموزش ذهن آگاهی و تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back موجب بهبود حافظه و تمرکز می گردند. هر دو شیوه بر بهبود عملکرد توجه تاثیر داشتند. در مولفه های حافظه تنها در مولفه حافظه بینایی دو گروه متفاوت بودند. بر اساس نتایج اثر بخشی تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای همراه با تمرین تقویت حافظه N-Back بیشتر از آموزش ذهن آگاهی بود .نتیجه گیری: با توجه به نتایج به نظر می رسد هر دو شیوه بر بهبود توجه موثر هستند اما درمان های زیستی عملکرد بهتری خواهتد داشت هنگامی که پایه های زیستی و فرایندهای خاص شناختی را مد نظر قرار می دهند.
اثربخشی آموزش برنامه بهبود سرطان مبتنی بر ذهن آگاهی بر فاجعه سازی درد و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان یکی از انواع بیماری های مزمن محسوب می شود که توجه پژوهشگران زیادی را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش برنامه بهبود سرطان مبتنی بر ذهن آگاهی بر فاجعه سازی درد و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان بود.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان بود که در سال 1400 در مرکز شهید رجایی شهرستان بابلسر تشخیص بیماری سرطان دریافت نمودند. نمونه مورد مطالعه به حجم30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفر (گروه کنترل 15 نفر و گروه آزمایش 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه بهبود سرطان مبتنی بر ذهن آگاهی کارلسون و اسپکا که در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار برگزار می شد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فاجعه سازی درد سالیوان و همکاران (1995) و مقیاس استرس ادراک شده کوهن، کمرک و مرملستین (1983) استفاده شد. داده های بدست آمده نیز با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرم افزار 27SPSS- مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش آزمون تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای فاجعه سازی درد و استرس ادراک شده وجود داشت (05/0p<).
نتیجه گیری: بنابراین نتیجه گرفته می شود که بهبود سرطان مبتنی بر ذهن آگاهی مداخله ای مطلوب و مناسب جهت تاثیرگذاری بر فاجعه سازی درد و استرس ادراک شده بیماران مبتلا به سرطان است
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و درد مزمن بیماران مبتلا به دیس پپسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
97 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری دیس پپسی موجب بروز مشکلات روان شناختی و دردهای مزمن در افراد می شود. برای رفع این مشکلات به مداخلاتی مانند شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نیاز می باشد. لذا، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و درد مزمن بیماران مبتلا به دیس پپسی انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران تا ۵۰20 تا ساله با تشخیص سوء هاضمه بدون زخم در کلینیک تخصصی و فوق تخصصی بعثت شهر کرمان در سال 1401 بودند. از بین آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر(، گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را در 8 جلسه، 90 دقیقه ای به صورت گروهی، دریافت کردند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) و پرسشنامه درد مک گیل (2009) بود. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی توسط نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمرات انعطاف پذیری شناختی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش معنی داری یافته است. هم چنین میانگین نمرات درد مزمن در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش معنی داری یافته است (001/0P<).
نتیجه گیری: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش انعطاف پذیری شناختی و کاهش درد مزمن در بیماران مبتلا به دیس پپسی دارای اثربخشی و کارایی بود.
مقایسه اثربخشی تحریک مستقیم فرا جمجمه ای و ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان دارای نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
26 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان دارای نشانگان افسردگی انجام شد.روش: پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری در سه گروه ذهن آگاهی، درمان تحریک مستقیم فرا جمجمه ای و کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که پس از اجرای پرسشنامه اینترنتی افسردگی بک بر روی ۴۰۰ نفر، 45 نفر از افراد با نمره متوسط یا بالاتر به روش تصادفی انتخاب و به تصادف یه یکی از دو گروه آزمایش و یا کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. در هرگروه آزمایش مداخله های مربوطه انجام شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان جلسات و دو ماه بعد پس آزمون و پیگیری انجام شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) و با استفاده از نرم افزار spss26 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: نتایج اثربخشی هر دو روش درمانی ذهن آگاهی و تحریک مستقیم فراجمجمه ای را در کاهش نشانگان افسردگی، نگرانی، نشخوار فکری و افزایش انعطاف پذیری شناختی نشان داد. تحلیل پیگیری نشان داد اثربخشی ذهن آگاهی بر افسردگی، نشخوار فکری و نگرانی بیشتر از تحریک مستقیم فراجمجمه ای بود؛ اما اثربخشی تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر افزایش انعطاف پذیری شناختی بیشتر بود.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش علائم افسردگی موثر بوده اما اثربخشی آن ها متفاوت است؛ بنابراین توجه به نشانه ها و شکایت های اختصاصی بیماران افسرده در انتخاب درمان موثر باید مدنظر قرار داده شود.
مقایسه اثربخشی درمان وجودی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فرانگرانی و تحمل پریشانی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
162 - 175
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان وجودی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فرانگرانی تحمل پریشانی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش، نیمه تجربی شامل دوگروه آزمایشی و یک گروه کنترل با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسط شهرستان تربت جام در سال تحصیلی 1402 بود. نمونه پژوهش تعداد 45 دانش آموز مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود که بر اساس نمونه گیری هدفمند و به روش تصادفی (قرعه کشی) در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر جایگزین شد. درمان وجودی در 8 جلسه و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نیز در 8 جلسه برای گروه های آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسش نامه اضط راب اجتماع ی نوجوان ان پاکلک (1997)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) و مقیاس فرانگرانی ولز و دیویس (1994) بود. داده ها با استفاده از تحلی ل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلی ل ش دند. نتایج نشان داد که هر دو مداخله تأثیر معناداری بر کاهش فرانگرانی و افزایش تحمل پریشانی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری ماندگار بوده است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش فرانگرانی و افزایش تحمل پریشانی هیجانی، تنظیم تلاش ها برای تسکین پریشانی تأثیر بیشتری داشته است (0/05>P). بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که مشاوران و روانشناسان بالینی می توانند از درمان وجودی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان رویکردهای درمانی مؤثر در زمینه کاهش فرانگرانی و افزایش تحمل پریشانی نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی استفاده کنند.
مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی در رابطه بین ذهن آگاهی و شفقت به خود با پریشانی روانشناختی بیماران دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
260 - 273
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی در رابطه بین ذهن آگاهی و شفقت به خود با پریشانی روانشناختی بیماران دیالیزی بود. روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران دیالیزی شهر کاشان از فروردین تا مرداد سال 1403 بودند. حجم نمونه بر اساس مدل کلاین(2023) و با روش نمونه گیری هدفمند 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس پریشانی روانشناختی کسلر(K-10) کسلر و همکاران(2003)، سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ(FMI) والش و همکاران(2006)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود(SF-SCS) رائس و همکاران(2011) و مقیاس تجربه توان خودمراقبتی(ESCAS) کئرنی و فلیسچر(1979) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. نرم افزار تحلیل داده ها برنامه SPSS و AMOS نسخه 28 بود. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم ذهن آگاهی(0/62-=β و 0/001=sig) و شفقت به خود (0/53- =β و 0/001=sig) بر پریشانی روانشناختی معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که رفتارهای خودمراقبتی در رابطه بین ذهن آگاهی (0/50- =β و 0/001=sig) و شفقت به خود (0/47- =β و 0/002=sig) با پریشانی روانشناختی نقش میانجی و معنادار دارد. مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/05=RMSEA و 0/05>p). با توجه به یافته های این پژوهش و اهمیت نقش ذهن آگاهی و شفقت به خود در پریشانی روانشناختی بیماران دیالیزی استفاده از آموزش ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر شفقت به خود برای بهبود پریشانی روانشناختی در این بیماران پیشنهاد می شود.
مدل ساختاری شادکامی بر اساس ذهن آگاهی با نقش میانجی هوش هیجانی، شفقت به خود و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی هوش هیجانی، شفقت به خود و تاب آوری در رابطه بین ذهن آگاهی و شادکامی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی، از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. ۳۷۳ نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات، از فرم کوتاه پرسش نامه شادکامی آکسفورد، فرم کوتاه سیاهه ذهن آگاهی فرایبورگ، پرسش نامه هوش هیجانی برادبری و گریوز، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود و فرم کوتاه مقیاس تاب آوری کانر-دیویدسون استفاده شد. برای تحلیل دا ده ها، از روش ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم ذهن آگاهی بر شادکامی، هوش هیجانی و شفقت به خود، همچنین، اثرات مستقیم هوش هیجانی و شفقت به خود بر تاب آوری و شادکامی معنادار است. به علاوه، هوش هیجانی، شفقت به خود و تاب آوری، رابطه بین ذهن آگاهی و شادکامی را میانجی گری می کنند و اثر مسیر غیرمستقیم ذهن آگاهی بر شادکامی معنادار است به این صورت که ذهن آگاهی با افزایش هوش هیجانی و شفقت به خود منجر به افزایش تاب آوری می شود و با افزایش تاب آوری، شادکامی افزایش می یابد. این یافته ها دارای تلویحات کاربردی مهم برای مداخله های آموزشی-مشاوره ای جهت بهبود شادکامی است.
مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در کنترل عواطف نوجوانان بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
115 - 138
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در کنترل عواطف نوجوانان بدسرپرست مرکز شبه خانواده بهزیستی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری است. برای تعیین نمونه 60 نفر به صورت داوطلبانه و هدفمند انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گواه) گمارده شدند. گروه آزمایش اول آموزش شفقت به خود و گروه آزمایش دوم آموزش ذهن آگاهی را ازطریق پروتکل های آموزشی شفقت به خود و ذهن آگاهی در هشت جلسه دریافت کردند و گروه گواه هیچگونه مداخله آموزشی دریافت نکرد. آزمودنی ها، قبل و بعد از اجرای مداخله و 45 روز بعد در مرحله پیگیری به مقیاس کنترل عواطف پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرّر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش شفقت به خود و همچنین، آموزش ذهن آگاهی به یک میزان در افزایش کنترل عواطف نوجوانان اثربخش بوده و بعد از 45 روز همچنان پایدار بوده است که این پایداری در ذهن آگاهی ماندگاری بیشتری داشته است. با توجه به اثربخشی مشابه آموزش شفقت به خود و ذهن آگاهی در افزایش کنترل عواطف نوجوانان، پیشنهاد می شود در مراکز حمایتی نظیر شبه خانواده بهزیستی از این روش های روانشناسی موج سوم برای بهبود وضعیت عاطفی نوجوانان بهره گرفته شود.
اثر ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و بهزیستی روانشناختی: نقش واسطه ای استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش یک مدل مفهومی از رابطه میان ذهن آگاهی با فرسودگی شغلی و بهزیستی روانشناختی با میانجی گری استرس شغلی در کارکنان شرکت بهره برداری مس درآلو استان کرمان انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری مس درآلو است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در نهایت 210 پرسشنامه به شکل صحیح تکمیل و داده های حاصل از آنها در تحلیل استفاده شد. جهت سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه ی ذهن آگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه)، پرسشنامه ی استرس شغلی HSE، پرسشنامه ی فرسودگی شغلی و مقیاس بهزیستی روانشناختی (فرم کوتاه) استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS ویراست 24 انجام شد. همچنین مسیرهای غیر مستقیم توسط روش بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی پس از اصلاح از برازش مناسبی با داده ها برخوردار است. تحلیل داده ها نشان داد که مسیرهای مستقیم از ذهن آگاهی به فرسودگی شغلی و از ذهن آگاهی به بهزیستی روانشناختی معنی دار نیستند و تمام اثر ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و بهزیستی روانشناختی از طریق استرس شغلی صورت می پذیرد. بنابراین مطابق نتایج به دست آمده از طریق داده ها می توان چنین مطرح کرد که با افزایش سطح ذهن آگاهی افراد در سازمان می توان استرس شغلی آن ها را کاهش داد و متعاقباً به کاهش فرسودگی شغلی کارکنان و افزایش بهزیستی روانشناختی آن ها دست یافت.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر حافظه و انعطاف پذیری شناختی مردان مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۰۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر حافظه و انعطاف پذیری شناختی مردان مبتلا به افسردگی اساسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مردان دارای افسردگی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی مستقر در منطقه 8 شهر تهران در نیمه دوم سال 1402 بود که تعداد 30 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل سیاهه افسردگی بک-2 بک و همکاران (1996 BDI-II,)، پرسشنامه حافظه فعال دانمن و کارپتنر (1980 WMT,) و سیاهه انعطاف پذیری شناختی دنیس (2010 PFQ,) بود. گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی هشت جلسه، هر هفته یک جلسه و به مدت 90 دقیقه دریافت نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون حافظه و انعطاف پذیری شناختی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0>p وجود دارد. در نتیجه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند به عنوان روش درمانی مؤثر در جهت بهبود حافظه و انعطاف پذیری شناختی مردان مبتلا به افسردگی اساسی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش میانجی خودشفقتی در رابطه بین ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی با تاب آوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ دی ۱۴۰۳ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۰۳)
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خودشفقتی در رابطه بین ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی با تاب آوری در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد در سال تحصیلی 1403-1402 بود. در این مطالعه 230 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI؛ والش و همکاران، 2006)، پرسشنامه چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS؛ زیمت و همکاران، 1988)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود (SCS-SF، ریس و همکاران، 2011) و مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC؛ کانر و دیویدسون، 2003) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها، از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. همچنین یافته ها نشان داد که ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی و خودشفقتی بر تاب آوری اثر مستقیم و معنادار داشتند؛ ذهن اگاهی و حمایت اجتماعی بر خودشفقتی اثرمستقیم و معنادار داشتند (05/0>P). نتیجه آزمون بوت استرپ نشان داد که خودشفقتی در رابطه بین حمایت اجتماعی و تاب آوری نقش میانجی داشت؛ همچنین نتایج نشان خودشفقتی بین ذهن آگاهی و تاب آوری نقش میانجی داشت (05/0>P). در نهایت می توان نتیجه گرفت که حمایت اجتماعی و ذهن آگاهی به صورت مستقیم و با واسطه گری خودشفقتی بر تاب آوری اثر دارند.