فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۵
۲۱۸-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده در راستای اهداف استثماری خود در آمریکای جنوبی به دنبال سلطه رسانه ای، فرهنگی و سیاسی است. جمهوری اسلامی نیز بر اساس اهداف متعالی و هماهنگ با ملت ها ودولت های منطقه در پی مقابله با نفوذ رسانه ای و تربیت نیروهایی با تفکر انقلابی است. سؤال اصلی پژوهش این است که برای صدور انقلاب اسلامی و مقابله با آمریکا در آمریکای جنوبی، نظام جمهوری اسلامی چه راهبردها و راهکارهای رسانه ای بکار گرفته است؟ محققان از طریق روش مصاحبه با کارشناسان رسانه ای، سیاسی و دیپلمات در منطقه آمریکای جنوبی این مسیر را پیموده اند و دریافتند با توجه به دوری جغرافیایی و حس ناسیونالیستی فعال در این منطقه، صدور یا تقویت گفتمان با مدیریت از دور، گزینه مناسبی است. برای این راهبرد تقویت گروه های سیاسی ضدآمریکایی به وسیله رسانه، بیان اهداف استعماری ایالات متحده در قالب تولیدات رسانه ای، تولید محتوا از سرگذشت و تاریخ چپاول ایالات متحده در این منطقه، تولید محتوا برای بازگرداندن اعتمادبه نفس ملی، برندسازی افراد مخالف با سیاست های ایالات متحده و شبکه سازی گروه های مخالف جهت انتشار تولیدات رسانه ای، پیشنهاد کارشناسان می باشد.
بررسی تأثیر کرونا بر محیط بحران در نظام های سیاسی جهان اسلام با تأکید بر منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
129 - 155
حوزههای تخصصی:
دولت های خاورمیانه به ویژه نظام های پادشاهی همواره با بحران های گوناگون نظیر مشروعیت روبرو بوده اند. بی ثباتی داخلی و ناآرامی های منطقه ای از مظاهر این بحران ها بوده است و بحران کرونا به تعمیق این بحران ها در سطوح گوناگون می انجامد.( مسئله )؛ مقاله حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و اینترنتی ( روش )، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که بحران کرونا چگونه مناسبات قدرت و کیفیت حکمرانی را در نظام های سیاسی خاورمیانه متحول نموده و پیامدهای احتمالی آن کدام است. به نظر می رسد بحران های پیشینی دولت های خاورمیانه تحت تأثیر بحران جهانی کرونا در سطوح اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تشدید شده اند و در یک معنا بحران کرونا به تشدید محیط بحران کشورهای خاورمیانه انجامیده است.( فرضیه )؛ به منظور اثبات صحت فرضیه مذکور، مقاله جاری پس از پرداختن به بحران های هویت، مشروعیت، مشارکت، نفوذ و همگرایی در جهان اسلام، شرایط پیش و پس از کرونا را در این جوامع تشریح و تأثیر بحران کرونا را بر ساختارهای داخلی، مناسبات قدرت و تعاملات خارجی این کشورها بررسی می کند. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که بحران کرونا در کنار سایر متغیرها احتمالا به تقویت اقتدارگرایی در نظام های پادشاهی، گسترش گرایشات ناسیونالیستی، تعمیق شکاف دولت-ملت و افزایش شکاف دولت های غنی و فقیر در خاورمیانه می انجامد ( یافته ها ).
نقش عشایر استان ایلام در دفاع و امنیت مرزی استان (دوران هشت ساله دفاع مقدس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این تحقیق، بررسی نقش عشایر استان ایلام در دفاع مقدس وحفظ امنیت مرزهای استان است. هدف کلی در قالب این سؤال اصلی مطرح شده است: «آیا عشایر استان در دفاع مقدس و امنیت مرزی نقش داشته اند؟». متغیر مستقل: عشایر استان ایلام و شناخت عوامل مؤثر در توانمندی های عشایر در ارتباط با امنیت مرزها و متغیر وابسته «امنیت و دفاع مرزی عشایر استان ایلام» است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است وبا روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی انجام نشده است. در این تحقیق جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته و از ابزار مطالعه اسناد و مدارک، فیش برداری، بررسی نقشه ها و تصاویر و نیز مصاحبه، پرسش نامه و مشاهده استفاده شده است. در اسناد کتابخانه ای، از اسناد سازمان ها و نهادهای امنیتی، جزوات و کتاب های منتشره، مستندات لازم جمع آوری شده و مصاحبه به عنوان یکی از ابزارهای معتبر با دعوت از فرماندهان، بزرگان طوایف و افراد مؤثر در سازماندهی و حضور عشایر به صورت تیمی در قالب سؤالات مشخص، انجام شده و بعد از آن جهت روایی و تأیید تحلیلی تحقیق، پرسش نامه ای تهیه و بین جامعه آماری توزیع شده و نتایج جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته که تأییدکننده «حضور عشایر در روزهای اولیه تهاجم دشمن، تشکیل پایگاه ها با انجام پشتیبانی مردمی و کُند حرکت دشمن، و در ادامه، حضور فعال در قالب تشکیلات سازمان رزم، گردان ها، تیپ و لشکر سازمانی» است. در نهایت نتیجه می گیریم که نقش عشایر استان ایلام به موقع، مهم، مثبت و اثرگذار در امنیت مرزی استان و دفاع مقدس بوده است.
واکاوی گزاره های «امنیت ملی» و «تهدیدها» در آراء برخی از فقها و رهبران انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
194 - 224
حوزههای تخصصی:
استخراج و نظام مند کردن آرای متفکران و رهبران اسلامی در باب «امنیت ملی و تهدید» بنابر خلاءها و نیازهای عمیق جوامع اسلامی، یک گام متعهدانه در مسیر برون رفت از چالش های موجود است. این مقاله در امتداد سنت «امنیت پژوهی» و بر پایه روش تحقیق «توصیفی و تحلیلی» برای تبیین آرای دو طیف از فقها فقهای متقدم و علمای معاصر به ویژه حضرت امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اهتمام ورزیده است. داده های پژوهش گویای آن است که گزاره های امنیت ملی در دستگاه فکری رهبران دینی، در هر دوره ای به تبع انواع و ابعاد تهدیدات علیه قلمرو اسلامی و حیات مسلمین شکل گرفته است. از این رو، در رویکرد رهبران دینی، احکام و فتاوای مرتبط با «امنیت» بر اساس «تهدیدات علیه آن» پیش رفته است که مهمترین عبارتند از: فقها و رهبران دینی در نگاهی اجماعی، مستند به کتاب، سنت، اجماع و عقل، «امنیت» را بر همه امور و شئون حکومتی، ارجح دانسته و در مرزبندی با مکاتب دیگر، آن را از حیطه انحصاری وظایف حاکمیت فراتر برده و افزون بر دولتمردان، آحاد مسلمین را در پروسه تأمین امنیت مکلّف و مسئول خوانده اند. در منطق علمی و مبانی استدلالی فقها، «امنیت» واجد هر دو خصیصه و شأن حق و تکلیف است. تحت تأثیر شرایط دوران طولانی استعمار و سلطه جویی قدرت ها در جهان اسلام، «گزاره ها و عناصر درونی» گفتمان امنیتی رهبران انقلاب در تقابل با گفتمان توسعه طلبی جهان غرب تکوین یافته است.
مهاجرت اجباری بین المللی از منظر زنان افغانستانی مقیم ایران (نمونه موردی: زنان مهاجر ساکن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
213 - 236
حوزههای تخصصی:
مهاجرت اجباری از جمله موضوعات مورد بحث در حوزه روابط بین الملل است. بخش عظیمی از جمعت مهاجران اجباری را زنان تشکیل می دهند، گروهی که کمتر به آنها پرداخته می شود. هدف این پژوهش بررسی علل مهاجرت اجباری از دیدگاه زنان افغانستانی است. بدین منظور از روش تحقیق کیفی و تکنیک مصاحبه ژرف برای گردآوری داده ها استفاده شد. با به کارگیری روش گلوله برفی با تعداد 30 زن افغان مقیم تهران مصاحبه شد. تجزیه وتحلیل نهایی داده ها با روش تئوری زمینه ای (GMT) صورت گرفت. مصاحبه شوندگان از ناامنی، اختناق طالبان، اختلافات قومی، نبود امکانات بهداشتی و آموزشی، فقر و بیکاری به عنوان دلایل مهاجرت به ایران یاد می کردند. این مفاهیم به طور کلی در سه مقوله اصلی جنگ با دشمن خارجی و منازعات داخلی، فروپاشی زیرساخت های اقتصادی کشور و دلایل خانوادگی تقسیم شدند. در پی تحلیل مصاحبه ها روشن شد زنان به اجبار تابع همسر، پدر یا سایر مردان خانواده بوده اند؛ با وجود این مستقیم یا غیرمستقیم در فرایند مهاجرت نقش مؤثر داشته اند.
تبیینی بر گسست و تحول نظری از تروریسم کلاسیک به تروریسم نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۰
31 - 60
حوزههای تخصصی:
تروریسم به عنوان پدیده ای اجتناب ناپذیر، کنشگران رسمی و غیررسمی سیستم بین الملل را به شکل مستقیم و غیرمستقیم درگیر خود کرده است و به تدریج گستره جغرافیایی اقدامات تروریستی بیشتر شده است. این مقاله با بررسی توان پاسخ دهی نظریه های مطرح در عرصه سیاست بین الملل نسبت به تحول مفهومی تروریسم، به دنبال ارائه پاسخ به این پرسش است که مهم ترین مشخصه های تحول نظری از تروریسم کلاسیک به مدرن کدامند؟ برهمین اساس با بیان اینکه، نظریات مطرح در عرصه سیاست بین الملل، نتوانسته تروریسم نوین را به خوبی تحلیل کنند، این فرضیه را مورد ارزیابی قرار داده است که براساس نگاهی سیستمی و چندسطحی باید گفت که به دنبال فرایند جهانی شدن و تغییر در نظام بین الملل، گسست و تحول نظری در مفهوم تروریسم نوین نسبت به نوع کلاسیک ایجاد شده است. برهمین اساس، مهم ترین مؤلفه های گسست و تحول نظری تروریسم کلاسیک به تروریسم نوین عبارتند از: افزایش تهدیدات، عمومیت یافتن و موسع شدن، تغییر در ماهیت و کارکرد، اهمیت یافتن تروریسم سازمانی، شبکه ای و سایبری، گستردگی جغرافیایی تروریسم بین المللی و تغییر در واکنش کنشگران نسبت به تروریسم بین المللی. این پژوهش از نوع نظری است و روش پژوهش، تبیینی و شیوه گردآوری داده ها مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
تأثیر تهدیدات سیاسی- امنیتی محور مقاومت بر آسیب پذیریرژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
59 - 89
حوزههای تخصصی:
افزایش نظامی گری رژیم صهیونیستی و اقدامات امنیتی آن در طی چند دهه اخیر به منظور مقابله با تهدید ناشی از مجموعه امنیتی شکل گرفته تحت عنوان محور مقاومت، منجر به افزایش آسیب پذیری و شکاف های متعدد به دلیل عدم توجه به سایر ابعاد امنیت در این رژیم گردیده است. این پژوهش به دلیل توجه به تأثیر محور مقاومت بر آسیب پذیری رژیم صهیونیستی، دارای اهمیت کاربردی می باشد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش اساسی است که تهدیدات محور مقاومت چه تأثیری بر آسیب پذیری های رژیم صهیونیستی دارد؟ نتایج و یافته های این پژوهش نشان می دهد که تهدیدات نظامی و سیاسی محور مقاومت منجر به تأثیر بر زیرساخت های حیاتی، افزایش ناامنی، ایجاد شکاف های سیاسی-اجتماعی، خدشه دار شدن بازدارندگی و تشدید بحران مشروعیت به عنوان مهم ترین آسیب پذیری ها در رژیم صهیونیستی گردیده است. روش پژوهش کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری داده ها اسنادی و میدانی می باشد. برای تحلیل داده ها نیز الگوی مبتنی بر ترکیب دو نظریه مکتب کپنهاگ و شکاف اجتماعی دیگان کرایس به عنوان نظریه مبنای تحلیل مورداستفاده قرار گرفته است.
الگویابی حکمرانی متعالی برای ارتقای اقتدار ملی در حکمرانی های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال بیست و ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
107-134
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال الگویابی حکمرانی مطلوب به عنوان سبک منتخب حکمرانی در حکومت های اسلامی، در پی کشف حکمرانی متعالی و کشف مؤلفه های آن به منظور ارتقای اقتدار ملی در حکمرانی های اسلامی است. الگویابی و انتخاب یک روش کارآمد متناسب با فطرت انسان ها جهت تأمین نیازهای ضروری زندگی مادی و معنوی آن ها با توجه به پیشرفت فناوری و ضرورت های موجود و هم چنین هدایت و سعادت آن ها در جهت سیر تکاملی بشر، امری اجتناب ناپذیر است. در همین راستا گزینش شیوه ای از حکمرانی با دارابودن مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی به صورت توأمان، خواست همه ملت هاست. در این تحقیق آمیخته به روش فراترکیب، به تحلیل کیفیِ محتوای مطالعات اولیه پرداخته و یافته ها و نتایج مطالعات دیگر تحلیل و جمع بندی شده تا دانش موجود را ارتقا و دیدگاه جامع و گسترده ای را نسبت به این موضوع فراهم آورد. هم چنین با استخراج مؤلفه های حکمرانی متعالی، نقش و تأثیر آن ها بر مقبولیت، کارآمدی، رضایت مندی عمومی و ثبات سیاسی جامعه بررسی شده است. بر همین اساس، در صورت اجرای حکمرانی متعالی با مختصات مشخص و معین در هر کشور اسلامی، ارتقای اقتدار ملی آن، حکمرانی در دو مقیاس فراملی و فروملی پدیده ای قطعی در این فرایند خواهد بود.
شکاف حکمرانی در نظام اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
155 - 185
حوزههای تخصصی:
نظام اطلاعاتی در جمهوری اسلامی ایران از سال 1357 تاکنون به جهت گفتمان، عملکرد، ساختار، کارگزار و توانمندی از ارزیابی های متفاوتی برخوردار بوده است. حوزه اطلاعات در نظام های سیاسی از عرصه های راهبردی و حاکمیتی به حساب می آید که نباید دچار مشکل شود. رخدادها و مسائل مستحدثه برای نظام اطلاعاتی ایران طی سال های اخیر، نگرانی از بروز ناکارامدی و شکاف بین نهادهای اطلاعاتی را افزایش داده است. پرسش مقاله حاضر ناظر بر چیستی شکاف حکمرانی اطلاعاتی و تبیین نشانگان و وضعیت آن در نظام اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران است. نوع شناسی مقاله حاضر بر اساس هدف از نوع توصیفی، روش پژوهش مقاله موردکاوی، روش گردآوری اطلاعات به طریق اسنادی و پرسشنامه و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از نوع دلفی است.
تجزیه و تحلیل اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بیانیه گام دوم انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
291 - 320
حوزههای تخصصی:
تحقق اهداف انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجی، نیازمند شناخت اصول دستگاه سیاست خارجی در گام دوم انقلاب از منظر مقام معظم رهبری و تجزیه و تحلیل آن است. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که «اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بیانیه گام دوم کدام اند؟» هدف اصلی پژوهش حاضر کمک به دستگاه سیاست خارجی جهت تبیین رویکرد آتی خود در گام دوم انقلاب است. یافته های پژوهش که از طریق تحلیل مضمون بیانیه به دست آمده، حکایت از این دارد که دشمنان اصلی جمهوری اسلامی ایران همچون آمریکا رژیم صهیونیستی و انگلستان از حضور فعال ایران در منطقه بیم داشته و در گام دوم انقلاب سعی در مانع تراشی در این زمینه خواهند کرد؛ بنابراین دستگاه سیاست خارجی ایران بدون اعتماد به آمریکا و دلخوشی به مذاکره با آن، بایستی بیش ازپیش زمینه را برای حضور فعال منطقه ای ایران فراهم سازد تا بتواند جهت ایجاد تمدن نوین اسلامی زمینه سازی کند.
چالش های توسعه سیاسی در عربستان سعودی در دوران بن سلمان با تأکید بر مدل برنارد کریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
67 - 86
حوزههای تخصصی:
مفهوم توسعه سیاسی وکاربست آن درنظام سیاسی عربستان سعودی به سبب استقرار یک نظام پادشاهی محافظه کارهمواره با چالش های عمیقی مواجه بوده است. این مسأله به ویژه با حمایت های همه جانبه وهابیسم سنتی به مثابه مهم ترین مرجعیت مذهبی مشروعیت بخش پادشاهان سعودی تحقق توسعه دراین کشور را دشوارتر نموده است. هرچند حضور محمدبن سلمان درعرصه قدرت و سیاست های اصلاح طلبانه او نویدگذار جامعه سنتی سعودی ها به سمت یک نظام توسعه یافته می داد، اما اقدامات وی در عمل نشان دهنده تشدید چالش ها وتعمیق برخی از بحران ها در عرصه های خارجی و حتی داخلی بوده است. در این مقاله، پرسش اصلی این است که مهم ترین چالش های توسعه سیاسی عربستان با تاکید بردوره بن سلمان چیست؟ نتیجه نشانگرآنست که علیرغم انجام اصلاحات بن سلمان، کماکان این کشور ذیل یک نظام اقتدارگرایانه قرار دارد. یافته های مقاله با بهره گیری از مدل برناردکریک، استفاده از منابع کتابخانه ای و روش تحلیلی و توصیفی نشان دهنده این مسأله است که توسعه سیاسی درنظام عربستان سعودی با مشکلات شش گانه اساسی مواجه است.
تبیین نقش ثبات سیاسی در نظریه حکمرانی خوب
حوزههای تخصصی:
حکمرانی خوب از جمله موضوعاتی است که توجه محافل بین المللی جهان را به خود معطوف نموده است. نخستین گزاره در نظریه حکمرانی این است که تنها مردم یک کشور می توانند برای توسعه نسخه بنویسند و هیچ تجویزی بدون توجه به شرایط بومی، تاریخی و اجتماعی جامعه مفید نخواهد بود. ما در این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی است، درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که ابتدا مؤلفه های حکمرانی خوب را بیان کنیم و سپس توضیح دهیم که ثبات سیاسی در نظریه حکمرانی خوب چه نقشی دارد؟ نظریه حکمرانی خوب که با ویژگی هایی مانند مشارکت، شفافیت، پاسخگویی اثربخشی و کارایی و حاکمیت قانون تعریف می شود، الگویی برای توسعه پایدار انسانی با سازوکار تعامل عملی سه بخش دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. این الگو به دنبال نقش حداقل دولت و توانمندسازی نهادهای مدنی و بخش خصوصی می باشد. در این راستا، بر رفتار تعاملی سه بخش دولت، نهادهای مدنی و بخش خصوصی تأکید می شود و مقاله معتقد است دولت باید نقش هماهنگ کننده و تنظیم گر خود را تقویت نموده و به جای تصدی گری به تنظیم و تسهیل روابط بپردازد. از مهم ترین مباحث توسعه در جهان کنونی «نظریه حکمرانی خوب» است، تا جایی که سازمان ملل و صندوق بین المللی پول حکمرانی خوب را کلید معمای توسعه می دانند. حکمرانی خوب از جمله موضوعاتی است که توجه محافل بین المللی جهان را به خود معطوف نموده است.
طراحی مدل بومی آینده نگاری در ستاد فرماندهی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۰
33 - 57
حوزههای تخصصی:
یکی از الزامات توسعه و پیشرفت در هر زمینه ای داشتن بینش نسبت به محیط، تصمیم گیری به موقع و داشتن برنامه ای هدفمند و جامع است و این امر میسر نمی شود مگر این که آینده پژوهی به صورت صحیح و موفق انجام گیرد. مطالعه سند چشم انداز ارتش جمهوری اسلامی ایران در افق 20 ساله نشان می دهد که ارتش با هویت ماموریت محور خود نیازمند توسعه در آینده می باشد و در این میان ستاد فرماندهی ارتش به عنوان مغز متفکر بدنه آجا نقش مهمی در جهت دهی حرکت های آینده نگر مجموعه آجا دارد. این تحقیق که مستخرجه از یک طرح پژوهشی سطح یک در آجا می باشد با هدف ارائه مدل بومی آینده نگاری در ستاد فرماندهی ارتش جمهوری اسلامی ایران تدوین گردیده است. لیکن از نظر نوع هدف کاربردی و روش اجرا توصیفی از نوع اکتشافی می باشد. محقق ابتدا با مرور ادبیات و اسناد و مدارک به مطالعه تطبیقی در مورد مدل های مختلف آینده نگاری در سازمان های نظامی و غیرنظامی پرداخته و از نتایج حاصل، ابعاد و مولفه های مدل های آینده نگاری احصاء گردید. در مرحله بعد، از شاخص های مختلف برای نیکویی برازش کلی مدل استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه فرماندهان و مدیران ارشد ستاد آجا می باشد که در مشاغل مرتبط با موضوع آینده نگاری مشغول به کار می باشند. نتایج تحقیق نشان داد که مدل بومی آینده نگاری در ستاد فرماندهی ارتش در چهار لایه (نتایج، فرآیندها، شبکه سازی و سیاست گذاری) و دارای چهار بُعد (اهداف، مشارکت، روش ها و نتایج) و نُه مؤلفه اصلی می باشد.
کنش های فراقانونی در بازتفسیر اصل 82 متمم قانون اساسی مشروطه در دوران رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۵
179 - 203
حوزههای تخصصی:
سیاست های حکومت رضاشاه در رابطه با دستگاه قضائی و عدلیه را می توان در راستای تحقق دولت مطلقه مدرن که به نوعی بازآفرینی و بازتعریف نظم سنتی قبل از مشروطه بود، مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. بنابراین، دخالت آمرانه قوه مجریه در امور عدلیه و بی توجهی به اصول 81 و 82 را می بایست تداوم مناقشات بین استبداد سنتی و نظم دموکراتیک و مشروطه خواهی به شمار آورد. اصول 81 و 82 متمم قانون اساسی در جریان انحلال و بازگشایی عدلیه در اوایل این دوره به طور گسترده نقض شد و در سال های بعدی نیز ادامه یافت و منجر به ارائه بازتفسیری از اصل 82 گردید. این تفسیر که دو اصل 81 و 82 را به طور یکجا بی اثر می کرد راهکاری به ظاهر قانونی در اختیار وزیر عدلیه قرار می داد تا استقلال و انفکاک عدلیه از دولت را نادیده گرفته و اقدام به تغییر و تبدیل مداخله جویانه قضات نماید. این پژوهش با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای معتبر و با هدف بررسی و تحلیل عوامل مؤثر در قانونی کردن تسلط دولت بر محاکم صورت گرفته و در صدد یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است که عمده ترین عوامل در تفسیر اصل 82 از سوی رژیم کدامند؟ یافته های تحقیق نشان می دهند که ماهیت اقتدارگرایانه حکومت، باعث تحت فشار قرار گرفتن محاکم جهت صدور رأی فرمایشی بود و از آنجا که برخی از قضات حاضر به همکاری در چارچوب تمرکز قدرت نبودند؛ لذا برای رفع موانع قانونی جهت کنار زدن آنها، قانون تفسیر اصل 82 تدوین و تصویب گردید.
گروه ویژه اقدام مالی (FATF) در اقتصاد جهانی و سیاست بین الملل: تحلیل الگوی رفتاری گروه ویژه در قبال ایران
منبع:
سازمان های بین المللی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۲
363-396
حوزههای تخصصی:
گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، یکی از نهادهای مهم مالی جهان است که در ابتدا با هدف مبارزه با پول شویی از طریق تنظیم استانداردهای مالی و قانونگذارانه تأسیس شد و بعدها اهدافی همچون مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی، مقابله با تأمین مالی تروریسم و اشاعه تسلیحات کشتار جمعی نیز به منظومه مأموریت های این نهاد افزوده شد. بن مایه فعالیت های گروه ویژه را چهل توصیه اصلی این نهاد تشکیل می دهد که متون تفسیری آنها نیز ضمیمه این توصیه ها شده است. مبنای مشروعیت توصیه های گروه ویژه را برخی کنوانسیون ها و قطعنامه های سازمان ملل تشکیل می دهد. این نهاد به خصوص پس از بروز حملات تروریستی یازده سپتامبر، قدرت بیشتری پیدا کرد تا جایی که از آن به عنوان یکی از مهم ترین رژیم های بین المللی در حوزه مالی و بانکی یاد می شود. پرسش اساسی که در این زمینه مطرح می شود، جایگاه گروه ویژه اقدام مالی در نظام اقتصاد جهانی و سیاست بین الملل و همچنین الگوی رفتاری آن در قبال ایران است. در پاسخ به این پرسش، این فرضیه طرح گردیده که گروه ویژه اقدام مالی بخشی از رژیم بانکی و مالی بین المللی است که با ارجاع به کنوانسیون های بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل، ضمن کسب مشروعیت؛ حوزه اقتدار، اختیارات و اثرگذاری فراحاکمیتی خود را در عرصه های اقتصاد جهانی و سیاست بین الملل گسترش داده است. برای پرداختن به این مسئله، ابتدا به اسناد مهم بین المللی در زمینه مبارزه با پول شویی که زمینه ساز تشکیل گروه ویژه اقدام مالی بوده اند، اشاره شده است. در ادامه بررسی روندپژوهانه ای از تحول تاریخی گروه ویژه انجام شده تا با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به جایگاه گروه ویژه اقدام مالی در اقتصاد جهانی و سیاست بین الملل پرداخته شود. درنهایت نیز تحلیل جامعی از الگوی رفتاری گروه ویژه اقدام مالی در مواجهه با ایران در طول دو دهه اخیر به عنوان مطالعه موردی ارائه شده است.
روان کاوی سیاسی و گفتمان: گزاره های تروماتیک و سوژه های هیستریک درگفتمان نواصلاح طلبی (1398-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
261-288
حوزههای تخصصی:
روان کاوی سیاسی متمرکز بر فرایندهای فعال ساز بُعد ناخودآگاه و نحوه تأثیرگذاری آن بر کنش/واکنش سوژه هاست. در این راستا، هر گفتمانی ذیل مکتب لکانی در حوزه «نظم نمادین» به «دیگری بزرگ» یک جامعه تعبیر می شود که در صورت وجود تناقض، سرکوب معنایی و کلاً واگراییِ انضمامی با فضای استعاری وعده داده شده اش در گزاره های هم-وجودِ مفصل بندی شده در منظومه معنایی اش، منجر به شکل گیری سوژه های هیستریک سیاسی می شود. این مسئله ریشه در «گزاره های تروماتیک» گفتمان و فعال سازی وجه «سمپتوماتیک» آن دارد که در جوامع پلورالیستی از منظر پدافند غیرعامل و فعال شدن انرژی جنبشی جامعه و کانالیزه شدن آن توسط دیگر پادگفتمان ها، به عنوان رخنه نفوذی بسیار مهمی محسوب می شود. این نوشتار با عطف به اهمیت موضوع حاضر، به شناسایی گزاره های تروماتیک در گفتمان نواصلاح طلبی در یک بازه زمانی شش ساله (1392-1398)، به منظور واکاوی چرایی تولد سوژه های هیستریک، بر مبنای چارچوب نظری روان کاوی سیاسی مکتب لکانی و روش شناسی گفتمانی لاکلائو و موفه در راستای آسیب شناسی انتقادی از وضعیت موجود پرداخته است.
توسعه یافتگی سیاسی از منظر سرمایه اجتماعی با تاکید بر اعتماد (با رویکرد اسلامی-ایرانی) مطالعه موردی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش شرط توسعه سیاسی و کارآمدی حکومت ها به سرمایه اجتماعی هر کشوری برمی گردد. سرمایه اجتماعی به عنوان پیوندها و هنجارهای مشترک و تعمیم اعتماد اجتماعی در سطح خرد و کلان نه تنها عامل تسهیل امور برای افراد و گروه هاست بلکه عامل مهم در شناسایی جامعه سیاسی نیز می باشد. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و توسعه سیاسی و شناساندن جایگاه سرمایه اجتماعی و عنصر سازنده آن یعنی اعتماد، در رسیدن به توسعه سیاسی با نگاه بومی(اسلامی-ایرانی) در ایران است. پژوهش حاضر به لحاظ نوع تحقیق؛ توسعه ای- کاربردی و روش تحقیق؛ آمیخته(کمی- کیفی)، ابزار تحلیل؛ مبتنی فیش برداری و پیمایش می باشد. جامعه آماری شهروندان شهر شیراز با حجم نمونه 283 نفر به صورت تصادفی ساده می باشد. اندازه گیری پایابی داده ها با آلفای کرونباخ 810/0 و در محیط نرم افزار spss20 و نرمال بودن توزیع داده ها نیز با آزمون کولوموگروف-اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و روایی محتوا نیز توسط اساتید تایید شد. نتیجه کلی پژوهش بر این است که رابطه مستقیم و معنا داری بین سرمایه اجتماعی با مولفه اعتماد و توسعه سیاسی با رویکرد بومی وجود دارد.
استراتژی های موازنه نهادی چین برای چالش کشیدن نظم بین الملل
حوزههای تخصصی:
چین یکی از مهم ترین قدرت های نوظهور است که نظم بین المللی را وارد دوره تغییر سیستمیک یعنی تغییر قطبیت کرده است.در این مسیر طی سالیان اخیر چین نقش فعالی را در نهادهای بین المللی چندجانبه دنبال کرده است؛ چراکه نهاد های بین المللی به عنوان بخش تشکیل دهنده نظم بین المللی، برای تغییر نظم بین الملل اهمیت زیادی دارند. یکی از معماهای رفتار نهادی این کشور، راهبردهای متفاوت آن در راستای بهره مندی از نهاد های مختلف بوده است. نویسنده در این مقاله کوشش کرده است نگرش و رفتار راهبردی چین در قبال نهاد های مختلف بین المللی را تبیین نماید. پرسش اصلی پیش روی مقاله ازاین قرار است که چین از چه استراتژی هایی در نهادهای مختلف برای به چالش کشیدن نظم بین الملل به رهبری ایالات متحده استفاده کرده است؟ در پاسخ به سوال اصلی این فرضیه مطرح می شود که چین به عنوان یکی از قدرت های ناراضی و چالشگر برخی ارکان و ابعاد نظم، به موازنه نهادی« فراگیر» و «انحصاری» برای به چالش کشیدن نظم ساختاری بین الملل متکی بوده است. مقاله در بررسی فرضیه مذکور نیز از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بهره گرفته است. ﮔﺮدآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز پژوهش نیز به روش مطالعه اﺳﻨﺎدی، کﺘﺎبخاﻧﻪای صورت گرفته که در آن از کتاب ها، مقالات، اسناد و ﻣﻨﺎﺑﻊ ایﻨﺘﺮﻧﺘی استفاده می شود.
نظریه های تجدد، از عقل خود بنیاد تا عقل ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
89 - 107
حوزههای تخصصی:
نظریه های تجدد (مدرنیته) در دنیای دانش پژوهی و نظریه پردازی گستره شایان توجه و دامنه وسیعی را در برمی گیرد. این گستره از رویکردهای فلسفی، تا رویکرد تاریخی- تمدنی، رویکرد جامعه شناسی تاریخی و سرانجام جامعه شناسی دین را در بردارد. در درون هریک از این رویکردها نیز شیوه های تحلیل و نظریه هایی با نام و هویت خاص خود ظهور یافته است. پژوهش پیش رو از این باور آغاز کرده است که تمام این گستره بزرگ از نظریه ها را می توان حول دو مفهوم کنش و هم کنشی از یک سو و عقل خودبنیاد و عقل ارتباطی از سوی دیگر، مفهوم بندی و از یکدیگر متمایز کرد و بر این مبنا نقد و تحلیل کرد. فرضیه پژوهش این است که نگرش به مفهوم تجدد از عقل خود بنیاد و کنش خودآیین آغاز شد و تا عقل ارتباطی و همکنشی امتداد یافت و طی این مسیر، توضیح سرشت تجدد در قالب صورت بندی فرایند عقلانی شدن جامعگی از فلسفه به جامعه شناسی منتقل شد، درحالی که مفهوم بندی عقل از عقل استعلایی به عقل ابزاری و از آنجا به عقل ارتباطی گذر کرد. تمرکز این نوشته بر پی یابی این مسیر گذار با رهیافت تاریخی- تأویلی است.
بررسی تأثیرات اهداف منطقه ای ایران، عربستان و آمریکا بر الگوهای موازنه قدرت منطقه ای در حوزه ژئواستراتژیک غرب آسیا پس از حادثه 11 سپتامبر 2001
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
109-135
حوزههای تخصصی:
حادثه 11 سپتامبر 2001، منجر به شکل گیری توازن قدرت جدید منطقه ای در غرب آسیا شد، به گونه ای که اهدف منطقه ای بازیگران آن طیفی از توازن قوای سنتی تا توازن تهدید را رقم زد. در این پژوهش تحلیلی– توصیفی، به منظور تبیین کارکرد رویکرد موازنه قوا؛ با بررسی هدف های منطقه ای بازیگران و وارد نمودن ملاحظه های ناشی از روندها و محرک های منجر به شکل گیری موازنه قوا از نظر جامعه نظریه پردازان حوزه غرب آسیا، به کالبدشکافی موازنه قوا در دهه آتی پرداخته، سپس براساس یافته های پژوهش با ارائه نمودار مفهومی، سه سناریوی (موازنه قدرت سنتی، موازنه تهدید و تعامل)، پیش بینی می شود. در نتیجه یافته ها چشم انداز آینده، احتمال همگرایی ایران با عربستان و آمریکا ضعیف (میانگین شدت همگرایی منطقه ای 8/41 %) بوده و در منطقه همچنان توازن قوای سنتی محتمل ترین گزینه است. میزان تنش آفرینی هدف های بازیگران به ترتیب متعلق به عربستان، ایران و آمریکاست. میزان اثرپذیری عربستان از آمریکا بسیار بالا بوده و نقش کنشگر یاریگر در سیاست های منطقه ای آمریکا داشته و ایران نقش بازدارنده دارد. این مطالعه به لحاظ نظری و کاربردی دارای اهمیت می باشد. داده ها به روش کتابخانه ای (ابزار فیش برداری) گردآوری، سپس روابط متقابل بین هدف ها و بازیگران به وسیله ابزار آینده پژوهی «مک تور»، نرم افزار طراحی هندسی «گرافر»، نظریه بازی ها و الگوی «ماتریس های قطری» مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند.