مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵۲۱٬۱۳۹ مورد.
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۸
113 - 114
حوزههای تخصصی:
بحران کووید 19 و تلاطم بازار سهام؛ رویکرد غیرخطی مارکوف سوئیچینگ در سطح صنایع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
157 - 178
حوزههای تخصصی:
سیستم های مراقبت های بهداشتی در سراسر جهان به دنبال ظهور ویروس کووید 19 و ایجاد سندرم تنفسی حاد با چالش مهمی روبرو شده اند. تغییرات به وجود آمده در زندگی روزمره مردم پس از این همه گیری، منجر به ایجاد چالش ها و تغییرات بسیار شده است؛ بازار سهام ایران نیز از تأثیرات این بحران مصون نبوده است. از این رو مطالعه حاضر، به بررسی تأثیر بحران کووید 19 بر تلاطم بازار سهام در هفت صنعت بورسی نهادهای مالی واسطه ای، خودرو، لاستیک و پلاستیک، محصولات شیمیایی، فلزات اساسی، قند و شکر و محصولات کانی در بازه زمانی 20 بهمن 1398 الی 31 فروردین 1400 با استفاده از مدل غیر خطی مارکوف سوئیچینگ در دو رژیم قبل از کووید 19 و بعد از کووید 19 پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که با افزایش مرگ و میرهای ناشی از ویروس، تلاطم ریسک کل در صنایع نهادهای مالی واسطه ای و لاستیک و پلاستیک افزایش داشته و در سایر صنایع کاهش یافته است. هم چنین با افزایش تعداد مرگ و میرهای ناشی از ویروس تلاطم ریسک سیستماتیک در صنایع خودرو، لاستیک و پلاستیک، قند و شکر و فلزات افزایش و در سایر صنایع کاهش داشته است. بهبود یافتگان ویروس بر ریسک کل صنایع نهادهای مالی واسطه ای و لاستیک و پلاستیک تأثیر مثبت، در دیگر صنایع تأثیر منفی، در ریسک سیستماتیک صنایع لاستیک و پلاستیک، قند و شکر و محصولات کانی اثر مثبت و در ریسک سیستماتیک دیگر صنایع اثر منفی داشته است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر فرایند انتقال تکنولوژی در قوای محرکه خودرو (مورد مطالعه:گروه صنعتی ایران خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
23 - 67
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل موثر بر فرایند انتقال تکنولوژی یکی از مهمترین پیش نیازهای این فرایند می باشد، فقدان انجام پژوهش در زمینه انتقال تکنولوژی در قوای محرکه خودرو، محقق را بر ان داشت تا نسبت به انجام این تحقیق اهتمام ورزد.هدف از انجام این پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر فرایند انتقال تکنولوژی و تعیین شکاف های موجود در قوای محرکه خودرو در گروه صنعتی ایران خودرو بوده، جامعه آماری تحقیق برای بخش دلفی،10 نفر از خبرگان و برای بخش تحلیل اماری، 93 نفر از افراد صاحبنظر در قوای محرکه خودرو می باشند.در این پژوهش از ابزار مصاحبه و پرسشنامه باز بهره برداری شد. روش تحقیق دلفی بوده و تحلیل اماری با استفاده از نرم افزارSPSS به روش تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده است،در این پژوهش پس از شناسایی عوامل و شکاف بین وضعیت موجود و مطلوب، نسبت به تحلیل و تعیین ارتباط بین انها اقدام شد. مقادیر ازمونKMO، بارتلت ،r و همچنین شاخص های اشتراک نشان از همبستگی بین متغیر ها دارد و از درجه اعتبار کافی برخوردار می باشد. نتایج نشان داد اگر ایرانخودرو بخواهد 19 شکاف شناسایی شده در قوای محرکه را مرتفع یا کاهش دهد می بایست به 3 عامل مشارکت فراسازمانی، زیرساخت، اگاهی و دانش توجه ویژه نماید.9 شکاف شناسایی شده با برنامه ریزی و توجه نمودن به عامل مشارکت فراسازمانی، 5 شکاف شناسایی شده با برنامه ریزی و توجه نمودن به عامل زیرساخت و 5 شکاف شناسایی شده دیگر نیز با برنامه ریزی و توجه نمودن به عامل اگاهی و دانش قابل کاهش می باشند.
رابطه محیط تأمین، ادغام زنجیره تأمین و عملکرد با درنظرگرفتن رفتارهای فرصت طلبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
181 - 209
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه محیط تأمین، ادغام زنجیره تأمین و عملکرد با درنظرگرفتن رفتارهای فرصت طلبانه انجام شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی می باشد و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی – همبستگی است. در این پژوهش داده های مورد نیاز بوسیله پرسشنامه جمع آوری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه مهندسین و مدیران فعال در شرکتهای تولیدی واقع در شهرک صنعتی شماره یک اراک بودند که با توجه به جامعه آماری 230 نفره، با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، نمونه ای برابر با 140 نفر به دست آمد که این افراد به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار SmartPLS استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بین محیط تأمین، ادغام زنجیره تأمین و عملکرد رابطه معناداری وجود دارد ولی نقش میانجی رفتارهای فرصت طلبانه رابطه معنی داری ندارد و فرضیه رد می شود.
ارائه مدل معادلات ساختاری روابط تعارضات زناشویی با دلزدگی زناشویی و میانجیگری تحمل پریشانی در زنان متأهل از منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل معادلات ساختاری روابط تعارضات زناشویی بادلزدگی زناشویی و میانجی گری تحمل پریشانی در در زنان متاهل از منظر فرهنگی بود. جامعه آماری شامل بانوان متاهل ساکن منطقه 4 شهر مشهد بود. حجم نمونه به روش نمونه گیری دسترس با درنظر گرفتن احتمال ریزش و به منظور افزایش اعتبار نمونه 228 نفر انتخاب شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، ۲۰۰۵)، تعارضات زناشویی (ثنایی و همکاران، ۲۰۰۰) و دلزدگی زناشویی (پانیز، ۱۹۹۶) استفاده شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از نرم افزار آماریAMOSاستفاده گردید. نتایج نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم و غیرمستقیمی که در مدل نشان داده شده، معنادار است و بین تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی زنان متاهل از منظر فرهنگی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از سوی دیگر بین تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی با تحمل پریشانی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و تحمل پریشانی نقش میانجی را در رابطه تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی ایفا می کند. هم چنین یافته ها مشخص کرد که مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخودار است.
الگوی توانمندسازی کسب وکارهای نوپای بانوان مبتنی بر وب در راستای تعالی اشتغال بانوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
21 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی توانمندسازی کسب وکارهای نوپای بانوان مبتنی بر وب بود. به این منظور از روش داده بنیاد با رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، زنان کارآفرین و مدیران زن، صاحبان کسب وکارهای نوپا مبتنی بر وب و متخصصان حیطه موضوعی بودند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید، نمونه آماری شامل 29 نفر از مشارکت کنندگان بودند که به شیوه نظری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای اشتراوس و کوربین (1990) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش بیانگر این است که بهینه سازی اشتغال زنان در بستر فرصت های جدید، به مثابه پدیده محوری عمل می کند و زمینه های مرتبط با هنجار سازی اجتماعی، مدیریت فضای کسب وکار، دانش اقتصادی- شغلی در این بخش تأثیرگذارند. همچنین شرایط علی شامل تحول هویتی زنان در دنیای مدرن، ارتقا منزلت اجتماعی و عزت نفس شخصی، تسهیل راه اندازی کسب وکار به کمک ابزارهای دیجیتال بود. عوامل محدودکننده مشتمل بر مسائل ساختاری اشتغال بانوان، چالش های حمایتی- مدیریتی، غفلت از حوزه های نوین کسب وکار بودند و راهبردهای مدنظر، راهبردهای راه اندازی، تأمین مالی و ارزیابی، راهبردهای تأمین مالی کسب وکار نوپا بانوان، راهبردهای ارزیابی کسب وکار نوپا بانوان احصا شدند. درنهایت الگوی توانمندسازی کسب وکارهای نوپای بانوان مبتنی بر وب ورود موفق زنان به حوزه کسب وکارهای نوپا و استفاده از ظرفیت های نوپدید این حوزه عنوان گردید.
ارائه مدل گردش نخبگان در بخش عمومی جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
61 - 79
حوزههای تخصصی:
گردش نخبگان به معنای حرکت از نقطه ای به نقطه دیگر در حوزه مدیریتی است ؛ هدف این پژوهش مدل یابی گردش نخبگان در بخش عمومی ایران است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، پژوهشی کیفی با استفاده از روش داده بنیاد است .به این منظور ضمن انجام مصاحبه عمیق با 25 نفر از اساتید و خبرگان، مجموعه ای از مضامین اولیه (302 مضمون) طی فرآیند کدگذاری باز گردآوری شدند و از دل آن ها مقوله هایی (16 مقوله) استخراج گردید.اجزای پارادایم کدگذاری محوری ذیل عناوین شرایط علّی؛ راهبردها؛ شرایط زمینه ای شامل: ویژگی های شخصی: ماکیاولیسم، حسادت، بخل و رفتارهای منافقانه و ویژگی های رفتاری: قانون گریزی، مدیریت فرسایشی ، شرایط مداخله گر( مدیریت فرسایشی، ساختار اداری و ساختار سیاسی، سیاست زدگی جامعه)، مقوله اصلی (گرایش به گردش نخبگان) و پیامدهای گردش نخبگان در بخش عمومی(تزریق ایده های نو، بهره گیری از توانمندی جوانان تحصیل کرده، حفظ و نگهداشت نخبگان، آموزش و بالندگی نخبگان، توزیع قدرت در جامعه، تقویت مردم سالاری، افزایش تعهد نخبگان به نظام اداری، کاهش سیاست زدگی) تعیین شدند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد عدم استفاده از نخبگان در مدل گردش نخبگان نقاط قوت بخش عمومی را به ضعف و فرصت ها را به تهدید بدل خواهد کرد.
اشتقاق نحوی یکسان در بندهای موصولی و قیدی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بند قیدی یکی از انواع بندهای پیرو در جملات مرکب است که برخلاف بندهای پیرو متممی و موصولی کمتر مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. تشابه رفتار نحوی بندهای موصولی و قیدی در زبان انگلیسی، باعث شده پژوهشگران هر دو بند را محصول فرایند حرکت یک عملگر بدانند. در فارسی اگرچه رفتار نحوی بندهای موصولی و قیدی مشابه است، اما هیچ کدام محصول فرایند حرکت نیستند چراکه محدودیت های موضعی ناظر بر حرکت و مداخله در آنها دیده نمی شود. بندهای موصولی فارسی، محصول تولید درجا هستند، یعنی موصوف از ابتدا در شاخص گروه حرف تعریف، «-ی» در هسته، عملگر موصولی در شاخص گروه متمم ساز، و همچنین یک عنصر هم نمایه با موصوف و عملگر (از جنس شکاف یا ضمیر سایه) در بند تولید می شود. مسئله پژوهش حاضر، امکان کاربست تحلیل مشابهی برای بندهای قیدی است. چالش های پیشِ رو یکی مسئله نبود «-ی» در هسته گروه حرف تعریف بعضی از بندهای قیدی و دیگری مسئله نبود شکاف یا ضمیر سایه در هیچ کدام از بندهای قیدی است. این در حالی است که براساس سلسله مراتب حضور ضمیر سایه، اتفاقا هنگام موصولی سازی در مراتب پایین تر (از جمله افزوده ها) درج ضمیر سایه اجباری است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دلیل نبود این ضمیر در بعضی بندهای قیدی زمانی و شرطی، این است که موصولی سازی درون این بندها از داخل گروه های حرف اضافه ای انجام می شود و در صورتی که شرایط خاصی برقرار باشد، کل گروه حرف اضافه ای درون بند به قرینه گروه حرف اضافه ای بیرونی حذف می شود. در مورد سایر بندهای قیدی که موصوف بند موصولی آنها «این» است، با بندهای موصولی غیرتحدیدی ای سروکار داریم که موصوفشان با عنصری درون بند که یک موضوع رویدادی است، هم نمایه است. از آنجایی که این عنصر در یکی از فرافکن های نقشی قرار دارد، ظاهر امر چنین است که این بندها فاقد شکاف یا ضمیر سایه هستند. اتفاقا در همین دسته از بندهای قیدی است که هسته گروه حرف تعریف تهی است. دلیل این امر معرفگی موصوف و غیرتحدیدی بودن بند موصولی است. بخش آخر این پژوهش نشان می دهد که داده های زبان فارسی این فرضیه را تأیید می کنند که تمامی بندهای قیدی گروه های حرف اضافه ای هستند. برخلاف انگلیسی، زبان فارسی این حرف اضافه و عنصر اسمی همراه آن را معمولا آشکارا ظاهر می کند. عنصر اسمی مذکور به بیانی دقیق تر همان گروه حرف تعریفی است که موصوف بند موصولی در شاخص آن قرار دارد و هسته ی آن یک بند موصولی را به عنوان متمم خود می پذیرد.
Revisiting the Semiotic: A Study of Jorie Graham’s Poetic Consciousness in Sea Change(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۱, Autumn and Winter ۲۰۲۵
183 - 198
حوزههای تخصصی:
The present paper analyzes Jorie Graham’s “Sea Change”, the eponymous poem of her 2008 poetry collection, through Julia Kristeva’s theories on semiotic and the abject. By tracing the historical attitudes towards embodiment, this research attempts to examine Graham’s outlook towards the mind/body and by extension nature/culture dichotomies in her poetry. The previous studies on the Sea Change collection have mostly focused on Graham’s formal structures and ecological concerns; no other research has used Kristeva’s theories to examine the importance of one’s embodied experience of the world in her poetry to reveal how negative attitudes towards the body lead to a fractured existence for the human subject. Graham’s poetic language addresses the neglect to which the semiotic has been subjected, redefines the body in terms that are not abject and opens up a safe cultural space for it. Her poetry illuminates how mystification and degradation of the body have a positive correlation with oppression of the nature, as concepts belonging to similar dichotomous lines of thought, and highlights the call for a re-evaluation of the attitudes towards the human subject’s existence in the world.
A Comparative Study of ZPD-Based Teacher and Peer Feedback in Comprehending Reading and Reading Strategies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sociocultural Theory (SCT) of second language learning puts the emphasis on social interaction and regards it as a pre-requisite for cognitive development (Vygotsky, 1978). Drawing on the SCT, the present study aimed to delve into the possible effect of ZPD-based teacher and peer feedback on reading comprehension and reading strategy use of EFL learners. In so doing, 75 Iranian EFL learners, who were randomly assigned into two experimental and one comparison groups, participated in a quasi-experimental study. The data were collected through Oxford Placement Test (OPT), reading comprehension test and reading strategy questionnaire. One of the experimental groups received teacher feedback based on Aljaafreh and Lantolf's (1994) regulatory scale while the other experimental group accomplished the reading task using the feedback provided by the peers. Results obtained from the one–way ANOVA and Tukey test demonstrated that both experimental groups, teacher and peer, gained significantly more and performed better than the comparison group in reading comprehension while there was no significant difference between teacher and peer feedback groups in reading comprehension. The findings of the strategy questionnaire indicated no statistically significant difference between experimental and control groups, leading to the conclusion that students’ grouping did not influence their use of reading strategy. Therefore, it is concluded that peer feedback can be as effective as teacher feedback, aiding teachers to have a learner–centered classroom by implementing peer feedback rather than teacher feedback.
Review of Methods for Reducing Prejudice and in-Group Bias
حوزههای تخصصی:
The intergroup bias makes us to place a greater value on our group members than other group members. In society, people sort themselves into groups and sometimes they label other groups as weak and incompetent. In some situations, minority groups are viewed as threats by majority groups when they differ too much from them. The effects of such attitudes and behaviors can be profound on society and communications, and lead to discrimination against outgroups and a social division. In this study, we review literature in this area in order to find practical ways to reduce prejudice and in-group bias. We discuss related influencing factors such as intergroup contact, intergroup acceptance, intergroup similarities, social norms, status of a group, and size. This study provides some significant takeaways include the relationship between anxiety and in-group bias and our tendency to behave less prejudiced in times of confidence and less stress; as well as the effect of revealing intergroup similarities through education and social media. Other procedures are also listed that can be used by everyone especially policymakers and researchers to find and develop effective approaches to improve societies by overcoming in-group bias. Other methods are also listed that can be used by everyone especially policymakers and researchers to find and develop effective approaches to improve societies by overcoming in-group bias.
کلمات مرکب مختوم به ستاک گذشته فعل از منظر صرف ساختی: مورد ستاک «بست».(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
279 - 304
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی کلمات مرکب مختوم به ستاک گذشته «بست» در چارچوب صرف ساختی می پردازد. این پژوهش تلاش دارد تا تنوعات معنایی و نظام طرح واره ای در واژه های حاصل از این ساخت را در چهارچوب صرف ساختی بررسی کند. داده های پژوهش حاضر شامل 51 کلمه مرکب و ۱۷۹۱ جمله شاهد از پیکره درزمانی فرهنگیار زبان فارسی موجود در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پیکره هم زمانی پایگاه دادگان زبان فارسی موجود در پژوهشگاه علوم انسانی، پیکره بی جن خان، فرهنگ جغرافیای ایران، فرهنگ زانسو (1372)، فرهنگ دهخدا (1377)، وبگاه ویکی پدیای فارسی و جست وجوگر گوگل به دست آمده است. با بررسی داده ها مشخص شد که واژه های دارای ساخت [X- بست] می توانند به صورت بالفعل و بالقوه در سه مقوله معنایی اسم کنش، اسم مکان و اسم ابزار قرار بگیرند. این تنوعات معنایی ماهیتی نظام مند دارند، چراکه صرفاً متعلق به یک یا چند واژه نیستند، بلکه تمامی واژه های دارای این ساخت در دست کم یکی از این مقوله ها جای می گیرند و می توان شکل گیری آن ها را از رهگذر به کارگیری سازوکارهای شناختی توجیه کرد. براساس یافته های این پژوهش، نظام طرح واره ای ساخت [X- بست] به همراه زیرطرح واره های آن به دست داده شده است.
واکاوی ریشه های ژئوپلیتیکی ناتعادلی سرزمینی در حکمرانی آمایشی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
109 - 137
حوزههای تخصصی:
موقعیت ژئوپلیتیک هر کشوری نقش مهمی در قبض و بسط سیمای آمایشی آن دارد و می تواند به عنوان یکی از عوامل جهت دهنده سازماندهی فضای توسعه، موجد تعادل یا ناتعادلی سرزمینی در قلمرو ملی شود. ارتباط بلافصل ژئوپلیتیک با تأمین امنیت کشور منشأ شکل دهنده نوع رویکرد آمایش سرزمینی آن است. در کشور ایران هم امنیت متأثر از موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و تحولات بیرونی بوده و بقای ملی و امنیت محوری به عنوان دغدغه دائمی کارگزاران یکی از عوامل نقش آفرین در ناتعادلی فضای توسعه ملی بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی به دنبال پیدا کردن عوامل ژئوپلیتیکی است که در تهدیدنگری به فضای توسعه نقش آفرین است و سپس فرایند کاربست آن ها را بر آمایش سرزمین کشور ایران تبیین می کند. نتایج پژوهش گویای آن است عوامل برآمده از موقعیت ژئوپلیتیک کشور به ویژه در دو سده اخیر با برجسته سازی امنیت به صورت نرم افزاری در بستری نهادی و ساختاری یکی از عوامل مهم ناتعادلی فضایی و منطقه ای در قلمرو ملی بوده اند. به نحوی که به قبض سیمای آمایشی کشور منجر شده و فضای توسعه ملی را به صورت تحمیلی «درون نگر» و «مرکزگرا» کرده است.
ارزیابی وضعیت شهر یاسوج از نظر شاخص های راهبرد توسعه شهری (CDS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبرد توسعه شهری برنامه ای نوین است که امروزه در بسیاری از شهرهای جهان و برخی شهرهای ایران به منظور بهبود کیفیت زندگی، کاهش فقر، توسعه پایدار و ایجاد حکمروایی خوب شهری با رویکردی مشارکتی اجرا می شود.هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ابعاد راهبرد توسعه شهری از نظر شهروندان و مدیران شهری است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان حوزه مدیریت شهری و شهروندان شهر یاسوج است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران برای شهروندان ۳۸۴ نفر و برای مدیران ۳۰ نفر برآورد گردید. برای تحلیل پژوهش از آزمون های تی تک نمونه ای، تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد از نظر شهروندان ابعاد راهبرد توسعه شهری وضعیت مناسبی ندارند، در حالی که مدیران شهری رضایت نسبی از وضعیت این ابعاد دارند. به طوری که با توجه به آمار توصیفی و آزمون تی، میانگین کل ابعاد راهبرد توسعه شهری از نظر شهروندان ۱.۸۸ و از دید مسئولان شهری ۲.۹۸ است. علاوه براین، میزان رضایت از ابعاد پژوهش بین دو گروه تفاوت قابل توجهی دارد؛ نتایج رگرسیون خطی نشان داد از دید شهروندان ابعاد بانکی بودن با ضریب ۰.۴۱۳ و قابلیت زندگی با ضریب ۰.۱۶۷ دارای بیش ترین و کم ترین میزان اهمیت هستند. در حالی که از دید مدیران شهری، ابعاد قابلیت زندگی و حکمروایی خوب با ضریب ۰.۳۷۳ و ۰.۱۱۲ بیش ترین و کمترین اهمیت را دارند. در نهایت نتایج پژوهش حاضر می تواند درک بهتری برای مدیران شهری فراهم کند تا در تصمیم گیری ها و ارائه مناسب تر خدمات عملکرد بهتری داشته باشند.
ارائه مدل کیفی توانمندسازی مدیران شعب بانک ملت استان قم مبتنی بر سرمایۀ معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل بسیار مهم در توانمندسازی مدیران توجه به سرمایه معنوی و اثر آن بر تعهد سازمانی و بهره وری پروژه های سازمان می باشد در این مقاله سعی ش ده است نسبت به طراحی یک مدل توانمندسازی مدیران مبتنی بر سرمایه معنوی اقدام گردد. پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی - اکتشافی با رویکرد کیفی است . جامعه آماری پژوهش ش امل کارشناسان خب ره و فرهیختگان دانشگاهی و مدیران شعب بانک هستند. نمونه آماری تعداد ١٠ نفر از خبرگان هستند. روش نمونه گیری، غیرتصادفی هدفمند با استفاده از تکنیک گلوله برفی است . ابزارهای تحلیل اسناد و مصاحبه برای گردآوری داده به کار گرفته شده اس ت . داده ها ب ا اس تفاده از روش تحلی ل مض مون م ورد بررسی و ارزیابی گرفته است . طبق مدل اولیه ، برگرفته از مطالعه مقالات مرتبط و سپس توسعه آن ب ر اس اس یافت ه های مص احبه های انجام ش ده ب ا خبرگ ان و کدگذاری یافته های پژوهش ، توانمندسازی مدیران در چهار بُعد روانشناختی، مدیریتی، فردی و سازمانی بر پایه شاخصه های 12 گانه سرمایه معنوی قابل تبیین می باشد. پایایی مدل از طریق پای ایی ب ازآزمون و پایایی بین دو کدگذار بررسی شده ک ه مق دار پای ایی ب ازآزمون 0.76 و مقدار پایایی بین دو کدگذار 0.83 به دست آمده است .. میتوان نتجیه گرفت به منظور دست یابی به بیشینه توانمندی مدیران بر مبنای سرمایه معنوی می بایست توجه به ابعاد و مولفه های استقلال و تفویض اختیار، احساس شایستگی، حمایت و توسعه سازمانی، آموزش و یادگیری، رهبری و مدیریت اثربخش و ارتباطات و تعاملات در دوره های ارتقا و بازآموزی را مدنظر قرار داد.
تأثیر تبلیغات توصیه ای بر قصد خرید مشتریان ورزشی با تاکید بر نقش میانجی ارزش ویژه برند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
137 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: تبلیغات توصیه ای یک متغیر تاثیرگذار قوی در فرایند تصمیم گیری خرید مشتریان است و به دلیل دردسترس بودن نسبت به تبلیغات دیگر کارآمدتر می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تبلیغات توصیه ای بر قصد خرید مشتریان ورزشی با تاکید بر نقش میانجی ارزش ویژه برند می باشد.
طراحی مدل راهبردی تامین مالی با تمرکز بر بهینه سازی سرمایه در گردش: رویکرد داده بنیاد چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
447 - 468
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد پرچالش کنونی با فشارهای فزاینده محیطی و منابع خارجی محدود، دارایی ها و بدهی های جاری یعنی سرمایه در گردش بنگاه های اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است و مدیریت بهینه سرمایه در گردش بنگاه ها می تواند به عنوان یک مزیت برای آنها محسوب می شود. مدیریت سرمایه در گردش بیانگر سیاست ها و تصمیماتی است که در بخش سرمایه در گردش به منظور تغییر در انواع دارایی های جاری و منابع تامین مالی کوتاه مدت اعمال می شود. کنترل صحیح این بخش می تواند تاثیر بسزایی بر سودآوری شرکت داشته باشد. هدف این مطالعه طراحی مدل راهبردی تامین مالی با تمرکز بر بهینه سازی سرمایه در گردش با رویکرد داده بنیاد چندگانه می باشد. مطالعه حاضر به روش گرندد تئوری یا داده بنیاد چندگانه صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، 16 مصاحبه صورت گرفته است. بعد از فرایند کدگذاری مصاحبه ها 159 کد اولیه استخراج گردید. که در 18 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی دسته بندی گردید. مقولات اصلی شناسایی شده، شامل عوامل سرمایه گذاری، عوامل اقتصادی، عوامل سازمانی، عوامل تسهیلاتی، عوامل بازار، عوامل تولیدی و عوامل تجاری می باشد.
واکاوی نقش نفوذ پذیری فضا در افزایش تعاملات اجتماعی در مراکز فرهنگی و هنری
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از ﻃﺮاﺣﯽ نفوذپذیر، ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻗﺎﺑﻞﺗﻨﻈﯿﻢ و تنوع کارکردی متنوع، تعاملات اجتماعی در اماکن فرهنگی هنری را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﮐﻨﺪ. مراکز فرهنگی ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪ ﻓﺮدی ﺑﺮای افراد ﻓﺮاﻫﻢ می کند ﺗﺎ در ﻣﺤﯿﻄﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽﺗﺮ، جذاب تر و نشاط آورتر ﺗﻌﺎﻣﻞ داﺷﺘﻪ و مهارت های ﺧﻮد را بتواند پیدا، شکوفا و توسعه دﻫﻨﺪ. همچنین استفاده از آﯾﺘﻢﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻤﻞ و چندمنظوره و ﻓﻀﺎﻫﺎی ﭼﻨﺪعملکردی در ﮐﻨﺎر ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺧﺎص، اﯾﻦ نفوذپذیری را ﺗﻘﻮﯾﺖ کرده و این روﯾﮑﺮد ﺑﻪ محیط های فرهنگی ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ با توجه ﺑﻪ شرایط فرهنگی، پاسخ گوی ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع افراد باشد. بهره گیری از ﺗﺠرﺑﯿﺎت ﺟﻬﺎﻧﯽ در ﻃﺮاﺣﯽ مراکز فرهنگی ﺟﺪﯾﺪ و ﮐﺎرﺑﺮﻣﺤﻮر باعث شده تا در ایران بسیار مورد توجه و ﻣﻔﯿﺪ واﻗﻊ ﺷﻮد. ﻫﺪف از اﯾﻦ پژوهش، مطالعه مؤلفه های تأثیرگذار جهت دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻣﻄﻠﻮب ﺑﻪ منظور طراحی مرکز فرهنگی نفوذپذیر می باشد. این تحقیق از نوع پژوهشی –کاربردی بوده و روش تحقیق آن به صورت توصیفی و کیفی انجام شده و مطالب تحقیق بر مبنای مطالعات اسنادی، روش کتابخانه ای، مرور متون، منابع و تحلیل آن ها انجام شده. ﻣﺮور ﻣﻘﺎﻻت، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮﻓﻖ در داﺧﻞ و ﺧﺎرج از ایران ﻧﺸﺎن می دهد ﮐﻪ ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﻌﻤﺎری و ﻓﺮم، ﺗﻮﺟﻪ، ﺣﺮﮐﺖ و ﺳﯿﺮﮐﻮﻻﺳﯿﻮن، اﯾﺠﺎد ارﺗﺒﺎط درون و ﺑﺮون، ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ تأثیرگذار در ﻃﺮاﺣﯽ ﻓﻀﺎﻫﺎی نفوذپذیر کمک کرده و ﺑﺎﻋﺚ ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ، ﺧﻼﻗﯿﺖ و افزایش ﺗﻌﺎﻣﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﻦ افراد، در مراکز فرهنگی هنری ﻣﯽﺷﻮد، علاوه بر این در مراکز فرهنگی موقعیت های بسیاری جهت تعاملات اجتماعی وجود دارد.
Bridging Language and Well-being: Exploring the Potentials of Integrating Positive Psychology Content into English Language Teaching(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Positive Language Education (PLE) has emerged as a significant area of focus within foreign language education, emphasizing the incorporation of well-being and positive psychological principles into the language learning process to foster a more holistic and supportive educational environment. Despite the growing scholarly interest in this approach, the application of Positive Psychology (PP) themes within language curricula, particularly in non-Western educational contexts, remains underexplored. In this qualitative study, the researchers explored the potential benefits of embedding PP content within a General English course. Drawing on established well-being themes from the literature—such as gratitude, resilience, emotion regulation, altruism, creativity, and life’s meaning—the researchers designed and implemented a series of activities and materials incorporating multimodal resources, including texts, audio recordings, and video clips across diverse genres (e.g., fiction and non-fiction). The study was conducted with a cohort of 85 Iranian female undergraduate students enrolled in a General English course at a state university in Tehran., Iran Data were collected over the course of a semester through a combination of methods: classroom observations, analysis of student-generated materials, and in-depth semi-structured interviews with a selected number of participants. Thematic analysis of the collected data revealed that the integration of well-being themes and activities fostered the development of both linguistic and non-linguistic competencies, including enhanced positive self-expression, introspective self-reflection, well-being literacy, and the cultivation of a foreign language growth mindset. The findings highlight the multidimensional benefits of integrating PP principles into foreign language education.
قواعد استنباط مراحل تربیت اخلاقی با ملاک ترتیب منطقی از نگاه علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
استنباط مراحل تربیت اخلاقی از متون دینی یکی از بخش های مهم تربیت اخلاقی در معارف اسلامی به شمار می آید و نیازمند قواعد و ضوابط خاص خود است. از طرفی نیز ملاک ترتیب منطقی، یکی از ملاکات در تدوین و استنباط مراحل تربیت اخلاقی شمرده می شود. حال سؤال این است که برای استنباط مراحل تربیت اخلاقی با ملاک ترتیب منطقی از دیدگاه علامه مصباح یزدی، به عنوان یک نظریه پرداز عرصه اخلاق، چه قواعدی وجود دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای درصدد پاسخ به سؤال یادشده برآمده است و پس از تتبع لازم در آثار علامه مصباح یزدی و بهره گیری از استدلال های عقلی، این نتیجه حاصل شد که قواعد استنباط مراحل تربیت اخلاقی با ملاک ترتیب منطقی عبارت اند از: 1. ترتّب منطقی انجام رفتار ارزشی بر رفع موانع؛ 2. ترتیب منطقی بین بینش ها، گرایش ها و کنش ها؛ 3. ترتّب منطقی ارزشمندی افعال اخلاقی بر ایمان؛ 4. ترتّب منطقی تربیت روح بر تربیت جسم؛ 5. ترتّب منطقی خودسازی بر خودشناسی.