فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۸۱ تا ۶٬۴۰۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۷
115 - 148
حوزههای تخصصی:
مسئله هسته ای ایران یکی از موضوعات اصلی در تشدید تنش در روابط عربستان و ایران و آشکارشدن دشمنی های این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران می باشد. شاید بتوان گفت عربستان هیچ گاه تا این اندازه به صورت آشکار در مجامع بین المللی علیه جمهوری اسلامی ایران موضع دشمنی اش را اتخاذ نکرده بود. پس از حمله نظامی امریکا به عراق در سال 2003 که موضوع هسته ای جمهوری اسلامی ایران در صدر اخبار رسانه ها و محافل سیاسی و بین المللی قرار گرفت، عربستان به صورت مستقل و در چهارچوب شورای همکاری خلیج فارس از فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران (به اصطلاح خودشان برنامه اتمی) به شدت ابراز نارضایتی کرد. این کشور اقدامات ایران در این زمینه را نوعی «ماجراجویی» تلقی کرده و حتی دخالت امریکا را برای مقابله با آنکه در نگاه آنها موازنه قدرت منطقه ای را بر هم زده، خواستار شد. عربستان حتی پس از ناکامی در ممانعت از شکل گیری توافق، لحظه ای در ناکارآمد نشان دادن آن درنگ نکرد. عادل الجبیر وزیر امور خارجه سابق این کشور در مخالفت با آن می گوید: «این توافق برای تغییر رفتار ایران کافی نیست». پرسش اصلی این است که چرا عربستان به این شدت با توافق برجام و فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران مخالفت می کند؟ به نظر نویسندگان هرچند جمهوری اسلامی ایران در راهبردهای امنیتی خود عربستان را به عنوان دشمن تلقی نمی کند و به دنبال امنیتی کردن رابطه خود با آن کشور نیست، ولی نخبگان عربستان در حال حاضر به جمهوری اسلامی ایران به عنوان «دشمن» نگاه می کنند. ازاین رو، به هرگونه تحرک از جانب این کشور واکنش نشان می دهند. فعالیت صلح آمیز هسته ای یکی از اقدامات جمهوری اسلامی ایران است که نخبگان عربستان آن را به عنوان «تهدیدی وجودی» برای خود تلقی کرده و اقدام به «امنیتی سازی» آن نموده اند. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
واکاوی عوامل نظامی امنیتی مؤثر بر آینده روابط ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۶
6 - 26
حوزههای تخصصی:
روابط نظامی امنیتی ایران و ترکیه هیچ گاه هم وزن و هم پای روابط اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی میان دو کشور نبوده است. اما تحولات سال های اخیر در ارتش ترکیه، کودتای نافرجام در ترکیه و پشتیبانی ایران از دولت ترکیه، به همراه دیپلماسی فعال دفاعی ایران باعث شده است تا روند همکاری های نظامی اندکی تغییر کند. با توجه به اینکه آهنگ پرشتاب تغییرات روابط میان کشورها و عدم نگرش و درک درست از آینده روابط، موجب قرارگرفتن در جایگاه واکنش خواهد بود و نه کنش؛ پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدام عوامل نظامی امنیتی بر آینده روابط ایران و ترکیه در افق 10 ساله تأثیرگذارند؟ این پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع اکتشافی، از حیث هدف کاربردی است. در این پژوهش متغیرهای نظامی امنیتی مؤثر بر آینده روابط دو کشور شناسایی شده، سپس بر اساس نظرات خبرگان، عوامل اثرگذار بر روابط ایران و ترکیه مشخص شده و اهمیت و عدم قطعیت آنها معین گردید. همکاری نظامی ترکیه با امریکا، همکاری نظامی ترکیه با رژیم صهیونیستی، همکاری و اختلاف در بحران امنیتی سوریه و رقابت ایران و ترکیه در ترتیبات امنیتی قفقاز عوامل کلیدی نظامی مؤثر بر آینده روابط ایران و ترکیه هستند.
تحلیل جماعات تکفیری نوظهور براساس تئوری کاریزماتیک ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
249 - 270
حوزههای تخصصی:
شکل گیری و رشد جماعات تکفیری نوظهور، از مهم ترین تحولات اخیر کشورهای غرب آسیاست. در این میان از داعش به عنوان مهم ترین جماعت تکفیری نوظهور در جریان نوسلفی جهادی نام برده می شود. فهم ماهیت، ساختار و عملکرد داعش، نیازمند به کارگیری چارچوبی تئوریک و متناسب است. از جمله تئوری های رایج در تحولات اجتماعی، تئوری کاریزماتیک وبر است که به نظر می رسد میزانی از قدرت تحلیلِ شکل گیری و عملکرد جماعات تکفیری از جمله داعش را واجد است. بر این مبنا در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی تلاش شده است که با استفاده از این تئوری، ماهیت، چگونگی شکل گیری، ساختار و عملکرد داعش بررسی و تحلیل شود. سؤال تحقیق این است که «آیا می توان جماعت تکفیری داعش را مصداقی از تئوری کاریزماتیک وبر برشمرد؟» در این زمینه با بررسی اندیشه و آثار وبر، دو مدل از چگونگی «ساختار» و «شکل گیری و ماهیت جنبش کاریزماتیک وبری استخراج و با بررسی زمینه های شکل گیری و ماهیت، ساختار و عملکرد داعش با تطبیق مؤلفه های دو مدل تحلیلی به جهت سنجش فرضیه مذکور آورده شده است. در انتها هم با ترسیم مدل مفهومی که حاکی از چگونگی تطبیق تئوری و مصداق با نکات ترمیمی بیان شده است می توان اذعان کرد که داعش مصداقی متناسب با کاریزماتیک وبر در بسیاری از مؤلفه هاست.
آثار سیاسی فناوری هسته ای بر قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
271 - 287
حوزههای تخصصی:
قدرت ملی، قابلیت یک کشور برای استفاده بهینه از سر چشمه های قدرت خویش برای اعمال اراده و تحصیل منافع ملی است. افزایش قدرت رقابت و حوزه نفوذ هر کشور در عرصه جهانی حاصل ارتقای مؤلفه های قدرت ملی است. مشاهده می شود رویکرد هوشمندانه به سرچشمه های قدرت از جمله فناوری هسته ای به تولید قدرت ملی، وزن ژئوپلیتیکی، گسترش حوزه نفوذ و ارتقای جایگاه جهانی ایران بینجامد و سبب جهشی در حل چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی ایران شود. رده بندی قدرت ملی دولت های مختلف یک کشور، شناخت آنها را تسهیل و تعاملات ملی را شفاف تر می سازد و مردم را در راه تحقق اهداف ملی و صیانت از منافع ملی یاری خواهد رساند. پژوهش حاضر با نگرشی تحلیلی-تبیینی و استفاده از روش های محاسبه قدرت ملی و تصمیم گیری چندشاخصه جبرانی در پی پاسخگویی به این پرسش است که آیا دستیابی به فناوری هسته ای در ادوار مورد پژوهش به بهبود مؤلفه سیاسی قدرت ملی ایران منجر شده است؟نتایج مؤید این رهیافت مدبرانه است.
ارزیابی ظرفیت ها و تنگناهای اخلاق هنجاری در سیاست ورزی «اخلاق فایده- وظیفه گرایی» به مثابه تمهیدی در جهت سازگاری اخلاق و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
289 - 305
حوزههای تخصصی:
سازگاری میان اخلاق و سیاست، ضرورتی مبرم در نیل به ساختارهای سیاسی و سیاست ورزی اخلاق محور است. بر این اساس، سه مکتب فضیلت گرایی، فایده گرایی و وظیفه گرایی ارزیابی می شود تا ظرفیت ها و تنگناهای هریک آشکار و تبیین شود. بدین منظور از روش تحلیل مفهومی و ارزیابی انتقادی در بستر فلسفه تحلیلی استفاده شده است. برایند این پژوهش نشان می دهد که در راستای سازگاری اخلاق و سیاست، نمی توان صرفاً به یکی از مکتب های اخلاقیِ سه گانه بسنده کرد. راه حل پیشنهادی نویسنده، برگرفتن آموزه هایی از فایده گرایی و وظیفه گرایی در کنار« قاعده زّرین» است تا از سویی امکانات این دو مکتب مورد بهره برداری قرار گیرد؛ از سوی دیگر، از تناقض ها و ناسازگاری های این دو در سیاست ورزی اخلاقی فاصله گرفته شود. نقطه عزیمت این طرح تلفیقی، اخلاق سیاسی برخوردار از درون مایه نظری و توانمندی کاربردی در گستره سیاست است.
عامل های مؤثر بر شکل گیری صف آرایی روسیه و عراق (2011 تا 2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط عراق و اتحاد شوروی از دهه 1970 گسترش یافت و عراق به عنوان یکی از مهم ترین متحدان این ابرقدرت در خاورمیانه (غرب آسیا) محسوب می شد. فروپاشی نظام شوروی و پایان جنگ سرد، منجر به پایان اتحاد میان عراق دوران صدام حسین و روسیه نشد و این دو کشور در دهه 1990 با وجود فرازونشیب ها به همکاری ادامه دادند؛ اما حمله ایالات متحد آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم بعث در سال 2003 نقطه پایانی بر اتحاد روسیه و عراق بود. بدین ترتیب در سال های 2003 تا 2011 شاهد ایفای نقش حداقلی روسیه در عراق پس از صدام بودیم. به نظر می رسد با شروع خیزش های عربی و سرایت ناآرامی ها به سوریه و سپس عراق و به دنبال آن اشغال بخش وسیعی از سرزمین عراق توسط داعش، صف آرایی جدیدی میان روسیه و عراق شکل گرفته است. بنابراین این پرسش مطرح می شود که چه تحول هایی بر شکل گیری صف آرایی میان روسیه و عراق بین سال های 2011 تا 2018 تأثیر گذشته است. فرضیه نوشتار این است که خیزش های عربی (2011) و به دنبال آن تحول های منطقه خاورمیانه، به ویژه بحران سوریه موجب شکل گیری تهدیدهای داخلی و خارجی علیه امنیت وجودی دولت مرکزی عراق شد؛ در برابر چنین تهدیدهایی ایالات متحد آمریکا (در دوره اوباما) به عنوان مهم ترین و قدرتمندترین متحد عراق، بی میل به همکاری و حمایت حداکثری از دولت عراق بود؛ بنابراین در شرایطی که ادراک رهبران روسیه نسبت به جایگاهشان در نظام بین الملل در مقایسه با دهه 1990 و 2000 تغییر یافته است، تحول های منطقه خاورمیانه و نظام بین الملل فرصتی مناسب را پیش روی روسیه نهاد تا بار دیگر در عراق نقش آفرینی کند.
مفهوم شهروندی در دوران میانه اروپا: فردگرایی یا جمع گرایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
82 - 59
حوزههای تخصصی:
با ورود اروپا به دوران میانه و نگرش اساساً آن جهانی مسیحیت همراه با خصلت های ذاتی آن مانند فردگرایی و جهان شمول گرایی، نگاه به انسان و جایگاهش، چه در رابطه با جامعه و چه در رابطه با حکومت، متحول شد. این تحول در مفهوم شهروندی که فرهنگ سیاسی مغرب زمین از دوران باستان به ارث برده بود نیز اثر گذاشت. دیدگاه رایج بر تاریخ نگاری تحولات و تفکر اجتماعی، تصویری ارائه می کند که در آن گسترش فرهنگ مسیحیت به ذوب شدن فردیت انسانی در جامعه منتهی شده است. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیلی- تاریخی، تکیه بر دستاوردهای پژوهش های علمی و غیر جانب دارانه تاریخ نگاری متأخر دوران میانه نشان داده شود که برخلاف تصور رایجی که دوران میانه اروپا را مصادف با محو فردگرایی به نفع جمع گرایی حاصل آموزه های دینی مسیحیت می داند، منشأ همگن سازی فرهنگ سیاسی جوامع مغرب زمین، نه فرهنگ مسیحی دوران میانه، بلکه تفکر دوران نوزایی و سپس روشنگری است.
قدرت نرم و کارکرد سازمان ملل متحد در سیاست خارجی آمریکا پس از 11 سپتامبر 2001(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
389-409
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با طرح این سؤال که سازمان ملل متحد با توجه به نظریه قدرت نرم در مقطع بعد از 11 سپتامبر 2001، چه کارکردی در سیاست خارجی ایالات متحده داشته است، به این پاسخ رسیده است که سازمان ملل از ابتدای تأسیس بهترین وسیله اعمال ارزشهای آمریکا و حفاظت از منافع این کشور در عرصه بینالمللی است و جایگاه مهمی در راستای قدرت نرم، تحقق اهداف موردنظر و مشروعیت بینالمللی در سیاست خارجی ایالات متحده داشته است. ایالات متحده در این مقطع پس از خروج نیروهای خود از عراق، توانست در سطوح مختلف این کشور نفوذ و حضور داشته باشد. به طوری که، همانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه، تحت تأثیر قدرت نرم ایالات متحده قرار گرفت و سیاست خارجی ایالات متحده در آینده نیز از قدرت نرم عقب نشینی نکرد. راهبرد امریکا بعد از خروج نظامی از عراق تغییر یافت و از سمت و سوی جنگ سخت به جنگ نرم سوق پیدا کرد و با نفوذ مؤسسات و نهادهای مدنی و اجتماعی و عمدتاً با ابزارهای دموکراسیسازی و حمایت از حقوق بشر و ترویج فکر آزاداندیشی صورت گرفت. در واقع آمریکا پس از 11 سپتامبر 2001 تاکنون، برای پیشبرد ارزشهای خویش در قالب برقراری دموکراسی و حقوق بشر و مبارزه با تروریسم خود را هژمون خیرخواه معرفی کرده است تا جایگاه و نقش سازمان ملل در سیاست خارجی آمریکا بصورت ابزاری برای دست یابی به اهداف و منافع ملی آن کشور براساس مداخلهگرایی گسترش یابنده و چندجانبهگرایی سمبلیک دربیاید.
شناخت راهبرد رسانه های فارسی زبان بیگانه، در مدیریت تصویرِ نهاد ولایت فقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال بیست و نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۹۴
197-228
حوزههای تخصصی:
با گسترش اهمیت رسانه ها در دیپلماسی عمومی جهانی، برخی کشورهای متخاصم اقدام به راه اندازی رسانه های فارسی زبان کرده اند. هر رسانه ای برای عملیات رسانه ای پیرامون موضوعات مدنظر خود، الگوی راهبردی دارد که براساس آن عمل می کند. این راهبردها، علاوه بر مشخص کردن هدف نهایی و جهت گیری کلان رسانه، به عنوان نقشه راهی است تا رسانه را در مسیر هدف اصلی خود قرار دهد. لذا شناخت راهبردهای عملیات رسانه ای این شبکه ها، برای مقابله با آن ها، حائزاهمیت است. دراین میان، نهاد ولایت فقیه، به عنوان یکی از نهادهای حیاتی نظام جمهوری اسلامی ایران، همواره مورد هجمه رسانه های مذکور بوده است. پژوهش حاضر با تمرکز بر نهاد ولایت فقیه، بر آن بوده تا مختصات راهبردی انگاره ارائه شده از این نهاد را ذیل شبکه های ماهواره ای فارسی زبان شناسایی و تبیین کند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، ذیل نظریه بازنمایی، به تحلیل محتوای مضامین مرتبط با نهاد ولایت فقیه در یک بازه زمانی ده ساله (1387-1397) و در یازده رسانه فارسی زبان پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان داد که راهبرد اصلی این رسانه ها به گونه ای است که از پنج بنیان مهم این نهاد اعتبارزدایی می کند. این راهبرد شامل اعتبارزدایی از شخص حقیقی ولی فقیه، بنیان دینی و فکری این نهاد، وجه مردمی ولایت فقیه، پشتوانه قانونی و نهایتاً جنبه کارکردی نهاد ولایت فقیه است. این اعتبارزدایی به گونه ای صورت می پذیرد که در نهایت منجر به مشروعیت زدایی از این نهاد شده و لزوم حذف آن به مخاطب القا شود.
رهبری سیاسی و بحران کرونا؛ مطالعه موردی آمریکا، هندوستان و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
77 - 102
حوزههای تخصصی:
پس از اعلام رسمی وجود اولین موارد ابتلا به ویروس کوید-۱۹ در اواخر دسامبر سال ۲۰۱۹ در چین، طولی نکشید که این بیماری به سرعت در اکثر کشورهای جهان شیوع پیدا کرد و جهان را در وضعیتی استثنایی قرار داد. دولت های مختلف واکنش های گوناگونی به این بحران داده اند. نکته قابل توجه این است که متغیرهایی مانند نوع رژیم سیاسی، ساختار حکومت و ظرفیت دولت ها نیز لزوماً ارتباط مستقیم و تعیین کننده ای با نحوه واکنش کشورها به این بحران و پیامدهای آن نداشته است. به عنوان مثال تعداد قربانیان ناشی از این بیماری در کشورهای توسعه یافته ای مانند آمریکا، اسپانیا، بریتانیا و ایتالیا بسیار بالاتر از دیگر کشورهای با ظرفیت ها و زیرساخت های محدودتر بوده است. براین اساس، پرسش اصلی ما این است که «علت رفتار متفاوت کشورهای مختلف در مقابل بحران همه گیری کرونا چیست؟». فرضیه این مقاله نیز این است که «در زمان بحران، مهم ترین عامل در تعیین واکنش و اقدامات کشورها، رهبری سیاسی و شیوه های متفاوت معنابخشی اوست». این مقاله با به کارگیری «مدل رهبری CIP» و تقسیم شیوه های رهبری و معنابخشی به کاریزماتیک، ایدئولوژیک و پراگماتیک و با مطالعه موردی تجربه کشورهای هندوستان، ایالات متحده آمریکا و آلمان، ضمن اثبات و تأئید فرضیه مقاله، به این نتیجه رسیده است که نوع رهبری پراگماتیک کارآمدی بیشتری در شرایط بحرانی اخیر داشته است.
رویکرد اروپا به منازعه یمن؛ از هنجارگرایی به عملگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواجه ه متناق ض اتحادی ه اروپ ا و کش ورهای اروپای ی ب ا بح ران یم ن پرس ش های متع ددی را در رابط ه ب ا اص ل راهنم ای سیاس ت خارج ی ای ن اتحادی ه و همچنی ن، رویک رد اروپ ا ب ه ح ل منازع ات مط رح ک رده اس ت. تاکی د لفظ ی اتحادی ه )و دولت های اروپای ی( ب ر ایف ای نقش ی میانجیگران ه از ی ک س و و پیگی ری مناف ع عملگرایان ه تج اری و اقتص ادی در س وی دیگ ر، شناس ایی ای ن اص ل را پیچیده ت ر ک رده اس ت. در ای ن راس تا، مقال ه پی ش رو ب ا به ره گی ری از ادبی ات نظ ری مط رح ش ده در س ند اس تراتژی جهان ی ای ن اتحادی ه و تاکی د ب ر دو مفه وم »مق اوم س ازی« و »عملگرای ی مبتن ی ب ر اص ول« در ای ن س ند، ب ه بررس ی سیاس ت اتحادی ه )و دولت ه ای عض و( در قب ال بح ران یم ن پرداخت ه اس ت. بررس ی اس ناد و سیاس ت های اعمال ی و همچنی ن، رج وع ب ه آماره ای موج ود نش ان از ک م رن گ ب ودن نق ش هنجاره ا و ارزش ه ای اروپای ی در سیاس ت اتحادیه اروپ ا در قب ال یم ن و غلب ه عنص ر عملگرای ی در ای ن سیاس ت می ده د. نظ ر ب ه نق ش و اهمی ت ای ران در ح ل بح ران یم ن، اروپ ا ت الش ک رده ت ا از اه رم نف وذ ته ران به منظ ور تاثیرگ ذاری ب ر حوثی ه ا اس تفاده کن د. ل ذا هرچن د رویک رد اروپ ا درقب ال بح ران یم ن متش تت، ثانوی ه و در م وارد متع ددی در تض اد ب ا سیاس ت های منطق ه ای ای ران اس ت، ام ا فرصت ه ای متع ددی ب رای ای ران جه ت ح ل بح ران یم ن در هم کاری ب ا اروپ ا وج ود دارد ک ه در ای ن مقال ه ب ه آنه ا پرداخت ه ش ده اس ت.
نحوه تبدیل دانش و دستاوردهای دانشگاهی به خروجی های فناورانه و ثروت در چهارچوب اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۶
185 - 219
حوزههای تخصصی:
میزان تولید دانش و نوآوری های علمی رابطه مستقیمی با توسعه یافتگی جوامع دارد. دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی که بتوانند محصولات دانشی و یافته های علمی خود را دریک فرآیند منطقی به ثروت تبدیل کنند و منابع مورد نیاز خود را تامین نمایند می توانند در رشد و توسعه جامعه سهم داشته باشند. این موضوع در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به عنوان یک الگوی بومی توسعه، دارای جایگاه ویژه ای می باشد. از جمله شاخصه های اقتصاد مقاومتی تقویت تعامل بین پنج حلقه تحقیق، آموزش، ترویج، اجرا و بهره برداران و تقویت بنیان تولید علم و فناوری می باشد. سوال اصلی پژوهش این است که در راستای دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی چگونه می توان دستاوردهای دانشگاهی را به ثروت تبدیل نمود؟ برای جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر از مطالعات کتابخانه ای و تکنیک گروه توافق استفاده شده است. نمونه گیری به صورت غیراحتمالی هدفمند با تکنیک گلوله برفی انجام شده است. در راستای پاسخ به سوال اصلی پژوهش، پس از بررسی کارکردهای اصلی نهادهای میانجی در رابطه ی صنعت و دانشگاه، مشخص شد این کارکردها توسط سه نهاد میانجی یعنی پارک های علم و فناوری، مراکز رشد و کانون های هماهنگی دانش، صنعت و بازار به طور فراگیر و کامل انجام نمی شود. به طور مشخص کارکرد واسطه گری و تسهیل ارتباطات طرفین عرضه و تقاضا و همچنین تأمین منابع مالی لازم در صنعت، تا حدودی دچار اختلال است. برای رفع این کاستی و اختلال پیشنهاد شده است، نقش بازار در تحلیل روابط صنعت و دانشگاه به عنوان یک نهاد میانجی مورد توجه قرار گیرد
تبیین علل ناکارامدی آسه آن در بحران روهینگیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1189 - 1210
حوزههای تخصصی:
اگرچه قومیت روهینگیا در میانمار از گذشته های دور در معرض تهدیدها و آسیب های ناسیونالیسم برمه ای و نیز بودیسم افراطی در میانمار بوده اند، از سال 2012 تا 2018 موج جدیدی از خشونت ها علیه این قومیت مسلمان حادث شد که در نتیجه آن نزدیک به یک میلیون نفر آواره و کشته شدند. انتظار می رفت اتحادیه ملل جنوب شرق آسیا (آسه آن) به عنوان مهم ترین نهاد منطقه ای در آسیای جنوب شرقی به این نسل کشی واکنش مناسب نشان دهد، اما این اتفاق حادث نشد. ازاین رو این پرسش مطرح می شود که اولاً واکنش آسه آن به نسل کشی در میانمار چه بوده و ثانیاً چه عواملی در چگونگی عکس العمل این اتحادیه مؤثر بوده است؟ فرضیه مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده، آن است که عدم تجانس فرهنگی- اجتماعی و نامتشابه بودن ساختار سیاسی کشورهای عضو مهم ترین علل واکنش ضعیف آسه آن به نسل کشی علیه قومیت روهینگیا بوده است. یافته ها نشان داد عدم انسجام فرهنگی و اجتماعی و نیز نامتشابه بودن ساختارهای سیاسی می تواند در ناکارامدی منطقه گرایی ها مؤثر باشد.
تأثیر پروژه ایران هراسی در راهبرد منطقه ای جدید اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
67 - 86
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر یکی از رویدادهای مهم در منطقه ، مساله تغییر راهبرد خارجی منطقه ای رژیم اسرائیل با استفاده از ابزارهای گوناگون علیه جمهوری اسلامی ایران است. طبق سند امنیت ملی اسرائیل در سال های 2019 و 2020 اسرائیل قصد دارد تا با مطرح کردن پروژه ایران هراسی، در راهبرد منطقه ای جدید خود علاوه بر بسیج کردن ظرفیت غرب و در راس آن ایالات متحده، برای جلب حمایت بی دریغ از این رژیم خصوصا اعراب خلیج فارس و مشخصا عربستان سعودی ارتباط برقرار کرده و از این طریق علاوه بر تشدید فضای ضد ایرانی در غرب آسیا، توافق و رضایت عملی اعراب را علیه جمهوری اسلامی ایران با خود همراه کند. در حقیقت، پرسش کلیدی در این مقاله این است که گسترش ایران هراسی در راهبرد منطقه ای جدید اسرائیل چه تاثیری داشته است؟ روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی است. نتایج حاصله از این پژوهش موید آنست که هدف اسرائیل از گسترش ایران هراسی به دلیل بیم از نفوذ نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه است و در واقع با استفاده از ابزارهای موجود مانند برخوردار بودن از حمایت آمریکا و آغاز طرح دوستی با کشور های عربی قصد دارد تا بیش از پیش در پیشبرد مسئله ایران هراسی تلاش کند.
ارائه مدل بومی پاسخگویی سازمانی با رویکرد اعتماد عمومی در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
871 - 893
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش ارائه مدل بومی پاسخگویی سازمانی با رویکرد اعتماد عمومی برای مدیران سازمان های دولتی ایران می باشد. طراحی/روش شناسی/رویکرد:در این پژوهش جهت ارائه مدل بومی از روش کیفی نظریه داده بنیاد استفاده شد. سپس برای تعیین روایی مضامین و مؤلفه های الگوی مدل از شاخص های روایی محتوای CVI، CVR و CVI S- استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصان پاسخگویی سازمانی و اعتماد عمومی در بخش کیفی بود که 22 نفر شرکت کننده مشارکت داشتند. ابزار پژوهش عبارت بود از مصاحبه بدون ساختار محقق ساخته که در قالب 6 سؤال تنظیم شده بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها ازسه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. یافته های پژوهش:نتایج این پژوهش منجر به شناسایی 95 کد با 31 مضمون و مقوله در قالب شش بعد عوامل علی(5 مضمون)، عوامل مداخله گر(5 مضمون)، عوامل زمینه ای(5 مضمون)، پدیده های اصلی(6 مضمون)، استراتژی ها(6 مضمون)و پیامدها و نتایج(4 مضمون)گردید. محدودیت ها و پیامدها:علیرغم اینکه این پژوهش منجر به ارائه چارچوب جامع و مشخصی برای مدل بومی پاسخگویی سازمانی مدیران بخش دولتی بر مبانی رویکرد اعتماد عمومی شده است، اهمیت و افزایش اعتبار این دستاوردها نیازمند مطالعات میدانی و تجربی می باشد. پیامدهای عملی:طبق یافته ها می توان گفت که مدل بومی پیشنهادی حاضر می تواند در پاسخگویی سازمانی مدیران دولتی با تاکید بر اعتماد عمومی اهمیت آن را افزون تر کند. ابتکار یا ارزش مقاله:ابتکار و ارزش مقاله حاضر در این است که توانسته یک چارچوب جامعی برای طراحی مدلی بومی در سازمان های دولتی فراهم نماید که مبتنی بر نظر متخصصان می باشد و چنین الگویی در پیشینه پژوهش موجود نیست.
روابط ارامنه و گرجیانِ قفقاز با ایران، از دوره شیوخ صفوی تا پایان حکومت شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
883 - 905
حوزههای تخصصی:
درگیری های صفویان و عثمانیان ، که هریک ادعای رهبری بخشی از جهان اسلام را داشتند ، بر سر قفقاز (عمدتاً گرجستان و ارّان) از قرن ۱۶ تا ۱۸ میلادی ادامه داشت . نهایتاً رقیب دیگری در منازعات بر سر این خطّه ، در قرن ۱۹ میلادی به جمع کشورهای درگیر افزوده شد که همانا روسیه می باشد . اهمیّت قفقاز نه تنها در حاصلخیزی و رونق مراتع آن در دامنهٔ کوه های قفقاز بلکه به سبب موقعیت ترانزیتی آن در سواحل شرقی دریای سیاه بود ، به علاوه ساکنان این منطقه که از دیر باز نیز خراجگزار ایران بودند ، در تمام طول تاریخ خود تمایل به کسب خودمختاری داشته و در جهت نیل به استقلال اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی شان تلاش می کردند و در زمان مورد بحث ما ، مجدداً تحت نظارت دولت ایران قرار داشتند . در راستای همین واقعیت ، تحقیق ما قصد دارد نشان دهد بی کفایتی دربار صفوی و باورهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و عملکرد سیاسی پادشاهان صفوی ، با آرمان ها و خواسته های ارامنه و سایر مسیحیان منطبق نبوده و تأثیر زیادی در گرایش آنان به سمت عثمانی که در این سالها از نظر قدرت سیاسی در منطقهٔ مورد نظر برصفویان برتری داشته و در سیاست های جهانی نیز رقیب مطرح و قابل توجهی برای قدرت های اروپایی محسوب می شد ، داشته است .
مقایسه مبانی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و الگوی توسعه غربی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳
60-89
حوزههای تخصصی:
به لحاظ تفاوت های ساختاری و زمینه ای میان جامعه ایران و جامعه غربی و پیامدهای مخرب و غیر کارساز تعمیم الگوهای آن لازم است تا مدل الگوی اسلامی-ایرانی برای پیشرفت به تناسب ضرورت های ساختاری، اجتماعی و فرهنگی ایران طراحی گردد. ضرورت تبیین این الگو به سبب چالش های عمده ای است که می تواند در سطح داخلی و جهانی به رفع نارسایی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فکری در جامعه مبدل گردد. این پژوهش گردآوری شده به روش تحلیلی و توصیفی ضمن بررسی اشتراکات و تمایزات فلسفی غربی و اسلامی به مؤلفه ها و خطوط راهنمای الگوی اسلامی و ویژگی های راهبردی این الگو خواهد پرداخت و به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که مبانی و مبانی فکری و فلسفی پیشرفت اسلامی-ایرانی چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به جهان بینی اسلامی الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی علاوه بر معیار یپیشرفت مادی شامل معیار معنوی نیز است.
ارزیابی عملکرد سازم ان ملل در قبال بحران های بین المللی (مطالعه موردی بحران یمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران یمن را می توان یکی از پیچیده ترین بحران های نظام بین الملل توصیف کرد. سازمان ملل متحد از ابتدای ناآرامی های کشور یمن با تکیه بر اهداف اصلی منشور حفظ صلح و امنیت جهانی، فرستادگانی ویژه بسوی این کشور گسیل داشت تا عزم جدی خود برای حل و فصل منازعات را نشان دهد. سوال اصلی این است که آیا سازمان در حل بحران های بین المللی موفق بوده است؟ مسئله یمن بعنوان نمونه ای از نقش سازمان ملل در حل بحران ها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای پاسخ، رفتارها و تصمیمات از سال 2011 تا 2020 با مراجعه به اسناد و مدارک بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد رفتارها و تصمیمات سازمان ملل که شامل گسیل فرستادگان ویژه، صدور قطعنامه ها و انجام توافق استکهلم بود، موفقیتی نداشته و همچنان این سازمان در بحران های غرب آسیا و راهبرد های آن جهت برقراری صلح در کشورهای درگیر ناآرامی با شکست مواجه بوده است.
راهبرد بهینه ج.ا.ایران در فرآیند دولت- ملت سازی سوریه با استفاده از روش دانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
به رغم کامیابی ج.ا.ایران در جلوگیری از سقوط نظام سیاسی سوریه در عرصه نظامی، تداوم دستاوردهای کشور در این رابطه نیازمند راهبردپردازی جامع و مبتنی بر ملاحظه نقش آفرینی سایر بازیگران دخیل در بازی سوریه است. این مقاله مدعی است که تداوم دستاوردها نیازمند نقش آفرینی در فرایند دولت- ملت سازی پس از منازعه در سوریه است. نویسندگان با استفاده از روش دانا به عنوان راهکاری برای راهبردپردازی تلاش کرده اند راهبرد بهینه را بر مبنای مدیریت تعارض و تضاد میان بازیگران طراحی کنند. در واقع، این روش به دنبال آن است که منافع ج.ا.ایران را در بازی با حاصل جمع مثبت برای اکثر بازیگران دخیل در سوریه محقق کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که راهبرد بهینه ج.ا.ایران در فرایند دولت-ملت سازی سوریه باید واجد این شاخص ها باشد: پذیرش نظام سیاسی سکولار، پذیرش ناسیونالیسم عربی، تقویت حزب بعث در کنار تشویق تحزب غیرهویتی، تقویت پارلمان در برابر ریاست جمهوری، کاهش نفوذ دستگاه های امنیتی، استقلال قوه قضائیه از حزب بعث، تشویق اقتصاد نیمه سوسیالیستی، جلوگیری از تقسیم قوا بر اساس مدل لبنانی و عراقی و مخالفت با فدرالیسم.
کارکردهای موافقت نامه انتقال دزد دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت دستگیرکننده دزد دریایی در دریاهای آزاد تمایل دارد او را با استناد به موافقت نامه انتقال دزد دریایی به دولت منطقه ای تحویل دهد تا عدالت کیفری نسبت به وی از طریق اعمال اصل صلاحیت جهانی دولت ثالث محقق شود. این در حالی است که دزد دریایی را دولت دستگیرکننده نیز به استناد اصل صلاحیت جهانی بازداشت کرده است و واگذاری آن، واجد چالش هایی جدی است. از این حیث، بررسی کارکرد موافقت نامه انتقال دزد دریایی با معیارهای مقرر در کنوانسیون حقوق دریاها و اصل صلاحیت جهانی هدف اصلی این نوشتار است که با روش توصیفی مدنظر قرار گرفته است. سؤال اصلی پژوهش این است که کارکرد موافقت نامه انتقال دزد دریایی با اتکا به اصل صلاحیت جهانی و مقررات کنوانسیون حقوق دریاها چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت دستگیرکننده در پرتو اصل صلاحیت جهانی مقرر در ماده 105 کنوانسیون حقوق دریاها مکلف به اعمال صلاحیت کیفری کامل از دستگیری تا مجازات دزد دریایی است. لیکن آن دولت فقط قسمت اول آن را برعهده می گیرد و قسمت دوم آن را به دولت منطقه ای واگذار می کند که با آن دولت موافقت نامه انتقال دزد دریایی را تنظیم کرده است. این تقسیم کار در اعمال صلاحیت کیفری از مقررات ماده 100 کنوانسیون حقوق دریاها در ارتباط با تعهد خاص دولت های عضو به همکاری در مقابله با دزدی دریایی در دریاهای آزاد نشأت می گیرد و تجویز شده است؛ اما با اصول صلاحیت کیفری شخصی، سرزمینی و واقعی در سایر جرائم و قلمروهای دریایی هم خوانی ندارد.