فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۷ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
135 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و ارزیابی شکلی و محتوایی مقالات این مجله است. روش پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل محتواست و از رویکرد توصیفی– تحلیلی برای توصیف و ارزیابی محتوای مقالات جامعه هدف استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 178 مقاله منتشرشده در شش سال گذشته از شماره 75 (بهار 1396) تا شماره 98 ( بهمن ماه 1401) فصلنامه مطالعات راهبردی است. به منظور توصیف عینی و کیفی محتوای مفاهیم، بررسی به صورت نظام مند و در قالب یازده پارامتر انجام شده است. نتایج موضوعی به دست آمده نشان می دهد که مقالات در سه موضوع کلی امنیت ایران قابل دسته بندی هستند که از این تعداد 65 مقاله در سطح امنیت داخلی، 38 مقاله در سطح امنیت خارجی و 39 مقاله در پیوند دو سطح امنیت داخلی و خارجی قرار می گیرند. میزان مشارکت کنندگان، مطلوب ارزیابی شده به گونه ای که 131 نفر محقق در نگارش 142 مقاله مشارکت داشته و در این میان، دانشگاه تهران با 32 مقاله بیشتر مشارکت را در بین نهادها و مؤسسات علمی داشته است. بررسی روش های پژوهشی نیز نشان داد که مقالات توصیفی– تحلیلی از روش های متداول پژوهشگران این حوزه بوده و از نظر سطح تحلیل سطح ملی با 18/ 47درصد بیشترین سهم مقالات را به خود اختصاص داده است.
The Iranian Islamic Revolution and Its Impact on the Authentic Identity-Seeking of the Alevi Community in Turkey(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Alawite community, who according to the Supreme Leader are "orphans of the family of Muhammad", believe in following the school of Ahl-ul-Bayt (a.s) is still rooted in them. However, throughout the history of Alawism, due to the influence of some religious movements, policies and targeted political-cultural planning, they have suffered from a mixed and multifaceted identity and nature. Therefore, the trustees of this field have a kind of religious and customary duty to celebrate some religious holidays and ceremonies with a detailed and comprehensive planning and focusing on the common aspects with the Alevi community, that is, a special belief in the Imams (a.s.). And finally, believing in the principles, pillars, and values of the school of Ahl- ul-Bayt (a.s), take fundamental steps in the direction of reviving the true religious identity of the Alevi community. (Question) The current research has tried to analyze and evaluate the impact of the Islamic Revolution of Iran in restoring the true identity of the Turkish Alevi community based on the descriptive-analytical method and according to the "diffusion theory" from the words of ideological leaders. (Methodology) In general, Alevi leaders believe that today, with the blessing of the Iranian Islamic Revolution and the correct understanding of the Ahl- ul-Bayt (a.s) school, efforts are being made to introduce the correct principles and traditions to the Alevi society. In this regard, it is a great responsibility for Alevi leaders and sects to keep the Alevi community safe from threats by educating the Ahl-ul -Bayt (a.s.)
ترتیبات امنیتی ناظر بر قفقاز جنوبی (فرصت ها و چالش های آینده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۸
57 - 89
حوزههای تخصصی:
قفقاز جنوبی به عنوان جنوب شرقی ترین منطقه اروپا، از بعد ژئوپلتیکی و ژئواکونومیک برای اتحادیه اروپا، آمریکا، روسیه و سایر کنشگران منطقه ای از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می باشد. این منطقه در یکی دو سال اخیر، کانون تحولات مهم امنیتی بوده که تهدیدات و فرصت های بالقوه و بالفعلی را برای ج.ا.ایران ایجاد نموده است. لذا پایش تحولات مذکور، شناسایی و تحلیل بازیگران اصلی و پیش بینی آینده های پیش روی منطقه امری ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی سناریوهای ناظر بر ترتیبات امنیتی قفقاز جنوبی با تمرکز بر بحران اوکراین و با روش شناسی مرکب آینده پژوهی صورت گرفته است. در این راستا ضمن انجام مطالعات اسنادی و بهره-برداری از دانش ضمنی خبرگان موضوع، تعداد 7 کنشگر اصلی منطقه ای و 3 کنشگر اصلی فرامنطقه ای شناسایی و سپس با منطق ماتریس اثرات متقاطع، تعداد 10 متغیر اولویت دار شناسایی شد و سپس در محیط نرم افزار میک مک میزان اثرات مستقیم و غیرمستقیم آنها محاسبه گردید و در مرحله نهایی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است از تعداد 10 بازیگر مهم منطقه ای و فرامنطقه ای، دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان به عنوان عناصر کلیدی و کشور روسیه به عنوان پیشران در معادلات امنیتی منطقه قفقاز جنوبی ایفای نقش خواهند کرد. در پایان تعداد دو سناریو بر مبنای نوع و نحوه عمل بازیگر پیشران منطقه یعنی روسیه ارائه و ترتیبات امنیتی منطقه براساس آن ترسیم و در بخش پایانی ضمن تشریح فرصت ها و چالش های پیش رو، توصیه هایی برای ج.ا.ایران ارائه گردید.
چرخش از اقتصاد به «امر اقتصادی» در حوزه تحلیل سیاسی: مرکزیت یافتن فُرم زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، شاهد ظهور پویش هایی اجتماعی و سیاسی در سراسر جهان هستیم که بر مطالبه «زندگی» تأکید دارند. این امر، ضرورت تحلیلِ عاملیتِ سیاسیِ «زندگی» در چارچوب علم سیاست به منظور گونه شناسی، پیش بینی و مدیریت یا مهار این پویش ها را اجتناب ناپذیر کرده است. در این مقاله، امکان گشودن چنین رهیافتی را دنبال کرده ایم. به این منظور، با گذرِ انتقادی از طرح کارل اشمیت از سیاست که معطوف به مراقبت از «شکلِ زندگی» در چارچوب نهاد دولت است؛ ضمنِ ذکر نابسندگی های این رهیافت، بر ضرورت تحلیل زندگی از خلال «فرم های اجتماعی» که زندگی در درونِ آنها جریان می یابد، تأکید کردهایم(رهیافت زیمل) و با تبیین «اقتصاد» به منزله «فرم زندگی» در زمانه حاضر، از انگاره زیست سیاستِ فوکو برای تحلیل نحوه عملکرد رانه اقتصادی در حکمرانیِ زندگی بهره گرفته ایم. پرسشی اصلی مقاله این است که چگونه می توانیم روزنه ای رو به سوی ارائه تحلیلی «سیاسی» از زندگی و عاملیتِ سیاسیِ آن در علم سیاست بگشاییم؟ فرضیه این مقاله آن است که به منظور تحلیل عاملیت سیاسی زندگی در زمانه ما، می بایست «اقتصاد» با چرخشی هستی شناختی به ناحیه ای در دانش سیاسی تبدیل شود. نوآوری مقاله در این است که ما شکلی از «نقد اقتصاد سیاسی» را پیشنهاد داده ایم که قادر خواهد بود قلمروی مقولات عامِ اقتصادی را به منزله حیطه ای که نبرد بر سرِ تولید/بازتولید زندگی فردی و اجتماعی، پیرامون آن جریان دارد، تفسیر کند و با کنار گذاشتن تحلیل های منسوخ و ناکارآمد در رابطه با جنبش های جدید اجتماعی، «به شناسایی بازیگران جدید و مسائل تازه» بپردازد.
ارتباطات میان فرهنگی و آمریکایی زدایی از ارتباطات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
69 - 92
رویکرد غالب در مطالعات ارتباطی در جهان و ایران، به دلیل خاستگاه عمدتاً آمریکایی آن که بر مطالعات رسانه ای متمرکز بوده است، از پاردایم «ارتباطات انتقالی» در مطالعات ارتباطی تبعیت می کند. این موضوع، باعث در حاشیه قرار گرفتن برخی گرایش های مطالعات ارتباطی مانند ارتباطات میان فرهنگی شده است. این مقاله ضمن طرح مساله روند انتقالی شدن ارتباطات از نیمه دوم قرن نوزدهم، به این پرسش پاسخ داده است که این روند چه پیامدهایی در زمینه ارتباطات این کشور و بسط و غلبه رویکردی خاص به فناوری های ارتباطی داشته است؟ به منظور پاسخ به پرسش یادشده، ضمن تبیین دو رویکرد اصلی در ارتباطات یعنی ارتباطات انتقالی و ارتباطات آیینی، به امتداد یافتن آنها در سطح کلان جهانی، در قالب «جهانی سازی ارتباطات» و «ارتباطات میان فرهنگی»، پرداخته شده است. در این راستا ضمن مروری بر پیشینه هر یک از رویکردهای ارتباطی(انتقالی و آیینی) و تطورات آنها در قرن بیستم، بر ویژگی ها و تمایزات آنها تمرکز شده و جهانی سازی ارتباطات (با تمرکز بر توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات) به مثابه یکی از ابعاد مختلف مگاپروژه جهانی سازیِ برآمده از نگاه آمریکایی به حهان و ارتباطات جهانی، بازخوانی شده شده است. در این مقاله با رویکرد توصیفی-تبیینی و با استفاده از روش مطالعه اسنادی داده های مورد نیاز برای تحلیل، گردآوری شده است. نتیجه مطالعه نشان می دهد اتخاذ رویکرد فعالانه گسترش ارتباطات میان فرهنگی ایران، به ویژه در منطقه غرب آسیا و حوزه جغرافیای فرهنگی ایران، در بلندمدت، فرصت ها و مزیت های فرهنگی، و بالتبع آن، مزیت های اقتصادی، سیاسی و امنیتی فراوانی را در برخواهد داشت.
The Uprising of 1920, the Ruḥaniyyat (Clergy) and Arab Nationalism in the Entry of Iraq into the New Era(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The uprising of 1920 in Iraq is the most important historical, political and social event of current Iraq in entering the new era. Some of the analyzes under the concept of secularism have introduced this uprising as a national and secular uprising. Another part of the analysis has presented a religious and Islamic analysis of this uprising using the concept of political Islam. In this article, an attempt has been made to show the ineffectiveness of these discourses in analyzing and understanding events such as the 1920 Iraqi uprising by contextualizing the concepts of nationalism, secularism, political Islam and related concepts. From this point of view, the image presented in the form of these analyzes of the 1920 Iraqi uprising is therefore neither secular nor under the concept of political Islam that can be understood, interpreted and analyzed. Even as some are trying to include it under the incompatible concept of Islamic nationalism, they have also suffered a kind of confusion in understanding it. This uprising shows the ineffectiveness of these concepts in understanding the socio-political phenomena of the Islamic world. In this regard, an attempt has been made to show the importance of the 1920 Iraqi uprising in the foundation and deconstruction of the dominant concepts and paradigms in the political field. Also, the power and potential of this uprising in creating new models of politics and governance in the geographical border between concepts and dualities such as secularism and theocracy will be highlighted
بررسی تطبیقی راهبرد مقاومت علمای امامیه در برابر بیگانگان؛ از نهضت مشروطیت و انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبرد مقاومت در برابر بیگانگان از محکمات اندیشه سیاسی امامیه و برخاسته از مبانی فکری و قواعد عام فقه سیاسی شیعه است. عقلانیت، مقتضیات زمانه و زمینه مندی حکم شرعی منجر به فهم، تعریف و در نتیجه کنش مقاومتی متمایز از جانب علمای شیعه در طول حیات تشیع شده است، از تقیّه در برابر خلیفه مسلمان تا همنشینی پادشاه شیعه و نهایتا انقلاب علیه شاه. مسئله مورد کنکاش در این پژوهش تبیین این کنش متفاوت مقاومتی در دو نقطه عطف تاریخی معاصر یعنی نهضت مشروطیت و انقلاب اسلامی است. سوال اصلی آن است که چه توافق ها و اختلافاتی در راهبرد مقاومت علمای شیعه در دو دوره مذکور قابل احصاء است؟ برای پاسخ به این سوال، از روش تحلیل تطبیقی-تاریخی که به سه وجه تحلیل علّی، توجه بر فرآیندهای زمانی و مقایسه ی سیستماتیک بافمند توجه دارد، بهره برداری شده است. در گام نخست تصویر مقاومت در دو تحول مذکور ترسیم، آن گاه مصادیق راهبرد مقاومت ذکر و در نهایت استراتژی مقاومت با تأکید بر منهج فقهی علمای شیعه بررسی شد. مقاومت علمای مشروطه درون سیستمی، حداقلی، تقیه ای و به دنبال اصلاح قدرت بوده این در حالی است که الگوی مقاومت علما در انقلاب اسلامی، برون سیستمی، حداکثری، غیرتقیه ای و به دنبال تغییر قدرت بوده است.
Non-indigenous and Interventionist Interventions in Land Changes (Case Study: Founding Land Use Planning in the Pahlavi Era)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Development programs design and operationalize land changes. Although development programs in Iran have been new, interventions in Iranian land have a long history. In other words, the methods of nurturing and exploiting natural and human resources identifiable in indigenous technologies have over time created a specific combination and fabric in the land that reflected the ancient organization of the Iranian land. Therefore, land changes in the Pahlavi era - which result from the implementation of development programs within the framework of modernization- are placed in relation to the organization of the land in the historical background of the country's population. Therefore, the main question of the article is, ‘How did land reform in Iran during the Pahlavi era take shape and what characteristics did it have?’ The present study used descriptive-analytical and critical method. It seems that regarding the external nature of the development programs of the Pahlavi era and their lack of indigenous foundation, the designed land changes lack the characteristic convergence between culture and technology, and neglect and indifference to the vital role of the ecosystem in the mentioned connection. In fact, the findings indicate that land changes resulting from modernization programs were designed and operationalized in confrontation with the pre-modern organization of the land. The interventionist approach in land during the Pahlavi era has resulted in a divergence in the cultural-ecosystem-technology cohesion. The result of this interventionist approach in land during the Pahlavi era has been a divergence in the cultural ecosystem-t
بررسی تطبیقی سیاست خارجی ترکیه و عربستان سعودی در واکنش به ناآرامی های عراق(2022- 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
249 - 280
حوزههای تخصصی:
بعد از سقوط صدام و حذف حزب بعث از ساختار سیاسی عراق، خلاء ایجاد شده زمینه رقابت های منطقه ای را فراهم نمود و قدرت های منطقه ی در راستای منافع استراتژیک خو یش بدنبال مدیریت پویایی های سیاسی عراق بوده اند. بهار عربی و گسترش آن منجر به افزایش رقابت های منطقه ای در عراق شد. در این راستا، دو قدرت منطقه ای مهمی که در کنار جمهوری اسلامی ایران نقش اساسی در تحولات سیاسی عراق ایفا نمودند، ترکیه و عربستان سعودی بوده اند. در واقع، تحولات منطقه ای زمینه افزایش نفوذ این دو بازیگر را در عراق فراهم نمود. در این راستا، با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش با یک رویکرد جامع بدنبال پاسخگویی به این سوال محوری است؛ ترکیه و عربستان سعودی بعد از نا آرامی های عربی و گسترش آن به عراق، چه سیاستی در قبال تحولات سیاسی عراق داشته اند؟ یافته های پژوهش بر این اساس است؛ گسترش ناآرامی ها در عراق منجر به ایجاد فرصت برای دو بازیگر منطقه ای عربستان سعودی و ترکیه با هدف قرار دادن جوامع هدف در عراق در راستای افزایش نفوذ سیاسی در معادلات عراق در رقابت با جمهوری اسلامی ایران شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر مبنای روش کیفی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
هژمونی مزدایی؛ تطبیق نظام هژمونیک با امپراتوری هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امپراتوری جهانی هخامنشی ایران در سیستم بین الملل دوران باستان به عنوان یک قدرت هژمونی شناخته می شود. این دولت دارای مختصات هژمونی به معنای کلاسیک و مدرن بود که بیش از هر چیز نظام شاهنشاهی یک قدرت هژمونی را ایجاب می کرد. این هژمونی مزدایی بر اساس اندیشه های سیاسی ایرانشهری و نظم ایرانی شکل می گرفت که در استراتژی سیاست خارجی و داخلی هخامنشیان نمود می یافت. سوال اصلی این است؛ اندیشه سیاسی ایرانشهری عصر هخامنشی بر اساس مفهوم هژمونی و نظام هژمونیک در ایجاد یک نظم نوین جهانی ایرانشهری در عرصه بین المللی چگونه شکل گرفت؟ نتایج نشان می دهد که ایران هخامنشی به عنوان یک قدرت هژمون در سطح سیستم سه گانه دنیای باستان، سه سیستم منطقه ای مهم جهان باستان یعنی سیستم شبه قاره هند و جنوب آسیا، سیستم خاورمیانه و خاور نزدیک و بخش اعظم سیستم مدیترانه را کنترل می کرد. این دولت علاوه بر اقدامات نظامی و اقتصادی مشروع برای حفظ هژمونی خود بر سیستم های بین المللی، از تکنیک های کنترل مراکز قدرت ازجمله تکنیک توازن قوا برای کنترل قدرت های منطقه ای گریز از مرکز استفاده می کرد. همچنین، زیربنا و نقطه کانونی هژمونی ایران بر اساس عدالت و ایدئولوژی خاص حکومت شاهنشاهی است. در این دوران بر اساس نظم زمینی و کیهانی سیستم شاهنشاهی، هژمونی فرهنگی، نظامی، اقتصادی و سیاسی ایرانشهری شکل گرفت و با یک اقتصاد پویا و پیشرفته بر مبنای قدرت اقتصادی و تجاری یک نظام پولی قدرتمند و واحد در جهان باستان ایجاد کرد. روش تحقیق در این مقاله بر مبنای روش تطبیقی قرار دارد و روش گردآوری داده ها بر مبنای کتابخانه ای و منابع معتبر اینترنتی است.
جایگاه ایران در سیاست خارجی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چین، یکی از قدرت های بزرگ عصر کنونی، به ویژه به لحاظ اقتصادی، است و یکی از کنشگران فعال در این زمینه به شمار می آید. رویکرد سیاست خارجی چین در مورد کشورهای جهان، متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه ایران در سیاست خارجی چین است؛ براین اساس، پرسش پژوهش بر چیستی جایگاه ایران در سیاست خارجی این کشور استوار بوده و برای پاسخ به آن، این فرضیه را به آزمون می گذاریم که چین به منظور مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا در منطقه خاورمیانه و تأمین منافع اقتصادی ناشی از طرح های آینده خود در سطح نظام بین الملل، در دستگاه سیاست خارجی اش، جایگاه ویژه ای را به ایران اختصاص داده است. روش گردآوری داده ها، شیوه کتابخانه ای و الکترونیکی و روش پژوهش از نوع کیفی و ردیابی فرایند، و الهام گرفته از نظریه واقع گرایی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که چین، برپایه سه راهبرد توسعه همکاری های اقتصادی، برای شکست و انحراف ایران را در سیاست خارجی خود مهم می داند و نگاه ویژه ای به ایران در منطقه خلیج فارس دارد. درواقع ایران، این امکان را برای چین فراهم می کند که منبع انرژی خود را تأمین کند، نظم منطقه ای به رهبری آمریکا را به چالش بکشد، منطقه خاورمیانه را به نفع خود مصادره کند، مسیر مهار چین توسط آمریکا را منحرف کند، و بازار گسترده ای برای فروش محصولات خود داشته باشد.
تهاجم فرهنگی و نقض حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ هر ملتی متشکل از ارزش ها و باورهایی است که هویت افراد را مشخص می کنند که در طی روند جهانی شدن دستخوش تغییر و تحول و بعضاً تهاجم می گردد. توجه به پیامدها و خطرات تهاجم فرهنگی می تواند اثر همه جانبه و گسترده ای بر ابعاد مختلف حکمرانی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی داشته باشد و بر حاکمیت در قلمرو تأثیر بگذارد. تحقیق توصیفی تحلیلی حاضر، به دنبال شناخت مفهوم تهاجم فرهنگی و مصادیق مختلف آن از منظر حقوق بین الملل است. این پژوهش نشان می دهد هرچند نمی توان مدعی بود که امور فرهنگی انحصارا در صلاحیت ملی باقی مانده است، اما پروپاگاندا و نسل زدایی فرهنگی از مهم ترین مصادیق تهاجم فرهنگی هستند و حقوق بین الملل ابزارهای مختلفی ازجمله خودیاری، دفاع مشروع و تحریم فرهنگی را پیش روی دولت تحت تهاجم می گذارد و با بهره گیری از موازین عام مسئولیت بین المللی در جایی که تهاجم فرهنگی مغایر قواعد حقوقی بین المللی باشد می توان مسئولیت متخلفان را مطالبه نمود.
قانون اساسی مشروطه و متمم آن: فرونهادگیِ «شهروندی» و «جمهوریت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
185 - 211
حوزههای تخصصی:
دوره مشروطه، مهم ترین دوره تاریخ معاصر ایران در ارتباط با مدرنیته محسوب می شود. در فضای مشروطه، دنیای غرب تنها در تحولات مادی و فناورانه آن نگریسته نمی شد، بلکه به ایده ها و اندیشه های مدرن در اشکال گوناگون فکری، سیاسی و اجتماعی آن توجه می شد. در این ارتباط، هرچند در متن قانون اساسی مشروطه و متمم آن از دو مفهوم «شهروندی» و «جمهوریت» استفاده نشده است، این به معنای فقدان فهمی از آنها نزد مشروطه خواهان نبود. با وجود این دو سنت تاریخیِ ایران یعنی «شرع» و «سلطنت» در جدال با مفاهیم جدید و دفاع از موجودیت خود بودند و در متن قانون اساسی مشروطه و متمم آن تلاش کردند که نفوذ و قدرت خود را با حقوقی کردن و به رسمیت بخشیدن قانونی آن حفظ کنند. به همین خاطر، آنچه به وقوع پیوست، این بود که ایده های «شهروندی» و «جمهوریت» که به معنی فرارَوی از رعیت بودگیِ مردم و قدرت یافتن آنها بود، در نتیجه تنش بین دو جریان فکری اصلی با ممانعت و تقلیل یافتگی مواجه شد و نه تنها در ساحت انضمامی نهادینه نشد، بلکه در ساحت نظری نیز رشد نیافت.
مقایسه کودتای 28 مرداد 1332 و کودتای ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹ نوژه با استفاده از طرح شبیه ترین نظام ها؛ ارائه چهارچوب مفهومی تحلیل کودتا
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
131 - 160
حوزههای تخصصی:
کودتا به عنوان شکلی از تغییر رژیم های سیاسی، پدیده ای است که در بسیاری از کشورها ازجمله ایران به وقوع پیوسته است، در بین پژوهش های انجام شده اولاً کمتر به مقایسه کودتاها پرداخته شده، ثانیاً جای یک چارچوب مفهومی که توانایی تحلیل علل، روند و پیامدهای کودتا را به صورت توأمان داشته باشد، خالی بوده است. در مقاله پیش رو با استفاده از روش توافق و اختلاف میل، دو کودتای 28 مرداد 1332 و کودتای 18 تیر 1359 نوژه باهم مقایسه شده اند و شباهت ها و اختلافات دو کودتا ازنظر علل وقوع کودتا، روند اجرایی شدن دو کودتا و پیامدهای آن باهم مقایسه شده اند. نتیجه مقایسه این دو در دو جامعه پیش از انقلاب اسلامی و پس از انقلاب؛ این است که علیرغم تلاش های بیشتر و طراحی پیچیده تر و هزینه های بیشتر آمریکایی ها برای تغییر نظام سیاسی از طریق کودتا در جریان کودتای نوژه، به دلیل تغییرات بنیادین جامعه ایران پس از انقلاب این کودتا با شکست مواجه شد، هرچند ازنظر علل وقوع کودتا و روند اجرا شباهت های فراوانی بین این دو کودتا وجود داشت، در سطح پیامدها نیز نتیجه به دست آمده در مقاله نشان می دهد که موفقیت کودتای 28 مرداد توانست اولاً نفوذ آمریکاییها را در ایران بیشتر کند و ثانیاً به عنوان نمونه موفق در دیگر کشورها از سوی دولت آمریکا مکرر صورت پذیرفت؛ اما شکست کودتای نوژه جامعه انقلابی ایران را در برابر کودتاهای دیگر که در سالیان بعد رخ داد مصونیت بخشید. سؤال اصلی مقاله این است که کودتای 28 مرداد و کودتای نوژه از حیث علل پیدایش، روند اجرا و پیامدها چه شباهت ها و چه تفاوت هایی دارند.
بررسی نتایج انقلاب فرانسه در اندیشه هانا آرنت و ادموند برک
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
15 - 36
حوزههای تخصصی:
با وقوع انقلاب فرانسه در سال ،1789 این انقلاب به موضوعی برای ذهن تبدیل شد و متفکران حوزه جامعه در پی تدوین نظریه برای آن برآمدند. با این حال آنچه در طول نزدیک به دو قرن مطالعه به ذخایر علوم اجتماعی اضافه شده، نظریاتی متفاوت و متعارض درباره پدیده ای واحد به نام انقلاب بود. با تقسیم مطالعات انقلاب به سه حوزه فلسفه انقلاب، تئوری های انقلاب و نتایج انقلاب، این پژوهش درحوزه نتایج انقلاب، تلاش می کند تا نگرش های مستتر در خصوص نتایج حاصل از انقلاب ها را با تأکید بر انقلاب فرانسه در نزد هانا آرنت و ادموند برک بررسی کند. چه تفاوتی بین هانا آرنت و ادموند برک در نگاهشان به انقلاب فرانسه وجود دارد؟ این تفاوت از کجا ناشی می شود؟ اینها سؤالاتی هستند که این مقاله را هدایت می کنند. مقاله به این نتیجه رسیده است که هانا آرنت نگرشی تراژیک به نتایج انقلاب فرانسه دارد، اما نگرش ادموند برک به نتایج این انقلاب دراماتیک است. نگرش تراژیک نشان دهنده جدال ارزش های متکثر و نگرش دراماتیک نشان دهنده تقابل نیروهای خیر و شر است. این مقاله تلاش می کند تا در چارچوب جامعه شناسی به مثابه هنر، از طریق روش پژوهش مقایسه ای، تفاوت نگرش ها به پدیده واحد نتایج انقلاب فرانسه را نشان دهد. اهمیت پژوهش حاضر این است که می تواندچارچوبی نظری برای مطالعات مقایسه ای نتایج انقلاب ها فراهم کند.
تنازع گفتمانی اسلام گرایی و مارکسیسم در روند انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
159 - 185
حوزههای تخصصی:
این مقاله در جهت پاسخ به چگونگی برتری اسلام گرایی در مواجهه با گفتمان مارکسیسم در فرایند انقلاب اسلامی ایران، به نظریه تحلیل گفتمان متوسل شده و از مبانی معرفتی و ابزارهای مفهومی آن استفاده کرده است. از این منظر، اسلام گرایی به مثابه یک نظام معنایی در نظر گرفته می شود که توانست با بهره گیری از مفاهیم و نشانه های سیال گفتمان مارکسیسم مانند عدالت اجتماعی و مبارزه با امپریالیسم، آن را به حاشیه کشانده و خود به گفتمان برتر و بلامنازع انقلاب تبدیل شود. گفتمان اسلامی و گفتمان مارکسیسم در مخالفت با پهلوی که سبک و سیاق توسعه ایران با توجه به استانداردهای جوامع اروپای غربی را ترویج می کرد دارای اشتراک هایی بودند، اما دارای تمایز نیز بودند. این مقاله سعی کرده با نگاهی نو قدرت یابی اسلام گرایان در انقلاب ایران و دلایل برتری آن در مواجهه با گفتمان مارکسیسم را تبیین نماید. در این راستا نظریه تحلیل گفتمان ارنست لاکلا و شانتال موف را به عنوان چارچوب تئوریک و روش شناختی خود برگزیده و در تحلیل داده ها از قواعد حاکم بر آن پیروی کرده است.
واکاوی و نقد نظریه رئالیسم دولت محور فرید زکریا، با تأکید بر بازخوانی آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
112 - 134
حوزههای تخصصی:
نظریه های رئالیستی در روابط بین الملل، همواره از یک موقعیت ویژه و کانونی برخوردار بوده و در این بین متفکران زیادی به تشریح مبانی فکری خود در چارچوب مفروضه های رئالیستی پرداخته اند. نظریه های رئالیستی روابط بین الملل را می توان از مناظر گوناگون، به دسته های مختلف تقسیم بندی نمود که از جمله آن ها می توان به مدرن/کلاسیک و تدافعی/تهاجمی اشاره نمود. هر یک از متفکران رئالیسم در روابط بین الملل به دنبال ارائه نظریه هایی بوده اند که از قدرت تبیینی و پیش بینی پذیری قابل قبولی برخوردار بوده و در عین حال دارای ملزومات اساسی و منسجم، به گونه ای که بتوان نام تئوری را بر آن نهاد نیز باشند. در همین راستا، فرید زکریا در کتاب خود به تشریح مبانی و ارائه نظریه ی خود تحت عنوان "رئالیسم دولت محور" پرداخته است که در نقد رئالیسم تدافعی به توضیح تئوریک سیاست خارجی آمریکا و چگونگی افزایش قدرت و منافع این کشور در بازه زمانی 1908-1865(میلادی) می پردازد. بر همین اساس در این مقاله به دنبال تشریح و واکاوی مبانی این تئوری و همچنین بیان ایرادات آن با تکیه بر مفاهیم موجود در آن می باشیم. پرسش های اساسی این پژوهش بدین شرح هستند: اولاٌ این نظریه چه آورده هایی برای مکتب رئالیستی روابط بین الملل داشته؟ و دوماٌ از چه نواقصی برخوردار است؟ فرضیه پژوهش نیز این است که این نظریه با برجسته سازی نقش دولت و عوامل مربوط به آن، مفیدیت نظریه های رئالیستی را با عینی سازی سیاست خارجی ارتقا بخشیده اما همچنان می توان قابلیت های تبیینی آن را با بسط مفاهیم و جذب عوامل دیگر در نظریه، بهبود بخشید. شیوه انجام پژوهش نیز توصیفی_تحلیلی با تأکید بر مفاهیم نظری موجود در کتاب می باشد.
تکوین مفهوم نمایندگی سیاسی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷)
193 - 224
حوزههای تخصصی:
امروزه نهاد نمایندگی سیاسی به عنوان یکی از مهمترین مبانی تئوریک و بنیادین در حوزه حقوق عمومی در تمامی نظام های مبتنی بر دموکراسی مورد پذیرش قرار گرفته است. با ورود این مفهوم مدرن در حقوق عمومی ایران که هم زمان با دوران مشروطیت بوده، مباحث زیادی درخصوص چیستی این نهاد مدرن مطرح گردیده که نتیجه حاصل از طرح چنین مباحثی آن است که معیار اغلب آنها برای پذیرش یا عدم پذیرش نهاد مدرن نمایندگی بر مبنای اصول و معیارهای فقهی بوده است. در یک دیدگاه متفاوت نگارندگان این مقاله را بر آن داشته است تا با در نظر گرفتن ویژگی های مختص نهاد نمایندگی در حوزه حقوق عمومی به دنبال پاسخ بدین پرسش باشیم که اساسا حقوق عمومی ایران در عصر مشروطیت چه رویکردی نسبت به این نهاد مدرن داشته است؟ این پژوهش بر آن است تا با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای به پرسش مذکور پاسخ دهد. یافته های این تحقیق بیانگر آن است که مسأله مفهوم نهاد نمایندگی به عنوان یک تأسیس حقوقی مدرن در حقوق عمومی ایران و نظریات ارائه شده پیرامون آن دارای ایرادات و ابهامات مختلفی می باشد. فلذا آنچه که به عنوان فرضیه در اذهان نگارندگان مقاله حاضر جلوه نمایی می نماید، عدم تحلیل حقوقی از نهاد نمایندگی و پراکندگی مباحث مرتبط با آن به ویژه انطباق این نهاد مدرن با مفهوم وکالت بوده است. بنابراین، این پژوهش ضمن نگاهی اجمالی به مفهوم نهاد نمایندگی در ایران، زمینه های شکل گیری و بسترهای تکوین این نهاد مدرن را مورد تبیین و بررسی قرار داده است.
مکانیسم حل و فصل اختلافات بین کشورهای عضو سازمان شانگهای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیمان کشورهای عضو شانگهای ازمهمترین بلوک های اقتصادی_ امنیتی در منطقه آسیا_اقیانوسیه و از معدود سازمانهای بین المللی موفق در میان کشورهای آسیایی به شمار می رود. بخش قابل توجهی از این موفقیت را می توان ناشی از بهره مندی سازمان مذکور از زیرساخت های یکپارچه ای دانست که اعضای آن از بدو تاسیس، مرحله به مرحله اقدام به طراحی و اجرای آنها کردند. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی و تا حد مقدور تبیینی سعی دارد تا به پرسش مطروحه و در راستای اهداف سازمان پاسخ دقیق و علمی ارائه کند. پرداختن به این موضوع ، مستلزم روش تحلیلی اسنادی و داده های کتابخانه ای و بین عوامل موئثر بر کشورهای عضو پیمان شانگهای می باشند. یکی از ارکان بنیادین ساختار پیمان شانگهای، نظام چند بخشی حل و فصل اختلافات در آن است که مقاله حاضر به بررسی حیطه اعمال مراجع صالح در روند رسیدگی در هر یک از اختلافات خواهد پرداخت. نوشتار حاضر بر آن است که توصیف و شناخت این بخش از نظام حقوقی شانگهای می تواند در پیاده سازی الگوهای حل و فصل اختلاف آن در سایر سازمانهای بین المللی موجود در میان کشورهای درحال توسعه، موثر افتد؛ سازمان هایی که نبود زیرساخت های مناسب،عملکرد کارآمد آنها را با موانع بسیاری روبرو ساخته است.
روابط چین و رژیم صهیونیستی در سه دهه اخیر (1990- 2020) حوزه های هم گرایی و واگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۷)
89 - 116
حوزههای تخصصی:
روابط جمهوری خلق چین و رژیم صهیونیستی از آغاز تاکنون با فراز و نشیب های متعدد و متنوعی روبرو بوده است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که آیا امکان انطباق روند تحولات روابط چین و رژیم صهیونیستی بر مفاد نظریه وابستگی متقابل وجود دارد؟ هدف این تحقیق کمک به شناخت بیشتر مسائل خاورمیانه، آشنایی با روند سیاست خارجی چین و نهایتا کمک مؤثر به سیاست گذاران ایران برای برنامه ریزی سیاست خارجی و امنیتی کشور می باشد. این پژوهش به دنبال ارزیابی انطباق روند تحولات روابط دو بازیگر مبتنی بر نظریه وابستگی متقابل و روش تحقیق کیفی است و برای پردازش داده ها بر اسناد و نظرات دو طرف تکیه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رژیم صهیونیستی در ایجاد روابط سیاسی و دیپلماتیک با پکن اهداف متنوعی را دارد که شامل ارتقاء موقعیت و اعتبار بین المللی رژیم صهیونیستی، تأثیرگذاشتن بر مواضع و دیدگاه های خاورمیانه ای چین، حضور در بازار بزرگ نظامی و اقتصادی پرجمعیت ترین کشور جهان، فشار در راستای کاهش، و یا توقف همکاری های نظامی تهران پکن و همچنین سوق دادن چین به تلاش برای کاهش همکاری های کره شمالی ایران، ارتقاء جایگاه جامعه یهودیان چینی به ویژه در شانگهای، استفاده از اهرم روابط با چین در روابط تل آویو واشنگتن در راستای جذب بیشتر حمایت های آمریکا می گردد. چین نیز از تعاملات با رژیم صهیونیستی اهدافی را دنبال می کند که شامل ارتقاء سیاست خاورمیانه ای چین و کمک به حل بحران فلسطین، تلاش در مسیر قطع و یا کاهش روابط سیاسی تایوان رژیم صهیونیستی، کسب فن آوری های پیشرفته غربی در صنایع نظامی و کشاورزی از مجرای رژیم صهیونیستی، بهره برداری از لابی صهیونیست ها در بهبود روابط پکن واشنگتن، تقویت همکاری های نظامی، امنیتی و اقتصادی و جلوگیری از گسترش ارتباط دالایی لاما، رهبر جدایی طلبان تبت با رژیم صهیونیستی می شود.