مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۳۹ مورد.
منبع:
Sport Sciences and Health Research, Volume ۱۷, Issue ۱,۲۰۲۵
97 - 105
حوزههای تخصصی:
Background: The effects of wearing common masks during maximal exercise activities on individuals remain unclear.Aim: This study aimed to examine the effect of wearing surgical and N-95 masks on physiological, perceptual, and performance responses in healthy men performing a maximal shuttle run test.Materials and Methods: Fifteen healthy men (age 23.78 ± 2.0) participated in three sessions: without a mask, with a surgical mask, and with an N-95 mask, with a one-week interval between each session. After each test, physiological variables (heart rate, blood lactate concentration, and oxygen saturation), perceptual variables (comfort/discomfort and perceived exertion), and performance variables (maximum oxygen consumption and shuttle run test duration) were measured. Data were analyzed using repeated measures ANOVA to compare differences between the conditions.Results: Significant differences were observed between the conditions with and without a mask in terms of oxygen saturation (P= 0.043), blood lactate concentration (P= 0.026), and perceived exertion, maximum oxygen consumption, and shuttle run test duration (P= 0.001), with the no-mask condition demonstrating superior outcomes in all variables. The type of mask (surgical or N-95) did not significantly affect the measured variables. Wearing both masks led to an increased sensation of moisture, heat, shortness of breath, and fatigue.Conclusion: Wearing masks, especially during intense physical activities, may impair physiological and performance metrics, recommending mask-free outdoor settings when feasible.
تأثیر تمرینات نروفیدبک بر تعادل و ترس از افتادن مردان سالمند مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرینات نروفیدبک اس ام آر بر تعادل و ترس از افتادن مردان سالمند مبتلا به پارکینسون بود. روش پژوهشپژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر روش کار از نوع روش نیمه تجربی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه مردان سالمند مبتلا به پارکینسون در رده سنی 60 تا 70 سال بود. شرکت کنندگان مطالعه حاضر تعداد 30 نفر (15 نفر برای هر گروه) از افراد دارای پارکینسون بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی تحت آموزش نروفیدبک اس ام آر قرار گرفتند اما گروه کنترل بدن اعمال متغیر مستقل بود. قبل از شروع برنامه تمرینی، پیش آزمون شامل شاخص تعادل ایستا و پویا و ترس از افتادن به عمل آمد. پس از اتمام اندازه گیری ها، پروتکل تمرینی آغاز شد. گروه تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه به مدت 20 دقیقه، انجام شد. قبل و بعد از اعمال تمرینات نروفیدبک از هر دو گروه تعادل ایستا (تست تعادلی برگ) و پویا (تست بلند شدن و رفتن) اخذ شد و پرسشنامه ترس از افتادن نیز در دو مرحله تکمیل گردید. از آزمون آماری کلموگروف اسمیرنوف جهت تعیین نرمال بودن توزیع داده ها استفاده شد و از آزمون تی وابسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته هانتایج بدست آمده نشان داد که اختلاف معناداری (001/0) میان تعادل ایستا و پویا در دو گروه تجربی و کنترل وجود دارد همچنین نتایج t وابسته در گروه تجربی، از پیش آزمون تا پس آزمون بهبود معناداری (001/0) را از خود نشان داد. بنابراین می توان گفت که انجام تمرینات نرو فیدبک، توانسته است تعادل ایستا، تعادل پویا و ترس از افتادن سالمندان مبتلا به پارکینسون را به صورت معناداری بهبود بخشد. نتیجه گیریمطابق نتایج بدست آمد می توان نتیجه گیری کرد که متخصصین امر جهت بهبود تعادل (ایستا و پویا) و ترس از افتادن و در نهایت بهبود کیفیت زندگی از تمرینات نروفیدبک در این قشر از جامعه استفاده نمایند.
Latent Profile Analysis for the Investigation of Emotional Factors in Second Language Acquisition(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Exploring L2 affective variables requires innovative research analytic approaches that can adequately address the complexity and dynamicity of the variables. Not always can the normality of distribution and linearity of relationships be assumed. Neither can the homogeneity of variance be always met. Latent profile analysis (LPA) is suggested to deal with the heterogeneity of data and non-linear relationships. It allows for hypothesis testing and model testing to tackle the ergodicity issue in second language acquisition (SLA) research from a person-centered approach. LPA, which primarily serves to classify a population or sample into several sub-groups, can be effectively employed in SLA research to classify L2 teachers or learners in terms of the different positive and negative emotions (e.g., enjoyment, boredom, anxiety, etc.) they experience while learning a foreign or second language. A classroom-based L2 learning experience occurs interactively with several personal and contextual variables involved. The relationship between any single affective variable can hardly be conceived as linear. Thus, LPA holds promises for dealing with these non-linear relations and provides insightful information about the profiles of learners or teachers concerning a particular affective variable. The purpose of this conceptual analysis is to provide a review of the basic tenets of LPA and to explain how it can contribute to the exploration of emotional variables in SLA. By identifying distinct emotional profiles, the study offers guidance on tailoring instructional strategies to address the specific emotional needs of language learners, thereby enhancing the effectiveness of language acquisition interventions.
Factors Associated with the Motivation and Attitude Towards Learning English in Higher Education: Structural Equation Modeling(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to analyze the factors associated with motivation and attitude towards English learning through the application of structural equation modeling (SEM). A quantitative, ex post fact, cross-sectional and explanatory study was carried out on 1202 university students. Eight motivational factors were examined, namely: Motivational Intensity (MI), Attitude towards Learning English (ATLL), Integrative Orientation (IntO), Instrumental Orientation (InsO), Interest Towards Foreign Languages (ITFL), Evaluation of English Teaching (EET), Desire to Learn English (DLE), Evaluation of the English Course (EEC). The multiple regressions showed that EET, DLE, InsO, and EEC are predictors of the MI. It was found that DLE, InsO, and EEC are predictors of ATLL. The SEM showed a weak positive influence of InsO on DLE, ITFL, EET, EEC, MI and ATLL. IntO had a weak positive impact on DLE, EET, EEC, and ITFL. There was a weak positive impact of DLE on ITFL, ATLL and MI, and it had a strong effect on EEC. Finally, EET had a weak positive effect on MI, whereas EEC had a weak positive impact on ATTL and MI. This research provided information that serves to understand the factors affecting the intensity of motivation and attitude in L2 learning
سازوکار اعمال قدرت زنان متاهل شهر کابل در زندگی خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
117 - 148
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تجارب و استراتژی های اعمال قدرت زنان متاهل شهر کابل در زندگی خانوادگی، پرداخته است. در این راستا، پژوهش حاضر به روش کیفی و با استفاده از مصاحبه عمیق و مقوله بندی مفهومی در قالب تحلیل تماتیک، انجام شد. جمعیت آماری پژوهش را 20 تن از زنان متاهل، شاغل و دارای تحصیلات دانشگاهی تشکیل می دهند. نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفت بدین صورت که ابتدا کسانی که بیشترین اطلاعات را در راستای اهداف پژوهش دارند، انتخاب شدند، سپس بر اساس روش نمونه گیری نظری، تا رسیدن به اشباع نظری (دستیابی به اطلاعات تکراری) ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد که استراتژی های بکار گرفته شده توسط زنان در محورهای زنانگی، محور همسری، محور شغلی و محور مادری به ترتیب عبارتند از؛ سیاست های زندگی پشت درهای بسته، نمایش لحظه به لحظه رخداد های زندگی، مبارزه جانانه جهت همیاری، سایه بزرگان فامیل بر امر قانونی، رهایی بدن، آمادگی ماندن، غلبه پیشرفت حرفه ای بر سایر نقش ها، شکایت علیه سو استفاده های نادرست، الگوسازی مادری مطلوب و مادری به تعویق افتاده می توان نام برد و نهایتا پیامدهایی همچون: مفاهمه جهت تصمیم گیری، سردی عاطفی در تکاپوی آرامش، پی بردن به ارزش وجودی، تنبیه از مجازات، به رسمیت شناختن تصویر ساخت شکنانه از سایر مادران و مصایب مادر نشدن را برایشان بدنبال داشته است.
بررسی اثربخشی مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق بر روی استرس، اضطراب و کیفیت زندگی در زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
219 - 241
حوزههای تخصصی:
یکی از خدماتی که از پیامدهای بیماری کرونا متاثر شد، خدمات مشاوره و روانشناختی بود. در حالی که قبل از این بیماری افراد به صورت حضوری از خدمات مشاوره و روانشناختی بهره می بردند ولی در حال حاضر با وضعیت جدید روبرو شده به طوری که ادامه خدمات با استفاده از ابزارهای ارتباطی از راه دور ممکن خواهد بود و لذا آموزش ها و خدمات روانشناختی نیز به سمت و سوی خدمات غیرحضوری سوق پیدا کردند. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق بر روی استرس، اضطراب و کیفیت زندگی در افراد مطلقه شهرستان ایذه در سال 1400 بود. پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه مداخله و گروه گواه بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی افراد مطلقه شهرستان ایذه در سال 1400بودند. نمونه آماری شامل 24 نفر، دو گروه 12 نفره (گروه اول با مداخلات آنلاین و گروه دوم بدون مداخله) بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس برای گروه آزمایش مداخلات آنلاین (پروتکل مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق صادقی، گودرزی و کریمی ثانی، 1400) طراحی شده در یک اپلیکیشن در مدت 6 ماه و گروه کنترل بدون مداخله انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، مقیاس اضطراب بک و پرسشنامه کیفیت زندگی وبر و شربون بود. یافته ها نشان داد که مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق بر روی استرس، اضطراب و کیفیت زندگی در افراد مطلقه شهرستان ایذه موثر می باشد. بنابراین در زمان آموزش های غیرحضوری می توان از این اپلیکیشن برای سازگاری بعد از طلاق افراد مطلقه استفاده کرد.
الگوی حل تعارض در روابط بین فردی مبتنی بر منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
243 - 275
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به جهت دستیابی به الگوی حل تعارض در روابط بین فردی بر اساس منابع اسلامی به روش آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. جامعه متنی پژوهش، کلیه مستندات قرآنی و روایی از کتب درجه «الف» و «ب» از نرم افزار جامعه الاحادیث است داده ها بر اساس ضعف کتب و عدم ارتباط مفهومی طی دو مرحله غربال شدند. بدین منظور در بخش کیفی پژوهش، ابتدا با استفاده از روش تحلیل محتوا و بر اساس تحلیل معنایی، منابع اسلامی موردبررسی و از میان 63648 گزاره، با توجه به اصل اشباع و غربال داده ها (ضعف کتب و عدم ارتباط مفهومی) 8134 گزاره انتخاب شد که با تحلیل گزاره ها، 512 کدباز، 80 کد محوری و 23 کد انتخابی به دست آمد. در بخش کمی با استفاده از روش دلفی، میزان مطابقت کدهای انتخابی و محوری با کدهای باز و یافته ها، میزان ارتباط مفاهیم در سه سطح توسط متخصصان (cvi=0.90) تائید شد. نسبت سنجی میان مقوله های هسته ای و عرضه آن ها به مستندات نشان داد، حل تعارض در روابط بین فردی از چهار مقوله تشکیل شده است. روایی الگوی حل تعارض نیز توسط کارشناسان (cvi=1) مطلوب ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد الگوی حل تعارض متشکل از چهار سطح مبانی، زمینه سازها، راهبردها و پیامدها سامان یافته و روابط فرضی میان آن ها بررسی شد. الگوی به دست آمده قابلیت تبدیل به پروتکل های آموزشی و روان شناختی را خواهد داشت.
«معرفت شناسی قرآن بنیان» به مثابه ی زیرساخت معرفتی برای دست یابی به علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۸۲)
85 - 102
حوزههای تخصصی:
تلاش برای شکل گیری علوم انسانی اسلامی، نیازمند تبیین الگوی معرفتی (پارادایم) حاکم بر آن فضای علمی است. پارادایم ها بر مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی، روش شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی و ... استوارند. مسئله ی این مقاله، دست یابی به یک الگوی مفهومی از دیدگاه قرآن در محور معرفت شناسی است. در این مقاله از روش داده بنیاد استفاده شده است و نتیجه ی تحقیق را می توان چنین بیان کرد: دالّ مرکزی درباره ی «علم و معرفت» و امور مرتبط با آن در دیدگاه اقتباس شده از قرآن، «شبکه ای بودن معرفت» است. مقصود از «معرفت شبکه ای»، تلاش برای کشف موقعیت وجودی (روابط و آثار) و کارکرد یک پدیده در شبکه ی منسجم کل هستی است که مبتنی بر واقعیتی خودبنیاد (وجود بی نهایت) است و این انطباق، معیار صدق شمرده می شود. این کشف، با استفاده از ترکیب حواس با عقل (استدلال های منطقی اعم از برهان، استقرا و لوازم بیّن) در حداقلِ صعود معرفتی، و با استفاده از شهود قلبی (اتحاد وجودی با پدیده)، در حرکت به سمت حداکثر صعود معرفتی (آگاهی به شبکه ی هستی) انجام می شود. متخالف های «علم و معرفت» در قرآن (مانند: نسیان، جهل، سفه، غفلت، ریب، شک، خرص، امانیّ، ظن، مریه، ...) نیز دارای ملاک واحدی هستند که «بی توجهی به رابطه »ی پدیده ها با شبکه ی هستی و با رأس هرم هستی است.
بررسی و تحلیل کهن الگوی مادر مثالی در اشعار سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
یونگ، روان پزشک سوئیسی، در روان شناسی تحلیلی خود کهن الگوهای بسیاری را مطرح کرده است که می توانند معیارها و ملاک های مفیدی در سنجش، بررسی و تحلیل آثار ادبی در نقد روان شناختی باشند. تمرکز یونگ بر روی کهن الگوها بوده است. یکی از مهم ترین و حیاتی ترین این کهن الگوها، کهن الگوی «مادر مثالی» است که تصویری ذهنی و جهان شمول در شخصیت و فردیّت بشر است و به دو صورت مثبت و منفی جلوه می کند. سیمین بهبهانی از جمله شاعران معاصر ادبیات فارسی است که نمودهای مادر مثالی در اشعار او بازتاب داشته است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی-توصیفی و مبتنی بر جزئیات مد نظر یونگ انجام گرفته است، به دنبال کشف نمودهای کهن الگویی مادر مثالی در مفاهیم و سازه های شعری سیمین بهبهانی و شناسایی نمودهای مثبت و منفی آن با نگرش نقد اسطوره ای-روان شناختی است. نتایج پژوهش نشان از بازتاب 60 درصدی نمود مثبت و 40 درصدی نمود منفی مادر مثالی در شعر سیمین بهبهانی دارد؛ به گونه ای که در شکل مثبت به ترتیب بسامد، همذات پنداری با گیاهان، مادر زمینی، زایش و پرورش، شوق و شفقت، فصل بهار، آفتاب و وطن بیشترین نمود را دارند و در بعد منفی بیشترین بسامد مربوط به فصل های منفی (تابستان، پاییز و زمستان)، مرگ اندیشی، شب، مرداب، زمین سترون و شهر است.
شناسایی چالش های اشتغال فارغ التحصیلان رشته های علوم تربیتی دانشگاه های دولتی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۹
7 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های اشتغال و کارآفرینی فارغ التحصیلان رشته علوم تربیتی دانشگاه های دولتی استان آذربایجان شرقی در سال ۱۴۰۲ اجرا شد.روش پژوهش: این پژوهش از نظر روش، کیفی است. جامعه پژوهش، فارغ التحصیلان رشته های علوم تربیتی دانشگاه های شهید مدنی آذربایجان و دانشگاه تبریز بوده است که به روش هدفمند ملاک مدار به صورت گلوله برفی تا اشباع نظری داده صورت گرفت. ابزار گرد آوری داده های این تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق است؛ و برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل محتوای عرفی به روش اکتشافی استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از کدگذاری داده ها، به شناسایی ۲۰۶ مفهوم اولیه ۱۷ مضمون فرعی و ۷ مضمون اصلی (تم) به عنوان چالش های اشتغال و کارآفرینی رشته های علوم تربیتی دانشگاه های استان آذربایجان شرقی منجر شد. مضامین اصلی، شامل کمبود ظرفیت آزمون های استخدامی و نبود ثبات شغلی (مشکلات استخدامی، مشکلات ظرفیت پذیرش، مشکلات نبود ثبات در جذب)، ضعف در آموزش مهارت های عملی و محتوای نامناسب و اثربخش نبودن آموزش ها (مشکلات ضعف آموزش مهارت، مشکلات اثربخشی آموزشی، مشکلات محتوای آموزش)، کمبود حمایت مالی و قانونی دولت از رشته (مشکلات مالی، مشکلات کمبود حمایت قانونی دولت)، مشکل شناخته نشدن ظرفیت ها و اهمیت رشته (مشکلات جایگاه رشته، مشکل نگرش، مشکل فرهنگی)، ضعیف بودن نیازسنجی در بازار کار و نبود زمینه شغلی (مشکلات نیازسنجی، مشکلات نبود زمینه شغلی)، مشکلات سوء مدیریت سازمان ها و مؤسسات در زمینه استخدام (مشکلات مدیریتی سازمان ها، مشکلات مؤسسات کاریابی)، مشکلات کمبود ارتباط عوامل یاددهنده و یادگیرنده (مشکلات کمبود ارتباط استاد با دانشجو).نتیجه گیری: باتوجه به چالش های مطرح شده در زمینه اشتغال و کارآفرینی در رشته علوم تربیتی پیشنهاد می شود در دانشگاه ها دوره های آموزشی مخصوص کارآفرینی در این رشته برگزار شود. همچنین ترکیبی از آموزش، تحقیق، حمایت مالی، توسعه نگرش و تعامل با بازار کار می تواند به حل چالش های اشتغال و کارآفرینی در رشته های علوم تربیتی کمک کند.
تحلیل ظرفیت ماده 48 طرح مسئولیت بین المللی دولت ها در رویه دیوان بین المللی دادگستری با تأکید بر دعوای نیکاراگوئه علیه آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی بین المللی سال ۴۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۷
29 - 56
حوزههای تخصصی:
عملیات 7 اکتبر 2023 و واکنش نظامی شدید اسرائیل در نوار غزه، سرآغاز تحولاتی دوگانه در حقوق بین الملل شد. از یک سو، نقض فاحش قواعد حقوق بین الملل توسط اسرائیل، موجب ایراد لطمات جدی بر پیکره نظم برساخته کنونی حقوقی بین المللی بود و در مقابل، طرح دعوای افریقای جنوبی علیه اسرائیل و نیکاراگوئه علیه آلمان نزد دیوان بین المللی دادگستری، پویایی مستمر و توسعه حقوق بین الملل را مطرح کرد؛ این دعاوی بر مبنای ظرفیت ماده 48 طرح مسئولیت بین المللی دولت ها مطرح شده است و به طور خاص، دعوای اخیر حائز نکات قابل تأملی ناظر بر شرایط طرح دعوای مسئولیت در برابر نقض تعهدات عام الشمول حقوق بین الملل محسوب می شود. نتایج مطالعات راجع به ظرفیت ماده مزبور پیرامون نقض تعهدات عام الشمول در قالب رویه قضایی دیوان نشان می دهد که نیکاراگوئه با طرح دعوا در رابطه با بخش مشخصی از تعهدات عام الشمول، گامی رو به جلو در راستای حمایت از جامعه بین المللی برداشته است.
الگوهای دخالت دولت در کانون های وکلا؛ مطالعه موردی اتریش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال ۸۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۲۹
353 - 377
حوزههای تخصصی:
استقلال کانون های وکلا به عنوان یکی از بازوهای تحقق عدالت، همواره اصلی پذیرفته شده است، لیکن در راستای همکاری و مشارکت این نهاد با نهادهای قضایی دیگر، از جمله دادگاه ها، مسأله نظارت بر آن و ایجاد هم سویی با سایر نهادها، در جهت تحقق عدالت، قابل توجه است. در این راستا پژوهش حاضر، با استفاده از تجربه کشوری پیش رو در این زمینه، به بررسی چگونگی ارتباط دولت فدرال با کانون وکلای اتریش و نحوه تنظیم گری و دخالت آن در امور مربوط به این نهاد می پردازد و با استفاده از گزارش های فراهم شده توسط شورای وکلا و انجمن های حقوقی اروپا و کانون وکلای بین المللی و قوانین مختلف کشور اتریش، با روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر شیوه کیفی کتابخانه ای، نسبت موجود بین استقلال کانون وکلای اتریش و حدود مجاز دخالت و تنظیم گری دولت، در زمینه ساختار کانون وکلا، نحوه ورود به حرفه وکالت و مؤلفه های مربوط به تصدی حرفه وکالت را تحلیل می کند. یافته ها نشان می دهد که دولت به معنای عام، در اشکال مختلف تقنینی، اجرایی و نظارتی، با اعمال نظارت و دخالت وزارت دادگستری و دیوان عالی کشور، بر بسیاری از عرصه های مذکور در فرایند تشکیل کانون، ورود وکلا به کانون و نظارت و اجرای مراحل بعدی فعالیت شامل نظارت بر امور مالی، آموزشی و انتظامی، جایگاه قابل توجه و مشخصی دارد که این موضوع می تواند مورد توجه نهادهای تنظیم گر در سیستم حقوقی ایران در خصوص استفاده از ظرفیت سیستم منسجم اطلاعات آماری و استفاده از قواعد و اصول شفافیت عملکرد مالی و غیرمالی این کانون ها برای ارتقاء بهره وری خدمات قضایی قرار گیرد.
واکاوی نظریه شناسایی صلاحیت اختصاصی برخی وکلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال ۸۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۲۹
379 - 394
حوزههای تخصصی:
حکم مذکور در تبصره ماده 48 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ از نوآوری های قانون گذار و به منزله ظهور نظریه ای نوین در حقوق ایران با عنوان «شناسایی صلاحیت اختصاصی وکلا» است. با این تبصره، صلاحیتی بر وکیل بار شد که طرح انتقادهایی از منظر حقوقی، سیاسی و حتی شرعی و فقهی را در پی داشت. پرسش اصلی این است که وکلای مورد تایید رئیس قوه قضاییه در این تبصره، باید واجد چه ویژگی هایی باشند و این تبصره با مباحث زیربنایی دادرسی عادلانه تا چه حد مطابقت دارد. در این خصوص دو نظریه ارائه شده است که یکی از اساس ثبوت، این نوع شناسایی صلاحیت را مردود می داند و نظریه دوم، ضمن موافقت با صلاحیت اختصاصی، بر نحوه اعمال آن ایرادهایی را وارد می کند. این نوشتار با بررسی دو نظریه پیش گفته، نتیجه می گیرد که رعایت مختصات دادرسی عادلانه منوط به اعمال معیارهای عینی است و لازم است با احصاء نواقص، خلاء ها و تعارض های ناشی از حکم این تبصره، در جهت شفافیت و عدالت گام برداشت. مقاله هم چنین شاخص های عینی غیر قابل تردید در صلاحیت اختصاصی وکلا را پیشنهاد می دهد.
حمایت از بومیان در طرح های توسعه ای توسط مؤسسه مالی بین المللی با نگاه ویژه به نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
51 - 76
حوزههای تخصصی:
یکی از آخرین تحولات رشته حقوق در عرصه بین المللی، پیش بینی نظام ویژه حمایتی از جوامع بومی در خلال اجرای طرح های توسعه ای است. این تحول مبتنی بر جدید ترین تفسیرها از مفهوم توسعه پایدار بوده است که پایداری توسعه را علاوه بر توجه به ابعاد زیست محیطی و اقتصادی، در گرو جلوگیری از بروز آثار سوءِ اجتماعی نیز می داند. همچنین حق توسعه، به عنوان نسل سوم از حقوق بشر پرداختن به تمامی جنبه های انسانی، اجتماعی و فرهنگی حقوق بشر را به عنوان صفات اصلی توسعه مطلوب، معین کرده است. در همین زمینه مؤسسه مالی بین المللی حقوق ویژه ای مانند طرف مشورت و مشارکت قرار گرفتن، دارا بودن حق اعلام رضایت آگاهانه، پیشینی و آزاد و بهره مندی از سازوکار اختصاصی رسیدگی به دعاوی برای اقشار بومی پیش بینی کرده است. در نوشتار حاضر، پس از توصیف و تفسیر ضوابط اجرایی مؤسسه مالی بین المللی در حمایت از حقوق بومیان، جایگاه جوامع بومی در منظومه حقوقی کشورمان بررسی می شود. متأسفانه با وجود ظرفیت قانون اساسی در شناسایی سازوکار اختصاصی برای تضمین حقوق اقشار بومی، قوانین عادی در این زمینه دچار خلأ و عدم روزآمدی هستند. ازاین رو امروزه ضرورت تدوین و تصویب قانونی خاص با محوریت حقوق جوامع محلی و بومی در روند اجرای طرح های توسعه ای به شدت احساس می شود.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی بازاریابی مقصد گردشگری مبتنی بر فنّاوری های الکترونیک نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی بازاریابی مقصد گردشگری مبتنی بر فنّاوری های الکترونیک نوین انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از نظر شیوه گردآوری داده ها پژوهشی توصیفی (غیرآزمایشی) است که با روش پیمایش مقطعی انجام شد. برای نیل به هدف از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل نخبگان صنعت گردشگری است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پس از 24 مصاحبه، اشباع نظری به دست آمد. جامعه آماری بخشی کمّی شامل گردشگران جزیره کیش است که حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون با نرم افزار MaxQDA استفاده شد. در بخش کمّی نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart PLS و SPSS استفاده شد. براساس یافته های پژوهش، مشخص شد شرایط سیاسی اقتصادی، حمایت و پشتیبانی حکومتی و شرایط فرهنگی اجتماعی بر فنّاوری های الکترونیکی نوین و تحول دیجیتال تأثیر می گذارند. این عوامل بر روساخت ها و زیرساخت های گردشگری و توانمندسازی تأسیسات گردشگری اثر گذاشته و به آگاهی از برند مقصد، مدیریت تجربه گردشگران و بازاریابی چندحسی منجر می شوند. ازطریق بهبود آگاهی از برند مقصد، مدیریت تجربه گردشگران و بازاریابی چندحسی در نهایت دستیابی به بازاریابی مقصدهای گردشگری میسر می شود.
شناسایی و ارزیابی ویژگی های کالبدی/ عملکردی مسکن قابل استطاعت پایدار (قیاس تطبیقی 7 نمونه مطالعاتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
23 - 44
حوزههای تخصصی:
علی رغم پذیرش ضرورت تحقق مسکن قابل استطاعت پایدار در دو دهه گذشته و توسعه برخی مدل های مفهومی، چارچوب کالبدی و الگوهای معماری این نوع از مسکن همچنان مبهم است. لذا این پژوهش، با هدف تعریف الگوی مسکن قابل استطاعت پایدار و شناسایی راهکارهای طراحی آن صورت گرفت. روش تحقیق پژوهش ترکیبی بوده و با بهره گیری از روش های توصیفی، مورد پژوهی و قیاس تطبیقی، در دو گام صورت گرفته است. در گام اول با تحلیل محتوا، مؤلفه های کالبدی پرتکرار در پژوهش های پیشین شناسایی شده و بر اساس ارتباط و تأثیر متقابل در دو دسته قرار گرفتند. در گام دوم نمونه های مطالعاتی موفق بر اساس مؤلفه های مستخرج در گام اول تحلیل شد و با قیاس آن ها با یکدیگر، راهکارهای طراحی به عنوان نتایج به دست آمدند. یافته های پژوهش نشان داد 9 مؤلفه پرتکرار و قابل تعمیم مرتبط با طراحی مسکن قابل استطاعت پایدار مستخرج از ادبیات موضوع وجود دارد که در نمونه های موفق جهانی نیز، با راهکارهایی متنوع و تفاوت هایی در هر نمونه، تحقق یافتند. مؤلفه ها شامل امکان تعامل ساکنان در سطح محله، ایمنی و امنیت، فضای سبز عمومی، اختلاط کاربری، کیفیت ادراک شده/ واقعی، مساحت بهینه واحدها، اختلاط واحدها با تنوع مساحت، طراحی انعطاف پذیر، طراحی کارآمد محیط زیستی (محوریت انرژی/ آب) می باشند. نتایج نشان می دهد در این نوع از مسکن با هدف طراحی اقتصادی، تلاش برای طراحی پایدار به منظور کاهش هزینه زندگی، حذف پارکینگ اختصاصی، اختصاص فضای باز نیمه عمومی و فضای سبز در تمام نمونه ها برای جبران ابعاد کوچک واحدها و افزایش پایداری اجتماعی، تبعیت کامل فرم از عملکرد و گاهی انتخاب ساده ترین فرم ممکن به دلیل سرعت و سهولت ساخت و کاهش هزینه تمام شده ساختمان، از راهکارهای پرتکرار است.
تحلیل اثر گذاری بازار تاریخی ارومیه در ارتقاء تاب آوری اجتماعی بافت تاریخی شهر ارومیه
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیشینه تاریخی هر شهر که در بافت تاریخی آن منعکس است، علاوه بر آنکه بخشی از سرمایه اجتماعی و فرهنگی آن شهر می باشد گویای هویت آن شهر بوده و توانایی تاثیرگذاری در انسجام اجتماعی آن را دارد. یکی از ابعاد مهم بافت های تاریخی، مجموعه های تجاری و بازار می باشند که محل تلاقی اندیشه های مختلف شهری در زمینه تجارت ، روابط اجتماعی و همبستگی اجتماعی است. این تحقیق سعی می کند که به اتکای بررسی میدانی بازار تاریخی شهر ارومیه که قدمتی دیرینه دارد میزان اثرگذاری آن در افزایش همگرایی مردم و تاب آوری اجتماعی بپردازد. در این راستا کاوش میدانی بازار تاریخی ارومیه و همچنین بافت تاریخی ارومیه در ارتباط با تاب آوری اجتماعی و شاخص های کلیدی آن انجام پذیرفت روش بررسی: برای بررسی موضوع از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شد و در بررسی میدانی از دو جامعه ی آماری مراجعان به بازار تاریخی ارومیه و کسبه ی آن بازار استفاده شد که در آن شاخص های مورد مطالعه از جمله حس تعلق مکانی، مشارکت اجتماعی، آگاهی اجتماعی،ایمنی مورد پرسش قرار گرفت که نتایج آن در نرم افزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها و نتیجه گیری: در نهایت نتایج کاوش ها و بررسی های میدانی نشان داد که از شاخص های مذکور، صرفاً شاخص های حس تعلق مکانی و مسئولیت اجتماعی دارای ارزش بالاتر در ارتقاء تاب آوری اجتماعی بافت تاریخی گردیده لیکن سایر شاخص ها نتایج مطلوبی را بدست نمی دهد. در نهایت در مجموع و به اتکاء کاوش ها و بررسی های میدانی مشخص گردید بازار تاریخی ارومیه نمی تواند در وضعیت کنونی باعث ارتقاء تاب آوری اجتماعی بافت تاریخی ارومیه گردد لذا بررسی ها نشان داد علاوه بر آن که عمده ی شاخص های تاب آوری اجتماعی بازار تاریخی ارومیه در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، عملکرد بازار تاریخی در وسعت شهری ارومیه بوده وهمچنین بیش از نیمی از ساکنان بافت تاریخی به بازار تاریخی ارومیه مراجعه نمی کنند.
تدوین مدل نابرابری جنسیتی بر سلامت اجتماعی زنان شاغل در سازمان بهزیستی کشور
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه با توجه به اینکه سلامت اجتماعی هم در سطح فردی و خانواده و هم در سطوح اجتماعی اثرات مختلفی بر جای می گذارد ، توجه به سلامت اجتماعی زنان به عنوان اولین مراقبان سلامت خانواده و رکن مهم توسعه پایدار در جامعه حائز اهمیت فراوان می باشد. لذا پژوهش حاضر به بررسی تأثیر نابرابری جنسیتی بر سلامت اجتماعی زنان پرداخته است. روش بررسی: روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع پیمایشی است؛ داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی مطبق از 138 نفر از زنان شاغل در سازمان بهزیستی کشور گردآوری شده است. اعتبار ابزار به روش اعتبار محتوا مورد تأیید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS 25 و LISREL 8.8 مورد تحلیل قرار گرفتند. میزان تأثیرپذیری سلامت اجتماعی زنان (به عنوان متغیر وابسته) در پنج بعد همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و مشارکت اجتماعی از متغیر مستقل (نابرابری جنسیتی) سنجیده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: طبق نتایج آزمون های آمار استنباطی در این پژوهش، می توان با احتمال 99 درصد ادعا کرد که متغیر ایدئولوژی پدرسالارانه (عامل اجتماعی نابرابری)، کلیشه های جنسیتی موجود در کتب درسی و رسانه های جمعی و دینداری (عوامل فرهنگی نابرابری ) دارای تأثیر منفی و معنی دار بر هر 5 بعد سلامت اجتماعی زنان می باشد و متغیرهای مرتبه شغلی، پایگاه اجتماعی خانوادگی ، میزان تحصیلات ، سن (عوامل زمینه ای نابرابری) ، میزان درآمد شخصی و میزان مالکیت شخصی زنان (عوامل اقتصادی نابرابری ) دارای تأثیر مثبت و معنی دار بر هر 5 بعد سلامت اجتماعی زنان می باشد ولی متغیر وضعیت تأهل (از عوامل زمینه ای نابرابری) در سلامت اجتماعی زنان (برای چهار بعد شکوفایی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انطباق اجتماعی و انسجام اجتماعی) مؤثر نیست و فقط در بعد "پذیرش اجتماعی" است که میانگین چهار گروه با هم متفاوت است. بنابراین متغیر وضعیت تأهل فقط بر بعد "پذیرش اجتماعی" سلامت اجتماعی مؤثر است.
طراحی مدل توسعه گردشگری اسب در استان خوزستان بر اساس نظریه داده بنیاد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توسعه گردشگری اسب در استان خوزستان براساس نظریه داده بنیاد انجام شد. این پژوهش با استفاده از روش کیفی با اجرای مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 15 نفر از اساتید و متخصصان در ادارات ورزش و جوانان که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، انجام گردید. روش شناسی: روش ﺟﻤﻊ آوری اﻃﻼﻋﺎت از طریق ﻣﻄﺎلعه پژوهش های پیشین و اجرای مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. ﺑﺮای ﺑﺮرﺳی روایی صوری و محتوایی، یافته های ﭘﮋوﻫﺶ به ﻣﺸﺎرکﺖکﻨﻨﺪﮔﺎن اراﺋﻪ شد و آن ها ﻣﺘﻦ ﻧﻈﺮیﻪ را ﻣﻄﺎﻟﻌﻪکردند و سپس، ﻧﻈﺮهای آن ها اﻋﻤﺎل ﺷﺪ. روش استفاده شده برای بررسی پایایی، روش توافق درون موضوعی بود. میانگین میزان توافق درون موضوعی 83/0 گزارش شد. نتایج و یافته ها : بر اساس تحلیل جامع مصاحبه ها، توسعه گردشگری اسب در استان خوزستان تحت تأثیر عوامل علی (منابع انسانی، اقتصاد، مدیریت)، شرایط زمینه ای (زیرساخت ها، امنیت، جذابیت های محیطی)، راهبردهای مؤثر (برنامه ریزی، مشارکت، نظارت) و عوامل مداخله گر (زیست محیطی، فناوری، آموزش) قرار دارد. توسعه موفق این صنعت، پیامدهای مثبتی همچون رشد اقتصادی، ارتقای اجتماعی، کارآفرینی و غنای فرهنگی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، پیشنهاد می شود به منظور توسعه گردشگری اسب، با توجه به عوامل شناسایی شده، با تمرکز بر بهبود زیرساخت ها، تقویت مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک، و توجه به عوامل مداخله گر (زیست محیطی، فناوری، آموزش)، زمینه را برای مشارکت فعال ذی نفعان و بهره مندی از پیامدهای مثبت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم گردد.
ارتقای کارکردی قانون «تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمان های فاقد سند رسمی» برای تحقق اهداف مندرج در ماده 3 قانون جامع حد نگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲۳
451 - 479
حوزههای تخصصی:
ماده 3 قانون جامع حدنگار حکایت از تکلیفِ سازمان ثبت اسناد و املاک در خصوص حدنگاری، تعیین موقعیت و حدود املاک و اراضی و در نهایت صدور اسناد مالکیت تمامی نقاطِ داخل در محدوده مرزهای جغرافیایی کشور دارد. هدفی که تحقق آن مستلزم وجود ابزارهای مالی، فنی و مهندسی، نیروی انسانی و به طور ویژه نیازمند وجود ابزارهای قانونی است. از لوازم قانونی مورد استفاده در مبحث حدنگاری و صدور اسناد مالکیت کل کشور، اجرای قانون «تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمان های فاقد سند رسمی» است. هیأت موضوعِ قانون مذکور مرجعی شبه قضایی، با صلاحیت هایِ محدود و با رویکرد صدور اسناد مالکیت غیرتضمین شده از طریق اجرای روش های ثبتی خاص است. خروجی هیأت می بایست تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و املاک و صدور آرا مبنی بر تثبیت مالکیت اشخاص و النهایه صدور اسناد مالکیت باشد، اما در وضعیت فعلی به علت نارسایی هایی که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت، توانِ تعیین تکلیف وضعیت مالکیت نسبت به اراضی و املاک موضوع قانون مزبور را نخواهد داشت. به همین دلیل بنظر می آید ابزارهای قانونی حاکمیت در اجرای حدنگار، سیاستگذاری های مندرج در ماده 3 قانون مارالذکر را تامین نمی نماید. لذا این مقاله به منظور تحقق اهداف قانون حدنگار، ضمن تشریح وضعیت فعلی اجرای قانون تعیین تکلیف و علل توجیهیِ اهمیت اصلاح ساختار و فرآیندهای رسیدگی هیأت ها، به دنبال ارائه راهکارهایی عملی برای ارتقای کارکردی قانون تعیین تکلیف است.