مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
دانش آموزان دبیرستانی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تاب آوری روان شناختی بر اساس انگیزش درونی- بیرونی و نقش واسطه ای خودکارآمدی در دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. نمونه ای مشتمل بر 402 دانش آموز (212 دختر و 158 پسر) رشته های مختلف از شش دبیرستان مناطق چهارگانه آموزشی شهرستان کرج به شیوه نمونه برداری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون ، 2003)، سیاهه انگیزشی ترجیح کاری (آمابلی، هیل، هنسی و تای، 1994) و زیرمقیاس خودکارآمدی راهبردهای انگیزشی یادگیری (پنتریچ و دی گروت، 1990) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان دادند که بر اساس انگیزش درونی و بیرونی، تاب آوری روان شناختی دانش آموزان قابل پیش بینی است و انگیزش درونی نسبت به انگیزش بیرونی توان پیش بینی معنادارتری دارد. افزون بر آن، در رابطه بین انگیزش و تاب آوری، خودکارآمدی نقش متغیر واسطه ای را ایفا می کند. نتایج پژوهش بر اساس ادبیات پژوهشی مورد بحث قرار گرفت و بر استلزام انجام پژوهش های بیشتر تأکید شد.
رابطه خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین ارتباط خودکارآمدی، برانگیختگی و مهارت های اجتماعی با سوءمصرف مواد در دانش آموزان انجام شد. 400 دانش آموز پایه های اول و دوم دبیرستان های (40 دانش آموز از 10 مدرسه) شهرستان اراک در سال تحصیلی 90-89، با روش نمونه برداری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس های خودکارآمدی (شرر، 1982)، برانگیختگی (بارات، 1994)، مهارت های اجتماعی (ماتسون، 1983) و فهرست سوءمصرف مواد (کریمی، 1389 ) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیری به روش همزمان و گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان دادند که برانگیختگی رفتاری و سطوح پایین مهارت های اجتماعی سهم معناداری در پیش بینی سوءمصرف مواد دارند. همچنین، نتایج مبیّن آن بودند که برانگیختگی رفتاری، سطوح پایین خودکارآمدی، عدم تفکر و برنامه ریزی در کارها و سطوح پایین مهارت های اجتماعی به میزان معناداری در گرایش نوجوانان به سوءمصرف مواد مؤثر است.
خودکارآمدی تحصیلی و خودناتوان سازی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطة خودکارآمدی تحصیلی با خودناتوان سازی تحصیلی و تفاوت های بین دو جنس در این متغیرها بود. از طریق نمونه برداری تصادفی خوشه ای، 387 دانش آموز پایة چهارم دبیرستان های دولتی شهر تهران (199 دختر، 188 پسر) انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس خودناتوان سازی تحصیلی (میجلی و دیگران ،1996) و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی (مکیلروی و بانتینگ ،2002) را تکمیل کردند. داده ها به وسیلة آزمون های همبستگی، Z فیشر و تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که خودکارآمدی تحصیلی با خودناتوان سازی تحصیلی رابطة منفی معنادار دارد و جنس نمی تواند رابطة این دو متغیر را تعدیل کند. همچنین، نتایج نشان دادند که میزان خودکارآمدی تحصیلی دختران به طور معناداری بالاتر از پسران و میزان خودناتوان سازی تحصیلی پسران به طور معناداری بیشتر از دختران است. نتایج در قالب نظریة شناختی اجتماعی و ویژگی های خاص بافت اجتماعی اثرگذار بر دانش آموزان پایة چهارم دبیرستان در ایران مورد بحث قرار گرفتند.
رابطه دینداری، مقبولیت اجتماعی و خودکارآمدی با استرس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه دینداری، مقبولیت اجتماعی و خودکارآمدی، با استرس دانش آموزان دبیرستانی انجام شد. این مطالعه، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دبیرستانی شهر ارومیه در سال تحصیلی 94-1393 بودند. از میان آنان 360 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. آنان پرسش نامه های دینداری، مقبولیت اجتماعی، خودکارآمدی و استرس را تکمیل کردند. داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که دینداری (36/0-r=)، مقبولیت اجتماعی (29/0-r=) و خودکارآمدی (41/0-r=) با استرس رابطه منفی و معنادار داشتند (01/0p≤). در یک مدل پیش بین خودکارآمدی، دینداری و مقبولیت اجتماعی توانستند 9/40 درصد از تغییرات استرس را پیش بینی کنند. سهم خودکارآمدی بیش از سایر متغیرها بود. با توجه به یافته ها خودکارآمدی، دینداری و مقبولیت اجتماعی مهم ترین پیش بینی کننده های استرس بودند. بنابراین، توصیه می شود درمانگران و مشاوران به نشانه های متغیرهای مذکور توجه کرده و بر اساس آنها برنامه های مناسبی برای کاهش استرس دانش آموزان طراحی کنند.
نگرش دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهرستان تیران و کرون نسبت به آموزش درس هندسه به شیوه فن هیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دهم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳۹
75 - 100
حوزههای تخصصی:
نظریه فن هیلی یک مدل یادگیری است که انواع متفاوت تفکر را که دانش آموزان هنگام روبه رو شدن با اشکال هندسی تجربه می کنند عرضه کرده و از مرحله برخورد بصری با شکل هندسی تا درک صوری اثبات هندسی را شامل می شود. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر روش های نوین آموزش هندسه بر مبنای نظریه فن هیلی بر نگرش دانش آموزان دبیرستانی بود. نمونه آماری این پژوهش را یک کلاس دوم ریاضی و یک کلاس دوم تجربی در یک دبیرستان دیگر به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس دوم ریاضی و یک کلاس دوم تجربی در دبیرستان دیگر به عنوان گروه کنترل تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای اطمینان از معادل بودن گروه ها و همگن کردن کلاس ها، از نمرات ریاضی یک و نمرات خام هوش به عنوان متغیرهای همگام در آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش عبارت اند از: آزمون رِیون برای سنجش هوش، نمرات ریاضی یک، طرح درس تدوین شده بر مبنای نظریه فن هیلی، و پس آزمون تشریحی هندسه بود. نتایج پژوهش نشان داد که تدریس بر مبنای نظریه فن هیلی بر نگرش فراگیران، تأثیر مثبت دارد. گروه ها قبل از اعمال متغیر مستقل، همسان بودند و تفاوت معنی داری بین آن ها از نظر هوش و توانائی ریاضی وجود نداشت. اما بعد از طی دوره آزمایش، بین نمرات هندسه آن ها تفاوت معنی دار دیده شد که می توان آن را به روش آموزش مربوط دانست. در پایان، بر اساس یافته های پژوهش از آنجای که آموزش مبتنی بر نظریه فن هیلی باعث نگرش مثبت فراگیران در یادگیری درس هندسه می شود، استفاده از این روش به دبیران هندسه دبیرستان ها پیشنهاد می شود.
تمایز دانش آموزان منضبط و غیرمنضبط براساس ذهن خوانی و هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
95 - 109
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین روش های مدیریت کلاس، شناخت عوامل مؤثر بر نظم و انضباط دانش آموزان است. در این راستا هدف اصلی این پژوهش تمایز دانش آموزان منضبط و غیرمنضبط براساس ذهن خوانی و پنج مؤلفه هوش هیجانی (خودانگیزی، خودآگاهی، خودکنترلی، هشیاری اجتماعی، مهارت های اجتماعی) می باشد. نمونه این پژوهش 384 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه شهر تبریز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و روش هدفمند انتخاب شدند. برای انتخاب دانش آموزان منضبط و غیرمنضبط از دو نقطه برش برای نمرات انضباط دختران و پسران و نیز نظرات مسؤلان مدرسه استفاده شد. همچنین جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه هوش هیجانی شیرینگ و آزمون ذهن خوانی بارون کوهن استفاده گردید. داده های به دست آمده با روش های آماری تجزیه تابع تشخیص و رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند. یافته های تجزیه تابع تشخیص منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد. طبق این تابع چهار متغیر ذهن خوانی، خودکنترلی، هشیاری اجتماعی و خودانگیزی دارای بالاترین توان در تمایز دو گروه بودند. همچنین نتایج تابع تشخیص نشان داد که 60 درصد از افراد دو گروه طبق تابع به دست آمده به طور صحیح مجدداً طبقه بندی شدند. نتایج معنادار رگرسیون لوجستیک نشان داد که این مدل می تواند 60 درصد دانش آموزان را در دو گروه منضبط و غیرمنضبط طبقه بندی کند.
پیش بینی کننده های شناختی اجتماعی رضایت از مدرسه در دانش آموزان دبیرستانی: آزمون یک مدل علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۲
7 - 29
حوزههای تخصصی:
رضایت از مدرسه، به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر عملکرد تحصیلی و سلامت دانش آموزان، در چند دهه اخیر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. در این بین، رویکرد شناختی اجتماعی بندورا زمینه ساز پژوهش های بسیاری بوده است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی قدرت تبیین متغیرهای شناختی اجتماعی بر رضایت از مدرسه بود. این مطالعه از نوع توصیفی به روش الگویابی علّی است. جامعه پژوهش، تمامی دانش آموزان سال اول دبیرستان مدارس دولتی شهر ارومیه بودند که از میان آنان 199 نفر پسر و 181 نفر دختر به روش تصادفی چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. آزمون های عاطفه مثبت، ادراک از جو مدرسه، خودکارآمدی تحصیلی، انتظارات پیامد تحصیلی، اهداف پیشرفت و رضایت از مدرسه اجرا گردید. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که الگوی ساختاری رضایت از مدرسه، مدلی روا برای جامعه مورد پژوهش است. مسیرهای مستقیم ادراک از جو مدرسه و اهداف پیشرفت بر رضایت از مدرسه مثبت و معنادار بودند و مسیر انتظارات پیامد بر رضایت از مدرسه منفی و معنادار بود. بررسی ضرایب مسیر نشان داد که متغیر اهداف پیشرفت بالاترین اثر را بر رضایت از مدرسه دارد. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت که در شکل گیری و ارتقای رضایت از مدرسه متغیرهای شناختی اجتماعی مؤثرند و از این رو می توان با تمرکز بر آن ها رضایت از محیط آموزشی را بهبود و سلامت دانش آموزان را ارتقا بخشید.
تحلیل تماتیک مؤلفه های مرتکبین قلدری سایبری در دانش آموزان دبیرستانی: یک مطالعه کیفی استقرایی مبتنی بر متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل تماتیک مؤلفه های مرتکبان قلدری سایبری در دانش آموزان دبیرستانی بود که می تواند به جریان پیشگیری و کاهش قلدری سایبری در دانش آموزان کمک کند. روش تحلیل مضمون به کاررفته در این مطالعه بر اساس روش تحلیل مضمون آتراید- استرلینگ است که در شناسایی مضامین به صورت استقرایی، مؤلفه های مرتکبین قلدری سایبری شناسایی و استخراج شدند. تحلیل مضمون، روشی برای شناخت، تحلیل و گزارش الگوهای موجود در داده های کیفی است. تحلیل مضمون به روش های متفاوتی انجام می شود. در این پژوهش از شبکه مضامین استفاده شد. روایی پژوهش با ممیزی کردن از سوی داور مورد تأیید قرار گرفت. برای محاسبه پایایی، کدگذاری با مطالعه سطر به سطر منابع منتخب و به صورت دستی انجام گرفت و سپس از روش هولستی استفاده شد. پس از مطالعه و انتخاب و کدگذاری متون مقالات مرتبط با مرتکبان قلدری سایبری، تعداد 17 مضمون پایه ای از بخش های مختلف متون مقالات استخراج شد. از این مضامین پایه ای تعداد 6 مضمون سازمان دهنده استخراج شدند. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل تماتیک مؤلفه های مرتکبین قلدری سایبری استخراج شده، مدلی برای کاهش مرتکبین قلدری سایبری در دانش آموزان ارائه شد که این مدل مؤلفه ها را به شش گروه «قابلیت های فردی، همدلی، محیط خانواده، مهارت های ارتباطی و اجتماعی، پرخاشگری و نگرش» دسته بندی کرد.
رابطه میان مصرف و سواد رسانه ای خبری دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور و فراگیر شدن رسانه های نوین، مسئله اخبار نادرست بیش از پیش اهمیت یافته است. جوان ترها و به خصوص دانش آموزان، به واسطه استفاده بیشتر از فضای مجازی در معرض آسیب پذیری بیشتری هستند. هدف این تحقیق بررسی نوع و میزان مصرف و سواد رسانه ای خبری دانش آموزان دبیرستانی، و همچنین رفتار مراقبتی والدین آنان است. جامعه آماری دانش آموزان پایه یازدهم شهر تهران است که تعداد 466 نفر از آنان به روش خوشه ای انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسش نامه تهیه شده مبتنی بر تحقیق کرافت، اشلی و مکسل و در قالب الگوی سواد رسانه ای شناختی جیمز پاتر جمع آوری شد. نتایج نشان داد که سواد رسانه ای خبری دانش آموزان در حد متوسط است. میان تنوع و میزان مصرف رسانه ای، منطقه آموزشی و شغل والدین با سواد رسانه ای دانش آموزان رابطه وجود دارد. اما میان جنسیت و سواد رسانه ای خبری رابطه معناداری مشاهده نشد. یافته ها نشان داد که 38 درصد والدین برای مراقبت فرزندان در برابر رسانه ها هیچ اقدامی نمی کنند، و عمده ترین فعالیت مابقی صحبت کردن در مورد محتوای رسانه است. در نهایت 57 درصد دانش آموزان درس تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم را غیرمفید ارزیابی کردند.
بررسی دیدگاه دبیران درباره موانع کاربست یافته های پژوهشی در آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دبیران درباره موانع کاربست یافته های پژوهشی در آموزش وپرورش است. روش پژوهشْ توصیفی تحلیلی است؛ به این صورت که در بخش اول، با تحلیل اسنادی، موانع کاربست یافته های پژوهشی استخراج شده و در بخش دوم، با روش پیمایشی، دیدگاه دبیران درباره موانع کاربست یافته های پژوهشی بررسی شد. در بخش اول، جامعه آماری شامل متون نظری و پژوهشی مرتبط با موانع کاربست یافته های پژوهشی است و در بخش دوم، جامعه آماری شامل همه دبیران دوره دوم متوسطه در استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1394 است که با استفاده از فرمول له وی و لمی شو[1] تعداد 298 نفر نمونه برآورد و برای نمونه گیری از روش خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. ابزار پژوهش، در بخش اول، جدول تحلیل محتوا و در بخش دوم، پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر موانع استخراجی بوده که روایی و پایایی آن تأیید شده است. در یافته های تحلیل اسنادی، موانع مدیریتی ساختاری، اقتصادی مالی، فرهنگی اجتماعی، ارتباطی اطلاع رسانی و انگیزشی انسانی شناسایی و در بررسی میدانی مشخص شد که همه موانع استخراجی در سطح 05/0 از کاربست یافته های پژوهشی در آموزش وپرورش جلوگیری می کند. <br clear="all" /> [1]. Levy and Lemeshow
پیشگیری اجتماعی از اعتیاد دانش آموزان
منبع:
رهیافت پیشگیری از جرم دوره اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
109 - 130
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئله اعتیاد زمینه ساز بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی است که به صورت یک معضل اجتماعی، روانی و بهداشتی درآمده و بشریت را در معرض خطر جدی قرار داده است. برخی از نگرانی ها حاکی از آن است که سن اعتیاد به 13 سال کاهش یافته و این به معنی باز شدن پای اعتیاد به مدارس است. هدف از این پژوهش بررسی و شناسایی راهکارهای پیشگیری اجتماعی از اعتیاد دانش آموزان است. روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است که داده های آن، از طریق روش های کتابخانه ای و میدانی، جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش، شامل دانش آموزان، کارشناسان، قضات، وکلا و در نهایت دبیران و اولیاء مربیان هستند که از میان آنها با روش تصادفی طبقه ای، 150 نفر انتخاب شدند. یافته ها و نتایج: براساس یافته های پژوهش، از جمله راهکارهای پیشگیری از بزهکاری نوجوانان، ارتقای مهارت های اساسی از جمله مهارت نه گفتن، مهارت مدیریت خطر و ارتقای آگاهی های عمومی و اختصاصی است.
تأثیر آموزش مقابله با زلزله به دانش آموزان پسر دبیرستانی بر میزان آمادگی خانوارها در شهر اشتهارد در سال 90- 1389(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره پنجم پاییز ۱۳۹۲ (۲۰۱۳ م) شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۲۷-۳۹
مقدمه: ایران در کمربند زلزله واقع شده و 93 درصد آن مستعد زلزله این مخرب ترین و غیرقابل پیش بینی ترین پدیده های طبیعی است. یکی از راهکارهای کاهش تلفات و خسارات ناشی از زلزله ارتقای سطح آگاهی و آمادگی مردم جامعه است. در این مطالعه، تأثیر اجرای برنامه آمادگی مقابله با زلزله در دانش آموزان بر میزان آمادگی خانوارها برای پاسخ گویی به زلزله احتمالی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. روش ها: این پژوهش، یک مطالعه نیمه تجربی است که به روش تمام شماری از تمام دانش آموزان دبیرستان های پسرانه سال دوم شهر اشتهارد (117 نفر) نمونه گیری انجام شد. سپس واحد های پژوهش به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. بر همین اساس خانواده ها به دو گروه کنترل و مداخله تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که پس از تعیین روایی محتوایی و صوری و پایایی در اختیار خانواده های دانش آموزان قرار گرفت (ضریب توافقی کاپا 8802/0). پرسشنامه در سه مرحله تکمیل و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و همچنین از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی در سطح معناداری 5 درصد استفاده شد. یافته ها: از 117 شرکت کننده، 64 نفر (7/54 درصد) در گروه کنترل و53 نفر (3/45 درصد) در گروه مداخله قرار داشتند. بر اساس نتایج، میانگین دانش (007/0=p) و مهارت (011/0=p) گروه مداخله به طور معناداری در مرحله پس آزمون بیشتر از گروه کنترل است. در مرحله پس آزمون و پیگیری، میانگین دانش، مهارت و میانگین شاخص نگرانی گروه مداخله به طور معناداری بیشتر از میانگین شاخص های گروه کنترل است(05/0p<). در نهایت مداخله باعث افزایش میزان اکثر شاخص های (دانش و نگرش) مورد بررسی در مطالعه شده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، خانوار ها در مورد زلزله دانش و مهارت پایینی دارند که بر عدم آمادگی خانوارها برای مقابله با زلزله احتمالی دلالت دارد. همچنین، آمادگی خانوار ها در مقابله با زلزله بعد از انجام مداخلات (آموزش دانش-آموزان) توصیه می شود که جهت اثربخش بودن، این آموزش ها تداوم داشته باشند. درضمن، توصیه می شود مطالعات بیشتری به صورت آموزش و مداخله مستقیم بر روی خانواده ها و دانش آموزان دختر انجام شود.
بررسی اثر رویکرد های نوین آموزش هندسه بر مبنای نظریه ی ون هیلی بر انگیزش دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهرستان تیران و کرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱
83 - 104
حوزههای تخصصی:
نظریه ون هیلی یک مدل یادگیری است که برای شکل گیری و توسعه ی درک و فهم هندسه ایجاد شده است و با در نظر گرفتن گام هایی در زمینه ی رشد مفاهیم هندسه در فراگیران امکان یادگیری را افزایش می دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر روش های نوین آموزش هندسه بر مبنای نظریه ی ون هیلی بر انگیزش دانش آموزان دبیرستانی بود. بدین منظور یک کلاس دوم ریاضی و یک کلاس دوم تجربی در یک دبیرستان دیگر به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس دوم ریاضی و یک کلاس دوم تجربی در دبیرستان دیگر به عنوان گروه کنترل به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای اطمینان از معادل بودن گروهها و همگن کردن کلاس ها، از نمره های ریاضی یک و نمره های خام هوش به عنوان متغیر های همگام در آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش، آزمون ریون برای سنجش هوش، نمره های ریاضی یک، طرح درس تدوین شده بر مبنای نظریه ی ون هیلی، و پس آزمون تشریحی هندسه بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تدریس بر مبنای نظریه ی ون هیلی بر انگیزش فراگیران، تأثیر مثبت دارد. گروهها قبل از اعمال متغیر مستقل، همسان بودند و تفاوت معنی داری بین آنها از نظر هوش و توانایی ریاضی وجود نداشت. اما بعد از طی دوره ی آزمایش، بین نمره های هندسه ی آنها تفاوت معنی دار دیده شد که می توان آن را به نوع تدریس مربوط دانست. در پایان بر اساس یافته های پژوهش از آنجا که آموزش مبتنی بر نظریه ی ون هیلی موجب افزایش انگیزه ی فراگیران در تحصیل و فعال نگه داشتن آنها هنگام تدریس و تمرکز بیشتر آنها بر روی مطالب می شود، استفاده از این روش به دبیران هندسه دبیرستان ها توصیه می شود
تأثیر تغییر مدیران مدارس در بروز مسائل فرهنگی- اجتماعی برای دانش آموزان دبیرستان های دخترانه منطقه 3 شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۷
41 - 50
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: یکی از عوامل تاثیرگذار در مشکلات ایجاد شده در دانش آموزان دبیرستانی تغییر در مدیران آنها می باشد. این تغییر در مدیران می تواند باعث مشکلات اصلی در زمینه های مختلف اجتماعی، کنشی، منشی و بینشی ایجاد کند. بنابراین هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی مشکلات اجتماعی و فرهنگی در دانش آموزان منطقه سوم تهران است.
روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از نظر نوع هدف کاربردی می باشد و روش بررسی داده ها توصیفی پیمایشی است. اطلاعات نظری پژوهش، به روش کتابخان ه ای و ب ا استفاده از نشریات و کت ب و س ایت ه ا ی اینترنت ی گردآوری شده است و برای جمع آوری داده ها از روش میدانی استفاده شد که این داده ها براساس رویکرد کمی جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران و کارکنان مدارس و دانش آموزان مدارس دوره متوسطه است که تعداد این جامعه برای مدیران 90 و برای دانش آموزان در دسترس 115 بوده است که براساس فرمول کوکران تعداد هر دو حجم نمونه 90 نفر تخمین زده شده است. ابزار مورد استفاده دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که این دو پرسشنامه در بین 90 نفر از دانش آموزان و 90 نفر از مدیران و کارکنان مدارس منطقه 3 تهران توزیع شده است و نهایتا نتایج با نرم افزار SPSS مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. روایی پرسشنامه ها توسط نخبگان تایید شده است و نتایج آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مدیران 824/0 و برای پرسشنامه دانش آموزان 768/0 بوده که با توجه به بیشتر بودن مقدار آلفای کرونباخ از 7/0، پایایی پرسشنامه ها نیز تایید شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که بین شاخص های تغییر مدیران و مشکلات کنشی، منشی، بینشی و اجتماعی دانش آموزان ارتباط معناداری وجود دارد (p<0.05) به عبارتی می توان گفت که بین تمامی متغیرهای مشکلات کنشی، منشی، بینشی و اجتماعی با تغییر مدیران رابطه خطی بر قرار است.
نتیجه گیری: مسائل فرهنگی جامعه و میزان پایبندی یک جامعه به آداب و رسوم سنتی یک عامل دیگر در پیش بینی احتمال وقوع آسیب های اجتماعی در یک جامعه است. هر چه افراد به سنن و آداب فرهنگی خود پایبندی بیشتری داشته باشند احتمال وقوع آسیب کمتر خواهد شد. مبادلات مختلف یک جامعه با جوامع دیگر نیز حائز اهمیت است. سیاست های مورد استفاده در این زمینه تأثیر کلانی در سلامت جامعه و حفظ آن از مشکلات ومعضلات قابل سرایت از جوامع دیگر خواهد داشت.
اثر بخشی بسته های آموزشی کاهش قلدری سایبری ویژه دانش آموزان و والدین بر عزت نفس و رضایت از زندگی دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
157-174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت است از اثربخشی بسته های آموزشی کاهش قلدری سایبری (ویژه دانش آموزان و والدین) بر عزت نفس و رضایت از زندگی در دانش آموزان دبیرستانی بود. روش کار به صورت شبه آزمایشی از نوع(پیش آزمون-پس آزمون) با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دبیرستانی(دوره دوم) قلدر سایبری(مرتکبین) در شهرستان گچساران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. در روش نمونه گیری پژوهش حاضر، ابتدا پرسش نامه قلدری سایبری به دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی داده شد. سپس بعد از تجزیه و تحلیل نتایج، دانش آموزان قلدر سایبری(مرتکبین) شناسایی شدند، 15 نفر به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر به صورت کنترل گمارده شدند. هر دو گروه پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت(1968) و رضایت از زندگی(هیوبنر،2001) را به عنوان پیش آزمون و سپس بعد از اجرای بسته های آموزشی، به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. بسته های آموزشی پس از اعتبار یابی بیرونی(اجرایی) در قالب مطالعه مقدماتی بر روی یک گروه نمونه 4 نفری برای مرتکبین قلدری سایبری به مدت 10 جلسه و والدین مرتکبین قلدری سایبری 4 جلسه اجرا و موارد نقص و ابهامات بررسی و برطرف گردید. سپس اجرای اصلی انجام گرفت و داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شد. جهت بررسی فرضیات از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که تفاوت بین پیش آزمون با پس آزمون در نمرات همه متغیرهای پژوهش معنادار شده است(001/0>p). بنابراین بسته های آموزشی کاهش قلدری سایبری می تواند برای بهبود متغیرهای وابسته پژوهش استفاده شود.
درگیری تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی ایرانی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
354-370
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از روش کیفی، به شیوه مصاحبه گروه کانونی و طرح نظریه داده بنیاد، به بررسی چگونگی ادراک و مفهوم سازی درگیری تحصیلی از دیدگاه دانش آموزان دبیرستانی (دوره متوسطه دوم) پرداخته شد. شرکت کنندگان در این پژوهش 52 نفر (26پسر و 26 دختر) از دانش آموزان دبیرستانی (پایه های 10، 11 و 12)، بین سنین 15 تا 17 سال با میانگین سنّی 16/4 بودند. دو گروه کانونی برای پسران و دو گروه کانونی برای دختران تشکیل و مصاحبه ها انجام گردید. پاسخ هایی که دانش آموزان در ارتباط با برداشت خود از درگیری تحصیلی ارائه دادند، در 8 مقوله کسب نمرات و معدل بالا، تکرار و تمرین و وقت گذاری، داشتن اراده قوی و خودتنظیمی، هدف گذاری و برنامه ریزی درسی، علاقه مندی به درس و مدرسه، لذّت بردن از مطالعه و یادگیری، توجّه و تمرکز داشتن بر تکالیف و آشنایی با فنون و روش های یادگیری طبقه بندی شد. نتایج کدگذاریها در مرحله باز و محوری نشان داد که درگیری تحصیلی برای دانش آموزان ایرانی شامل 5 مؤلّفه درگیری شناختی، درگیری رفتاری، درگیری هیجانی، درگیری انگیزشی و عاملیّت میباشد.
اثربخشی معنویت درمانی مبتنی بر خودآگاهی بر سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
49 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی از جمله متغیرهای موثر برسلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان هستند که طی سال های اخیر، توجه صاحبنظران حوزه های آموزشی و پژوهشی را به خود جلب نموده اند و پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر معنویت درمانی مبتنی برخودآگاهی بر سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دبیرستان های شاهد شهر اهواز انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستان های شاهد شهر اهواز بود که 36 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس ارزیابی سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و چاری، 1391) و پرسش نامه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) استفاده شد. نتایج: تحلیل یافته های به دست آمده با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مختلط نشان داد که در مرحله پس آزمون گروه آزمایش، در نمرات سرزندگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل وجود داشته است و این افزایش در مرحله پیگیری پایدار ماند. بحث: بر اساس یافته های این پژوهش، استفاده از روش آموزش معنویت درمانی مبتنی برخودآگاهی به منظور افزایش سرزندگی تحصیلی و تاب آوری دانش آموزان توصیه می شود.
طراحی و بررسی اثربخشی بسته ی آموزشی تئوری انتخاب بر روی انگیزش و امید تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه: مطالعه موردی شهر کرمان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 14
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انگیزه و امید تحصیلی از عوامل موثر در موفقیت تحصیلی دانش آموزان به ویژه در مقطع متوسطه است. این پژوهش با هدف طراحی و ارزیابی بسته آموزشی ارتقای انگیزه و امید تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر کرمان انجام شد.روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون دارای گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره ی دوم دبیرستان ناحیه ی دو شهر کرمان بود (450=N). روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای در نظر گرفته شد و 60 شرکت کننده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (۱۹۹۲) و مقیاس امید به تحصیل خرمائی و کمری (۱۳۹۶) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 8 جلسه بسته ی آموزشی تئوری انتخاب را دریافت نمودند درحالیکه در گروه کنترل مداخله ای انجام نگرفت. در این مطالعه از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد و داده ها به کمک نرم افزار SPSS ورژن 23 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که بسته ی آموزشی تدوین شده بر اساس تئوری انتخاب بر انگیزش درونی و بی انگیزشی و امید تحصیلی در مرحله پس آزمون تأثیر داشت و موجب تداوم این تأثیر در مرحله پیگیری نیز شد. همچنین نتایج نشان داد که بسته ی آموزشی تدوین شده بر اساس تئوری انتخاب بر انگیزش بیرونی تاثیر نداشت (05/0<P).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بینشی از اثربخشی بسته آموزشی در ارتقای انگیزه و امید تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر کرمان ارائه کرد. اجرای این بسته موجب افزایش چشمگیر انگیزه و امید تحصیلی دانش آموزان می شود.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه درگیری تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای پژوهش، بررسی ویژگی های روان سنجی درگیری تحصیلی بود که متمرکز بر دو بعد روان شناختی و شناختی است. این پژوهش توصیفی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر درمیان خراسان جنوبی انجام گرفت (2002N=). نمونه ای به حجم 400 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه درگیری تحصیلی را تکمیل کردند. تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل اعتبار بر روی داده ها اجرا شد. یافته ها نشان می دهد که مدل شش عامل مرتبه اول نسبت به مدل های رقیب از برازندگی بهتری برخوردار است. سه مؤلفه روابط معلم-شاگرد، حمایت همسالان از یادگیری و حمایت خانواده از یادگیری (درگیری روان شناختی) و سه مؤلفه هدف ها و آرزوهای آینده، کنترل بر تکالیف مدرسه و انگیزش بیرونی (درگیری شناختی) به وضوح یک ساختار شش عاملی درگیری تحصیلی را تشکیل می دادند. خرده مقیاس ها از اعتبار مناسبی برخوردار بودند. روایی ملاکی مقیاس نشان داد که خودکارآمدی و وظیفه شناسی با خرده مقیاس های درگیری تحصیلی، همبستگی مثبت و معنی داری دارند. تنها همبستگی وظیفه شناسی با انگیزش بیرونی معنی دار نبود. لذا مقیاس مورد نظر در جامعه پژوهش رواست و توان تبیین ویژگی های روان شناختی و شناختی درگیری تحصیلی را دارد.
دیدگاه دانش آموزان دبیرستانى پیرامون منابع تأثیر گذار بر هویت دینی شان (مطالعه موردى شهرستان کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۹
109 - 127
هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری هویت دینی دانش آموزان شهرستان کرج بود. جامعه آماری، عبارت بودند از دبیرستان های دختران شهرستان کرج که با روش نمونه گیری خوشه ای از سه منطقه بالای شهر، مرکز شهر و پایین شهر، سه مدرسه انتخاب شدند.
روش این پژوهش، ترکیبی از نوع کمی و کیفی و ابزار پژوهش، پرسش نامه و مصاحبه بود. ابتدا برای انتخاب نمونه پژوهش، پرسش نامه سنجش دینداری خدایاری فرد و همکاران (1389) در کلاس های پایه چهارم این دبیرستان ها که در مجموع، 230 نفر و میانگین سنی آنها 17 سال و رشته تحصیلی آنها نظری (ریاضی، تجربی و انسانی) بود، اجرا گردید. بعد از اجرای پرسشنامه، 65 نفر که بالاترین نمره را در میزان دینداری کسب کردند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و هریک به طور جداگانه در یک جلسه 15 دقیقه ای به پرسش های محقق ساخته پژوهشگر- پرسش نامه ای نیمه ساختاریافته که با توجه به عوامل جامعه شناختی مؤثر در شکل گیری هویت دینی، تنظیم گردید و بعد از اعمال نظر اساتید مجرب، به شکل نهایی مورد استفاده قرار گرفت- پیرامون منابع تأثیرگذار بر شکل گیری هویت دینی شان پاسخ دادند. برای سنجش داده های مصاحبه از روش تحلیل محتوای توصیفی استفاده شد.
یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه های به عمل آمده از نمونه پژوهش، نشان دهنده تأثیر 1- مدرسه با مقوله های معلم و ویژگی های او، فعالیت های پرورشی و برنامه درسی؛ 2- خانواده با مقوله های سطح فرهنگی اقتصادی، میزان دینداری، نوع شغل و ...؛ 3- عوامل اجتماعی با مقوله های رسانه ها، برنامه های فرهنگی مساجد، مسئولان کشوری و هیئت های مذهبی، در شکل گیری هویت دینی دانش آموزان است.
نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مهم ترین عامل در شکل گیری هویت دینی دانش آموزان به ترتیب: میزان دینداری والدین، عضویت در هیئت های مذهبی و تشکّل های دانش آموزی بوده است. همچنین، یافته ها نشان داد که نقش تعدادی از مسئولان رده بالای کشوری و معلمان ناکارآمد، در شکل گیری هویت دینی دانش آموزان منفی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود که آموزش خانواده و اصول تربیت دینی فرزندان، در نظام آموزش و پرورش جدی گرفته شود و تشکّل های مذهبی دانش آموزان با طرح و برنامه مناسب ساماندهی گردند.