فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۱٬۸۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دوران قاجار شرق ایران با موقعیت استراتژیک خاص خود به دلیل خودمختاری خاندان های حکومت گر آن و ضعف حکومت مرکزی در روابط بین الملل عرصه ای مهم برای حضور مستقیم بیگانگان بوده است. در اواخر این عصر «شوکت الملک دوم» (1259-1322ه .ش) از مؤثرترین چهره های این منطقه بود، که مشهور به همکاری با سیاست های بریتانیا می باشد. وی در دوران حکمرانی خود گسترده ترین مناسبات را با انگلیسی ها برقرار ساخت. نگرش و عملکرد «محمد ابراهیم خان عَلَم»، نسبت به حضور انگلیسی ها در ولایت قاینات باعث اتخاذ مواضع سیاسی خاصی از سوی وی گردید که در رخدادهای سیاسی آن دوران تأثیراتی عمیق برجای نهاد. با توجه به این امر پژوهش حاضر سعی دارد ضمن استفاده از منابع کتابخانه ای، اسنادی و مصاحبه ای با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش تاریخی ماهیت این روابط و مواضع را مورد واکاوی قراردهد. یافته های پژوهش با طرح این سوال که «مناسبات شوکت الملک علم با بریتانیایی ها در ولایت قاینات چگونه بود و این مناسبات چه تأثیراتی در این منطقه برجای نهاده است». بر این مبنا استوار است: شوکت الملک در دوران حکمرانیش با بریتانیایی ها مناسبات دوستانه ای برقرار نمود. وی با آگاهی از ضعف قاجارها برای حفظ رهبری و تثبیت موقعیت خویش به اتخاذ این سیاست روی آورد و شرق کشور را پایگاه مطمئنی برای آن ها قرارداد. لکن این امر برای منطقه حاصلی جز ضعف و زوال در امور مختلف خصوصا امور اقتصادی و گسترش نارضایتی ها اجتماعی درپی نداشت.
بررسی علل قیام ابن اشعث بر حکومت اموی و نقش سیستانیان در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالرحمن بن محمد، مشهور به ابن اشعث (متوفی 85 هجری)، از چهره های سرشناس سیاسی و نظامی دوره خلافت بنی امیه بود که نخست به پاس خدماتش به امویان، به منظور سرکوب شورش ها و تثبیت اقتدار حکومت اموی و رفع تهدیدهای آن، از جانب حجاج بن یوسف ثقفی در رأس سپاهی بزرگ و مجهز به امارت سیستان روانه شد. او پس از متوقف ساختن جنگ در قلمرو رتبیل و خشم و عصبانیت حجاج از این کار، موضع سیاسی خود را نسبت به امویان تغییر داد و به سلک مخالفان آن ها درآمد. در این پژوهش که با روش تاریخی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته، به بررسی و تحلیل علل و پیامدهای همراهی مردم سیستان با ابن اشعث در مبارزه با امویان پرداخته شده و سعی گردیده به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که مهم ترین علل همراهی مردم سیستان با ابن اشعث در مبارزه با امویان چه بوده و چه آثار و پیامدهایی داشته است؟ به نظر می رسد که ظلم و ستم حاکمان اموی نسبت به مردم سیستان، زیر پا نهادن ارزش های اسلامی، تبعیض نژادی و تحقیر مردم، مخالفت علما و شیعیان با خلافت اموی و تحمیل هزینه های هنگفت مالی و جانی در آن منطقه از جمله مهم ترین علل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که مردم سیستان را علیه امویان برانگیخت. این مبارزات هرچند به ظاهر به شکست انجامید، اما ماهیت ضد اسلامی فرمانروایی امویان را هرچه بیشتر آشکار نموده و ضربه مهلکی بر پیکر حکومت آنان وارد ساخت. البته پس از آن با برقراری صلح در مرزهای شرقی سیستان، از هزینه های مالی و جانی مردم منطقه کاسته شد.
از اگده تا ملوخّه؛ شکوفایی اقتصادی سرزمین های پیرامون خلیج فارس در اواخر هزارل سوم ق.م.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتیبه های شاهی و متون اقتصادی و حتی ادبی بین النهرین در اواخر هزاره سوم ق.م. بیش از هر زمان دیگری به خلیج فارس و سرزمین های این منطقه، به ویژه دیلمون، مَرخشی، مَگن و مِلوخَّه، اشاره دارند. این متون از ثروت و گاه قدرت مردمان ابن سرزمین ها سخن می گویند و بر برقراری رابطه بازرگانی پویا یا اقداماتی در جهت تسلط بر این مناطق دلالت دارند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی به نگارش درآمده است، نخست تلاش شده تصویری از جغرافیای تاریخی منطقه ارائه شود و سپس با تحلیل مدارک تاریخی و با کمک گرفتن از داده های باستان شناختی به این پرسش پاسخ داده شود که دلایل شهرت این نواحی و توجه به آنها چه بوده است. بررسی ها نشان می دهد که در هزاره سوم ق.م. راه های خشکی در اثر جنگ های ویران گر و خصومتی که پیوسته میان بین النهرین و عیلام و متحدانش در جریان بود، ناامن و مهجور شد و فعالیت های بازرگانی با نوسان و اختلال مواجه گردید. از این رو، بازرگانان برای دستیابی به کالاهای شرق فلات ایران و دره سند به راه های دریایی روی آوردند. دریانوردی در آن روزگار با وجود دشواری ها و خطراتش، منافع بسیاری در پی داشت و حتی پادشاهان بزرگ سومر و اکّد را به خود جلب کرد. تحقیق حاضر نشان می دهد که این جریان سبب اصلی ثروت و شهرت سرزمین های عمدتاً واسطه در بازرگانی خلیج فارس گردیده است.
صدور انقلاب اسلامی از منظر سازه گرایی (ملاحظه ای بر مؤلفه های هویتی صدور انقلاب اسلامی)
حوزههای تخصصی:
انقلاب ها بیشترین دگرگونی های ماهیتی و هویتی را در جوامع انسانی به ارمغان می آورند. ارزش ها، باورها، هنجار ها در ساختارهای اجتماعی تحولات عمیقی را پشت سر می ذارند. صدور انقلاب نیز از این تغییرات ماهیتی بی بهره نمانده اند. سازه انگاری با محوریت قراردادن مولفه های غیرمادی تلاش دارد تا در بررسی تحولات به عناصر غیرمادی توجه بیشتری داشته باشد. این پژوهش در تلاش است تا به بنیان های هویتی که ماهیت انقلاب اسلامی را تشکیل، شناسانده و تحول بخشیده اند بررسی و تاثیر و نقش آنها را در شکلبندی نهایی صدور انقلاب اسلامی با ماهیت و هویت یکه و متمایز مورد تبیین و بررسی قرار دهد. پرسش اصلی در این پژوهش این خواهد بود که مولفه های هویتی جمهوری اسلامی چه شاخصه هایی دارند و چه نقشی در شکلبندی نهایی ایفا نموده اند؟ بر این باوریم مولفه های هویتی در شکلبندی نهایی صدور انقلاب اسلامی با شاخص های صدور نرم، تکلیف گرایانه و تدریجی و اولویت آگاهی بخش بر عمل انقلابی نقش اساسی داشته اند.
جایگاه و کارکرد خاندان زیاداوغلی قاجار در تحولات قفقاز در دوره شاه طهماسب اول صفوی (با تأکید بر نقش شاهوردی سلطان زیاداوغلی قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاندان زیاداوغلی قاجار از خاندان های مهم و بانفوذ منطقه ی قفقاز بودند که از فرآیند دگرگونی ساختار سیاسی و اداری حکومت صفوی پدید آمدند. این خاندان تیره ای از ایل قاجار بودند که با حمایت پادشاهان صفوی در نواحی قراباغ قدرت گرفتند و از حامیان مهم استقرار حاکمیت سیاسی صفویه در منطقه ی قفقاز به شمار می رفتند. عدم تصویر روشن از نقش آفرینی این خاندان در منطقه ی قفقاز در عرصه ی سیاسی و نظامی در دوره ی حکمرانی شاه طهماسب اول از مسائل تاریخی است که احتیاج به واکاوی دارد. این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال است که این خاندان با محوریت شاهوردی سلطان زیاد اوغلی چه نقشی در تحولات سیاسی قفقاز در دوره ی شاه طهماسب اول داشتند؟ هدف اصلی این پژوهش تبیین عملکرد شاهوردی سلطان زیاد اوغلی جدّ این خاندان در دوره ی شاه طهماسب اول در حوادث سیاسی قفقاز است. یافته ها نشان می دهد که خاندان زیاد اوغلی حراست از سرحدهای دولت صفوی در مقابل عثمانی ها را بر عهده داشتند. همچنین رسیدگی به امور داخلی گرجستان و سرکوب شورش های ضد حکومت صفوی در گرجستان از دیگر وظایف این خاندان بود. به عبارت دیگر، مهمترین نقش این خاندان، تثبیت و استمرار حاکمیت سیاسی حکومت صفوی در منطقه ی قفقاز بود. روش مورد استفاده در این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی است.
وجوبِ پذیرش مصالحه مالی با اولیای دم از سوی محکوم به قصاص نفس با رویکردی به آرای امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
55 - 80
حوزههای تخصصی:
وجوب حفظ جان و حرمت خودکشی – چه به صورت فعل یا ترک فعل از ضروریات دین است و آیات و روایات متعدی بر آن دلالت دارند؛ درعین حال، در شمول حکم یادشده نسبت به برخی مصادیق اختلاف نظر است؛ ازجمله، در مواردی که اولیای دم حاضرند در قبال گرفتن وجه از قصاص صرف نظر نمایند، وجوب پذیرش این پیشنهاد از سوی محکوم به قصاص موردتردید است؛ البته مشروط به آنکه پرداخت وجه برای محکوم به قصاص مقدور باشد. امام خمینی وجوب این مسئله بر محکوم به قصاص را نپذیرفته اند. در این نوشتار، ادله موافقان و مخالفان با رویکرد به مبانی نظر امام خمینی موردنقد و بررسی قرار می گیرد؛ این ادله طیف فراوانی از آیات، روایات، ادله عقلیه، استناد به توالی فاسد و... در خود دارد. حاصل آنکه ادله باورمندان به عدم وجوب، پذیرفتنی تر می نماید؛ اما با توجه به برخی قواعد و اصول، احتیاط در مسئله یاد شده نیکوست و از این طرق می توان میان نظرات موافق و مخالف، راه میانه ای برگزید.
واکاوی وضعیت تجار و تجارت کرانه های خلیج فارس در آستانه انقلاب مشروطه با تکیه بر روزنامه مظفری بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نام خلیج فارس از دیرباز همیشه با تجارت گره خورده و به عنوان یکی از آبراهه های مهم نقش حیاتی در تبادل کالا بین شرق و غرب ایفا نموده که در منابع دوران گذشته به آن اشاره شده است. در آستانه ی انقلاب مشروطه و با گسترش روزنامه ها، منابع مکتوب جدیدی به این حوزه پرداختند. روزنامه ی مظفری که یکی از مهم ترین روزنامه های جنوب ایران بود، تعدادی از مقالات خود را به این حوزه اختصاص داد. این مقاله به دنبال یافتن پاسخی به این پرسش است که رویکرد این روزنامه به مقوله ی تجار و تجارت چه بود و می کوشد به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با رویکرد انتقادی این موضوع را مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشان داد که از دید روزنامه مظفری تجارت ایران در خلیج فارس در این دوره رو به افول نهاد که یکی از عوامل اصلی آن دخالت ها و امتیازات بریتانیا بود که در عمل تجارت آزاد در منطقه را محدود کرد و جایی برای رقابت باقی نگذاشت. این روزنامه تجارت را تنها مبادله ی کالا نمی دانست، بلکه آن را فرآیند پیچیده ای تصور می کرد که تبادل کالا بخشی از آن بود. آنچه در این میان مغفول مانده روند تولید کالا است که بخشی جدانشدنی از آن تلقی می گردد. بخشی که به باور روزنامه در امر تجارت خارجی ایران چندان به آن بها داده نشده است.
سیاست دوگانۀ تقابل و تعامل شاهرخ افشار در مواجهه با فعالیت های نظامی احمد شاه درانی در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره حکومت شاهرخ افشار در خراسان، احمد شاه درانی سه مرتبه به خراسان لشکر کشید. شاهرخ که توان رویارویی مستقیم نظامی با احمد شاه را در خود نمی دید، تلاش کرد با سیاستی متفاوت با این مسئله برخورد کند. او با پناه گرفتن در قلعه شهر برای مدتی مانع تصرف مشهد شد، اما سرانجام ناچار تن به مذاکره داد و احمد شاه با تعیین نماینده، برای مدتی مشهد را تحت کنترل خود درآورد. در مقاله حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته، انگیزه احمد شاه برای تهاجم به خراسان و شرح درگیری های او در نقاط مختلف، به ویژه در مشهد؛ موضع گیری و سیاست های دوگانه تقابلی و تعاملی شاهرخ در مواجهه با او مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که سابقه خدمت احمد شاه در سپاه نادر در شناخت او از ارکان قدرت و ساختار حکومت افشاریان و اقدام به لشکر کشی به خراسان نقش به سزایی داشت و با وجود موفقیت او، شاهرخ ناراضی هر زمان فرصت می یافت سر از اطاعت برمی تافت و مخالفت خود را نشان می داد. در این میان ایستادگی حاکمان محلی خراسان در مقابل احمد شاه نیز مثمر ثمر واقع شد تا جایی که او سرانجام به اطاعت ظاهری از شاهرخ رضایت داد و به پایتخت خود بازگشت. اما پیامد این جنگ ها ویرانی شهرهای مختلف و خسارات بسیار برای مردم خراسان بود که تا مدت های مدید قابل جبران نبود.
تحلیلی بر چند وقف نامه از جانی خان قشقایی و فرزندانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایل قشقایی یکی از ایلات بزرگ و کهن جنوب ایران است. استان فارس مرکز اصلی زندگی آنها است ولی از آنجا که زندگی عشایر با طبیعت پیوند خورده است، با توجه به فصل سال برای رسیدن به ییلاق و قشلاق کوچ می کنند. در دوران سلطنت فتحعلی شاه این ایل در ایالت فارس به ایلی قدرتمند تبدیل شد و جانی خان و فرزندانش ریاست آن را بر عهده داشتند که از آنها یک سند، شامل شش وقف نامه باقی مانده است. اما وقف نامه ها چه اطلاعات تاریخی در زمینه مطالعات قشقایی شناسی و سندشناسی ارائه می دهند؟ این مقاله با هدف معرفی و تحلیل شش وقف نامه از جانی خان قشقایی و فرزندانش با روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که برخی اسناد در قالب وقف نامه از خاندان شاهیلو باقی مانده اند. محدوده جغرافیایی وقف نامه ها ایالت فارس و در دوره والی گری حسینعلی میرزا فرمانفرما است. وقف نامه ها مشخص می کنند که اسماعیل خان قشقایی علاوه بر دو پسرش به نام های جانی خان و حاجی حسن خان پسر دیگری به نام رضا خان داشته است. در وقف نامه ها سهم پنج نفر از خاندان شاهیلو از املاکشان در شیراز و بلوکات ایالت فارس مشخص شده است. جانی خان و فرزندانش محمدعلی خان و مرتضی قلی خان رقباتشان را وقف کرده اند. موقوفه ها که با انگیزه های مختلفی انجام شده به صورت خاص و عام- خاص هستند. با جستجوی نام شیخ الاسلام ها و عبارت ثبت و محل های سجع های مهرها و نام محرران و ثَبات می توان فهمید که وقف نامه های قشقایی در محکمه اسلامیه شیراز و با روش خاصی تنظیم و ثبت شده اند.
مقایسه تطبیقی اقدامات دوگانه تیمور و شاهرخ در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دوره ی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دوره ی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گسترده ای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار آمدن شاهرخ، رونق و آبادانی تا حد زیادی به خراسان بازگشت و این مناطق از زیر فشار دوره ی تیموری بیرون آمد. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای قصد دارد عملکرد تیمور و شاهرخ در خراسان را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از این است که تیمور با توجه به منافع خود و تعلق خاطری که به آبادی پایتختش- سمرقند- داشت، تلاش نمود منابع اقتصادی و ظرفیت های انسانی و فرهنگی مناطق مفتوحه به ویژه خراسان را صرف رونق و شکوفایی ماوراءالنهر نماید. نگاه تبعیض آمیز تیمور به خراسان، باعث ایجاد نابسامانی در این ولایت و تکرار بلایی شد که پیش تر مغولان بر سر خراسان آوردند. در مقابل، شاهرخ به عللی چون دلبستگی به خراسان، تکیه بر دیوانسالاران ایرانی و تعلق خاطر به قوانین اسلامی، تلاش قابل توجهی برای آبادانی خراسان به کار گرفت.
واکاوی کنش فرهنگی و سیاسی معلمان و دانش آموزان استان گیلان در فرآیند پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قشر معلم و دانش آموز از مهمترین نیروهای اجتماعی برآمده از ساختار آموزشی نوین در کشور بودند که نسبت به کارکردهای نامتوازن سیاسی و اجتماعی حکومت پهلوی، موضع انتقادی اتخاذ نمودند. معلمان و دانش آموزان استان گیلان نیز به مانند همنوعان خود در دیگر استان های کشور در پی دگرگونی در ساختار اجتماعی، بسط گفتمان های چالشگر نظام سیاسی و ظهور رهبری ساختارشکن به نام امام خمینی (ره)، شالوده ی بروز نارضایتی و اعتراضات خیابانی را فراهم نمودند و با حضور مستمر در اعتراضات و راهپیمایی ها و توزیع و تکثیر اعلامیه ها و کتب انقلابی دست به کنشگری فرهنگی و انقلابی زدند. این پژوهش می کوشد تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش تاریخی و با تکیه بر منابع اسنادی و تاریخ شفاهی به این پرسش پاسخ دهد که معلمان و دانش آموزان شهرهای مختلف استان گیلان چه نقشی در شکل دهی و بسیج سیاسی نیروها در انقلاب اسلامی داشتند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که آنان از پیشگامان جریان آگاهی بخشی و انسجام سیاسی جهت انجام کنش انقلابی در بین اقشار مختلف جامعه بودند و با کنش های رفتاری و بیانی خود زمینه ی حضور توده های انقلابی را در صحنه ی انقلاب فراهم نمودند.
سیاست خاندان گاورودی در تعامل با حکومت های تیموری و ترکمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی قدرت گیری خاندان حکومتگر پس از افول قدرت های مرکزی، روند تاریخی گذر از حکمرانی های متمرکز ایرانی به حکمرانی های محلی را نشان می دهد. متأسفانه مطالعات نظری مربوط به خاندان شناسی در ایران هنوز آغاز نشده است تا بتوان با تکیه بر آن ظهور و افول خاندان های حکومتگر را مورد بررسی تطبیقی دقیق قرار داد. این مقاله روند قدرت گیری و افول قدرت خاندان گاورودیان در منطقه گاورود بین همدان و کردستان و به طور مشخص سیاست گاورودیان در قبال سه حکومت قراقوینلو، تیموری و آق قوینلو را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. یکی از مشکلات فراروی این خاندان، تغییر سریع حکومت ها در ایران بود. مساله اصلی گاورودیان که در طول سده ی نهم قمری بر ایران حاکم شدند، این بود که بتوانند منافع خود را با منافع متفاوت و سیّال این سه حکومت تنظیم کنند. لذا سیالیّت منافع حکومت های مرکزی به سیالیّت و پیچیدگی واکنش گاورودیان انجامید. آنان نتوانستند در برابر سیاست تمرکزگرایی حکومت های مرکزی، قدرت استوار و باثباتی ایجاد کنند و سرعت تحولات، آنان را به اتخاذ سیاست های آنی و فرصت طلبانه وامی داشت. بنابراین گرفتار تذبذب و سردرگمی شدند. بعلاوه رقابت های درون خاندانی و عملکرد خاندان رقیب نیز قدرت آنان را به افول کشانید.
نقد و آسیب شناسی تاریخ نگاری لرستان در دوره پهلوی دوم (1320- 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه ی تاریخ نگاری لرستان دوره ی پهلوی، تاکنون پژوهشی برای تعیین حوزه های موضوعی و روش شناسی صورت نپذیرفته است. هدف از این پژوهش بررسی و آسیب شناسی آثار به جا مانده درباره ی تاریخ لرستان دوره ی پهلوی (1320- 1357) و نقد سبک های نگارشی رایج آن زمان از جهت روش و محتوا است. ویژگی عمومی تاریخ نگاری موجود، بررسی شخصیت ها، نهادها و سازمان ها است که بیشتر تاریخ سیاسی را پوشش می دهد و کمتر به تاریخ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری می پردازد. لذا نقد و ارزیابی علمی این آثار به منظور تولیدات علمی مطلوب و ارتقا پژوهش های حوزه ی تاریخ محلی لرستان حایز اهمیت است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سه گونه ی اصلی تاریخ نگاری قابل شناسایی است: تاریخ نگاری شخصیت محور یا تک نگاری، تاریخ نگاری رسمی با محتوای آثار و تألیفات (کتب) و تاریخ نگاری شفاهی. در این آثار از تاریخ اجتماعی مردم لرستان ازجمله عرایض مردمی به نمایندگان مجلس که منبع نیکویی در این باره هستند، غفلت شده است. مشکل دیگر در عرصه ی تاریخ نگاری این دوره، پراکندگی داده ها و منابع اطلاعاتی است. نبود پایگاه اسنادی مستقل خاص استان، دسترسی به داده های کافی برای تولیدات علمی را با مشکلات بی شماری روبرو کرده است.
وضعیت سیاسی اقتصادی ایالت آسورستان شاهنشاهی ساسانی با مرکزیت مدائن و ارتباط آن با فتح اعراب (651- 590م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب همیشگی تیسفون در ایالت آسورستان به عنوان پایتخت توسط شاهنشاهان ساسانی، نشان از اهمّیت این منطقه در نظام کشورداری آنها داشت. ساخت شهرهای جدید و توسعه ی زیرساخت های شهری، مانند سازه های آبی و گسترش کشاورزی توسط ساسانیان در این ایالت، گویای توجّه ویژه به نقش سیاسی اقتصادی شهرهای آسورستان است. بدین ترتیب بررسی وضعیت سیاسی اقتصادی این منطقه بویژه در نیم قرن پایانی سلطنت ساسانیان، که سرانجام به سقوط این سلسله انجامید، حایز اهمیت است. این پژوهش با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی، به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که وضعیت سیاسی اقتصادی ایالت آسورستان با مرکزیت مدائن بر سقوط و فتح آنجا بدست اعراب مسلمان چه تأثیری داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهند که در اثر جنگ های مختلف، بیماری هایی مثل طاعون و سیل، قسمت های حیاتی سیستم آبیاری ساسانیان ویران شد و در نتیجه ی کاهش درآمدهای دولت و همزمان با زوال اقتصادی، نیروی نظامی شاهنشاهی نیز رو به انحطاط گذاشت. از سوی دیگر، تغییر ترکیب جمعیتی ایالت با کوچاندن اقوام یا در اثر تغییر دین مردم، تأثیرات منفی در مقاومت ایرانیان داشت و بسیاری از اهالی شهرها و در رأس آنها دهقانان، برای بهبود وضع معیشت یا حفظ امتیازات خود، ناچار به مصالحه و همکاری با اعراب شدند.
فراز و فرود حکمرانی شیخ حجر کنگانی و نقش وی در تحولات جنوب ایران (1169- 1181ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خخاندان های محلی، به ویژه در دوره های فترت، از عوامل مهم تأثیرگذار در تحولات تاریخی جنوب ایران و خلیج فارس بوده اند. پژوهش حاضر به یکی از شیوخ کمتر شناخته شده ی دوره ی فترت میان فروپاشی دولت افشار و تثبیت دولت زند به نام شیخ حَجَر کنگانی می پردازد که در بندر کنگان اقتداری محلی به دست آورد. پژوهش بر این پرسش ها متمرکز است: بندر کنگان بنا به چه دلایلی بستری برای شکل گیری قدرتی محلی توسط شیخ حجر شد؟ قدرت وی چه فراز و فرودی را طی کرد و چگونه با قدرت های خارجی حاضر در خلیج فارس و کریم خان زند مواجه شد؟ بررسی شواهد مؤید این است که بندر کنگان به واسطه ی افزایش ناامنی در سایر بنادر و موقعیت جغرافیایی و سوق الجیشی مهم خود در پرتو اقدامات شیخ حجر به برتری نسبی در رونق تجاری رسید و به عنوان یکی از نقاط اتصال شیراز با خلیج فارس واجد اهمیت شد. بر بستر این رونق اقتصادی شیخ حجر به یک قدرت محلی مهم تبدیل شد. اما تنش وی با انگلیسی ها، خودداری از مشارکت در جنگ با میرمهنا و مقاومت در برابر خواسته های مالیاتی دولت زند، به تیرگی مناسبات شیخ حجر با دولت زند و حمله ی نظامی سپاه زند به کنگان و پایان کار وی انجامید. روش این پژوهش تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات عمدتاً با شیوه ی کتابخانه ای و حسب مورد با استفاده از تاریخ شفاهی و پیمایش آثار انجام شده است.
برآمدن و بر افتادن «گروس» در ساختار تقسیمات کشوری ایران ( بر مبنای مدل قدرت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) می شناسند، براساس منابع در دسترس، منطقه ای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکم نشین مستقل اداره می شد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظه فرهنگی باقی مانده اما در پیکره جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر می رسد قدرت گرفتن ایل گروس در دوره صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دوره قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیین کننده ای داشته است.
بازتاب وضعیت زوار هندی حرم امام رضا(ع) در دوره قاجاریه در اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مهم مرتبط با تاریخ محلی ایران، روابط فرهنگی و مذهبی برخی شهرها و مناطق ایران با مسلمانان و شیعیان ممالک همسایه مانند شبه قاره ی هند است. با توجه به نفوذ فرهنگی ایران در هند و حضور شیعیان و صوفیان و سادات علاقه مند به امام رضا (ع) در این سرزمین، در دوره ی قاجاریه همانند عهد صفویه، شاهد سفر شماری از زوار هندی به مشهد هستیم. زوار هندی که از گروه های مختلف اجتماعی مانند سادات و صوفیان بودند و بعضاً در ضمن این سفر طولانی و ایام اقامت در مشهد با مشکلاتی مواجه بودند، از راهکار مرسوم عریضه نویسی به متولیان آستان قدس برای بیان وضعیت خود و طرح مشکلات خویش و نیز مرتفع ساختن آن ها بهره می بردند. این عریضه ها که در مرکز اسناد آستان قدس نگهداری می شود، بازتاب دهنده ی وضعیت این زوار هندی و حاوی اطلاعات ارزنده درباره ی مشکلات آنان و نیز چگونگی تعامل متولیان آستان قدس با زوار هندی و نحوه ی حمایت از آن ها است. این پژوهش که با روش تاریخی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مندرجات اسناد آستان قدس رضوی انجام گرفته، درصدد پاسخ به این سؤالات است که زوار هندی که در دوره ی قاجاریه به مشهد سفر می کردند، با چه مشکلاتی روبرو بودند و برای کاستن از این گرفتاری ها، عمدتاً به چه راهکاری متوسل می شدند؟ همچنین، نحوه ی تعامل و اقدامات حمایتی متولیان آستان قدس رضوی با این زوار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش گویای آن است که زوار هندی که از مناطق مختلف شبه قاره ی هند راهی مشهد می شدند، با مشکلات مختلفی چون بیماری، سرقت اموال و ناتوانی تأمین معاش مواجه بودند. آنان با بهره گیری از فضای زیارتی این شهر و رویه ی دیرینه و مرسوم حمایت آستان قدس از زوار، برای چاره جویی مشکلات خویش به عریضه نویسی به متولیان آستان قدس روی می آوردند. به دلیل قدمت رویه ی عریضه نویسی زوار گرفتار و اختصاص منابع مالی و موقوفات قابل توجه برای حمایت از آنان، متولیان و صاحب منصبان آستان قدس بعد از بررسی عریضه های زوار هندی، اقدامات مختلف حمایتی اعم از کمک نقدی و غیرنقدی برای آن ها در نظر می گرفتند و در بررسی وضعیت و مشکلات آنان و تعیین نوع و میزان حمایت، گاه به واسطه ی تأثیرپذیری از پایگاه اجتماعی زوار و نحوه ی بیان مشکلات در عریضه ها، عنایت بیشتری به برخی زوار خاصه سادات داشتند.
نسل پنجم نظریه های انقلاب؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۸
139 - 180
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله مجادله های کلامی سال های اخیر در باب نسل پنجم نظریه های انقلاب است. پس از رخداد انقلاب های عربی در سال 2011 با توجه به ویژگی های آن رویدادها، بحث های دامنه داری بین انقلاب پژوهان در خصوص چگونگی تحلیل و تبیین این رویدادها درگرفته است. گلدستون در سال 1980 سه نسل از تئوری های انقلاب را مطرح کرد و پس ازآن فورن (1993) و گلدستون (2001) نسل چهارم نظریه های انقلاب را که برخلاف نسل سومی ها بر کارگزار انقلاب تأکید بیشتری داشتند، مطرح کردند. مسئله این مقاله ظهور نسل پنجم نظریه های انقلاب است. انقلاب پژوهان (آلینسون، آدامز، لاوسون، بیات، بک، ریتر، اسلیم، دان ...) در طی کمتر از یک دهه گذشته بحث های مبسوطی در خصوص رویدادهای سه دهه اخیر (از 1989 تاکنون) و توانایی/ ناتوانی نظریه های نسل چهارم برای تحلیل و تبیین آن رویدادها طرح کرده اند. در این نوشتار با کمک روش تحلیل انتقادی، ضمن طرح مباحث بیان شده و نقد نسل چهارم نظریه های انقلاب، در خصوص ظهور نسل پنجم بحث خواهد شد. نتایج حاصله از مباحث مطرح شده حاکی از آن است که رویدادهای انقلابی سه دهه اخیر فاقد برخی از مؤلفه های اساسی نسل چهارم نظریه های انقلاب (به طور خاص، وجود ایدئولوژی، رهبری و سازمان انقلابی) بوده اند؛ بنابراین به مدد آثار انقلاب پژوهان متأخر [بالأخص بیات (2017)، لاوسون (2019)، آلینسون (2021,2019) و آدامز (2021,2019)]، می توان به برخی از ویژگی های نسل جدید نظریه انقلابی دست پیدا کرد که بر اساس آن «انقلاب» واجد تعریف جدیدی شده است «کنش جمعی اعتراضی، ناگهانی (تا حدودی)، نسبتاً آرام، غیر خشونت آمیز، همراه با بسیج توده ای، با بهره گیری گسترده از فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، فاقد رهبری واحد و ایدئولوژی، همراه با دگرگونی سیاسی در راستای دموکراتیزه کردن فرآیندهای حکومت گری». اکثر انقلاب های سه دهه اخیر علیه دیکتاتوری های حزب سالار (رژیم های سوسیالیستی) یا فرد سالار (رژیم های استبدادی فرد محور در شمال آفریقا و خاورمیانه) رخ داده اند؛ بنابراین بستر و زمینه انقلاب ها (استبداد) و پیامدهای آن ها سیاسی بوده است (دگرگونی نظام سیاسی). نظریه انقلاب «جدید» با فاصله گرفتن از انقلاب های اجتماعی (اسکاچپول، فورن، گلدستون) و انقلاب های ایدئولوژی محور (فورن، گلدستون) در پی تحلیل فرآیندی است که منجر به دگرگونی سیاسی در کشورهای استبدادی شده است.
بررسی نقش انجمن های زرتشتی بر حیات فرهنگی، اجتماعی زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بالا گرفتن دامنه ی ارتباط میان پارسیان هند و زرتشتیان ایران در دوره ی ناصری، پارسیان هند با هدف اصلاح وضعیت و امور مذهبی و اجتماعی همکیشان خود در ایران اقدام به ارسال نمایندگان و تأسیس انجمن هایی در میان زرتشتیان ایران به ویژه زرتشتیان یزد نمودند. تشکیل این انجمن ها در شهر یزد در کنار تلاش های برخی مصلحان زرتشتی به ویژه پارسیان موجب رقم خوردن تحولات قابل توجهی در احوال زرتشتیان این ناحیه شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی در پی پاسخ گویی به این سؤال اصلی است که وجود انجمن های زرتشتی در شهر یزد در دوره ی قاجاریه چه نقشی در حیات فرهنگی و اجتماعی زرتشتیان این ناحیه ایفا کرد؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که پارسیان هند از طریق تأسیس انجمن هایی همچون انجمن اکابر و انجمن ناصری، نقش قابل توجهی در بهبود وضعیت و اصلاح حال زرتشتیان یزد در دوره ی قاجاریه ایفا کردند. این انجمن ها با مساعدت نمایندگان پارسیان هند در انجام اموری مانند لغو جزیه، تأسیس مدارس نوین و برداشتن اجحافات از اقلیت زرتشتی، نقش مهمی در حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه ی زرتشتیان یزد داشتند.
بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی استرآباد در عصر قاجار تا سال 1324 هـ ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی ایالت استرآباد به مرکزیت شهر استرآباد با پیشینه ای بسیار کهن، در بیشتر دوره های تاریخ ایران، یکی از ایالت های مهم به شمار می رفت و همواره به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مناسب و داشتن امکانات بالفعل اقتصادی همچون دارا بودن زمین های حاصلخیز و مجاورت آن با دولت روسیه، منطقه ی آسیای میانه، ایالت خراسان و دریای مازندران، مورد توجه دولت مردان بوده است. از همین رو نگارندگان این مقاله در تلاش هستند ضمن بررسی اوضاع اقتصادی و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.و اجتماعی این شهر در عصر قاجار، تحولات اقتصادی اعم از صادرات و واردات کالاها، نقش استراتژیک استرآباد در منطقه، توسعه ی اجتماعی، اقوام ساکن در منطقه، جمعیت، محلات، سازه های تمدنی و نوسانات متغیر حاصل از تحولات را مورد بررسی قرار دهند. نتایج حاکی از آن است که استرآباد در عصر قاجار به دلیل نزدیکی به روسیه و نیز به عنوان پل ارتباطی در توزیع کالا در منطقه، توانسته است از رشد و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی برخوردار گردد.