فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
193 - 204
حوزههای تخصصی:
با توجه به علاقه گسترده دانشجویان به شبکه های اجتماعی، بررسی ویژگی های کاربران به منزله پیشایندهای اعتیاد به شبکه های اجتماعی اهمیت ویژه ای دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش احساس تنهایی و عزت نفس در پیش بینی اعتیاد به شبکه های اجتماعی در دانشجویان دختر است. پژوهش حاضر، از نوع همبستگی است. نمونه ای به تعداد 335 دانشجوی دختر با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به وسیله مقیاس های احساس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان (SELSA-S )، عزت نفس روزنبرگ (RSES) و پرسش نامه محقق ساخته اعتیاد به شبکه های اجتماعی ارزیابی شدند. داده ها از طریق روش های رگرسیون چندگانه و همبستگی پیرسون تحلیل شد.نتایج نشان داد که بین احساس تنهایی (001 / 0 P<,36 / 0 R=) و عزت نفس ( 001 / 0 P<,26 / 0- R=) با اعتیاد به شبکه اجتماعی مجازی رابطه معنادار وجود دارد. افزون بر این، بین ابعاد احساس تنهایی و اعتیاد به شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. براساس تحلیل رگرسیون چندگانه، احساس تنهایی (345 / 0 =β) و عزت نفس (244 / 0- =β) می توانند اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی را به طور معنادار پیش بینی کنند. نتایج دیگر نشان داد که ابعاد سه گانه احساس تنهایی به ترتیب (خانوادگی، رمانتیک و اجتماعی) پیش بینی کننده قوی برای اعتیاد به شبکه ها ی اجتماعی هستند.
نقش شبکه های اجتماعی موبایلی در زندگی زنان (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
491 - 509
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، گسترش ضریب نفوذ اینترنت در کشور و عضویت در شبکه های اجتماعی از طریق گوشی های تلفن همراه رشد چشمگیری داشته است. به رغم همه گیر شدن شبکه های اجتماعی، حضور زنان در این شبکه ها و تأثیرات این شبکه ها بر زندگی آنان از منظر جامعه شناختی اهمیت دارد. این مقاله ضمن مروری بر فضای مفهومی و برخی از نظریه های مرتبط با پیوند زنان و تکنولوژی های ارتباطی، نظریه سایبرفمنیسم را نقطه اتکای خود قرار داده و تلاش کرده است نحوه مواجهه زنان با شبکه های اجتماعی را بررسی کند. نویسندگان در چارچوب روش کیفی و با تکیه بر نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند با تکنیک گلوله برفی، با 15 نفر از زنان خانه دار و شاغل در شهر رشت مصاحبه عمیق انجام داده اند. یافته های این مطالعه بیانگر آن است که شبکه های اجتماعی باعث افزایش سطح ارتباطات و روابط اجتماعی زنان و افزایش نسبی مشارکت و نیز آگاهی آنان از مسائل مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی و آموزشی می شود که بدین ترتیب با نظریه های سایبرفمنیسم مطابقت دارد. نویسندگان معتقدند که وجود مسائلی چون نظام مردسالارانه، فقدان مهارت کافی، نبود احساس امنیت در فضای مجازی، بی سوادی و نداشتن مهارت رسانه ای کافی بین زنان، ادعای نظریه سایبرفمنیسم درخصوص توانمندسازی و حضور فعالانه و مثبت زنان در فضای مجازی را در نمونه های موردنظر مقاله تا اندازه ای به چالش می کشد.
شعر فمینیستی نویافته ای از پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱
5-21
حوزههای تخصصی:
آغاز جنبش فمینیستی زنان در ایران، مصادف با سال های انقلاب مشروطه و دوره ی پهلوی اول است. زنان روشن فکر اهل قلم ایران، با تأسیس مدارس دخترانه و انجمن های زنان و نشر نشریات ویژه ی بانوان نخستین گام های خود را به سوی آزادی جامعه ی زنان برداشتند. البته نادیده نباید انگاشت که عده ای از ایشان با سروده های خود در این دوران پیش گام آزادی خواهی و استیفای حقوق زنان بودند. در میان شاعران نام آشنای این دوران، پروین اعتصامی از جمله بهترین هاست. وی که از مرتبه ای بالا در شاعری برخوردار است، اشعاری در حمایت از حقوق زنان و حفظ حرمت و اهمیت ایشان سروده است. دیوان این بانوی شعر ایران مملو از اشعاری است که در آن همواره به طرف داری از زنان و دختران و مادران پرداخته و گاه در اشعاری برعلیه نظام مردسالار حاکم قدعلم کرده است. موضوع بسیاری از این اشعار اعتراضات انتقادی وی بر جامعه ی زنان و نظام حکومتی مردانه ی ایران است. موضوع مقاله ی حاضر اثبات انتساب یکی از اشعار فمنیستی این شاعر است که در سال 1300 هجری شمسی در نشریه ی عالم نسوان چاپ می شود. این قصیده ی کوتاه متأسفانه تاکنون از چشم خوانندگان دیوان پروین دور مانده بود. نویسنده در مقاله ی حاضر تلاش می کند تا ضمن ذکر این قصیده و بررسی صحت انتساب آن به پروین اعتصامی با به کارگیری دلایل سبک شناسی، به نگرش-های فمینیستی این شاعر برجسته ی ایران که نتیجه ی تربیت پدر بزرگوار وی، یوسف اعتصام الملک و تحصیل و تعلیم مدرسی است اشاره کند و ضمن یادکرد دیگر شعرهای زنانه ی پروین، و یژگی های فمنیستی این قصیده ی نویافته را نیز بیان کند.
واژه های کلیدی: پروین اعتصامی، شعر فمینیستی، دوره ی مشروطیت، جنبش زنان، زنان شاعر.
نقش و عملکرد نمایندگان زن در دوره های اول و دوم مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
429 - 442
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ایران، زنان همواره نقش های مهمی در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر عهده داشته اند. پس از پیروزی جنبش مشروطه، زنان در جامعه ایران به موقعیت های بالایی در نظام اجرایی و قانون گذاری دست یافتند. با پیروزی انقلاب اسلامی، نقش زنان در حوزه های مختلف اجتماعی نه تنها کاهش نیافته، بلکه در برخی از حوزه ها افزایش چشمگیری داشته است. زنان در این دوره به نظام اسلامی تعهد سپردند. در این میان، زنان در مجلس شورای اسلامی با حمایت جامعه زنان نقش مهمی ایفا کردند. این مقاله به بررسی نقش و عملکرد زن در دو دوره اول مجلس شورای اسلامی می پردازد که چگونه به بهتر شدن موقعیت زنان کمک کرده اند. پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که نمایندگان زن در دو دوره مجلس شورای اسلامی از طریق گسترش ظرفیت های حمایتی قانونی در جمهوری اسلامی، از جمله توجه به همه مبانی قانونی مورد احترام نظام جمهوری اسلامی به پیشرفت موقعیت زنان در ایران کمک کردند.
بررسی و مطالعه جایگاه زنان و خاتونها در عصر مغول با استناد به شواهد تاریخی و داده های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
39 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از ملاکهای مهم ارزیابی یک جامعه، توجه و یا عدم توجه به زنان و حضور آنها در عرصه های مختلف اجتماعی است. تا جایی که توجه به زن از عوامل ترقی و عدم توجه به او در جامعه، دیدگاهی غیر مترقی و از علل عقب ماندگی محسوب می شود. در ادوار مختلف زندگی بشر به اهمیت نقش زنان در کنار مردان کمتر پرداخته شده است. در قرون میانی اسلام با ورود مغولان تا حدودی وضعیت زنان دگرگون شد و آنان توانستند تا اندازه ای آزادانه تر در کنار مردان در امور گوناگون جامعه به ایفای نقش بپردازند. با توجه به پژوهش حاضر، که با بهره گیری از منابع مکتوب تاریخی (رشیدالدین فضل الله همدانی، عطاملک جوینی، ابن بطوطه و...) و مدارک باستان شناسی (مینیاتور، سفال) صورت گرفته است، معلوم گردید؛ جایگاه برجسته زنان (به ویژه خاتون ها) در مناسبات سیاسی و اجتماعی و همچنین بازتاب بارز حضورشان در حکومت، ریشه در زندگی بی پیرایه و سلوک ساد? عشیره ای آنها، در دوران قبل از به قدرت رسیدن مغولان، داشته است. جامعه ای که در آن زنان همدوش مردان به فعالیت می پرداخته اند و جایگاهی همسان با آنان داشتند. تساهل و تسامح مذهبی مغولان نیز از دیگر عواملی هستند که به این روند حضور زنان در جامعه دامن زده است.
بازنمایی و برساخت سوژه زن سرپرست خانوار در سینمای ایران (نشانه شناسی فیلم های روسری آبی، کافه ترانزیت و دهلیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
241 - 265
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی برساخت سوژه زن سرپرست خانوار در سینمای بعد انقلاب است تا با استفاده از تفسیر فوکو و آلتوسر از سوژگی، بدین سؤال پاسخ دهد که سوژه زن سرپرست خانوار در این آثار سینمایی به چه صورتی برساخت و بازنمایی شده است؟ پژوهش با روش نشانه شناسی و بهره گیری از الگوی فیسک و بارت و تلفیق آن با رویکرد سلبی و کاودری صورت گرفته که با نمونه گیری هدفمند، سه فیلم «روسری آبی، کافه ترانزیت، و دهلیز» از دهه 70، 80 و 90 برای تحلیل برگزیده شده است. نتایج نشان می دهد که قدرت در این فیلم ها بر قداست خانواده و لزوم مدیریت زن در آن پرداخته و گفتمان خانه دار بودن زن را بازتولید کرده است. ازسوی دیگر شاهد برساخت زن وفادار در قبال تعهد به همسر یا خانواده و عهده دار نقش های مردانه هستیم. زنانگی مطلوبی که در فیلم ها به تصویر کشیده است، شامل 1) برساخت زنِ خانه دار، وفادار، سرپرست خانوار و حامی شوهر؛ 2) زن ِسرپرست خانوار و متعهد به خانواده و شاغل؛ 3) زن ِسرپرست خانوار، عفیف و عشق ورز است. معانی فرهنگی فیلم ها عبارتند از: طبقه اجتماعی پایین زن های سرپرست خانوار؛ در معرض قضاوت قرار داشتن زن های سرپرست خانوار جوان؛ مشکلات معیشتی و اقتصادی آنان؛ نگاه برساخت شده مردم به آنها؛ ایفای نقش های چندگانه و مادرانگی قوی؛ تفاوت های فرهنگی و ارزشی اقوام مختلف؛ ازخودگذشتگی و فداکار بودن و ترسیم سنت های قدیمی بیوه گی زنان. همچنین تمامی زنان سرپرست خانوار سعی در تغییر و شروع دوباره دارند، اما در مواجهه با جامعه، سنت ها، کلیشه های جنسیتی و برتراندیشی مردانه، فرصت توانمندسازی را از آنها می گیرد.
تأثیر رسانه ها بر کلیشه های جنسیتی در ورزش زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
57 - 72
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، رسانه ها مهم ترین ابزار انتقال پیام هستند که به طرق گوناگون در دسترس عموم مردم قرار دارند و سهم چشمگیری در میزان آگاهی مردم نسبت به موضوعات مختلف دارند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر به مطالعه تأثیر رسانه ها بر کلیشه های جنسیتی در ورزش زنان پرداخته شده است. روش به کار گرفته برای تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل مضمون یا تماتیک است. جامعه پژوهش شامل زنان ایرانی ورزشکار در سطح حرفه ای و همچنین شامل پژوهشگرانی است که در حوزه مطالعاتی ورزش زنان فعالیت می کنند. در تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه ها، دو تم اصلی؛ کژکارکردها و کارکردهای رسانه ها در حوزه تأثیرگذاری رسانه ها بر کلیشه های جنسیتی استخراج شد که بیانگر تأثیر دوگانه و متضاد آنهاست؛ بدین معنی که؛ از یک سو، پیامد بازتاب موفقیت ها و فعالیت های زنان ورزشکار حرفه ای در رسانه ها سبب تضعیف اندیشه های حاکم مردسالارانه در ورزش می شوند، ولی، ازسوی دیگر، رسانه ها به واسطه سوگیری در تأکید و بزرگنمایی بعد زنانگی ورزشکاران زن با القای نگاه جنسیتی و باور غیرجدی بودن ورزش زنان در اذهان عموم به تقویت کلیشه های جنسیتی در جامعه می پردازند.
خاتون های شاهنامه بزرگ مغولی (تحلیل نقش وجایگاه زنان در شاهنامه بزرگ مغولی با رویکرد بازتاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
391 - 408
حوزههای تخصصی:
با ظهور مغولان (ایلخانان) در ایران، هنر مصورسازی کتاب به طور رسمی شکل گرفت و از این دوران به بعد این هنر مسیر شکوفایی را پیمود. شاهنامه بزرگ مغولی (دموت)، شاهکار نگارگری عهد ایلخانی، به منزله نخستین نسخه مصور درباری در دوران ابوسعید بهادر خان، در تبریز تصویرسازی شد و پس از آن به تدریج دیگر شاهنامه های مصور به وجود آمد. حضور چشمگیر زنان در نگاره های این نسخه، یکی از نکات متمایز این شاهنامه است. این مقاله مبتنی بر این فرضیه است که میزان و نحوه حضور زنان در این شاهنامه با جایگاه و شرایط اجتماعی زنان در عهد ایلخانی مرتبط است. در این راستا، شناخت ابعاد اجتماعی شاهنامه بزرگ و به طور اخص نقش و جایگاه زنان در نگاره ها هدف اصلی پژوهش است و نگارنده با رویکرد جامعه شناسانه در پی کشف نحوه بازتاب جامعه در اثر هنری است. در این زمینه، 52 نگاره از این شاهنامه با روش تحلیلی توصیفی بررسی شده و ابزار تحلیل، نظریه بازتاب در جامعه شناسی هنر است. بنا بر یافته های تحقیق، همان طور که زنان در عهد ایلخانی از جایگاه و منزلت استثنایی در تاریخ ایران برخوردارند، به گونه ای که این دوران را عصر برابری مرد و زن می دانند، زنان در نگاره ها نیز به صورت چشمگیر و متمایزی دیده می شوند. این حضور در صحنه هایی با مضامین درباری پررنگ تر است و نوع حضور زنان در نگاره ها با نحوه زندگی ایشان منطبق است. بدین ترتیب، بار دیگر مشخص می شود که اثر هنری به منزله فرآورده ای اجتماعی ارزش ها و باورهای زمان را با خود همراه دارد.
مؤلفه های فمینیسم در سینمای شانتال آکرمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
411 - 436
حوزههای تخصصی:
شانتال آکرمن در فیلم هایش مسائل فمنیسم را مطرح می کند و تناقضات مستتر در هم زیستی عمومی را به نمایش می گذارد. شخصیت های فیلم هایش نقش های سنتی را به چالش می کشند و از این طریق هنجارهای مربوط به زنان را که در اجتماع پذیرفته شده اند مورد پرسش قرار می دهند. تحقیق حاضر سعی در شناسایی و معرفی سینمای زنانه این فیلم ساز دارد. مسئله اصلی پژوهش کاوش و واکاوی عناصر فمنیستی در سینمای شانتال آکرمن است. روش تحقیق کیفی و رویکرد آن توصیفی و اسنادی است و بر اساس اطلاعات برگرفته شده از منابع مکتوب کتابخانه ای اعم از کتاب ها، مقاله ها و آثار صوتی و تصویری است. از این رو، پس از شناسایی مؤلفه های اصلی این نوع فیلم سازی، سه فیلم از آکرمن با نام های ژان دیلمان، شماره ۲۳ اسکل ه تجارت، ۱۰۸۰ بروکسل ، شهرم را منفجر کن و من تو او او ، که به صورت انتخاب هدف مند از موارد مطلوب گزینش شده، بر مبنای مبانی نظری بحث و تحلیل شده است. نتیجه حاصله نشان از آن دارد که آثار آکرمن سعی در نمایش و ایجاد گفتمان تصویری ساده اما صادق از شخصیت و زندگی زنانه ای دارد که در روزمرگی دچار فراموشی و بی توجهی شده است.
اندیشه و جایگاه زن در عرصه هنر جدید با نظری بر آثار باربارا کروگر و عکاسی تألیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
25 - 38
حوزههای تخصصی:
در میان جنبش هایی که در سد? بیستم در غرب از جایگاهی کلیدی و تعیین کننده در عرص? تفکر حاکم برخودار هستند و از پایدارترین نهضت های هنریِ موضوع گرا تلقی می شوند، می توان از جنبش هنری فمینیسم نام برد که هنرمندانِ آن، اصولاً در جهت زیر سؤال بردن ساختار هویت هنری در رابطه با جنسیت حرکت می کنند. در چنین دوره ای، در عالم هنر- که بستری برای بروز تمایلات و اندیشه ها به شمار می رود- هنرمندانی قدم در عرصه می گذارند که با توسل به ابزار و افکار هنری خویش، در پی رفع ابهامات و موانع، و از سویی به چالش کشیدن مواضعِ حاکم بر می آیند که از جمله مطرح ترین آنها، باربارا کروگر1، عکاسِ زنِ امریکایی است. کروگر در واقع در پی نقد شرایط و اوضاع حاکم، با استفاده از رسان? عکاسی و بهره گیری از امکانات آن، در جهت اشاع? اندیشه های زنانه و گرایش های زن مدار در عالم هنر قدم برداشت. عکس ها و تصاویری که او ما را با آنها مواجه می سازد، در واقع حقیقتی است پنهان از این امر، که دیدن، دیگر باور کردن نیست و آن چیزی که رویت می گردد چیزی نیست که الزاماً دریافت می شود.بر این اساس، مقال? پیش رو با در نظر گرفتن دیدگاه های زنان در عصر حاضر و محوریت قرار دادن موضوع زن در نگاه باربارا کروگر و هم چنین ملاک قرار دادن آثار وی؛ سعی در بازنمایی این گونه مسائل دارد.
شناسایی مفهوم و مؤلفه های قلمروهای شبه خصوصی در ارتباط با رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
259 - 281
حوزههای تخصصی:
رفتارهای قلمروی یکی از رفتارهای مهم و تأثیرگذار در ارتباط با محیط و استفاده از آن محسوب می شوند. لذا تطابق این رفتارها با فضا می تواند به افزایش کیفیت محیط و استفاده بهتر از آن منجر شود. پژوهش حاضر در راستای مطالعه رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی، در پی شناسایی مفهومی با عنوان «قلمروهای شبه خصوصی» و دستیابی به ویژگی های آن است که مطابق با پیش فرض پژوهش، سازگار با رفتار قلمروی زنان بوده و با ترجیحات فضایی آنان در عرصه های عمومی هم راستاست. پس از مطالعات کتابخانه ای و تبیین ادبیات تحقیق، از مطالعات میدانی به روش کیفی و ابزار مصاحبه و گفت و گوهای زمینه ای برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شده است. در واقع به منظور تبیین مفهوم قلمرو شبه خصوصی و شاخص های آن، نظرات زنان با ویژگی های مختلف در ارتباط با ترجیحات فضایی و رفتار قلمروی آنان در فضاهای عمومی جمع آوری شده و تحلیل کیفی یافته ها به صورت کدگذاری و در بستر نرم افزار Atlas.ti8 انجام گرفته است. بر این اساس، با شناخت رفتار قلمروی زنان، مفهوم «قلمرو شبه خصوصی» به صورت قلمرویی نه کاملاً خصوصی و نه عمومی تعریف شده است، که ضمن قرارگیری در یک عرصه عمومی، با داشتن ویژگی هایی نزدیک به قلمروهای خصوصی و شباهت بیشتر به آنان، عمومیت کمتری را دارد. این قلمروها ویژگی هایی دارند از قبیل خلوت و دنج بودن نسبی، جداسازی نسبی فضا با حد و مرزهای بصری و غیر بصری، کاهش میزان دسترسی به فضا نسبت به قلمرو عمومی و غیره که در تطابق با رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی است و شرایط مورد نیاز برای حضورشان را در فضا فراهم می کند.
بازنمایی شخصیت زن در کتاب های خاطره نگاری دفاع مقدس (مطالعه موردی کتاب های ساجی، صباح، زیباترین روزهای زندگی و چراغ های روشن شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
251 - 271
حوزههای تخصصی:
کتاب های خاطره نگاری دفاع مقدس یکی از سندهای ماندگار در تاریخ ایران اسلامی است. روز 31 شهریور 1359 رژیم بعث عراق به ایران حمله نظامی کرد و جنگ تحمیلی آغاز شد. حضور زنان دوشادوش مردان از ابتدای جنگ و فعالیت آن ها در قالب گروه های امدادی و پشتیبانی مسئولیتی بود که برعهده گرفته و تا پایان جنگ این وظیفه خطیر را انجام دادند. زنان رزمنده پس از جنگ به ثبت خاطرات خود و دیگر زنان رزمنده در قالب رمان، خاطره نگاری و تاریخ شفاهی از جنگ پرداختند. مقاله حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی ابعاد شخصیتی زنان رزمنده دفاع مقدس در 4 کتاب خاطره نگاری منتخب پرداخته است. این چهارکتاب تحت عنوان صباح ، ساجی ، چراغ های روشن شهر و زیباترین روزهای زندگی ضمن آنکه با محوریت شخصیت زن نگاشته شده، آثار به روز و اثرگذار در این عرصه اند. یافته های این مقاله با استفاده از روش تحلیل مضمونی نشان می دهد که بازنمایی شخصیت زنان در چهار حوزه معنایی بینش، گرایش، کنش و عوامل شخصیت ساز قابل طبقه بندی است. در حوزه بینش مواردی همچون اعتقادات دینی، اخلاقی و انقلابی قابل طرح است و در حوزه گرایش مضامینی مانند روحیات خودساخته، مقتدر، منزجر از جنگ، کنجکاو و عفیفانه ذکر شده است. در حوزه کنش نیز مواردی همچون کمک رسانی، فعالیت های مذهبی، انقلابی، نظامی، فرهنگی و مقید به انجام دادن فرایض دینی احصا شده و در پایان نیز عوامل شخصیت ساز با محوریت خانواده مورد تأکید قرار گرفته است.
نقد فرهنگی و چالش های تعارض هویتی زنان در جدال با کلیشه های جنسیتی مطالعه موردپژوهانه: داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
161 - 180
حوزههای تخصصی:
کلیشه های جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقه بندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو می کوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیه البجع» غاده السمان برمبنای مهم ترین مبانی نقد فرهنگی در حوزه جنسیت و به چالش کشیدن گفتمان غالب مردسالار و با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد که السمان چگونه توانسته است با ترسیم رنج های زنان در خانواده به عنوان هویتی مطیع و منفعل در محیطی مردمحور، سیر دگرگونی این زنان و بازیافتن هویت مستقل آن ها را در محیطی برابر در بافت داستان خود نشان دهد. مهم ترین حوزه مورد انتقاد السمان، حیطه فرهنگ عامه جوامع عربی است که نتوانسته است خود را با مبادی جریان نواندیش معاصر هماهنگ کند. با این توضیح که السمان، آسیب شناسی کلیشه های جنسیتی در مردان را نیز ترسیم کرده و میزان خطای فرهنگ درمورد مردان به عنوان قشر فرادست جامعه مردسالار را نیز نشان داده است. انتقاد از نابرابری های جنسیتی، آسیب های نظام مردسالار، خودباختگی زنان در محیط نابرابر جنسیتی، تعارض مبانی سنت و مدرنیته، و تقلیل زن به هویت جنسی از مهم ترین مباحثی است که السمان در نقد فرهنگ جامعه عربی در داستان های خود برجسته ساخته است.
تحلیل بازنمایی زن شاغل در فیلم های سینمای ایران پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 34
حوزههای تخصصی:
نحوه بازنمایی زنان شاغل در رسانه ها از عوامل فرهنگی اجتماعی تأثیرگذار بر رد یا تأیید کلیشه های جنسیتی سنتی مربوط به زنان و اشتغال آن ها به شمار می رود و می تواند در تغییر باورهای فرهنگی مربوط به اشتغال زنان مؤثر واقع شود. هدف این مقاله، مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران پس از انقلاب است. در بخش نظری تحقیق، از نظریه بازنمایی هال استفاده شده است. روش تحقیق نیز برمبنای الگوی نشانه شناسی جان فیسک بوده است. نتایج حاصل از مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران نشان می دهد که زنان شاغل مدرن، برخلاف کلیشه زن سنتی، دارای قدرت، توانمندی و استقلال بیشتری در زندگی خود بوده و تابع مردان نیستند. در بیشتر آثار ساخته شده با محوریت زنان شاغل، سعی شده است ضمن نقد ایدئولوژی مردسالاری، از برابری طلبی و شایسته سالاری در اشتغال دفاع شود. به رغم تلاش برای دوری از نگاه مردسالارانه، شاهد طبیعی سازی نقش خانه داری برای زنان هستیم.
خویشاپیوندی در متون پهلوی و بازتاب آن در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
107 - 124
حوزههای تخصصی:
خویشاپیوندی یا ازدواج با محارم، ترجمه مصطلح واژه پهلوی خودوده (xw?d?dah) است؛ موضوعی که اغلب آن را به ایرانیان باستان منسوب می دارند. اما این موضوع هرگز خاص ایرانیان نبوده است و نمونه-هایی از آن را در فرهنگ های دیگر نیز می توان یافت. این مقاله پس از بیان نمونه هایی از فرهنگ های دیگر و ایرانیان باستان، به شاهنامه و نمونه های موجود در آن می پردازد. در این نامه کهن در مقام بازگویی داستان های ایرانیان باستان، ازدواج با محارم طرح می گردد و در توجیه آن دو نظر بیان شده است: که نخستین از آنِ دقیقی زرتشتی است که این ازدواج ها را بر اساس متون مزدایی توجیه کرده و آیین عجم می خواند و دیگری از آنِ فردوسی است که از آن با عنوان «دین پهلوی» یا روشی شاهانه نام برده است. این جستار این دو نظریه را گزارش و تحلیل می کند.
تأثیر ازدواجهای سیاسی بر تحولات تاریخ اردلان در سده سیزدهم قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
315 - 331
حوزههای تخصصی:
طی سده ها و هزاره های متمادی، اصحاب قدرت از ازدواج سیاسی به عنوان راهکاری برای دستیابی به اهداف موردنظر خود استفاده کرده اند. مهم ترین کارکردهای ازدواج سیاسی، پایان دادن به جنگ ها و منازعات، انعقاد پیمان اتحاد میان دو نیروی سیاسی، تثبیت جانشینی در میان خاندان ها، بهره بردن از توانایی نظامی طرفین درجهت حفظ منافع و مواردی از این قبیل بوده است. خاندانِ اردلان، در نواحی غربی ایران، به کرّات از این راهکار درجهت پیشبرد اهداف خود استفاده نمود، که نقطه اوج آن به سده سیزدهم قمری بازمی گردد. در این سده حاکمان اردلان، با خاندان قدرتمندِ قاجار و خاندان محلیِ «وزیری» پیمان ازدواج منعقد کردند. مقاله پیش رو برآن است که به تأثیرات ازدواج های سیاسی بر تحولات تاریخ اردلان در گستره زمانی مذکور بپردازد. سؤال مقاله پیش رو عبارت است از اینکه ازدواج های سیاسی درنهایت چه تأثیری بر تحولات تاریخ سیاسی اردلان ها داشته است؟ به نظر می رسد راهکار ازدواج سیاسی برای خاندان اردلان به صورت دوپهلو عمل نموده است؛ به گونه ای که در کوتاه مدت، منافع موردنظر این خاندان را در سطوح گوناگون تأمین نمود، اما در درازمدت به یکی از مهم ترین عوامل اضمحلال و سقوط نهایی این حکومت در کردستان تبدیل شد.
تدوین مدل علی ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن بر اساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان متقاضی جراحی بینی: نقش میانجی همنوایی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
205 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علّی ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن بر اساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان متقاضی جراحی بینی: نقش میانجی همنوایی اجتماعی است. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان متقاضی جراحی بینی مراجعه کننده به پزشکان متخصص جراحی زیبایی و بینی مراجعه کننده به کلینیک های تاپ کلینیک، کلینیک دکتر نجف بیگی، کلینیک تهران بیوتی و کلینیک طراح طب واقع در مناطق 1 و 2 تهران، در پاییز و زمستان سال 1401 تشکیل دادند. برای نمونه پژوهش، سیصد نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن، سرمایه روان شناختی لوتانز، بهزیستی معنوی و پرسشنامه همنوایی ال-72 است. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و Amos 24 استفاده شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد مدل علّی ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن بر اساس سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی در زنان متقاضی جراحی بینی با میانجی گری همنوایی اجتماعی با داده ها نیکویی برازش مطلوبی دارد؛ همچنین نتایج نشان داد همنوایی اجتماعی به صورت منفی و معنی داری اثر سرمایه روان شناختی و بهزیستی معنوی بر ارزیابی فراشناختی بدشکلی بدن در زنان متقاضی جراحی بینی را میانجی گری می کند.
نقش زنان در سیاست گذاری و تصمیم گیری در پارلمان های ملی و منطقه ای اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
661 - 691
حوزههای تخصصی:
در جهان مدرن امروز، یکی از مهم ترین پیش شرط های توسعه و ثبات کشورها، استفاده بهینه از همه ظرفیت های نیروی انسانی، به ویژه درک موضوعیت نقش زنان در امور اجتماعی و سیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در جهان ضروری است، بااین حال، شواهد حاکی از آن است که زنان در تمام سطوح تصمیم گیری در سراسر جهان کمتر حضور دارند و دستیابی به برابری جنسیتی در زندگی سیاسی و اجتماعی را همچنان دور از دسترس می بینند. در این میان، اروپا تنها منطقه در عصر کنونی است که ظرف دو دهه گذشته و در پرتو سیاست گذاری های نسبتاً مناسب در حوزه زنان، از این فرصت نسبی برخوردار شده است تا ضمن تلاش برای افزایش مشارکت سیاسی زنان در سطوح ملی و منطقه ای، از شایستگی و اعتبار زن در مراتب عالی سیاسی، تقنینی و قضایی دفاع کند. نظر به این مهم، مقاله حاضر با کاربست نظریه فمینیسم و بهره مندی از مدل سیاست گذاری جونز در پاسخ به سؤال پژوهش به این نتیجه رسید که حضور زنان در مناصب سیاسی ریاست جمهوری، نخست وزیری و پست های وزارتی، در کنار تصویب قوانینی همچون قانون سقط جنین، همیاری خانواده و حمایت از کودکان، مرخصی زنان و مراقبت از کودکان، بهداشت و درمان و بودجه رفاه اجتماعی، از جمله عوامل تعیین کننده و اقدام های مؤثر تقنینی بوده است که به تدریج، بستر مناسب برای تثبیت جایگاه زنان در پذیرش مسئولیت های بالای سیاسی و پارلمانی را فراهم آورده است.
جایگاه زن در ادبیات نمایشی دفاع مقدس از دید نظریه ی فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
77 - 96
حوزههای تخصصی:
نظریه فمینیسم به عنوان یکی از نظریه های مطرح عصر حاضر، تلاش دارد مطالعات جهان پیرامون خود را در معرض پرسشی اساسی قرار دهد: «درباره زنان چه می دانیم؟» از درون این پرسش سوال های مهم دیگری مطرح می شود: موقعیت زنان چگونه است؟ و زنان در این موقعیت ها، چه تأثیری دارند و چه می کنند؟ در این مقاله به نقد و بررسی ادبیات نمایشی دفاع مقدس با تأکید بر جایگاه زن در شش نمایشنامه ی شاخص از این جریان هنری معاصر ایران خواهیم پرداخت. با آنکه دفاع مقدس ملت ایران بدون هیچ گونه تمایز جنسیتی، زنان و مردان را درگیر خود ساخته بود، اما جایگاه زنان در نمایشنامه های دفاع مقدس؛ متزلزل و میزان تأثیرگذاری آنان در زندگی فردی و اجتماعی در دنیای متن آثار نمایشی، کم اهمیت تصویر شده است. تحلیل کارنامه سی ساله ادبیات نمایشی دفاع مقدس چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی، بر اساس روی کردهای لیبرال فمینیسم تا فمینیسم اسلامی، نشان می دهد این آثار نتوانسته اند بازتاب دهنده جایگاه واقعی زن و نقش غیرقابل انکار او در دوران جنگ و پس از آن، باشند.
بررسی کانون های صوفیانه زنان در سده های سوم تا هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
627 - 643
حوزههای تخصصی:
سده های چهارم تا هشتم هجری دورانی که تصوف و مراکز وابسته به آن در تمام سرزمین های جهان اسلام گسترش یافته بود، بستر مناسبی برای رشد و کنشگری زنان در این زمینه فراهم آمد. در این دوران، تجربه زیسته زنان در طریق سیر و سلوک عرفانی، نقش کلیشه ای آنان را که تنها در قالب مادر، همسر، فرزندآور و موجودی وابسته به مرد، بازنمایی شده بود؛ دگرگون ساخت. در این سده ها، زنان صوفی مجلس درس داشتند و سالک می پروردند، و برخلاف انتظار خانقاه داری می کردند و برداشت مردانه پنداشتن این طریق را به چالش می کشیدند. تمرکزاصلی این مقاله بر شناخت مکان های عبادت و زهد ورزی و خانقاه ها و کانون های زنانِ اهل تصوف، به روش توصیفی-تحلیلی، است. براساس داده های موجود زنان پیش از شکل گیری خانقاه ها، بیشتر در خانه ها سیر و سلوک می کردند و در دوره شکل گیری طریقت ها، در مجالس و برخی خانقاه های اهل تصوف، آموزش می دیدند و از سده پنجم به بعد شهرهای مکّه و قدس به سبب فضای زیارتی و مجاور شدن زائران و صوفیان، کانونِ گونه ای خانقاه زنان بود که جنبه نگهداری و دستگیری از زنان نیازمند را نیز داشت. به نظر می رسد این خانقاه ها زمینه ساز کانون های دیگری به نام رباط در شرق سرزمین های اسلامی مانند دمشق، قاهره و حلب و حتی آناتولی بوده باشد. در طریقت هایِ تسامح مدار مانند مولویه و بکتاشیه نیز زنان افزون بر حضور در مجالس آموزشیِ اهلِ تصوف، خانقاه داری می کردند. به این ترتیب زنان با مدیریت خانقاه ها و آموزش تعالیم صوفیانه و عرفانی به مرتبه ای از استقلال و رهبری جمعی و مرشدیت دست یافتند.