فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۴۱ تا ۴٬۲۶۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
227 - 266
حوزههای تخصصی:
تشتت در مفهوم تنظیم گری و وجود تعاریف و برداشت های متفاوت از آن مانع شکل گیریِ درکی روشن از مفهوم دولت تنظیم گر است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش که «فهم از تنظیم گری چه نقشی در شکل گیری مفهوم دولت تنظیم گر دارد؟» این فرضیه را مطرح می کند که «فهم از تنظیم گری، به مثابه مهمترین ابزار حکمرانی در دولت تنظیم گر، مهمترین عامل در فهم اصطلاح دولت تنظیم گر است». هدف این پژوهش ارائه مفهومی روشن از دولت تنظیم گر است. به این منظور، به شیوه کتابخانه ای تعاریف گوناگون از تنظیم گری و دولت تنظیم گر گردآوری شده و سپس اصطلاحات تنظیم گری و دولت تنظیم گر تعریف و به روش توصیفی-تحلیلی اجزاءِ تعریفِ دولتِ تنظیم گر تشریح و تفاوت آن با دولت های حداقلی و رفاه نشان داده شده است. یافته این پژوهش ایضاح مفاهیم تنظیم گری و دولت تنظیم گر و ارائه تعاریف روشن از این دو در سایه شناخت بدست آمده از تحلیل و بررسی تعاریف متعدد از آنهاست.
مبانی نظری محور مقاومت اسلامی با نگاهی بر انتر ناسیونالیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۹۹
299 - 332
حوزههای تخصصی:
چکیده گفتمان محور مقاومت اسلامی که بازتولید فرهنگ مقاومت ملت ایران در برابر استبداد داخلی و استکبار جهانی است با ابداع شیوه نوینی از مقاومت، منافع غرب و صهیونیسم جهانی را در منطقه خاورمیانه مورد تهدید قرار داده و با ایجاد چالش در توازن قوای منطقه ای عملاً به مکانیزم قدرتمندی جهت مقابله با سیاست های استکباری در منطقه تبدیل شده است. تحلیل مبانی نظری حاکم بر این گفتمان مهم ترین هدف این پژوهش است. بررسی قابلیت های گفتمان در تحقق انتر ناسیونالیسم اسلامی، ارائه تحلیلی دقیق از ژئوپلیتیک شیعه و بررسی نقش جمهوری اسلامی ایران در هدایت محور مقاومت اسلامی از دیگر اهدافی است که در پژوهش دنبال می شود. نظریه و روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه باتوجه به قابلیت هایی که در تحلیل مفاهیم سیاسی، برخوردار است به عنوان چارچوب نظری و ابزار تحلیل داده های مقاله انتخاب شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش گفتمان محور مقاومت اسلامی از قابلیت های لازم جهت هزمون شدن در جهان اسلام برخوردار است و انتظار می رود با توسعه مبانی فکری و بسط حوزه جغرافیایی، زمینه تشکیل امت واحده اسلامی و انتر ناسیونالیسم اسلامی را بر مبنای اصول اسلام اصیل انقلابی فراهم نماید. . واژه های کلیدی محور مقاومت اسلامی؛ انتر ناسیونالیسم اسلامی؛ هلال شیعی
تحول الگوی روابط قطر و عربستان سعودی از شراکت تا رقابت راهبردی (2021-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
471 - 498
حوزههای تخصصی:
روابط عربستان سعودی و قطر در سال های اخیر، از همکاری و تعامل به تقابل و تخاصم تغییر جهت داده است. پس از تحولات جهان عرب در سال 2011 اختلافاتی جدی روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار داد و سرانجام در سال 2017 به قطع روابط آن ها منجر شد و علی رغم برقراری مجدد روابط بعد از نشست العلا در ژانویه 2021، دو طرف نتوانسته اند روابط خود را عادی سازی کنند. دشمنی دوحه و ریاض در سطوح همسایگی و منطقه ای بر اساس گزاره های نظری «سازه انگاری» قابل تحلیل است، چراکه برداشت متفاوت این دو بازیگر از هویت اسلامی و عربی و ساخت اجتماعی قبیلگی به عنوان عنصری کلیدی در قوام بخشی به همگرایی یا واگرایی این دو عمل کرده است. بر این مبنا، پرسش اصلی مقاله حاضر این بوده که «چگونه تصور و برداشت عربستان سعودی و قطر از مسائل و موضوعات ملی و منطقه ای به تغییر الگوی سیاسی روابط در دو بازه زمانی (2017-2011) و (2021-2017) منجر شده است؟» و در این ارتباط، این فرضیه به آزمون گذاشته شده که برداشت متفاوت عربستان سعودی و قطر از اسلام سیاسی، نقش منطقه ای و رقابت های بین خاندانی، آن ها را دچار چالش و تنش در حوزه مسائل هویتی، سرزمینی و منطقه ای با یکدیگر کرده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای یا از منابع اینترنتی گردآوری شده است.
بررسی سیاست های توسعه اقتصادی برزیل (1960-2021)
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹
26-54
حوزههای تخصصی:
مفهوم توسعه اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم مطرح گردید و کشورهای جهان به این مقوله توجه ویژه کردند. در این میان پیدایش قدرت های نوظهور یکی از مشخصه های مهم چشم انداز نظام بین الملل معاصر است. برزیل یکی از قدرت های نوظهور اقتصادی است که پس از جنگ جهانی مسیر توسعه خود را با فراز و نشیب های زیادی پیموده است. اقتصاد برزیل ازنظر تاریخی بزرگ ترین اقتصاد در آمریکای لاتین و نیمکره جنوبی، دومین اقتصاد بزرگ در قاره آمریکا پس از ایالات متحده، دوازدهمین اقتصاد بزرگ جهان ازنظر تولید ناخالص داخلی اسمی و هشتمین اقتصاد بزرگ ازنظر برابری قدرت خرید در سال 2020 است. از همین رو هدف این پژوهش بررسی روند توسعه اقتصادی برزیل است. سؤال اصلی این است که توسعه اقتصاد برزیل با چه روندها و چالش هایی همراه بوده است؟ برای این منظور به روش تبیینی و با اسناد کتابخانه ای چگونگی روند توسعه اقتصادی برزیل پس از جنگ جهانی دوم پرداخته خواهد شد.
نگاه انتقادی و کاربردی به جامعه مدنی و مسئله شفافیت و فساد اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
115 - 144
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین شاخص ها در ارتباط با مردم سالاری و دموکراسی ، شفافیت اقتصادی و نبود یا سطح بسیار پایین فساد اقتصادی است. طبعا عدم کنترل فساد اقتصادی موجب تضعیف مشروعیت سیاسی حکومت می شود. در این پژوهش تلاش شده است با روش تبیینی کیفی از طریق مصاحبه با نخبگان و فعالان دانشگاهی شیراز به این پرسش پاسخ داده شود که جامعه مدنی تا چه اندازه در عرصه مبارزه با فساد اقتصادی و نهادینه کردن شفافیت اقتصادی از کارنامه و عملکرد پذیرفتنی برخوردار بوده است و چرا؟ یافته و برآیند کلی حاکی از کارنامه ناپذیرفتنی جامعه مدنی در ارتباط با پیشگیری از فساد و شفافیت اقتصادی بود. این کارنامه ناپذیرفتنی، از یک سو ریشه در موانع و محدودیت های حکومتی و عدم فرصت سازی های موثر قانونی، عملی و تشویقی مطلوب برای ایفای نقش بهتر جامعه مدنی دارد. از سوی دیگر، نتیجه ضعف و کاستی ها در خود جامعه مدنی اعم از عدم اولویت گذاری و اهتمام جدی برای تبدیل شفافیت اقتصادی به مطالبه عمومی و ایجاد یک جنبش اجتماعی موثر و مستمر است. در نهایت این که در سطح وسیعتر، عدم همراهی افکار عمومی و جامعه با جامعه مدنی در این کارنامه نستا مردود موثر بوده است. در پایان به صورت مبسوط، پیشنهادهای عملی برای تقویت نقش نظارتی و ضد فسادی جامعه مدنی در ساحت های نظری- فکری، نهادی، اقدامی و حاکمیتی طرح شده است.
نظم نوظهور بین المللی و آینده حقوق بشر: دیدگاه ها و نقدهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1147 - 1125
حوزههای تخصصی:
حقوق بشر از حوزه های مورد اختلاف در اندیشه سیاسی است و توافقی بر سر اینکه مبنای توجیه حقوق بشر چیست، وجود ندارد. افزون بر این، حقوق بشر با انتقادهای فلسفی مانند اروپامحوری، انتزاعی بودن، فردگرا بودن و بی توجهی به تکالیف بشری نیز روبه روست که اندیشمندانی چون هانا آرنت، السدر مک اینتایر، اونارا اونیل و ماکائو موتوا مطرح کرده اند. در عین حال، شواهد حاکی از آن است که نظام بین الملل با پیدایش چین به عنوان قدرتی بزرگ می تواند در آستانه تحولی مهم باشد که از نشانه های آن اولویت یافتن دوباره نگرانی های امنیتی برای پیگیری مسائلی چون ترویج حقوق بشر و شاید اهمیت یافتن روایت هایی بدیل از حقوق بشر است که در کنار نگرانی های نظری پیشین، روایت عام گرا یا جهان شمول انگار از حقوق بشر را با چالش جدی روبه رو می سازد. پرسش اصلی این است که «به حاشیه رفتن روایت عام گرا از حقوق بشر در نظم نوظهور چه تهدیدها و فرصت هایی را برای حقوق بشر به همراه دارد؟» در فرضیه استدلال می شود که از منظر تهدیدها، این فرایند می تواند بدون اینکه مابه ازای شایان توجهی برای دفاع از حقوق افراد در چارچوب ارزش های موجود ایجاد کند، ترتیبات حقوق بشری بین المللی فعلی را از بین ببرد و از منظر فرصت ها، ظرفیتی برای نقش آفرینی سنت های بدیل در زمینه شناسایی حقوق بشر و درونی سازی ارزش های حقوق بشری همراه با تعدیل در برداشت های مسلط از حقوق بشر فراهم سازد. از روش کیفی مقایسه نقدهای نظری و فلسفی، و روایت های بدیل در زمینه حقوق بشر و تناقض های درونی آن در سنت های فکری و فرهنگی غربی و غیرغربی به ویژه سنت کنفوسیوسی استفاده می شود تا احتمال دگرگونی در وضعیت آینده حقوق بشر در نظام بین المللی بررسی شود.
مقایسه گفتمان های سیاست خارجی در کتاب های درسی جامعه شناسی دوران ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1197 - 1173
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رویکرد برنامه درسی جامعه شناسی دوره متوسطه به مفاهیم و مباحث سیاست خارجی در دو دوره ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد است. پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه تغییر جناح های سیاسی در قوه مجریه ایران چه تأثیری بر گفتمان سیاست خارجی موجود در کتاب های درسی داشته است؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که تحول در گفتمان حاکم بر قوه مجریه در حوزه سیاست خارجی بر برنامه درسی در ایران تاثیر خواهد داشت. از روش تحلیل محتوای کیفی برای بررسی مقایسه ای متن سه کتاب جامعه شناسی چاپ شده در دوره خاتمی و همان عنوان ها در دوره احمدی نژاد استفاده شد؛ و یافته های پژوهش بیانگر تفاوت بنیادین در الگوهای جامعه پذیری و فرهنگ سیاسی مرتبط با سیاست خارجی دو دوره از کتاب هاست. اگرچه کتاب های هر دو دوره نسبت به غرب رویکردی انتقادی دارند، رویکرد کتاب های دوره نخست مبتنی بر پذیرش واقعیت جهان غرب و تعامل با آن است، درحالی که رویکرد دوره دوم بر نقد تمام عیار جهان غرب و تأکید بر تضاد آن با جهان اسلام است. افزون بر این مفاهیمی مانند دیپلماسی و نهاد های بین المللی از موضوع های مورد تأکید در کتاب های دوره نخست بودند که یک الگوی سیاست خارجی تعامل گرا با نظام بین الملل به دانش آموزان ارائه می کردند. در مقابل، کتاب های دوره دوم رویکردی منفی به همکاری با نهاد های بین المللی داشتند و تقابل با نظام بین الملل را اجتناب ناپذیر می دانستند. در نتیجه، در نظام سیاسی ایران به دلیل نبود الگوی واحد جامعه پذیری سیاسی در حوزه سیاست خارجی، با هر تغییر در قوه مجریه، الگوهای جامعه پذیری دچار دگرگونی های بنیادین شده و نوع متفاوت و گاهی متضاد از فرهنگ سیاسی به دانش آموزان ارائه می شود.
تأثیر هویت بر روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا (2003-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
77 - 94
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب در ایران گفتمان انقلاب اسلامی و نظام بر آمده از آن، تحت تاثیر مولفه های فرهنگی، ارزشی، هویتی و هنجاری، عملکرد سیاست داخلی و خارجی ایران را دگرگون کرد. گفتمان انقلاب اسلامی بر اساس هویت انقلابی-اسلامی در تقابل و تضاد با نگرش غرب محور، لیبرال-سکولار غربی قرار گرفت. اهمیت بالای جایگاه ایران به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک در طول تاریخ همواره مورد توجه غرب به ویژه قدرت های اروپایی بوده است. روابط جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا متاثر از هویت های متفاوت طرفین و دیدگاه های مختلف به مسائل، دستخوش فراز و نشیب های فراوانی بوده و تعارض و شکاف های هویتی منجر به گسل در روابط و در پی آن چالش هایی در مناسبات دو طرف گردیده و طی ادوار مختلف گفتمان انقلاب اسلامی باعث واگرایی در روابط جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا شده است. در این پژوهش نویسنده در صدد پاسخ به این سوال است که هویت چه تاثیری بر مناسبات ایران و اتحادیه اروپا داشته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که ایدئولوژی گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر ارزش های مذهبی و احیای تمدن اسلامی در تقابل و تضاد با هویت لیبرال-سکولار اتحادیه اروپا باعث نگرش های متفاوت و متعارض به موضوعاتی چون حقوق بشر، تروریسم و سایر مسائل، زمینه های واگرایی را ایجاد کرده است. براین اساس واکاوی هویت دو طرف در چارچوب نظریه گفتمان لاکلا و موف بر مبنای روش تحقیق گفتمانی قابل تبیین و تحلیل است.
مدیریت احساسات به مثابه قدرت نرم با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
70 - 102
حوزههای تخصصی:
اگر سیاست را به صورت تاکسیدرمی شده از احساسات خالی کنیم، واقعاً چیزی از سیاست باقی نمی ماند؛ زیرا عقلانیت و احساسات درهم تنیده هستند. یکی از حوزه هایی که احساسات در آن تأثیرگذار هستند، «قدرت نرم» است. با این تفاسیر، نوشتار حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه نسبتی میان تهییج و مدیریت عواطف و احساسات و قدرت نرم وجود دارد؟ فرضیه پژوهش بر این گزاره استوار است که: باتوجه به اینکه یکی از اصلی ترین مؤلفه های قدرت نرم، پشتوانه مردمی حکومت است، یکی از کارکردهای مهم احساسات و عواطف، تقویت قدرت نرم حاکمیت و متعاقباً افزایش اقتدار ملی و بین المللی نظام سیاسی حاکم است. هدف اصلی از این پژوهش ارائه رویکردی اسلامی از مدیریت عواطف توسط پیامبر(ص) و امیرمومنان(ع) است، تا دولتمردان با تأسی از این بزرگواران، قدرت نرم حاکمیت را افزایش دهند. طبق یافته های پژوهش که مبتنی بر روش اسنادی است، ازجمله راه هایی که حاکمیت می تواند پشتوانه مردمی خود را ارتقاء بدهد، مسئله تهییج و مدیریت عواطف و احساسات مردم است. این پژوهش با بررسی عملکرد حکومت نبوی و علوی روشن ساخت که پیامبر خدا(ص) و امیرمومنان(ع) در عرصه های سیاسی- اجتماعی مختلف ازجمله در روابط بین الملل، در مقام احتجاج، در مواجهه با دشمنان، در مقام امربه معروف و نهی ازمنکر و در امورات جنگی عواطف مردم را در مسیر صحیح، مدیریت کرده اند.
سنجش و تحلیل رابطه بین هویت و اعتماد سیاسی: مطالعه موردی کرمانشاه
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
197 - 220
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل رابطه بین چند گونه مهم هویتی با اعتماد سیاسی است. این پژوهش با روش پیمایشی و تکنیک پرسش نامه ای با حجم ۲۳۰ نفر از شهروندان بالای ۱۸ سال شهر کرمانشاه انجام شده است. داده ها با نرم افزار SPSS و AMOSبه صورت آماری استنباطی با روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون و معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) تحلیل شده اند. پرسش اصلی پژوهش این است که چه رابطه ای بین هویت های ملی و دینی (از نوع هویت های مشروعیت بخش) و هویت های قومی و مجازی در شبکه های اجتماعی (از نوع مقاومتی- اعتراضی) با اعتماد سیاسی پاسخگویان به حکومت، نهادها و مقامات حکومتی وجود دارد ؟ یافته های کلی این مطالعه نشان می دهد که بین هویت های قومی و مجازی با اعتماد سیاسی رابطه منفی و معنادار وجود دارد و بین هویت های ملی، دینی و خانوادگی با اعتماد سیاسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس داده ها، متغیر های مستقل در تبیین متغیر وابسته یعنی اعتماد سیاسی در سطح نظام سیاسی در حد ۴۵ درصد، نهادهای سیاسی 39 درصد و مقامات یا کنشگران سیاسی ۱۹ درصد، نقش داشته اند. بنابراین تمام فرضیه های پنجگانه تحقیق تایید شدند. بر اساس نتایج و یافنه های آماری می توان گفت که نظریه های استفاده شده همچون نظریه های نهادگرایی، توسعه نامتوازن و محرومیت نسبی در سنجش رابطه یا همبستگی منفی بین هویت های قومی (در آماره پیرسون) و هوی های مجازی در شبکه های اجتماعی (در آماره های پیرسون و معادلات ساختاری در شکل تحلیل مسیر) تایید گردیدند. در ضمن، یافته های این مطالعه در همبستگی منفی دو هویت مقاومتی- اعتراضی یاد شده با نتایج چند مطالعه در مورد کردها یا غیر کردها همسو بود.
جریان قدرت در نظام سیاسی مبتنی بر نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
سه جریان اقتدارگرا (آبشاری)، دموکراسی (فواره ای)، دوسویه و طرفینی، عمده جریان های قدرت در نظام های سیاسی می باشند. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که کدام یک از جریان های قدرت سه گانه، در نظام سیاسی مبتنی بر نهج البلاغه، جریان دارد؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که جریان قدرت در نظام سیاسی مبتنی بر نهج البلاغه، یک رابطه دوسویه را بین شهروندان و حاکمان ترسیم می کند که هر یک از آنان رسالت های مشخص و متقابلی را بر عهده دارند. باب مشورت در نظام سیاسی مبتنی بر نهج البلاغه همواره مفتوح بوده و هیچ گاه بی اعتنایی به شهروندان و کم توجهی نسبت به آرای مشورتی آنان روا نمی باشد. انتخابات در عصر کنونی، مسیر مشورت را هموار نموده و بیعت در گذشته، راه مشورت و رد یا تأیید حاکمان بوده است. مسأله نخبگان، امر پذیرفته شده ای است که ضوابط آن باید دقیقاً مشخص شود و بهتر است در بحث شایستگان گنجانده شود تا معیارهای لازم برای آن لحاظ گردد. پیوند حق و تکلیف در نهج البلاغه، پیوندی عمیق است و بسیاری از حقوق مطرح در نهج البلاغه در باب سیاست، تکلیف آور می باشد.
بررسی نقش دیپلماسی نظامی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سیاست های نظامی اتحاذ شده از سوی ایران در قبال شکل نوینی از دیپلماسی به نام دیپلماسی نظامی و تاثیر آن بر سیاست خارجی ایران است. می پردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که با توجه به اینکه دیپلماسی نظامی، شیوه نوین ارائه توان نظامی برای پرهیز از درگیری، افزایش بازدارندگی و ابزاری در دست کارگزاران سیاست خارجی دولت ها به منظور افزایش قدرت چانه زنی و توانمندسازی آن است، اتخاذ چنین رویکردی از سوی جمهوری اسلامی ایران، سبب افزایش توانمندی این کشور در پیگیری اهداف سیاست خارجی و پیرو آن، افزایش قدرت- امنیت و نقش آن در عرصه تحولات منطقه ای می شود.
Investigating Energy Consumption Optimization Policies in Iranian Buildings (with emphasis on topic 19)
حوزههای تخصصی:
The Relationship between Reason and Sharia in the philosophy of Avicenna and Its Consequences for the Relationship between Religion and Politics Seyyed Javad Mousavi
حوزههای تخصصی:
Feasible study of provincialization of Islamic Consultative Assembly elections by presenting a model of proportional electoral system
حوزههای تخصصی:
The Relationship between Religion and Government in Neo- Mu'tazilite Thoughts with an Emphasis on the Thoughts of Mohammed Arkoun
حوزههای تخصصی:
The Impact of the Principles of Islamic Thought on the View of International Relations: From Dominant Paradigm Critique to Alternative Presentation Capacities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
With the help of Islamic principles, it is possible to critique the mainstream and the dominant paradigm in International Relations. Still, the capability of the Islamic tenets is higher and does not remain at the level of rejection and criticism. Instead, it can provide alternatives by having specific ontological, anthropological, and epistemological foundations. The present study enumerates theoretical foundations and assumptions of the dominant paradigm in international relations. It describes four critical perspectives and then refers to a distinct view in the Islamic approach. After that, address this fundamental question: 'where is the turning-point of this approach for alternative presentation and construction of an alternative order in International Relation?’ The results indicated that according to the Meta-theoretical foundations of the dominant paradigm, they had created contradictory concepts. They are including material/meaning, nature/metaphysics, and reality/truth but by prioritizing truth (over material objectivity), those dualities become invalid and new dualities are drawn, such as the weak / the arrogant, which can design an alternative to the current dominant system. According to these principles, the effects of originality on the necessity and the priority of creature on nature is emphasized, and truth-seeking generally replaces materialism.
جایگاه حکومت در تأسیس نهادهای جامعه پذیری سیاسی از منظر نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت نقش حکومت در تاسیس نهادهای جامعه پذیری سیاسی از منظر نهج البلاغه است و می کوشد کارکرد حکومت در ایجاد نهادهای جامعه پذیری سیاسی را به منظور شکل دهی به باورها، آگاهی ها و رفتارهای سیاسی مردمان، با ارجاع به آموزه های این کتاب بررسی نماید. برای این منظور با استفاده از ظرفیت روش نظریه ی مبنایی: مفاهیم، مقولات و گزاره های مربوط به موضوع، استخراج شده و در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی دسته بندی و تحلیل شده اند. دست مایه ی این تلاش را می توان شناسایی و صورت بندی حجم معتنابهی از کدها، مفاهیم و مقوله های اصلی و فرعی ناظر به پرسش های تحقیق دانست که در قالب سه گزینه ی: «اهتمام به نهادهای انتخاباتی»، «سامان دهی نهادهای مردم نهاد» و «تشکیل نهادهای نظارتی و امنیتی» مقوله بندی شده اند. در نهایت با انتزاع مقوله ی «مواجهه ی ایجابی با جامعه پذیری سیاسی» به عنوان مقوله انتخابی، مشخص شد در پرتو شکل گیری صحیح نهادهای جامعه پذیری سیاسی و نقش سازنده ی حاکمان در این زمینه، می توان به تحقق جامعه پذیری سیاسی مطلوب سرعت بخشید.
China-Iran Comprehensive Strategic Partnership: Likely Challenges for India(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The recent geopolitical transformations that have seen a strengthening of India-U.S. bilateral relations along with strained U.S.-Iran and U.S.-China ties have pushed India into a difficult strategic position with Iran. Along with the heightened India-China tensions, the proposed China-Iran deal gives China more leverage with Iran, impacting India’s long-term strategic economic relations with the latter. The recent agreements and partnership between Iran and China reflected in the Belt and Road Initiative (BRI) and the draft 25- year Comprehensive Strategic Partnership (CSP) will pave the way for long-term strategic cooperation between the two countries. The agreement per se and the growing closer ties between Beijing and Tehran can have challenges for India's relations with Iran and interests in the Persian Gulf region. Nonetheless, it is unlikely to affect India-Iran bilateral ties that remain robust seriously and has withstood challenges earlier, and the comprehensive strategic partnership shall not be an exception. India’s stake in the situation hinges on its interest in Iranian natural gas reserves and its desire for continued participation in the Chabahar port project with Iran. With the deal now inked and considering India’s changing geopolitical and security environment vis-a-vis China, what are the key implications of the China-Iran pact for India? How can New Delhi respond to Beijing’s major drive to support Tehran?
مقایسه تطبیقی راهبرد دیپلماسی عمومی چین و ترکیه در آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
شرایط جدید نظام بین الملل موجب شده است تا مولفه های جدیدی ایفای نقش کنند و کشورها برای دستیابی به اهداف و تامین منافع ملی خود، ابزارهای جدیدی را به کار گیرند که از مهمترین آنها می توان به بهره گیری از دیپلماسی عمومی به عنوان ابزار قدرت نرم اشاره داشت. با توجه به اینکه آفریقا دارای جایگاه مهمی در سیاست خارجی کشورها محسوب می گردد، بسیاری از کشورها از جمله چین و ترکیه در تلاش هستند تا از ظرفیت های موجود در این قاره در راستای منافع خود بهره برداری نمایند و از طریق دیپلماسی عمومی، نفوذ قدرت نرم خود را در این قاره افزایش دهند. اکنون این پرسش مطرح می شود که چگونه چین و ترکیه توانسته اند دیپلماسی عمومی خود را در آفریقا ارتقاء دهند؟ در پژوهش پیش رو ابتدا با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای، به واکاوای دیپلماسی عمومی چین و ترکیه در آفریقا پرداخته شده است. سپس با روش سیستماتیک و تحلیل ماتریس سوات، تلاش شد تا با بررسی داده های گردآوری شده راهبردی ارائه گردد که از نوآوری های مقاله مذکور می باشد. ازاینرو نتایج به دست آمده دلالت بر آن دارد که چین و ترکیه با استفاده از اقدامات مختلف فرهنگی، اقتصادی، بشردوستانه، آموزشی و ... توانسته اند دیپلماسی عمومی موفقی در آفریقا داشته باشند و با استفاده از راهبرد تهاجمی نفوذ قدرت نرم خود را در این قاره افزایش دهند.