فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با امکانات و گزینه های فراوانی که رسانه های جدید در عصر اطلاعات در اختیار افراد جامعه قرار می دهند، کاربران دائما با محرک های جدید و انواع مختلف رفتارهای اجتماعی و اخلاقی آشنا می شوند. این فضا هویت نامشخص و پیوسته متحولی را می آفریند، و بیشترین تاثیر آن برای نسلی است که در مقایسه با نسل قبل با محرک های فراوانی مواجه است. همچنین از طریق رسانه های نوین و فناوری اطلاعات، افراد جامعه خط مفروض میان فضای عمومی و خصوصی را تجدید سازمان می کنند و این امکانی است که جامعه فعالانه از آن استفاده می کند.روش کار: با بررسی تعداد 80 نفر از کاربران عمومی فناوری اطلاعات و آسیب های اجتماعی، هنجارها و تهدیدهای اخلاقی شبکه جهانی و ابزارهای ارتباطی رایانه ای بر آنها، الگوی برای اخلاق کاربری ارایه شده است.یافته ها: در این پژوهش مشخص گردید بیش از 85% کاربران در معرض آسیب های اخلاقی و ناهنجاری های فناوری اطلاعات قرار داردند که سهم کودکان و نوجوانان در این نمونه گیری از سایرین بیشتر است.نتیجه گیری: اخلاق حرفه ای به دلیل این که متخصصان تنها با تسلط بر کار و فعالیت حرفه ای خود و فلسفه و نقش آن در زندگی مردم، به درک اخلاقی نایل می آیند و عینیت گرایی و بی طرفی علمی و عدم جانبداری سیاسی که مهمترین اصل اساسی علم و فناوری است، در رابطه با اخلاق علمی حرفه ای مورد تایید قرار گرفته است.
طراحی مرکز یادگیری در محیط آموزش الکترونیکی
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ بهار ۱۳۸۸ شماره ۵
65 - 82
حوزههای تخصصی:
طی چند د هه گذشته رشد چشمگیر فن اوری اطلاعات و ارتباطات، زندگی انسان را در ابعاد مختلف دگرگون کرده است که یکی از این ابعاد مهم، آموزش و یادگیری است . ظهور و پیشرفت فن اوری اطلاعات و ارتباطات از سویی و پذیرش دیدگاه ساخت نگرایی از سوی دیگر، دو محور اساسی تحولی هستند که یادگیری الکترونیکی را به و جود آورده است .یادگیری الکترونیکی، آموزش سنتی را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داده و دنیایی نو در عرصه یادگیری به وجود آورده است . تغییر الگوهای سنتی آموزش به یادگیری خودجوش و خودمحور، تغییر نقش یادگیرندگان و معلمان، امکان یادگیری مادام العمر، افزایش کیفیت یادگیری، کاهش هزینه های آموزشی و به حداقل رساندن محدودیت های زمانی و مکانی و . .. از ویژگیهای بارز یادگیری الکترونیکی است. با وجود همه محاسنی که یادگیری الکترونیکی دارد، نگرنگرانی هایی را نیز برای متخصصان آموزش و پرورش در پی داشته است که مهم ترین آنها سرعت بی سابقه ، خیره کننده و انقلاب گونه آن است که بدون هیچ دیدگاه مشخص و یا طرح جامعی رو به جلو می رو د؛ بنابراین ، در چنین شرایطی، نداشتن الگو و برنامه مناسب مضرات بیشتری برای نظام آموزشی به همراه خواهد داشت . یکی از راهکارهایی که امروز برای دستیابی بیشتر به مزایای آموزش الکترونیکی و دور شدن از مضرات احتمالی آن ارائه شده است، طراحی مرکز یادگیری در این محیط است. مراکز یادگیری به فعالیت یادگیرندگان جهت داده و دارای قابلیت هایی مانند یادگیری براساس آهنگ خود، به حداقل رساندن احتمال شکست، به حداکثر رساندن احتمال موفقیت و ... است. با توجه به نکات فوق، این مقاله ، به بررسی توصیفی جایگاه مرکز یادگیری در محیط آموزش الکترونیکی و ضرورت ایجاد آن پرداخته است.
مقایسه میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دوره کارشناسی پذیرفته شده از طریق طرح فراگیر و آزمون سراسری در دانشگاه پیام نور مرکز ساری
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۷
107 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان پذیرفته شده از طریق طرح فراگیر و پذیرفته شدگان از طریق کنکور سراسری در دانشگاه پیام نور و اهداف فرعی آن، مقایسه انگیزه و پیشرفت دانشجویان این دو گروه در رشته های علوم انسانی و علوم پایه و همچنین در بین دو گروه دختر و پسر بوده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور ساری هستند. روش این تحقیق، توصیفی از نوع زمینه یابی بوده و ابزار آن پرسشنامه استاندارد انگیزش که از سوی رمضان حسن زاده تهیه شده و دارای روایی بالا و پایایی 86درصد است و در تحقیقات متعددی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین، از میانگین نمرات دو نیمسال تحصیلی دانشجویان (اول و دوم 86-85) برای سنجش پیشرفت تحصیلی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون آماریt استفاده شده و مشخص شده است که بین میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان فراگیر و سراسری به طور کلی اختلاف معناداری وجود ندارد ولی در بین دانشجویان گروه علوم پایه، میزان انگیزه و پیشرفت تحصیلی دانشجویان سراسری بیشتر از دانشجویان فراگیر است. نتیجه مشخص دیگر در تحقیق این است که از لحاظ جنسیت، انگیزه و پیشرفت دانشجویان دختر بیشتر از پسر بوده است که به نظر می رسد مشکلات مربوط به اشتغال و هزینه فرصت از دست رفته و ابهام در بهره برداری مناسب از مدرک تحصیلی در آینده از جمله عوامل تأثیرگذار در این تفاوت باشد.
بررسی برنامه درسی دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی از نظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
69 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی از نظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان رشته تکنولوژی آموزشی انجام گرفت. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی می باشد. جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی و دانشجویان دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی دانشگاه های اراک، علامه طباطبایی و تربیت معلم است. حجم نمونه مورد مطالعه 217 نفر برآورد شد که به شیوه طبقه ای تصادفی از هر سه طبقه انتخاب گردید. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که اهداف برنامه های درسی دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد از نظر اکثر اعضای هیأت علمی و دانشجویان مناسب می باشد. همچنین اهداف برنامه های درسی دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد با دروس ارائه شده مربوط به آن (به استثنای هدف شناخت و کشف مسائل آموزشی با بر خی دروس) تناسب دارد. از بین دروس اصلی، دروسی نظیر سمینار در برنامه ریزی درسی و آموزشی، و از بین دروس اختیاری، دروسی مانند بهداشت عمومی، کلیات اقتصاد، انسان شناسی در اسلام از نظر اکثریت اعضای هیأت علمی و دانشجویان غیرضروری است. از نظر اکثر اعضای هیأت علمی و دانشجویان از بین دروس تخصصی دوره های کارشناسی ارشد دروسی مانند برنامه نویسی کامپیوتری برای آموزش، تعلیم و تربیت اسلامی پیشرفته، و فلسفه و آراء تربیتی غیرضروری می باشد. افزون بر این، اکثر اعضای هیأت علمی و دانشجویان، بازنگری و تجدید نظر در اهداف، عناوین و سرفصل های دروس و برنامه درسی رشته تکنولوژی آموزشی را لازم و ضروری می دانند.
نقد و بررسی سرمشق های نظری مردم شناختی و جامعه شناختی از فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مفاهیم مورد استفاده در علوم، یکی از فعالیت های جدی در حوزه روش شناسی و فلسفه علم است. در این مقاله، برای کسب بصیرت نظری از موقعیت فرهنگی جامعه، به سرمشق های نظری (پارادایم) در جامعه شناسی و مردم شناسی پرداخته شده است. این مقاله با کند و کاوی در مورد مفهوم فرهنگ و با بهره مندی از مطالعه مقایسه ای و مدل هایی که از پارادیم ها مشتق می شوند، انجام شده است. با الهام از نظریه ها و مفاهیم جامعه شناسی و مردم شناسی، دو گروه اساسی از مفاهیم در انسان شناسی و سه گروه پایه در جامعه شناسی شناسایی شدند. فرضیه عمومی مقاله این است که مفهوم فرهنگ در پارادایم جامعه شناسی و مردم شناسی متفاوت است. در اولین گام، به دلیل رابطه انسان با خود، سایر انسان ها و خداوند، مفهوم عالی از فرهنگ را به دست آورده ایم که دو بعد اساسی دارد: «داخلی - ذاتی» و «خارجی - رفتاری». در این رابطه، «معنای معنوی از فرهنگ در رابطه انسان با خداوند»، هدف اصلی مفهوم سازی انتقادی ما را شکل داده است.
نقش دانشگاه در ایجاد عوامل مؤثر بر شادی
حوزههای تخصصی:
در دو دهه گذشته پژوهش پیرامون شادی افزایش چشمگیری یافته است و دانشگاه به عنوان نظامی آموزشی سعی بر آن دارد که فرهنگ شادی را در جامعه دانشگاهی و بین دانشجویان رواج دهد تا از این طریق بسیاری از ناهنجاری ها و جرایم ناشی از عدم تعادل روحی افراد را از بین برده و از میزان جرایم بکاهد و از تنش و برخورد فیزیکی با مردم جلوگیری کند. دانشگاه تلاش می کند محیطی شاد و با نشاط برای دانشجویان ایجاد کند و براین باور است که شادی و شاد بودن دانشجویان اساس موفقیت آنهاست و افراد شاد موفق ترند. افرادی که شاد زندگی می کنند باعث افزایش قدرت تمرکز خود شده و همیشه موفق می شوند و در هنگام مواجه با مشکلات و شرایط ناگوار می توانند با صرف حداقل انرژی و با استفاده از راه های کوتاه و مؤثر آن مشکلات را حل کنند و کمتر دچار سردرگمی و پریشانی شوند. شادی و نشاط نه تنها در پدیده های اجتماعی همچون روابط بین فردی نفوذ می کند بلکه به تنهایی در فرآیندهای شناختی مانند حافظه، یادگیری، حل مسئله و انعطاف پذیری فکری نیز اثر می گذارد.
میان رشتگی و مسایل آن در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های میان رشته ای، مطلوبیت عام یافته است و در حوزه های نهادی «دانش» و اجتماعات سازمانی «آموزش»، گسترش یافته است و به مثابه مشخصه نوین شیوه تولید دانش و سیاست گذاری عرضه آموزش، از ارزش و اعتبار سیاست گذاری برخوردار شده است. به اعتباری، به رغم واکنش ها و مقاومت های پراکنده، «فعالیت های میان رشته ای» امروز جالب توجه و مطلوب نهادهای تولید و اشاعه دانش و نیز فضاهای سازمانی و اجتماعی آموزش است. با وجود این، آنها، به ویژه در عمل، با موانع پیچیده، چالش های جدی و انتقاداتی مواجه هستند.این مقاله توصیفی - تحلیلی، با تمرکز و تاکید بر علوم انسانی میان رشته ای، عمده ترین موانع و چالش هایی را که در سه دهه اخیر، فعالیت های میان رشته ای را با مساله اثربخشی و بهره وری مواجه کرده است، در قالب سه دسته اصلی موانع (چالش های) «سازمانی»، موانع «حرفه ای»، موانع «فرهنگی» بررسی و تبیین می کند. در پایان، تلاش خواهد شد موانع و چالش های خاصی تبیین شود که برنامه ها و فعالیت های میان رشته ای در حوزه علوم انسانی با آنها روبروست.
دانشگاه های مجازی بین المللی رویکردی بین المللی / بین رشته ای در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
درآمدى بر ضرورت، جایگاه و انواع مطالعات میان رشته اى در آموزش عالى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیاى پیچیده امروز، بشر براى حل مشکلات پیش رو، نیازمند دیدگاه هاى جامع است. در این میان، فقط مطالعات بین رشته اى است که موجب مى شود محیط پیرامون افراد، به خصوص محیط دانشگاهى و مطالعات متخصصان انسجامى خاص پیدا کند و باعث پویایى نظام آموزشى و در نتیجه، رشد و اصلاح فرهنگ شود. علاوه برآن، تداخل در محتوا، روش هاى پژوهش، اصول و نظریه ها، مرزبندى رایج علوم را از میان برده است. واقعیت این است که پیشرفت در هر رشته، علاوه بر تحقیقات دانشمندان خود، به میزان بسیارى به دیدگاه دیگر دانشمندان، به خصوص رشته هاى نزدیک به هم، نیازمند است. اندیشمندان میان رشته اى، واقعیت ها و نیازهاى دنیاى جدید را در فراسوى رشته هایى نکوهش مى کنند که ساختارى یکسویه، جزئى نگر، محدود و تخصصى دارند و آشنایى با رویکردهاى میان رشته اى و آگاهى از چرایى این مقوله را براى برنامه ریزان درسى ضرورى مى دانند و تخصص هاى میان رشته اى را براى دانشکده ها و مؤسساتى که در پى دستیابى به مرزهاى جدید و خلق بایسته هاى خاص در عرصه علوم، به ویژه علوم انسانى هستند، ضرورى مى دانند.
این مقاله در سه بخش تنظیم شده است: در بخش اول، مقدمه، اهمیت و ضرورت و تاریخچه اى از رویکرد میان رشته اى بیان شده است. در بخش دوم، میان رشته اى و انواع آن بحث شده است. در بخش سوم، اشاره اى به سیاست هاى آموزشى، متخصصان و کاربران این رویکرد شده است و در ادامه، چالش ها مربوط به آن واکاوى مى شود. در پایان بحث، نتیجه گیرى و پیشنهادهایى ارائه شده است که به طور خلاصه عبارت است از: 1.کاربرد همزمان رویکرد رشته اى و میان رشته اى در حوزه تحقیقات، یا به عبارت دیگر، قرارگرفتن ساختار منطقى در کنار سازماندهى مهارت هاى متنوع بدون غفلت از دیگرى؛ 2. توجیه فلسفه وجودى میان رشته اى در میان مسئولان و مجریان و درونى کردن ارزش هاى این مقوله براى افراد؛ 3.سرمایه گذارى در این حوزه به سبب نیاز به آموزش مناسب رشته ها، اجراى تحقیقات جامع و کاربردى، تسهیل روند رشد هر رشته با کمک رشته هاى دیگر
مبانی معرفت شناسی زبان شناختی و تبیین علم تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای زبان شناسی نظریه های نقد زبان شناختی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تفسیر و ترجمه قرآن
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی روش شناسی های حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر منابع تولید داده
موضوع مقاله تبیین مبانی معرفت شناسی و بر آن اساس، بررسی نظام مند فرآیند فهمیدن و تفسیر متن است. تغییر مبانی معرفت شناسی دانشگاهی در قرن بیستم تحت عنوان چرخش زبان شناختی معرفی شده که به معنای دور شدن از معرفت شناسی سنتی فلسفی و شروع معرفت شناسی زبان شناختی است. در معرفت شناسی زبان شناختی، که با آثاری همچون هستی و زمان مارتین هایدگر و دوره زبان شناسی عمومی فردینان دو سوسور به صورت دانشگاهی شروع می شود، شناخته شدن نقش زبان همواره جنبه محوری داشته است. علاوه بر آن، مفهوم معنا نیز بررسی می شود و مسألة تعلق معنا به نویسنده، متن و یا خواننده مورد بحث قرار می گیرد و معنا منطقاً به زبان نسبت داده می شود. حوزه معنا و تفسیر حوزه ای کاملاً زبان شناختی است که تنها در حیطه شبکه زبان رخ می دهد. زمینه تحقیقاتی علم ارائه شده متد شناسی مطالعات ادبی است که خود تابعی از معرفت شناسی دانشگاهی دانسته میشود. آگاهی از این مباحث به فهم متدهای رایج مطالعات ادبی در چند دهه اخیر کمک می کند.
علیت عاملی و مشکلات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد اگر موجبیت گرایی درست باشد، یعنی اگر هر رخدادی معلول رخدادهای پیشین خود باشد، آنچه یک عامل انسانی انجام می دهد، معلول رخدادهایی است که بسیاری از آنها، پیش از تولد عامل رخ داده اند؛ به این ترتیب هیچ عاملی در آنچه انجام می دهد، مسوولیت اخلاقی ندارد. از سوی دیگر، اگر ناموجبیت گرایی درست باشد، یعنی برخی از رخدادها تصادفا رخ دهند، باز هم مسوولیتی متوجه هیچ عاملی نیست. رودریک چیزهلم با معرفی مفهوم علیت عاملی سعی دارد راه استدلال دوشاخه ای بالا را سد کند. مطابق نظریه او، هر رخداد ارادی محصول زنجیره ای از رخدادهاست که در نهایت، عامل آن رخداد ایجاد کرده است و خود این عامل معلول چیز دیگری نیست. در این مقاله، پس از بیان نظریه چیزهلم و پاسخ او به برخی منتقدان، ایرادهایی به نظریه او وارد می شود که کفایت این نظریه را به شدت به چالش می کشند.
بررسی مبانی فلسفی برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه هایی که فیلسوفان تحلیلی به آن پرداخته اند، برنامه درسی در دانشگاه است. فیلسوفان تحلیلی معتقدند که برنامه ریزی درسی و آموزشی غالبا، بسیار سطحی و بد انجام می گیرد و باید به جنبه های فلسفی توجه بیشتری مبذول داشت و افراد را به تلاش بیشتر در این زمینه واداشت. این موضوع در فلسفه تربیتی مکتب لندن و نزد فیلسوفان بزرگ این مکتب، به ویژه هرست، با طرح نظریه «اشکال دانش» مطرح شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی مبانی فلسفی برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی، «دیدگاه اشکال دانش» را در نزد فیلسوفان تحلیلی بررسی می کند که این کار با استفاده از روش تحلیل اسنادی انجام گرفته است. جامعه آماری، همه منابع و مراجع مرتبط با موضوع پژوهش بوده است. ابزار پژوهش، فرم های فیش برداری بوده است و داده های حاصل، به طور کیفی، تجزیه و تحلیل شده است.
مدلی برای تطبیق مؤلفه های استراتژی سیستم های اطلاعاتی و تبیین جایگاه آن در آموزش عالی ایران
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
53 - 67
حوزههای تخصصی:
با تدوین و تصویب اهداف سند ملی چشم انداز 20 ساله کشور و ابلاغ آن به وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی، تدوین برنامه ها و انجام اقدامات گوناگونی در تمامی عرصه های علمی- فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در جریان است. یکی از این اقداماتی که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال انجام است، تهیه و تدوین نقشه جامع علمی کشور می باشد. پس از ابلاغ این نقشه، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و سایر مؤسسات آموزش عالی کشور، ملزم به طراحی و تدوین برنامه استراتژیک خاص خود خواهند بود که بر اساس این نقشه، اهداف سند ملی چشم انداز کشور را از نقطه نظر علمی و فرهنگی، همسو با سند تحول راهبردی علم و فناوری کشور برآورده سازند. امروزه دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی دنیا نسبت به تدوین و اجرای برنامه استراتژیک سیستم های اطلاعاتی اقدام کرده اند. دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی ایران نیز برای رسیدن به هدف مهم سند چشم انداز، یعنی جایگاه اول علمی و فنّاوری در منطقه، ملزم به طراحی و تدوین چنین برنامه ای در راستای تحقق برنامه استراتژیک دانشگاه هستند. این مقاله به ارائه مدلی برای تطبیق مولفه های استراتژی سیستم های اطلاعاتی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور و تبیین جایگاه آن با نگاه به سند ملی چشم انداز 20 ساله و نقشه جامع علمی کشور و نیز بررسی ملزومات و محصولات تدوین آن در سه لایه استراتژیک، تاکتیک و تکنیک می پردازد. با توجه به گوناگونی استراتژی های دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی به دلیل تفاوت موجود در ماهیت آنها، استراتژی های مختلفی نیز برای سیستم های اطلاعاتی تدوین خواهند شد که به دنبال آنها پروژه های نرم افزاری متناسب قابل تعریف و پیاده سازی می باشند.
بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه های پیام نور؛ مطالعه موردی استان همدان
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۸
103 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی ارتباط بین رضایت شغلی و تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه های پیام نور استان همدان می باشد. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. در این تحقیق روش نمونه گیری، تصادفی ساده بوده است. نتایج نشان می دهند که 60 درصد اعضای هیأت علمی کم یا خیلی کم، 25/26 درصد تاحدودی و 75/13 درصد زیاد از شغل خود رضایتمندی داشته اند. نتایج حاکی از آن است که دستیاران علمی نسبت به اعضای هیأت علمی دارای رضایتمندی خیلی کمتری از شغل خود بوده اند. میزان تولیدات علمی 25/81 درصد اعضای هیأت علمی کم یا خیلی کم، 75/3 درصد تاحدودی و 15 درصد زیاد یا خیلی زیاد می باشد. همچنین یافته های تحقیق بیانگر این هستند که دستیاران علمی نسبت به اعضای هیأت علمی دارای تولیدات علمی کمتری بوده اند. نتایج این تحقیق نشان می دهد بین متغیرهای مستقل رضایت از ماهیت کار، رضایت از مدیران دانشگاه، رضایت از همکاران، رضایت از شیوه تشویق و تنبیه، رضایت از امکان ارتقاء و ترفیع در شغل، رضایت از میزان حقوق، سن، رتبه علمی، رضایت شغلی و متغیر وابسته تولیدات علمی اعضای هیأت علمی رابطه معنادار وجود دارد. ولی بین متغیرهای مستقل جنسیت، رضایت از وضعیت بهداشتی و آموزشی دانشگاه، رضایت از نحوه ارزشیابی سالانه اعضای هیأت علمی و متغیر وابسته میزان تولیدات علمی اعضای هیأت علمی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین نتایج نشان دادند که بین متغیرهای سن، رتبه علمی با رضایت شغلی رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین جنسیت و رضایت شغلی رابطه معنادار وجود ندارد.
جایگاه رئالیسم و ابزارگرایی در روش شناسی علم اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم علمی هدف تحقیق علمی را کشف حقیقت می داند؛ در مقابل، ابزارگرایی نظریه ها را صرفا ابزارهایی مفید می داند که برای نظم بخشیدن به داده ها و پیش بینی ساخته شده اند. مهم ترین چالش این دو، نزاع بر سر هویت های مشاهده ناپذیری است که نظریه ها جعل کرده اند. به نظر رئالیست های علمی، این هویت ها واقعا وجود دارند و همان گونه عمل می کنند که نظریه های جعل کننده آنها می گویند؛ اما از نظر ابزارگرایان، اظهار نظرهای دانشمندان در مورد هویت های مشاهده ناپذیر را نمی توان صادق یا کاذب دانست. در علم اقتصاد نیز مباحث ابزارگرایی و رئالیسم جریان دارند؛ اما بر خلاف فلسفه علم، رویکردها مقابل یکدیگر نبوده، به دوره های زمانی متفاوتی تعلق دارند؛ همچنین ابزارگرایی و رئالیسم اقتصاد متفاوت از ابزارگرایی و رئالیسم علمی در فلسفه علم هستند. رئالیسم علمی، برخلاف ابزارگرایی، تا دهه های اخیر، جایی در روش شناسی علم اقتصاد نداشت. از حدود دو دهه پیش، دو برنامه رئالیستی متفاوت با نوشته های دو پرچم دار اصلی آن، اوسکالی ماکی و تونی لاسن، وارد ادبیات روش شناسی اقتصاد شدند. در این مقاله چالش های موجود در این زمینه بررسی می شود.