مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
خودشیفتگی
حوزههای تخصصی:
شواهد موجود حاکی از وجود دو نوع مجزا از خودشیفتگی به شکل خودشیفتگی خودبزرگ بین و آسیب پذیر می باشد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه میزان پرخاشگری و مشکلات بین فردی در این دو نوع از خودشیفتگی و نیز مقایسه آنها با افراد فاقد ویژگی های خودشیفته وار بود. تعداد 90 نفر آزمودنی از بین دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه ها تهران که بر اساس غربالگری به وسیله پرسشنامه خودشیفتگی مرضی، در سه گروه 30 نفره دارای رگه های خودشیفتگی خودبزرگ بین، آسیب پذیر و فاقد رگه های خودشیفتگی قرار می گرفتند، توسط پرسشنامه پرخاشگری باس و پری و سیاهه مشکلات بین فردی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها به وسیله روش آماری تحلیل واریانس چندراهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از تفاوت معنادار بین گروه های دارای رگه های خودشیفتگی و فاقد رگه ها در مقیاس های پرخاشگری بدنی، خشم و خصومت و نیز همه خرده مقیاس های سیاهه مشکلات بین فردی به جز مقیاس فقدان جامعه پذیری بود. در خرده مقیاس اخیر تفاوت تنها بین گروه آسیب پذیر با گروه فاقد رگه ها معنادار بود. نتایج از یک سو تأیید کننده پرخاشگری و نقص در حوزه بین فردی در افراد دارای رگه های خودشیفتگی و از سوی دیگر حاکی از شباهت دو نوع خودشیفتگی می باشد.
مقایسه شایعه پراکنی اینترنتی و خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک، اینترنت و افراد غیر کاربر اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه شایعه پراکنی اینترنتی و خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک با کاربران اینترنت و افراد غیر کاربر اینترنت در بین ساکنین شهر تهران است. روش: از میان کاربران اینترنت شهر تهران نمونه ای 500 نفری به صورت تصادفی خوشه ای از مناطق 22 گانه شهر تهران انتخاب شد. این گروه نمونه شامل 183 نفر کاربر اینترنت و 163 نفر کاربر فیس بوک و 110 نفر از افرادی که هیچ گونه اطلاعاتی از اینترنت ندارند و مطلقاً از اینترنت استفاده نمی کنند، در سطح جامعه است. 44 پرسشنامه به دلیل ناقص بودن از پژوهش حاضر حذف گردید که در مجموع حجم نمونه این تحقیق 456 نفر است. این پژوهش از پرسشنامه شخصیت خودشیفته (راسکین و تری، 1988)، پرسشنامه شایعه پراکنی اینترنتی (جانگ هیون کیم و ووباک، 2010) و پرسشنامه فیسبوک (راس و همکارن، 2009) به عنوان ابزارهای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه متغیرها و از آزمون تحلیل واریانس برای مقایسه گروه ها و مؤلفه های پرسشنامه ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادند که بین خودشیفتگی و استفاده از فیس بوک رابطه مثبت معنی داری وجود دارد و خودشیفتگی می تواند 28/0 استفاده از فیس بوک را پیش بینی کند. در حالی که بین مدت زمان استفاده از اینترنت و شایعه پراکنی رابطه معنی داری وجود ندارد. از دیگر نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد که مؤلفه خودشیفتگی در بین کاربران فیس بوک، اینترنتی و گروه بدون اینترنت تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در مورد مؤلفه های خودشیفتگی نیز نتایج به دست آمده نشان داد بین مؤلفه های اقتدار، خودنمایی، برتری جویی، محق بودن و خودبینی بین سه گروه مورد پژوهش تفاوت معنی دار وجود دارد درحالی که دو مؤلفه بهره کشی و خودبسندگی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین گروه های مورد پژوهش ندارد. همچنین این پژوهش نشان داد میان شایعه پراکنی و مؤلفه های آن بین گروه کاربران فیس بوک و کاربران اینترنتی تفاوت معنی داری نیست. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر با کاهش مدت زمان استفاده از فیس بوک می توان به ارتقاء بهزیستی جامعه کمک کرد. همچنین بررسی و تمهیدات لازم آموزشی در خصوص اصلاح و تغییر سبک زندگی و ویژگی شخصیتی خودشیفتگی که در بهبود روابط بین فردی و اجتماعی مؤثر است، پیشنهاد می گردد.
پیش بینی روابط فرازناشویی از روی سبک های دلبستگی، عزت نفس و میزان خودشیفتگی در بین دانشجویان متاهل
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی روابط فرا زناشویی از روی سبک های دلبستگی، عزت نفس و خودشیفتگی بود. جامعه پژوهش حاضر دانشجویان متأهل دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و علامه طباطبائی بود و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و روش پژوهش 357 نفر از دانشجویان متأهل بودند و روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش به خیانت، سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، عزت نفس کوپراسمیت و شخصیت خودشیفته استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا توان پیش بینی روابط فرا زناشویی در افراد را دارند و این توان در سطح 000/0 P< معنادار بود. همچنین عزت نفس اجتماعی و خانوادگی نیز توان پیش بینی گرایش افراد به روابط فرا زناشویی را دارند که این توان در سطح 000/0 P< معنادار است. میزان خودشیفتگی نیز در سطح 02/0 P< گرایش افراد به روابط فرا زناشویی را پیش بینی می کند. سبک های دلبستگی ناایمن و عزت نفس آسیب دیده و پایین و همچنین خودشیفتگی از عواملی هستند که می توانند گرایش افراد به روابط فرا زناشویی را پیش بینی نمایند؛و روانشناسان و مشاوران می توانند برای تشخیص این آسیب های پیش رو از آزمون های روانشناختی برای سنجش این متغیرها در زوجین استفاده نمایند تا مداخلات مناسبی را ترتیب دهند.
نقش عملکرد خانواده با خودشیفتگی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین عملکرد خانواده با خودشیفتگی در دختران نوجوان بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل سال 93 – 92 دوره راهنمایی شهرستان شیراز بود که از میان آن ها 150 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های عملکرد خانواده (FAD) و شخصیت خودشیفته آمز (NPI-16) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که: عملکرد خانواده با خودشیفتگی رابطه معکوس معنی دار در سطح یک صدم دارد. هم چنین، ابعاد عملکرد خانواده به گونه معنی دار قادر به پیش بینی خودشیفتگی می باشند.
نقش طرحواره های شناختی اولیه در پیش بینی ویژگی خودشیفتگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :طرحواره های شناختی به عنوان عناصر سازمان یافته ای از واکنش ها و تجارب گذشته تعریف می شوند که بدنه بادوامی از دانش را تشکیل می دهند؛ به طوری که می توانند بر برداشت های بعدی تأثیرگذار باشند و آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های شناختی اولیه در ویژگی خودشیفتگی صورت گرفت. مواد و روش ها:این پژوهش به روش همبستگی، بر روی 360 نفر از دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام شد. جهت جمع آوری داده ها، از فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره (Schema Questionnaire-Short Form یا SQ-SF) و پرسش نامه شخصیت خودشیفته 40 ماده ای (Narcissistic Personality Inventory-40 یا NPI-40) استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:طرحواره های محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، معیوب بودن، معیارهای سرسختانه، محق بودن (010/0 = P) و خودرشد نایافته (050/0 = P) به طور مثبت و معنی دار و طرحواره اطاعت (010/0 = P) به طور منفی و معنی دار با خودشیفتگی رابطه داشت. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که طرحواره های معیوب بودن، محق بودن، محرومیت هیجانی، اطاعت و بی اعتمادی (010/0 = P) و معیارهای سرسختانه و خودرشد نایافته (050/0 = P) به ترتیب نقش قابل توجهی در پیش بینی خودشیفتگی ایفا نمودند (57/0 = R 2). نتیجه گیری:طرحواره های ناسازگارانه اولیه می توانند به عنوان ساختارهای شناختی اساسی تمایلات خودشیفتگی در نظر گرفته شوند که به فهم بهتر این که چگونه افراد با ویژگی های شخصیت خودشیفته، محیط اجتماعی خود را ادراک می کنند، کمک می نماید
رابطه ویژگی های شخصیت تاریک (ماکیاولی، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) با خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف : خودکارآمدی تحصیلی ازجمله عوامل پیش بین در پیشرفت تحصیلی دانشجویان است که متأثر از عوامل گوناگونی است. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش ویژگی های شخصیت تاریک (ماکیاولی، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) به منظور پیش بینی باورهای خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه همبستگی، ۲۳۰ نفر از دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه اصفهان به شیوه خوشه ای انتخاب شدند (سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵). به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان اون و فرامن و مقیاس شخصیت تاریک جانسون و وبستر اجرا شد. به منظور محاسبه داده ها از نرم افزار Spss-۱۸ استفاده شد . یافته ها: نتایج دلالت بر این داشتند که صفات شخصیت جامعه ستیزی ( ۰/۳۴۱-=r ) و ماکیاولی (۰/۳۶۴-=r ) با خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان رابطه معنادار و منفی داشتند (۰/۱> P ). نتایج دیگر نشان داد که بین صفت شخصیت خودشیفتگی و خودکارآمدی تحصیلی ارتباط معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به صورت منفی ۰/۱۵ از تغییرات خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان را می توان بر اساس صفات شخصیت تاریک ماکیاولی و جامعه ستیزی تبیین نمود. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معکوسی که بین خودکارآمدی تحصیلی و صفات شخصیت تاریک (جامعه ستیزی و ماکیاولی) مشاهده شده است می توان نتیجه گرفت که این صفات می توانند تأثیر مخربی بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان و درنهایت پیشرفت آن ها داشته باشند. همچنین نتایج این پژوهش از نقش متغیر روان شناختی صفات شخصیت تاریک در پیش بینی باورهای خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان حمایت می کند.
پیش بینی خودشیفتگی، ادراک تعاملات اجتماعی و تعارضات زناشویی بر اساس استفاده از شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰
197-214
حوزههای تخصصی:
گسترش شبکه های اجتماعی و استفاده گسترده از آن ها توسط زوجین، تأثیرات مهمی بر جنبه های مختلف زندگی آنان داشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در خودشیفتگی، ادراک تعاملات اجتماعی و تعارضات زناشویی زوجین استفاده کننده از شبکه های اجتماعی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری را زوجین استفاده کننده از شبکه های اجتماعی شهر زنجان تشکیل داده که 120 زوج که از شبکه های اجتماعی به صورت گسترده استفاده می کردند به صورت در دسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1998)، شخصیت خودشیفته (ایمز و همکاران، 2006)، ادراک تعامل اجتماعی (گلاس، 1994) و تعارض زناشویی (ثنایی، 1379) استفاده شد. روش همبستگی پیرسون و رگرسیون برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرارگرفت. یافته ها نشان داد بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با ادراک تعامل اجتماعی رابطه منفی معنادار و با خودشیفتگی و تعارض زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (0/01>P). هم چنین بین تعارض زناشویی با خودشیفتگی رابطه مثبت معنادار و با ادراک تعامل اجتماعی رابطه منفی معنادار وجود دارد (0/01>P). شبکه های اجتماعی با تأثیرات منفی روی روابط زوجین و احساس آن ها نسبت به یکدیگر و از سویی دیگر، با تقویت خودشیفتگی، باعث مشکلات ارتباطی مختلف و کاهش احساس های مثبت زوجین نسبت به یکدیگر و تعارضات زناشویی می شود.
مقایسه همبسته های شخصیتی صفات ماکیاولیایی، خودشیفتگی و ضداجتماعی (مثلث تاریک شخصیتی) در الگوی سه عاملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف سه شخصیت ماکیاولیایی، خودشیفتگی و ضداجتماعی، مثلث تاریک شخصیتی شناخته می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه آن ها با الگوی پنج عاملی شخصیت انجام گرفت. این پژوهش از نوع همبستگی بود. مواد و روش ها جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور تبریز. از بین آن ها نمونه ای به حجم 203 نفر و با در نظر گرفتن توزیع جمعیتی به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسش نامه های شخصیت ماکیاولیایی، پرسش نامه شخصیت چندمحوری بالینی میلون-2 و شخصیت آیزنک پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها شخصیت ماکیاولیایی با روان آزرده گرایی (64/0 r =، 01/0 P< ) و روان پریشی گرایی (23/0 r =، 01/0 P< )، شخصیت خودشیفته با روان پریشی گرایی (71/0 r =، 01/0 P< ) و برون گرایی (17/0 r =، 01/0 P< ) و شخصیت ضداجتماعی با روان پریشی گرایی (43/0 r =، 01/0 P< ) و روان آزرده گرایی (43/0 r =، 01/0 P< ) رابطه مثبت نشان داد. نتیجه گیری وجه مشترک شخصیتی مطابق الگوی سه عاملی در مثلث تاریک شخصیتی روان پریشی گرایی است.
اعتباریابی مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت، فرمول بندی جدیدتری از شخصیت ناسازگارانه است که پس از مدل صفات سه گانه تاریک شخصیت مطرح شده است و به ترکیب صفات خودشیفتگی، ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، متغیر چهارم را با عنوان دیگرآزاری اضافه کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اعتبار مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت در نمونه ایرانی بود. مواد و روش ها این مطالعه به صورت مقطعی روی 500 دانشجوی کارشناسی در سال تحصیلی 96-95 انجام شد. نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با مقیاس دوجین کثیف و مقیاس کوتاه تکانش دیگرآزاری ارزیابی شد. داده های گردآوری شده با نرم افزار های spss نسخه 22 و نرم افزار لیزرل نسخه 8 تحلیل شدند. به منظور آزمون روایی سازه مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد یافته ها نتایج روایی سازه نشانگر تأیید ساختار چهارعاملی مدل و برازش خوب آن با داده های حاصل بود. ضرایب باز آزمایی برای کل مقیاس و مؤلفه ها در دامنه ای بین 76/0 تا 84/0 قرار داشت که نشانگر پایایی آزمون بود. ضریب همسانی درونی برای کل مدل و نیز خرده مقیاس ها بین 68/0 تا 88/0 به دست آمد که نشانگر انسجام درونی آزمون بود. نتیجه گیری مدل صفات چهارگانه تاریک شخصیت در نمونه ایرانی مورد تأیید بوده و برازش مطلوبی دارد.
مقایسه علاقه اجتماعی، خودشیفتگی و رضایت زناشویی در زوجین ایرانی و افغانستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
51 - 58
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه دو گروه از زوجین ایرانی و افغانستانی در متغیرهای علاقه اجتماعی و خودشیفتگی، و نیز تعیین رابطه این دو متغیر با رضامندی زناشویی و نقش تعدیل کنندگی ملیت بود. روش: این تحقیق با یک طرح علی مقایسه ای بر روی جامعه آماری شامل کلیه زوجین دانشجوی متأهل 22 تا 45 ساله ایرانی و افغانستانی ساکن در ایران و افغانستان که تحصیلات لیسانس و فوق لیسانس داشتند انجام شد. از میان این افراد 101 زوج دانشجوی متأهل ایرانی و 101 زوج دانشجوی متأهل افغانستانی به صورت در دسترس با مراجعه به 5 مرکز دانشگاهی در ایران و 4 مرکز دانشگاهی در افغانستان انتخاب و پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. همچنین دانشجویانی که در طی یکسال گذشته به روان شناس یا روانپزشک مراجعه کرده بودند از فهرست نهایی نمونه خارج شدند. یافته ها: میانگین نمرات زوجین افغانستاتی بطور معنادار در خودشیفتگی کمتر از زوجین ایرانی بود (93/8 در برابر 01/12)، در حالیکه برای علاقه اجتماعی یک میانگین بالاتر غیرمعنادار زوجین افغان (71/138 در برابر 5/123) مشاهده شد. رضامندی زناشویی بطور معنادار با علاقه اجتماعی و خودشیفتگی زوجین افغان(42/0 و 24/0-) و ایران(38/0 و 25/0-) ارتباط داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر خودشیفتگی کمتر زوجین افغان نسبت به زوجین ایرانی و همبستگی رضایت زناشویی زوجین ایرانی و افغانی با علاقه اجتماعی و خودشیفتگی است. در نظر گرفتن این تفاوت در درک مسایل روانشناختی آنان ضروری به نظر می رسد.
بررسی سبب شناسی و تحول خودشیفتگی از منظر روان پویشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم تیر ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
195-212
حوزههای تخصصی:
خودشیفتگی آسیب شناختی سبکی از شخصیت است که که با احساس اهمیت و شایستگی افراطی، نگرش و رفتار خودخواهانه، فقدان همدلی، نیاز به تحسین و عزت نفس شکننده مشخص می گردد. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی تحول پدیده خودشیفتگی از دیدگاه روانپویشی پرداخته و مدل تبیینی روانپویشی را در سبب شناسی و رشد خودشیفتگی مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش سعی کرده است با روش مروری، به این سوال پژوهشی پاسخ دهد که، خودشیفتگی از دیدگاه روانپویشی چگونه ایجاد و تحول می یابد و علل بنیادین در سبب شناسی خودشیفتگی چیست؟ در نظریه های روانپویشی، خود شیفتگی مرحله ای از رشد طبیعی است که در مراحل بعدی رشد به عشق خارجی (دیگری) تحول می یابد و کودک می تواند به دیگران عشق بورزد. ولی در حالت خودشیفتگی بیمارگونه، کودک برای بدست آوردن محبت و عشق مطمئن به درون برمی گردد تا براحساس شکننده طرد شدن (دوست نداشته شدن) غلبه کند. خودشیفتگی در رویکرد روانپویشی، به عنوان خودخواهی ناشی از عدم تمییز خود از دیگری شناخته می شود. رویکرد روانپویشی جامعیترین توصیف و پوشش نظری را در مفهوم سازی، سبب شناسی و تحول خودشیفتگی با توجه به ابعاد و انواع خودشیفتگی ارائه می دهد. به طورکلی سبب شناسی سازه خودشیفتگی از دیدگاه روانپویشی، بر مفاهیم عزت نفس شکننده، خودپنداره بزرگ منش، نقص در سبک های فرزند پروری و عدم پاسخدهی مطلوب والدین به نیازهای رشدی کودک در سنین اولیه رشد، بازگشت محبت به درون و جبران احساس حقارت اساسی تاکید دارد. عزت نفس ناپایدار و شکننده عاملی مهم در بوجود آمدن خودشیفتگی است. از دیدگاه روانپویشی، فرد خودشیفته ممکن است با حالت دفاعی، پوششی از خودبینی و عزت نفس بالا ولی به صورت توخالی و شکننده را در خود رشد بدهد تا احساسات زیر بنایی را به صورت پنهان نگه دارند. همچنین خودشیفتگی می تواند با سطوح بالا یا پایین عزت نفس ارتباط داشته باشد. خود دوستداری فرد خودشیفته ناپخته و هیجانی است و باعث رشد خودانگاره بزرگ منش می گردد. چنین مفهوم سازی جامعی که مبتنی بر سبب شناسی پدیده خودشیفتگی است، در صورت بهره مندی از پشتوانه تجربی می تواند فرمولبندی مناسب درمانی را برای مداخله در کاهش مشکلات بیماران خودشیفته به دنبال داشته باشد.
بررسی رابطه بین سه گانه تاریک شخصیت و تصمیم گیری فرصت طلبانه مدیران مالی در حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صفات سه گانه تاریک شخصیت، فرمول بندی جدیدی از شخصیت ناسازگارانه، که از صفات خودشیفتگی، ماکیاولیسم و جامعه ستیزی تشکیل شده است. هدف این پژوهش، تحلیلی از نفوذ سه گانه تاریک شخصیت در روند تصمیم گیری فرصت طلبانه مدیران مالی در حسابداری می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه تجربی، کاربردی و از نوع توصیفی، همبستگی می باشد. نمونه آماری، شامل 117 نفر از مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1396 می باشند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل همبستگی برای تعیین ارتباط بین سه گانه تاریک شخصیت و تصمیم گیری فرصت طلبانه و از تجزیه تحلیل واریانس یک طرفه برای تعیین اختلاف گروه ها و از آزمون تعقیبی بونفرونی و از آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه میانگین گروه ها و رسم نمودار استفاده گردید. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که بین سه گانه تاریک شخصیت و تصمیم گیری فرصت طلبانه مدیران مالی در حسابداری رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین اختلاف معنی داری بین سطوح (پایین، متوسط و بالا) سه گانه تاریک شخصیت در تصمیم گیری فرصت طلبانه در حسابداری وجود دارد. که نشان می دهد در سطح بالایی از سه گانه تاریک شخصیت، احتمال تصمیم گیری فرصت طلبانه مدیران در حسابداری بیشتر خواهد شد.
اثر میانجی همدلی، نشخوار فکری و خشم در رابطه بین خودشیفتگی و فقدان بخشش میان فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
143 - 154
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر میانجی همدلی، نشخوار فکری و خشم در رابطه بین خود شیفتگی و فقدان بخشش میان فردی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر 400 دانشجوی کاربر فیسبوک ، لاین ووایبر دانشگاه های قزوین بودند که از بین آن ها تعداد 197 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شخصیت خودشیفته راسکین و تری (1988)، عدم بخشش بین فردی مرتبط با خطا، مقیاس همدلی (باتسون و شاو،1991) و مقیاس حالت خشم اسپیلبرگر (2003) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد بین خودشیفتگی با همدلی رابطه منفی معنادار و بین خودشیفتگی با نشخوار فکری و خشم رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین عدم بخشش با خشم و نشخوار فکری رابطه منفی معنادار وجود دارد ولی بین همدلی با عدم بخشش رابطه معنادار وجود ندارد. نتایج آزمون رگرسیون میانجی نشان داد متغیر خودشیفتگی به طور مستقیم اثر معنادار بر میزان عدم بخشش دارد. همچنین نتایج نشان داد که از بین متغیرهای همدلی، نشخوار ذهنی و حالت خشم متغیرهای حالت خشم و نشخوار فکری اثر میانجی بر رابطه بین خودشیفتگی و عدم بخشش دارند. نتیجه گیری: بنابراین می توان اینطور نتیجه گرفت که اگر متغیرهایی جزئی رفتاری مانند حالت خشم و نشخوار فکری مورد توجه قرار گیرد از این طریق توانایی تغییر رفتار کلی تر مانند بخشش وجود خواهد داشت.
الگوی ساختاری سبک های والدگری، طرحواره های ناسازگار اولیه و خودشیفتگی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری سبک های والدگری، طرحواره های ناسازگار اولیه و خودشیفتگی در نوجوانان پسر بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تمام نوجوانان پسر ۱۳ تا ۱۸ سال منطقه ۱۶ شهر تهران در فصل پاییز و زمستان سال ۱۳۹۵ به تعداد ۱۶۷۴۵۹ نفر بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری هدف مند از فرهنگ سرای بهمن، مجتمع فرهنگی هنری فجر و مجتمع ورزشی بهمن تعداد300 نوجوان به همراه مادران شان به پیشنهاد گاداگنولی و ولیسر (1998) در پژوهش های الگویابی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های والدگری بامریند (1991) بود که توسط مادران و نسخه کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ، 1988 و صفت های شخصیت خودشیفته آمز، رز و اندرسون (2006) بود که توسط نوجوانان تکمیل شد. پس از کنار گذاشتن ۵ پرسشنامه مخدوش و داده های پرت ۵ شرکت کننده، داده ها با استفاده از روش الگویابی معادله ها تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه بین سبک های والدگری مقتدرانه و صفت های شخصیت خودشیفته را به صورت منفی (۳۱۹/0-=β، ۰۰1/0=P) و رابطه بین سبک های والدگری مستبدانه و صفت های شخصیت خودشیفته را به صورت مثبت (۱۵۳/0=β، 0۲/0=P) میانجی گری می کند. نتیجه گیری : نظام تربیتی خانواده و یا به تعبیر دیگر شیوه های فرزندپروریوالدین، یکی از عوامل مهم در شکل گیری شخصیت فرد و شکل گیری سازه های شناختی از جمله طرحواره های ناسازگار اولیه او است. بر اساس این نتایج اهمیت و ضرورت آموزش فرزندپروری مثبت به والدین به ویژه مادران و به ویژه در سنین کودکی فرزندان شان بیش از پیش برجسته می شود.
اختلال شخصیت خودشیفته در بخش دوم و سوم ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری: بررسی مدل جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
147-156
حوزههای تخصصی:
اختلال شخصیت خودشیفته ( NPD )، الگوی فراگیر بزرگ منشی، نیاز به تحسین و فقدان همدلی است که افراد مبتلا به دلیل اعتقاد به خاص بودن خود و نیاز افراطی به تایید، با مشکلات بین فردی و همدلی بسیاری روبه رو هستند. مقاله حاضر به بررسی مفهوم سازی و تشخیص NPD در بخش اصلی(بخش دوم) DSM-5 و مدل جایگزین (بخش سوم) پرداخته است و بر اساس پنج مولفه شامل توصیف ماهیت (طبیعی، آسیب شناختی)، فنوتیپ (بزرگ منش، آسیب پذیری)، تظاهر (آشکار، پنهان)، ساختار (طبقه ای، ابعادی) و عامل همبودی، اعتبار و سودمندی بالینی، NPD را در دو بخش DSM-5 مورد مقایسه قرار داده است. با توجه به تحلیل صورت گرفته در این مقاله، مفهوم سازی و تشخیص NPD در بخش دوم DSM-5 ، همواره ضعف ها و محدودیت هایی از قبیل؛ کم توجهی به ماهیت طبیعی و آسیب شناختی خودشیفتگی، تاکید بر نوع بزرگ منشی این سازه و نادیده گرفتن جنبه آسیب پذیری آن، غفلت از تظاهرات آشکار و پنهان علائم بالینی، رویکرد طبقه ای به تشخیص، نقص درتمییز این اختلال از سایراختلالات شخصیتی و برآورد درصد شیوع پایین دارد. در مقابل، مدل جایگزین در بخش دوم، مفهوم سازی نظری، ابعادی و تشخیصی جامع تری نسبت به بخش اصلی دارد. این مدل جدید، ملاک های مناسبی با توجه به کارکرد و آسیب شناسی شخصیت در ملاک های A و B فراهم می کند و مزایای تشخیصی بهتری دارد. به نظر می رسد مدل جدید جایگزین در بخش سوم پس از کسب اعتبار و پشتوانه تجربی و تلفیق با تجارب متخصصان بالینی، بتواند در نسخه های بعدی DSM ، جایگزین مناسبی برای تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته باشد و با دقت درانواع و ابعاد گسترده خودشیفتگی، درحل چالش های تشخیصی درمانگران موثر باشد.
کاربران خودشیفته در فضای مجازی: نقش تشخیصی سیستم های مغزی- رفتاری و عاطفه مثبت و منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
123 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تشخیصی سیستم های مغزی- رفتاری و عواطف مثبت و منفی در تشخیص کاربران خودشیفته و عادی فضای مجازی بود. پژوهش حاضر دارای طرح تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه پژوهش شامل تمام کاربران شبکه های اجتماعی فعال در فضای مجازی در دامنه سنی 18 تا 30 سال و ساکن تهران بود. نمونه پژوهش شامل 195 شرکت کننده بود که با روش نمونه گیری گلوله برفی در محیط برنامه تلگرام انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تجربه مثبت و منفی، مقیاس شخصیت خودشیفته و مقیاس سیستم های بازداری/ فعال ساز رفتاری استفاده گردید. نتایج تحلیل تشخیص نشان داد که سیستم فعال ساز قوی ترین رابطه را با تابع حاضر داشت و توانست گروه خودشیفته را از گروه عادی متمایز کند. اما قدرت تمیزگری چهار متغیر دیگر (شامل عواطف منفی، سیستم بازداری، عواطف مثبت و تعادل عاطفه) ضعیف تر بود. بنابراین، به همراه سایر ویژگی های افراد خودشیفته، سنجش سطح فعالیت سیستم فعال ساز نیز می تواند برای تمیز افراد خودشیفته از افراد عادی استفاده شود.
اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر آسیب های تعاملی زوجی مردان دارای علائم شخصیت خودشیفته: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودشیفتگی پیامدهای منفی بین فردی زیادی دارد و رابطه زناشویی بستری مناسب برای بسیاری از این پیامدها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان بین فردی فراشناختی(MIT) بر آسیب های تعاملی زوجی مرد خودشیفته انجام شد. در این پژوهش، از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شده است. بدین منظور دو زوج (4 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای مردان پس از تعیین موقعیت خط پایه 21 جلسه مداخله صورت گرفت و همزمان همسران آن ها نیز پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته SCID، پرسشنامه شخصیت خودشیفته NPI-40 و پرسشنامه محقق ساخته ی آسیب های تعاملی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از تحلیل دیداری، شاخص روند و شاخص ثبات، درصد داده های غیرهمپوش و درصد داده های همپوش استفاده شد. درتحلیل دیداری نمودار داده ها، مداخله در هر چهار آزمودنی اثربخش بوده است. میانگین نمرات از 66/212، 33/224، 00/193 و 66/245 برای هر چهار آزمودنی در خط پایه به 00/101، 00/113، 66/84 و00/115 درموقعیت مداخله رسید. درصد غیرهمپوشی داده ها (PND) در دو موقعیت خط پایه و مداخله برای چهار آزمودنی 100 درصد بود. شاخص درصد بهبودی (MPI) نیز برای هر 4 آزمودنی بالاتر از 50 درصد بود که حاکی از معناداری بالینی درمان بود. این اثربخشی درمرحله پیگیری، همچنان مشهود بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان MIT به دلیل تمرکز بر خودآگاهی، چرخه ها و طرح-واره های بین فردی می تواند آسیب های تعاملی زوجی مردان خودشیفته را کاهش دهد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه دوجین کثیف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : صفات سه گانه تاریک شخصیت، فرمول بندی جدیدی از شخصیت ناسازگارانه است که از سطوح غیر بالینی خودشیفتگی، ماکیاولیسم و جامعه ستیزی تشکیل شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روان سنجی نسخه کوتاه پرسشنامه دوجین کثیف در جامعه ایرانی بود. روش: در این مطالعه مقطعی 300 دانشجو در سال تحصیلی 92-93 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و با مقیاس صفات تاریک شخصیت، پرسشنامه شخصیت خودشیفته ( NPI-16 )، مقیاس جامعه ستیزی پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا MMPI و پرسشنامه ماکیاولیسم- 5 مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل عاملی به روش تحلیل مؤلفه های اصلی نشانگر وجود سه عامل خودشیفتگی، ماکیاولیسم و جامعه ستیزی بود. ضرایب باز آزمائی برای کل مقیاس و مؤلفه ها در دامنه ای بین 66/0 تا 80/0 قرار داشت. ضریب همسانی درونی خرده مقیاس ها بین 68/0 تا 77/0 به دست آمد. همچنین ضرایب همبستگی نمره کل صفات تاریک شخصیت با خودشیفتگی، 57/0؛ با جامعه ستیزی، 42/0 و با ماکیاولیسم، 55/0 بود. درنهایت بین مردان و زنان در مؤلفه های صفات تاریک شخصیت تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: نسخه کوتاه پرسشنامه دوجین کثیف برای کاربرد در جامعه ایرانی از ویژگی های روان سنجی مناسب برخوردار است .
رابطه عوامل شخصیت با گرایش به خشونت: نقش میانجی گر با پایگاههای هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه بین پنج عامل شخصیت و گرایش به خشونت، به علاوه شناسایی نقش پایگاههای هویت به عنوان متغیری بود که ممکن است در این بین اثر میانجیگر داشته باشد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان مجرد مشغول به تحصیل در دو مقطع کارشنناسی و دکترای حرفه ای در دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که 458 نفر(267 دختر و218 پسر)از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای و در دسترس انتخاب شدند و نسخه کوتاه سیاهه پنج عامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا(1987)، پرسشنامه گسترش یافته سنجش هویت من آدامز(1985) و خرده مقیاس خطرپذیری جوانان زاده محمدی و احمدآبادی (1389) را تکمیل کردند. یافته ها: از بین ابعاد شخصیت ، روان آزرده خویی رابطه ای مثبت و باز بودن، موافقت پذیری و وجدانی بودن به گرایش به خشونت با واسطه هویت سردرگم و مسیرهای برون گرایی و باز بودن به گرایش به خشونت با واسطه هویت زودرس معنی دارند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر رابطه بین شخصیت و گرایش به خشونت را تأیید میکند.به علاوه،اثبات نقش تعدیل کنندگی هویت در رابطه با شخصیت و خشونت، می تواند باعث بسط و گسترش مبانی پژوهشی و نظریاتی این حوزه شود.
نقش واسطه ای خودشیفتگی در رابطه بین همدلی و کیفیت روابط بین شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین واسطه ای خودشیفتگی بین همدلی و کیفیت روابط بین شخصی بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه تهران در سال تحصیلی1389-1388 بود که از میان آنها 609 دانشجو(169پسر،399 دختر، 45 نفر جنس اعلام شده) در این پژوهش شرکت و مقیاس همدلی عاطفی علی و همکاران(2009)، مقیاس مشکلات بین شخصی هرویتز و همکاران(1988)، مقیاس مشکلات خودشیفته راسکین و تری(1988) را تکمیل کردند.از ضریب همبستگی برای تحلیل داده ها و از ماتریس واریانس – کوواریانسبه عموان داده ورودی و الگویابی معادلات ساختاری(تحلیل مسیر) برای آزمون الگوی فرضی پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی فرضی اولیه با داده های مشاهده شده،برازش مطلوب دارد.ضرایب تمامی مسیرهادر الگوی فرضی معنادار بود.همبستگی همدلی با کیفیت روابط بین شخصی مثبت و همبستگی خودشیفتگی با کیفیت روابط بین شخصی منفی بود. الگوبرداری معادلات ساختگی نشان دهنده تأثیرگذاری غیر مستقیم همدلی بر کیفیت روابط بین شخصی از طریق خودشیفتگی بود.نتیجه گیری: از آنجایی که همدلی و خودشیفتگی میزان بالایی از تغییرپذیری کیفیت روابط بین شخصی را تبیین مینماید می توان توجه به این عوامل را در کیفیت روابط بین شخصی مهم دانست.