فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع ازدواج با چالش های فراوانی مواجه است که استحکام خانواده را تهدید می کند. بخشی از این چالش ها ناشی از افکار و اعتقاداتی است که در بین داوطلبان ازدواج و اطرافیان تأثیرگذار آنها وجود دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف شناسایی این باورهای نادرست و بررسی آن با رویکرد اسلامی و نتایج تحقیقات تجربی انجام شد. بدین منظور منابع مربوطه اعم از قرآن کریم، روایات و یافته های تحقیقات روان شناختی در سال های اخیر مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی های انجام شده، پژوهشی که موضوع مطالعه حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که از مهمترین افکار ناصحیحی که ازدواج را به خطر می اندازند هفده باور مخدوش در گستره اهداف و کارکردهای ازدواج، آمادگی برای ازدواج، معیارهای همسرگزینی و تطبیق معیارها بر فرد است و اصلی ترین عامل برای اصلاح باورهای نادرست برخورداری از بینش اسلامی درباره ازدواج می باشد.
بررسی تاثیر محتوای دینی سینمای دفاع مقدس بر روی«اعضای خانواده شهدای شهرتهران(مطالعه موردی فیلم مزرعه پدری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
135 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر محتوای دینی سینمای دفاع مقدس بر روی اعضای خانواده شهدای شهر تهران با روش ترکیبی (کمی و کیفی) و با مطالعه موردی فیلم مزرعه پدری ساخته رسول ملاقلی پور انجام شد. بدین منظور 37 نفر از اعضای خانواده شهدای شهر تهران با نمونه گیری در دسترس جهت ورود به پژوهش انتخاب شدند. داد ه های پژوهش با استفاده از پرسش نامه 25 سؤالی محقق ساخته با اعتبار 95/0 و نیز برای سنجش میزان روایی آن از مصاحبه با برنامه ریزان فرهنگی، منتقدان فیلم و کارشناسان سینمایی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تی تک گروهی انجام شد. یافته ها نشان داد که تأثیر فیلم مزرعه پدری در ایجاد فرهنگ پایداری با اهداف معین در ارزیابی کیفی، نتایج مطلوبی داشته است. همچنین میزان تناسب این فیلم با اهداف و آرمان های اسلامی (براساس تحلیل محتوا) پایین تر از انتظار بود. مقایسه نتایج کمی و کیفی پژوهش، نشان داد که میزان اثربخشی فیلم مزرعه پدری با واقعیت های موجود نزد اعضای خانواده شهدا مطلوب نیست. براین اساس، ساختار فیلم های دفاع مقدس نیازمند طراحی جدید و اتخاذ خط مشی نوین برای افزایش تطابق با اهداف و سبک های زندگی خانواده های ایرانی است.
کارکرد عنصر مصلحت در حل میان کنش اصل عفاف جنسی و اصل آزادی بیان
حوزههای تخصصی:
اصل آزادی بیان یکی از مهمترین حقوق و ارزش های اسلامی است بدین معنا که افراد حق دارند عقیده خود را ابراز کنند و برای اثبات و به دست آوردن همفکران دیگر درباره آن تبلیغ کنند، اما گاه میان استفاده از این حق با سایر آموزه های مسلم اسلام مانند صیانت از اصل عفاف جنسی، تزاحم ایجاد می شود. از جمله راهکارهای فقه برای حل تزاحمات در این گونه موارد استفاده از عناصر واسطه ای همچون عنصر مصلحت است. بنابراین، نوشتار حاضر با عنوان کارکرد عنصر مصلحت در حل میان کنش اصل عفاف جنسی و اصل آزادی بیان با هدف ارائه راهکار فقهی برای حل این مسئله براساس عنصر مصلحت تنظیم شده است. نگارندگان با رجوع به منابع فقهی و با روش تحلیلی – توصیفی بعد از جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای به نتایج ذیل دست یافتند: در فقه و حقوق مباحث کلی در مورد آزادی بیان و مصادیق محدودیت های آن بیان شده است، اما بدین موضوع به شکل کاربردی در جهت ارائه ضابطه فقهی پرداخته نشده است. درحالی که می توان برای حل تقابل دو اصل که بر هر یک مصالحی مترتب می شود و هر دو نزد شارع معتبر هستند راهکار و ضابطه ای را براساس عنصر مصلحت تعریف کرد. مفهوم مذکور در فقه اسلامی بر قواعدی چون حفظ نظام، ملازمت عقل با شرع، تقدیم اهم بر مهم و لاضرر استوار است که لازمه جریان هر یک، تقدیم لزوم اصل عفاف جنسی را نتیجه می دهد.
کنکاش نو در صحت نکاح زوجه امامیه وزوج حنفی
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل فقه و حقوق و جامعه شناسی، نکاح درصورت اختلاف مذهب بین زوجین است. یکی از شاخه های مهم این بحث که امروزه بیش از هر زمان دیگر با آن مواجه هستند، نکاح بین زوجه امامیه و زوج حنفی است، اما با توجه به اینکه نکاح در هر یک از این دو مذهب، ارکان و شرایط متفاوت دارد و صحت نکاح منوط بر آن است. از جمله مذهب حنفی صحت ازدواج را منوط بر وجود شاهد دانسته است درحالی که امامیه چنین رکنی را برای صحت نکاح قرار نداده است. در چنین صورتی زوجه امامیه می تواند با زوج حنیفه ازدواج کند. هدف از نوشتار حاضر بیان حکم نکاح زوجه امامی و زوج حنفی در فقه امامیه و حنفیه است تا با آگاهی سازی بسیاری از مسائلی که نسل جوان به علت عدم آگاهی پیش رو دارند، حل شود. روش، تحلیلی-توصیفی و گردآوری کتابخانه ای است. دستاوردی پژوهش حاضر این است: فقهای امامیه اجماع بر صحت نکاح زوجه امامیه با زوج حنفی را دارند، درصورتی که زوج غیر ناصبی و عدم خوف و ضرر به دین را داشته باشد و فقهای حنفی هرچند که بحث زیادی در این مورد در کتب آنها دیده نمی شود، اما با توجه به نظرات فقهای حنفی، بیشتر آنها بر صحت نکاح قائلند. منتهی در هر دو مذهب باید نکاحی که بر اتفاق آنها است، جاری شود.
زنان کارآفرین و ورود موفقیت آمیز به حوزه کارآفرینی اجتماعی: ارائه یک مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
103 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه زنان نیز برای رفع نیازهای اجتماعی در حوزه کسب وکار، به اندازه مردان کار می کنند اما محیط کاری تلویحاً مردانه شرکت ها، دستیابی به اهداف اجتماعی را بسیار دشوار نموده است. در این راستا حرکت به سوی کارآفرینی اجتماعی می تواند بهترین ابزار برای یک رقابت برابر باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی پیشران های ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی است. رویکرد این پژوهش کیفی، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران، دست اندرکاران و خبرگان حوزه های مرتبط با کارآفرینی اجتماعی به خصوص کارآفرینی زنان با 5 سال سابقه کاری مفید تشکیل می دهند که با روش غیر احتمالی گلوله برفی و از طریق مصاحبه با 14 نفر اشباع نظری حاصل شده است. روش تجزیه تحلیل داده ها با توجه به استراتژی پژوهش تحلیل مضمون می باشد که درنتیجه 56 شاخص اولیه، 37 کد گزینشی، 7 تم فرعی و 3 تم اصلی برچسب گذاری گردید. نتایج نشان می دهد بر ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی می بایست به عوامل «توانمندسازی چندگانه» با شاخص های «تحریک کننده ها» و «تسهیل گر» و عوامل «ظرفیت سازی پویا» که دربرگیرنده «تثبیت کننده ها» و «بسترسازی» است توجه نمود؛ زیرا این اقدامات موجب «خلق ارزش اجتماعی» از طریق «حمایت سازها»، «هنجارهای اجتماعی» و «هم افزایی اجتماعی» می شود.
مختصات مفهومی «تهدید و خطر جانی مادر» در قوانین سقط درمانی (تناظر ماده واحده سقط درمانی 1384 و تبصره ماده 718 ق.م.ا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قانونگذار با تقنین ماده واحده سقط درمانی 1384 و همچنین تقنین تبصره ماده 718 ق.م.ا 1392 تا حد بسیار زیادی تضارب آراء پیرامون جواز سقط را به وحدت رأی تبدیل نمود. لکن ادبیات دو ماده مذکور و تناظر آنها نسبت به یکدیگر موجب خوانشی مبهم گونه برای کارشناسان پزشکی و قضایی شده است تا آنجا که پنداره نسخ ماده واحده 84 به واسطه ماده 718 قوت می یابد. نخستین ابهام موجود به ذکر واژگان «تهدید» و «خطر» در مواد قانونی بازمی گردد. ماده واحده 84 مقرر می دارد، اگر مادر «تهدید جانی» شد با تحقق برخی شرایط جایز است جنین را سقط کند. تبصره ماده 718 ق.م.ا همین جواز را با عبارت «خطر جانی مادر» صادر می کند. چرا قانونگذار دو تعبیر متفاوت دارد؟ آیا هر یک از واژگان «تهدید» و «خطر» مبین موضوع خاصی هستند که قانونگذار تعمداً به ذکر هر یک از آنها اقدام کرده است؟ دومین ابهام موجود، پیرامون امکان توسعه مفهوم شرطِ تهدید یا خطر جانی است؛ آیا مقصود قانونگذار از شرط «تهدید یا خطر جانی» منحصر در وقوع مرگ است یا از کار افتادن و از بین رفتن اعضاء را نیز شامل می شود؟ مقاله حاضر بر اساس داده های پزشکی و فقهی از روش توصیفی تحلیلی بهره برده و نتیجه می گرد که میان واژگان «تهدید» و «خطر» در لسان قانونگذار، تفاوت ماهوی وجود دارد که همین تفاوت مانع از نسخ ماده واحده 84 است. همچنین نتیجه می شود در خصوص امکان توسعه مفهوم خطر جانی به زوال اعضاء و منافع بایستی میان قبل و بعد از ولوج روح تفاوت قائل شد.
مطالعه کیفی احساس امنیت زنان در محیط خانواده مورد مطالعه: زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف درک و تفسیر زنان از احساس امنیت اجتماعی در محیط خانواده انجام گرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق از روش های تحقیق کیفی(نظریه زمینه ای) استفاده شده که با توجه به جامعه آماری تحقیق، با ۱۵ نفر از زنان شهرستان کرج با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در این مورد مصاحبه هایی انجام شد و داده ها کدگذاری و مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. در این زمینه ابتدا با هریک از پاسخگویان مصاحبه شد و بعد از استخراج و تحلیل داده ها به پاسخگوی دیگری مراجعه می شد تا اینکه پژوهش با پانزده نفر به اشباع رسید. یافته ها در قالب مدل زمینه ای متشکل از 8 مقوله تشریح شدند. در این پژوهش نشان داده شد که احساس امنیت به صورت یک طیف مطرح است. در یکسر این طیف احساس امنیت را می توان برشمرد که متأثر از ساختار بیرونی محیط خانواده(به عنوان مثال جامعه) است و در سر دیگر آن طیف احساس امنیت در محیط خانواده است که چنانچه این احساس وجود نداشته باشد پیامدهای فراوانی برای جامعه می تواند به بار آورد. نتایج نشان داد که صداقت، رضایت از زندگی، اعتمادبه نفس و صمیمیت می توانند بر احساس امنیت در خانواده موثر هستند. همچنین پیامدهای عدم احساس امنیت در محیط خانه می تواند موجب بی بندباری، اعتیاد، گرایش به بیرون از خانه و بداخلاقی شود.
رفتار مصرفی باورمند: کاوشی زمینه مند در الگوهای رفتار مصرفی زنان در مزون های شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
134 - 160
حوزههای تخصصی:
تلاش این جستار تاملی بر سویه های معناساز در رفتار مصرفی کسانی است که به مزون لباس مراجعه می کنند. امروزه مقوله مصرف فراتر از مقوله رفع نیاز بوده و رفتارهای مصرفی با الگوها و نمادهای خاص خود، بیانکننده تمایلات و تفکرات افراد است. پژوهش حاضر به مطالعه رفتارهای مصرفی زنان در مزونهای شهر یزد میپردازد. روش تحقیق کیفی بوده و با استفاده از روش تحلیل تماتیک با نمونهگیری هدفمند تعداد 30 نفر از زنان شهر یزد انجام شده است و فرآیند نمونهگیری تا اشباع دادهها ادامه یافته است. تحلیل اطلاعات با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون انجام شدکه شامل 55 مفهوم و 26 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی بدست آمد. نتایج نشان داد که بخشی از رفتارهای مصرفی زنان در مزون برساختی از ارزشهای سنتی و فرهنگی آنها بوده و در قالب مفهوم رفتار مصرفی باورمند تبیین شده است. ابعاد رفتار مصرفی باورمند شامل رفتار مصرفی مقتصدانه، مصرف قناعتمندانه و خود اثباتی را شامل می شود کنش ها و رفتارهای اقتصادی مردم هر جامعه با بسترهای تاریخی و فرهنگی آنها مرتبط بوده و از خرده فرهنگ ها، هنجارها، ارزش ها و در مجموع، از نوع سبک زندگی آنها تأثیر می پذیردبه نظر می رسد که یکی از مهمترین ویژگی در رفتار مصرفی جامعه مورد مطالعه اقتباس و تبعیت از نظام باورهای اخلاقی و اعتقادی مردم یزد بوده است.
پیش بینی علائم اختلال وسواس-جبری بر اساس عوامل شخصیتی در دانشجویان دختر شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل شخصیتی به عنوان پیش بینی کننده های اختلال وسواس-جبری صورت گرفت. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دختر شهر شیراز بود که در سال 99-1398در شیراز تحصیل می کردند که از میان آنها 256 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان جامعه آماری انتخاب و سپس پرسش نامه های پژوهش میان آنان توزیع شد. به منظور جمع-آوری داده ها از پرسش نامه پادوآ (اصلاحی دانشگاه ایالتی واشنگتون) و پرسش نامه شش عامل شخصیتی هگزاکو استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و روش همبستگی پیرسون و نرم افزار SPSS-16 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد از میان ابعاد شخصیتی تنها عوامل صداقت/تواضع، برونگرایی، موافقت و وظیفه شناسی با علائم اختلال وسواس-جبری رابطه منفی معنادار داشته و از میان آنها تنها عامل وظیفه شناسی (18/0Beta=-) قادر به پیش بینی معنادار علائم بودند. باتوجه به یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که مؤلفه وظیفه-شناسی نقش مهم تری در پیش بینی علائم اختلال وسواس-جبری و آسیب پذیری افراد در مقابل این اختلال دارد. از آنجایی که سلامت روان افراد در کیفیت زندگی سهم به سزایی دارد، درمان گران می توانند به هنگام تشخیص و درمان این نکات را در نظر داشته باشند.
بررسی اثر حکمرانی خوب بر سلامت زنان در کشورهای با درآمد متوسط به بالا با رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
حکمرانی خوب یکی از عوامل مهم مؤثر بر سلامت و کیفیت زندگی افراد جامعه بوده و از طریق افزایش سرمایه اجتماعی، گسترش حمایت اجتماعی، بسترسازی برای تامین اشتغال افراد و تامین امنیت و رفاه خانوارها به صورت مستقیم بر سلامت روانی و جسمانی افراد مؤثر می باشد. اهمیت این مساله در گروه جنسیتی زنان با توجه به حساسیت سلامت آن ها به عوامل محیطی دو چندان می شود. لذا با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش رابطه شاخص های حکمرانی با سلامت زنان (امید به زندگی، مرگ و میر و سایر شاخص های مربوط به سلامت جسمی و اجتماعی) در کشورهای با درآمد متوسط به بالا با رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته برای دوره ی زمانی (2013-2002) بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است، در کشورهایی که شاخص های حکمرانی در سطح بالاتری قرار دارد، جمعیت زنان سالم تر بوده و نرخ مرگ و میر در آن ها کمتر و در نتیجه کیفیت زندگی آن ها بالاتر است. همچنین سایر متغیرها شامل درآمد سرانه حقیقی و هزینه های سرانه سلامت رابطه مثبت و معنی دار با امید به زندگی و رابطه منفی و معنی دار با مرگ و میر زنان و نرخ باروری و بیکاری زنان رابطه منفی و معنی دار با امید به زندگی و رابطه مثبت و معنی دار با مرگ و میرشان دارند.
عوامل بازدارنده مشارکت اقتصادی زنان از سوی خانواده در جامعه محلی (مطالعه موردی زنان در روستای بهده شهرستان پارسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
53 - 78
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تشریح عوامل بازدارنده مشارکت اقتصادی زنان از سوی خانواده در جامعه محلی می پردازد. این پژوهش در میان دو گروه از زنان شاغل و غیر شاغل متأهل سنین بین 25 تا 45 سال ساکن در روستای بهده از توابع شهرستان پارسیان انجام شده است. داده ها به شیوه کیفی و با اتخاذ رویکرد نظریه بنیانی و با استفاده از فنون مصاحبه و بحث گروهی جمع آوری شده است. تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفته و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ارزش ها و نگرش ها (تفاسیری که زنان از سنت ها دارند)، باورها و اعتقادات (باور به برتری و سرپرستی مردان)، کلیشه های جنسیتی (تفکیک فضای عمومی و خصوصی، زنانه و مردانه)، نوع مالکیت و اختیارات (تصمیم گیری در خصوص درآمد و هزینه ها و مالکیت بر دارایی ها) و نوع تصمیم گیری و انتخاب (انتخاب شغل، مهاجرت، ازدواج و طلاق)، از مولفه های تاثیرگذار در مشارکت اقتصادی زنان بودند. به طور کلی کلیشه های جنسیتی در همه ابعاد زندگی زنان و مردان باعث می شود آن ها خود را برای پذیرش نقش هایی آماده کنند که در مسیر جامعه پذیری توسط نهادهای خانواده و آموزش پرورش به آن ها تعلیم داده شده است.
مقایسه سلامت عمومی، خودکارآمدی و شایستگی اجتماعی دانشجویان پسر و دختر دارای مادر شاغل و غیرشاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
199 - 218
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه سلامت عمومی، خودکارآمدی و شایستگی اجتماعی دانشجویان دختر و پسر دارای مادر شاغل و غیرشاغل در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. در این پژوهش از طرح علی- مقایسه ای از نوع پس رویدادی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دارای مادر شاغل و غیرشاغل دانشگاه شهید چمران اهواز مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 97- 1396 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، نمونه ای با40 دانشجوی دختر و 40 دانشجوی پسر دارای مادر شاغل و به همین تعداد دانشجوی دختر و پسر دارای مادر غیرشاغل به صورت تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر، پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز و پرسشنامه شایستگی اجتماعی فلنر و فیلیپس استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر دارای مادر شاغل و غیرشاغل از لحاظ سلامت عمومی، خودکارآمدی و شایستگی اجتماعی تفاوت معنی داری وجود ندارد. در نتیجه چون اشتغال مادران با سایر متغیرهای اجتماعی- اقتصادی نظیر جنس، سن، طبقه، نوع شغل مادر (خدماتی، فرهنگی و کارمند) و میزان رضایت یا تنش شغلی همراه است، می تواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد، بنابراین به تنهایی شاغل و غیرشاغل بودن مادر نمی تواند تفاوت بین دو گروه را توجیه کند.
رابطه ذهن آگاهی و رفتار جامعه پسند دانشجویان: نقش واسطه ای راهبردهای شناختی تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
219 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش واسطه ای راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار جامعه پسند بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش همه دانشجویان زن کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که در سال 97-1396 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. شرکت کنندگان 237 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و ابزار پژوهش شامل مقیاس چندبعدی رفتار جامعه پسند، مقیاس ذهن آگاهی نوجوانان و بزرگسالان و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که ذهن آگاهی به طور مستقیم و مثبت پیش بینی کننده معنی دار رفتار جامعه پسند، راهبردهای انطباقی و غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان است. همچنین راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان توانستند در رابطه میان ذهن آگاهی و رفتار جامعه پسند نقش واسطه گری معنی داری داشته باشند اما راهبردهای غیر انطباقی شناختی تنظیم هیجان واسطه معنی دار رابطه بین ذهن آگاهی و رفتار جامعه پسند نبودند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که افزایش ذهن آگاهی منجر به استفاده بیشتر از راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان شده و از این طریق موجبات افزایش رفتار جامعه پسند دانشجویان زن را فراهم می آورد.
پژوهشی کیفی در شناسایی چالشهای بهزیستی زناشویی (از خلاء مهارت های زندگی و خلاء کیفیت زندگی تا چالش های بهزیستی زناشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
39 - 64
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی در جهت رسیدن به نظریه ای درباره عوامل مؤثر بر بهزیستی زناشویی، با روش کیفی از نوع روش نظریه زمینه ای (گراندد تئوری) انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی زوجین شهر شیراز در سال 1397 بود که افراد نمونه به تعداد 22 نفر، به روش نمونه گیری هدفمند (تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه) انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری و به روش کدبندی هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. پس از تحلیل داده ها نه مقوله اصلی شامل خلاء مهارت های ارتباطی، خلاء مهارت های بین فردی و همدلی، خلاء مهارت های تفکر انتقادی و تفکر خلاق، خلاء مهارت های مقابله ای و بهزیستی عمومی، خلاء مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله، خلاء مهارت های خودآگاهی، مشکلات مرتبط با الگوهای عملکردی و کیفیت روابط، مشکلات سلامت جسمی، روانی و خلاء بهزیستی ذهنی و معنوی زوجین و مشکلات مالی و شغلی زوجین و دو مقوله هسته شامل خلاء مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلاء کیفیت زندگی فردی، زوجی و خانواده ها در شناسایی چالش های بهزیستی زناشویی استخراج شد. مطابق نتایج به دست آمده، خلأ مهارت های زندگی فردی و زوجی و خلاء کیفیت زندگی فردی و زوجی که نشان دهنده عدم مهارت های ارتباطی، بی تفاوتی ها، عدم شناخت و عدم وجود همدلی در بین زوجین است منجر به نوعی ناکارآمدی، نارضایتی و بی کیفیتی زندگی زوجین شده است. بنابراین، خلأ مهارتهای زندگی و خلاء کیفیت زندگی فردی و زوجی از چالش های مهم بهزیستی زناشویی شناسایی شد.
تسهیل گران رنج: کندوکاوی کیفی از برهمکنش زنان نابارور با دیده بانان مشرف به صحنه
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
19-35
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه زنان نابارور با اطرافیان شان حول محور مسائل ناباروری شان بود. جامعه آماری زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز نا باروری شهر یزد است که با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند تعداد 21 نفر از زنان انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع کیفی و روش نظریه زمینه ای و فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت .اطلاعات جمع آوری و تحلیل داده ها به شیوه کدگذاری باز ومحوری انجام شد. یافته های به دست آمده از پژوهش شامل13 مقوله اصلی و یک مقوله هسته تحت عنوان تسهیلگران رنج شد. بر همین اساس جداول مفهومی، مدل پارادایمی و طرح واره نظری پژوهش ارائه شد. با توجه به داده های ارائه شده می توان نتیجه گرفت، زنان نابارور وضعیت نامساعدی را در ارتباط با دیگران تجربه می کنند.
بررسی تأثیرات تبعیض جنسیتی بر میزان مشارکت پذیری زنان روستایی (منطقه مورد مطالعه: دهستان های گلمکان و رادکان شهرستان چناران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
23 - 53
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز، کسب شخصیت اجتماعی وابسته به مشارکت و خارج شدن از دایره فعالیت های شخصی در جهت توسعه امری ضروری است. از این روست که مشارکت زنان به منزله بخش مهمی از نیروی توسعه و نابرابری جنسیتی به منزله یکی از مسائل و مشکلات مهم جامعه شناخته شده است. زنان روستایی، به عنوان عناصر تأثیرگذار فضاهای روستایی، به علت ناآگاهی از حقوق خود تا حد زیادی در معرض این تبعیض قرار دارند. ازاین رو، هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیرات تبعیض جنسیتی بر میزان مشارکت پذیری زنان روستایی است. روش شناسی تحقیق توصیفی تحلیلی بوده که به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. از روش پیمایشی در قالب 116 پرسش نامه خانوار، به بررسی افراد نمونه در 10 روستا از دهستان های رادکان و گلمکان شهرستان چناران پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان داده که بر اساس آزمونt، بیشترین اثر تبعیض جنسیتی بر کاهش میزان مشارکت اقتصادی زنان روستایی با میانگین رتبه ای53 / 3 است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان دهنده اهمیت نسبی تبعیض جنسیتی بر مشارکت پذیری زنان است. ازاین رو، می توان گفت از آنجا که زنان روستایی در زمینه اقتصاد روستا مشارکت زیادی دارند و در زمینه های دامداری، کشاورزی، باغداری و... همپای مردان کار می کنند، در زمینه اقتصادی بیشترین تبعیض را به خود اختصاص داده اند، زیرا با وجود مشارکت فراوان در این زمینه از امکانات و مزایای اقتصادی بهره چندانی نمی برند.
ارتباط طرح واره های ناسازگار اولیه با عملکرد سازمانی: نقش میانجی سکوت سازمانی و راهبردهای مقابله ای مدیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش میانجی سکوت سازمانی و راهبردهای مقابله ای در ارتباط با طرح واره های ناسازگار با عملکرد سازمانی مدیران زن شهرداری ها بود. طرح پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران زن شهرداری های تهران که در سال 1397 مشغول بودند. حجم گروه نمونه 200 نفر بود به صورت نمونه در دسترس انتخاب و پرسش نامه های طرحو اره های ناسازگار،عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت ، پرسش نامه سکوت سازمانی ونداین و مقیاس اجتناب و جبران افراطی یانگ تکمیل گردید. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های همبستگی و معادلات ساختاری با نرم افزارهای 22SPSS و LISREL 8.85تحلیل گردید. ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد . نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه به صورت غیر مستقیم از طریق سکوت سازمانی بر عملکرد سازمانی تاثیر دارد. هم چنین نتایج نشان داد که جبران افراطی و اجتناب رابطه مستقیم با طرح واره ناسازگار دارد. می توان براساس یافته های پژوهش، نتیجه گرفت که سکوت سازمانی در رابطه بین طرح واره-های ناسازگار اولیه و عملکرد سازمانی نقش واسطه ای دارد. توجه به این مکانیسم تاثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای تقویت عملکرد سازمانی می تواند موثر باشد.
ارتقای برنامه های جلوگیری از آزار و اذیت بانوان در سازمان ها با استفاده از نوآوری اجتماعی: مدل فرآیند تغییر اجتماعی چهار مرحله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
509 - 527
حوزههای تخصصی:
آزار و اذیت بانوان در برخی از سازمان ها دیده می شود که یک نوع آن «آزار جنسی این برای آن» است. در این وضعیت آزار دهنده، که اغلب مدیر یا کارمند ارشد است، به شرط مشارکت در برخی از رفتارهای جنسی چیزی را به قربانی پیشنهاد یا وی را تهدید می کند و قربانی نیز بنا به دلایلی از بیان اتفاق خودداری می کند. هدف این مطالعه، ارائه راهکاری جهت پیشگیری از وقوع آزار بانوان در سازمان ها و ارائه راه حلی برای قربانیان پس از وقوع مشکل است. پرسش اصلی این است که چگونه می توان از وقوع آزار جنسی بانوان در سازمان ها جلوگیری کرد؟ این پژوهش سعی دارد از نوآوری اجتماعی استفاده کند، زیرا برای رفع مشکل به همکاری همه افراد مرتبط و ذی نفع نیاز است. این مسئله با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی انجام شده و مدل فرایند تغییر اجتماعی چهار مرحله ای و روش تحقیق اقدام پژوهی مورد استفاده قرار گرفت. سرانجام تعدادی راهکار فوری و راه حل اساسی پیشنهاد شد. با به کارگیری راهکارهای فوری پیگیری قضایی، سیستم شکایات داخلی، نظارت خود سازمان و راه حل های اساسی شامل فرهنگ سازی، حمایت اجتماعی قربانیان، داشتن خط مشی جلوگیری از آزار در سازمان ها و به ویژه تعهد همه ذی نفعان می توان مشکل را به طور بنیادی حل کرد. مطالعه حاضر یکی از اولین پژوهش های بررسی آزار و اذیت در سازمان هاست که از طریق نوآوری اجتماعی و تفکر سیستمی و حصول راه حل های اساسی برای رفع آن انجام شده است.
اثر ازدواج و طلاق مادر، درحق حضانت از منظر فقهای مذاهب اسلامی با رویکردی به نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
81 - 111
حوزههای تخصصی:
از نظر مشهور فقهای امامیه ، پس از جدایی زن و شوهر، حضانت پسر تا دو سال و حضانت دختر تا هفت سال مشروط به عدم ازدواج، به عهده مادر است و این حق به محض ازدواج، ساقط می شود سپس اگر مطلقه گردد، حضانت به وی باز می گردد. اغلب فقهای مذاهب اسلامی اعم از حنفی، شافعی و حنبلی نیز فتاوی شبیه به نظر مشهور فقهای امامیه دارند اما در این بین ابن ادریس حلی از فقهای امامیه، با پذیرش اصل سقوط حضانت با ازدواج، در مورد بازگشت آن با طلاق تردید کرده و امام مالک از ائمه اهل سنت نیز نظری شبیه به آن دارد در این میان تنها حسن بصری و پیروانش، نظری اختصاصی دارند اینها به استناد دلائلی برخلاف همه فقهای مذاهب اسلامی(امامیه، مالکیه، شافعیه، حنفیه ، حنبلیه و ظاهریه) معتقدند حق حضانت با ازدواج سقوط نمی کند بنابراین فارغ از بحث از بازگشت آن بعد از مطلقه شدن هم می باشند.این امر در حقوق ایران نیز وجود دارد و علی رغم تبعیت قانون گذار از نظر مشهور فقها، به نظر می رسد وفق ادله ای نظیر آیه233 سوره بقره، قاعده لاضرر، توجه به غرض قانون گذار در باب حضانت و اصل رعایت مصالح طفل باید حکم مشهور را مورد نقد قرار داده و قول به عدم مانعیت نکاح مجدد مادر از حضانت را اقوی دانست.
شاخص های خانواده سالم از منظر افراد شاغل: یک مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی شاخص های خانواده سالم از منظر افراد شاغل است. از همین رو توجه به استانداردهای فرهنگی و تجربه های شخصی و خانوادگی در تعیین شاخص های خانواده سالم ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با استفاده از روش کیفی گراندد تئوری و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق در نمونه هدفمند از ۲۸ فرد شاغل متاهل و تحصیل کرده (۴ مرد و ۲۴ زن) انجام شده و در نهایت سعی در استخراج شاخص های سنجش خانواده سالم دارد. عمده ترین شاخص های سنجش خانواده ی سالم به طور کلی در سه مقوله ی اصلی شناسایی شدند. اولین مقوله با عنوان وجود احساس انسجام، یکپارچگی و همراهی با مقوله های فرعی همدلی، وجود فضای گفتگوی متقابل، شناخت و رعایت حقوق و مسئولیت های متقابل، احترام و محبت متقابل؛ مقوله ی دوم با عنوان سالم بودن فضای روانی خانواده با زیرمقوله-های احساس آرامش، شادمانی و دوری از عوامل منفی، سلامت فکری و اعتقادی؛ و مقوله ی سوم وجود برخی فضائل اخلاقی در میان اعضای خانواده با زیر مقوله های صداقت، گذشت، چشم پوشی از ابعاد اقتصادی است. شاخص های مشترک این مطالعه با مطالعات قبلی وجود همدلی، وجود فضای گفتگوی متقابل، شناخت و رعایت حقوق و مسئولیت های متقابل، احترام و محبت متقابل، احساس آرامش، شادمانی و دوری از عوامل منفی، سلامت فکری و اعتقادی، صداقت و گذشت بودند. چشم پوشی از ابعاد اقتصادی شاخصی است که تنها در این مطالعه شناسایی شده است.