فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۶۱ تا ۴٬۰۸۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۲
185 - 206
حوزههای تخصصی:
وضع موجود آسیای مرکزی و قفقاز با توجه به تکثر پویش های فروملی، درون منطقه ای، بین منطقه ای و فرامنطقه ای، دربردارنده فرصت ها و تهدیدهای قابل توجهی برای ایران است. قفقاز جنوبی بستر و پهنه شکل گیری پویش های تهدیدزای متنوعی علیه امنیت و ثبات ملی جمهوری اسلامی ایران است که برخی از آن ها ضریب تهدیدزایی فزاینده ای نیز دارند. شناسایی پویش های تهدیدزای منطقه قفقاز جنوبی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مسأله محوری این پژوهش درنظرگرفته و تلاش شد با اولویت بندی این تهدیدات در منطقه، راه کارهای بهینه ای جهت مقابله با آن ارائه شود. سؤال اصلی این است که مهم ترین پویش های تهدیدزای متوجه جمهوری اسلامی ایران ازطریق قفقاز جنوبی کدامند و راه کارهای ایران برای مهار آن ها چیست؟ روش پژوهش، کیفی کمی (آمیخته) است. نتیجه کلی حاصله اینکه در قفقاز جنوبی تهدیدهای امنیتی و اقتصادی/ژئواکونومیکی، اولویت بالاتری دارند. اهم راه کارهای پیشنهادی پژوهش عبارتند از ارتقای همکاری ها با قدرت های آسیایی، اولویت دادن به پروژه های زیرساختی فرامرزی مختلف برای مقابله با تخلیه ژئوپلیتیکی، برپایی دفتر بررسی نیازهای فنی مهندسی کشورهای منطقه، استفاده از توان فنی و مهندسی بومی برای رفع نیازهای فنی مهندسی کشورها و سرانجام، فعال سازی ظرفیت های دیپلماسی دفاعی.
بررسی گسترش فعالیت های فناورانه و دانش بنیان بر ارتقای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ( با تاکید بر بخش آب و نهاده های کشاورزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله کشاورزی در ایران به خصوص در سال های اخیر تحت تاثیر مسایلی همچون تحریم های بین المللی، خشکسالی های متوالی، تراریختگی، سوء مدیریت و امثالهم با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران پیوند خورده است. این پژوهش با تکیه بر نظریات مکتب کپنهاک و نظریه اقتصاد مقاومتی به بررسی امنیت ملی پرداخته است. روش پژوهش، روش پیمایشی مقطعی با دو هدف توصیف و تبیین می باشد. جامعه مورد مطالعه، مدیران و صاحب نظران شرکت های دانش بنیان و فناور در حوزه مورد تاکید می باشد. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه گیری در این تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته جهت سنجش شکل گیری متغیرهای تحقیق بوده است. نتایج فرضیات نشان داد که رفع تبعات امنیتی ناشی از بحران آب در ایران با تکیه بر گسترش فعالیت های فناورانه و دانش بنیان موجب ارتقا امنیت جمهوری اسلامی ایران می گردد. و هم چنین، خودکفایی در کشاورزی و افزایش ضریب امنیت غذایی با تکیه بر گسترش فعالیت های فناورانه و دانش بنیان موجب ارتقا امنیت جمهوری اسلامی ایران می گردد.
Salafism and Saudi Arabia’s Middle East Policy Towards Iran (2011- 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۲, Issue ۳۳- Serial Number ۱, January ۲۰۲۱
237 - 255
حوزههای تخصصی:
This article has chosen the theoretical framework of ontological security to explain the impact of Salafism on Saudi Arabia's Middle East policy. The question is why Saudi Arabia has moved towards more support for the Taqlidi Salafist movement over the past decade, and what the identity and security implications of this support have been? The argument of the article is that the role and position of Salafism in Saudi Arabia's Middle East policy should be considered as a continuation of the historical alliance between Al-Saud and Al-Sheikh, which has played an important role in maintaining the identity and security of this actor. But the internal dynamism of the Salafi discourse, the emergence of regional rivalries, and the emergence of the so-called global counter-terrorism literature have shifted the discourse into Saudi Arabia's Middle East policy, leading to differences in identity and security with other Salafi, Sunni, and Islamism currents. The findings of the article show that between 2011 and 2020, Saudi Arabia placed Taqlidi Salafism as a pragmatic current with a conservative reading and close to the official institution of Wahhabism at the center of its Middle East policy, especially in Yemen and Libya. The present article is based on explanatory-analytical approach and the required information has been collected by library method and internet sources.
کووید- 19 و سیاستگذاری؛ پاسخ ها و رویکردها
حوزههای تخصصی:
جهان درگیر بحرانی است که در حافظه زنده بشر بی سابقه است. همه گیری کووید 19 از منظر ضرورت، فوری، از منظر مقیاس، جهانی و از منظر تأثیر، گسترده و همه گیر است. مقاله حاضر با تکیه بر رویکرد هارولد دی. لاسول برای ارائه بینش در مورد پدیده های آشکار در علوم سیاسی، از درس های ادبیات علوم سیاسی برای درک پویایی پدیده کووید 19 استفاده می کند. در این پژوهش، با استفاده از ابزار مشاهده از شیوه هایی استفاده شد که بر اساس آنها، مشخص شد تخصص های علمی و فنی، احساسات و پیام ها و روایات بر تصمیمات سیاستی تأثیر می گذارند و روابط بین شهروندان، سازمان ها و دولت ها را شکل می دهد. به علاوه، فرآیندهای مختلف سازگاری و تغییر، از جمله یادگیری، افزایش پاسخ های سیاسی، تغییرات در شبکه ها (ملی و جهانی)، اجرا و مدیریت سیاست ها در مسایل فرامرزی و ارزیابی موفقیت و شکست سیاست ها مورد بحث و بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد جنبه های ناشناخته ای از علوم سیاسی و علم سیاستگذاری در پی همه گیری مورد شناسایی قرار گرفته اند که شایسته توجه هستند.
سیاست خارجی جدید آمریکا؛ افول از جایگاه ابرقدرت به جایگاه قدرت بزرگ جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
93 - 109
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی به خصوص در حوزه اعمالی یکی از نشانه ها و نمودهای میزان قدرت و جایگاه هر بازیگری در ساختار نظام بین الملل است، زیرا عموماً بر اساس مقدورات، ظرفیت ها، محذورات و محدودیت های داخلی، منطقه ای و بین المللی اتخاذ می شود. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که سیاست خارجی جدید ایالات متحده آمریکا با توجه الزامات و مؤلفه های سیاست خارجی یک ابرقدرت در ساختار نظام بین الملل، چه جایگاهی را برای این کشور در ساختار نظام بین الملل تعریف می کند. در این نوشتار تلاش شده تا به بررسی جایگاه ایالات متحده آمریکا به عنوان یک ابرقدرت در ساختار نظام بین الملل از طریق تحلیل کنش ها و واکنش ها، جهت گیری ها، سوگیری های سیاست خارجی جدید این کشور پرداخته شده و همچنین با استفاده از گزاره ها و مفاهیم برگرفته از نظریات موجود روابط بین الملل و سیاست خارجی که به تبیین جایگاه بازیگران در سلسله مراتب قدرت در ساختار نظام بین الملل می پردازند، الزامات و مؤلفه های یک ابرقدرت را استحصال و با مقایسه سیاست خارجی جدید ایالات متحده آمریکا به بررسی جایگاه جدید این کشور در ساختار نظام بین الملل پرداخته گردد. با نگاهی به سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا چه در حوزه اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت و چه در حوزه اعمال و اقدام همچون اقدامات ضدنهادی، کاهش توان اجماع سازی بین المللی از طریق اقناع سازی، کاهش گزینه های پیش رو، افزایش انفعال در پرونده های مهم منطقه ای و بین المللی تأثیرگذار بر موازنه قوا شاهد تحولاتی هستیم که نشان از افول جایگاه این کشور در ساختار نظام بین الملل از یک ابرقدرت نظام ساز و هژمون به جایگاه یک قدرت بزرگ جهانی است.
عدالت اجتماعی و نسبت آن با عدالت توزیعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تصور عمومی آن است که عدالت اجتماعی تعبیر دیگری از عدالت توزیعی است و از دوران باستان ایده عدالت توزیعی وجود داشته است؛ پس طرح ایده عدالت اجتماعی امر نوپدیدی نیست و صرفاً ترکیب زبانی جدیدی برای همان محتوای شناخته شده قدیمی است. مقاله حاضر می کوشد با نگرش تحلیلی نشان دهد که اولاً خود عدالت توزیعی در بستر تاریخ دچار تطوّرات مفهومی و محتوایی شده است و ثانیاً ایده عدالت اجتماعی در دوران معاصر فراروی آشکاری از حریم دغدغه های عدالت توزیعی دارد و نسبت میان این دو عموم و خصوص مطلق است. هر تلقی ای از عدالت توزیعی گونه ای نظریه عدالت اجتماعی است، اما برخی نظریه ها در باب عدالت اجتماعی را نمی توان به عدالت توزیعی فروکاست. قرائت پذیری عدالت اجتماعی و فرهنگ پیچ بودن آن نکته مهم دیگری است که در مقاله حاضر مورد تأکید قرار گرفته است.
مقایسه گفتمان های سیاست خارجی در کتاب های درسی جامعه شناسی دوران ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1197 - 1173
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رویکرد برنامه درسی جامعه شناسی دوره متوسطه به مفاهیم و مباحث سیاست خارجی در دو دوره ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد است. پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه تغییر جناح های سیاسی در قوه مجریه ایران چه تأثیری بر گفتمان سیاست خارجی موجود در کتاب های درسی داشته است؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که تحول در گفتمان حاکم بر قوه مجریه در حوزه سیاست خارجی بر برنامه درسی در ایران تاثیر خواهد داشت. از روش تحلیل محتوای کیفی برای بررسی مقایسه ای متن سه کتاب جامعه شناسی چاپ شده در دوره خاتمی و همان عنوان ها در دوره احمدی نژاد استفاده شد؛ و یافته های پژوهش بیانگر تفاوت بنیادین در الگوهای جامعه پذیری و فرهنگ سیاسی مرتبط با سیاست خارجی دو دوره از کتاب هاست. اگرچه کتاب های هر دو دوره نسبت به غرب رویکردی انتقادی دارند، رویکرد کتاب های دوره نخست مبتنی بر پذیرش واقعیت جهان غرب و تعامل با آن است، درحالی که رویکرد دوره دوم بر نقد تمام عیار جهان غرب و تأکید بر تضاد آن با جهان اسلام است. افزون بر این مفاهیمی مانند دیپلماسی و نهاد های بین المللی از موضوع های مورد تأکید در کتاب های دوره نخست بودند که یک الگوی سیاست خارجی تعامل گرا با نظام بین الملل به دانش آموزان ارائه می کردند. در مقابل، کتاب های دوره دوم رویکردی منفی به همکاری با نهاد های بین المللی داشتند و تقابل با نظام بین الملل را اجتناب ناپذیر می دانستند. در نتیجه، در نظام سیاسی ایران به دلیل نبود الگوی واحد جامعه پذیری سیاسی در حوزه سیاست خارجی، با هر تغییر در قوه مجریه، الگوهای جامعه پذیری دچار دگرگونی های بنیادین شده و نوع متفاوت و گاهی متضاد از فرهنگ سیاسی به دانش آموزان ارائه می شود.
کارکردهای اخلاق سیاسی در نظام اسلامی با تأکید بر رویکرد تمدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق سیاسی دارای کارکردها و نقش های گوناگون در جامعه اسلامی است و نرم افزار تمدن اسلامی به شمار می رود. رصد این کارکردها به ما یاری می دهد تا ظرفیت ها و گنجایش های این گرایش از اندیشه ی سیاسی اسلام را در جهت تقویت نظام اسلامی و سپس در گستره ای وسیع به نام تمدن نوین اسلامی به کار بریم. پژوهش حاضر، در صدد بررسی کارکردهای اخلاق سیاسی در تربیت، تنظیم و تحلیل بایدها و نبایدهای نظام سیاسی است و این که چگونه می توان آن ها را در جهت و رویکرد ایجاد تمدن نوپای اسلامی به کار گرفت. در فرضیه بر این أمر تأکید شده است که با توجه به فرآیند تعاملی-تکاملی سه گانه فرد، جامعه و دولت، کارکردهای اخلاق سیاسی در جامعه ی اسلامی را می توان در کاربری شایسته ی قدرت متناسب با مطلوبیت های تمدن جدید اسلامی؛ عمق بخشی به فرهنگ سیاسی مطلوب در جهت تمدن سازی؛ مسئولیت شناسی تمدنی؛ یاری به گذر از خودمحوری و پویش به سوی نگره تمدنی؛ یاری به کارآمدی نظام سیاسی و هم افزایی برای شکل گیری گفت وگوی تمدنی جستجو کرد. اموری که هر یک گام هایی استوار در جهت حرکت به سوی تمدن را پیش پای رهروان قرار می دهد. روش تحلیل در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی است. پردازش کارکردهای اخلاق سیاسی و تلاش برای بازیابی نقش آن ها در تمدن جدید اسلامی، نوآوری تحقیق به شمار می رود.
منشِ اعتمادسازِ کارگزارانِ دولتِ در ترازِ تمدن اسلامی بر اساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله «الگویابی از دولت علوی برای اعتمادساز شدن ارتباط کارگزاران دولتی» است. اندیشه ی امام علی (علیه السلام) می تواند رهیافت هایی را برای رفتار اعتمادآمیز میان مردم و دولت آشکار سازد. اگر مؤلفه های اعتماد سیاسی در اندیشه ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) کشف و دسته بندی شود، در مسیر سیاست گذاری و حکمرانی در تمدن نوین اسلامی می توان آن را به کار گرفت. این مقاله با روش مطالعه ی تطبیقی اندیشه ی سیاسی اسلام نوشته شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که حکومت علوی برای کسب اعتماد سیاسی از چهار مؤلفه ی مهم بهره می برد: «سازگاری با خواسته های مردم»، «پیش بینی پذیر بودن رفتارهای حکومت برای مردم» (با اجرای سیاست هایی مانند شفاف سازی، قدرشناسی، خودداری از رسوا کردن شهروندان خطاکار، عذرخواهی از مردم، آبروداری و حفظ اعتبار حکومت)، «بازخورد گرفتن و مکانیسم جبران» (با اعزام بازرس و مأمور مخفی و نیز دریافت شکایت های مردمی به صورت مستقیم) و «ترویج و تقویت هنجارهای اعتمادساز» (هنجارهایی مانند وفای به عهد، امانت داری، نرم خویی و حسن معاشرت، تکریم مردم، راست گویی) بهره می گرفت. کارگزاران دولت جمهوری اسلامی نیز باید تلاش کنند با نهادینه کردن این مؤلفه ها، منش خود را اعتمادساز نمایند.
نقش رهبر در پایداری انقلاب اسلامی ایران با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
304 - 332
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران پایدارترین انقلاب در مقایسه با سایر انقلاب های معاصر است. یکی از عوامل مهم پایداری این انقلاب نحوه ایفای نقش رهبر است. این نوشتار با روش پژوهش کیفی تحلیل محتوای متن انجام شده و درصدد پاسخ به این مسئله است: «با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب، رهبر چه نقشی در پایداری انقلاب اسلامی ایران دارد؟» رهبران انقلاب ها سه کارویژه اساسی دارند: 1. ایدئولوژیک؛ 2. بسیج کنندگی؛ 3. نهادسازی و مدیریت. با مطالعه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی ایران، مشاهده می شود که رهبران انقلاب در خصوص کارویژه اول، اندیشه امامت و ولایت، تقریری روزآمد از اندیشه اسلامی با حفظ اصالت دینی، استقامت بر آرمان ها، ایجاد خودباوری، اندیشه مقاومت و معنویت و اخلاق را با انجام اقدامات بسیار مهمی نهادینه کرده یا افزایش داده اند؛ در خصوص کارویژه دوم، اموری مانند مردمی بودن و مردمی ماندن و تأکید بر وحدت را تقویت کرده اند؛ درباره کارویژه سوم، رهبران انقلاب اسلامی به سبب مدیریت فرایندی، مسدود کردن مجاری نفوذ دشمنان، اتکا به توانایی داخلی و گسترش عدالت، نقش مدیریتی انقلاب را ایفا کرده اند. با انجام گرفتن سه کارویژه اساسی توسط رهبران ایران اسلامی، انقلاب اسلامی پایدارترین انقلاب در میان انقلاب های معاصر شده است.
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در شرق آسیا با تأکید بر هند و چین
حوزههای تخصصی:
بعد از فروپاشی شوروی، رهبران چین تلاش کردند با گسترش همکاری های تجاری، اقتصادی با دیگر کشورها وارد مرحله تازه ای از موقعیت خود در جهان شوند اما خیزش اقتصادی چین به تعبیر سیاستمداران آمریکا به عنوان یک تهدید علیه قدرت اقتصادی آن می تواند تلقی شود که عواقب آن در ابعاد نظامی، فرهنگی، ایدئولوژیکی موردتوجه قرارگرفته است. در همین راستا ایالات متحده آمریکا به دنبال مهار چین با ابزارهای مختلف بوده است که یکی از اولویت های این کشور گسترش همکاری با برخی کشورهای قدرتمند آسیا چون هند است. سؤال این مقاله گردآوری شده اسناد کتابخانه ای و به روش تحلیلی توصیفی، این است که جایگاه و اهمیت هند در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا با تأکید بر مهار خیزش چین چیست؟ و در پاسخ به این پرسش فرضیه مطرح شده این است که جایگاه هند در سیاست خارجی آمریکا به سبب قابلیت هسته ای بودن، جمعیت فراوان، نزدیکی جغرافیایی به چین، قدرت رو به رشد اقتصادی و ارزش هایی همسو با غرب چون دموکراسی در جهت مهار نفوذ و گسترش قدرت چین موردتوجه بوده است.
تحریم های ایالات متحده آمریکا علیه ایران و تأثیر آن بر همکاری های نفتی چین و عربستان سعودی (2019-2009)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۶
100 - 118
حوزههای تخصصی:
سیاست های توسعه گرایانه چین، موجب افزایش نیاز این کشور به منابع انرژی شده و افزایش واردات نفت و گاز را از نقاط مختلف جهان به ویژه خلیج فارس در پی داشته است. این امر توجه چین را به دو ستون اصلی در تأمین انرژی در خلیج فارس یعنی ایران و عربستان جلب نموده است. بااین وجود، روابط میان چین و عربستان و ایران در حوزه انرژی دارای فراز و نشیب های بسیار بوده؛ که دلیل اصلی آن را می توان در مسائل سیاسی و مسائل خاص این منطقه از جمله روابط ویژه این دو کشور با آمریکا جست وجو نمود. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که چگونه تحریم های آمریکا علیه ایران در سال های 2019-2009 بر همکاری های نفتی چین و عربستان تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ این فرضیه با روش تکوینی بررسی می شود که با کاهش فرصت های همکاری های چین و ایران در حوزه انرژی به دلیل نظام تحریم های آمریکا علیه ایران، همکاری های نفتی چین و عربستان در سال های 2019-2009 گسترش یافته است. تحقیق حاضر به این نتیجه رسیده که نظام تحریمی آمریکا؛ ایران قدرتمند را در حوزه اقتصادی منزوی کرده و فرصتی طلایی برای کشورهای چین و عربستان به وجود آورده تا روابط خویش را در حوزه اقتصاد، به ویژه انرژی تحکیم بخشند.
The Impact of the Principles of Islamic Thought on the View of International Relations: From Dominant Paradigm Critique to Alternative Presentation Capacities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
With the help of Islamic principles, it is possible to critique the mainstream and the dominant paradigm in International Relations. Still, the capability of the Islamic tenets is higher and does not remain at the level of rejection and criticism. Instead, it can provide alternatives by having specific ontological, anthropological, and epistemological foundations. The present study enumerates theoretical foundations and assumptions of the dominant paradigm in international relations. It describes four critical perspectives and then refers to a distinct view in the Islamic approach. After that, address this fundamental question: 'where is the turning-point of this approach for alternative presentation and construction of an alternative order in International Relation?’ The results indicated that according to the Meta-theoretical foundations of the dominant paradigm, they had created contradictory concepts. They are including material/meaning, nature/metaphysics, and reality/truth but by prioritizing truth (over material objectivity), those dualities become invalid and new dualities are drawn, such as the weak / the arrogant, which can design an alternative to the current dominant system. According to these principles, the effects of originality on the necessity and the priority of creature on nature is emphasized, and truth-seeking generally replaces materialism.
تحلیل انتقادی سیاست های فرهنگی پهلوی اول بر اساس نظریه پدیدار شناختی فرهنگ: نمونه پژوهی سازمان پرورش افکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
258 - 276
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل انتقادی سیاست های فرهنگی پهلوی اول انجام گرفته است. دولت پهلوی اول با قدرت گیری رضاشاه در صدد تغییر فرهنگ سنتی و بومی برآمد. هدف اصلی دولت پهلوی، دستیابی به تجدد بود که یکی از مهم ترین راهبردهای اتخاذ شده، تغییر فرهنگ بومی و سنتی و جایگزینی آن با فرهنگ عرفی و غربی بود. دولت در پروژه مدرن سازی از افراد، گروه ها و سازمان های مختلفی استفاده کرد. یکی از این سازمان ها که در سال 1317 هجری شمسی شکل گرفت و تا پایان دوره رضاشاه با شتاب گسترش یافت، سازمان پرورش افکار بود. سوال مقاله عبارتست از اینکه، سیاست های فرهنگی پهلوی اول در چارچوب پدیدارشناختی چگونه قابل تحلیل است و سازمان پرورش افکار چه نقشی در پروژه متحول سازیِ فرهنگ آن دوره داشت؟ یافته های مقاله حاکی از آن است که دولت پهلوی اول تغییر فرهنگ سنتی را یکی از راهبردهای تجدد می دانست، به همین منظور در نظر داشت جهان زیسته مردم را با معیارهای جدید تغییر دهد؛ با این هدف و رویکرد در صدد تغییر انگاره ها و باورداشت های جامعه برآمد. دستاورد پروژه زمانی بود که بازاندیشی (تعریف جدید از فرهنگ) به اشتراک بین الاذهانی در سراسر جامعه مبدل شود؛ بعلت عدم پذیرش و مشارکت از سوی مردم سیاست اعمالی رضاشاه امکان اجرایی و عملیاتی نداشت.
آثار و پیامدهای سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
315 - 350
حوزههای تخصصی:
مساله هسته ای جمهوری اسلامی ایران یکی از برجسته ترین مسائل بین المللی در طی دهه گذشته در منطقه خاورمیانه بوده است، این مقاله به آثار سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده در طول سالهای 2017 الی 2021، علیه جمهوری اسلامی ایران متمرکز است، ترامپ با خارج کردن ایالات متحده در میانه بهار 2018 از برنامه جامع اقدام مشترک، سیاست موسوم به فشار حداکثری را علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرد، هدف این سیاست وادار کردن ایران به توافقی جدید بود که طبق آن موضوعات بیشتری می بایست ما بین دو دولت ایران و آمریکا حل و فصل می شد. این هدف تا پایان دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سال 2021، محقق نشد، اما آثاری در زمینه های سیاسی، اقتصادی که برای ایران به بار آورده است. در این مقاله به روش تبیینی و بر پایه گردآوری داده ها و اطلاعات به شیوه کتابخانه ای به تجزیه و تحلیل این آثار پرداخته می شود.
The Impact of Ministry of Foreign Affairs’ Policy-Making on Attracting Foreign Investment during the Presidency of Mahmoud Ahmadinejad (2005-2013)
حوزههای تخصصی:
استالین و مدیریت فرهنگی در سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آغاز قرن بیستم، بحران های ریشه داری در سطوح اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روسیه بروز کرد. این بحران ها به اندازه ای گسترده بود که پس از تحولات بنیادین به سرنگونی حکومت تزاری در سال 1917 منجر شد. دولت موقت نیز کارایی لازم را نداشت و سرانجام پس از سرنگونی دولت موقت در اکتبر 1917 حکومت به دست بلشویک ها افتاد. در سال های ابتدایی انقلاب، لنین در سخنانی توجه عمیق خود را به ابزار رسانه ای سینما ابراز کرد. پس از مرگ لنین، استالین نیز به این شاخه از فرهنگ اهمیت فراوانی داد. مدیریت فرهنگی استالین بر سینما مؤلفه ها و ویژگی هایی داشت که نوع خاصی از مدیریت رسانه را ایجاب می کرد. در این نوشتار می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که شیوه مدیریت فرهنگی استالین در سینمای سیاسی شوروی چگونه بود؟ سپس با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، شیوه مدیریت او بر سینما را ارزیابی می کنیم. در این نوشتار فرض بر این است که مدیریت استالینی بر سینمای شوروی نشان داد که در شرایط کنترل و سانسور نیز کارگردان هایی آثار متفاوت و فاخری خلق کردند. نتیجه اینکه، کنترل و سانسور به ضرورت سبب افت کیفی آثار هنری در سینما نمی شود و هنرمند می تواند در یک فرایند والایش هنری، اثر سفارشی را تبدیل به اثری ارزشمند در سینما کند. در این نوشتار با استفاده از نظریه های گلوله جادویی، برجسته سازی و جریان دو مرحله ای پیام، مدل مدیریتی استالین بر سینمای شوروی را تبیین می کنیم.
تحلیل بنیادین کنش های معطوف به خشونت داعش: با تأکید بر نظریه یادگیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
109 - 134
حوزههای تخصصی:
نظریه یادگیری اجتماعی از نظریات موقعیت گرا- خلق گرا در تحلیل خشونت است. در این مقاله به تحلیل کنش داعش براساس نظریه یادگیری اجتماعی می پردازیم و در پی پاسخگویی به این پرسش هستیم که گروه های افراطی مانند داعش از چه طریقی به جذب نیرو از کشورهای مختلف دنیا پرداخته اند؟ مبانی خشونت این گروه از دیدگاه نظریه یادگیری شناختی اجتماعی کدام است؟ براساس این نظریه کدام عوامل در تمایل اعضای داعش به خشونت نقش دارد؟ فرضیه اصلی مقاله این است که ظهور ایده های خشونت بار داعش به مثابه امری تاریخی، ریشه در فرایندهای یادگیری اجتماعی دارد و آنها با استفاده از دامنه وسیعی از سازوکارها، همانند تعامل شخصی، فعالیت در مساجد، سمینارها و سخنرانی ها به منظور گسترش باورهای سلفی، روند افراطی کردن جوانان مسلمان را از دهه ها پیش آغاز کرده اند که پیامد آن تصاعد کنش های خشونت بار در عراق و سوریه است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و براساس مطالعات کتابخانه ای و جست وجو در اسناد و منابع مکتوب و سایت های علمی گوناگون است. در پایان، مدلی تحلیلی با هدف درک بنیادین عوامل و زمینه های شکل گیری کنش خشونت بار داعش، ارائه خواهد شد.
بررسی نقش دیپلماسی نظامی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سیاست های نظامی اتحاذ شده از سوی ایران در قبال شکل نوینی از دیپلماسی به نام دیپلماسی نظامی و تاثیر آن بر سیاست خارجی ایران است. می پردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که با توجه به اینکه دیپلماسی نظامی، شیوه نوین ارائه توان نظامی برای پرهیز از درگیری، افزایش بازدارندگی و ابزاری در دست کارگزاران سیاست خارجی دولت ها به منظور افزایش قدرت چانه زنی و توانمندسازی آن است، اتخاذ چنین رویکردی از سوی جمهوری اسلامی ایران، سبب افزایش توانمندی این کشور در پیگیری اهداف سیاست خارجی و پیرو آن، افزایش قدرت- امنیت و نقش آن در عرصه تحولات منطقه ای می شود.
Justice in International Relations: An Islamic Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Justice has invariably been one of the most contentious concepts of religious and political literature among the various schools of thought and philosophy throughout the entire history of humankind. The different definitions, interpretations, and applications philosophers and intellectuals have postulated in relation to the topic of justice have constituted the focus of profound and contentious debates, the result of which has been the formation of numerous intellectual trends and schools. One of the more specific topics of discussion among these different schools of thought has been the scope of implementation of justice and the boundaries in which it ought to be enforced. It has been the conviction of many scholars and intellectuals that the enforcement of justice is necessarily confined within the boundaries of the state and as such to seek the rule of justice on a border scale in the international arena would be impracticable and unrealistic. In the course of the present article this author intends to examine Islam’s perspective and approach on the topic of justice in international relations, thereby underscoring Islam’s distinctive theoretical principles and approach, which differentiate it from other schools of thought concerning this topic.