فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۰۱ تا ۴٬۳۲۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
57 - 74
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین مؤلفه های حکمرانی خوب به عنوان شاخص های اصول دموکراسی به قصد پایان دادن به تشتت آرا در فهم دموکراسی از منظر رویه عملی حقوق بین الملل است. حکمرانی خوب، یکی از تجویزاتِ نهادهایِ بین المللی برایِ نظام هایِ ملی و دموکراسی، یکی از آمالِ دیرینِ اجتماعیِ ملت هاست. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی با رویکرد تبارشناسانه است؛ به این ترتیب که پس از توصیف دمکراسی و حکمرانی خوب، با لحاظ تاریخ این دو در حقوق بین الملل، از طریق روش مقایسه تطبیقی، مؤلفه های حکمرانی خوب به عنوان اصول دموکراسی سنجیده می شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که مؤلفه هایِ حکمرانی خوب، قابلیتِ تبدیل شدن به شاخص هایِ اصول دموکراسی را دارد و با عینیت بخشیدن به دموکراسی، سنجشِ میزانِ مشروعیتِ دموکراتیک دولت ها از منظر حقوق بین الملل را ممکن می سازد؛ به نحوی که از حیث حقوق بین الملل دولت مشروع، دولت دمکراتیک است و دموکراسی به معنای غلبه حکمرانی خوب بر تمام مناسبات شهروندان و دولت است.
جایگاه زنجیره ارزش بین المللی در رقابت هژمونیک چین و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هژمونی ایالات متحده در نظام بین المللی در آغاز قرن 21 با چالشی جدی مواجه شده است. چین عملاً طی دهه ها، در نقش پشتیبان سرمایه داری آمریکا تلقی می شد. کشور یاد شده اکنون در راستای حرکت بر مدار توسعه و تغییر جایگاه خود با رویکرد جدید کاهش وابستگی، کنترل بیشتر بر فناوری و رشد سلسله مراتبی در زنجیره ارزش بین المللی با توسل به توسعه بازارها، تصاحب مالکیت آنها و به دست آوردن سهم بیشتر از ارزش افزوده جهانی عمل می کند. مبانی پایه ریزی شده توسط چین با راهبرد سلطه بر توسعه فناوری های نسل جدید تحقق پذیرخواهد بود. این مهم زمینه ساز رقابت بین آمریکا و چین است. در این راستا مقاله حاضر درصدد است رقابت بین ایالات متحده و چین را براساس مؤلفه های اقتصاد سیاسی نئولیبرالیسم و با محوریت نقش زنجیره ارزش بین المللی واکاوی کند. نویسندگان مقاله درصدد پاسخ گویی به این سؤال اصلی خواهند بود که راهبرد چین در قبال آمریکا ازمنظر زنجیره ارزش بین المللی چگونه قابل تحلیل است؟ فرضیه اصلی این است که راهبرد چین در رقابت هژمونیک با آمریکا، کنترل سودمندترین بخش های زنجیره ارزش بین المللی برای شکل دهی مطلوب به محیط بیرونی و در نتیجه ادغام هدفمند در نظام سرمایه داری جهانی به جای سازگاری صرف است. یافته های پژوهش با روشی تبیینی توصیفی آن است که آنچه چین در سال های اخیر به عنوان عنصر کلیدی رشد کمی و کیفی در نردبان زنجیره ارزش در زمره سیاست های کلان خود ترسیم کرده، نفوذ و تسلط بر زنجیره ارزش جهانی با نقش آفرینی در قواعد و استانداردسازی فنی به منظور تأمین منافع پایدار این کشور با استفاده از ظرفیت های موجود نظام بین الملل است.
آینده پژوهی (الگوی امتداد حال) و کاربست آن در سیاست خاورمیانه ای دولت جو بایدن؛ از سناریوهای محتمل تا آینده های ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
89 - 117
حوزههای تخصصی:
مطالعه و شناخت روند های گذشته، فرایند های زمان حال و تبیین رویداد ها و مسیر های آینده، مبنا و اساس تصمیم گیری در سیاست بین الملل و عرصه روابط خارجی در جهت اتخاذ استراتژی های مناسب است. منطقه خاورمیانه از گذشته های دور برای قدرت های بزرگ مانند ایالات متحده آمریکا به عنوان یک منطقه ژئو استراتژیک به حساب آمده است. از منظر تئوری ژئو پلیتیک تصور های جغرافیایی ابرقدرت ها از مناطق حساس جهانی می تواند بر کنشگری آنان در عرصه نظام بین الملل تأثیر گذار باشد. ایالات متحده در سیاست خارجی خود همواره منطقه خاورمیانه را به عنوان یک حوزه استراتژیکی که دارای ظرفیت های لازم برای تأمین منافع فرامنطقه ای خود است در نظر گرفته و در دوره های مختلف و با سیاست گذاری های متنوع به اعمال نفوذ در این منطقه پرداخته است. سؤال اصلی این مقاله این است که بررسی سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا در دوران جو بایدن بر مبنای سناریو های مختلف و مدل آینده پژوهی چگونه قابل پیش بینی خواهد بود؟ این پژوهش با استفاده از آینده پژوهی بر مبنای الگوی امتداد حال و با روش سناریونویسی تلاش می کند تا آینده های چهار گانه در ارتباط با سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا در دوران بایدن را تبیین و ترسیم نماید. این پژوهش فرضیه آزما نمی باشد و درصدد است تا با رویکرد آینده پژوهانه تجویزی به بررسی سیاست خارجی خاورمیانه ای جو بایدن در این منطقه بپردازد.
تاریخ تحول معنایی مفهوم انقلاب و تأثیر آن بر تولد اسلام سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، کنکاشی در تاریخ تفکر سیاسی ایران معاصر از مسیر به کارگیری رهیافتی نوین به قصد گشودن دریچه ای جدید در جهتِ تنویر ابعادی از تحولات معنایی مفهوم ها و دلالت های سیاسی آن در ایران معاصر است. چارچوب نظری به کار گرفته شده در این پژوهش، تاریخ مفاهیم راینهارت کوزلک است که محصول لحاظ کردن تحول چرخش زبانی در درون علوم تاریخی است. بر این اساس، پژوهش حاضر می کوشد تاریخ تحول معنایی مفهوم انقلاب به عنوان یکی از محوری ترین مفاهیم موجود در تفکر سیاسی ایران معاصر را مورد بررسی قرار دهد تا بر مبنای آن به دریافتی از چگونگی تولد اسلام سیاسی در ایران معاصر نائل گردد. پرسش اصلی پژوهش آن است که چگونه ورود و تحول معنایی مفهوم انقلاب به درون نظام مفاهیم اسلام شیعی به تحول معنایی سایر مفهوم های پیشین انجامید. فرضیه ای که مطرح می شود این است که در عصر جدید با شکل گیری میدان معنایی جدید و ورود مفهوم های جدیدی نظیر انقلاب به درون نظام مفاهیم شیعه، لایه های معنایی جدیدی به مفاهیم اساسی شیعه نظیر اجتهاد، انتظار و تقیه افزوده شد. این تحول معنایی در نظام مفهوم ها، یک دگردیسی در درون الهیات شیعه را رقم زد که منجر به تولد «اسلام سیاسی» در ایران معاصر شد.
طراحی الگوی معلم خوب با تکیه بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۰
179 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی معلم خوب با تکیه بر سند تحول بنیادین آموزش وپرورش بود. بدین منظور در یک تحلیل کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی، متن سند مطالعه گردید. یافته های تحقیق در دو بخش عرضه شد. بخش اول شامل داده های توصیفی و بخش دوم شامل ارائه یافته ها و داده های کیفی است. ابتدا داده های توصیفی شامل شاخص های تعیین شده معلم خوب در سند تحول، مؤلفه های اصلی تبیین شایستگی ها و اقتدار معلمان خوب شناسایی گردید. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که پنج مؤلفه: دانش، توان، بینش، گزینش و آرامش می تواند شالوده طراحی الگوی معلم خوب قرار گیرد. برای ارائه یافته های پژوهش از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با حضور 12 نفر از متخصصان سند استفاده شد و جداول کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی مشخص گردید و بر این اساس الگوی طراحی معلم خوب با تکیه بر سند تحول بنیادین تدوین گردید. برای اطمینان از روایی پژوهش، گزارش نهایی تحلیل به سه نفر از متخصصان سند تحول داده شد تا پس از بازبینی، پیشنهادهایشان در مرحله کدگذاری باز، اعمال گردد. همین گروه در مرحله بعدی، کدگذاری محوری را بررسی نمودند و نظرات آن ها در تدوین الگو به کار رفت.
شبکه مسائل راهبردی ایران و نقش عوامل ساختاری در شکل گیری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس اصول علمی برنامه ریزی و مطالعات راهبردی طرح عناوین گسترده ای از مسائل نه تنها راه گشا نیست، بلکه ممکن است موجب سردگمی در تصمیم گیری و از بین رفتن منابع محدود و کمیاب کشور در تخصیص و اقدام شود. در این پژوهش تلاش شده است که با استفاده از نظرات کارشناسان مختلف و بهره گیری از نرم افزار میک مک و سنجش درهم کنشی این مسائل بر همدیگر، مسئله ها را از منظر جایگاه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مشخص و راهی پیش پای تصمیم گیرندگان برای اولویت بندی و تصمیم گیری قرار داد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سه مسئله «ناسازگاری سیاست خارجی ایران با نظام بین الملل»، «پرونده هسته ای» و «مناسبات ایران و آمریکا» مهم ترین مسائلی هستند که در شکل گیری و تشدید سایر مسائل، نقش تأثیرگذار برجسته ای دارند و بیش از سایر مسائل بر امنیت ملی ایران تأثیرگذارند.
واکاوی فقهی مسؤولیت حکومت در بلایا و بیماری های واگیردار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی و برخی بیماری های واگیردار، قدمتی به پهنای تاریخ بشر دارد. مقابله با برخی حوادث اجتماعی و علاج آن؛ مانند سیل، زلزله و بیماری های همه گیر نظیر کرونا، تنها از عهده افراد بر نمی آید و نیازمند تصمیمات کلان و امکانات گسترده است که در اختیار افراد نیست و باید از اختیارات حکومتی و ابزارهای در اختیار آن بهره برد. اما آیا حکومت در این شرایط، وظایف و مسؤولیت هایی را بر عهده دارد، یا فقه هیچ مسؤولیتی را متوجه حکومت نکرده است؟ بر اساس طایفه ای از روایات، اهتمام به امور مسلمین و دفع ضرورت از آن ها بر همگان از جمله حکومت لازم و واجب است. همان گونه که برخی از فقها تصریح کرده اند، با توجه به قرائنی، به نظر می رسد امور عام مسلمین مراد روایات است و با توجه به این که در حوادث اجتماعی بیش از هر زمان دیگری مسلمین نیاز به کمک رسانی دارند، این امر جز از حکومت ساخته نیست. هم چنین با توجه به این که اقدامات دولت جزء مصالح قطعی جامعه به شمار می رود، بر طبق عنصر مصلحت در فقه، وظایف و اختیاراتی بر عهده حکومت است.
تبیین ژئوپلیتیکی عوامل تنش و منازعه در بروز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنش و منازعه میان دو کشور و یا واحدهای سیاسی در ابعاد مختلف داخلی، ملی، منطقه ای و جهانی قدمتی طولانی و سابقه ای به درازای عمر بشر دارد. بدون تردید یکی از عوامل مهم تنش و منازعه میان واحدهای سیاسی، جغرافیا و ژئوپلیتیک است. دولت مردان کشورهایی که با محدودیت های ژئوپلیتیکی روبه رو هستند؛ برای تغییر این وضعیت، غالباً دیدگاه های توسعه طلبانه داشته و مستعد وقوع تنش و منازعه هستند. جنگ هشت ساله عراق علیه ایران نیز یکی از مهم ترین جنگ های دوره معاصر است که تا حد زیادی متأثر از ژئوپلیتیک و عامل جغرافیا بوده است. هدف این پژوهش، بررسی و تبیین عوامل ژئوپلیتیکی تنش و منازعه در بروز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بر طبق نظریات تنش و منازعه است. در واقع، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که مهم ترین عوامل ژئوپلیتیکی تنش و منازعه میان ایران و عراق براساس نظریات تنش و منازعه کدامند؟ این پژوهش براساس ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات مورد نیاز به شیوه اسنادی و با مراجعه به منابعی چون کتب، مقالات و گزارش های معتبر گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس نظریات تنش و منازعه پیتر هاگت، جان ام کالینز، ادوارد لوتواک، ساموئل هانتینگتون و محمدرضا حافظ نیا؛ عوامل سرزمینی و قلمرویی، ژئواکونومیک، ژئوکالچر، هیدروپلتیک، سیاسی و ژئواستراتژی مهم ترین عوامل تنش و منازعه میان ایران و عراق بوده و باعث بروز جنگ تحمیلی شده است.
بررسی تطبیقی بازنمایی خاطراتی روسیه و انگلیس در حوزه های اجتماعی و دولتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگرش ایرانیان، در سطح دولتی و اجتماعی، اصل عدم مداخله فراتر از اصلی حقوقی است و حساسیت نسبت به مداخله بیگانگان تا جایی است که دغدغه اولیه در ارتباط با بیرون از مرزها بیش از همکاری یا تعامل مبارزه با مداخله خارجی ها انگاشته می شود. این تلقی، که ریشه در خوانش هزاران سال تاریخ ایران دارد، موجب شکل گیری پدیده ای شده که در این پژوهش «فراخاطره مداخله بیگانه» نامگذاری شده است. در حوزه دولتی یادآوری تجاوزهای کشورهای خارجی راه کار مدیریت گذشته برای تثبیت هویتی سیاست خارجی استکبارستیزانه است. با این وجود سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به اقتضای نیازهای خود روابطی را با قدرت های بزرگ و حتی دشمنان تاریخی خود برقرار کرده است. دو نمونه از مهم ترین مخاطبان خاطراتی ایران در این زمینه هم روسیه و انگلیس هستند بر اساس نظریه سیاست خاطره، شیوه بازنمایی خاطرات مقدمه ای ضروری و حیاتی در راستای مشروعیت بخشی به جهت گیری خصمانه یا دوستانه در قبال کشورهای خارجی است. سوال پژوهش این است که رویکرد خاطراتی دولت در رابطه با خاطره مداخله های روسیه و انگلیس چیست و این رویکرد تا چه میزان مورد پذیرش اجتماعی قرار گرفته شده است؟ در پاسخ گفته می شود بازنمایی خاطراتی انگلیس در حوزه دولتی مبتنی بر «سیاست یادآوری» خصومت های گذشته است و به دلیل تطابق خاطره رسمی و غیررسمی از مشروعیت کامل در حوزه اجتماعی برخوردار می باشد اما بازنمایی خاطراتی دولتی در قبال روسیه مبتنی بر «سیاست فراموشی» است و به دلیل عدم تطبیق این جهت گیری با تصور رایج خاطراتی مردم از روسیه، با مقاومت خاطراتی مواجه شده است.
سرمایه اجتماعی و تهدیدات نرم علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
659-692
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی از جمله مهمترین پشتوانه هایی است که هر نظام سیاسی و نهادی برای بهره گیری از فرصت ها و همچنین مواجهه با تهدیدات فرهنگی در عرصه ملی و بین المللی می تواند از آن استفاده کند. از طرفی دیگر، در حال حاضر، تهدید و تهاجم فرهنگی به یکی از ابزارها و راهبردهای مهم قدرت های بزرگ نظام بین الملل در مواجهه با قدرت های چالشگر و در حال ظهور تبدیل شده است. پرسش اساسی که مقاله حاضر در پی پاسخ به آن است، تاثیر گذاری سرمایه اجتماعی بر تهدیدات نرم علیه جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین هدف مقاله حاضر تبیین تأثیرگذاری این دو متغیر بر یکدیگر می باشد. در این راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، این فرضیه مطرح شده که تهدیدات فرهنگی متغیری است که از سرمایه اجتماعی تأثیر می پذیرد بدین معنی که هراندازه سرمایه اجتماعی در جامعه ای افزایش پیدا کند بصورت عکس تهدیدات فرهنگی کاهش می یابد و در مقابل ، هراندازه سرمایه اجتماعی تضعیف شود ، بالعکس تهدیدات فرهنگی افزایش یافته و فرهنگ ملی در معرض خطر و تهدید قرار می گیرد.
بسط الگوی منطقه گرایی دانش بنیان در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ ساختار هنجاری و الزامات نهادی و اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی منطقه گرایی دانش بنیان جمهوری اسلامی ایران، ساختار و ملزومات آن در میدان عمل است. این الگو و کاربست آن در عرصه روابط خارجی همواره مسئله ای مهم در محیط همسایگی و حوزه تمدنی جهان اسلام بوده است. برخی با توجه به تمایزات هویتی موجود، بر انزواگرایی تأکید دارند و برخی تفاسیر آرمان گرایانه، ایدئولوژیک و به دور از واقعیات صحنه کنش، ایران را با پیامدهایی چون ایران هراسی و تنش های هویتی با محیط پیرامونی مواجه می نمایند. به نظر می رسد، مسیر ترسیمی در بیانیه گام دوم انقلاب با تقویت الزامات، حفظ ارزش ها و اصول بنیادین آن، بیش ترین تعامل سازنده با محیط پیرامونی را فراهم نماید تا در یک بازی برد برد منافع ملی کشور در حد بهینه تأمین گردد. سؤال اصلی نوشتار این است که بیانیه گام دوم انقلاب در تبیین وضعیت آینده کنش گری جمهوری اسلامی ایران در صحنه نظام منطقه ای و همسایگی چه الگویی را ارائه می نماید و ساختار هنجاری و الزامات نهادی و اجتماعی تحقق آن چیست؟ با ابتنا بر گزاره های بیانیه و بهره گیری از نظریات و تجارب موجود، می توان به چارچوب عمل گرایانه ای رسید که در آن علم و فناوری، محور روابط جمهوری اسلامی ایران در منطقه پیرامونی قرار گیرد تا ضمن تنش زدایی به توسعه و پیشرفت درون تمدنی دست یافت. نتایج مطالعه نشان داد، مناسب ترین زمینه منطقه گرایی تکیه بر ظرفیت های علم و فناوری و اقتصاد مبتنی بر آن است. همچنین اصول و قواعد رفتاری باید به سوی ساخت تصویری مصمم، پیش رو، قابل اعتماد و منعطف از ایران برساخته شود تا در کنار تقویت دیپلماسی علم و فناوری، اصلاحات مناسب در ساختار نهادی به ویژه در وزارت امور خارجه انجام پذیرد. توجه به واسطه های قدرتمند یعنی نیروهای اجتماعی منطقه گزاره دیگری است که این الگو را به موفقیت و تأمین منافع ایران نزدیک می سازد.
تأثیر منازعات بحران ژئوپلیتیکی سوریه بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران ژئوپلیتیکی سوریه، یکی از مهم ترین چالش های امنیتی است، که طی یک دهه اخیر منطقه خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داده است. با توجه به اهمیت این مسئله، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که منازعات بحران ژئوپلیتیکی سوریه چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی داشته است؟ فرضیه مقاله گویای آن است که، بحران سوریه ابعادی فراتر از نارضایتی سیاسی و چالش های قومی، مذهبی داشته و ریشه در دخالت منفی و رقابت های ژئوپلیتیکی قدرت منطقه ای و فرامنطقه ای دارد. با اتکای بر نظریه موازنه تهدید، نتایج پژوهش حاکی از تهدیدهای ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی در حوزه های نظامی، سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی است و پیامدهایی همچون افزایش تهدیدات قومیتی و فرقه گرایی در کشور، ظهور و تقویت گروه های تروریستی تکفیری در ایران، افزایش تهدیدات مرزی، افزایش حضور قدرت های فرامنطقه ای، تغییر موازنه قوای منطقه ای، تضعیف محور مقاومت دارد.
تأثیر استقرار طرح سپر دفاع موشکی آمریکا در خاورمیانه و کنش های جمهوری اسلامی ایران: از منظر واقع گرایی تهاجمی
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
1 - 34
حوزههای تخصصی:
استقرار سپر دفاع موشکی آمریکا در خاورمیانه به عنوان یک منطقه انرژی زای حیاتی با هدف حفظ و استمرار هژمونی در نیمکره غربی صورت گرفته است. بنابراین، آمریکا با استراتژی موازنه دور از کرانه و اتحاد و ائتلاف با بازیگران منطقه خاورمیانه درصدد مهار و کنترل جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک هژمون منطقه ای بالقوه از طریق استقرار سپر دفاع موشکی برای مهار و کنترل ایران است. همچنین آمریکا افزون بر ایجاد سپر دفاع موشکی در ترکیه، اقدام هایی را برای افزایش توان دفاع هوایی کشورهای حوزه خلیج فارس انجام داده است. فروش سامانه هوایی پاتریوت به چهارکشور عربی حوزه خلیج فارس و ارسال رادارهای «ایکس-باند» و سایر تجهیزات دفاع هوایی به رژیم صهیونیستی از جمله اقدام های آمریکا در این زمینه بوده اند. بنابراین، این مقاله با کاربست نظریه واقعگرایی تهاجمی درصدد پاسخ به این سؤال است که گسترش سپر دفاع موشکی آمریکا در خاورمیانه با چه هدف بوده و چگونه بر کنترل افزایش قدرت ایران تأثیر گذاشته است؟ بر این اساس فرضیه پژوهش این است که سپر دفاع موشکی آمریکا با هدف حفظ و استمرار هژمونی منطقه ای آمریکا و مهار و کنترل افزایش قدرت نظامی و موشکی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه استقرار یافته است.
افول سیاسی ایالات متحده آمریکا؛ زمینه ها و دلایل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
149 - 167
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا خود را به عنوان قدرت اول جهان (هژمونی برتر) معرفی کرد و با برتری قابل توجهی در عرصه سیاسی-نظامی و اقتصادی توانست موقعیت مسلطی در عرصه بین المللی به دست آورد؛ اما در حال حاضر، نشانه های مبتنی بر افول سیاسی این کشور نیز قابل مشاهده است. در حقیقت مطالعات نشان می دهد که آمریکا از نظر سیاسی (دموکراسی، حقوق بشر، سیاست خارجی، قدرت نرم و...) فاصله اش با سایر رقبا در حال کاهش است و در بعضی موارد از رقابت با آن ها عقب مانده است. حال پرسش اصلی پژوهش این است که عوامل سیاسی افول هژمون ایالات متحده آمریکا کدم اند؟ برای این منظور داده های لازم به شیوه کتابخانه ای گردآوری و بر اساس روش توصیفی-تحلیلی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های متعددی مانند نوع حکومت، یک جانبه گرایی، ایدئولوژی لیبرالیسم، کاهش نفوذ قدرت در کشورهای جهان سوم، کاهش نفوذ سیاسی آمریکا بر روی متحدانش، زوال اعتبار سیاست خارجی آمریکا و...، مهم ترین عناصر تعیین کننده افول سیاسی است که می توان برای آمریکا در آینده تصور کرد.
دست کاری روایت در متون سیاسی ترجمه شده: بازتاب اخبار سیاسی ایران در رسانه های غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی برخی مردم متأثّر از روایاتی هستند که ساخته و پرداخته رسانه هاست. رسانه های خبری یکی از حوزه هایی است که روایت در آن نقش مهمی ایفا می کند. در این حوزه، روایت ابزاری است برای توصیف یک رویداد در راستای منافع و افکار مشخص که البته می تواند دستخوش دستکاری عوامل متعدد انسانی از جمله مترجمان باشد. بنابراین، تحقیق حاضر با تکیه بر نظریه روایت بیکر (Baker 2006) در نظر دارد تا نقش مترجمان در دستکاری روایی متون ترجمه شده خبری را مورد بررسی قرار دهد. برای نیل به این هدف، 200 متن خبری فارسی همراه با ترجمه انگلیسی آن ها در رسانه های غربی جمع آوری شد. سپس متون اصلی و ترجمه ها به وسیله راهبردهای قاب بندی بیکر تجزیه و تحلیل گردید. پس از تحلیل داده ها، تأیید شد که «روایت» ابزاری برای ایجاد یک هویت جدید از یک شخص، گروه، سازمان، حکومت یا حتی یک کشور است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که «روایت» به ظریف ترین شکل ممکن می تواند مخاطب ناآگاه را آگاهانه به سمت یک هدفِ از پیش مشخص شده هدایت کند. همچنین مشخص شد که از بین راهبردهای قاب بندی بیکر، «اقتضای گزینش» بیشترین کاربرد و «برچسب زنی» کمترین کاربرد را داشته است.
بازاندیشی سیاست خارجی ترامپ در پرتو ملی گرایی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
762 - 737
حوزههای تخصصی:
در دوره ترامپ، اندیشه های مرتبط با تفکر ملی گرایی اقتصادی در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفت. هرچند این تفکر در دولت ترامپ احیا شد، هنوز شمار زیادی از سیاستمداران، احزاب و گروه های سیاسی خواهان اجرای اصول ملی گرایی اقتصادی در سیاست خارجی کشور خود هستند. در همین زمینه، به پرسش های پژوهشی زیر پاسخ داده خواهد شد: 1. چه عواملی به رونق تفکر ملی گرایی اقتصادی در ایالات متحده منجر شده است؛ 2. تا چه حد ملی گرایی اقتصادی بر سیاست خارجی دولت ترامپ تأثیر داشته است؟ در فرضیه پژوهش بیان می شود که تفکر ملی گرایی اقتصادی با تأکید بر حمایت گرایی تجاری، قدرت محوری، یکجانبه گرایی، انباشت ثروت ملی، جداسازی اقتصاد کشور از اقتصاد جهان، اولویت بخشی به هویت ملی و ملت سازی، تأثیر انکارناپذیری بر سیاست خارجی امریکا در دوران ترامپ داشته است. با استفاده از نظریه دولت محور رابرت گیلپین، سیاست خارجی ترامپ در پرتو تفکر ملی گرایی اقتصادی ارزیابی و اطلاعات و داده های لازم با روش مطالعه موردی کیفی گردآوری و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که در پرتو گسترش تفکر ملی گرایی اقتصادی، سیاست خارجی دولت ترامپ به ابزاری برای حمایت گرایی تجاری تبدیل شده و عملکرد آن نیز براساس میزان تولید ثروت با هدف افزایش قدرت ملی سنجیده می شد.
Investigating the Interaction of Shia Political Jurisprudence and the Islamic Revolution of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Islamic Revolution of Iran is known as one of the superb phenomena of the twentieth century, the essential political-religious revolution globally, which has left various effects at the national and international levels. Shia ideology is a crucial element in the etymology of this revolution. One of the basic principles of this ideology is political jurisprudence that has a two-way relationship with the Islamic Revolution. With a qualitative method and documentary study, the present study aimed to analyze the interaction between Shia political jurisprudence and the Islamic Revolution. To this aim, we reviewed documents and library resources and extracted the required data in research files. The results indicated that, on the one hand, Imam Khomeini, as the founder of the Islamic Revolution, by using Shia political jurisprudence, has founded and promoted this revolution. On the other hand, the Islamic Revolution has significantly impacted the development and promotion of Shia political jurisprudence by creating innovative spaces and arenas. This interrelationship is also associated with obstacles, challenges, and harms that the present article has partly addressed.
ارزیابی و تحلیل شاخص جامع رقابت سیاسی در استان های ایران (1398-1379)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت سیاسی از عوامل مهم در بهبود عملکرد اقتصادی است؛ رشد رقابت سیاسی امکان حضور نخبگان در نظام سیاسی را افزایش می دهد و با محدود کردن رانت های سیاسی و تسلط بر منابع اقتصادی توسط گروه های ویژه، سیاست مداران را وادار به تنظیم سیاست های اقتصادی در جهت افزایش رفاه شهروندان می کند. بر این اساس استدلال می شود افزایش رقابت سیاسی، کارایی اقتصادی را بهبود می بخشد. چنین رویکردی گسترش رقابت سیاسی را مورد توجه حکومت ها قرار می دهد. این مقاله، موقعیت نسبی استان های کشور از حیث شاخص رقابت سیاسی و همچنین بررسی تغییرات آن در سطح استان ها را بررسی می کند تا وضعیت شاخص رقابت سیاسی، به عنوان یک مؤلفه مهم در عملکرد اقتصاد منطقه ای، ارزیابی شود. در فرضیه تحقیق اولاً پراکندگی قابل ملاحظه ای بین نواحی مختلف از حیث رقابت سیاسی وجود دارد و ثانیاً، عملکرد این نوع رقابت در کشور تاکنون مطابق انتظار نبوده است. در این راستا، بر پایه شاخص های مختلف رقابت سیاسی یک شاخص جامع رقابت سیاسی بر پایه روش ریشه میانگین مجموع مجذورات معرفی و اندازه گیری و سپس وضعیت شاخص رقابت سیاسی در سطح استان های کشور طی سال های 1379 تا 1398 ارزیابی می شود. نتایج نشان می دهند اولاً ازنظر شاخص رقابت سیاسی پراکندگی قابل ملاحظه ای بین نواحی مختلف وجود دارد به طوری که استان های کشور را به سه سطح رقابت سیاسی پایین، متوسط و بالا می توان طبقه بندی کرد. ثانیاً روند متوسط شاخص رقابت سیاسی طی دوره 20 ساله در استان های کشور عموماً نزولی است که با توجه به نقش رقابت سیاسی در عملکرد منطقه ای باید سیاست های لازم برای رشد رقابت سیاسی در سطح ملی و منطقه ای تدوین شود.
Russia and Hamas after 2006: Realities of a Questionable Relationship(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۱, Winter ۲۰۲۱
193 - 223
حوزههای تخصصی:
This article aims at examining Russia's relations with the Islamic Resistance Movement (Hamas) and Moscow's motives and goals for the establishment and enhancement of those ties. We explore Russia's worldview to position the Middle East and Hamas in a pre-established frame, subsequently examining the reasons behind the development of these relationships. This article sets out to answer a two-fold question: What has been Russia's aim of receiving Hamas leaders and establishing high-level relations with this movement since 2006, and what components have influenced these interactions at international and regional levels? The paper argues that Russia considers its relations with Muslim nations and movements not only a foreign policy principle but also a domestic issue. Hence, it seeks to take advantage of the U.S. retrenchment from the region to expand its influence, play a mediatory role in the Palestinian-Israeli conflict, and elevate its reputation among Muslims inside and outside the country. Recognizing Hamas' position, Russia resolved to develop its ties with Hamas' leaders, started negotiating with all the parties in the Palestinian national reconciliation process, and provided political, economic, cultural, financial, and security support to eventually affect Hamas' stance vis-à-vis Israel.
مقایسه ی انتقادی مبانی دولت مدرن با اندیشه های هایدگر (تمهیدی برای گذار از دولت مدرن به دولت اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت مدرن و نقد فلسفی آن، همواره بحث رایج محافل سیاسی و فلسفی بوده است. به عنوان مثال هایدگر به عنوان یکی از منتقدان مدرنیته، اشکالات بسیاری نسبت به ساختار و کارآمدی مدرنیته و دولت برآمده از آن دارد. مهم ترین نقد وی به روش شناسی پوزیتویستی و رابطه ی سوژه - ابژه محوری آن بازمی گردد. پژوهش حاضر با هدف فهم دولت آرمانی هایدگر با روشی تحلیلی و تطبیقی، علاوه بر تبیین و تحلیل مؤلفه های دولت مدرن، این موارد را با شاخص های دولت هایدگری تطبیق داده و درنهایت به این نتیجه می رسد که دولت مدنظر هایدگر، دولتی وجودی است که به جای منِ فردی به «ما»ی جمعی توجه داشته و در آن قدرت به جای یک تکثرگرایی ناقص به یک شخص و یا نخبگان محدود و البته جهت دهنده و راهنما و قابلِ اعتماد وابسته است. مؤلفه ی مهم دیگر دولت وجودگرا، قید زدن به آزادی های بدون قید دوره مدرن (در سطوح متفاوت) و درنهایت جلوگیری از استبداد گسترده است. نتیجه آنکه، دولت مدرن به دلیل عدم توجه به ذات انسان، به آزادی واقعی انسان ها توجه نداشته و به بهانه ی تأمین منافع مادی و شخصی انسان، وی را در حصار تنگ ظاهر رها نموده است. با توجه به هژمون شدن اندیشه ی دولت مدرن در جهان اسلام و ایران، به نظر می رسد، نقد چنین اندیشه و ساختاری زمینه را برای نظریه پردازی دولت اسلامی فراهم می سازد.