مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلال نافرمانی مقابله ای


۴۱.

بررسی شیوع نافرمانی مقابله ای در بین دانش آموزان ابتدائی شهرستان سنندج و عوامل مرتبط با آن در سال 1393

کلیدواژه‌ها: اختلال نافرمانی مقابله ای شیوع دانش آموزان ابتدایی سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹ تعداد دانلود : ۴۰۰
مقدمه: اختلال نافرمانی مقابله ای شامل کودکانی است که در طول یک دوره حداقل ۶ ماهه، منفی گرا، دارای رفتار خصمانه، دمدمی مزاج و نسبت به مراجع قدرت نافرمان هستند. با توجه به دشواری تغییر الگوی رفتاری در بزرگ سالی، تشخیص زود هنگام آن ها می تواند سبب پیشگیری از خطرات بالقوه آن در آینده شود. هدف: تعیین شیوع اختلال نافرمانی مقابله ای و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان ابتدایی شهرستان سنندج در سال ۱۳۹۳ بود. روش: مطالعه حاضر، یک مطالعه مقطعی بوده و جامعه موردمطالعه شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان سنندج در سال ۱۳۹۳ بود. تعداد نمونه براساس جدول مورگان ۳۷۷ نفر بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. دانش آموزانی که اختلالات روان پزشکی دیگر داشتند و یا رضایت آگاهانه ندادند از مطالعه حذف شدند. ابزار موردمطالعه شامل پرسشنامه استاندارد علائم مرضی کودکان استفاده شد. این پرسشنامه، دارای دو چک لیست والد و معلم است. برای آنالیز داده ها از T-test و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها : از تعداد ۳۷۷ دانش آموز موردمطالعه ۶۲/۶ درصد پسر و ۳۷/۴ درصد دختر بودند. نتایج مطالعه نشان داد شیوع اختلال نافرمانی مقابله ای در جمعیت موردمطالعه ۲/۹ درصد بود. بین اختلال نافرمانی با سن (۰/۸= P ) و تحصیلات پدر (۰/۱۴ P ≥ ) در افراد مورد مطالعه رابطه معنی دار آماری مشاهده نشد. درحالی که بین تحصیلات مادر و اختلال نافرمانی افراد مورد مطالعه رابطه معنی داری وجود داشت (۰/۰۰۱> P ). نتیجه گیری : با توجه به شیوع ۲/۹ درصدی این اختلال و اهمیت آن در شکل گیری شخصیت و رفتار کودکان، برنامه ریزی در جهت کاهش خطرات ناشی از آن و همچنین عوامل به وجود آورنده آن، ضروری به نظر می رسد.
۴۲.

اثربخشی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در تنظیم شناختی هیجان دختران نوجوان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای

کلیدواژه‌ها: مدیریت فرایندی هیجان روان شناسی تنظیم شناختی هیجان اختلال نافرمانی مقابله ای دختران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۴۷۶
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در تنظیم شناختی هیجان نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. تعداد سه نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند از بین کلیه دختران نوجوان 18-14 سال مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای که در سال تحصیلی 95-94 در مدارس شهرستان نجف آباد مشغول به تحصیل بودند انتخاب شدند. پژوهش حاضردر چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه ای پلکانی اجرا شد. در این روش پژوهشی بعد از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی هشت جلسه مداخله ی انفرادی، آموزش راهبرد های مدیریت فرایندی هیجان مبتنی بر مدل گراس به آزمودنی ها ارایه گردید و سه آزمودنی یک ماه بعد، طی سه ماه متوالی مورد پیگیری قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پژوهش شاملپرسشنامه تنظیم شناختی گارنفسکی (2001) بود که همه آزمودنی ها 11 بار (4 بار خط پایه، 4 بار مداخله و 3 بار پیگیری) موردارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از شاخص های تغییرات روند، شیب، اندازه اثر و شاخص کوهن و تفسیر فراز و فرود استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله مورد نظر به آزمودنی ها موجب کاهش چشمگیر نمرات راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی و نیز افزایش راهبردهای سازگار تنظیم شناختی هیجان گردید به طوری که نمرات در طی هشت جلسه مداخله آموزشی، تغییرات قابل توجهی نسبت به نمرات خط پایه داشتند. بازبینی نمودارهای اثر بخشی و اندازه ضریب تاثیر نیز بیانگر اثر بخشی معنادارو قابل توجه شدت مداخله ی مورد نظر برای هر سه آزمودنی در متغیر های مورد بررسی بود؛ به عبارتی راهبردهای مدیریت فرایندی هیجان در تنظیم شناختی نوجوانان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای موثر بود.
۴۳.

اثربخشی قصه درمانی بر روی مؤلفه های خودنظم دهی تحصیلی دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: قصه درمانی خودنظم دهی تحصیلی اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۳۵۵
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی قصه درمانی بر مؤلفه های خودنظم دهی تحصیلی (راهبرد مطالعه، هدف گزینی، خودارزیابی، کمک خواهی، مسئولیت پذیری و سازمان دهی) در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روششناسی: روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای منطقه 5 تهران که در سال تحصیلی 1396-97در پایه هشتم مشغول به تحصیل بودند. از بین 180 دانش آموز پایه هشتم تعداد 30 آزمودنی برای تقسیم به گروه های آزمایش (15نفر) و کنترل(15نفر) انتخاب و جایگزین شدند. سپس از هر دو گروه پیش آزمون مربوط به خودنظم دهی تحصیلی گرفته شد. پس از انجام مداخله برای گروه آزمایش (یعنی قصه درمانی به مدت 8 جلسه پیاپی، هفته ای یک جلسه 75 دقیقه ای)، هر دو گروه با استفاده از ابزار پژوهش مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از پرسشنامه خودنظم دهی سواری- عرب زاده (1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به گروه آزمایشی در 8 جلسه راهبردهای قصه درمانی آموزش داده شد. در حالی که، در این مدت، گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس درسطح معناداری 05/0 با استفاده از نرم افزار spss21 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قصه درمانی بر روی خودنظم دهی تحصیلی مؤثر و از بین مؤلفه های خودنظم دهی تحصیلی، قصه درمانی تنها بر روی راهبرد حافظه و کمک طلبی اثر داشت(001/0>P). نتیجه گیری: برای بهبود مهارت های شناختی افراد مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای روش های قصه درمانی موثر و کارآمد می باشد.
۴۴.

تأثیر حضور کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای بر کیفیت روابط اعضا ی خانواده با یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نافرمانی مقابله ای روابط تنی زادگان (خواهر - برادرها) کودک - والدین کیفیت روابط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۷ تعداد دانلود : ۵۶۶
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای از شایع ترین اختلال های رفتاری است که موجب تخریب شدید روابط بین فردی کودک با همتایان، دوستان و اعضای خانواده می شود. خانواده و کیفیت روابط متقابل در آن، به مثابه نخستین و بادوام ترین عامل سازنده شخصیت و رفتارهای بعدی کودک، عاملی تعیین کننده در تحول و سلامت روانی کودک در بزرگسالی است. نتایج بررسی پژوهش های مختلف در این زمینه نشان داده است اختلال نافرمانی مقابله ای، پیامدهای م نفی بسیاری را برای خانواده به دنبال دارد و کودکان با این اختلال مشکلات فراوانی در روابط با والدین و خواهر - برادرهایشان تجربه می کنند. این کودکان در معرض مشکلاتی چون بی ثباتی خانواده و مشکلات سازش یافتگی والدین، بدرفتاری والدین، و نیز نبود فضای صمیمی و گرم در روابط تنی زادگان (خواهر - برادرها) هستند. از این رو، پژوهش ها باید روی کیفیت روابط دوجانبه میان اعضای خانواده و کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای تأکید کرده و مسیرهای مختلف این روابط را بررسی کنند. به همین منظور، در این مقاله ویژگی های کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای، کیفیت روابط کودک با والد، و نیز کیفیت روابط خواهر - برادرها در این خانواده ها بررسی و راهکارهای درمانی سودمندی جهت بهبود این روابط ارائه شده است.
۴۵.

کشف عوامل تعدیل کننده اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان: یک مطالعه ی کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال نافرمانی مقابله ای رابطه والد- کودک عوامل تعدیل کننده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۵۷۰
زمینه و هدف: در سال های اخیر و هم زمان با افزایش شیوع اختلالات روانی، نگرانی در مورد سلامت روان کودکان و تأثیر آن بر رشد و عملکرد آن ها، به طور چشمگیری افزایش یافته است. سهم قابل توجهی از این نگرانی به اختلالات رفتاری کودکان اختصاص دارد. نافرمانی مقابله ای سومین اختلال رفتاری شایع در دوران کودکی به حساب می آید. ازآنجاکه مدیریت پیامدهای مخرب ناشی از این اختلال، هم جنبه درمانی داشته و هم نوعی پیشگیری محسوب می شود، متخصصان بر اهمیت ارزیابی، شناسایی و درمان به موقع این اختلال روان شناختی تأکید دارند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی و شناسایی عوامل تعدیل کننده اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان بود. مواد و روش ها: به منظور جمع آوری و تحلیل داده ها در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش زمینه ای استفاده شد. جامعه موردمطالعه شامل تمامی والدین کودکان ۶ تا ۱۲ ساله در مقطع پیش دبستانی و ابتدایی و مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در شهر اصفهان در سال ۱۳۹۸ بود. به این منظور والدین ۱۲ کودک دارای معیارهای ورود به پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند و با کمک دو پرسشنامه علائم مرضی کودکان، فرم والد (گادو و اسپرافکین، ۱۹۹۴) و سلامت عمومی (گلدبرگ، ۱۹۷۲) انتخاب شدند. تحلیل داده ها به روش استراوس و کوربین انجام شد. یافته ها: در تجزیه وتحلیل در مرحله کدگذاری باز ۷۳ کد اولیه و در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی ۵ زیرمقوله و درنهایت در مرحله کدگذاری انتخابی دو مقوله عوامل والدینی و غیر والدینی به دست آمد. نتیجه گیری: مجموعه عوامل والدینی و غیر والدینی نقش مهمی در تعدیل و مدیریت رفتارهای مقابله ای کودکان به عهده دارد.
۴۶.

مقایسه اثربخشی بازی درمانی و درمان تعامل والد-کودک بر کنش های اجرایی و تعامل والد-کودک در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی کنش های اجرایی اختلال نافرمانی مقابله ای تعامل والد - کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۷۶
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از رایج ترین اختلال های رفتاری در کودکان و نوجوانان است که هر دو دسته عوامل ژنتیکی و محیطی، در تظاهرات بالینی آن نقش دارند. این اختلال در سنین پیش دبستانی و ابتدایی نیز رایج است و بر عملکرد تحصیلی و سازشی دانش آموزان بسیار تأثیرگذار است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی و درمان تعامل والد-کودک بر کنش های اجرایی و تعامل والد- کودک در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: روش این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دختران 7 تا 9 سال با اختلال نافرمانی مقابله ای مقاطع اول تا سوم ابتدایی شهر تنکابن در سال تحصیلی 99-98 بود. با استفاده از روش نمونه گیری دومرحله ای تصادفی، 39 دانش آموز از جامعه آماری ذکر شده به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (13 دانش آموز در هر گروه) جایدهی شدند. به گروه آزمایش اول، بازی درمانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای و به گروه آزمایش دوم، 12 جلسه90 دقیقه ای تعامل والد-کودک آموزش داده شد؛ این در حالی است که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرده است. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از پرسشنامه علائم مرضی کودکان (گادو و اِسپرافکین، 1994)، پرسشنامه کنش های اجرایی (جیویا و همکاران، 2000)، و پرسشنامه ارزیابی روابط والد- کودک (فاین و همکاران، 1983) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین اثربخشی بازی درمانی و درمان تعامل والد-کودک بر مهارت های تنظیم رفتار (23/52=F، 001/0=P) کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای، تفاوت وجود دارد؛ ولی بین اثربخشی این دو شیوه درمان بر مهارت های فراشناختی (71/11=F، 001/0=P)، احساسات مثبت (77/6=F، 005/0=P)، همانندسازی (06/11=F، 018/0=P)، عدم گمگشتگی نقش (86/4=F، 001/0=P)، و ارتباط (49/6=F، 005/0=P)، تفاوت وجود ندارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو درمان با بهبود شناخت اجتماعی کودک و تسهیل دستیابی به خودتنظیمی و بازداری رفتاری بر کنش های اجرایی و تعامل والد- کودک در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای، اثرگذار باشند. تفاوت های بین دو شیوه در مقاله مورد بحث و تبیین قرار گرفته است.
۴۷.

مطالعه کیفی عوامل زمینه ساز اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلالات کودکی اختلال نافرمانی مقابله ای عوامل زمینه ساز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۶۲۸
زمینه: اختلالات و بیماری های مختلفی کودکان را تهدید می کند. شناسایی و درمان زودهنگام این اختلالات می تواند ضامن سلامت کودکان، خانواده و جامعه باشد. مسأله این است که چه عواملی زمینه ساز اختلال نافرمانی مقابله ای به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات دوران کودکی است؟ هدف: این پژوهش با هدف مطالعه کیفی عوامل زمینه ساز اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان انجام شد. روش: در این پژوهش از رویکرد کیفی، روش زمینه ای به منظور جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شد. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی والدین کودکان 6 تا 12 ساله در مقطع پیش دبستانی و ابتدایی و مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در شهر اصفهان در سال 1398 بود. به این منظور والدین 12 کودک دارای معیارهای ورود به پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند و با کمک دو پرسشنامه علائم مرضی کودکان، فرم والد (گادو و اسپرافکین، 1994) و سلامت عمومی (گلدبرگ، 1972) انتخاب شدند. تحلیل داده ها به روش استراوس و کوربین (1986) انجام شد. یافته ها: در تجزیه و تحلیل در مرحله کدگذاری باز 157 کد اولیه، و در کدگذاری محوری براساس شباهت موضوعی 13 زیرمقوله، و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی به سه مقوله عوامل فردی، بین فردی و بیرونی دست یافتیم. نتیجه گیری: مجموعه عوامل زمینه ساز فردی، بین فردی و بیرونی، سهم چشمگیری در تبیین بروز و تداوم اختلال نافرمانی مقابله ای و نقش مهمی در درمان آن دارند.
۴۸.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر دشواری تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت درمان مبتنی برپذیرش وتعهد دشواری تنظیم هیجان اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۳ تعداد دانلود : ۵۷۳
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی روش درمانی مبتنی برشفقت و درمان مبتنی برتعهد و پذیرش بر دشواری تنظیم هیجان در دانش آموزان دختران دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. جامعه آماری  شامل تمام دختران دبیرستانی شهرستان رامهرمز در سال تحصیلی 98-1397 بود. روش نمونه گیری بدین صورت بود که از بین کلیه مدارس دخترانه  جامعه مذکور، دانش آموزان دختری که طبق نظر متخصصین مراکز مشاوره آموزش و پرورش  تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای گرفته بودند، تعداد 60 نفر به  صورت تصادفی انتخاب و به دوگروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. هر گروه شامل 20 نفر بود. طرح پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) بود.  روش های مداخله برای گروه اول آزمایشی درمان مبتنی بر شفقت  گیلبرت (2014) و گروه دوم آزمایشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش هیز و همکاران (2012) بود که هر کدام از درمان ها در 8 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفته ای یک بار اجرا شدند.  برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک متغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر متغیر دشواری تنظیم هیجان در دختران دارای اختلال نافرمانی مقابله ای تاثیر داشت و نتایج حاکی از برتری روش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برکنترل بهتر هیجان بود.
۴۹.

تأثیر آموزش مدیریت والدین در کاهش اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مدیریت والدین اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۹۳
زمینه و هدف: دانش آموزان کم توان ذهنی، اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتری در مقایسه با کودکان عادی دارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش مدیریت والدین در کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل والدین دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر سلماس در سال 1397 - 1398 بود. ۳۰ نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر ) و آزمایشی ( 15 نفر ) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس اختلال رفتار مخرب ( ۱۹۹2 ) استفاده شد. در این پژوهش، گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش مدیریت والدین را به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج داده های پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت والدین در کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر است ( p>./.5). نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت والدین، روش کارآمدی در بهبود علایم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی است.
۵۰.

اثربخشی بازی درمانی والد- محور بر پرخاشگری و علائم اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی والد - محور پرخاشگری اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۳۰۱
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای در دوران کودکی و پیش دبستانی بروز پیدا می کند و در صورت عدم درمان، هزینه های بسیاری بر کودک، خانواده و جامعه تحمیل می کند؛ بنابراین انجام مداخله های مناسب برای کودکان با این اختلال ضروری است. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی والد- محور بر پرخاشگری و کاهش علائم اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه آماری که شامل تمامی کودکان 5-4 ساله با اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به مهدکودک و پیش دبستانی ستاره شهر منطقه 14 شهر تهران در شش ماه دوم سال 1398 بودند،30 کودک واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایدهی شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه علائم مرضی کودک گادو و اسپرافکین (2002) و فهرست رفتاری کودک آخنباخ و رسکورلا (2001) استفاده شد. مداخله آموزشی بازی درمانی والد- محور بارتون و لندرث (2006) برای گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقه ای ارائه شد، در حالی که گروه گواه آموزشی را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نسخه 22 نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره در سطح معنا داری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بازی درمانی والد محور در کاهش پرخاشگری و بهبود علائم اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان مؤثر بود (0/01>p). نتیجه گیری: بازی درمانی والد- محور، راهبردهایی کارآمد و سودمند برای کاهش پرخاشگری و بهبود اختلال نافرمانی مقابله ای، در اختیار والدین و مراکز روان درمانی کودکان قرار می دهد؛ بدین منظور به کارگیری الگوی یاد شده در مراکز درمانی و مشاوره ای، در جهت گسترش سلامت روانی، پیشنهاد می شود.
۵۱.

مقایسه نظم جویی شناختی هیجان و کنش های اجرایی سرد و گرم در دانش آموزان دختر با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظم جویی شناختی هیجان کنش اجرایی سرد و گرم اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۲۴۸
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای، یکی از رایج ترین اختلال های رفتاری در کودکان و نوجوانان است. این افراد در زمینه های هیجان و شناخت مشکلاتی دارند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه نظم جویی شناختی هیجان و کنش های اجرایی سرد و گرم در دانش آموزان دختر با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح پژوهش، توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای شهر شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. نمونه شامل 60 دانش آموز دختر با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای بود (30 نفر در هر گروه) که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسون، موری، اوهان و جانستون، 2006)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (گراس و جان، 2003)، نرم افزار دسته بندی کارت های ویسکانسین (شاهقلیان، آزاد فلاح، فتحی آشتیانی و خدادادی، 1390) و نرم افزار خطرپذیری بادکنکی بارت (لجوئز، 2002) استفاده شد. اطلاعات به وسیله نسخه 26 نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه کودکان با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای، تفاوت معنا داری در مؤلفه ارزیابی مجدد وجود دارد (0/01 P< ، 13/76 F=) و این تفاوت در مؤلفه فرونشانی مشاهده نشد (0/05 P> ). همچنین بین دوگروه در کنش اجرایی سرد تفاوتی نبود، اما دو گروه از نظر کنش اجرایی گرم، تفاوت معنا داری داشتند (0/05 P< ، 2/37 t=). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای در نظم جویی هیجانی دچار مشکلاتی هستند و همچنین خطرپذیری بیشتری دارند. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
۵۲.

تأثیر افشای هیجانی نوشتاری در پرخاشگری و زودانگیختگی و دشواری تنظیم هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای: مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افشای هیجانی نوشتاری پرخاشگری زودانگیختگی تنظیم هیجان اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۴۷
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری بر زودانگیختگی، پرخاشگری وسختی تنظیم هیجانی سه نوجوان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای در چارچوب یک طرح تجربی تک آزمودنی خط پایه چندگانه بود. روش: سه نوجوان براساس تشخیص مبتنی بر چهارمین ویرایش مقیاس درجه بندی سوانسون، نولان و پلهام،  5 DSM و ایشنباخ، انتخاب شدند. بمنظور سنجش پرخاشگری، زودانگیختگی و دشواری تنظیم هیجانی، پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری (1992)، پنج عاملی زودانگیختگی لینهام و همکاران (2001)، و تنظیم هیجانی روئمر و گراتز (2004) در مراحل خط پایه، جلسات مداخله و پیگیری توسط آزمودنی ها تکمیل شدند. یافته ها: مقدار اندازه اثر پرخاشگری مقیاس باس و پری بر حسب شاخص کوهن برای آزمودنی های اول تا سوم به ترتیب برابر با 56/0، 41/0 و 47/0 و میزان بهبودی پس از مداخله 45، 35 و 49%و مرحله پیگیری با 47، 41 و 50% است . مقدار اندازه اثرزودانگیختگی مقیاس پنج عاملی، بر حسب شاخص کوهن برای سه آزمودنی به ترتیب برابر با 40/0، 53/0 و 52/0 و میزان بهبودی پس از مداخله 47، 52 و 47%و مرحله پیگیری 47، 51 و 50% است. مقدار اندازه اثر دشواری تنظیم هیجان، بر حسب شاخص کوهن برای سه آزمودنی به ترتیب برابر با 41/0، 38/0 و 37/0 و میزان بهبودی پس از مداخله با 35، 44 و 37% و مرحله پیگیری با 37، 41 و 35% است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد راهبرد افشای نوشتاری هیجان می تواند در مداخلات روانشناختی برای کاهش پرخاشگری، تکانشگری و سختی تنظیم هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مد نظر قرار گیرد.
۵۳.

بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی بر بهبود مهارت های تنظیم هیجانی و مهارت های ارتباطی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی - رفتاری اختلال نافرمانی مقابله ای نوجوان تنظیم هیجان مهارت ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۲۶۶
مقدمه: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از مهم ترین اختلالات دوران کودکی و نوجوانی است که از طیف اختلالات رفتار ایذایی و برونی ساز می باشد. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی بر بهبود مهارت های تنظیم هیجانی و مهارت های ارتباطی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: این پژوهش در قالب طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری یک ماهه اجرا شد. از میان دانش آموزان مقطع دبیرستان شهرستان ارومیه، با تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای که در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ مشغول به تحصیل بودند، ۵۱ نفر به شکل هدفمند و با کمک مدیران و معلمان مدارس، والدین و استفاده از مصاحبه تشخیصی و همچنین معیارهای ورود انتخاب و در سه گروه (۱۷ نفر درمان شناختی رفتاری، ۱۷ نفر هیپنوتراپی و ۱۷ نفر کنترل) به شکل تصادفی جایگذاری شدند. سپس گروه شناختی رفتاری هیپنوتراپی براساس پروتکل های استاندارد مداخله ای تحت مداخله قرار گرفته، اعضای کنترل مداخله ای دریافت نکردند و پس از پایان یک ماه آزمون پیگیری به عمل آمد و مقیاس های پژوهش مجدداً استفاده شد. ابزارهای این پژوهش شامل: سیاهه رفتاری نسخه والدین (CBCL)، پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه مهارت های ارتباطی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSنسخه ۲۲ و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو درمان شناختی رفتاری و هیپنوتراپی در بهبود مهارت های ارتباطی (۰/۲۲۴>P، ۱/۵۳=F)، مهارت های سازگارانه تنظیم هیجان (۰/۵۷۵>P، ۲/۴۵=F) و کاهش مهارت های ناسازگارانه تنظیم هیجان (۰/۱۲۷>P، ۲/۵۶=F) به یک میزان مؤثر واقع شده اند و تفاوت معناداری بین آن ها وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که درمان هیپنوتراپی و درمان شناختی رفتاری به یک اندازه می توانند در بهبود مهارت های تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی مؤثر عمل کنند و می توان در کار با نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای از این مداخلات سود جست.
۵۴.

رابطه میزان علاقه مندی اجتماعی و اختلال نافرمانی مقابله ای (مورد مطالعه:نوجوانان شهر پاوه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علاقه مندی اجتماعی اختلال نافرمانی مقابله ای نوجوانان شهر پاوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۴
هدف: این پژوهش با هدف، بررسی رابطه میزان علاقه مندی اجتماعی و اختلال نافرمانی مقابله ای نوجوانان شهر پاوه انجام شد. روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش علی – مقا یسه ای بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پایه سوم دبیرستان شهر پاوه بودند.از میان این جامعه که جمعا 516 دانش آموز بودند، بطور خوشه ای چند مرحله ای نمونه انتخاب شد. سپس برای جمع آوری نمونه ها، به کلیه دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر پاوه، مراجعه شد و از بین آنها با اجرای آزمون اخنباخ تعداد 30 نفر را با انجام تست به عنوان دانش آموزان دارای اختلال شناسایی کرده و سپس آزمون علاقه اجتماعی بر روی این دانش آموزان هم انجام شد. از میان دانش آموزان عادی نیز تعداد 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و آزمون علاقه اجتماعی بر روی آنها اجرا شد. در نهایت 60 نفر مورد آزمون قرار گرفتند 30 نفر عادی و 30 نفر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. ابزار پژوهش شامل آزمون علاقه اجتماعی سولیمان(1973) و فرم خود سنجی پرسشنامه آخنباخ بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان علاقه اجتماعی درنوجوانان عادی از میزان علاقه اجتماعی نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر است. نتیجه گیری: بنابراین براساس یافته ها در سطح اطمینان 95 درصد، تفاوت معناداری در میانگین علاقه اجتماعی نوجوانان بدون اختلال نافرمانی مقابله ای در مقایسه با نوجوانان عادی وجود دارد، نتیجه اینکه که علاقه اجتماعی، در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی پایین تر از علاقه اجتماعی در نوجوانان عادی است.
۵۵.

تدوین بسته آموزشی فرزندپروری مبتنی بر روان درمانی انگیزشی و امکان سنجی آن بر بهبود فرزندپروری مادران و کاهش اضطراب پسران مبتلا به نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی انگیزشی اختلال نافرمانی مقابله ای اضطراب سبک فرزند پروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۱۹۳
پژوهش حاضر باهدف تدوین بسته آموزشی فرزند پروری مبتنی بر روان درمانی انگیزشی و امکان سنجی آن بر بهبود فرزند پروری مادران و کاهش اضطراب کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای پسران ابتدایی مبتلا به نافرمانی مقابله ای در منطقه 3 شهر مشهد در سال تحصیلی 1399-1400 بود که به روش نمونه گیری هدفمند 40 نفر از مادرانی که پسران مبتلا به نافرمانی مقابله ای داشتند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفره) جایگزین شدند ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تشخیص اختلال نافرمانی مقابله ای (CSI-4) گادو و همکاران (1994)، پرسشنامه اضطراب بک (PAI) (1990) و پرسشنامه شیوه فرزند پروری (PSDQ) رابینسون و همکاران (2001) بود. گروه آزمایش 15 جلسه یک ساعته و دو روز در هفته در جلسات آموزشی شرکت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری و با نرم افزار Spss 26 تحلیل شد. نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش فرزند پروری مبتنی بر روان درمانی انگیزشی منجر به بهبود سبک فرزند پروری مادر و کاهش اضطراب کودکان شده است (001/0P <). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که آموزش فرزند پروری مبتنی بر روان درمانی انگیزشی موجب بهبود سبک فرزند پروری مادر و کاهش اضطراب کودکان می گردد و می توان از این آموزش در جهت کاهش اضطراب کودکان استفاده نمود.
۵۶.

تاثیر آموزش تنظیم شناختی هیجان بر رابطه والد-فرزندی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اختلال نافرمانی مقابله ای تنظیم شناختی هیجان رابطه والد- فرزندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۹۸
هدف: بروز آسیب های روان شناختی همچون اختلال نافرمانی مقابله ای منجر به تخریب رابطه های اجتماعی و خانوادگی کودکان و نوجوانان می شود. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش تنظیم شناختی هیجان بر رابطه والد-فرزندی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مشغول به تحصیل در مدارس دوره اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند. نمونه شامل 30 نفر از دانش آموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش، آموزش تنظیم شناختی هیجان را طی هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سلامت روان کودکان و نوجوانان (گادو و اسپرافکین؛ 1994) و پرسشنامه رابطه والد- فرزندی (فاین، مورلند شوبل، 1983) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ویرایش 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم شناختی هیجان بر رابطه والد-فرزندی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر معناداری داشته است (0001/0>p). بدین صورت که میانگین نمرات رابطه والد-فرزندی با پدر و مادر در گروه آزمایش در مرحله پیش آزمون به ترتیب 42/74 و 14/83 و در مرحله پس آزمون 59/93 و 42/104 به دست آمد. این در حالی بود که میانگین نمرات رابطه والد-فرزندی با پدر و مادر در گروه گواه در مرحله پیش آزمون به ترتیب 68/71 و 31/84 و در مرحله پس آزمون 18/70 و 43/85 محاسبه شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش تنظیم شناختی هیجان با بهره گیری از فنون شناختی و هیجانی می تواند رابطه والد- فرزندی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای را تحت تاثیر قرار دهد. بر این اساس آموزش تنظیم شناختی هیجان می تواند به عنوان درمانی موثر، جهت بهبود رابطه والد- فرزندی دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مورد استفاده قرار گیرد
۵۷.

اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر عاطفه منفی و بهبود رابطه والد کودک در مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اختلال نافرمانی مقابله ای آموزش تنظیم هیجان عاطفه منفی رابطه مادر-کودک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۲۸۳
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر آموزش تنظیم هیجان بر عاطفه منفی و بهبود رابطه والد-کودک در مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان دبستانی مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به کلینک های آموزش و پرورش  ناحیه 4 و 6  شهر مشهد بود که  تعداد 40 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند و  به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان، مقیاس عاطفه منفی، مقیاس ارزیابی رابطه مادر- کودک استفاده شد. برای گروه آزمایش آموزش تنظیم هیجان طی 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره نشان داد آموزش تنظیم هیجان می تواند موجب بهبود رابطه مادر-کودک و مولفه های آن، در مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شود (001/0>p). و همچنین تفاوت گروه آزمایش و کنترل در مولفه عاطفه منفی نیز معنی دار می باشد (001/0>p). نتیجه گیری: آموزش تنظیم هیجان با دانش افزایی و افزایش درک و انعطاف پذیری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای به تقویت رابطه مادر- کودک و سلامت روان و کاهش عاطفه منفی منجر شد.
۵۸.

مقایسه ی اثربخشی روش های تدریس بازی های رایانه ای و دست سازه ها بر یادگیری دانش آموزان دچار اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۸۸
هدف پژوهش حاضر مقایسه ای اثربخشی روش های تدریس بازی های رایانه ای و دست سازه ها بر یادگیری دانش آموزان دچار اختلال نافرمانی مقابله ای بود روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای مقطع ابتدایی منطقه 5 شهر تهران بود که حجم نمونه پژوهش با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد بدین صورت که از بین 29 مدرسه ابتدایی به طور تصادفی 10 مدرسه انتخاب شد و به کمک مسئولان مدرسه و روان شناسان و متخصصان حوزه علوم تربیتی و طی گذر از فرایندهای مختلف جهت گزینش تعداد 24 دانش آموز با اختلال نافرمانی مقابله ای شناسایی شد و این افراد به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. ابزار پژوهش از نوع آزمون های محقق ساخته شامل 12 سؤال که پایایی آن با آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که در روش آموزش بازی های رایانه ای بین میانگین نمرات دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای در پس آزمون(90/17) با میانگین نمرات دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای در پیش آزمون(20/12) و در روش آموزش دست سازه ای بین میانگین نمرات دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای در پس آزمون(19/19) با میانگین نمرات دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای در پیش آزمون(25/13) تفاوت معناداری وجود دارد(001/0>P) و بین میانگین نمرات دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای در بازی های رایانه ای و دست سازه ای تفاوت معناداری وجود دارد(001/0>P). نتایج حاکی از آن است که روش های آموزش به شیوه بازی های رایانه ای و دست سازه ای بر یادگیری دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر مثبت دارند و روش آموزش دست سازه ای نسبت به روش آموزش بازی های رایانه ای تأثیر بیشتری بر یادگیری دارد.
۵۹.

اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۸۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزند پروری بر بازداری پاسخ در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم ابتدایی با اختلال نافرمانی مقابله ای منطقه 9 آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که تعداد 45 نفر بر حسب شرایط ورود و خروج و نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مطالعه شده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان، مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش بازداری پاسخ بودند. یافته ها: نتایج نشان داد گروه دریافت کننده برنامه های آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری در بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری دارد (5/0>P). همچنین آموزش مدیریت خشم و فرزند پروری در بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر یکسانی دارد (5/0>P). نتیجه گیری: بنابراین آموزش مدیریت خشم و فرزند پروری می تواند به عنوان روش های مداخله ای برای بهبود بازداری پاسخ در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای استفاده شود.
۶۰.

مقایسه میزان اختلال نافرمانی مقابله ای، خودمهارگری، و سبک های دلبستگی در کودکان با و بدون والد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۶۴
زمینه و هدف: خانواده به عنوان زیربنای شخصیت و رفتارهای بعدی کودک شناخته می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اختلال نافرمانی مقابله ای، خودمهارگری، و سبک های دلبستگی در کودکان با و بدون والد معتاد انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان 7 تا 12 ساله، با و بدون والد معتاد شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 62 کودک (31 کودک با والد معتاد و 31 کودک با والد غیرمعتاد) بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه علایم مرضی کودکان (گادو و اسپیرافکین، 1984)، مقیاس ارزیابی خودمهارگری (کندال و ویلکاکس، 1979) و پرسشنامه دلبستگی (کولینز و رید، 1990) بود. تحلیل داده ها با نسخه 24 نرم افزار SPSS و با استفاده از روش آزمون t برای گروه های مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان داد که بین کودکان با و بدون والد معتاد در متغیرهای اختلال نافرمانی مقابله ای، خودمهارگری، و سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) تفاوت معنادار وجود دارد (0/05 < p) و کودکان با والد معتاد، نمرات بالایی در اختلال نافرمانی مقابله ای، سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا، و نمرات پایینی در خودمهارگری و دلبستگی ایمن به دست آوردند (0/05 < p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که در کودکان با والد معتاد، اختلال نافرمانی مقابله ای بالا بوده و از سبک دلبستگی ناایمن و خودمهارگری پایین تری برخوردارند. بنابراین ضروری است توجه بیشتری نسبت به اثرات شیوه های تربیتی و فرزندپروری و پیامدهای آن شود.