فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
71 - 86
حوزههای تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی سیاست خارجی مبتنی بر آموزه های اسلامی ایرانی جایگزین سیاست خارجی پیشین گشت. امام خمینی (ره) به عنوان بنیان گذار انقلاب اسلامی دیدگاه خاصی پیرامون قانون اساسی و سیاست خارجی داشته اند که یک تحول عمیق در ساختار سیاست خارجی کشور ایجاد کرده و در این پژوهش با عنوان گفتمان اسلام سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است.(طرح مساله)این مسأله که گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی (ره) در تدوین و تکوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران چه جایگاه و نقشی داشته است به عنوان سوال اصلی پژوهش مطرح می گردد.(سؤال اصلی) سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در لایه های مختلف آن عموماً تحت تأثیر آراء امام خمینی (ره) خصوصاً دال مرکزی گفتمان اسلامی سیاسی ایشان یعنی "اسلام گرایی" بوده است و شاخص های کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برگرفته از اندیشه های ایشان بوده است.(فرضیه)یافته های پژوهش به شیوه ای توصیفی تحلیلی و با نگاهی تحلیلی انتقادی نشان می دهد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس استکبارستیزی، نفی سبیل وعزتمندانه میباشد. (یافته های تحقیق)چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه گفتمان تنظیم شده است و روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای بوده و داده ها از کتاب ها، مقالات و اسناد معتبر استخراج گردیده اند.(چارچوب نظری وروش)
اسپانیا و مذاکرات هسته ای ایران: محدودی ت ها و رویکرد قدرت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریم های تحمیلی بر ایران برای مهار برنامه هسته ای ایران منجر به تهدید امنیت انرژی برای واردکنندگان عمده نفت از ایران ازجمله اسپانیا شد. با آغاز مسئله هسته ای ایران، اسپانیا می توانست در قبال ایران سیاست های مختلفی ازجمله رهبری، نقش منفعلانه و یا نقش فعال و تسهیل کننده سیاست های کلان اتحادیه اروپا را پایه ریزی کند. سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از: اسپانیا چه نقشی را در حصول برجام در چارچوب اتحادیه اروپا ایفاء کرد؟ فرضیه پژوهش بیان می کند که اسپانیا با استفاده از منابع قدرت نرم نقش تسهیل کننده و اعتماد ساز را در گفتگو های ایران با غرب را تا حصول برجام ایفا نمود. به منظور پاسخ به سؤال اصلی پژوهش از چارچوب نظری قدرت نرم جوزف نای استفاده شده است. روش پژوهش کیفی با تمرکز بر تحلیل گفتمان سه بعدی فرکلو است و اطلاعات مورد استفاده با روش اسنادی (کتابخانه ای) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند که اسپانیا با استفاده از مؤلفه های قدرت نرم هم در جهت پیشبرد راهبرد اتحادیه اروپا در قبال ایران و هم در جهت افزایش نفوذ در اتحادیه اروپا عمل نمود. در واقع، اسپانیا در نوع رویکرد خود در قبال ایران، مسئله بهبود وضعیت خود در درون ساختار تصمیم گیری اتحادیه اروپا را در نظر داشت. خلق گفتمان های گوناگونی همچون گفتگوی ائتلاف تمدن ها و نزدیکی و دوستی در دوران ساپاترو،گفتمان اعتماد ساز، نقش منطقه ای ایران، دیپلماسی انرژی و گفتمان حقوقی دوران راخوی همگی در جهت خلق و استفاده از قدرت نرم در تغییر رویکرد هم در ایران و هم در اتحادیه اروپا اتخاذ گردیدند.
تئوری های حاکم بر قراردادهای نفتی از منظر آرای داوری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
169 - 189
حوزههای تخصصی:
رویه داوری های بین المللی که از نیمه دوم قرن بیستم توسط تابعان و ذینفعان عمده منابع نفتی یعنی شرکت های نفتی و کشورهای نفت خیز ایجاد شد، باعث صدور آرای مهمی گردید که به مثابه رویه قضایی در حقوق بین الملل تثبیت شد و نقشی مهم و راهگشا درقراردادها و اختلافات بعدی ایفا کرد؛ از جمله این آراء می توان به رأی های صادره در پرونده های بی پی و لیامکو و تاپکو علیه لیبی، آجیپ علیه کنگو، سافیر علیه شرکت ملی ایران و دعاوی نفتی بین آمریکا وایران خصوصا دعوای آموکو و کنسرسیوم اشاره کرد. در چنین چشم اندازی سؤال این است که رویه-های داوری بین المللی در اختلافات قراردادهای نفتی، توانسته اند به عنوان تئوری های ثابت، راهگشای حل اختلافات بعدی باشند؟ برای پاسخ به این پرسش با بررسی تحلیلی و تبیینی تئوری ها و نظریات داوران در مورد قوانین برخی کشورها، رویه های داوری قراردادهای نفتی در طول زمان و استفاده از ابزار کتابخانه ای ، اسناد و منابع اینترنتی جهت گردآوری داده ها، به این نتیجه می رسیم که آراء و استدلال های داوران، نه تنها توانسته اند اختلافات در حوزه های نفت را به شکل چشمگیری حل کنند، بلکه باعث گردیده اند، با ریشه یابی دقیق و کسب تجربیات فراوان هر چند گران از بوجود آمدن مجدد این اختلافات جلوگیری نمایند. علاوه بر آن علیرغم کم وکاستی ها و اختلافات نظری داوران در رویه های داوری، این رویه ها کماکان، الهام بخش حل اختلافات، میان شرکت های نفتی و کشورهای میزبان گردیده اند.
عربستان سعودی؛ صورت بندی آنتاگونیستی «امر سیاسی» و گسترش خشونت سیاسی در بستر خیزش های مردمی خاورمیانه (2011 تا 2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
17 - 47
حوزههای تخصصی:
عربستان سعودی یکی از مهم ترین دولت های ایدئولوژیک منطقه خاورمیانه است که فرقه وهابیت نقش زیادی در فرایند تشکیل و تداوم حیات سیاسی آن ایفا کرده است؛ به نحوی که به منزله پایگاه و پناهگاه عمده سلفی ها، همواره در تولید و بازتولید گونه ای از گفتمان جهادی منطقه ای و فرامنطقه ای نقش اصلی را داشته است. پژوهش حاضر، درصدد پاسخ به این پرسش کلیدی است که «امر سیاسی» در گفتمان حکومتی عربستان سعودی چگونه صورت بندی شده است و این صورت بندی چه تأثیری بر رویکرد سیاست خارجی این کشور در منطقه (بین سال های2011 تا 2017) داشته است؟ فرضیه مورد آزمون پژوهش این است که «بر پایه گفتمان سیاسی حاکم بر رژیم عربستان سعودی (با دال مرکزی اسلام سنی وهابی)، خوانش عربستان سعودی از مفهوم امر سیاسی، آنتاگونیستی/ تخاصمی (بر پایه دوست/ دشمن) است و از این رو بازتولید این رویکرد در عرصه سیاست خارجی موجب گردید که این کشور، سیاست حذف «غیر» (از جمله جمهوری اسلامی ایران و جنبش های اسلامی مورد حمایت این کشور) را در صدر اولویت های خود قرار دهد، این امر به نوبه خود به شکل گیری و تقویت گروه های تندروی سلفی جهادی و گسترش خشونت سیاسی در منطقه دامن زده است». برای آزمون و تبیین متغیرهای اصلی پژوهش، از مفهوم پردازی کارل اشمیت در خصوص امر سیاسی و روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موف بهره گرفته شده است.
سناریوهای آینده بحران کشمیر مبتنی بر منافع بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
48 - 81
حوزههای تخصصی:
در قاره آسیا مناطق جغرافیایی بحران ساز و مناقشه انگیز بسیاری وجود دارند که برخی از آن ها میراث باقی مانده از استعمار بریتانیا است. هرکدام از این مناطق ظرفیت آن را دارند که به یک منازعه تمام عیار تبدیل شوند. کشمیر ازجمله مناطقی است که بیش از هفتاد سال محل مناقشه و منازعه دولت های منطقه جنوب آسیا (هند، پاکستان و چین) است و اختلاف دو کشور هند و پاکستان بر سر منطقه کشمیر تاکنون موجب وقوع سه جنگ در سال های 1948، 1965 و 1971 شده است. هدف پژوهش حاضر، پاسخگویی به این پرسش است که چه سناریوهایی برای آینده بحران کشمیر می توان ترسیم کرد؟ این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل منافع بازیگر (ذینفع) - که یکی از روش های نسبتاً جدید در علم آینده پژوهی است- به این پرسش پاسخ داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس منافع بازیگران اصلی و سهیم در بحران می توان سناریوهای رفراندوم استقلال کشمیر، حفظ وضع موجود، الحاق به هندوستان، الحاق به پاکستان، وقوع جنگ فراگیر بین هند و پاکستان و وقوع جنگ داخلی در کشمیر ترسیم کرد. محتمل ترین حالت واقع بینانه ای که برای آینده منطقه کشمیر می توان متصور بود، تداوم وضع وجود (بلاتکلیف ماندن منطقه کشمیر) و یا افزایش تنش ها بین دو کشور هند و پاکستان و به تبع آن شکل گیری حرکت های رادیکالی توسط جنبش ها و نهضت های مردمی و مسلمان در داخل کشمیر خواهد بود
تحلیل روابط ایران وعربستان از منظر نظریه "واکنش های زنجیره ای"
منبع:
غرب آسیا سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 98
حوزههای تخصصی:
واکنش های زنجیره ای به گونه ای رفتار متوالی بازیگران عرصه بین المللی اطلاق میشود که در آن، کنش بازیگری منجر به واکنش دیگری شده و در نهایت مناسبات آنها را در مسیری خاص قرار میدهد. این رفتارهای سلسله وار عمدتا همتراز یا گسترده تر خواهد بود و بر پایه درک آنها از نیات یکدیگر شکل میگیرد. کنشگری عربستان و ایران در سالهای اخیر از قطع روابط تا برقراری مجدد آن مسیری را طی کرده که عمدتا از برداشت آنها از نیات یکدیگر نشات گرفته است. همواره فراز و فرود های روابط ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه تاثیرات قابل توجه ای بر مناسبات کلی منطقه داشته است. هویت مذهبی و زبانی متفاوت و اقتصاد غیر مکمل و نگاه امنیتی طرفین بر کنشگری آنها در برابر یکدیگر، روابط این دو قدرت منطقه ای به سمتی کشانده تا در بهترین شرایط رقیب یکدیگر باشند. هدف مقاله حاضر بررسی و تحلیل مناسبات دو کشور از منظر "واکنش زنجیره ای" است و در پی پاسخ به این سوال هستیم که فهم دو کشور از رفتار یکدیگر چگونه منجر به توالی واکنش ها گردیده و در نهایت چگونه بر مناسبات آنها موثر بوده است. این گونه به نظر میرسد که درک دو کشور از رفتار یکدیگر در گذشته منجر به توالی واکنش های منفی شده که درنهایت به قطع روابط آنها منجر گردیده و از طرف دیگر تلاش ها در جهت کاهش تنش ها و درک مشترک هزینه بیشتر روابط خصمانه به نسبت روابط عادی، موجب تمایل دوطرف به برقراری مجدد روابط شده است.
From One Gulf to Two Gulfs: Bridging the Persian-Arabian Divide in Palestine(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۲, spring ۲۰۲۳
285 - 316
حوزههای تخصصی:
This analysis delves into the contentious issue of naming the Persian Gulf, asserting that the distinction between Arabian and Persian nomenclature extends beyond a simple dichotomy between two neighbouring Middle Eastern countries, Arabs and Persians. Instead, it represents a significant dispute that resonates throughout the entire Middle East. This study addresses two key questions: ‘Why is the Persian Gulf naming dispute considered a problem rather than a mere disagreement between the two sides of the Gulf?’ and ‘How can this problem be resolved?’ The research employs two qualitative methods: a descriptive analytical approach to answer the primary question and a policy-oriented approach to propose practical solutions for the secondary question. By going beyond analysis and contributing to policy formulation, the study seeks to inform public opinion and enable official stakeholders to effectively address the issue. The push to rename it the 'Arabian Gulf', led by Arabists, not only negatively impacts Arab-Iranian relations but also presents an unexpected opportunity for Israel to forge connections with the Arab world while advancing its de-Arabization agenda, particularly regarding Palestine. To address this problem, a novel solution is proposed, taking into account the historical, geographical, political, and strategic context of the issue. The solution advocates recognizing a distinct 'Arabian Gulf' in the Gulf of Aqaba, off the coast of Palestine, by reverting to its historical origin.
دولت جمهوری اسلامی ایران (استکبار ستیزی، مبارزه با سلطه طلبی، حمایت از مستضعفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
119 - 147
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری قدرتمند ، با موقعیت جغرافیایی بسیار مهم و توان بالای بازدارندگی نظامی درمنطقه غرب آسیا که امروزه به مرکز تحولات جهانی تبدیل شده است می تواند نقش مهم و تاثیر گذاری در نظم نوین جهانی و هندسه قدرت در دنیا ایفا نماید دراین مقاله که با روش تحلیلی ،کتابخانه ای و باهدف معرفی جمهوری اسلامی ایران در نظم نوین جهانی وهندسه قدرت به عنوان الگویی برای مبارزه بااستکبار جهانی وسلطه طلبی و حمایت ازمستضعفان و به عنوان بزرگترین تحول ارزشی و فکری قرن حاضر نوشته شده است ابتدا به واژه شناسی استکبارو وسلطه طلبی پرداخته و سپس زمینه های پیدایش استکباروسلطه طلبی،گونه شناسی استکبار و سلطه طلبی ،ویژگی های فرهنگ استکباری را بیان نموده و پس از آن راهکار ها و اصول بنیادین مقابله با استکبار و سلطه طلبی را توضیح داده و در آخر جمهوری اسلامی ایران را به عنوان الگویی برای مبارزه با استکباروسلطه طلبی وحمایت از مستضعفان در سطح جهانی معرفی می نماید،
ظهور رمزارزها و مناسبات قدرت در عرصه نظام پولی- مالی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 28
حوزههای تخصصی:
شدت گیری رقابت میان قدرت های بزرگ در نظام جهانی هر روز ابعاد جدیدتری به خود می گیرد. هرکدام از این بازیگران، اعم از ایالات متحده، چین و اتحادیه اروپا در تلاشند تا با استفاده از ابزار نوینی، ابتدا قدرت خود در سیستم را افزایش دهند و سپس به کنترل و هدایت سایر بازیگران بپردازند. این دولت ها در تلاش هستند تا از طریق تسلط بر گره های حیاتی نظام جهانی قدرت کنترلی و نظارتی خود را افزایش دهند. به همین دلیل است که در سال های اخیر شاهد رقابت گسترده میان قدرت های بزرگ برای تسلط بر بازار و دامنه فناوری های نوین، تولید ابزارهای نوین پولی و مالی، زنجیره تامین جهانی و مسئله حیاتی انرژی هستیم. مقاله حاضر، در تلاش است با استفاده از چارچوب مفهومی وابستگی متقابل تسلیحاتی شده، به تبیین چگونگی رقابت قدرت های بزرگ در شبکه درهم تنیده ای از کارگزاران و منابع می باشد. لذا، سوال اصلی مقاله این است که ظهور رمزارزها در نظام پولی و مالی بین المللی چه تاثیری بر رقابت ها دولت ها و سازمان های بین المللی و شرکت های بزرگ برای کسب قدرت شبکه ای دارد؟ در پاسخ باید گفت که ظهور رمزارزها درنظام بین الملل موجب افزایش نزاع میان دولت ها می شود چرا که به دولت های صاحب دسترسی به گره های اصلی شبکه امکان جدیدی برای نظارت، کنترل و محدودسازی سایر بازیگران داده است. مقاله حاضر با استفاده از منابع دسته اول همچون تحلیل اسناد بالادستی کشورهای مختلف جهان، استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی، به دنبال تبین نوع واکنش بازیگران به شرایط یاد شده در نظام بین الملل است.
جهاد و امر سیاسی در افغانستان (1988- 1978)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کوشیده است تفسیر جدیدی از پدیده ی جهاد در افغانستان معاصر ارائه کند. با حمله ی شوروی به خاک افغانستان، مردم افغانستان به جهاد علیه شوروی و رژیم دست نشانده ی آن در افغانستان پرداختند. جهاد مقوله ای است که پس زمینه ی تاریخی طولانی در افغانستان دارد. از دهه ی ۱۹۷۰ فرایند تولید اسطوره ی جهاد آغاز شد. فرایند تولید اسطوره ی جهاد در ناخودآگاه اجتماعی جامعه ی افغانستان و به وسیله ی آیکون ها صورت گرفت. آیکون ها، نمادهایی هستند که کل کار بر روی اسطوره ای که در پشت آن نهفته است را به خاطر می آوردند. در این زمینه می توان از سه آیکون برای اسطوره ی جهاد نام برد: آیکون استعمار، آیکون حکومت مزدور و دست نشانده و آیکون مستضعفین. اسطوره ی جهاد با تبدیل کردن گروه های مذهبی به موجودیت های سیاسی و ایجاد آنتاگونیسم و دیگری سازی، به برساخته شدن و برکشیده شدن امر سیاسی منجر شد. اسطوره ی سیاسی جهاد موجب بسیج گروه های مذهبی و تبدیل شدن آن ها به گروه بندی های سیاسی شد. دیگریِِ برساخته شده توسط اسطوره ی جهاد به عنوان دشمنی تلقی شد که باید علیه آن جنگید. در نهایت این فرایند به سقوط حکومت کمونیستی در افغانستان منجر شد.
سیاست و زیبایی شناسی: سوژگی کولبران در جنبش روزمره(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵)
83 - 111
حوزههای تخصصی:
فقدان امکانات مناسب برای زندگی تنها مختص به مناطق کردنشین نمی شود؛ بلکه بیشتر مناطق مرزنشین ایران به خاطر شرایط سخت اقلیمی و نزدیکی به مرز به قاچاق کالا مبادرت می کنند. استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان نیز تقریبا شرایط مشابهی با استان-های کردنشین کشور دارند. در سال های اخیر می بینیم زندگی سخت کول بران کرد بیش از سایر مناطق مرزی مورد بحث و بررسی روشنفکران و جامعه شناسان قرار گرفته است. به نظر می رسد کول بران توانسته اند یک تصویر از خود در جامعه ارائه کنند. چون هم مسئولان را وادار به پاسخ-گویی در قبال آن ها کرده است و هم حس همدلی مردم و مسئولان را به نفع خود ایجاد کرده است. هر پدیده استثنایی بر پایه دلایلی شکل می گیرد. در این نوشتار می خواهم با خوانش زیبایی شناسیک به این پرسش پاسخ دهم که چه پدیده مهمی اتفاق افتاد که جایگاه کولبران در اذهان مردم به مثابه یک اسطوره ارتقا داد و صحبت کردن از آنها را وارد وضعیت خاکستری کرده است. به همین منظور از الگوی نظری و روش شناختی ژاک رانسیر مدد گرفته شده است.
مدل راهبردی سیاست های ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر سه گفتمان کلان امنیتی(دوران ریاست جمهوری جو بایدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
37 - 63
حوزههای تخصصی:
سیاست های تقابلی ایالات متحده درقبال جمهوری اسلامی ایران دارای دارای قبض و بسط های متعددی بوده است. ازسیاست های تخریب وجه بین المللی تا رویکردهای مبتنی بر تهدید و ترور. در این میان، به موازات روی کارآمدن دموکرات ها یا جمهوری خواهان، سیاست های تقابل با ایران نیز دچار نوساناتی بعضا عمیقی گردیده است. به عبارتی اگر سیاست های جمهوری خواهان تندرویی همچون ترامپ مبتنی بربیشینه سازی چالش ها با جمهوری اسلامی بوده است، بررسی چنین سیاست ها و استراتژی هایی از سوی دموکرات هایی همچون جو بایدن با تمسک به راهبردهای دیگری صورت پذیرفته است.مقاله کنونی جستاری است در ارائه پاسخی مستدل و متقن به این سوال که مهمترین راهبردهای تقابل ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران(با تاکید بر دوران جو بایدن) مبتنی بر چه گفتمان هایی است؟ فرضیه نویسندگان تاکید بر این مسئله دارد که گفتمان کلان ایالات متحده در این دوره شامل سیاست های توقف و مهار با ایجاد تأخیر در توسعه بومی دانش هسته ای صلح آمیز ایران، بی ثبات سازی امنیت داخلی و نظم عمومی و اخلال در سیاست های منطقه گرایانه جمهوری اسلامی ایران دارد. یافته های مقاله نیز با بهره گیری از چارچوب هژمونی رئالیستی، روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع مکتوب و مجازی نشان دهنده وادارسازی ایران به همسوسازی رفتار خود با سیاست های آمریکا و افزودن هزینه جمهوری اسلامی ایران برای دفاع از اولویت های منافع ملی خود در ساختار امنیتی-دفاعی خاورمیانه می باشدکه در قالب یک مدل راهبردی تدوین می گردد.درنهایت نویسندگان به ارائه راهکارهای مناسب از سوی جمهوری اسلامی ایران مبادرت خواهند نمود.
رویکردهای نظری به انگاره فروپاشی اجتماعی جامعه ایران و نقد و ارزیابی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
89 - 116
حوزههای تخصصی:
فروپاشی اجتماعی وضعیتی است که در آن جامعه نظام های حمایتی خود اعم از نظام های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هویتی خود را از دست می دهد و سقوط می کند. اگرچه برخی نشانه ها می توانند انگاره فروپاشی اجتماعی را به صورت احتمال به ذهن تحلیلگران متبادر کنند، اما پیش بینی دقیق این که چه زمانی و در کدام جوامع فروپاشی اجتماعی رخ می دهد، ممکن نیست. این مقاله با روش تحلیل اسنادی و بر مبنای چارچوب نظم اجتماعی مسعود چلبی در صدد شناسایی رویکردهای نظری به انگاره فروپاشی اجتماعی جامعه ایرانی در سه دهه اخیر است. دیدگاه های موافقان انگاره فروپاشی اجتماعی را می توان در قالب سه رویکرد سیاسی-اجتماعی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی-اجتماعی و رویکردهای مخالفان این انگاره را می توان به دو دسته دیدگاه های کاملا مخالف با انگاره و دیدگاه های قائل به نظریات جایگزین تقسیم نمود. یافته ها نشان می دهد که باورمندان به انگاره فروپاشی اجتماعی، ادله کافی را برای اثبات این موضوع در نسبت با جامعه ایران ندارند و از طرفی، وضعیت موجود جامعه ایران کاملا متفاوت از وضعیتی است که بتوان آن را با وضعیت در آستانه فروپاشی توصیف نمود و فرضیات مبتنی بر این انگاره نادرست هستند. در مقاله حاضر، ضمن شناسایی و دسته بندی رویکردهای نظری، مهم ترین ادله موافقان و مخالفان انگاره بیان شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
تحلیل علوم انسانی باتاکید بر اثبات گرایی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۵
134-171
حوزههای تخصصی:
اثبات گرایی وجه غالب در تاریخ نگاری عصر جدید بوده و هم خدماتی برای علم تاریخ کرده و به علمی تر شدن آن کمک نموده وهم تبعات منفی به همراه داشته است. تاریخ نگاری اثبات گرایی در پی تحمیل روش شناسی علوم تجربی بر علوم انسانی بود و به وحدت روش شناختی معتقد بود و می گفت تمام روش ها و اسلوبی که در علوم تجربی به کار می رود باید در علوم انسانی هم استفاده و تاریخ وقتی علم است که از آن روش ها استفاده کند. در ایران هنوز نگرش اثبات گرایی حا کم است. امروزه اصول اساسی این نگرش در عرصه علوم انسانی و اجتماعی به ویژه اصل همانندی انسان و طبیعت و امکان شناخت آن ها با روش های یکسان و به خصوص سلطه غرب محوری در مطالعات انسانی و اجتماعی آن مورد انتقاد جدی برخی مکاتب جامعه شناسی غرب قرار گرفته است. این روش دربدو ورود به ایران دردهه 1340 پیامدهای مثبتی به همراه داشت و سبب گردید رویکرد حقوقی بر مطالعه پدیده های سیاسی کاهش یابد و رویکرد جامعه شناسی تا انداز ه ای جایگزین آن گردد. اماتسلط آن باعث گردید عالمان علم سیاست به بیان نظریه های اجتماعی و سیاسی مربوط به جوامع غربی بپردازند و به تلاش برای شناخت جامعه ایرانی کمتر دست بزنند یا شناخت خود را از جامعه ایرانی در چارچوب همان نظریه غربی تئوریزه کنند. نتیجه این راهبرد دور ماندن علوم اجتماعی و علوم سیاسی از واقعیات تحولات سیاسی در ساخت دولت و جامعه ایرانی ، وضعیتی که می توان آن را انزوای سیاسی و اجتماعی علوم اجتماعی به طور عام و علم سیاست به طورخاص دانست. تا کنون پدیده های اجتماعی و سیاسی در ایران با نظریات مبتنی بر رویکرد فوق به علت حاکمیت گستره آن بر علم جدید مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این زاویه دید، پیامدهای خاصی در بررسی تاریخ فکری و سیاسی ایران داشته است.
بررسی دولت قانون در اندیشه و عمل میرزا تقی خان امیرکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
243 - 280
حوزههای تخصصی:
بررسی جایگاه ویژه میرزا تقی خان امیرکبیر در تاریخ معاصر ایران نیازمند توجه به دریافت وی از «چهره ژانوسی مدرنیته» است. به اعتبار جامعه شناسی تاریخی، مدرنیته دارای ماهیتی دوگانه و در پیوند باهم است که وجه اثباتی، تمدنی و یا objective آن بر توسعه و پیشرفت عناصر تمدنی، اقتصادی، علمی و فنی تأکید دارد و وجه انفسی، ذهنی و subjective آن بر اهمیت دستاوردهای فرهنگی، آزادی نوع بشر، برابری، دموکراسی، کثرت گرایی و قانون که در زبان فلسفی کانت و هگل در مفهوم «عقل خود بنیاد» تجلی یافته؛ متناظر است. در این مقاله بر آنیم تا دریابیم امیرکبیر به عنوان اصلاح طلب بزرگ جامعه ما چگونه به ارتباط عناصر ذوالوجهی مدرنیته اندیشیده است. آیا امیرکبیر فقط بر وجه اثباتی و صنعتی مدرنیته ایمان پیداکرده است، یا اینکه به اهمیت وجوه فرهنگی آن ازجمله «قانون» نیز آگاهی یافته است؟ زمامداری امیرکبیر با شروع پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار در 1230 هجری شمسی با تحولاتی گسترده همراه است فرضیه ما این است که تأکید امیرکبیر بر «خیال کنسطیطوسیون» درک درست وی از ضرورت به کارگیری دستاوردهای دوگانه مدرنیته را نشان می دهد. بر این اساس جایگاه «قانون»در منظومه فکری و عملی وی را موردبررسی انتقادی قرار داده ایم.
بررسی اخلاقی توسعه ی لیبرالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاقی بودن، یکی از ویژگی های برجسته انسان است. حضور اخلاقیات در جوامع انسانی، همانند نیاز به هوای تنفس، از ضروریات به شمار می رود. تداوم حیات برای جوامع انسانی بدون صنعت، فناوری های پیچیده و لوازم آنها، ممکن است، ولی بدون اخلاق و اخلاقیات، بسیار سخت و حتی شاید ناممکن باشد. توسعه لیبرالی که امروزه جوامع غربی به آن دست یافته اند و بسیاری از جوامع غیرغربی آرزوی رسیدن به آن را دارند، از نظر اخلاقی چه وضعیتی دارد؟ آیا موفقیت های این توسعه در زمینه تسهیل زندگی و تأمین نیازهای مادی و زیستی انسان، در عرصه نیازهای اخلاقی انسان هم تکرار شده است؟ آیا در این توسعه به نیازمندی های اخلاقی انسان توجه شده است؟ یافته های این مقاله که با استفاده از روش انتقادی و تحلیلی تدوین شده، نشان می دهد که توسعه لیبرالی در این خصوص با مشکل اساسی مواجه است. توسعه لیبرالی توسعه ای نامتوازن و ناهماهنگ با نیازهای انسان است. در این توسعه، در زمینه توجه به نیازهای زیستی انسان افراط و در زمینه توجه به نیازهای اخلاقی انسان تفریط صورت گرفته است. محرومیت جوامع غربی از داشتن زندگی انسانی، محصول همین افراط و تفریط است.
A Study of Human Development Indicators in Iran with an Emphasis on Economic Corruption (2013-2021)
حوزههای تخصصی:
The Corruption Perceptions Index, a critical international index based on public opinion sur-veys, reflects the level of corruption in countries. It emphasizes the perceptions and views of experts and elites regarding the extent of bribery and embezzlement among decision-makers and policymakers. Economic corruption poses a significant obstacle to economic growth and development, leading to social ethics issues, increased poverty and injustice, and reduced gov-ernance legitimacy and efficiency. This study, employing a descriptive-analytical method and a deductive approach based on the theoretical framework of good governance, aims to answer the main and subsidiary question: what is the relationship between human development indi-ces and economic corruption in Iran from 2013 to 2021? And what is the correlation between economic corruption and human development indices? The varying levels of economic corrup-tion in Iran during this period have significantly impacted the human development indices in society, and these impacts have evolved. Despite substantial efforts to control economic cor-ruption through modern information technologies, the Corruption Perceptions Index has seen a decline of six ranks during this period. Furthermore, economic corruption and human devel-opment indices typically exhibit an inverse and often negative correlation. This research delves into the relationship between human development indices and societal and economic corruption, providing empirical evidence of their impact and relationship.
America's Smart Hybrid War Strategy against the Islamic Republic of Iran
حوزههای تخصصی:
Since the victory of the Islamic Revolution in Iran, the United States of America, in accordance with its interests, has adopted extensive aggressive approaches and strategies against the Islamic Republic of Iran. Analyzing the characteristics of hybrid warfare and comparing them with the concrete and practical actions of the United States since the beginning of the third millennium reveals the intelligent use of hybrid warfare by this country against the Islamic Republic of Iran. This study aims to answer the question: what is America's objective in hybrid warfare against the Islamic Republic of Iran? This study utilizes a descriptive-analytical method, documentary and library studies, as well as questionnaires and interviews with university professors and polit-ical and cultural elite. The findings indicate that the United States' strategy towards the Islamic Republic of Iran since the 1979 Revolution has been pursued at three levels: "containment," "behavior change," and "structure change," each implemented through both soft and hard ap-proaches. Although the United States, at certain times, has managed tensions with the aim of maximizing its own interests, avoiding immediate attribution of the overthrow or collapse of the Islamic Republic of Iran to itself, an examination of its step-by-step strategies shows that the country has aimed, through multi-layered strategies and comprehensive containment, to change the behavior of the people and rulers and alter the value and civic structures of the Islamic Re-public of Iran, thus putting the country in a strategic bind and expanding the groundwork for internal collapse through intensified comprehensive pressures.
تبیین کارکردها و نقش های ارتش جمهوری اسلامی ایران در ایجاد تمدن نوین اسلامی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اعتقادی سیاسی سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 25
حوزههای تخصصی:
ارتش به عنوان یکی از مهم ترین سازمان های اجتماعی و امنیتی نظام اسلامی، نقشی مهم و زیربنایی در تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی داشته و یکی از ارکان (سنگ های بنای) تمدن نوین اسلامی به شمار می آید. هدف کلی تحقیق، بررسی جایگاه و نقش ارتش در ایجاد تمدن نوین اسلامی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی می باشد. تحقیق از نوع «کاربردی» و روش تحقیق از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق مسئولین و محققان ارتش در بین نیروها و سازمان های تابعه ارتش می باشد. حجم نمونه 54 نفر تعیین که به روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی (هدفمند) انتخاب شده اند. در این تحقیق از «پرسشنامه محقق ساخت» به عنوان ابزار اصلی گردآوری داده ها استفاده شده است. پرسشنامه تحقیق با طرح 29 سؤال، مؤلفه ها، نقش ها و کارکردهای ارتش را مورد ارزیابی قرار داد که نقش های برتر ارتش در ایجاد تمدن نوین اسلامی به ترتیب عبارتند از: 1-مردمی بودن ارتش؛ 2-حفظ استقلال؛ 3-ایجاد بازدارندگی؛ 4-برقراری امنیت در جامعه؛ 5-خودکفایی و تولید نیازهای تجهیزاتی نظامی و دفاعی خود؛ 6-محافظت از دستاوردهای نظام اسلامی و تمدن نوین اسلامی؛ 7-اثرگذار در معادلات نظامی و سیاسی در منطقه؛ 8-خودباوری و خوداتکایی؛ 9- روحیه سلحشوری و شهادت طلبی؛ 10-تثبیت هویت جدید ارتش. داده های تحقیق نشان می دهد که کارکردها و نقش های ارتش در ایجاد تمدن نوین اسلامی در سطح متوسط رو به بالا قابل ارزیابی گردید. نتیجه نهایی تحقیق بیانگر آن است که امروز ارتش جایگاه رفیعی در میان مردم دارد و در شکل دهی به تمدن نوین اسلامی نقش های متعدد و مهمی دارد، لیکن برای ارتقاء آن باید تلاش بیشتری صورت پذیرد.
دیدگاه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در مورد ولایت سیاسی فقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
49 - 80
حوزههای تخصصی:
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی قائل به نظریه «ولایت انتصابی عامه فقها» بود و اعضاء آن معتقد بودند در دوران غیبت امام دوازدهم شعیان، فقیه و «ولی امر» تعیین شده می بایست عهده دار حکومت با تمام لوازم آن باشد. از دید این گروه سیاسی، همه مسئولین در نظام «جمهوری اسلامی» مشروعیت خود را از ولی فقیه که در آن زمان آیت الله خمینی بود می گیرند و اگر امضاء و نظرمثبت ولی فقیه نباشد هیچ کدام از ارگانهای جمهوری اسلامی مشروع نخواهند بود. در همین راستا، این گروه اسلام گرا نه تنها با مفاهیمی مانند دموکراسی، آزدی های دموکراتیک و اصل تساهل در زمینه های سیاسی مخالفت می کرد، بلکه قائل به این مهم بودد که تنها اسلام گرایان «خط امامی» می بایست در عرصه عمومی فعالیت کرده؛ چرا که آنها قائل به جامعیت دین اسلام در همه عرصه ها و نهی کننده تز «جدایی دین از سیاست» می باشند و هیچ گونه وابستگی فکری و تشکیلاتی با شرق و غرب ندارند. به همین دلیل سازمان، حضور نیروهای لیبرال در «شورای انقلاب» را نفی کرده و خواستار حذف آنها از سپهر سیاسی در دوران بعد از انقلاب است. روش پژوهش این تحقیق توصیفی- تحلیلی و براساس مطالعه کتابخه ای میباشد.