گفتمان حقوق اسلامی معاصر

گفتمان حقوق اسلامی معاصر

گفتمان حقوق اسلامی معاصر سال 2 بهار و تابستان 1403 شماره 3

مقالات

۱.

جایگاه اصل تناظر در آیین دادرسی مدنی و فقه اسلامی

کلیدواژه‌ها: اصل تناظر دادرسی عادلانه ترافعی بودن محکوم کردن غایب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
تساوی اصحاب دعوا در محضر قاضی از مراحل اولیه دادخواست تا انتهای دادرسی تحت عنوان اصل تناظر یاد شده است که به عنوان اصلی اساسی در برخی قوانین ملت ها مذکور شده است. این اصل چنین ابراز می دارد که هیچ تصمیمی در دادگاه نباید صورت بگیرد جز آنکه طرفین دعوا نسبت به آن آگاهی یابند همچنین هر یک از طرفین دعوا باید نسبت به دادخواستی که بر علیه او نگارش شده است پیش از حضور در دادگاه اطلاع یابد. در قانون مدنی ایران اگرچه این اصل به صراحت ذکر نشده است اما از برخی مواد قانون آیین دادرسی مدنی می توان این اصل را استشمام نمود. بررسی صبغه این اصل در قانون آیین دادرسی مدنی، و کنکاش پیشینه آن در قرآن کریم، سیره معصومان و فقه اهل بیت می تواند راهگشایی برای درک بهتر این اصل و عمق نفوذ آن در دادرسی عادلانه آیین دارسی مدنی باشد.
۲.

اندیشه های جرم شناختی مقام معظم رهبری

کلیدواژه‌ها: عوامل فردی جرم عوامل اجتماعی جرم انحراف گناه فساد مقام معظم رهبری اندیشه های جرم شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
جرم و انحراف از پدیده های همزاد یا پدیدایی بشر و زندگی اجتماعی انسان است که موضوع مطالعه اندیشمندان علوم مختلف بوده است. در آموزه های دینی نیز به عوامل و راه های مواجهه مؤثر با آن توجه شده است. متفکران مسلمان نیز بر اساس برداشت خود از آموزه های دینی و تجربه زیست اجتماعی خویش در این باب سخن گفته اند. مقام معظم رهبری در جایگاه یک اندیشمند دینی که سالیان متمادی مناصب مختلف اجرایی و رهبری امت اسلامی را بر عهده داشته و دارد، دراین باره اظهارنظر کرده اند. موضوع مقاله حاضر، بررسی اندیشه های جرم شناختی مقام معظم رهبری است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و جمع آوری داده ها از نوع کتابخانه ای و مراجعه به سایت معظمٌ له بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ایشان عوامل فردی جرم و انحراف را کسب و لقمه حرام، نداشتن تخلق به عدالت، بزرگ دانستن جرایم کوچک و کوچک شمردن جرایم بزرگ، احساسی و شعاری بودن و نداشتن عمق معرفت دینی، شهوت و دنیاطلبی، بدبینی ناشی از نداشتن اطمینان و نبود اعتماد به نظام، لجاجت، لغزش تدریجی و گام به گام، نبود یا ضعف خودکنترلی، قطع ارتباط باخدا و عُجب و غرور می دانند. از نظر ایشان تشویق جرم و مجرم، غفلت از خانواده، اختلاط زن و مرد در اجتماع و محیط کار، انحراف فرهنگی، نبود شناخت تغییرات فرهنگی، مهندسی نشدن صحیح فرهنگی، تجمل گرایی و مدگرایی در زنان و جامعه، حکمرانی نادرست و زیرشاخه های آن، بیکاری و فقر، سوءاستفاده از ثروت و قدرت، تبعیض، فاصله طبقاتی ناشی از رانت، تبلیغات مسموم و شایعه در رسانه ها و تضعیف پلیس از جمله عوامل مهم اجتماعی جرم و انحراف هستند.
۳.

امکان سنجی جایگزینی اهدای عضو بدل از مجازات سلب حیات یا قطع عضو

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اهدای عضو قصاص اعدام مجازات سالب حیات قطع عضو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
یکی از موضوعاتی که درباره محکومان به مجازات سلب حیات مطرح می شود، اجرای مجازات قصاص یا اعدام از طریق جایگزینی آن به اهدا و انتقال عضو است. در این شیوه با جداسازی اعضای قابل اهدا یا انتقال فرد محکوم، به زندگی او پایان داده می شود. قطع عضو یک انسان زنده به منظور پیوند به بدن انسان دیگر، دارای سه فرض است که در دو فرض آن تزاحم بین اضرار به نفس و نجات جان بیمار تصور می شود؛ زیرا عضوی که از اعضای بدن انسان زنده برای پیوند به دیگری برداشته می شود یا از اعضای حیاتی انسان است که اهدای آن موجب مرگ اهداکننده می شود، یا از اعضای غیرحیاتی است و با اهدای آن اهداکننده نمی میرد؛ ولی در روند و ادامه زندگی با مشکلاتی روبرو می شود؛ ازاین رو تعیین ماهیت انتقال اهدا یا فروش، داوطلبانه بودن، شرط جایگزینی آن بدل از مجازات سالب حیات، سازوکارهای نظارتی و چگونگی مقابله با نقض موارد یادشده مورد بحث قرار گرفته اند. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. این پژوهش نشان می دهد فرایند جایگزینی مجازات های سلب کننده حیات از طریق اهدا یا فروش عضو با مشکلات عدیده ای روبرو است و بر اساس ماده ۴۰ آیین نامه شیوه اجرای احکام حدود، سلب حیات .... مصوب 1398، مقامات محترم قضایی اگر به هر دلیلی بخواهند به غیر از روش های مذکور در آیین نامه به اجرای مجازات سالب حیات حکم کنند، در دایره طرق خاصی که در تراث فقهی وجود دارد باید رأی صادر نمایند؛ زیرا قصاص نفس یا اعدام باید به شیوه های متعارف اجرا گردد. درنتیجه تعیین شیوه مجازات سالب حیات به طریقی که امکان اجابت درخواست محکومان در اهدای عضو فراهم گردد (مانند عمل جراحی انتقال عضو) در شرایط فعلی مجوز قانونی صریحی ندارد و به لحاظ شرعی نیز اختلاف دیدگاه وجود دارد.
۴.

تحلیل فقهی حقوقی مالکیت احیاءکننده نسبت به عرصه زمین های موات در دوران غیبت

کلیدواژه‌ها: عرصه اراضی موات روایات اثباتی روایات استمراری روایات جواز تصرف روایات مالکیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
در مورد مالکیت احیاءکننده نسبت به عرصه زمین های موات، دو نظریه فقهی وجود دارد : نظریه اول آن است که رابطه مالکانه امام (ع) در دوران حضور و غیبت، نسبت به عرصه زمین های موات باقى و احیاءکننده از دیگران سزاوارتر به تصرف در آن است. در آثار بعضی از فقهای متأخر قائل به حاکمیت جایگاه امامت، حاکمیت حکومت اسلامی جایگزین مالکیت امام (ع) شده و از بقای حاکمیت حکومت اسلامی نسبت به عرصه زمین های موات، حمایت قابل توجهی به عمل آمده است؛ نظریه دوم آن است که در دوران غیبت، رابطه مالکانه امام (ع) نسبت به زمین های موات قطع شده و احیاءکننده بعد از تکمیل عملیات احیاء، مالک عرصه و اعیانیِ احداثی محسوب می شود. این مقاله، به روش  تحلیل فقهی استدلالی، همراه با تبیین ابعاد متناظر حقوقی، با بررسی دلائل اقامه شده از سوی قائلین به دو نظریه، به این نتیجه دست یافته است که به مقتضاى مدلول روایات اثباتی و استمراری، احیای زمین هاى موات در دوران غیبت، موجب قطع رابطه مالکانه امام (ع) و یا حکومت اسلامی با زمینِ موات نشده و احیاءکننده نسبت به دیگران سزاوارتر به تصرف بوده و مالک اعیانی احداثی محسوب مى شود. به اجرادرآوردنِ نظریه فقهای مذهب، مبنی بر حفظ مالکیت عرصه اراضی موات از برای امام (ع) و یا اِعمال حاکمیت حکومت اسلامی، بدون تشکیل حکومت اسلامی و التزام به نظریه ولایت فقیه، میسر نخواهد شد.       
۵.

مبانی مسئولیت مدنی والدین در قبال اعمال زیانبار کودکان در نظام حقوقی ایران و مصر

کلیدواژه‌ها: مبانی مسئولیت مدنی اعمال زیانبار کودکان نظام حقوقی ایران و مصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
مبانی و مشروعیت مسؤلیت والدین در قبال اعمال زیانبار کودکان چندان هویدا نیست. حال آنکه براین مساله که استثنایی بر اصل مسؤلیت شخصی است آثار علمی و عملی متعددی مترتب می شود؛ در این میان این پرسش مطرح می باشد که با توجه به اصل شخصی بودن مسؤلیت مدنی که برپایه اصول حقوقی پذیرفته است، نسبت به اعمال زیانبار کودکان چه کسی یا اشخاصی مسؤول می باشند؛ والدین در این زمینه مسؤل خواهند یا اینکه آنها مسؤلیت ندارند. اگر پاسخ مثبت است، این مسؤلیت با چه اصول و مبانی توجیه می شود. نظام حقوقی ایران و مصر در این زمینه چه موضعی دارند. با توجه به این پرسش ها است که مبانی مسئولیت مدنی والدین در قبال اعمال زیان بار کودکان در دو نظام حقوقی ایران و مصر به عنوان یک واقعه حقوقی، نیازمند کاویدن تا مرحله پاسخی درخور است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای درصدد یافتن پاسخ به این پرسش است که به چه دلیل وتوجیه عقلی ومنطقی در برخی موارد، والدین باید خسارت وارد شده توسط کودک را جبران نمایند، بعد از بررسی ومطالعه در متون حقوقی، قوانین دوکشور ورویه های قضایی یافته ها نشان می دهد که براساس حکم قانون مدنی مصرو قانون مسئولیت مدنی ایران، والدین به دلیل تقصیر وکوتاهی شان در نگهداری ومراقبت از کودک وهمچنین کوتاهی در تربیت کودکان مسئول قلمداد شده اند.گرچند هردو قانون تقصیر را مبنا قرارداده؛ ولی نگاه هریک از دو قانون به تقصیر متفاوت است وهرکدام از زاویه ی خاصی به تقصیر والدین نگریسته اند.
۶.

ماهیت فقهی و حقوقی ترجمه در امور قضایی

کلیدواژه‌ها: ترجمه مترجم شهادت بر شهادت نظریه کارشناسی دادرسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : 0
    در فرآیند دادرسی اگر یکی از اطراف دعوا یا یکی از شهود به زبانی صحبت کند که قاضی آن را نداند یا سندی دلیل واقع شود که به زبان بیگانه باشد، مترجم ترجمه آن را به عهده می گیرد. بر این اساس مقاله حاضر درصدد است به این سوال اساسی پاسخ دهد، ماهیت فقهی و حقوقی ترجمه در امور قضایی چیست؟. در میان فقها چهار قول در رابطه با ماهیت ترجمه وجود دارد: 1- شهادت بر شهادت بودن ترجمه، 2- خبر بودن ترجمه 3- رجوع به کارشناس بودن ترجمه و 4- ولایت بودن ترجمه. با این حال در این پژوهش سه وجه  دیگر هم طرح و بررسی می شود. صرف نظر از شهرت قول اول در میان فقهای امامیه، اختیار هر یک از اقوال و وجوه آثار گوناگونی به دنبال دارد مانند شرط تعدد مترجمین، مرد بودن و عدالت ایشان. قانونگذار ایران نیز در طول زمان رویکرد دوگانه ای در این رابطه از خود نشان داده، گاهی شرایط شهادت را در آن معتبر دانسته و گاهی خیر . اما در آخرین رویکرد به نظر می رسد قول رجوع به کارشناس را ملاک قرار داده  است. مقاله حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی به رشته تحریر درآمده، پس از بررسی وجوه و اقوال در منابع معتبر شرعی، نهایتا قول سوم را در اولویت می داند.
۷.

ماهیت داوری در فقه امامیه و حنفی

کلیدواژه‌ها: ماهیت داوری روش های غیر قضایی حکمیّت فقه امامیه فقه حنفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
داوری به عنوان یکی از مهم ترین روش های حل اختلاف در خارج از دادگاه کاربرد زیادی در حل اختلافات دارد مهم ترین مرحله ای داوری، شناخت صحیح ماهیت داوری است زیرا بدون درک درست از ماهیت داوری نمی توان شرایط، آثار و کارکردهای داوری را به خوبی فهمید در خصوص ماهیت داوری اتفاق نظر وجود ندارد بلکه نظریه های مختلفی مطرح است لذا در این مقاله ماهیت داوری از منظر فقه امامیه و فقه حنفی با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد واکاوی قرارگرفته است داوری در فقه امامیه ماهیت قضایی دارد و حاکمیت دولت مافوق رضایت طرفین است، داوری تنها در حوزه قضایی یک کشور و بنا بر قوانین همان کشور اجرا و نظارت می گردد. این نظریه شرایط خوبی را برای دخالت دولت در امور داوری فراهم می کند درحالی که رکن اصلی داوری توافق طرفین اختلاف است به همین دلیل نظرات مختلفی دیگری در مورد ماهیت داوری در حقوق مطرح شده است.  یافته های این تحقیق بیانگر آن است که در فقه و حقوق در تمامی موارد نمی توان برای داوری ماهیت واحدی را تعریف کرد؛ زیرا در برخی موارد عدالت را شرط نموده است که نشان از ماهیت قضایی دارد اما در موارد دیگر شرطی را برای داور ذکر نمی کند که بیانگر این است که داوری ماهیت قضایی صرف ندارد بلکه ماهیت قضایی و قراردادی درهم تنیده شده است و احکام و آثار هر دو ماهیت بر داوری مترتب است ماهیت داوری بنا بر نظریه های ماهیت قضایی و قراردادی بسیط هستند اما در نظریه مختلط ماهیت داوری ترکیبی از دو ماهیت قراردادی و قضایی است.
۸.

اسباب تملک و کاربرد آن در حوزه آفرینش های فکری

کلیدواژه‌ها: اسباب تملک مال ملک حق آثار فکری مال مجهول المالک اموال عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : 0
یکی از مواد بسیار مهم قانون مدنی ایران، ماده 140 می باشد که به قلمرو تملّک و ملکیت شخص پرداخته است. قانون گذار در این ماده، موارد ذیل را از زمره اسباب تملّک دانسته است: تعهدات، احیای اراضی موات، حیازت، شفعه و ارث. احکام هر یک از مواد مذکور در قانون مدنی بیان شده است. یکی از موضوعات مهم و جدید در عصر حاضر، آفرینش های فکری و چگونگی مالکیت دارندگان آثار فکری و تطبیق اسباب مالکیت بر آن هاست. تحقیق حاضر به واکاوی و پژوهش در این موضوع پرداخته است. در این جستار، نخست واژگان مرتبط با موضوع اصلی نظیر مال، ملک و حق بررسی تطبیقی شده است تا موضوعات نوپدید در جایگاه خود قرار گیرد، سپس دیدگاه های فقیهان و حقوقدانان مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که اولاً با اثبات حق و ملک در مورد آثار فکری توسط برخی ادله مانند: سیره عقلا و قاعده تسلیط و ثانیاً با الغای خصوصیت در مورد بیع عین که پافشاری برخی فقیهان بزرگ در مورد اختصاص بیع به عین را در پی داشته و تعمیم آن به سایر موارد بیع، اعم از بیع منفعت و بیع حقوق با استفاده از صحیحه ابو برده بن رجا، بتوان به بیع آثار فکری نیز تسری داد. همچنین در مورد اعراض مالک از اموال خود، با توجه به روایت سکونی و با الغای خصوصیت از مورد روایت و تعمیم آن، حکم اعراض به سایر اموال از جمله آثار فکری، قابل تسری است.
۹.

جایگاه رفتار غیر مادی در استناد جنایت از منظر فقه امامیه وحقوق ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رفتار غیرمادی استناد جنایت مرتکب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
نوشتار پیش رو با روش توصیفی تحلیلی و متن محور به این پرسش پاسخ می دهد که هرگاه رفتار غیر مادی عامل انسانی، باعث ورود جنایت به حیات و سلامت  جسمانی و روانی اشخاص گردد، آیا جنایت ناشی از رفتار غیر مادی قابل استناد به مرتکب می باشد یا خیر؟ استناد جنایت به رفتاری مادی عامل انسانی مورد وفاق فقها و حقوق دانان است؛ ولی درمورد استناد جنایت به رفتار غیرمادی تردید واختلاف نظر وجود دارد. نتیجه حاصل در این پژوهش این است که در استناد جنایت بین رفتار مادی و غیرمادی تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا در هر دوحالت مسئولیت کیفری دائر مدار استناد است. درصورتی که قاضی با استعانت ازنظرکارشناس، علم به استناد جنایت به رفتار غیرمادی پیدا کند می تواند حکم به ضمان ومسئولیت کیفری مرتکب صادر نماید.
۱۰.

مسئولیت کیفری خودکشی از دیدگاه فقه امامیه، فقه حنفیه و حقوق کیفری ایران

کلیدواژه‌ها: خودکشی مسئولیت کیفری فقه اسلامی حقوق کیفری ایران حقوق کیفری افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
خودکشی عبارت از مرگی است که نتیجه ی مستقیم یا غیر مستقیم فعل یا ترک فعل قربانی باشد. برخلاف قتل، در خودکشی، بزهکار در ارتکاب بزه نقش دارد و در آن وحدت قاتل و مقتول مطرح است. آمارها نشان می دهد پدیده خودکشی با توجه به علل و عوامل مختلف، در سطح جامعه و جهان گسترش فراوان دارد. ازاین رو، برحسب ضرورت در علوم مختلف به این پدیده پرداخته اند. با این حال، در حقوق کیفری مورد غفلت قانون گذار و دکترین حقوق کیفری واقع شده است. این نوشتار به روش تحلیلی توصیفی و تطبیقی، برمبنای منابع معتبر فقه و حقوق اسلامی با نگاهی به قوانین کیفری ایران و افغانستان، در تلاش است ضمن تبیین مبانی حرمت خودکشی از منظر فقه اسلامی، به بررسی نقادانه قوانین کیفری بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد هرچند قسمت عمده ای از مصادیق خودکشی از منظر فقه اسلامی و حقوق کیفری ایران و افغانستان، فاقد مسئولیت کیفری است، در مسأله، صورت های متعددی از قبیل شرکت، اکراه، تسبیب و معاونت در خودکشی مطرح است که به باور مشهور فقها برپایه استناد نتیجه مجرمانه به رفتار ارتکابی، به میزان دخالتشان دارای مسئولیت کیفری (قصاص و دیه) بوده و قوانین کیفری برخی موارد از قبیل معاونت در خودکشی را مقتضی مجازات تعزیری دانسته است.
۱۱.

بررسی تطبیقی حقوق مالکیت فکری از منظر مذاهب فقهی

کلیدواژه‌ها: حقوق موضوعه مالکیت فکری مذاهب فقهی ف‍ق‍ه ت‍طب‍ی‍ق‍ی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
حقوق مالکیت فکری (حقوق معنوی)، اصطلاحی حقوقی به معنای حقوق شناخته شده برای پدیدآورنده هر گونه اثر فکری و غیرمادی اعم از اثر علمی و فرهنگی  است. پژوهش حاضر درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی به این سؤال اساسی پاسخ دهد که حقوق مالکیت فکری از منظر مذاهب فقهی چیست؟ نگارندگان موضوع را در دو بُعد فقه امامیه و فقه اهل سنت مورد بررسی قرار داده اند. در فقه امامیه برخی مخالف مالکیت فکری هستند اما بیشتر فقها موافق حقوق معنوی بوده به قواعدی همچون: قاعده لاضرر و لا ضرار؛ قاعده تسلیط ؛ عرف؛ عقل و بنای عقلا؛  قاعده حفظ نظام؛ حق سبق ؛ حق الناس تمسک جسته اند. فقهای اهل سنت نیز در این مساله دو دیدگاه متفاوت دارند. مخالفان برای استدلال خود، "قداست علم" و "پرهیز از کتمان علم" را بیان کرده اند که این دلایل ناتمام است. براین اساس بیشتر فقهای اهل سنت موافق هستند و بر این باورند که منافع ، مال به حساب می آید و مسأله مالکیت معنوی باید از بُعد مال بررسی شود تا ابعاد و زوایای آن روشن شود. هر یک از مذاهب اهل سنت مال را به گونه ای توصیف نموده و برای مال بودن ویژگی هایی را برشمرده اند. طبق قول فقه اهل سنت، مصالح مرسله اقتضا می کند، در حمایت از حقوق مالکیت فکری یک مصلحت عمومی وجود دارد که به همه جوامع انسانی برمی گردد و آن مصلحت ارزشهای فکری است که در شئون گوناگون زندگی دارای اثر می باشد
۱۲.

پیشگیری از تکرار جرم و بازپروری بزهکاران با تأکید بر اندیشه رهبر معظم انقلاب اسلامی

کلیدواژه‌ها: پیشگیری تکرار جرم بازپروری سخنان رهبری اصلاح و درمان بزهکار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
تکرار جرم به عنوان یکی از مظاهر حالت خطرناک، جوامع مختلف را به موضع گیری های متنوعی واداشته است. سنتی ترین پاسخ در قبال این پدیده ناخوشایند توسل به شدت کیفرهاست. نظر به اینکه بخشی از بزهکاران بعد از تحمل مجازات دوباره مرتکب جرم می شوند، برخورد صحیح و اصولی با آنها و جلوگیری از تکرار جرم، تأثیر به سزائی در تأمین بخش مهمی از امنیت جامعه دارد. طبیعی است که در صورت عدم برخورد صحیح با بزهکاران، نه تنها هدف اصلاح بزهکاران تأمین نمی شود، بلکه زمینه های تکرار جرم توسط آنها نیز مهیا خواهد شد. از سویی بازپروری یا اصلاح و درمان بزهکار از تاسیس هایی می باشد که در واکنش به جرم قابلیت استفاده دارد و می تواند نظام عدالت کیفری را در رسیدن به اهداف خود یاری کند که یکی از آنها پیشگیری از تکرار جرم است و از دگر سو بازخوانی سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران به عنوان کسی که جایگاه راهبردی در سپهر سیاست جنایی ایران دارد اهمیتی دو چندان دارد. از این رو در این پژوهش به پیشگیری از تکرار جرم و اصلاح بزهکاران با تأکید بر سخنان رهبری با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی در فیش های سخنان معظم له پرداخته شده است. برآیند حاصل از پژوهش این بوده است که سرعت، دقت و یکسان اجرایی عدالت در قالب کیفر و هنجارسازی فرهنگی و آگاهی بخشی در اقدامات نرم در پیشگیری از جرم تأثیر گذار است. همچنان که تشویق قانون مداران و اصلاح ذات البین و گذشت از بزهکاران در بازپروری بزهکاران نقش آفرین است.