مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۴۱.
۴۴۲.
۴۴۳.
۴۴۴.
۴۴۵.
۴۴۶.
۴۴۷.
۴۴۸.
مدرنیته
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
141 - 165
تحلیل جوامع امروزی بدون لحاظ کردن مدرنیته ناممکن است. زیست جهان های انسانی در عرصه های گوناگون هنوز کمابیش در حال تجربیه مدرنیته هستند. یکی از نهادهایی که از مدرنیته متأثر شده خانواده است. هدف این پژوهش مطالعیه چگونگی تکوین ارزش های خانواده در شهر ایلام است. رویکرد مطالعیه حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای است. برای نیل به این هدف با 32 نفر از زوجین دو دهه (1365-1375 و 1385-1395) ساکن شهر ایلام بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، مصاحبیه نیمه ساخت یافته به عمل آمد، داده های موردِ نظر جمع آوری و سپس با استفاده از فرایند کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و گزینشی)، 110 مفهوم، 23 مقوله جزء و 27 مقولیه عمده و در نهایت دو مقولیه هسته ای استخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد تفاوت در ارزش های خانواده میان دو نسل در شیویه همسرگزینی، سبک زندگی، تغییر در سنت های خانوادگی، فرزندمحوری و ... است. خانواده، به سمت خانوادیه مدرن و شکننده در حرکت است. درنتیجه تغییر ارزش ها در خانواده وجود دارد که در چند دهیه اخیر در ایلام تحت تأثیر فرایند مدرنیته و پیامدهای آن قرار گرفته است. در این فرایند دگردیسی ارزش ها با محوریت کمرنگ شدن سنت ها اتفاق افتاده است. ارزش های سنتی (نسل گذشته) به حاشیه رفته و به جای آن ها ارزش های مدرن در خانواده ها جایگزین شده است.
خان ننه، آینه ای برای زمان: بازخوانی جامعه شناختی سرمایه اجتماعی بین نسلی در شعر شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
220 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه اجتماعی به طور عام و سرمایه اجتماعی بین نسلی به طور خاص، از مفاهیم کلیدی در جامعه شناسی محسوب می شوند که با تسهیل ارتباط بین اعضای نسل های مختلف، به تقویت انسجام اجتماعی و تثبیت هویت ملی و فرهنگی کمک می کنند. بر این اساس، هدف این پژوهش، بررسی نقش شعر «خان ننه» اثر استاد شهریار به عنوان ابزاری هنری و ادبی برای انتقال مفاهیم اجتماعی و تقویت پیوندهای بین نسلی در مواجهه با چالش های مدرنیته است. این مطالعه با به کارگیری نظریات جامعه شناختی، در پی نشان دادن این است که چگونه شعر می تواند به عنوان رسانه ای قدرتمند، ارزش های فرهنگی و اجتماعی را میان نسل ها منتقل کرده و در حفظ هویت جمعی در عصر جهانی شدن نقش ایفا کند. روش شناسی: برای فهم شعر «خان ننه»، با توجه به ضعف روش های تجربی در تحلیل پدیده های پیچیده انسانی و اجتماعی، از روش هرمنوتیک نظری به عنوان یک روش کیفی، استفاده شد. در گام نخست، عواطف و احساسات نهفته در متن شعر بررسی شد، سپس روابط بین بخش های مختلف شعر تحلیل گردید تا ساختار کلی و پیوندهای مفهومی آن درک شود. در ادامه، زمینه های اجتماعی و سیاسی مرتبط با شعر مورد توجه قرار گرفت تا متن در بستر تاریخی و فرهنگی خود تفسیر شود. برای اطمینان از اعتبار و پایایی یافته ها، اقداماتی مانند بازخوانی مکرر متن، توجه به ابعاد مختلف مفاهیم و دریافت بازخورد از خبرگان انجام شد.یافته ها: با توجه به روش شناسی به کارگرفته شده در این مطالعه، یافته ها نشان می دهند، مادربزرگ ها به عنوان محورهای خانواده، نقش مهمی در انتقال فرهنگ، ارزش ها و تجربیات به نسل های بعدی دارند. این انتقال اغلب از طریق ابزارهای نمادین مانند سوغات ها صورت می گیرد. در شعر «خان ننه»، سوغات ها نمادی از انتقال ارزش ها و خاطرات هستند و نشان دهنده نقش مادربزرگ ها در حفظ فرهنگ های محلی هستند. این انتقال ارزش ها با نوستالژی نیز پیوند عمیقی دارد. نوستالژی به عنوان یک احساس مثبت و گذشته محور، به حفظ صمیمیت و تقویت پیوندهای اجتماعی کمک می کند. مادربزرگ ها با بازگو کردن خاطرات گذشته، حس نوستالژی را در نسل های جوان برمی انگیزند و به حفظ هویت های محلی در عصر جهانی شدن کمک می کنند. این نقش مادربزرگ ها در انتقال ارزش ها، به جامعه پذیری دینی نیز گسترش می یابد. آن ها با انتقال آموزه های دینی و مذهبی، نقش مهمی در شکل دهی هویت دینی نسل های بعدی ایفا می کنند. علاوه بر این، مادربزرگ ها در شکل دهی نگرش های فرهنگی نسبت به مرگ نیز تأثیرگذار هستند. آن ها با انتقال نگرش های دینی و فرهنگی درباره مرگ، به نسل های جوان کمک می کنند تا زندگی را با عمق بیشتری درک کنند. در شعر «خان ننه»، این مفاهیم به وضوح دیده می شوند و نشان دهنده نقش مادربزرگ ها در حفظ انسجام خانوادگی و انتقال ارزش ها در عصر جهانی شدن هستندنتیجه گیری: در عصر جهانی شدن، علیرغم پیشرفت های مادی و فناوری، هویت تاریخی، فرهنگی و جایگاه خانواده تا حد زیادی تضعیف شده اند. این روند، نگرانی هایی جدی درباره گسست نسلی و کاهش سرمایه اجتماعی بین نسلی ایجاد کرده است. شهریار در شعر «خان ننه» با زبانی هنرمندانه، بر ضرورت انتقال و حفظ میراث فرهنگی و اجتماعی تأکید می کند. او با محوریت قراردادن ارتباط پایدار بین نسل ها، هشدارهایی درباره پیامدهای فردگرایی افراطی و نادیده گرفتن ریشه های فرهنگی ارائه می دهد. شهریار در این شعر با نگاهی ژرف نگرانه، هشدار می دهد که بی توجهی به میراث فرهنگی و اجتماعی، بنیان های جامعه را سست کرده و روابط بین نسلی را در معرض خطر قرار می دهد. این دغدغه ها به ویژه در ارتباط با حذف یا کمرنگ شدن کانال های سنتی جامعه پذیری مطرح می شوند. چنین خطری نه تنها هویت خانوادگی نسل ها را تهدید می کند، بلکه می تواند به گسست هویت نسلی و در نتیجه، گسست هویت قومی و ملی منجر شود. از این رو، شعر «خان ننه» به عنوان اثری ادبی و جامعه شناختی، ضرورت بازسازی و تقویت پیوندهای بین نسلی را برای حفظ هویت جمعی در عصر جهانی شدن یادآور می شود
تمایز رویکرد سیاسی با رویکرد فلسفی به مفهوم غرب زدگی در اندیشه آل احمد و شایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی مقایسه ای مفهوم غرب زدگی در ادبیات فکری روشنفکران ایرانی، به صورت موردی داریوش شایگان و جلال آل احمد، برای فهم ریشه تمایزات دیدگاه های آنها انجام شده و در آن سعی شده تا ضمن تحلیل نگرش آل احمد و شایگان به این مفهوم، دو رویکرد متفاوت سیاسی و فلسفی حاکم بر نگرش روشنفکران ایران در مواجهه با سیطره فرهنگ و تمدن غربی بر جامعه ایرانی تبیین و راهکارهای آنها برای رهایی از این وضعیت مورد ارزیابی و مقایسه قرار گیرد. روش تحلیلی - مقایسه ای در این پژوهش موردتوجه بوده که با به کارگیری آن سعی شده ضمن تحلیل مفهوم غرب زدگی در ادبیات فکری این دو روشنفکر و بررسی نسبت خاستگاه فکری آنها با ادبیات فکری و تمایز اساسی میان آنها مورد بررسی قرار گیرد. یافته اصلی پژوهش نشانگر آن است که تمایز اصلی مفهوم غرب زدگی اندیشه آل احمد و شایگان، ریشه در رویکرد متفاوت فلسفی و سیاسی آنها در بررسی نسبت میان تمدن مدرن غربی با فرهنگ و تمدن های غیراروپایی است. نتیجه کلی نشان می دهد که رویکرد سیاسی و اقتصادی آل احمد منجر به استفاده پسااستعماری مفهوم غرب زدگی شده درحالی که نگاه فلسفی شایگان که مبتنی بر نقد هستی شناختی مدرنیته است، دیدگاه های وی را به سوی نگرش های پسامدرن سوق داده است.
الگوی شش ضلعیِ حکمرانی فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران برای بازه زمانی پنج ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف: در حال حاضر، فضای مجازی اهمیت فراوانی در معادلات حکمرانی یافته و نظم سیاسی تازه ای را به جهان تحمیل کرده است. در این میان، برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهم ترین منتقد سیاست های ناعادلانه در جهان، فهم عمیق اقتضائات مواجهه با این پدیده و مواجهه ای عقلانی با فضای مجازی ضروری است. روش: این مقاله نتیجه تحقیقی است که با هدف مدل سازی برای چنین مواجهه ای صورت گرفته و بر اساس رویکردی دقیق تر، واقع بینانه تر و آینده نگرانه تر، به «ویژگی های گوناگون فضای مجازی» و نیز با در نظرگرفتن «اصول و مبانی راهبردی جمهوری اسلامی در ارتباط با فضای مجازی»، الگویی را پیشنهاد داده است که هندسه مواجهه جمهوری اسلامی با فضای مجازی را مشخص می کند. روش این تحقیق، داده بنیاد است و نهایتاً با استفاده از این روش یک الگوی شش ضلعی را ترسیم می کند یافته ها: که ضلع اول تکمیل و راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، ضلع دوم شکل دهی به اینترنت دوم یا ایجاد شبکه فراملی اطلاعات، ضلع سوم شکل دهی یک ائتلاف جهانی برای کاهش اختیارات امریکایی ها در فضای مجازی و ایجاد نظام حقوق بین الملل برای فضای مجازی، ضلع چهارم ایجاد غلبه گفتمانی برای مواجهه معقول و انقلابی با فضای مجازی، ضلع پنجم راه اندازی شرکت های عظیم غیردولتی با رویکرد فراملی و باز کردن میدان نوآوری و ضلع ششم ایجاد بسیج سایبری با رویکرد محتوایی می باشد. نتیجه گیری: که در کل، خطوط حکمرانی ج.ا.ا را در یک بازه زمانی پنج ساله تشکیل می دهد و توجه همزمان به تمام این موارد باید مدنظر حکمرانان فضای مجازی کشور باشد.
چرخش های دورانی و هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
53 - 77
حوزههای تخصصی:
هویت فردی و اجتماعی انسان ها در تاریخ و جامعه ساخته میشود و در گذر زمان به تدریج تغییر می یابد. این تغییر البته آهنگ و حرکت مشخصی ندارد، اما روشن است که برخی عناصر و مؤلفه های هویتی کهن جای خود را به عناصر جدید می دهند و بدین ترتیب، هویت انسانی همواره بازسازی و بازنگری می شود. با این همه، در تاریخ بشر زمان های خاصی وجود دارد که حرکت و آهنگ تغییرات شتاب می گیرد؛ یعنی دامنه تغییرات در هویت فردی و جمعی عمیق، گسترده و معنادار می شود. نگارنده این زمان های خاص را «چرخش دورانی» نامیده است. در تاریخ بشر چرخش های دورانی اندکی رخ داده است. مسئله این مقاله ارزیابی نسبت میان هویت ایرانی و چرخش های دورانی در تاریخ است. مقاله می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که چرخش های دورانی در تاریخ ایران کدام اند و چرا هویت ایرانی را دچار بحران و سرانجام تغییرات ژرف و معنادار کرده اند؟ نگارنده برای پاسخ به این مسئله از روش توصیفی–تحلیلی بر پایه رهیافت کلان نگر تاریخی/ جامعه شناسی تاریخی بهره گرفته است؛ زیرا اقتضای چنین بحث هایی کلی نگری است که در اینجا جایگزین نگرش های جزئی نگر (مورخانه) شده است. مقاله سرانجام به این نتیجه می رسد که در تاریخ ایران سه چرخش دورانی رخ داده است: نخست، فرایند همبستگی و انسجام اقوام پراکنده بومی، مهاجمان و مهاجران در قالب تمدن باستانی ایران بر بنیاد ایرانشهر که موضوع این نوشتار نیست. دوم، فرایندی است که از سقوط ساسانیان آغاز و تا تثبیت حکومت سامانیان تداوم می یابد و سوم، فرایندی است که از جنگ های ایران و روسیه آغاز شده و تا کنون ادامه دارد. در هر دو چرخش دورانی، هم گسست تاریخی و هم تغییرات هویتی-تمدنی بزرگی رخ داد و هم راه تازه ای آغاز شد. پیامد طبیعی این چرخش ها پدیدار شدن بحران هویت بود. اکنون آثار عمیق هر سه چرخش دورانی در هویت اکنونی ایرانیان هویدا و پابرجاست.
فردگرائی در کنش انفعالی جوانان تحصیلکرده ایرانی نسبت به ازدواج و فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت سال ۲۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹ و ۱۲۰
۷۲-۴۷
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند نزولی ازدواج جوانان طی سالیان اخیر، این پژوهش با هدف ارائه پاسخ احتمالی به پرسش جدی"چرائی کاهش اهتمام جوانان ایرانی به تشکیل خانواده و در نتیجه پیامدهائی همچون سقوط نرخ فرزندآوری به رغم تاکید فراوان آموزه های ناب اسلامی بر موضوعات فوق" این مقاله از رهگذر یک مطالعه توصیفی بررسی صحت و سقم فرضیه زیر را وجهه همت خود قرار داده است: "تاثیرگسترش فرد گرائی ناشی از غلبه معنای اقتصادی در تعریف قدرت بر اساس میزان برخورداری از سرمایه دوران گذار که تحصیلات عالیه یکی از متداول ترین راه های نیل به آن است، مسئله ازدواج جوانان در ایران معاصر را دست خوش چالش نموده است." یافته های حاصل از این مطالعه روند نزولی ازدواج در طبقه مرفه و ثروتمند جامعه علاوه بر طبقات ضعیف و متوسط، ضمن به چالش کشیدن تعیین کنندگی صِرف عوامل ساختاری در کاهش نرخ ازدواج و سقوط فرزندآوری، کاوش در خصوص عوامل فرهنگی از جمله رشد قابل ملاحظه رفتارهای فردگرایانه و پیامدهای آن بویژه تشدید نیل به تعالی اجتماعی در اثر تحصیلات عالی و تردید در صحت و تداوم نقش های جنسیتی تعریف شده را ایجاب می کند.
تحلیل مقایسه ای دارالارقم مالزی و بوکوحرام نیجریه؛ کنش سنت دینی علیه مدرنیته غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
7 - 28
حوزههای تخصصی:
در جهان اسلام معاصر، جنبش های متعددی سربرآورده اند. این جنبش ها در میان دوگانه ی سنت اسلامی خود و مدرنیته ی غرب راهی برای نقش آفرینی در سیاست پیدا کرده اند. برخی ها سعی در شبیه سازی خود با غرب داشته اند. برخی به طرد غرب پرداخته اند و برخی سعی در ترکیب سنت اسلامی و مدرنیته ی غربی داشته اند. در این میان جنبش هایی که به طرد غرب پرداخته اند، سروصدایی بسیاری ایجاد کرده اند، اما به همان میزان در دستیابی به قدرت ناکام مانده اند. این پژوهش با هدف شناسایی ماهیت جنبش های سیاسی در اسلام معاصر به تحلیل مقایسه ای دو جریان ضدغربی در شرق و غرب جهان اسلام پرداخته است و با روش مقایسه ای اختلاف توافق پرزورسکی و تیون به دنبال پاسخ به سوال محوری اشتراکات و اختلافات جنبش دارالرقم مالزی و بوکوحرام نیجریه است. پژوهش حاضر پس از بررسی چیستی، چرایی شکل گیری، چگونگی عملکرد و سرنوشت این دو جریان به این نتیجه رسید هر دو جنبش با تفسیری سنت گرایانه به طرد غرب پرداخته اند، ولی در روش عملکردی، تفسیر از اسلام و اثرپذیری از محیط جغرافیایی با هم اختلاف دارند.
طبیعت اشیاء چون مبنای اعتبار مفاد قرارداد تأملی بر مبانی نظری تحول مدل قراردادی در قراردادهای حقوق مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق خصوصی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
149 - 196
حوزههای تخصصی:
اراده، عقل و طبیعت اشیاء را، می توان سه مبنای اصلی مفاد قرارداد در پارادایم مدرن دانست که همواره در رقابت بوده اند. مدرنیته، به ویژه با خوانشی کانتی ، اعتماد بیشتری به عقلانیت طبیعی که نمودی از انسان نومن گونه است، دارد و اراده نوعی انسان را، مبنای اعتبار مفاد قرارداد می انگارد. با این حال، پوزیتیویسم اراده گرا، که آبشخور آن را، باید در اندیشه کانت، اما این بار کانت حقوق دان و نه فیلسوف اخلاق گرا جست وجو کرد، به جای اراده نوعی انسان، اراده قانونگذار را، در جایگاه مبنای اعتبار قرارداد می نشاند. رقابت میان این دو مبنا، در تمام قرن نوزدهم میلادی در جریان بود. اما، آنگاه که مدرنیته، با بحران مواجه است و راه حل بحران در سنت گرایی و پدیدارشناسی جست وجو می شود، طبیعت اشیاء به عنوان مبنای قرارداد مطرح می گردد. اگرچه طبیعت اشیای اصیل، همان طبیعت اشیای ارسطویی است، اما حقوق دانانی که دغدغه حفظ میراث مدرنیته، یعنی اراده و حق را دارند، تلاش می کنند تا خوانشی سازگار با مدرنیته از آن ارائه دهند و فاصله خود را با پدیدارشناسان و سنت گرایان حفظ کنند. در این پژوهش، سعی داریم به این پرسش پاسخ دهیم که اگر طبیعت اشیاء، مبنای اعتبار مفاد قرارداد باشد، چه نوع مدل قراردادی حاصل خواهد شد و آثار این مدل چه خواهد بود.