فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
291 - 313
حوزههای تخصصی:
در قصه های کوتاه عیاری فارسی، زنان نقش و حضوری برجسته، زنده، محوری و اثرگذار دارند که به انحاء و اشکال گوناگون در این متون انعکاس یافته است. گفتمان عیاری در تاریخ ایران، همواره در تقابل با نظم مسلط موجود شکل گرفته و درپی حق طلبی، برابری خواهی، رفع خودکامگی، تبعیض و ستم بوده است. زنان عیار در قصه های عیاری، نماینده همین گفتمان اند و به نوعی خرده فرهنگ عیاری را در تقابل با نظام مردسرور ظالمانه و بی اخلاق نمایندگی می کنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. در ابتدا قصه های عیاری زنانه گردآوری، سپس شیوه چاره اندیشی های زنان دربرابر انواع ظلم و استبداد مردان، به ویژه در موضوع تبعیض جنسیتی، احصاء، تحلیل و تبیین شده اند. براساس یافته های پژوهش، بیشترین بسامد این چاره اندیشی ها به تحقیر، فریب دادن، مبدل پوشی، استفاده از داروی بیهوشی و فرار مخفیانه اختصاص دارد. غالب مکرهایی که زنان به کار می گیرند از نوع واکنشی هستند؛ یعنی در حکم پاسخ هایی ازسوی زنان هستند که دربرابر تنوع طلبی جنسی مردان، بی عدالتی ، نابرابری، ستم، زورگویی، خودکامگی، و اعمال قدرت جامعه مردسالار به کار گرفته می شوند. در این بافت است که زنان مجال «مردانگی» می یابند.
بررسی شخصیت پردازی زنان در آثار هارولد پینتر با تمرکز بر بازگشت به خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
435 - 449
حوزههای تخصصی:
هارولد پینتر، نمایش نامه نویس برنده جایزه نوبل، یکی از نویسندگان بنام معاصر جهان است. نقش زنان در آثار او همواره در میان منتقدان مورد بحث بوده است. بسیاری از آثار او پرسوناژ زن ندارند و در مابقی آثاری که پرسوناژ زن دارند، این شخصیت ها کارکردهای جنسیتی پربحثی را از خود به نمایش می گذارند و گاه در کلیشه های رایج از این شخصیت ها می گنجند. در این پژوهش، تلاش می شود بازنمایی شخصیت های زن در آثار او، و به ویژه نمایش نامه چالش برانگیز بازگشت به خانه بررسی شود. بسیاری از منتقدان این متن را به منزله متنی فمنیستی و بسیاری دیگر متنی ضدزن خوانده اند. این پژوهش ابتدا با بررسی این نظریات تلاش می کند نشان بدهد چطور هر دو دیدگاه در این اثر قابل جست وجوست و چگونه پینتر با استفاده از تمهیدهای خاص کلامی و نمایشی اش، در بازگشت به خانه ، از ساخت پدرسالار خانواده، و به تبع آن جامعه، مرکززدایی می کند.
بازخوانی نحوه بروز زنانگی در معماری دوره تیموری با تمرکز بر مؤلفه های بصری (نمونه موردی؛ مسجد گوهرشاد مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
459 - 479
حوزههای تخصصی:
زنان، به گواهی تاریخ، هرگاه فرصت یافته اند شایستگی های خویش را در حوزه های فرهنگی، هنری و معماری به نمایش گذاشته اند. زنانِ بانی، به ویژه در دوره تیموری، در ایجاد و گسترش تزئینات و موتیف های مرتبط با مفاهیم زنانه نقش پررنگی داشته اند. هدف اصلی این پژوهش بازنمایی و خوانشی از معماری ایرانی اسلامی براساس مؤلفه های بصری جنسیت و با محوریت زنانگی در معماری است. بنابراین، به منظور نزدیک شدن به اهداف پژوهش، ابتدا مرور مفاهیم مرتبط با موضوع جنسیت در روندِ تاریخی آن مورد نیاز بود که در ادامه سنجه های جنسیت و زنانگی در نمونه موردی انتخابی استخراج شده و مورد بررسی قرار گرفته است. شایان ذکر است که در راستای تعیین هویت جنسیتیِ شاخص های بصری، گریزی به حوزه های فلسفی، روان شناسی تکاملی، روان کاوی، مستندات و شواهد تاریخی و پژوهش های متأخرتر در مورد جنسیت اشیا و محصولات صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در مسجد گوهرشاد از دلالت های بصریِ مرتبط با مفاهیم مردانه به نفع زنانگی کاسته شده است که یکی از دلایل مهم این موضوع می تواند حضور پررنگ زنان در عرصه سیاست و معماری باشد که سرآمد آن ها «گوهرشادآغا» بود.
مقایسۀ دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسۀ آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
327 - 351
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مقایسه دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسه آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی می پردازد. مقایسه نحوه فریب و وسوسه دو پیامبر یادشده توسط همسرانشان در منابع دست اول، یعنی عدم صبر بر حرمت تناول میوه ممنوعه توسط حوا و نیز عدم صبر بر ابتلائات الهی توسط رحمه و بازتاب آن در هنرهای تجسمی دو فرهنگ مسیحی و اسلامی از اهداف این پژوهش است. این مطالعه، تطبیقی است و گردآوری داده ها با کاوش در اسناد و آثار کتابخانه ای و گنجینه های هنری صورت گرفته است. گرچه در متن قرآن کریم، نه تنها تقصیر وسوسه آدم و ایوب به گردن همسرانشان نیست، بلکه تعابیر بسیار روشنی وجود دارد که به صراحت تمام این اتهام را رد می نماید اما از سویی دیگر، برخی از داستان های عهدینی در داستان حوا و همسر ایوب بعضا در منابع حدیثی و تفسیری اسلامی نیز دیده می شوند. اما مساله بازنمایی وسوسه آدم توسط حوا و شماتت ایوب توسط همسرش رحمه در هنر مسیحی به وضوح و با بسامد قابل توجهی مشهود است ولی در نقاشی های اسلامی مساله اینگونه نیست؛ در باب وسوسه آدم از سوی حوا و پیامدهای آن مانند اخراج شان از بهشت، نقاشی های اسلامی صراحت کمتری در مقصر دانستن حوا دارند و بعضا شانیت برابری با آدم به او بخشیده اند و در نگاره های مربوط به داستان ایوب نیز اثری حاکی از وسوسه این پیامبر از سوی زنش و یا شماتت شدن از سوی او یافت نشد.
عملکرد نمایندگان زن در مجلس شورای اسلامی دوره سوم و چهارم (1367 تا 1375)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
133 - 149
حوزههای تخصصی:
مجلس شورای اسلامی به موجب قانون اساسی یکی از نهادهای مهم مردم سالار است و از منظر قانون گذاری و میزان اختیارات آن صحنه رقابت نیروهای سیاسی و اجتماعی است. انتخابات در این دوره ها در موقعیت متفاوتی برگزار شد. با رحلت بنیان گذار جمهوری اسلامی، پایان جنگ تحمیلی و شروع دولت سازندگی فضای سیاسی کشور تغییر کرد. در رقابت بین نیروهای موسوم به خط امام(ره) یا مکتبی دو جریان سیاسی اصول گرا (راست) اصلاح طلب (چپ) شکل گرفت. آن ها برای کسب اکثر کرسی های پارلمان به رقابت پرداختند. در این دوره ها، تعداد داوطلبان و نمایندگان زن نسبت به دوره های پیشین بیشتر شد. زنان نماینده براساس سیاست های کلی نظام با تصویب قوانینی برای حفظ تحکیم خانواده و احیای حقوق مادی و معنوی، زمینه های مشارکت بیشتر در عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را فراهم کردند. این مقاله در پی آن است با رویکرد توصیفی تحلیلی به نقش و عملکرد زنان نماینده در این دوره ها بپردازد و فرضیه پژوهش این است: نمایندگان زن در این دوره ها با عنایت به آموزه های اسلامی و اسناد بالادستی و درک جایگاه زن با تصویب قوانینی به پیشرفت موقعیت زنان در جامعه ایران کمک کردند.
مطالعه تطبیقی شرایط ازدواج در دین زردشتی و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
395 - 410
حوزههای تخصصی:
ازدواج پایه اصلی نهاد خانواده است و برای آن در هر دو دین زردشتی و اسلام شرایطی تعریف شده که تحقق ازدواج منوط به احراز آن هاست. مطالعه تطبیقی شرایط ازدواج از منظر دو دین زردشتی و اسلام نشان می دهد که وجوه اشتراک و افتراق گوناگونی درباره این موضوع بین دو دین وجود دارد و تحلیل و ارزیابی آن ها می تواند به روشن شدن بیشتر ابعاد میراث و سنن مشترک این ادیان بینجامد. روند پژوهش بدین گونه است که ابتدا شرایط ازدواج از منظر دین زردشتی بررسی و تحلیل شده، سپس به همان موضوع از دیدگاه اسلام پرداخته شده است. بررسی های انجام یافته نشان می دهد که اگرچه در برخی موارد اختلافاتی همچون اهداف متفاوت برای ازدواج و انواع آن وجود دارد، اشتراکات بین آن ها، که شامل شرایط ازدواج (سن ازدواج، رضایت سالار، رضایت دختر و پسر و هم کفوی) و عقد (ایجاب و قبول، شرایط عاقد، حضور شاهد و مهریه) است، به مراتب چشمگیرتر از اختلافات دو دیانت است.
گونه شناسی نمایش نامه ی خانه ی عروسک اثر هنریک ایبسن از منظر فمنیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۴
39-54
حوزههای تخصصی:
نمایش نامه ی خانه ی عروسک اثر هنریک ایبسن (1906-1828) بُرشی از یک زندگی خانوادگیِ خانواده ای خرده بورژوا در قرن نوزدهم است که به زعم خود نویسنده تلاشی است برای نشان دادن یک موقعیت انسانی (ماریسو،1970: 243). این نمایشنامه که نخستین بار در سال 1879 در کپنهاگ منتشر شد و به زعم توریل موی نخستین نمایش نامه ی مدرن ایبسن به شمار می آید بلافاصله مورد توجه بسیاری از منتقدین و متفکرین زمان خودش قرار گرفت (موی، 2006: 225) بسیاری از این منتقدین بلافاصله نمایش نامه را در گونه ی تراژدی قرار دادند. هرچند بعدها کسانی دیگر نظر دیگری درباره ی گونه ی این اثر ارایه کردند و در تراژدی بودن آن تردید کرده اند (اشتاینر، 1380: 27) اما برای نخستین بار در این مقاله است که گونه ی این نمایشنامه کمدی نامیده می شود. این مقاله سعی نموده است تا با بهره بردن از همبسته ای از نظریه ی نقد فمنیستی و نظریه ی دریافت بر این ادعای خویش صحه بگذارد و نشان دهد چگونه کاربرد نظریه ی فمنیستی در خوانش یک متن نمایشی می تواند گونه شناسی رایج در نظریه و نقد ادبی را که ساخته ی نگاه مردانه است دگرگون و گونه شناسی جایگزینی ارایه کند.
دسترسی زنان به فضاهای شهری (مطالعه موردی: زنان شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
461 - 470
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرها در دوران معاصر، همراه با پیچیدگی های خاص خود از یک سو و طرح موضوع فضاها یا قلمروهای عمومی، امکان و کیفیت حضور و بهره برداری از این فضاهای شهری از سوی دیگر، سبب شد تا موضوع زنان و شهر در ادبیات جامعه شناسی شهری وارد شود. این پژوهش سعی در واکاوی تجربه و درک زنان از حضور در و دسترسی به فضاهای شهری طراحی شده در شهر ایلام دارد. بدین منظور و با استفاده از روش کیفی با 15 زن ایلامی مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام و دیدگاه زنان در خصوص دسترسی به فضاهای شهری بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که بدن زنانه یکی از عوامل مهم ایجاد محدودیت است. ترس از تعرض و تجاوز، زنان را از فضاهای شهری دور نگه می دارد. طراحیِ محیطیِ شهر که برای زنان دارای فرزند و زنان خانه دار و همین طور فیزیولوژی خاص زنان جایی در نظر نگرفته است، در دسترسی نداشتن زنان به این فضاها نقش مهمی دارد. از طرف دیگر، باید به مؤلفه های فرهنگی و اجتماعی حاکم بر شهر اشاره کرد که حضور زنان را به شرایطی منوط می داند که این شرایط برساخته اجتماع است و عموماً فضاها را به تملک مردان درمی آورد یا به نوعی زنان را برای حضور در فضاها به همسران و کودکان خود وابسته می کند.
بازنمایی زنانگی در سریال های شبکه محلی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
209 - 229
حوزههای تخصصی:
زنانگی، به مانند مردانگی، پدیده ای فرهنگی و تاریخی است که در جوامع مختلف به طرق گوناگون برساخت و معنا می شود. در پژوهش حاضر، «زنانگی» در سه مجموعه از سریال های شبکه محلی مرکز ایلام بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی تحقیق این است که مشخص شود سریال های شبکه محلی استان چه تصویری از زنانگی را نشان می دهند. برای این منظور، تلفیقی از چارچوب مفهومی گافمن، بوردیو و رویکردهای فمنیستی در حوزه رسانه استفاده شده است. روش تحقیق حاضر تحلیل محتوای کیفی از نوع تلفیقی است. برای کشف مفاهیم و مقولات آشکار و پنهان متن از تکنیک کدگذاری استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه به صورت هدفمند، سه مجموعه از سریال های پرمخاطب سیمای ایلام انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این سریال ها با بازنماییِ شکل خاصی از زنانگی به منزله زنانگی هژمونیک، بر پذیرش و تقویت آن تأکید می کنند و در برابرِ بازنمایی زنانگی متکثرِ دیگری که در جامعه حضور دارند یا مقاومت کرده است یا از آن به مثابه زنانگی نابهنجار، نامتعارف و حاشیه ای یاد می کند.
نگرش جامعه شناختی بر تأثیر فرهنگ مدرن از منظر جنسیتی بر تحولات خانواده در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
183 - 198
حوزههای تخصصی:
تحول خانواده در جهان معاصر از مباحث کانونی جامعه شناسی خانواده طی دهه های اخیر است. تأثیر مدرنیته، به خصوص از بُعد فرهنگی آن، بر تحولات خانواده در غرب، که به شکل گیری و تکوین خانواده مدرن و پست مدرن منجر گردیده است، موضوع تتبعات نظری و پژوهش های تجربی فراوانی بوده است. این مقاله در پی آن است که این موضوع را در جامعه ایران از منظر کنشگران اجتماعی، به ویژه از دیدگاه جنسیتی، بررسی و مهم ترین عوامل مؤثر بر این تحولات را شناسایی کرده و پیامدهای تأثیرات ناشی از آن را تحلیل نماید. این پژوهش به روش کیفی با نمونه های گزینشی و محدود در سطح شهر تهران انجام شده و جمع آوری داده ها با مصاحبه های عمیق صورت گرفته است. تحلیل یافته ها نشان می دهد، به لحاظ جنسیتی، تفاوت های درخور ملاحظه ای بین زنان و مردان در تعریف ویژگی های خانواده سنتی و مدرن، روایت آنان از دگرگونی ساختار و روابط خانوادگی در جریان تحول خانواده، نحوه مواجهه و میزان پذیرش این تغییرات، و شکل گیری گفتمان های مختلف در این زمینه وجود دارد.
تحلیل روان کاوانه شخصیت های فیلم درباره الی (۱۳۸۷) براساس دیالکتیک خدایگان و بنده از هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
315 - 333
حوزههای تخصصی:
دیالکتیک خدایگان و بنده توسط ژک لکان با الهام از نظریات هگل وارد روان کاوی شده است. بر این اساس، مسئله مورد پژوهش در این مقاله، تحلیل روابط میان زوج های چهارگانه زن و مرد در فیلم درباره الی (1387) ساخته اصغر فرهادی، فیلم ساز ایرانی، است. روش جمع آوری اطلاعات براساس مشاهده فیلم بوده که محتوای آن به روش تفسیری و با رویکرد روان کاوانه تجزیه و تحلیل شده و در آن از روش های مکتب فروید استفاده شده است. شکل اول، رابطه بین شخصیت های سپیده و امیر است که در آن زن و مرد همچنان بر سر قدرت در حال نبردند. شکل دوم، رابطه میان شخصیت های نازی و منوچهر است که زن بنده و مرد خدایگان است. شکل سوم در رابطه بین شخصیت های شهره و پیمان برقرار است که زن در عین پذیرش خدایگانی مرد، تظاهر می کند که خودش خدایگان است. شکل آخر در رابطه بین شخصیت های الی و احمد است که دو طرف رابطه تمایل دارند که بنده باشند. نتیجه حاصل از این مقاله چنین است که در جامعه مردسالار ایرانی، روابط میان زوج های زن و مرد به صورت دیالکتیک خدایگان و بنده در قالب سازوکارهای دفاع روانی شخصیت ها در فیلم اصغر فرهادی بازنمایی شده است.
موقعیت اجتماعی و فرهنگی زن در تمدن عیلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: بینش مذهبی انسان ابتدایی نمی توانست جز در «اصل مادینه هستی» قدرت های برتر آسمانی و زمینی را تجسم عینی بخشیده و بدان اقتدا کند. هر یک از جوامع کهن بر گرد نماد یا نمادهایی از اصل مادینه ی هستی که منشاء و مبنای بزرگ مادر اولیه است حلقه می زدند و آن را می پرستیدند. اندیشه ی مذهبی انسان باستانی در تحولات بعدی سرانجام به مرحله ای انجامید که در آن مرحله پرستش خدایان متعدد با صورت ها و اندام های انسانی پذیرفته شد. تاریخ ایران شاهد درخشش جایگاه زن در برهه های مختلف بوده است. زنان در ادوار مختلف نگهبان آتش، مخترع و سازنده ی ظروف سفالین، یابندگان نباتات، آزمایش کننده ی کشت و زرع، اداره کننده ی قبیله و در عین حال سلسله زنان زنجیر اتصال خانواده بوده است. آن ها با ساختن سفال به علم شیمی، هنگام رشتن و نخ تابی به علم فیزیک و از راه نساجی به علم مکانیک آشنا شدند. پژوهش در خصوص مقام و جایگاه زن در تمدن عیلام از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا ایرانی ها بخش عمده ای از فرهنگ و تمدن خود را از عیلام گرفته اند. مضافاً به این که «اصل مادینه هستی» در مرکز اندیشه ی مذهبی عیلامیان قرار داشته و خدایان مادینه در جرگه خدایان اصلی بوده اند. در تفکر حقوقی عیلامی، زن جایگاه انسانی و به حق خود را داشته و هرگز به نام «فرودست» در مقام خواهان یا خوانده دعاوی ظاهر نشده است. علاوه بر آن، کلیه آراء حقوقی نیز به نام خدایانی ظاهر شده که در غالب موارد جنسیت زن داشته اند. در جامعه ی عیلام شهادت زنان مانند مردان مورد قبول بوده و نام زنان در همه گزارش های قضایی به عنوان شهود به چشم می خورد. زن در زمان عیلامی ها اهمیت زیادی پیدا می کند تا جایی که شیروکدوه یکی از پادشاهان سلسله اپارتی (اپرتی) مادر خود را به عنوان سوکال شوش منصوب می کند.
سنت نوشتاری زنان: مطالعه موردیِ دو نسل از نویسندگان زن ایرانی (سیمین دانشور و زویا پیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
45 - 60
حوزههای تخصصی:
این مقاله، که برگرفته از یک پروژه پژوهشی است، نقطه عزیمت مطالعه خود را مبانی نقد ادبی زن محور آنگلو امریکایی یا به عبارتی دیگر «نقد وضعی زنان» قرار داده است. مقاله درصدد است این پرسش را پاسخ گوید که بر مبنای طبقه بندی منتقد امریکایی، الین شوالتر، در ایران سنت نوشتاری زنان چگونه می تواند تفسیر شود؟ در این زمینه، رمان های دو نویسنده زن ایرانی (سیمین دانشور و زویا پیرزاد) را از دو نسل می کاویم. در این راه، از روش نقد ادبی تفسیری، به لحاظ هماهنگی با اصول نظری این پژوهش، یاری جسته ایم. از همه مقدمات و لوازم تا بدان جا رسیدیم که سنت نوشتاری زنانه، بر اساس آن تعریفی که الین شوالتر از آن داشته، در ایران نیز با نوسان های خاص خویش، پس از گذر از دوران تقلید، رهسپار عبور از سنت فمنیستی به سمت نوشتاری مؤنث است. مدعای این تفسیر، رمان چراغ ها را من خاموش می کنم از زویا پیرزاد است، اگرچه آن نیز، خود، به مثابه سمبلی از سنت نوشتاری مؤنث، بینامتن، و چه بسا سرآغازی است برای نسل های بعد و نویسندگان دیگر تا در ارتباط متقابل با این متون، خلاقیت ها و سبک های نوینی را در سنت نوشتاری زنانه در ایران بشارت دهند.
نقد اجتماعی و فرهنگی دیدگاه های آل احمد و منفلوطی در ارتباط با مسائل زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
269 - 293
حوزههای تخصصی:
امروزه، مسائل و معضلات مربوط به زنان، به دلیل جایگاه ویژه و محوری ایشان در خانواده و پرورش نسل های آینده، به یکی از دغدغه های اصلی اندیشمندان و روشن فکران مبدل شده است. جلال آل احمد (1302 1348) و مصطفی لطفی منفلوطی (1876 1924)، دو تن از مصلحان اجتماعی و نویسندگان معاصر در عرصه ادبیات فارسی و عربی، نیز هریک به مثابه شرایط جامعه خویش و دیدگاه ویژه ای که به مسائل اجتماعی و فرهنگی داشته اند، به طرح مسئله زنان پرداخته و ابعاد گوناگون آن را به نقد و نظر نشسته اند. نوشتار حاضر که با روش توصیفی تحلیلی به مقایسه آثار این دو نویسنده پرداخته، حاکی از وجود مشابهت های بسیاری در نحوه نگرش ایشان به مسائل زنان است که در شش محور کلی غرب زدگی، آزادی، نابرابری های اجتماعی، حجاب، ازدواج و علم آموزی قابل بررسی بوده و در عین شباهت در مفاهیم، به فراخور شرایط، در سبک های نوشتاری تقریباً متمایزی ارائه شده است.
تحلیل نشانه شناسی بدن در تبلیغات تجاری (مطالعه موردی: شبکه ماهواره ای جم تی وی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
647 - 679
حوزههای تخصصی:
تبلیغات یکی از عناصر جدایی ناپذیر زندگی انسان امروزی است. در این میان، رسانه به منزله ابزاری برای معرفی محصولات از اهمیت ویژه برخوردار است. هدف اصلی این مقاله بررسی جایگاه بدن در گفتمان رسانه (تبلیغات بازرگانی شبکه جِم) است. بدین منظور، با استفاده از دیدگاه فیسک و بارت در سه سطح واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، آگهی های بازرگانی تحلیل و ارزیابی شده است. تحقیق حاضر با رویکردی کیفی صورت گرفته و جامعه هدف آن آگهی های پخش شده از شبکه جِم تی وی در سال 1396 1397 بوده است که به روش نمونه گیری هدفمند و غیرتصادفی جهت تحلیل نشانه شناختی انتخاب شدند. پس از جمع آوری تبلیغات، 33 پیام بازرگانی مورد مطالعه عمیق قرار گرفت. مبنای نظری بحث، آرای برخی از صاحب نظران جامعه شناسی بدن است. نتایج نشان می دهد دو گفتمان «جنسی» و «جنسیتی» در حوزه بدن زن در تبلیغات وجود دارد. البته «گفتمان جنسی» در تبلیغات شبکه جِم غالب است و بدن، خصوصاً بدن زن، به عنوان تنها موجودی که جنسیت و سکسوالیته دارد به منزله ابزاری در خدمت سرمایه داری درآمده است.
دگردیسی عکاسی مد در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
507 - 528
حوزههای تخصصی:
روند جهانی عکاسی مد برای تبلیغ مد اسلامی، جریان نوظهور عکاسی مد مادستی [1] را برگزیده است؛ جریانی که زادگاهش در خارج از مرزهای کشورهای مسلمان بوده، اما برای آشتی میان مد و عکاسی با عقاید مذهبی در سرزمین های اسلامی اهمیت وافری یافته است.در این پژوهش، به بررسی آثار خلق شده در حوزه عکاسی مد پوشاک اسلامی در نشریات (چاپی و آنلاین) ایرانی و مقایسه آن ها با آثار تولید شده در جهان در حوزه عکاسی مد مادستی پرداخته شده است و سپس برای درک ویژگی ها و تمایزهای میان این دو، برمبنای پیشینه فرهنگی و مذهبی و تاریخی، از منابع مکتوب استفاده شده است.و در آخر، بررسی تصاویر مد اسلامی نشان می دهد که برمبنای تقابل دائمی تابوهای فرهنگی مذهبی و نیازهای روانی جامعه، نوع متفاوتی از عکاسی مد در ایران پدید آمده است. این دگردیسی عکاسی مد در ایران، حاصل محدودیت های تصویری زن از یک سو و ناشناخته ماندن عکاسی مد مادستی به منزله گرایش متناسب با فرهنگ جامعه مسلمان از سوی دیگر است.
بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته از منظر نشانه شناسی اجتماعی تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
65 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه نحوه بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته براساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر است. خودآموختگان هنرمندانی تعلیم ندیده، فاقد آموزش رسمی و آکادمیک اند که به صورت خودجوش شروع به تولید آثار هنری می کنند. تجزیه وتحلیل این آثار با استفاده از دستور زبان بصری کرس و ون لیون در خوانش نشانه شناسی اجتماعی به رفع ابهام از تصاویر به عنوان سرگرمی صرف کمک و ایدئولوژی پنهان نقاشی ها را آشکار می کند. در این زمینه، 32 اثر نقاشی از 9 هنرمند خودآموخته، که در آن ها تصویر زن و مرد بازنمایی شده، انتخاب و تحلیل و بررسی شد. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و برمبنای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که آثار نقاش خودآموخته زن و مرد بیانگر تقسیم بندی جنسیتی نقش های اجتماعی است؛ با این تفاوت که نقاش زن به طور ضمنی یا علنی خود را به عنوان عنصر هسته ای برجسته نمایی و زن را کنشگر اصلی معرفی می کند. بنابراین، نقاش زن با آگاهی از سوگیری های جنسیتی اجتماعی سعی در تغییر آن به نفع خود دارد. نقاشان زن با وجه نمایی واقع گرایانه در آثار، نگاهی تبیینی به ویژگی و شرایط واقعی زنان دارند و از طرفی رویکردی برابرطلبانه به نقش زن و مرد دارند. درحالی که نقاش مرد نگاهی توصیفی دارد و به بازتولید نقش های کلیشه ای جنسیتی می پردازد.
بازیابی کارناوالیته در نمایشگری عروسک های زنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
333 - 354
حوزههای تخصصی:
عروسک های زنده اصطلاحی برای دختران جوانی است که با عمل های جراحی و آرایش های سنگین خود را به شکل عروسک های بازی همچون باربی در می آورند و با گذاشتن عکس یا فیلم از ژست های حرکتی و رفتارهای خود در شبکه-های اجتماعی نمایشگری می کنند. در این نوشتار با بازخوانی کارناوال و کارناوالیته از منظر باختین، مرگ، نقاب، دیوانگی (نمود یافته در سه تیپ ابله، دلقک و ولگرد) و بازی به عنوان چهار مضمون اصلی آن معرفی و شناسایی می شوند. پیشینه ی تحقیق نشان می دهد، تجسم این مضامین در آثار ادبی یا پدیده های اجتماعی و سیاسی می تواند موجب تکوین امر کارناوالیته شود. در جستجوی عناصر کارناوالیته در عروسک های زنده به فصای مجازی به عنوان میدان کارناوال می رسیم. نمایشگری در فضای مجازی دو بخش دارد، یکی بازنمایی خود است که از نگاه گافمن وجه اجرایی دارد و دومی مکان اجرای آن در فضای مجازی و به طور مشخص شبکه های اجتماعی است؛ جایی که امکان ساخت هویت های متفاوت، ساختگی و ایده آل مورد نظر هر فرد را به او می دهد. عروسک زنده که پیشینه ای در منابع ادبی و نیز در تمایل دختران به شبیه انگاری با عروسک های بازی یا شخصیت های فیلم های انیمیشن دارد، انتخاب یک هویت غریب عروسک گون در فضای مجازی است. عروسک های زنده با بی جان انگاری و مرگ گونگی، نقاب چهره و بدن، ابله نمایی، سرکشی، فریبکاری و پرسه زنی و بازی در نقش عروسک بازی، چهار مضمون کارناوالیته را تجسم می بخشند و به این ترتیب نمایشگری خود در فضای مجازی را به کارناوالی از منظر باختین تبدیل می کنند.
اناجیل رسمی و زنان با نقش رسولانه: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
165 - 181
حوزههای تخصصی:
در مطالعات معاصر، در بحث از نقش زنان در جوامع دینی و تأثیر دین بر چگونگی حضور اجتماعی زنان، دیدگاه های مختلفی را می توان سراغ گرفت. برخی پژوهش گرانْ دین را به منزله ابزاری جهت سرکوبی زنان دانسته اند و در مقابل برخی دیگر با لحاظ جمعیت درخور توجه زنان مؤمن، دین را به نوعی عامل احیای جایگاه زنان به شمار آورده اند. در رویکرد فمنیستی، با به کارگیری روش های مطالعاتی نوین به بازخوانی، فهم و تحلیل متون مقدس دینی، به ویژه متون مسیحی، پرداخته شده تا تأثیر دین بر جایگاه زنان در پرتو نگاهی نو واکاوی شود. در این پژوهش، کوشش شده نخست به بحث درباره نقش رسولانه ای پرداخته شود که زنان همراه با عیسی مسیح در عهد جدید برعهده داشته اند. سپس بر آنیم با بررسی گزارش اناجیل چهارگانه درباره مریم اهل بیت عنیا و مریم مجدلیه، که در سفرها با عیسی همراهی می کردند و در عرصه های دینی مختلف، چه عملی و چه نظری، در فعالیت های گوناگون اجتماعی نقش پویایی برعهده داشته اند، در مقام الگویی برای حضور زنان مؤمن به یافته های مبتنی بر رویکرد زنانه نگر دست یابیم. همچنین، در این پژوهش کوشش می شود که به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی مؤلفه های ایمان زنانه پرداخته شود.
نقد نابرابری های جنسیتی در اشعار زن نگار مندرج در روزنامه نامه بانوان (1299- 1300)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
415 - 434
حوزههای تخصصی:
توجه به مقوله نابرابری های اجتماعی یکی از موضوعات مهمی است که زنان شاعر در ایران به آن توجهی خاص داشته اند؛ امری که نخستین نمونه های آن را در اشعار منتشرشده در جراید زن نگار اواخر دوره قاجار می توان مشاهده کرد. این پژوهش، که به روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر همه شمارگان باقی مانده از روزنامه نامه بانوان ، به عنوان اولین روزنامه حاوی اشعار متعدد از زنان، گردآوری شده، در تلاش است با نگاهی جامعه شناختی مسئله اصلی در افکار و اشعار آن شاعران زن را تحلیل و بررسی کند. بررسی های انجام شده نشان می دهد که موضوع اصلی در شعر این زنان نقد نابرابری های جنسیتی در جامعه مردمَدار ایران است. مخاطب اصلی این اشعار بیشتر زنان ایرانی اند. بر الگوی فردیت زنانه «جنس زن» تأکیدی خاص شده است. الگوی مقایسه شده به دلیل توجه به موضوع برابری اجتماعی، جایگاه و حقوق اجتماعی مردان است و اصلی ترین راه حلِ رفع نابرابری های جنسیتی، تغییر نوع نگاه جامعه به زنان و همچنین علم آموزی آن ها معرفی شده است.