مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلال نافرمانی مقابله ای


۶۱.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری کودک محور (CCBT) و مداخله دلبستگی محور مادر-کودک بر علائم اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۲۲۱
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای با الگویی از خشم/ تحریک پذیری، رفتار لجبازی/ نافرمانی یا رفتار انتقام جویانه مشخص می شود که در طول تعامل با حداقل یک فرد به غیر از خواهر و برادر نشان داده می شود؛ لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری کودک محور ( CCBT) و مداخله دلبستگی محور مادر-کودک بر علائم اختلال نافرمانی مقابله ای. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 10 تا 12 ساله مراجعه کننده به یک مرکز مشاوره در منطقه 8 تهران در سال 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (هر کدام 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه علائم مرضی کودک ( CSI-4) پروتکل درمان شناختی رفتاری کودک-محور بر اساس برنامه گربه ناسازگار Kendall & Hedtke (2006) و پروتکل درمان مبتنی بر دلبستگی برگرفته شده از Purnell ( 2004 ) و King & Newham ( 2008 ) بود. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که هر دو درمان بر اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر بود. اثربخشی هر دو نیز در مرحله پیگیری طبق آزمون تعقیبی بنفرونی پایدار بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد میان اثربخشی آن ها تفاوت معنادار وجود ندارد و هر دو به یک میزان اثربخش هستند (05/0> p ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر دلبستگی کودک-مادر و درمان شناختی رفتاری کودک محور در درمان اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان مؤثر بود. لذا پیشنهاد می شود متخصصین در درمان از این دو رویکرد بهره ببرند.
۶۲.

اثربخشی هنردرمانی والد-کودک بر مؤلفه های دلبستگی و نشانه های نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۷
زمینه: نافرمانی مقابله ای یکی از اختلالات شایع و مخرب دوران مدرسه است که ارتباط نزدیکی با مشکلات دلبستگی دارد. در پژوهش های مختلف، هنردرمانی والد-کودک در بهبود مؤلفه های دلبستگی مؤثر شناخته شده ولی اثربخشی این روش بر اختلالات برونی سازی شده کودکان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه هنردرمانی والد-کودک تدوین شده توسط محققین پژوهش حاضر بر مؤلفه های دلبستگی و نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: این پژوهش به شیوه ی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، کلیه مراجعین با تشخیص نافرمانی مقابله ای 7 تا 9 ساله مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی اراک در بهار سال 1400 بودند که تعداد 24 نفر از آنان به روش نمونه گیری از جامعه ی در دسترس انتخاب شدند و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. از پرسشنامه های دلبستگی مرکز کاین شیپ (2006) و مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون (2006) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. برنامه هنردرمانی والد-کودک به عنوان متغیر مستقل بر روی گروه آزمایش اجرا گردید و اثربخشی آن با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد متغیر مستقل به طور معناداری موجب بهبود نمرات در مقیاس ارزیابی مؤلفه های دلبستگی (86/542 =, f 0/01 <p) و زیرمقیاس های آن وکاهش نشانه های نافرمانی مقابله ای (47/35 =, f 0/01 <p) شده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های این پژوهش، هنردرمانی والد-کودک می تواند موجب بهبود مؤلفه های دلبستگی و کاهش نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای شود. شماره ی مقاله: ۳
۶۳.

طراحی و اعتبار سنجی برنامه تنظیم هیجان خانواده محور و اثربخشی آن بر تکانشگری وکیفیت زندگی خانواده نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای

تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۳
زمینه و هدف: نگرانی در حوزه سلامت روان نوجوانان و تاثیر آن بر تحول و کارکردهای روانی و رفتاری همزمان با افزایش شیوع اختلالات روانی به ویژه اختلال نافرمانی مقابله ای در سال های اخیر در نوجوانان به طور چشم گیری افزایش یافته است؛ لذا هدف از این پژوهش طراحی و اعتبار سنجی برنامه تنظیم هیجان خانواده محور و اثربخشی آن بر کنترل تکانه و کیفیت زندگی خانواده نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوان 14-18 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر تهران در نیمسال اول 1400-1401 بود. حجم نمونه شامل 32 نفر (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه تدوین شده تنظیم هیجان خانواده محور اجرا شد در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس مشکلات رفتاری نوجوانان (آخنباخ، 1991)، مقیاس تکانشگری (بارت و همکاران، 2004) و مقیاس کیفیت زندگی خانواده مرکز بیچ بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله تنظیم هیجان خانواده محور بر تکانشگری و کیفیت زندگی خانواده در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است (001/0 P<). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه تنظیم هیجان خانواده محور فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود تکانشگری و کیفیت زندگی خانواده در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای از این مداخله استفاده نمایند.
۶۴.

مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی اصلاح الگوی تعامل والد -فرزند و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانه های نارسایی توجه/ فزون کنشی و اختلال نافرمانی در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و کمبود توجه همراه با اختلال نافرمانی مقابله ای

تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۵۳
زمینه و هدف : پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی اصلاح الگوی تعامل والد - فرزند و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برنشانه های بیش فعالی و اختلال نافرمانی در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی و کمبود توجه همراه با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شده است. روش پژوهش : مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری 3 ماهه با گروه کنترل انجام گرفت. تعداد 36 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی در سال تحصیل 1401-1400 در 10 دبستان دولتی پسرانه منطقه 3 استان تهران مشغول به تحصیل بودند انتخاب و به طور تصادفی به گروه آزمایش (برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی) n=12 ، (اصلاح الگوی تعامل والد -فرزند) n=12 و کنترل( n=12 ) گماشته شدند. به دلیل شیوع کرونا کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه دموگرافیک (محقق ساخته)، پرسشنامه نشانه های اختلال نافرمانی، سیاهه رفتاری (آخنباخ و رسکولار 2017) و پرسشنامه بیش فعالی (سوانسون، نولان و پلهام. 1981) را به صورت ارسال لینک در سه مرحله تکمیل کردند. جلسات مداخلات با رعایت پروتکل های بهداشتی به صورت حضوری انجام شد. فرضیه های مربوط به اثربخشی مداخله پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) و همچنین آزمونهای تعقبی آزمون تعقیبی LSD تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش حاضر نشان داد میانگین متغیر نشانه های اختلال نافرمانی و علائم بیش فعالی در مرحله پیش آزمون بین سه گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد که نشانگر همگن بودن سه گروه پژوهش در مرحله پیش آزمون است، مقایسه دو گروه آزمایش نیز نشان داد که بین دوگروه آزمایش در مولفه های تفاوت معنی داری وجود دارد و مقایسه میانگین ها حاکی از اثربخشی بیشتر گروه آزمایش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بود. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که دو درمان مذکور می تواند در کاهش نشانه های اختلال نافرمانی و علائم بیش فعالی در کودکان 9تا 13 سال به عنوان مداخلات روانشناسی استفاده شود با توجه به اثر بخشی بیشتر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی این درمان در اولویت درمانی قرار داده شود.
۶۵.

اثربخشی آموزش تنفس ریتمیک توسط فلوت بر کاهش اضطراب کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنفس ریتمیک فلوت اضطراب اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۲۲۴
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنفس ریتمیک توسط فلوت بر کاهش اضطراب کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل کودکان 12-8 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به بخش روانپزشکی (بخش اختلالات رفتاری) بیمارستان های شهر تهران در نیمه اول سال 1397 بود. از میان جامعه آماری فوق به روش نمونه گیری خوشه ای به صورت چندمرحله ای تعداد 30 نفر انتخاب و با جایگزینی تصادفی در گروه های آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند و به مقیاس تجدید نظر شده اضطراب آشکار کودکان (RCMAS) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و آموزش تنفس ریتمیک توسط فلوت برای گروه آزمایش طی 8 جلسه 1 ساعته در طول سه هفته و هر سه روز یک بار به اجرا گذاشته شد؛ سپس در پایان مداخلات درمانی و 2 ماه، بار دیگر آزمودنی های گروه های آزمایش و گواه، توسط ابزار پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تنفس ریتمیک توسط فلوت باعث کاهش علائم اضطراب کودکان مبتلا به اختلال مبتلا به نافرمانی مقابله ای شد و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: برنامه آموزشی تنفس ریتمیک توسط فلوت می تواند باعث کاهش علائم اضطراب در کودکان مبتلا به اختلال مبتلا به نافرمانی مقابله ای شود.
۶۶.

اثربخشی آموزش تربیت مخچه بر نظریه ذهن و حافظه کاری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای

کلیدواژه‌ها: آموزش تربیت مخچه اختلال نافرمانی مقابله ای حافظه کاری کودکان نظریه ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۸۷
مقدمه: اختلال نافرمانی مقابله ای، یکی از اختلالات رایج دوران کودکی است که تأثیرات منفی گسترده ای بر فرایندهای عاطفی، فراشناختی، شناختی و ارتباطی افراد دارد. هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تربیت مخچه بر نظریه ذهن و حافظه کاری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان ۵ تا ۶ ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر گنبدکاووس در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. حجم نمونه شامل ۴۰ نفر بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای گروه آزمایش، آموزش تربیت مخچه به مدت ۲۰ جلسه ۴۰ دقیقه ای، هر هفته ۳ جلسه اجرا شد در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه علائم مرضی کودکان CSI-۴ (۱۹۹۴)، پرسشنامه نظریه ذهن (۱۹۹۹) و آزمون فراخنای عددی (۲۰۰۳) بود. داده های حاصل از پژوهش با نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و با اس تفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تربیت مخچه بر بهبود حافظه کاری و نظریه ذهن در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است (۰/۰۱>P). براساس نتایج ۳۱/۷ درصد از تفاوت گروه ها در متغیر نظریه ذهن، ۲۱/۵ درصد در متغیر فراخنای مستقیم و ۱۷/۹ درصد در متغیر فراخنای معکوس ناشی از اثر مداخله بوده است. نتیجه گیری: آموزش تربیت مخچه بر حافظه کاری و نظریه ذهن کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر بود. یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با بسته آموزش تربیت مخچه فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود حافظه کاری و نظریه ذهن کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای از این مداخله استفاده نمایند.
۶۷.

اثربخشی درمان مبتنی بر تنظیم شناختی - رفتاری هیجان بر تنظیم هیجان و نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان فرونشانی بازارزیابی اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۲۲۳
مقدمه: اختلال نافرمانی مقابله ای از رایج ترین دلایل ارجاع در روان پزشکی کودک و نوجوان است. یک اشکال شدید در تنظیم هیجان در این اختلال وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تنظیم شناختی - رفتاری هیجان بر نشانه های اختلال و تنظیم هیجان در نوجوانان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: طرح پژوهش ، تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود. از بین دختران مراجعه کننده به مراکز روانشناسی شهر شیراز در سال تحصیلی 1400-1399، سه دختر نوجوان با اختلال نافرمانی مقابله ای از طریق مصاحبه بالینی ساختاریافته و نمره برش در پرسشنامه اختلال نافرمانی مقابله ای گزارش والد، و با لحاظ ملاک های ورود و خروج، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مصاحبه تشخیصی انجام شد و پرسشنامه های اختلال نافرمانی مقابله ای و تنظیم هیجان به عنوان ابزارهای ارزشیابی در مراحل پیش آزمون، درمان و پیگیری به کار گرفته شد. درمان مبتنی بر تنظیم شناختی - رفتاری هیجان به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای فردی روی این سه نفر اجرا شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار اکسل 16 استفاده شد. یافته ها: رسم نمودار، فرمول درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و درصد غیرهم پوشی داده ها نشان داد تأثیر درمان مبتنی بر تنظیم شناختی - رفتاری هیجان بر شدت علائم اختلال و مؤلفه فرونشانی در افراد با اختلال نافرمانی مقابله ای معنی دار است اما درمان بر مؤلفه بازارزیابی تأثیر معنی دار نداشته است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر تنظیم شناختی - رفتاری هیجان می تواند باعث کاهش علائم اختلال نافرمانی مقابله ای و کاهش فرونشانی شود. بر این اساس می توان از این درمان برای بهبود اختلال نافرمانی مقابله ای و نظم جویی بهتر هیجان استفاده کرد.
۶۸.

مقایسه میزان ماندگاری آموزش مبتنی بر رابطه والد کودک با آموزش مدیریت والدین بر بهبود روابط والد کودک(موردمطالعه: کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: آموزش اختلال نافرمانی مقابله ای مداخلات مبتنی بر رابطه والد - کودک آموزش مدیریت والدین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۴۶
اختلال نافرمان مقابله ای از شایع ترین اختلالات روانشناختی دوران کودکی می باشد که تأثیرات نامطلوبی بر تعاملات خانواده دارد که نیازمند شناسایی صحیح می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان ماندگاری آموزش مبتنی بر رابطه والد کودک با آموزش مدیریت والدین بر بهبود روابط والد کودک صورت گرفت. این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل به همراه پیگیری) انجام گرفت. در این پژوهش جامعه آماری شامل کلیه والدین کودکان 5-11 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شهر تهران می باشد. جهت اجرای پژوهش تعداد 45 نفر از مادران کودکان مبتلا به اختلال نامبرده که برای درمان کودکانشان مراجعه کرده بودند به صورت نمونه گیری دردسترس در پژوهش مشارکت داده شدند. سپس جهت ارزیابی پیش آزمون و قبل از اجرای مداخله، مادران پرسشنامه علائم رفتاری کودکان و پرسشنامه طرد و پذیرش والدین را تکمیل کردند. در مرحله بعد دو گروه آزمایشی و مداخله درمانی را به همراه دارو درمانی دریافت کردند و گروه کنترل صرفاً دارو درمانی را دریافت کرد. در انتهای مداخله نیز پرسشنامه های مذکور در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط مادران تکمیل شد. داده ها نیز از طریق آزمون آماری کالموگروف-اسمیرنوف، شایپرو-ویلک، تحلیل واریانس و مقایسه زوجی میانگین ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر رابطه والد_کودک و آموزش مدیریت والدین در بهبود روابط والد-کودک در کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای به صورت معنادار در مراحل پس آزمون و پیگیری موثر بوده است و مقایسه زوجی نیز نشان داد که اثر درمان در طول زمان ماندگار است.
۶۹.

نقش شدت درگیری با کرونا و استرس کرونا در پیش بینی نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای با میانجیگری پرخاشگری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: درگیری با کرونا استرس کرونا پرخاشگری اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۹
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش شدت درگیری و استرس کرونا در پیش بینی نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای با میانجیگری پرخاشگری والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان و نوجوانان استان هرمزگان در سال 1400 بودند که والدین آن ها به علت مشکلات نافرمانی فرزند درخواست خدمات مشاوره ای داشتند که 260 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده، مقیاس استرس کرونا (CSS-18)، مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (ODDRS)، پرسشنامه پرخاشگری اهواز (AAQ) و یک سؤال محقق ساخته برای اندازه گیری شدت درگیری با بیماری کرونا بود. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد شدت درگیری با بیماری کرونا (0/20)، استرس کرونا (0/27) و پرخاشگری (0/25) می تواند نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای را پیش بینی کنند. شدت درگیری با بیماری کرونا (0/33) و استرس کرونا (0/32) می توانند پرخاشگری را پیش بینی کنند. شدت درگیری با بیماری کرونا (0/08) و استرس کرونا (0/08) می توانند با میانجیگری پرخاشگری، به صورت غیرمستقیم نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای را پیش بینی کنند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که شدت درگیری و استرس کرونا در والدین می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم و از طریق افزایش پرخاشگری در والدین باعث پیدایش نشانگان اختلال نافرمانی در فرزندان شود.
۷۰.

پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری کودکان سبک های والدگری صبر مادران اختلال نافرمانی مقابله ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۵۹
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران بود. روش: این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود که در سال 1400- 1399 در مدارس ابتدایی شهر تهران مشغول به تحصیل بود که از بین آنها تعداد 108 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس صبر (خرمایی و همکاران، 1393)، سیاهه رفتار سازگار کودک (کوان و همکاران، 1995)، پرسشنامه سبک های والدگری (بامریند، 1991) و پرسشنامه رفتاری کودکان فرم والدین (اخنباخ و رسکورلا، 2001) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک والدگری مقتدر و صبر مادران با پرخاشگری کودکان رابطه منفی معنادار و سبک های والدگری مستبد و سهل گیر با پرخاشگری کودکان رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <). همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام سبک والدگری مقتدر، شکیبایی مادران و سبک والدگری مستبد در کل 48 درصد از واریانس پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به نقش سبک های والدگری و صبر مادران در پیش بینی پرخاشگری کودکان، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای سبک های والدگری و صبر مادران ضروری به نظر می رسد.
۷۱.

اثربخشی روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش والدین اختلال نافرمانی مقابله ای فرزندپروری مثبت کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۴
هدف: افراد با اختلال طیف اُتیسم در انعطلف پذیری شناختی دچار مشکل هستند به طوری که زندگی روزمره آنها نیز تحت تأثیر عواقب این مشکل قرار گرفته است. این پژوهش با هدف اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. مواد و روش: پژوهش نیمه تجربی و مطابق با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه ی آماری پژوهش، شامل تمامی کودکان 7 تا 10 ساله ای بود که با اختلال طیف اُتیسم بودند و به مرا کز و کلینیک های درمانی شهر ارومیه 1401 - 1402 مراجعه کرده بودند. سی کودک با اختلال طیف اُتیسم به صورت هدفمند انتخاب و به 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( به صورت تصادفی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه آزمایشی، تحت تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای آنُدی )قطب مثبت( به مدت 15 دقیقه روی سر قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیص اُتیسم گیلیام، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوورایانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی اثربخش بوده است و به طور قابل توجهی باعث بهبودی انعطاف پذیری شناختی شده است. نتیجه گیری: با توجه به مشکلاتی که کودکان با اختلال طیف اُتیسم در حوزه انعطاف پذیری شناختی دارند، روش تحریک جریان مستقیم فراجمجمه ای می تواند به عنوان مکمل سودمندی برای بهبود انعطاف پذیری شناختی آنان باشد.
۷۲.

تاثیرآموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفقت به خود تنظیم شناختی هیجان ترس از صمیمیت اختلال نافرمانی مقابله ای نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۷۱
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش شفقت به خود بر تنظیم شناختی هیجان و ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مشغول به تحصیل مقطع متوسطه دوم شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 1402- 1401 بود. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. حجم نمونه پژوهش بر اساس پژوهش های آزمایشی انجام شده، شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای یک بار در هفته آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایچ (2006)، پرسش نامه ترس از صمیمیت دسکاتنر و ثلن (1991) و مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران (2006) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش شفقت به خود منجر به افزایش استفاده از راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان و کاهش استفاده از راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان و همچنین، کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای می شود (05/0p<). لذا، می توان از آموزش شفقت به خود در جهت بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش ترس از صمیمیت در نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، استفاده نمود. 
۷۳.

مقایسه تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نافرمانی مقابله ای پردازش شناختی تنظیم هیجانی سبک های تصمیم گیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۷۱
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی در کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای بود، جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان بهنجار و با اختلال نافرمانی مقابله ای مقطع ابتدایی شهرستان مینودشت در سال تحصیلی 98 - 1397 بود. کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و کودکان بهنجار با روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای کودکان هومرسون و همکاران، پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان، سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس و پرسشنامه پردازش اطلاعات اسکوونبرگ و اسکیلدر بود. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میانگین ارزیابی مجدد کودکان بهنجار بیشتر از کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بود و میانگین سرکوبی کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بهنجار بود. در سبک های تصمیم گیری اجتنابی، وابسته و آنی میانگین کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتر از کودکان بهنجار بود و در سبک های شهودی و منطقی میانگین کودکان بهنجار بالاتر بود. میانگین مؤلفه های پردازش شناختی شامل خواندن انتقادی، بافت اولیه و ساختار کودکان بهنجار بیشتر از کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای بود. نتایج: بنابراین می توان نتیجه گرفت که ماهیت اختلال کودکان با اختلال نافرمانی مقابله ای موجب می شود که آنها در تنظیم هیجانی، سبک های تصمیم گیری و پردازش شناختی از همتایان بهنجار خود ضعیف تر عمل کنند.
۷۴.

طراحی الگوی پیدایش پدیده نافرمانی مقابله ای در سازمان های دولتی با روش TISM فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نافرمانی اختلال نافرمانی مقابله ای سلامت روان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۴۰
اهداف: نقش بسیار مهم منابع انسانی در سازمان ها موجب شده است که مدیران به رفتار و عملکرد منابع انسانی، اهمیت ویژه ای بدهند؛ چراکه هرگونه مشکل و اختلال در عملکرد منابع انسانی، تأثیری مستقیم بر پیشرفت یا پسرفت سازمان ها خواهد داشت. بااین وجود، نابسامانی های رفتاری با تأثیر بر عوامل مختلف نظیر عملکرد، رفتار و ارتباطات منابع انسانی با تمام بخش های سازمان به مثابه نوعی آفت عمل می کنند. یک نمونه از این نابسامانی ها، اختلال نافرمانی مقابله ای است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پیدایش نافرمانی مقابله ای در سازمان های دولتی صورت پذیرفت. روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی است و درزمره پژوهش های اکتشافی قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان متشکل از مدیران سازمان های دولتی می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند و براساس اصل اشباع نظری، ۲۰ نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه است. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری با نرم افزار اطلس تی استفاده شد. برای بررسی روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار- میان کدگذار و برای تحلیل کمی از روش مدل سازی ساختاری تفسیری کل فازی استفاده شد. یافته ها و نتایج: نتایج پژوهش متشکل از ارائه و طراحی الگوی پیدایش اختلال نافرمانی مقابله ای در سازمان های دولتی در چهار محور اصلی شامل بستر ها، تشدید کننده های اختلال نافرمانی مقابله ای، ابعاد اختلال نافرمانی مقابله ای و پیامدهای آن می باشد.