فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی قدرت گیری خاندان حکومتگر پس از افول قدرت های مرکزی، روند تاریخی گذر از حکمرانی های متمرکز ایرانی به حکمرانی های محلی را نشان می دهد. متأسفانه مطالعات نظری مربوط به خاندان شناسی در ایران هنوز آغاز نشده است تا بتوان با تکیه بر آن ظهور و افول خاندان های حکومتگر را مورد بررسی تطبیقی دقیق قرار داد. این مقاله روند قدرت گیری و افول قدرت خاندان گاورودیان در منطقه گاورود بین همدان و کردستان و به طور مشخص سیاست گاورودیان در قبال سه حکومت قراقوینلو، تیموری و آق قوینلو را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. یکی از مشکلات فراروی این خاندان، تغییر سریع حکومت ها در ایران بود. مساله اصلی گاورودیان که در طول سده ی نهم قمری بر ایران حاکم شدند، این بود که بتوانند منافع خود را با منافع متفاوت و سیّال این سه حکومت تنظیم کنند. لذا سیالیّت منافع حکومت های مرکزی به سیالیّت و پیچیدگی واکنش گاورودیان انجامید. آنان نتوانستند در برابر سیاست تمرکزگرایی حکومت های مرکزی، قدرت استوار و باثباتی ایجاد کنند و سرعت تحولات، آنان را به اتخاذ سیاست های آنی و فرصت طلبانه وامی داشت. بنابراین گرفتار تذبذب و سردرگمی شدند. بعلاوه رقابت های درون خاندانی و عملکرد خاندان رقیب نیز قدرت آنان را به افول کشانید.
فراز و فرود حکمرانی شیخ حجر کنگانی و نقش وی در تحولات جنوب ایران (1169- 1181ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خخاندان های محلی، به ویژه در دوره های فترت، از عوامل مهم تأثیرگذار در تحولات تاریخی جنوب ایران و خلیج فارس بوده اند. پژوهش حاضر به یکی از شیوخ کمتر شناخته شده ی دوره ی فترت میان فروپاشی دولت افشار و تثبیت دولت زند به نام شیخ حَجَر کنگانی می پردازد که در بندر کنگان اقتداری محلی به دست آورد. پژوهش بر این پرسش ها متمرکز است: بندر کنگان بنا به چه دلایلی بستری برای شکل گیری قدرتی محلی توسط شیخ حجر شد؟ قدرت وی چه فراز و فرودی را طی کرد و چگونه با قدرت های خارجی حاضر در خلیج فارس و کریم خان زند مواجه شد؟ بررسی شواهد مؤید این است که بندر کنگان به واسطه ی افزایش ناامنی در سایر بنادر و موقعیت جغرافیایی و سوق الجیشی مهم خود در پرتو اقدامات شیخ حجر به برتری نسبی در رونق تجاری رسید و به عنوان یکی از نقاط اتصال شیراز با خلیج فارس واجد اهمیت شد. بر بستر این رونق اقتصادی شیخ حجر به یک قدرت محلی مهم تبدیل شد. اما تنش وی با انگلیسی ها، خودداری از مشارکت در جنگ با میرمهنا و مقاومت در برابر خواسته های مالیاتی دولت زند، به تیرگی مناسبات شیخ حجر با دولت زند و حمله ی نظامی سپاه زند به کنگان و پایان کار وی انجامید. روش این پژوهش تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات عمدتاً با شیوه ی کتابخانه ای و حسب مورد با استفاده از تاریخ شفاهی و پیمایش آثار انجام شده است.
برآمدن و بر افتادن «گروس» در ساختار تقسیمات کشوری ایران ( بر مبنای مدل قدرت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) می شناسند، براساس منابع در دسترس، منطقه ای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکم نشین مستقل اداره می شد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظه فرهنگی باقی مانده اما در پیکره جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر می رسد قدرت گرفتن ایل گروس در دوره صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دوره قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیین کننده ای داشته است.
نسل پنجم نظریه های انقلاب؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
139 - 180
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله مجادله های کلامی سال های اخیر در باب نسل پنجم نظریه های انقلاب است. پس از رخداد انقلاب های عربی در سال 2011 با توجه به ویژگی های آن رویدادها، بحث های دامنه داری بین انقلاب پژوهان در خصوص چگونگی تحلیل و تبیین این رویدادها درگرفته است. گلدستون در سال 1980 سه نسل از تئوری های انقلاب را مطرح کرد و پس ازآن فورن (1993) و گلدستون (2001) نسل چهارم نظریه های انقلاب را که برخلاف نسل سومی ها بر کارگزار انقلاب تأکید بیشتری داشتند، مطرح کردند. مسئله این مقاله ظهور نسل پنجم نظریه های انقلاب است. انقلاب پژوهان (آلینسون، آدامز، لاوسون، بیات، بک، ریتر، اسلیم، دان ...) در طی کمتر از یک دهه گذشته بحث های مبسوطی در خصوص رویدادهای سه دهه اخیر (از 1989 تاکنون) و توانایی/ ناتوانی نظریه های نسل چهارم برای تحلیل و تبیین آن رویدادها طرح کرده اند. در این نوشتار با کمک روش تحلیل انتقادی، ضمن طرح مباحث بیان شده و نقد نسل چهارم نظریه های انقلاب، در خصوص ظهور نسل پنجم بحث خواهد شد. نتایج حاصله از مباحث مطرح شده حاکی از آن است که رویدادهای انقلابی سه دهه اخیر فاقد برخی از مؤلفه های اساسی نسل چهارم نظریه های انقلاب (به طور خاص، وجود ایدئولوژی، رهبری و سازمان انقلابی) بوده اند؛ بنابراین به مدد آثار انقلاب پژوهان متأخر [بالأخص بیات (2017)، لاوسون (2019)، آلینسون (2021,2019) و آدامز (2021,2019)]، می توان به برخی از ویژگی های نسل جدید نظریه انقلابی دست پیدا کرد که بر اساس آن «انقلاب» واجد تعریف جدیدی شده است «کنش جمعی اعتراضی، ناگهانی (تا حدودی)، نسبتاً آرام، غیر خشونت آمیز، همراه با بسیج توده ای، با بهره گیری گسترده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، فاقد رهبری واحد و ایدئولوژی، همراه با دگرگونی سیاسی در راستای دموکراتیزه کردن فرآیندهای حکومت گری». اکثر انقلاب های سه دهه اخیر علیه دیکتاتوری های حزب سالار (رژیم های سوسیالیستی) یا فرد سالار (رژیم های استبدادی فرد محور در شمال آفریقا و خاورمیانه) رخ داده اند؛ بنابراین بستر و زمینه انقلاب ها (استبداد) و پیامدهای آن ها سیاسی بوده است (دگرگونی نظام سیاسی). نظریه انقلاب «جدید» با فاصله گرفتن از انقلاب های اجتماعی (اسکاچپول، فورن، گلدستون) و انقلاب های ایدئولوژی محور (فورن، گلدستون) در پی تحلیل فرآیندی است که منجر به دگرگونی سیاسی در کشورهای استبدادی شده است.
وضعیت سیاسی اقتصادی ایالت آسورستان شاهنشاهی ساسانی با مرکزیت مدائن و ارتباط آن با فتح اعراب (651- 590م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب همیشگی تیسفون در ایالت آسورستان به عنوان پایتخت توسط شاهنشاهان ساسانی، نشان از اهمّیت این منطقه در نظام کشورداری آنها داشت. ساخت شهرهای جدید و توسعه ی زیرساخت های شهری، مانند سازه های آبی و گسترش کشاورزی توسط ساسانیان در این ایالت، گویای توجّه ویژه به نقش سیاسی اقتصادی شهرهای آسورستان است. بدین ترتیب بررسی وضعیت سیاسی اقتصادی این منطقه بویژه در نیم قرن پایانی سلطنت ساسانیان، که سرانجام به سقوط این سلسله انجامید، حایز اهمیت است. این پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که وضعیت سیاسی اقتصادی ایالت آسورستان با مرکزیت مدائن بر سقوط و فتح آنجا بدست اعراب مسلمان چه تأثیری داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهند که در اثر جنگ های مختلف، بیماری هایی مثل طاعون و سیل، قسمت های حیاتی سیستم آبیاری ساسانیان ویران شد و در نتیجه ی کاهش درآمدهای دولت و همزمان با زوال اقتصادی، نیروی نظامی شاهنشاهی نیز رو به انحطاط گذاشت. از سوی دیگر، تغییر ترکیب جمعیتی ایالت با کوچاندن اقوام یا در اثر تغییر دین مردم، تأثیرات منفی در مقاومت ایرانیان داشت و بسیاری از اهالی شهرها و در رأس آنها دهقانان، برای بهبود وضع معیشت یا حفظ امتیازات خود، ناچار به مصالحه و همکاری با اعراب شدند.
نقد و آسیب شناسی تاریخ نگاری لرستان در دوره پهلوی دوم (1320- 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه ی تاریخ نگاری لرستان دوره ی پهلوی، تاکنون پژوهشی برای تعیین حوزه های موضوعی و روش شناسی صورت نپذیرفته است. هدف از این پژوهش بررسی و آسیب شناسی آثار به جا مانده درباره ی تاریخ لرستان دوره ی پهلوی (1320- 1357) و نقد سبک های نگارشی رایج آن زمان از جهت روش و محتوا است. ویژگی عمومی تاریخ نگاری موجود، بررسی شخصیت ها، نهادها و سازمان ها است که بیشتر تاریخ سیاسی را پوشش می دهد و کمتر به تاریخ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری می پردازد. لذا نقد و ارزیابی علمی این آثار به منظور تولیدات علمی مطلوب و ارتقا پژوهش های حوزه ی تاریخ محلی لرستان حایز اهمیت است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سه گونه ی اصلی تاریخ نگاری قابل شناسایی است: تاریخ نگاری شخصیت محور یا تک نگاری، تاریخ نگاری رسمی با محتوای آثار و تألیفات (کتب) و تاریخ نگاری شفاهی. در این آثار از تاریخ اجتماعی مردم لرستان ازجمله عرایض مردمی به نمایندگان مجلس که منبع نیکویی در این باره هستند، غفلت شده است. مشکل دیگر در عرصه ی تاریخ نگاری این دوره، پراکندگی داده ها و منابع اطلاعاتی است. نبود پایگاه اسنادی مستقل خاص استان، دسترسی به داده های کافی برای تولیدات علمی را با مشکلات بی شماری روبرو کرده است.
نقش اصلاحات ارضی در افزایش تنش های اجتماعی طی سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ ش، در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرورت انجام تحقیق و هدف: طرح اصلاحات ارضی در آغاز دهه ی ۱۳۴۰ ه.ش بخشی از پروژه ی نوسازی و تغییر ساختار اجتماعی ایران دوران پهلوی بود. این طرح، پیامدهای زیادی در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به دنبال داشت. اصلاحات ارضی در اصفهان، اگرچه یک نظم سنتی و کهن را فروریخت؛ اما نتوانست نظام نوینی را جایگزین آن سازد و منجر به تنش های اجتماعی مابین ملاکین، زارعان و مجریان اصلاحات ارضی (دولت). شد. هدف از این پژوهش بررسی اسنادی تنش های اجتماعی حاصل از اصلاحات ارضی در استان اصفهان است.روش: با روش اسنادی و تحقیق تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و بر پایه اسناد و مدارک آرشیوی به بررسی این موضوع پرداخته شده است.یافته ها و نتیجه گیری: اجرای طرح اصلاحات ارضی در اصفهان، نه تنها تعادل اجتماعی ایجاد نکرد، بلکه موجبات خرد شدن اراضی، عدم تقسیم عادلانه ی زمین و به تبع آن بیکاری، فقر و اختلافات عمیق میان ملاکین، زارعین و دولت پهلوی شد. این امر روستائیان را درگیر کرد و موجب برهم خوردن تعادل شهری و پدیده مهاجرت و حاشیه نشینی شد.
مواجهه «سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر» با انقلاب اسلامی (1357- 1360)
حوزههای تخصصی:
اگرچه در روند گسترش و پیروزی انقلاب ایران، در سال های 1356- 1357، جریان اسلامگرا نقش تعیین کننده ای ایفا کرد؛ اما، انقلاب ایران از حضور و مشارکتِ گاه مؤثرِ احزاب و گروههای سیاسیِ چپ، ملی گرای لیبرال و برخی گروههای دارای گرایشاتِ توأمانِ اسلامگرا، چپ و ملی گرا نیز برخوردار شد. سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر، از جمله تشکل هایی بود که در حاشیه تحولاتِ سیاسیِ منجرِ به پیروزی انقلاب اسلامی، حضور کم رنگی داشت.هدف پژوهش: با عنایت به ماهیت کلی انقلاب و قانون اساسی جمهوری اسلامی، که به رغم حضور و مشارکتِ جریان ها و احزاب سیاسیِ دارای افکار و علایق سیاسیِ متفاوت و گاه متعارض، قرائتی مشروط از تکثرگرایی، تحزب و سیاست ورزی حزبی ارائه می داد، در مقاله پیشِ رو تلاش می شود، به این پرسش پاسخ داده شود که: سازمان پیکار، از آستانه پیروزی انقلاب تا خرداد 1360، چه رویکردی نسبت به کلیتِ انقلاب اسلامی و به تبع آن، تکثرگرایی و مداراجوییِ سیاسی، داشت؟روش تحقیق: پژوهش حاضر به روش بررسی تاریخی (توصیفی- تحلیلی) و با بهره گیری از تکنیک ردیابی فرایند انجام می شود.یافته های تحقیق نشان می دهد: سازمان پیکار، از همان آغاز، انقلاب اسلامی را انقلابی ناتمام ارزیابی کرده و در مواجههِ با آن مسیر ناهمسازگری، تعارض و نهایتاً منازعه در پیش گرفت. مبانی فکری و رویکرد سیاسی سازمان پیکار تعارضِ آشکاری با تکثرگرایی و مداراجویی سیاسی داشت.
بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی استرآباد در عصر قاجار تا سال 1324 هـ ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.
زمینه های گسترش و علل تداوم جنگ جهانی اول در کردستان (1914 -1918م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آستانه ی جنگ جهانی اول مرزهای غربی و نواحی کردنشین ایران عصر قاجار یک دوره ی بحرانی را در نتیجه ی جابجایی های امرای محلی سپری کرد. همچنین اختلافات ریشه دار تاریخی با عثمانی، حضور عشایر مختلف و اختلافات سیاسی، منطقه را آبستن حوادث جدیدی ساخته بود. البته حائل شدن کردستان بین ایران و عثمانی در حالی که عثمانی رسماً به جنگ وارد شده بود نمی توانست کردستان را از تبعات جنگ دور نگه دارد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی و اسناد و جراید محلی و ملی به هدف تحقیق که تببین علل گسترش و تدوام جنگ جهانی اول در کردستان است، دست یابیم. بررسی های صورت گرفته نشان داد که مسائلی همچون اختلافات سیاسی و مذهبی در کردستان و تقابل عشایر با یکدیگر و نیز اهمیت استراتژیک این منطقه برای نیروهای خارجی از عوامل مهم زمینه ساز گسترش جنگ به کردستان بود. همچنین بی ثباتی سیاسی در کردستان، تشدید تقابل عشایر و وجود مشایخ ناراضی، رقابت دولت های متخاصم و در آخر وعده های دروغین استقلال، تداوم جنگ در منطقه را به دنبال داشت.
بررسی نقش انجمن های زرتشتی بر حیات فرهنگی، اجتماعی زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بالا گرفتن دامنه ی ارتباط میان پارسیان هند و زرتشتیان ایران در دوره ی ناصری، پارسیان هند با هدف اصلاح وضعیت و امور مذهبی و اجتماعی همکیشان خود در ایران اقدام به ارسال نمایندگان و تأسیس انجمن هایی در میان زرتشتیان ایران به ویژه زرتشتیان یزد نمودند. تشکیل این انجمن ها در شهر یزد در کنار تلاش های برخی مصلحان زرتشتی به ویژه پارسیان موجب رقم خوردن تحولات قابل توجهی در احوال زرتشتیان این ناحیه شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی در پی پاسخ گویی به این سؤال اصلی است که وجود انجمن های زرتشتی در شهر یزد در دوره ی قاجاریه چه نقشی در حیات فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان این ناحیه ایفا کرد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که پارسیان هند از طریق تأسیس انجمن هایی همچون انجمن اکابر و انجمن ناصری، نقش قابل توجهی در بهبود وضعیت و اصلاح حال زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه ایفا کردند. این انجمن ها با مساعدت نمایندگان پارسیان هند در انجام اموری مانند لغو جزیه، تأسیس مدارس نوین و برداشتن اجحافات از اقلیت زرتشتی، نقش مهمی در حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی زرتشتیان یزد داشتند.
تفاوت مبنایی قاعده احسان و ائتمان و آثار آن با تکیه بر دیدگاه امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
181 - 206
حوزههای تخصصی:
قاعده احسان و ائتمان به عنوان دو قاعده مهم در اسقاط ضمان شناخته می شوند. اهمیت پرداختن به این دو قاعده از آن روست که در بسیاری از ابواب فقهی برای نفی ضمان به آن ها استناد می شود. باوجوداین، در کلمات فقها مرزبندی دقیقی در ارتباط با حیطه شمول این دو قاعده به عمل نیامده است. نسبت سنجی این دو قاعده می تواند اثرات مهمی در بسیاری از مسائل فقهی و حقوقی به ارمغان آورد. از خلال مباحثی که امام خمینی در کتب فقهی خود بیان نموده اند این گونه به نظر می رسد که موضوع قاعده احسان اذن شرع و عقلا به اتلاف و عمل ملازم با آن است. پس هر جا که مصلحت تلف بیش از مفسده آن باشد، موضوعی برای اجرای قاعده احسان است. از آن سو موضوع قاعده ائتمان مطلق امانات شرعی و مالکی که اذن مالکی و شرعی به غیر از اتلاف و عمل ملازم با آن تعلق گرفته است. همچنین رویکرد امام خمینی در ارتباط با نسبت این دو قاعده با ادله عام ضمان آن است که خروج قاعده احسان از ادله ضمان، تخصصی و خروج قاعده ائتمان به تخصیص است. تبیین تفاوت ماهوی این دو قاعده آثاری دارد که در مقاله بدان پرداخته شده است. ازجمله این آثار عدم امکان اشتراط مسئولیت و ضمان در قاعده احسان و امکان اشتراط ضمان در قاعده ائتمان است.
تأثیر قم در تمدن اسلامی از قرن دوم تا پایان قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل تأثیرگذار در تمدن اسلامی از موضوعات حائز اهمیت است. در شکوفایی تمدن اسلامی مردم شهرهای مختلف از جمله قم به عنوان یکی از شهرهای مهم مذهبی شیعه تأثیرگذار بوده اند. این نوشتار با بهره گیری از رویکرد توصیفی_تحلیلی در صدد پاسخ به این سؤال است که قم از قرن دوم تا چهارم (ه.ق) چه تأثیراتی بر تمدن اسلامی داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد، مردم قم اعم از بومیان محلی و اشعریان شیعی عرب با استفاده از نیروی انسانیِ کارآمد و برنامه ای منسجم در مدت زمان کوتاهی توانستند با خودکفایی در بخش های مختلف سیاسی، اقتصادی، تجاری، صنعتی، کشاورزی، دامداری، قضایی، نظامی، علمی، معماری و هنر، صادرات کالاهای مرغوب و باکیفیت به بلاد اسلامی، تأمین نیروی کارآمد سیاسی برای دیگر شهرها، اعزام تجار و بازرگانان به شهرهای مختلف اسلامی، تأمین امنیت راه های مواصلاتی و ابداع و انتقال سبک هنر و معماری به دیگر شهرهای اسلامی بر تمدن اسلامی تأثیرگذار باشند.
نسبت اخلاق و سیاست در گفتمان های اندیشه ای معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
1 - 25
حوزههای تخصصی:
تاریخ اندیشه سیاسی نویسی در ایران تاکنون عمدتاً از منظر رابطه سنت و مدرنیته نگاشته شده است و بدون اغراق می توان گفت که خود این شیوه نگارش اندیشه سیاسی به گفتمان مسلط و هژمونیک تبدیل شده است که امکان بروز گفتمان های دیگر را بر همین اساس سخت و دشوار کرده است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در تلاش است تا از طریق بررسی نسبت اخلاق و سیاست پرتو تازه ای به گفتمان های اندیشه ای ایران معاصر بیفکند: گفتمان اسلام سیاسی، لیبرالیسم و مارکسیسم. از لحاظ نظری، سه نسبت میان اخلاق و سیاست وجود دارد: متافیزیک حداکثری، متافیزیک حداقلی و عدم رابطه بین اخلاق و سیاست. یافته های تحقیق نشان می دهد که گفتمان اسلام گرا از حیث نسبت اخلاق و سیاست، متافیزیک حداکثری است و از این رو خواهان دخالت حداکثری اخلاق گرایانه در حوزه سیاست است؛ گفتمان لیبرالیسم ایرانی، از این حیث، متافیزیک حداقلی است و خواهان کمترین دخالت اخلاق گرایانه در ساحت هایی از زندگی بشری است. گفتمان مارکسیسم ایرانی با توجه به بنیادهای نظری خاصی که بر آنها استوار شده است، معتقد به جدایی حوزه اخلاق از سیاست است.
اوضاع اجتماعی متأثر از کشت و استعمال تریاک در ایران دهه 1320
حوزههای تخصصی:
با وارد شدن اقتصاد ایران به پیرامون نظام جهانی سرمایه در نیمه دوم قرن نوزدهم، دگرگونی های اساسی در اقتصاد کشور به وجود آمد. یکی از مهم ترین اثرات آن تجاری شدن بخش عمده ای از اقتصاد ارضی ایران بود که با نیاز بازارهای جهانی تنظیم شد؛ به نحوی که در دوران قاجار، تریاک به عنوان مهم ترین اقلام صادراتی تک محصولی، تجارت می شد. به طوری که رضاشاه نیز از سود حاصل از کشت، تولید و تجارت تریاک به دلیل هزینه پایین آن برای پیشبرد برنامه های نوسازی خود بهره برد. از طرفی دیگر، وجود بازار دائمی فروش آن به واسطه سفارش مداوم و تضمین خرید از سوی انگلیس، موجب شد تا به سرعت مرغوب ترین زمین های کشاورزی ایران به کاشت تریاک اختصاص یابد. نظر به اثرگذاری طولانی مدت کشت و تولید تریاک در وضعیت اجتماعی ایران، پژوهش حاضر به مطالعه و بررسی اوضاع اجتماعی متأثر از این پدیده در ایران دهه ۱۳۲۰ پرداخته است.یافته های پژوهش حاضر که در چارچوب مطالعات تاریخی و اجتماعی و از نوع توصیفی-تحلیلی و مطالعات اسنادی انجام شده است، نشان گر آن است که نتیجه عملکرد رضاشاه در کنترل کشت و توزیع تریاک در بین مردم، موجب افزایش معتادین به ویژه در سال های آغازین حکومت محمدرضا شاه شد. اما با فضای باز سیاسی ایجاد شده در دهه بیست به واسطه تغییر قدرت، مطبوعات و نیز افراد آگاه آزادانه تر به نشر مضرات تریاک برای دفع این بلیه از کشور پرداختند که از جمله نتایج آن تصویب لایحه منع کشت تریاک، دستور عدم استخدام معتادین در نهادهای دولتی و مبارزه هر چند ناموفق با استعمال تریاک در قهوه خانه ها بود.
بررسی وضعیت ایالت استرآباد و دلایل ناتوانی حاکمان این منطقه در مقابله با نفوذ و سلطه روسیه در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش های روسیه برای نفوذ در ایالت های شمالی ایران، در دوره ی قاجار شکل جدی تری به خود گرفت و سرانجام پس از انعقاد عهدنامه های گلستان و ترکمانچای، محسوس تر و مشهودتر شد. استرآباد به سبب موقعیت ویژه ی تجاری و جغرافیایی خود، مورد توجه خاص روس ها قرار گرفت. آنها با نفوذی که در استرآباد به دست آوردند بر مسائل، وقایع و حوادث این ناحیه تأثیرات جدی گذاشتند. این شرایط به سمتی پیش رفت که حاکم منطقه، عملاً کنسول روس بود و اکثر حکام و مقامات ایرانی در مقابل او قدرتی نداشتند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت ایالت استرآباد و دلایل ناتوانی حاکمان این منطقه در مقابله با سلطه ی روسیه قصد آن دارد تا به این سؤال پاسخ دهد که چرا حکام ایالت استرآباد نمی توانستند واکنشی مناسب در مقابل نفوذ روس ها داشته باشند؟ یافته های پژوهش که به شیوه ی توصیفی-تحلیلی انجام شده، این فرضیه را مطرح می کند که نبود حاکمان مقتدر و اصلاح گر در منطقه ی استرآباد، ظلم و تعدی مقامات و حاکمان ایرانی این منطقه به مردم، عدم یکپارچگی و اتحاد میان اهالی و نهایتاً همدستی برخی مقامات ایرانی با روس ها، نفوذ و حضور بیگانگان را در منطقه پررنگ تر کرد.
شناسایی روند تاریخی شکل گیری بسیج منابع نیروهای مذهبی شهرستان ساوه در فرایند انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین هدف این پژوهش کیفی- توصیفی بررسی تاریخی چگونگی شکل گیری بسیج منابع نیروهای مذهبی در فرایند انقلاب اسلامی در شهر ساوه از 1356-1357 است. روش گردآوری داده ها اسناد و مدارک مربوط به انقلاب اسلامی بر اساس نظریه ی بسیج منابع چارلز تیلی می باشد. بر این اساس، پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که روند تاریخی بسیج منابع نیروهای مذهبی در فرایند انقلاب اسلامی در شهرستان ساوه چگونه بوده است؟ به نظر می رسد مؤلفه های مستخرج از نظریه ی چارلز تیلی در تبیین چگونگی بسیج منابع نیروهای مذهبی شهرستان ساوه در فرایند انقلاب اسلامی مناسب است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در فرایند انقلاب اسلامی در شهر ساوه، گروه ها و اقشار مختلف که به دنبال بسیج منابع علیه رژیم پهلوی بودند، عبارت بودند از: روحانیون، بازاریان، فرهنگیان (معلمان و دانش آموزان) و زنان. در این دوره گروه های غیرسازمانی با محوریت اشخاص روحانی شکل گرفته بود و عمدتاً در مساجد و حسینیه ها فعالیت می کردند. منابع قدرت با عدم بهره گیری از منابع اجبارآمیز همانند سلاح، منابع فایده مندانه از طریق خدمات اطلاع رسانی همانند نوار کاست و منابع هنجاری با برگزاری مراسم مذهبی در ایام محرم، صفر و رمضان، فعالیت می کردند. بسیج تدافعی با اقداماتی همچون تخریب تمثال شاه و بسیج تهاجمی با اعتصاب، تعطیلی بازارها و تظاهرات شکل گرفته بود و کنش های جمعی با دو نوع «کنش جمعیِ واکنشی» (اعتصابات) و «کنش جمعیِ ابتکاری» (درگیری های خیابانی و زد و خوردهای میان نیروهای انقلابی و عمال رژیم) همراه بود.
تحلیل کنش های گفتاری در استنادات قرآنی مقام معظم رهبری (با تأکید بر آیات جنگ و جهاد)
منبع:
تاریخنامه انقلاب سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱-۲ (پیاپی ۱۳ و ۱۴)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
مسأله: سخنان آیت الله خامنه ای مملو از آیات قرآنی است و این خصیصه از دیرباز با بیانات ایشان گره خورده است. از این رو بازشناسی، تفسیر و تحلیل استنادات قرآنی مقام معظم رهبری، مهم به نظر می رسد و یکی از مهم ترین عواملی که می تواند ما را در فهم اندیشه دفاعی ایشان یاری دهد، استنادات قرآنی ایشان در مسائل مربوط به جنگ و جهاد است. بنابراین، پژوهش حاضر تلاش دارد تا کنش های گفتاری در استنادات قرآنی مقام معظم رهبری را با تأکید بر آیات جنگ و جهاد، تحلیل کند و به این پرسش ها پاسخ دهد که بر مبنای الگوی کنش گفتار جان سرل، مقام معظم رهبری از چه گونه های کنش گفتاری استفاده کردند؟ و از تحلیل فراوانی و بسامد این کنش ها چه نتایجی حاصل می شود؟
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش کمی و کیفی بررسی و تحلیل شده است.
یافته ها: کنش اظهاری با بیشترین فراوانی35.55 درصد و پس از آن کنش گفتاری ترغیبی با 33.33 درصد و در رتبه سوم کنش تعهدی با 13.33 درصد و کنش گفتاری عاطفی با 8.88 درصد و در نهایت کنش اعلامی با 8.88 درصد، کمترین فراوانی را در بین کنش های گفتاری مقام معظم رهبری به خود اختصاص دادند. بیشترین کنش غیرمستقیم، مربوط به کنش ترغیبی است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که با توجه به فراوانی کنش اظهاری در بین کنش های گفتاری رهبری، ایشان درصدد بودند، تا در طی حوادث مهم پیش آمده پس از رحلت امام، بیشتر به تشریح اوضاع و روشنگری و آگاه کردن مردم و سپس اقدام به ترغیب مردم در هنگام هجوم به میهن و دفاع از آن نمایند.
امام خمینی و رویکردهای سه گانه به مسائل پیرامون مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
27 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های بشر از آغاز تاکنون اندیشیدن پیرامون مرگ است. اهمیت این موضوع به حدی است که بیشتر اندیشمندان در هر زمان و مکانی بدان پرداخته و در مورد آن نظریاتی ارائه داده اند. ازآنجاکه نوع نگاه به مرگ برخاسته و متأثر از جهان بینی هر فرد است، لذا می توان در باب مرگ و مسائل پیرامون آن سه رویکرد را از یکدیگر تفکیک نمود: رویکرد فلسفی, اخلاقی و عرفانی. در نگاه امام خمینی این سه رویکرد درهم تنیده شده، این مقاله تلاش نموده با توصیف و تحلیل آثار ایشان نگرش اختصاصی هر رویکرد را به دست آورده و موردبررسی و تحلیل قرار دهد. در رویکرد فلسفی، نگاه ایشان دنباله رو نگاه صدرایی به مسئله مرگ است؛ بنابراین مرگ در امتداد حرکت جوهری نفس و نتیجه کمال آن تفسیر می گردد و بر این اساس، نگاه سینوی به مرگ در باب تبیین مرگ و علل آن موردانتقاد قرار می گیرد. رویکرد اخلاقی ایشان به مرگ نتایج و پیامدهایی ازجمله عدم وحشت از مرگ، آمادگی برای آن و نگرش مقدمی و غیر غایت انگارانه به دنیا دارد. مرگ اختیاری و فنای عارفانه از مهم ترین مباحث مرتبط با مرگ است که در رویکرد عرفانی امام مورد توجه قرارگرفته است. در این رویکرد، ایشان مرگ را «خرق حجاب» دانسته که بسته به مراتب افراد معانی متفاوتی می یابد. ماحصل اینکه گرچه نگاه کلی امام خمینی به پدیده مرگ در راستای نگاه صدرایی قرار دارد؛ ولی استقلال نظر و ذو ابعاد بودن شخصیت امام موجب می گردد که از منظری فراتر نیز به حقیقت مرگ نگریسته و موشکافانه به تحلیل مسائل پیرامون آن بپردازد.
همزیستی و همگونی امامان اسماعیلی در کرمان پس از سقوط الموت و بررسی دلایل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین ویژگی نهضت اسماعیلی، دیرپایی و طول عمر آن بوده است. نهضتی که از نیمه های سده ی دوم هجری شروع شد و تا سقوط قلعه های اسماعیلی توسط مغولان (سده ی هفتم هجری) ادامه یافت. در تمام این مدت، «اسماعیلی بودن» به مفهومِ چالش با جهان اسلام بود و از جانب دولت های سنی و نیز سایر گروه های شیعه، فرقه ای ضاله، ملحد، بی دین و نامسلمان خوانده می شد. باقی مانده ی جوامع اسماعیلی از عصر مغول تا صفوی هم، رستاخیز خود را در چالش با دولت های بعدی آغاز نمودند. پس از سقوط الموت در کرمان شاهد همزیستی مسالمت آمیز میان جامعه ی اسماعیلی با دولت های پس از صفوی هستیم که به عقیده ی برخی، دولت های مزبور، خود، علاقه ای به درگیری با بازماندگان اسماعیلی نداشتند. از منظر این نوشتار ائمه ی اسماعیلی، ابتدا خود مروج همزیستی و مسالمت با جامعه ی مسلمان ایرانی در کرمان شدند و آنگاه دولت های مزبور، مجبور به مصالحه جویی با آنها گردیدند. سئوال اصلی پژوهش این است که این همزیستی به چه شکل صورت گرفت و زمینه ها و عوامل آن چه بود؟ نتایج نشان می دهد که شرایط جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی کرمان، بستری بوجود آورد که بتدریج رهبران اسماعیلی با درک شرایط مکانی و زمانی، بدون اشاعه ی مذهب، بتوانند به عنوان سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، مورد پذیرش اهالی کرمان قرار گیرند و حکومت های زند و قاجار را موظف به رعایت حال آنان کنند. سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، واژه ی اسماعیلی بودن را در خود هضم کرد و گفتمان مسالمت و همزیستی را جایگزین آن نمود. پژوهش حاضر می کوشد کرمان را بسترساز حیات مجدد اسماعیلیان پس از زوال دوره ی الموت برای راه یافتن به جهان امروزی معرفی نماید.