مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مدل سازی ساختاری تفسیری
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی شایستگی های ارتباطی بین فردی در سازمان و نیز شناسایی ابعاد و تعیین نحوه تعامل بین آنهاست. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توسعه ای و شامل دو بخش تحلیلی و کمی و استفاده از روش مد ل سازی ساختاری تفسیری است. جامعه آماری آن در بخش تحلیلی جمعی از خبرگان دانشگاهی و در بخش کمی تمام کارکنان دستگاه های اجرایی استان خراسان شمالی می باشند که از طریق نمونه گیری گلوله برفی 17 نفر از جامعه اول و از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای 373 نفر از جامعه دوم به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش تحلیلی جدول ماتریسی محقق ساخته و در بخش کمی پرسش نامه های استاندارد هستند که پس از تعیین روایی و پایایی در بین نمونه آماری توزیع شدند. نتایج پژوهش نشان داد ابعاد مهم شایستگی ارتباطی بین فردی در سازمان عبارت انداز؛ همدلی، دیگر محوری، خودگشودگی، مدیریت تعارض، مدیریت تعاملات، انعطاف پذیری، جرات مندی، راحتی اجتماعی، بیانگری، مستقیم و بی واسطه بودن، حمایت گری، تاثیرگذاری بر دیگران و هدف محوری؛ که در پنج سطح تعاملی مختلف با یکدیگر رابطه مثبت و معنی داری دارند. نتایج این پژوهش می تواند مدیران و کارکنان را در شناسایی و تقویت شایستگی های ارتباطی بین فردی و دستیابی به ارتباطات سازمانی اثربخش یاری دهد.
نگاشت مدل تولید پایدار با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری شاخصهای تولید پایدار به علت دستورات دولت و افزایش آگاهی افراد برای حفاظت از محیط زیست و کاهش ضایعات، در حال تبدیل شدن به یک فعالیت مهم زیست محیطی است. شاخصهای تولید پایدار میتواند برای ارزیابی اثر فعالیتهای مختلف مدیریت و تولید استفاده شود و در نتیجه یک سازوکار مناسب برای نظارت بر عملکرد تولید پایدار به منظور حرکت به سمت پایداری شرکت فراهم کند.هدف از انجام این پژوهش، ارتقاء سطح پایداری در پالایشگاه نفت اصفهان از طریق شناسایی شاخصهای تولید پایدار و تعیین روابط میان این شاخصها به منظور تدوین مدل تولید پایدار و همچنین تعیین شدت اثر شاخصها بر یکدیگر میباشد.بدین منظور با استفاده از مرور گسترده ادبیات موضوع و همچنین نظرات خبرگان، 12 شاخص تولید پایدار در پالایشگاه شناسایی شدند. سپس با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری روابط میان این شاخصها و اثرگذار یا اثرپذیر بودن آنها تعیین گردید. به منظور تعیین شدت این روابط از تکنیک دیمتل فازی بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که انجام نظارت وکنترل، استفاده از منابع با بهره وری بالا، استفاده از فن آوری با بهره وری بالا، بهینه سازی برنامه تولید برای بهبود بهرهوری شاخصهای اساسی دستیابیبه تولید پایدار در پالایشگاهمی باشند.
تبیین راهبردهای رقابت پذیری تولید با رویکرد گسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی و مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبردهای تولیدی به عنوان رایجترین توانمندی قابل کنترل درونی شرکتها نقش بسیار کلیدی در کسب مزیت رقابتی پایدار ایفا میکند. شناسایی و توسعه این راهبردها مستلزم درک روشنی از نقش آنها در کسب مزیت رقابتی و نیز تأثیرات متقابلشان بر یک دیگر است. در همین راستا، مقاله حاضر با استفاده از روشهای گسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی و مدلسازی ساختاری تفسیری به ارائه رویکردی کاربردی برای ارزیابی راهبردهای تولیدی پرداخته است. نتایج گسترش کارکرد عملکرد کیفیت فازی حاکی از آن است که، شرکت مورد مطالعه در عوامل رقابتی تسهیلات فروش، تنوع محصول و فناوری تولید از وضعیت مطلوب برخودار است و عملکرد آن در بهای تمام شده و سرعت تحویل مطلوب نیست. در ادامه بهمنظور کمک به مدیران در اولویتبندی تخصیص منابع به راهبردهای تولیدی از مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد؛ که یافتهها نشان میدهد که توانمندسازی منابع انسانی بالاترین اولویت اجرا را در شرکت فذا دارد.
ارائه مدل ساختاری تفسیری از شاخص های انتخاب تأمین کننده مبتنی بر مسئولیت اجتماعی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمان ها درگیر نگرانی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی هستند و عملکرد مسئولیت « تأمین کنندگان را در این زمینه اندازه گیری می کنند؛ ازجمله این موارد، بررسی تأثیری است که می تواند بر انتخاب تأمین کننده داشته باشد. هدف از این پژوهش، ارائه مدلی جهت انتخاب » اجتماعی شرکت تأمین کنندگان مبتنی بر مسئولیت اجتماعی شرکت است. با مرور ادبیات پژوهش و اخذ نظر خبرگان، موضوع در قالب 4 بعد )تعهدات سازمانی، شرایط کاری کارکنان، تعهد به جامعه و حقوق شهروندی، تعهدات اخلاقی، تعهدات زیست محیطی( و 84 شاخص مورد شناسایی قرار گرفت؛ سپس پرسشنامه ماتریسی ساخت یافته برای تعیین ارتباطات بینابینی این شاخص ها تدوین گردید. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل سازی تمرکز بر توسعه « ساختاری تفسیری، تحلیل و در 9 سطح در یک شبکه تعاملی ترسیم شد که درنتیجه شاخص در بالاترین سطح قرار گرفت. همچنین، قدرت نفوذ و میزان وابستگی این شاخص ها نسبت به هم در » پایدار ماتریس قدرتِ نفوذ وابستگی، موردبررسی قرار گرفت. طبق یافته ها پرنفوذترین شاخص در ماتریس قدرت - است؛ لذا تحقق - » ارائه آموزش های مرتبط با مسئولیت اجتماعی به تأمین کنندگان « نفوذ وابستگی، شاخص مسئولیت اجتماعی شرکت در انتخاب تأمین کنندگان درگرو آموزش آن هاست و شرکت می باید با این نگرش، برنامه های درازمدت خود را بر مبنای آموزش مسئولیت اجتماعی به تأمین کنندگان طراحی نماید
مدل ساختاری تفسیری شایستگی های عاطفی اجتماعی در ارتباطات سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی شایستگی های عاطفی اجتماعی در ارتباطات سازمانی، شناسایی ابعاد مهم آن و تعیین نحوة تعامل بین آنها است. پژوهش حاضر کاربردی و توسعه ای بوده و شامل دو بخش کمی و کیفی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری است. جامعه آماری پژوهش تمامی خبرگان دانشگاهی کشور درزمینة ارتباطات سازمانی هستند؛ که 15 نفر از آنها به روش نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها یک جدول ماتریسی محقق ساخته می باشد که براساس مقایسه های زوجی ما بین مؤلفه های پژوهش به صورت یک ماتریس مربعی طراحی شده است. نتایج پژوهش موجب شناسایی 11 بعد از ابعاد مهم شایستگی عاطفی اجتماعی شد. همچنین نتایج نشان داد دانش عاطفی اجتماعی، خودآگاهی، خودمدیریتی، و خودانگیزشی به دیگر ابعاد قدرت تأثیرگذاری بیشتری بر شایستگی عاطفی اجتماعی داشتند. براساس نتایج این پژوهش می توان گفت ابعاد شایستگی عاطفی اجتماعی در سطوح مختلف بر یکدیگر مؤثرند و تغییر در کیفیت هر یک از آنها موجب تغییر در کیفیت ارتباطات سازمانی خواهد شد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل کلیدی تجربه معناداری کار با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنی داری کار به نحوی فزاینده به عنوان یکی از خروجی های با ارزش شغلی که بر رفتارهای سازمانی کارکنان اثرگذار است، در سال های اخیر به شدت مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و در پژوهش های مدیریت رفتارساز مانی برای درک و فهم پدیده های مرتبط با رفتار افراد در محل کار، به نحوی فزاینده مطالعه و بررسی می شود. در رابطه با تجربه معنی داری کار، پیشایندها و پیامدهای متعددی نقش دارند که بر معنی داری کار و تجربه آن مؤثرند و تبیین این عوامل و روابط میان آنها می تواند درک و فهم مدیران از شرایط محیط کار را افزایش داده و به آنها در افزایش بهره وری کمک کند. در پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر تجربهمعنی داری کار با روش تحلیل نظام مند ادبیات موضوع، شناسایی و استخراج شد و سپس با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری،رتبه بندی و سطوح مختلف آنها و مدل روابط میان عوامل کلیدی آن تعیین شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که این عوامل در پنج سطح قرار دارند، به گونه ای که تعهد شغلی، خدمت به دیگران و وابستگی شغلی بالاترین میزان اثرگذاری و ارزش های سازمانی و هدف های سازمانی، بیشترین تأثیرپذیری را نسبت به سایرعوامل دارند.
فاکتورهای بحرانی مؤثر بر به کارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین بشردوستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرساله بلایای طبیعی و حوادث پیش بینی نشده نظیر زلزله، سیل، طوفان، خشک سالی و آتش سوزی بخش های مختلفی از جهان را گرفتار می کنند و عدم آمادگی و مقابله مناسب با آن ها تلفات و خسارات سنگینی را به ملت ها و دارایی های آن ها وارد می کند که بعضاً جبران ناپذیر است. آتش سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو، زلزله اخیر سرپل ذهاب در کرمانشاه نیز از حوادث ناگواری بود که علاوه بر خسارت های سنگین مالی، تلفات جانی و نگرانی های بسیاری را در خصوص ساختمان های قدیمی دیگر و حوادث پیش بینی نشده آینده به همراه داشت. در این راستا، اطلاعات یک محرک کلیدی زنجیره تأمین بشردوستانه است، زیرا بدون داشتن اطلاعات مناسب و کافی، یک گروه امدادرسانی نمی تواند خواسته های آسیب دیدگان را بداند. در این پژوهش، با مرور ادبیات و مصاحبه با مدیران و خبرگان حوزه امداد و نجات و مدیریت بحران کشور، ده فاکتور بحرانی موفقیت به کارگیری فناوری اطلاعات در مدیریت زنجیره تأمین بشردوستانه استخراج شد. سپس ارتباط میان این فاکتورها با مدل سازی ساختاری تفسیری تبیین گردید و نهایتاً فاکتورها در پنج سطح قرار گرفتند. در ادامه با استفاده از تکنیک دیمتل فازی شدت ارتباط میان فاکتورها مشخص و یک نقشه مفهومی (روابط علی و معلولی فاکتورها) پیشنهاد شد به طوری که 7 فاکتور به عنوان عوامل تأثیرگذار و 3 فاکتور به عنوان عوامل تأثیرپذیر شناسایی گردید. بر اساس نتایج نهایی، "استخدام کارکنان دانشی " به عنوان تأثیرگذارترین فاکتور با پایین ترین سطح و "برنامه ریزی استراتژیک " به عنوان تأثیرپذیرترین فاکتور با بالاترین سطح شناخته شدند که توجه جدی مدیران نجات و امداد و مدیریت بحران کشور را می طلبد.
طراحی الگوی تربیت و آموزش مدیران نهادی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مدل سازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی تربیت و آموزش فرماندهان نواحی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به عنوان نمونه ای از مدیران نهادی) و با استفاده از پرسشنامه مدل سازی ساختاری تفسیری انجام گرفته است. به این منظور، تعداد 40 پرسشنامه بین خبرگان دانشگاهی و سازمانی که دارای سابقه، تجربه یا تخصص در حوزه فرماندهی و مدیریت در سپاه هستند، توزیع و درنهایت 32 پرسشنامه جمع آوری شد و با روش مدل سازی ساختاری تفسیری و تحلیل ماتریس اثر ضرب ارجاع متقابل کاربردی (میک مک) و با استفاده از نرم افزار متلب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه پژوهش در قالب مدل 6 سطحی به دست آمده است که پایه های اصلی آن را نظامات و فرهنگ سازمانی شکل می دهند. در سطح دوم، اساتید و مربیان و سپس محتوا قرار دارد. عرصه، قالب و ابزارهای آموزش و همچنین زمان، محیط و عوامل آموزش و تربیت، در سطوح بعدی هستند و درنهایت دانشجو به عنوان آخرین سطح و حلقه مکمل این مدل می باشد. همچنین در تحلیل خوشه ای، 5 مؤلفه: استاد، مربی، محتوا، نظامات و فرهنگ، دارای بیشترین تأثیرگذاری در میان سایر مفاهیم و مؤلفه های تربیت و آموزش گزارش شد.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه محصول سبز در صنعت کاشی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
101 - 120
حوزههای تخصصی:
امروزه تنوع نیازهای بشری و افزایش رقابت، باعث روی آوردن سازمان ها به توسعه محصولات جدید شده است؛ هم چنین به دلیل اهمیت مباحث زیست محیطی، تمرکز بر توسعه محصول سبز از اهمیت فراوانی برخوردار است. هدف از نگارش مقاله پیش رو، در درجه نخست شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه محصول سبز در صنعت کاشی و سرامیک استان یزد است. شناسایی معیارهای رتبه بندی و امتیازدهی به آنها از دیگر اهداف این پژوهش است و در نهایت مدل توسعه محصول سبز طراحی شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل خبرگان حوزه صنعت کاشی و سرامیک استان یزد است. در این تحقیق، ضمن مطالعه و بررسی مقالات معتبر فارسی و انگلیسی مرتبط با موضوع (روش کتابخانه ای)، از نظرات خبرگان و کارشناسان نیز به روش پرسشنامه استفاده شده است. با توجه به پیشینه تحقیق و هم چنین نظرسنجی از خبرگان این صنعت، 40 عامل، عوامل مؤثر و 7 معیار ازجمله معیارهای رتبه بندی شناسایی شده است؛ سپس با استفاده از آزمون آماری و تکنیک تصمیم گیری چندشاخصه آنتروپی و تاکسونومی، 10 عامل با بیشترین رتبه انتخاب شدند. در نهایت نیز با استفاده از روش مدل سازی ساختار تفسیری، مدلی برای توسعه محصول سبز طراحی شد که مواردی همچون ارزیابی تأمین کنندگان از منظر مباحث زیست محیطی، امکان استفاده دوباره و بازیافت پسماندها، بسته بندی سبز و تمایز با تولید محصولات جدید، در سطوح بالای این مدل قرار گرفتند.
طراحی مدل رهبری کوانتومی در سازمان های دولتی با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری_ تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهبری کوانتومی سبکی از رهبری است که به دنبال افزایش اعتماد، امنیت، ارتباط پویا و یادگیری و کاهش ارتباطات عمودی و افزایش ارتباطات افقی در سازمان است. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل رهبری کوانتومی در سازمان های دولتی انجام شده است. اینپژوهشاز نظرهدف،کاربردیوازحیثماهیتوروش،توصیفی پیمایشیاست. جامعه آماری پژوهش، متخصصان و خبرگان دانشگاه های دولتی استان لرستان هستند که 30 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، باهدف تدوین مدل رهبری کوانتومی، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از روش اعتبار محتوا تأیید شد. نتایج پژوهش حاضر در قالب مدل تدوین شده نشان می دهد که رهبران و مدیران در سازمان برای ایجاد سبک رهبری کوانتومی باید با بهره گیری از نگاه کوانتومی و توانایی دیدن هدفمند، سبک و شیوه تفکر و نگرش خود را مقارن با تفکر کوانتومی و توانایی تفکر به شیوه متناقض قرار دهند تا از این طریق زمینه ساز شناخت کوانتومی و شناختشهودی مسائل در سازمان شوند. از این طریق رهبران و مدیران سازمانی می توانند احساس و اعتماد کوانتومی را در میان کارکنان خود به وجود آورند که این مهم به نوبه خود موجب نگرش نو به مسائل، تفکر خلاقانه و شهودی، آینده نگری و پیش بینی مسائل در سازمان می شود؛ ازاین رو با پیدایش تفکر خلاقانه و شهودی به همراه پیش بینی و آینده نگری، عمل کوانتومی یا توانایی عمل پاسخگویانه در سازمان به وجود می آید که پیامد اساسی این مهم زیست کوانتومی یا توانایی زندگی کردن در روابط، ارتباط متقابل رهبر پیرو، پیشرفت و توسعه پیروان و کارکنان از طریق خودسازمان دهی و درنهایت به وجود آمدن سازمانی نوآور، حسابگر و دقیق است.
طراحی مدل دارایی های نامشهود سازمانی با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری -تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدل دارایی های نامشهود سازمانی با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل رؤسای دانشگاه و معاونین و رؤسای دانشکده های دانشگاه های دولتی منطقه 5، کشور بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 14 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. پژوهش دارای دو گام اصلی است که در گام نخست، ابعاد دارایی های نامشهود سازمانی از مبانی نظری استخراج و با استفاده از روش دلفی و مصاحبه با خبرگان نمونه آماری، ارزیابی و تأیید شدند. خروجی این مرحله، شناسایی یازده بُعد دارایی های نامشهود بود. در گام دوم برای برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد و ارائه مدل ساختاری آن ها از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری بهره گرفته شد. نتایج پژوهش به طراحی مدل دارایی های نامشهود سازمانی در چهار سطح منجر شد. سرمایه های فکری، دانشی، اطلاعاتی و هوشی به عنوان تأثیرگذارترین ابعاد دارایی های نامشهود سازمانی شناسایی شدند که نقش مهم و کلیدی در مدل دارند. سرمایه های فرهنگی، سیاسی، سازمانی و شهرت سازمانی به عنوان خروجی مدل و کم اثرترین ابعاد شناسایی شدند؛ همچنین در بررسی و تحلیل MICMAC متغیرها بر حسب قدرت نفوذ و وابستگی، ابعاد سرمایه فرهنگی، سرمایه سیاسی، شهرت سازمانی و سرمایه سازمانی در خوشه وابسته، سرمایه های فکری، اجتماعی، معنوی و روان شناختی در خوشه پیوندی و سرمایه های دانشی، اطلاعاتی و هوشی در خوشه مستقل قرار گرفته اند و هیچ بعدی در خوشه خودمختار قرار نگرفته است.
مدل سازی تفسیری ساختاری ریسک های زنجیره تأمین پروژه در شرکت های گاز استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی ریسک های مختلف تأثیرگذار بر زنجیره تأمین پروژه های شرکت گاز استانی است. برای این کار ابتدا با استفاده از فراترکیب، طبقات و گروه بندی انواع ریسک ها با توجه به پژوهش های قبلی شناسایی شده و با به کارگیری روایی محتوایی آن بخش از ریسک ها که با پروژه های گاز ارتباط دارد استخراج می شود و با مدل سازی تفسیری ساختاری، روابط متقابل میان ریسک ها و قدرت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر یکدیگر مشخص می شود. طبق نتایج پژوهش، ریسک های سیاسی _اجتماعی و اقتصاد کلان که خارج از محدوده صنعت گاز هستند، بیشترین تأثیر را بر عملکرد مجموعه شرکت گاز داشتند. این مدل به مدیران کمک می کند که نگاه کلی نگر به ریسک های موجود در صنعت داشته باشند و تغییرات و نوسانات سیاسی- اجتماعی و وضعیت اقتصاد کلان را برای کاهش تبعات منفی پیگیری کنند.
طراحی الگوی فرآیندی توسعه محصولات نرم افزاری با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات موجود درزمینه توسعه محصول جدید بسیار به محصولات فیزیکی توجه کرده است و این در حالی است که محصولات نرم افزاری ویژگی های منحصربه فردی دارند که باید به آن ها در فرآیند توسعه محصول توجه شود. هدف این مقاله شناسایی مراحل توسعه محصولات نرم افزاری و تحلیل تعاملات میان این مراحل، با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری است. با مرور ادبیات و تحلیل عاملی اکتشافی، هشت مرحله توسعه محصولات نرم افزاری، شامل تحلیل فرصت های بازار، ایده پردازی، ایجاد مفهوم، توسعه طراحی، مهندسی نمونه ای، بازبینی تولید، تولید انبوه و توسعه نسخه های اصلاحی شناسایی شدند. سپس این مراحل براساس قدرت وابستگی و قدرت نفوذ طبقه بندی شده است. مدل پیشنهادی این تحقیق به شناخت روابط و وابستگی مراحل توسعه محصول کمک می کند و نقشه راهی ارائه می دهد که می تواند احتمال موفقیت توسعه محصولات نرم افزاری را افزایش دهد.
مدل سازی موانع اجرای مدیریت دانش در زنجیره تأمین با رویکرد یکپارچه مدل سازی تفسیری ساختاری و میکمک فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی موانع اجرای مدیریت دانش در زنجیره تأمین شرکت های چینی آلات بهداشتی است. بدین منظور ابتدا با مطالعه مبانی نظری موضوع این موانع شناسایی و با استفاده از روایی محتوایی عوامل مرتبط با شرکت های چینی آلات بهداشتی استخراج شد؛ درنهایت با استفاده از مدل سازی تفسیری ساختاری و میکمک فازی روابط متقابل میان موانع مشخص و قدرت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر یکدیگر مشخص شد. طبق نتایج ، به ترتیب عدم تعهدات مدیریت ارشد به استفاده از مدیریت دانش در زنجیره تأمین، فقدان آموزش برای اعضا و نبود برنامه ریزی استراتژیک بیشترین تأثیر را بر دیگر موانع دارند. این مدل به مدیران صنعت چینی آلات بهداشتی کمک می کند، قبل از اجرای هرگونه استراتژی برای اجرای مدیریت دانش، با رویکرد کلی نگر، موانع موجود در این صنعت را بشناسند تا بتوانند رویکرد مناسبی برای استقرار مدیریت دانش در زنجیره تأمین به کار گیرند.
طراحی مدلی برای ارزیابی آمادگی اجرای شش سیگما در شرکت ایستاوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، استفاده از فنون شش سیگما گسترش زیادی داشته است. در دنیای رقابتی امروز شش سیگما می تواند برگ برنده شرکت ها برای بهبود کیفیت و کاهش هزینه ها باشد؛ اما نکته مهم این است که این ابزار باید در سازمان هایی به کار گرفته شود که آمادگی لازم را برای اجرای آن را داشته باشند. آماده نبودن برای اجرای شش سیگما به ناامیدی کارکنان، مقاومت و مخالفت در سطوح مختلف سازمانی و درنهایت شکست پروژه منجر می شود؛ بنابراین در این پژوهش مدلی برای ارزیابی آمادگی شرکت ها برای اجرای شش سیگما ارائه می شود؛ بدین منظور ابتدا شاخص های ارزیابی آمادگی برای اجرای شش سیگما شناسایی و روابط بین این شاخص ها از طریق مدل سازی ساختاری تفسیری تعیین می شود؛ سپس درجه اهمیت و وزن شاخص های تعیین و درنهایت ابعاد ارزیابی آمادگی اجرای شش سیگما رتبه بندی می شود. نتایج نشان می دهد که به ترتیب ابعاد «رهبری و چشم انداز»، «انتخاب درست» و «مدیریت بهبود و فرایند» دارای اهمیت بیشتری هستند.
عوامل برون سازمانی مؤثر بر مدیریت دانش در زنجیره تأمین: رویکردی ترکیبی از تحلیل عاملی و مدل سازی ساختاری - تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد اثرگذار بر مدیریت دانش و فرآیندهای آن در زنجیره تأمین، عوامل برون سازمانی است که نسبت به عوامل درون سازمانی (راهبردهای سازمانی، فرهنگ سازمانی و یا ساختار سازمانی)، سهم بسیار کمتری از پژوهش های مدیریت دانش را به خود تخصیص داده است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی برای عوامل برون سازمانی مؤثر بر مدیریت دانش در زنجیره تأمین صنعت خودروسازی است. این پژوهشِ کاربردی در زنجیره تأمین شرکت های «ایران خودرو» و «سایپا» و به صورتی پیمایشی صورت گرفته است. در این مدل برای عوامل برون سازمانی مؤثر بر مدیریت دانش در زنجیره تأمین صنعت خودرو، چهار بُعد کلیدی پیشنهاد شد.؛ سپس از طریق روش مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل سطح بندی شده پژوهش مشخص شد و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی، شاخص های هر یک از ابعاد در سطوح مختلف مدل ساختاری تفسیری شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که در میان این عوامل، محیط تخصصی صنعت و راهبرد زنجیره تأمین در بالاترین سطح قرار گرفته است و فرهنگ زنجیره تأمین و عوامل کلان محیطی در سطح دوم مدل معرفی شده قرار می گیرند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر نارسایی های نظام سیاستگذاری توسعه منطقه ای در ایران: ارائه مدل ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹۶
237 - 264
نوشتار حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق را خبرگان و کارشناسان سازمان برنامه و بودجه کشور شامل می شوند. در این راستا، با توجه به اهداف پژوهش، ابزار جمع آوری، نوع داده ها و روش شناسی پژوهش و همچنین پاسخگویی به سؤال های پژوهش، مستلزم شناسایی عوامل مؤثر بر نارسایی های نظام سیاستگذاری توسعه منطقه ای در ایران از یکسو و از سوی دیگر، بهره گیری از متدولوژی تحلیلی مدل سازی ساختاری تفسیری به منظور تعیین و تحلیل روابط بین عوامل مؤثر بر نارسایی های نظام سیاستگذاری توسعه منطقه ای در ایران است که درنهایت نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها خوشه بندی شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که عامل فقدان جایگاه مدون و مشخص قانونی برای سیاستگذاری توسعه منطقه ای با میزان قدرت نفوذ 9 بیشترین تأثیر و مانند سنگ زیربنای مدل عمل می کند و برای شروع و اصلاح ساختار نظام سیاستگذاری توسعه منطقه ای در کشورمان باید در وهله اول روی آن تأکید کرد. فقدان رویکرد نظری مشخص در سیاستگذاری توسعه منطقه ای با میزان قدرت نفوذ 4 کمترین تأثیر را دارد. این متغیر قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی دارد.
نقش عوامل درون سازمانی در پیاده سازی نظام بودجه ریزی عملیاتی: رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (مورد مطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۴
117-133
حوزههای تخصصی:
ایجاد زمینه و بستر برای تغییر استراتژیک در سازمان، امری ضروری است. از ضرورت های اصلاح ساختار اقتصادی شهرداری ها، اصلاح و تغییر روش بودجه ریزی و توزیع منابع، از بودجه ریزی سنتی به یک نظام بودجه ریزی پیشرفته می باشد. بودجه ریزی عملیاتی با اختصاص هدف مند اعتبار به فعالیت های شهرداری ها می تواند ضمن شفاف سازی نحوه توزیع منابع، امکان پایش عملیاتی و تسهیل دسترسی به نتایج تخصیص منابع را فراهم سازد. بر این اساس، در این تحقیق ضمن معرفی عوامل درون سازمانی مؤثر بر اجرای نظام بودجه ریزی عملیاتی، تلاش شده است با توجه به میزان اثرگذاری و اثرپذیری هر یک از عوامل، ارتباط بین عوامل در قالب یک مدل مفهومی بیان شود. این پژوهش از نظر ماهیت کیفی- کمی و از بعد هدف، کاربردی می باشد. در مرحله شناسایی عوامل، از روش تحلیل محتوا و در مرحله دسته بندی عوامل شناخته شده، از ابزار مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. داده ها از طریق بررسی مستندات سازمانی و مصاحبه با مدیران، مشاوران و معاونان اداره کل برنامه و بودجه شهرداری تهران جمع آوری شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد به طور کلی یازده عامل اصلی درون سازمانی، در اجرای بودجه ریزی عملیاتی مؤثرند که عامل شهروندمداری، کمترین اثرگذاری و عامل سیستم های اطلاعات یکپارچه، بیشترین اثرگذاری را دارد. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل MICMAC، هیچ یک از عوامل در ناحیه خودگران قرار نگرفته و دو عامل در ناحیه وابسته، هشت عامل در ناحیه ارتباطی و تنها عامل سیستم های یکپارچه اطلاعات در ناحیه مستقل قرارگرفته است.
مدل زنجیره تأمین ناب در فراساحل صنعت نفت و گاز با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، با توجه به افزایش روزافزون رقابت میان سازمان ها استفاده از یک زنجیره تأمین کارا، می تواند به عنوان مزیت رقابتی برای هر سازمانی به شمار آید. در این زمینه، یکی از راهکارها، تلفیق رویکرد ناب و زنجیره تأمین است که سبب حذف اتلافها در زنجیره تأمین می شود. از جانب دیگر براساس شرایط ایران و وجود منابع نفت و گاز فراوان، پیاده سازی رویکرد ناب در زنجیره تأمین، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. هدف این مطالعه که در یکی از بزرگ ترین شرکت های فعال در بخش فراساحل نفت و گاز اجرا شده، ارائه مدل زنجیره تأمین ناب در این حوزه می باشد. در این راستا، در ابتدا با مرور ادبیات و سپس نظرسنجی از خبرگان، 11 عامل اساسی که سبب ناب سازی زنجیره تأمین در فراساحل صنعت نفت و گاز می شوند، شناسایی شدند. سپس با بهره گیری از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل تحقیق تدوین شد که بر اساس آن «رهبری و مدیریت»، «به اشتراک گذاری اطلاعات»، «تأمین مالی» و «ارتباط با تأمین کننده» به عنوان عوامل زیربنایی زنجیره تأمین ناب شناخته شدند. در گام بعد، از بعد کمی با کمک تحلیل های آماری و نرم افزار smartPLS نسخه 2 و نیز بعد کیفی به اعتبار سنجی مدل پرداخته شد. نهایتاً بر اساس پنج سطح مدل، پیشنهاداتی جهت ناب سازی فرایند تأمین کالا در بخش فراساحل صنعت نفت و گاز ارائه گردید.
عناصر موثر بر همکاری میان سازمانی در مراحل پیش آیندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آن چه در سال های اخیر مورد توجه پژوهش گران قرار گرفته اهمیت و تعیین کننده بودن مرحله پیش آیندی در ادامه مسیر همکاری میان سازمانی و تجدید آن در چرخه عمر فرایند همکاری است اما اهتمامی در خور برای شناسایی عناصر چارچوب پیشگفته صورت نگرفته است. با توجه به اهمیت بسیار بالای این موضوع، این تحقیق دستیابی به چارچوبی برای همکاری های میان سازمانی در مرحله پیش آیندی را وجهه همت قرار می دهد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش ISM و SEM استفاده می شود. جامعه آماری پژوهش در بخش ISM را 9 نفر از خبرگان بخش های دولتی و خصوصی و نیز استادان دانشگاه تشکیل می دهند. در بخش SEM نمونه آماری را 415 نفر ازکارکنان و مدیران سازمان هایی تشکیل می دهند که در بخش های مختلف آن ها در پروژه های مختلف با سایر سازمان ها درگیر بوده اند. نتایج نشان می دهد تعهد مدیریت عالی، ارتباطات، انگیزش، چشم انداز مشترک، روابط متقابل، هدف های همسو، فرهنگ همکاری، اعتماد، برنامه ریزی مشترک، توزیع قدرت، مدیریت تعارض، ایجاد سامانه های کنترلی و نظارتی، ایجاد سامانه های اطلاعاتی، محور قرار نگرفتن ملاحظات سیاسی و نیز اقتصادی بر اثربخشی همکاری میان سازمانی موثرند. بعلاوه این مدل مشخص می سازد که اثربخشی همکاری میان سازمانی نیز می تواند بر ایجاد ارزش و موفقیت کسب و کار موثر باشد.