فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۶۱ تا ۴٬۴۸۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۷)
33 - 52
حوزههای تخصصی:
این پژوهش که از حیث روش توصیفی تحلیلی و از حیث محتوی بنیادی /نظری و از حیث نتیجه گیری کاربردی است؛ تلاش دارد ضمن بررسی مفهومی "امت " نشان دهد که این مفهوم در دهه های آخر قرن بیستم و دو دهه آغازین قرن بیستم و یکم در عصر جهانی شدن (جهانی سازی) در نزد سلفیه جهادی همچون القاعده به نوسلفیه تکفیری همچون داعش؛ چه تحولی را پشت سرنهاده و همچنین این تحول چه آثار و پیامدهایی در خاورمیانه عربی (با تکیه بر عراق و سوریه) برجای گذاشته است؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که رابطه معناداری میان مفهوم امت و دامنه تکفیر وجود دارد. قرائت رادیکال و محدود از امت در اندیشه نوسلفیه تکفیری همچون داعش با نقد شیوه مبارزه (منهج) و با استفاده از (تکفیر) زمینه های تحریک به انشقاق و تجزیه در دنیای اسلام (فتنه) با تشدید خشونت در خاورمیانه عربی؛ خاصه در دو کشور عراق و سوریه؛ تحقق امت جهانی اسلام را با مشکلات جدی مواجه نموده است. از کاستی های این پژوهش اتکای غالب به منابع و داده های مجلات و مراکز مطالعاتی غربی؛ و اهمیت آن به آثار تحول مفهوم امت؛ و قرائت حداقلی رادیکال از امت در نزد جریان تکفیری؛ و موانع تحقق امت جهانی اسلام بازمی گردد.
جنبش های اجتماعی نوین: مطالعه موردی جنبش های زیست محیطی نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۰)
125 - 154
حوزههای تخصصی:
جنبش های زیست محیطی نوظهور به منظور مقابله با تهدیدات ناشی از تخریب محیط زیست و حفاظت و حمایت از محیط زیست در اواخر دهه 1960 به وجود آمدند. نوشتار حاضر تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که جنبش های زیست محیطی نوظهور چگونه در قالب جنبش های اجتماعی نوین قابل تحلیل هستند؟ و چه افزوده هایی بر جنبش های اجتماعی نوین داشه اند؟ بنابراین، مقاله با روش کیفی تفسیری، و بکارگیری شیوه مطالعات موردی، چیستی و چرایی جنبش های زیست محیطی نوظهور را مورد بررسی قرار می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهند که جنبش های زیست محیطی نوظهور به منظور رویارویی با بحران های موجود، در ابتدا با افزایش آگاهی ها و مطالبات عمومی، زمینه را برای ایجاد سازمان ها و گروه های طرفدار محیط زیست فراهم نمودند و سپس با ورود به عرصه سیاست در دهه 1970، با استفاده از ابزارها و شیوه های نوین، به صورتی مسالمت آمیز به بیان خواسته ها و اعتراض های خود پرداخته اند تا از این طریق، ضمن وادار کردن حکومت ها به پاسخگویی، بتوانند در قالب گروه های ذینفوذ و احزاب سیاسی، در حوزه سیاست عمومی تأثیرگذار باشند. همچنین، در دهه 1980، زمینه برای حضور و نقش آفرینی سازمان های مردم نهاد زیست محیطی در عرصه جهانی فراهم شد و بدین طریق، نقش و اختیار دولت ها به عنوان تنها بازیگران اصلی در عرصه بین الملل، مورد تردید قرار گرفت. در نتیجه، حجم وگستره قدرت اجتماعی و تاثیرگذاری سیاسی جنبش های زیست محیطی نوظهور، باعث بازپروری و غنی سازی جنبش های نوین اجتماعی شده است؛ به گونه ای که امروزه می توان آنها را بعنوان نیروهای اجتماعی قدرتمند و بازیگرانی تاثیرگذار، در عرصه جامعه شناسی سیاسی مورد شناسایی و تحلیل قرار داد.
سیاست خارجی ایالات متحده امریکا در قبال نوطالبان افغانستان
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
85 - 107
حوزههای تخصصی:
تاریخ افغانستان، همیشه همراه با ناامنی، اشغال نظامی، اختلافات درون فرقه ای و مذهبی، مداخلات خارجی و فقر جامعه بوده که این کشور را تبدیل به میدانی برای حفظ منافع قدرتهای خارجی نموده است. رابطه افغانستان باکشورهایی همچون روسیه، چین و ایران همواره در معادلات سیاست خارجی دولتهای امریکایی مورد محاسبه قرار گرفته است. تحولات بعد از حوادث 11 سپتامبر و اشغال نظامی افغانستان در سال 2001 طالبان را از قدرت برکنار کرد تا اینکه در سال 2021 همزمان با خروج نظامیان امریکایی و سقوط شهرهای افغانستان توسط طالبان، قدرت را بعد از دو دهه در اختیار آنان نهاد. سوال اصلی این است که رویکرد سیاست خارجی امریکا در قبال ظهور گروه نوطالبان چگونه قابل تبیین است؟ پژوهش حاضر با روش تبیینی طبق نظریه نوواقع گرایی، بدنبال آزمون این فرضیه است که تسلط نوطالبان در راس قدرت افغانستان به معنای خروج کامل امریکا از آن کشور نبوده، بلکه صرفا بدلایل مختلفی همچون نگرانی از قدرت فزاینده چین، هزینه های سنگین نظامی، حضور قدرتهای منطقه ای مثل روسیه ، چین و ایران، ناکامی در نابودی تروریسم، اختلاف نظر با دولت افغانستان و سازش با طالبان قابل تبیین است
Turning the Tide: The Imperatives for Rescuing the Iran Nuclear Deal(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۲, Issue ۳۳- Serial Number ۱, January ۲۰۲۱
82 - 104
حوزههای تخصصی:
After three years of enduring the immense failures and fallouts of the US “maximum pressure” sanctions imposed on Iran in the aftermath of the Trump administration’s withdrawal from the JCPOA (Iran nuclear deal) in 2018, the Biden administration has signaled an important shift by promising to conduct a foreign policy that leads with diplomacy. The EU-brokered negotiations that have already taken place during the first half of 2021, although encountering some tactical obstacles and lack of momentum, nonetheless offer grounds for cautious optimism that the JCPOA can be rescued and that the return of all signatories to full compliance with the terms and conditions of the deal can be secured.The critical question that this article addresses is what are the key imperatives required for a durable outcome of the upcoming negotiations. This research is based on a critique of the failures of the Trump administration’s “maximum pressure” sanctions from the Ethical or Just War theoretical framework and the Utilitarian and Realist perspectives. The research methodologies are critical observation and empirical analysis. The article’s survey of the historical trajectory of US sanctions against Iran also supports this critique by clearly demonstrating that during periods of US over-reliance on sanctions to the exclusion of other foreign policy tools, including those of diplomacy, political engagement, and economic incentivization, successive administrations failed to advance their foreign policy goals and objectives vis-à-vis Iran. The article argues that rescuing Iran's nuclear deal and restoring its advantages for all signatories will require the implementation of essential US policy changes. It will also be necessary for the EU foreign policy establishment to direct its efforts to reinforce Biden’s inclination to return to the JCPOA in good faith with demonstrable full commitment to the terms of the original deal.
تحلیل مقایسه ای مفهوم خیرعمومی و برساخت آن در رویکردهای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیرعمومی به عنوان یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی تاکنون بصورت مستقل مورد کنکاش قرار نگرفته است. در حالیکه این مفهوم در کنار مفاهیمی چون "منافع عمومی، مصالح عمومی، سیاستگذاری عمومی، کالاهای عمومی و منافع مشترک و خیر مشترک"، اساس و بن مایه اغلب رویکردها و جدال های مکاتب گوناگون را شکل بخشیده است. در گفتمان متداول علوم سیاسی، "خیرعمومی" به آن امکانات مادی، فرهنگی یا نهادی گفته می شود که اعضای یک جامعه در آن اشتراک منافع دارند. "خیرعمومی" مفهوم مهمی در فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی است؛ زیرا نقش مهمی در تفکر فلسفی درباره ابعاد عمومی و خصوصی زندگی اجتماعی دارد. این مقاله در پی آن است که بطور تحلیلی مقایسه ای سیر مفهومی خیرعمومی را در مقایسه با سایر مفاهیم، هم بصورت تعریف مفهومی و هم در قالب رویکردهای اندیشه های سیاسی مطالعه نموده و ادبیات این مفهوم را بطور مجزا مورد توجه قرار دهد. خیرعمومی چیست؟ چه تفاوتی با سایر مفاهیم دارد و در اندیشه سیاسی چه جایگاهی دارد؟ در این مقاله که از نوع توسعه ای بوده و به شیوه توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانه ای به دست آمده، تفاوت ها و وجوه مختلف این مفهوم نشان داده شده و در چشم اندازهای مختلف برای اولین بار این مفهوم مورد تحلیل قرار گرفته است.
ایران- اوکراین در دوران بحران و تأثیر آن بر روابط با روسیه
حوزههای تخصصی:
جنگ 2022 (روسیه – اوکراین) و تعاملات جمهوری اسلامی ایران با اوکراین، می تواند روابط ایران و روسیه را تحت تأثیر قرار دهد. مقاله حاضر با پیش فرض قرار دادن گسترش و تمایل به ارتقاء مناسبات دو جانبه ایران - اوکراین و همچنین حساسیت های روسیه، در تلاش است به دو پرسش : «1 گسترش روابط ایران و اوکراین چه تأثیری بر روابط جمهوری اسلامی ایران با روسیه دارد؟»؛ «2 هدف اوکراین از گسترش ارتباطات با جمهوری اسلامی ایران چیست؟» و «3 آیا اوکراین به دنبال تعامل با ایران فارغ از نحوه تعاملات ایران با روسیه است؟» پاسخ دهد. رویکرد پاسخگویی تحلیلی- تبیینی است. روش جمع آوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی است. نتایج کلی نشان می دهد که ایران باید ضمن تکیه بر واقعیت های موجود سیاسی - اجتماعی در اوکراین سعی کند از فرصت پدید آمده، بیشترین استفاده را در نزدیکی به اتحادیه اروپا و فرصت سازی در حوزه امنیت انرژی ازجمله انتقال گاز به اروپا را انجام دهد و همچنین ایران سیاست خود را در قبال اوکراین به گونه ای تنظیم کند که خود درگیر چالش های طرف های درگیر (روسیه – اوکراین) نشود؛ چرا که استمرار روابط با روسیه «امتیاز ویژه» در مقابل با غرب است.
The Role of Identity-Semantic components of Executive Elites in Iran's Foreign Policy (1368-1376)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Researchers use various political science and international relations theories with modifications to analyze Hashemi's foreign policy in the period 1368-1376. Most writers believe Hashemi's foreign policy was realistic according to materialist and rationalist theories, and the power-ideology equation changed in favor of power during this period. Others, using liberal-capitalist approaches, argue that Hashemi's government tended to converge with international economic and financial institutions and organizations. However, the above research vacuum is ignoring the government and society identity components in this period and its impact on foreign policy. The identity of political actors has a decisive effect on their behavior in the international arena; therefore, the identity of the Islamic Republic of Iran has been an influential factor in the foreign policy of this country. With the descriptive-analytical method, the present study aimed to examine the effect of identity ideals on Hashemi's foreign policy. The hypothesis of this research is: Hashemi's policy-making and foreign policy orientation are influenced by the identity components of the domestic executive political elites and the dominance of the Westernist identity discourse over the international system after the collapse of the Soviet Union.
نقش یادمان های شهدا بر ارتقای اعتقادات در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، مطالعه یادمان های شهدا و نقش آن بر افزایش و تقویت اعتقادات دینی در جامعه است. فرضیه و سؤال این تحقیق چگونگی تأثیرگذاری یادمان های شهدا در افزایش اعتقادات دینی می باشد. از این رو در این تحقیق، از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری آن، کلیه افراد مراجعه کننده به یادمان شهداء می باشند که به کمک نمونه گیری تصادفی ساده، 443 آزمودنی برای نمونه انتخاب شده است. این تحقیق به مطالعه چهار یادمان پرداخته است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که روایی محتوایی آن با استفاده از دیدگاه کارشناسان و روایی سازه ای آن به کمک روش آماری تحلیل عاملی به تأیید رسیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیر یادمان شهداء در مجموع توانسته است، 83% از رفتارهای ناشی از متغیر اعتقادات را پیش بینی کرده و یا واریانس آن ها را تبیین نماید. بر اساس نتایج مبتنی بر اثبات نقش یادمان های شهداء در ارتقاء اعتقادات و ابعاد آن در جامعه، به این نتیجه می رسیم که بعد اعتقادی ادبیات پژوهش با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده بالای پژوهش در تأیید روابط مدل مفهومی پژوهش و تأثیر یادمان شهداء بر متغیر وابسته، به درستی انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که حضور در یادمان ها، شرکت در یادواره، مطالعه وصیت نامه ها، ارتباط با یادمان های شهدا به ویژه در شهرهای بزرگ، منجر به تقویت مؤلفه های خداباوری از قبیل امیدواری به فضل خدا، احساس نزدیک تر شدن به خدا، حس بندگی بیشتر و تقویت مؤلفه های ایمان به غیب از قبیل انس بیشتر با قرآن، تقویت باور به امدادهای الهی، مستحکم تر شدن پیوند قلبی با اهل بیت و در نهایت منجر به تقویت مؤلفه های آخرت گرایی از قبیل توجه بیشتر به آخرت و روز قیامت، افزایش عشق به لقای الهی در جامعه و به ویژه در بین جوان ها و احساس شرم نسبت به گناهان می شود؛ بنابراین، به منظور اعتقادی کردن فضای جامعه و پر کردن اوقات فراغت و همچنین دوری از برنامه های غفلت زا و مادی گرا، باید تمام توان خود را به کار بست تا با تقویت برنامه های مذهبی در یادمان های شهداء و تأمین منابع مادی و معنوی آن، فضای عمومی جامعه آکنده از فضای اعتقادی و عطر حضور شهداء شود.
راهکارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در کشور به عنوان ابزاری برای مقابله با جنگ نرم دشمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ نرم یکی از گسترده ترین و پیچیده ترین راهبردهای آمریکا و متحدان غربی آن برای ایجاد تغییرات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است. رهبر معظم انقلاب در دو دهه اخیر، مهم ترین راهبرد دشمن علیه جمهوری اسلامی را، جنگ نرم معرفی کرده اند. ایشان در این زمینه، به منظور شناخت بیشتر جامعه و نخبگان، جنگ نرم را با ادبیات مختلف معرفی و به خوبی تبیین فرموده اند. معظم له در دیدار با جمع زیادی از بسیجیان کشور در سال 1388 فرمودند: جنگ نرم، یعنی جنگ به وسیله ابزارهای فرهنگی و پیشرفته. همچنین در دیدار با خانواده های شهدای استان کردستان در سال 1388 فرمودند: جنگ نرم، یعنی تهاجم به مرزهای ایمانی، عقیدتی و فرهنگی. رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی حوادث بعد از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، از به راه افتادن جنگ نرم دشمنان علیه جمهوری اسلامی سخن گفتند و اولویت کنونی کشور را مقابله با جنگ نرم دشمنان اعلام کردند. در جنگ نرم، دشمنان از قدرت نرم استفاده کرده، با استفاده از ابزارهای فرهنگی و رسانه های گروهی درصدد دستیابی به اهداف خود هستند. لذا برای مقابله با جنگ نرم باید از قدرت نرم استفاده کرد؛ که یکی از اصلی ترین این سازوکارها ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه است. این فرهنگ بایستی با جدیت در برنامه ریزی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور مدنظر قرار گیرد؛ تا اینکه فضای عمومی جامعه ما از وجود این فرهنگ متعالی بهترین و بیشترین تأثیر را بپذیرد.
تصویر سازمان مطلوب در تمدن نوین اسلامی
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در تمدن نوین اسلامی سازمان مطلوب و ویژگی های آن است. دلایل عقلی و نقلی زیادی در اهمیت سازمان و تشکیلات ذکر شده است که به عنوان نمونه می توان به بخشی از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در این رابطه اشاره کرد «تشکیلات یکی از فرائض هر گروه مردمی است که یک هدفی را دنبال می کنند. تشکیلات یعنی نظم، یعنی تقسیم وظایف، یعنی ارتباط و اتصال و زنجیره ای کارکردن؛ این معنای تشکیلات است. این چیزی است که نه فقط بد نیست، بلکه یک چیز خوب و بلکه یک چیز ضروری است. هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمی رود. انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد». روش مورداستفاده در این پژوهش، مرور بر ادبیات و همچنین استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان و تحلیل اسناد است. برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی و در تمدن نوین اسلامی، آموزه های اسلامی پایه و اساس تمام حوزه ها بوده و داشتن تصویری درست از حوزه های مختلف، یک امر لازم به منظور طی صحیح این مسیر خواهد بود. مراجعه به آیات و سیره اهل بیت(علیهم السلام) به عنوان معدنی غنی و سرشار از معارف در ترسیم این تصاویر امری ضروری و واجب است. در این پژوهش با مراجعه به منابع مختلف علمی و بیانات مقام معظم رهبری در حوزه سازمان مطلوب، سعی شده است تا تصویری از این حوزه در تمدن نوین اسلامی در ابعاد پنج گانه پیشنهادی، هدف و چشم انداز، ساختار سازمانی و منابع انسانی، مدیریت و رهبری، فضا و محیط و فرهنگ سازمانی، ارائه شود.
آینده نظم منطقه ای خاورمیانه در افق2030(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۲
37 - 67
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه با آشوب روبه روست. این آشوبناکی، خاورمیانه را با تراکم فزاینده بحران های ملی، منطقه ای و بین المللی روبه رو کرده است. این بحران ها، چالش های متعدد ژئوپلیتیکی را علیه همگرایی و در نتیجه کاهش اقتدار کشورهای منطقه سبب شده است. موضوعی که ضرورت و اهمیت ارائه تصویری از آینده این چالش ها را برای مقابله با پیامدهای احتمالی ناشی از آنها برجسته کرده است. بنابه این ضرورت اساسی، این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش محوری است که آینده محتمل نظم منطقه ای خاورمیانه در افق 2030 چگونه خواهد بود؟ این پژوهش که بنا به ماهیت خود اکتشافی است در راستای پاسخ به این پرسش با رویکردی آینده پژوهانه و تکنیک های آن مانند سناریونویسی فرآیندی 7 مرحله ای را اتخاذ کرده است. این روش، با بهره<sub> </sub>گیری از نظرات نخبگانی در راستای روایی بیشتر سناریوها و شناسایی آینده های محتمل، دارای مزیت های برجسته ی است. مهمترین یافته پژوهش که بیشترین تطابق و سازگاری را نیز با واقعیت نظم منطقه ای خاورمیانه در افق2030 دارد، افزایش مداخله قدرت های جهانی و همین طور افزایش تنش و تضاد در بین دولت های منطقه خاورمیانه است.
نسبت سازمان منافقین با جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) به علت پیروی و تبعیت از اصول و مبانی مکتب تشیع و اهل بیت (ع) با تشکل ها و احزاب رقیب وارد چالشی تمام عیار و راهبردی گردید. یکی از این تشکل ها سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با اصول و مبانی التقاطی است که در دهه ی 1340 توسط سه تن از اعضا شاخه ی دانشجوئی «نهضت آزادی» تأسیس شد. این تشکل از همان بدو تأسیس مدعی نجات ایران از زیر یوغ امپریالیسم آمریکا و ایادی داخلی اش (رژیم پهلوی) با توسل به نبرد مسلحانه بود.این تشکل تروریستی به رغم تمام فراز و فرودهای فعالیت هایش در طول تقریباً پنج دهه، لیکن در یک موضع و رویکرد ثابت بوده است و آن عناد با انقلاب اسلامی و اصل ولایت فقیه بوده است (بهرامی،1391، 22). اختلاف و تعارض دیرینه ی سازمان مجاهدین خلق (سازمان منافقین) با انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در زمینه های اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. در حوزه ی اعتقادی عدم اعتقاد به جهان شمول بودن اصول و مبانی اسلام و التقاط با اصول و مبانی مارکسیستی و «مصادره به مطلوب» مفاهیم و ارزش های اسلامی به منظور پوشاندن و استتار کفر و الحاد مارکسیستی. در حوزه ی سیاسی وابستگی به الگوهای بیگانه و وارداتی مارکسیستی. در زمینه ی فرهنگی و اجتماعی، عدم اعتقاد به نقش واقعی توده های مردم در روند تحولات انقلابی.
تقابل آمریکا و چین در ابتکار کمربند و راه و بررسی نقش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
209 - 231
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تقابل آمریکا و چین شکل نمایان تری به خود گرفته است؛ به طوری که دو کشور در مناطق مختلف جهان و در عرصه های گوناگون سیاسی، ژئوپلیتیک، اقتصادی و امنیتی با یکدیگر مواجه هستند. یکی از عرصه های تقابل آمریکا و چین، ابتکار کمربند و راه چین است که اجرای آن چین را به قدرتی برتر در خشکی تبدیل خواهد کرد. این پژوهش به دنبال بررسی نقش ایران در تقابل آمریکا و چین بوده و پرداختن به این موضوع از آن جهت اهمیت داشته است که ایران بخشی از مسیر ابتکار کمربند و راه است و مناسبات هر دو طرف تقابل یعنی آمریکا و چین با ایران از جهاتی منحصربه فرد است: آمریکا در تقابل با ایران و چین در تعامل با ایران. پرسش اصلی پژوهش عبارت بوده است از اینکه «نقش ایران در تقابل آمریکا و چین ذیل ابتکار کمربند و راه چیست؟» این پژوهش با استفاده از داده های اسنادی - کتابخانه ای و مصاحبه نخبگانی غیرساختمند و با رویکردی توصیفی - تحلیلی انجام شده و فرایند دست یابی به پاسخی برای پرسش اصلی، از طریق تبیین تقابل آمریکا و چین و سپس بررسی همراهی یا عدم همراهی ایران با طرف های تقابل بوده است. دستاورد این پژوهش، تبیین نقش و تأثیر ایران در تقابل آمریکا و چین در ابتکار کمربند و راه بوده و در پایان نتیجه گیری شده است که حضور ایران به عنوان عاملی موازنه ساز باعث سنگینی کفه تقابل به سود چین خواهد بود.
«آسیب شناسی پرورشی نهاد آموزش و پرورش در عهد پهلوی اول»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش و پرورش دوره پهلوی اول (رضاشاه) در عرصه پرورش دارای نقاط قوت و ضعفی بوده که شناسایی آن ها راه گشا در حل معضلات کنونی این سیستم و روشنی بخش سند چشم انداز آموزش و پرورش خواهد بود. در این مقاله آسیب ها و نقاط ضعف عرصه پرورشی در نظام آموزشی آن دوره بررسی شده است. رضاشاه متأثر از مثلث آرمانی خود- نوسازی، تمرکزگرایی و ملی گرایی- سراغ نهاد آموزش و پرورش رفته تا با ابزار تمرکزگرایی و ایدئولوژی ملی گرایی به نوسازی برسد. اما نادیده گرفتن شرایط فرهنگی و اجتماعی کشور، موانعی در پیشبرد اهداف وی ظاهر پدید آورد و او را واداشت برای رفع موانع به اقتدارگرائی روی آورد که فرجام آن، استبداد مطلق شد. نتیجه این فرایند، آسیب هایی جدی در امر خطیر پرورش بود که مهمترین آن عبارتند از: 1- غفلت از نیاز جامعه به پرورش بومی؛ 2- نفی زبان و فرهنگ اقوام ایرانی(به منظور ترویج زبان فارسی)؛ 3- جابجا شدن هدف به جای وسیله؛ 4- عدم پرورش سیاسی و جامعه پذیری؛ 5- تقلید ناپسند در نظام آموزش و پرورش ؛ 6- عدم پرورش قوه خلاقیت و تفکر انتقادی؛ 7- عدم تقویت ایمان به مبانی دینی واسلامی؛ 8- عدم توجه به خلاقیت و نوآوری معلمان و مربیان مدارس. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به مدارک و مستندات کتابخانه ای صورت گرفته و هدف آن تبیین ضعف ها و نواقص نظام آموزشی دوره پهلوی اول است.
آسیب شناسی آموزش نوین در دوره قاجار با تأکید بر مبانی و روش های انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
205-224
حوزههای تخصصی:
رنسانس و انقلاب صنعتی، جهان معاصر خود را تحت تأثیر قرارداد، پیشرفت های مادی چشمگیر غرب، ممالک دیگر را ترغیب به ایجاد تحولاتی نمود تا خود را به کاروان غرب برسانند. برخی از کشورها تحول در نظام آموزش را راهکاری موثر برای این تحول دانستند. دولت قاجار نیز همین مسیر را در پیش گرفت. اما استقرار نظام آموزش نوین با آسیب هایی روبرو بود. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی پی جوی بررسی این آسیب ها در دو بعد مبانی و روش های انتقال و استقرار نظام آموزش نوین است. یافته ها حاکی از آن دارد اموری مانند: سطحی نگری به فرهنگ غرب، بی توجهی به روح استعمارگرایانه غربیان، وابستگی فکری و عقیدتی، دور شدن از هویت ملی و دینی فراگیران، در زمره آسیب های مبنایی و اعزام محصلین به خارج از کشور، تأسیس مدارس نوین، نهضت ترجمه، مطبوعات از آسیب هایی است که می توان آنها را ذیل آسیب های ناشی از روش انتقال نظام آموزش نوین برشمرد.
اخلاق سیاسی به مثابه اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد است چگونگی کاربست مباحث اخلاق حرفه ای در اخلاق سیاسی را نشان دهد. اخلاق حرفه ای که ارتباط زیادی با اخلاق کاربردی و سازمانی دارد، از مباحث رایج حوزه ی اخلاق کنونی است که در جهت ارتقای کارآمدی سازمان ها مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوشته با روش توصیفی و تحلیلی تلاش می شود چگونگی استفاده از ادبیات این بحث در اخلاق سیاسی تحلیل و چالش های عمده ی پیش روی آن به بحث نهاده شود. عدم توجه به علم و فن سیاسی در سازمان های دولتی، بحث از ماهیت غیرحرفه ای برخی مشاغل مهم سیاسی و خلط اخلاق حرفه ای با سودگرایی از جمله مهم ترین این چالش ها هستند. نیاز به نوعی الزام در اخلاق سیاسی و نیاز به وجود مرجعی مشخص برای حل و فصل عقلانی و قابل پذیرش معضلات اخلاقی از ضروری ترین نیازهای ما به اخلاق سیاسی است.
دیپلماسی نظامی و سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در راستای تحقق بخشی به سیاست های کلان این کشور که در سند استراتژی امنیت ملی آن ترسیم شده است می کوشد تا به حفظ و حراست از نفوذ و موقعیت بین المللی و نیز اطمینان از تأمین امنیت خود و شرکای راهبردی در برابر چالش های گوناگون تهدیدکننده از سوی دولت ها و بازیگران غیردولتی مبادرت ورزد. برای تحقق این امور، ارتش امریکا تا حد زیادی به ایفای نقش فعال و مؤثر در پیشبرد اهداف سیاست خارجی می پردازد. در این راستا وزارت دفاع امریکا در کنار شیوه های رایج مرعوب کننده که عموماً از ارتش در میادین نبرد انتظار می رود، اقدام به افزایش همکاری های نظامی و انجام مأموریت های صلح آمیز نظیر امدادونجات، آموزش نیروها و یا عملیات ثبات سازی برای پیشگیری از تهدیدات یا کنترل آنها نموده است. این گونه اقدامات متناسب با واقعیت های میدانی دو دهه اخیر همچون ظهور چالش های نوین امنیتی ورشد دیدگاه های منفی نسبت به اقدامات یکجانبه گرایانه امریکا نزد ملت ها به وقوع پیوسته است. این مقاله تلاش دارد تا به مؤلفه های نرم قدرت نظامی ایالات متحده که در بستر مفهوم دیپلماسی نظامی و قدرت هوشمند تعریف می شوند، بپردازد و تأثیرات آنها را بررفتار سیاست خارجی این کشور مورد ارزیابی قرار دهد. پرسش اصلی آن است که دیپلماسی نظامی ایالات متحده چه تأثیری بر روی سیاست خارجی این کشور داشته است؟ فرضیه پژوهش این دیدگاه را بیان می کند که دیپلماسی نظامی ازطریق ایجاد تأثیر مثبت بردیدگاه دولت-ملت ها، شکل دهی بر محیط بین المللی، گسترش محیط عملیاتی، حفظ نفوذ و دسترسی جهانی سبب پیشبرد اهداف و مقاصد تعریف شده در استراتژی کلان امنیت ملی و سیاست خارجی امریکا می شود.
گوادر یا چابهار؛ بررسی راهبردهای قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای
حوزههای تخصصی:
کریدور اقتصادی چین-پاکستان از مهمترین مولفه های ابتکار یک کمربند-یک جاده به حساب می آید. پژوهش حاضر با طرح این پرسش که راهبردهای بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در قبال کریدور چین-پاکستان چیست، تلاش کرده تا با تکیه بر با تکیه بر نظریه بازی ها و روش پژوهش توصیفی-تحلیلی، به آن پاسخ بدهد. در پاسخ به سوال فوق، فرضیه پژوهش این است که آمریکا با همراهی کشورهای هند و پاکستان بازی منطقه ای را آغاز کرده که طی آن با حضور ایران در پیمان سه جانبه هند، ایران و افغانستان و همچنین حضور چین در کریدور سی پک ، فرصت شکل گیری همکاری سودمند تهران و پکن در راستای توسعه بندر چابهار از آنها گرفته شد. روش گرداوری داده های پژوهش نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است . یافته های پژوهش نشان می دهند که آمریکا با همراهی کشورهای هند و پاکستان، بازی در منطقه شکل گرفته که خروجی آن ایجاد شکاف میان دو کشور ایران و چین در راستای عدم توسعه مسیرهای ترانزیتی دو طرف در بندر چابهار است. بدین منظور، ایالات متحده آمریکا بازیگردان اصلی دو اتحاد منطقه ای در جنوب و غرب آسیا شد. از یک طرف با چراغ سبز آمریکا، پاکستان اجازه همراهی با چین در کریدور مذکور را پیدا کرد. از طرف دیگر به منظور اطمینان از عدم تمایل ایران برای حضور چین در بندر چابهار، هندوستان به عنوان شریک راهبردی آمریکا، وارد پیمان سه جانبه هند-ایران-افغانستان به منظور توسعه بندر چابهار شد. در چنین شرایطی برمبنای مدل معمای زندانی در نظریه بازی ها بهترین گزینه پیش روی ایران و چین همکاری با یکدیگر در مسیر توسعه بندر چابهار ایران است
مطالعه مقایسه ای راهبرد سیاست خارجی آمریکا (2009-2020): از راهبرد واقع گرا - نرم افزارگرای اوباما به سوی راهبرد واقع گرا - نرم افزارگریز ترامپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
1 - 34
حوزههای تخصصی:
راهبرد سیاست خارجی آمریکا در دولت های اوباما و ترامپ از منظر نظریه های مختلف و بعضاً متعارض مورد بررسی قرارگرفته است و خلأ بررسی مقایسه ای مبتنی بر بررسی این راهبردها بر بستر یک راهبرد کلان کاملاً مشهود است؛ بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است که وجوه اشتراک و افتراق راهبرد سیاست خارجی آمریکا در دوران رهبری اوباما و ترامپ کدامند؟ در پاسخ، فرضیه اصلی عبارتست از اینکه: با تأکید بر فاصله گیری از راهبرد کلان تفوق در سیاست خارجی آمریکا در حدفاصل سال های 2009 تا 2020، جهت گیری مزبور در دوره اوباما در قالب «راهبرد موازنه برون بوم» بر بسترپافشاری بر منابع نرم قدرت (اتحادسازی، چندجانبه گرایی و دیپلماسی بین المللی و قدرت هوشمند) در دستورکار قرار داشت و در دوره ترامپ در چارچوب تأکید بر واقع گرایی رها شده از نرم افزارگرایی، «راهبرد ناموازنه» مدنظر قرار گرفت. در این پژوهش از ترکیب مفاهیم راهبرد و تغییر در راهبرد و نظریه رفتار موازنه ای راندال شوئلر به عنوان یکی از نظریات مکتب رئالیسم نوکلاسیک بهره گرفته شده است و روش پژوهش نیز روش مقایسه ای است.
دریافت نقش آفرینی انقلاب اسلامی در بازتولید عناصر تمدنی ایران معاصر(مبتنی بر تحلیل مضمونی بیانیه گام دوم انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات تاریخی ایران معاصر، مصادف با عصر نوین بیداری اسلامی است که شباهت هایی با حوادث دوران شکوفایی اسلام دارد. آنچه در پژوهش حاضر بررسی شده، دریافت عناصر تمدنی جمهوری اسلامی ایران و برشماری تأثیر انقلاب در بازتولید آنهاست. این عناصر مبتنی بر مفاد بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری و با تأکید بر حرکت چهل ساله اخیر به نگارش درآمده است. همچنین، پژوهشگران مقاله در راستای شناسایی خصوصیاتی شامل تر کوشیده اند تا ویژگی های لازم در ساخت تمدنی ایران را در پانزده خصوصیت تحصیل شده تبیین کنند. درنهایت، این ویژگی ها در پنج بخش «هویت تاریخی، مقاومت انقلابی، آرمان مهدوی، شکوفایی درونی و فرهنگ معنوی» تلخیص شده اند. رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش تحلیل مضمونی استرلینگ، نظام بخش جدول ها و ابزارهای علمی آن است. همچنین، منابع پژوهش مبتنی بر تحقیقات کتابخانه ای آثار مرتبط است. نتیجه آنکه ظهور انقلاب اسلامی ایران با تأثیرگذاری بر تولید یا تقویت مؤلفه هایی چون «تاریخ و سرزمین و زبان، سیاست و حکومت و امنیت، اندیشه و اسطوره و آرمان، علم و عمران، آیین، فرهنگ، رسانه و خانواده»، توانسته نقشی مثبت را دراین باره ایفا کند تا ظرفیت های تمدنی جهان اسلام به طوری محسوس جان یابند.