فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
85 - 94
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای غیرمولد دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه براساس فراهیجان، شخصیت آندروژنی و عملکرد خانواده انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1402-1401 در شهر ارومیه بود که تعداد آن ها 7315 نفر بودند. از این جامعه با استفاده جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 364 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رفتارهای غیرمولد تحصیلی ریمکس (2012)، پرسشنامه فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (2009)، مقیاس نقش جنسیت بم (1974) و پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده اپشتاین و همکاران (2003) استفاده شد. داده ها به کمک همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین فراهیجان مثبت با رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین فراهیجان منفی و رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین شخصیت آندروژنی با رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بین عملکرد خانواده و مؤلفه های آن با رفتارهای غیرمولد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که شخصیت آندروژنی با ضریب 28/0-، عملکرد خانواده با ضریب 20/0 و فراهیجان مثبت با ضریب 18/0- و فراهیجان منفی با ضریب 12/0 قادر به پیش بینی تغییرات رفتارهای غیرمولد تحصیلی هستند (05/0p<). با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود مشاوران در مدارس به جنبه های شخصیتی، فراهیجان و عملکرد خانواده در دانش آموزان توجه کرده و بر اساس آن برنامه های مناسبی برای کاهش رفتارهای غیرمولد تحصیلی طراحی کنند.
مقایسه اثربخشی روان درمانی وجودی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم روان تنی و تحمل پریشانی هیجانی در زنان دارای تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
36 - 21
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روان درمانی وجودی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم روان تنی و تحمل پریشانی هیجانی در زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شد.
روش : پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروههای آزمایش و کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مرکز خدمات مشاوره و روان درمانی پرهام شهر تهران در سال 1402- 1401 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 آزمودنی واجد ملاک های ورود به پژوهش انتخاب و در سه گروه (هر گروه 15 نفر) گمارش تصادفی شدند. هر یک از دو رویکرد مداخلاتی طی 8 جلسه برای گروههای آزمایش اجرا شدند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه علائم روان تنی لاکورت و پرسش نامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد هر دو مداخله درمانی بر کاهش علائم روان تنی و افزایش تحمل پریشانی آزمودنی های گروه آزمایش اثربخش بود (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نیز نشان داد بین میزان تأثیر دو رویکرد درمانی بر علائم روان تنی تفاوت معناداری وجود ندارد، اما تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل پریشانی بیش تر از درمان وجودی است (05/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی دو رویکرد مداخلاتی در زنان دارای تعارض زناشویی، به روان شناسان و مشاوران شاغل در این حوزه توصیه می شود برای بهبود مسائل روان شناختی مراجعان از این روش های آموزشی و درمانی استفاده کنند.
اثر تعارض والد-فرزند بر علائم افسردگی، درونی کردن مشکلات و پرخاشگری: نقش میانجی گر امنیت عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
87 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تعارض والد-فرزند بر علائم افسردگی، درونی کردن مشکلات و پرخاشگری با توجه به نقش میانجی گر امنیت عاطفی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع معادلات ساختاری از طریق تحلیل مسیر است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع اول و دوم متوسطه شهر اهواز بود. که از بین آن ها تعداد 240 نفر دانش آموز از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعارض والد-فرزند، مقیاس امنیت عاطفی، پرسشنامه افسردگی کودکان، پرسشنامه درونی کردن مشکلات و پرسشنامه پرخاشگری بود. داده های پژوهش برای ارزیابی الگوی مفهومی از روش معادلات ساختاری بررسی و برازش مدل تایید شد. نتایج تحلیل مسیر حاکی از اثر مستقیم تعارض والد-فرزند بر امنیت عاطفی، علائم افسردگی، درونی کردن مشکلات و پرخاشگری و اثر مستقیم امنیت عاطفی بر علائم افسردگی، درونی کردن مشکلات و پرخاشگری بود. همچنین نتایج نشان داد که تعارض والد-فرزند از طریق امنیت عاطفی بر علائم افسردگی، درونی کردن مشکلات و پرخاشگری اثر غیرمستقیم داشت. همچنین پیشنهاد شد برای ایجاد امنیت عاطفی در خانواده، دوره های آموزش فرزند پروری توسط مراجع مرتبط ذی صلاح برگزار گردد.
ادراک طبقه اجتماعی از طریق ابعاد چندگانه با میانجیگری تصورات قالبی مرتبط با طبقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
65 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات اندکی قابل مشاهده بودن طبقه اجتماعی را از طریق نشانه های غیرکلامی و همچنین تصورات قالبی مرتبط با طبقه را بررسی کرده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی گزارش شده و ادراک شده از طریق تصاویر با میانجیگری تصورات قالبی مرتبط با طبقه شامل: جذابیت، صمیمیت، عاطفه، شایستگی، تسلط و بلوغ چهره است.
روش: پژوهش حاضر از مطالعات همبستگی و تحلیل مسیر بوده که از 110 دانشجویی تحصیلات تکمیلی در کتابخانه ملی ایران به صورت نمونه گیری در دسترس تصویربرداری شد. همچنین، افراد جایگاه طبقه اجتماعی خود را با مقیاس ذهنی طبقه اجتماعی و تحصیلات والدین مشخص کردند. سپس ادراک کنندگان دیگری، جایگاه طبقاتی تصاویر و تصورات قالبی مرتبط با طبقه را ارزیابی کردند. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و تحلیل مسیر تحلیل شد.
یافته ها: یافته های این تحقیق نشان داد که ظاهر صورت نشان دهنده ساختار زیربنایی طبقه اجتماعی است. همچنین نشان داد که ادراک کنندگانی که طبقه اجتماعی را طبقه بندی می کنند، از انواع برداشت های کلیشه ای برای قضاوت خود استفاده می کنند. ازجمله جذابیت، شایستگی، عاطفه و صمیمت و تمامی این متغیرها همبستگی مثبت و معناداری با طبقه اجتماعی بالاتر دارند. اما متغیرهای تسلط و بلوغ چهره همبستگی منفی با طبقه اجتماعی ادراک شده دارند و به عنوان متغیرهای معتبر در برداشت طبقه اجتماعی استفاده نمی شوند.
نتیجه گیری: به طورکلی، این پژوهش ساختار روشن تری از رابطه بین وضعیت طبقه اجتماعی و ظاهر چهره ارائه می دهد و به درک این موضوع کمک می کند که چگونه اولین برداشت از جایگاه طبقه اجتماعی ممکن است نه تنها بر تعاملات روزانه ما تأثیر می گذارد، بلکه نتایج بلندمدتی در زندگی ما دارد.
طراحی و توسعه نرم افزار جدول مشخصات آزمون تلفیقی (رویکرد "مارزانو و کندال" و "اندرسون و همکاران") برای درس علوم پایه ششم ابتدایی با چشم انداز معماری نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
7 - 38
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و توسعه نرم افزار جدول مشخصات آزمون تلفیقی (رویکرد مارزانو و کندال و اندرسون و همکاران) برای درس علوم پایه ششم ابتدایی از رویکرد تحقیق و توسعه استفاده کرد. جامعه شامل ابزارها ی آزمون سازی تحت وب و متخصصان سنجش و اندازه گیری، نرم افزار و علوم بود. دو فاز از سه فاز رویکرد تحقیق و توسعه (با چشم انداز معماری) در این مقاله مورد نظر بوده است: فاز اول شامل تحلیل نیازها و زمینه و فاز دوم شامل طراحی، معماری و ارزیابی تکوینی بود. در فاز اول، ادبیات پژوهش و نرم افزارهای مرتبط با طراحی سوال مورد بررسی قرار گرفت. در فاز دوم، دو پروتوتایپ برای نرم افزار طراحی شد. در پروتوتایپ اول، شمای اولیه نرم افزار براساس رویکرد تلفیقی طراحی شد و با استفاده از هوش مصنوعی chatGPT-4، 406 فعل رفتاری و 5137 هدف رفتاری تولید شد که روایی آنها توسط متخصصان سنجش تأیید شد. در پروتوتایپ دوم، معماری نرم افزار بر اساس وب اپ با استفاده از زبان PHP، و فریم وورک لاراول برای بک اند، و زبان javascript، و فریم وورک react برای فرانت اند، و پایگاه داده MySQL و پروتکل REST جهت ارتباط با سرور طراحی و باگ ها و اشکالات نمونه اولیه برطرف شد. همچنین نظرات سایر متخصصان در طراحی نهایی لحاظ گردید
مرور نظام مند بر مطالعات ایرانی مرتبط با تأثیر مدل های زوج درمان گری بر گسستگی رابطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1301 - 1318
حوزههای تخصصی:
زمینه: گسستگی رابطه زناشویی اولین مرحله در فرآیندی است که در نهایت به انحلال رابطه زناشویی منتهی می شود و با پریشانی رابطه، ارتباطات ضعیف و اختلال های روانشناختی به ویژه افسردگی مرتبط است. علی رغم پژوهش های متعددی که در خصوص اثربخشی مدل های زوج درمانی بر گسستگی عاطفی در ایران صورت گرفته است، جمع بندی و تحلیل منسجمی از انواع مدل های زوج درمانی مؤثر بر گسستگی رابطه زناشویی دردسترس نیست.
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مرور تحقیقات انجام شده در زمینه انواع مدل های زوج درمانی مؤثر بر گسستگی رابطه زناشویی در مطالعات ایرانی بود.
روش: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی بود و باتوجه به روش اجرا جزو مطالعات مرور نظام مند است. جامعه آماری، تمامی مطالعات مرتبط با هدف مطالعه منتشرشده از 1383 تا 1402 بودند. از ۹۰ مطالعه ای که بعد از جستجو و غربالگری شناسایی شدند، ۲۳ مطالعه جهت استخراج داده ها ارزیابی شدند. این مطالعه مروری با جستجوی مطالعات فارسی با استفاده از کلیدواژه های "زوج درمانی، زناشویی، اثربخشی، زوج، کارآزمایی بالینی، طلاق عاطفی، دل زدگی زناشویی، فرسودگی زناشویی و سرخوردگی زناشویی" و در پایگاه های داخلیSID, MagIran, انجام گرفت. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی یعنی فراوانی و درصد تحلیل شدند.
یافته ها: پس از بررسی کیفیت مقالات و نیز درنظرگرفتن معیارهای ورود، ۲۳ مقاله واجد شرایط و هم راستا با اهداف مطالعه حاضر بررسی شدند. نتایج حاصل از بررسی مطالعات نشان داد که زوج درمانی بر گسستگی رابطه زناشویی اثربخش بوده است (05/0 p<) و بیشترین مطالعات مربوط به تأثیر رویکرد زوج درمانی با رویکردهای واقعیت درمانی، هیجان مدار و شناختی رفتاری بوده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، نتایج این مطالعه مروری نشان داد که مداخلات زوج درمانی بر گسستگی رابطه زناشویی تأثیر معناداری دارد.
طراحی مدل سازگاری تحصیلی مبتنی بر اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی پایستگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1509 - 1526
حوزههای تخصصی:
زمینه: مهم ترین نگرانی در مدارس امروزی ناسازگاری تحصیلی است. بدرفتاری و ناسازگاری دانش آموزان کل فرآیند یادگیری را تحت تأثیر قرار می دهد. مسئله این است که روابط متغیرهای مختلفی با سازگاری تحصیلی تأیید شده است اما روابط متغیرهایی مانند اشتیاق تحصیلی و پایستگی تحصیلی در قالب روابط ساختاری مغفول واقع شده است و در این زمینه شکاف تحقیقاتی عمده ای وجود دارد.
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل سازگاری تحصیلی مبتنی بر اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی پایستگی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان یزد بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوره دوم متوسطه استان یزد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 420 دانش آموز (223 پسر و 197 دختر) از دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان یزد انتخاب شدند. جهت سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی (فردریکز، بلومنفیلد، پاریس، 2004)، سازگاری تحصیلی (سینها و سینک، 1993)، پایستگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2008) استفاده شد. جهت بررسی رابطه بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون و جهت بررسی پیش بینی متغیر وابسته بر اساس متغیر مستقل و نقش واسطه ای از آزمون مدل ساختاری به روش تحلیل مسیر در آزمون بوت استراپ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از طریق مدل یابی معادلات ساختاری و با نرم افرار SPSS24 و نرم افزار AMOS22 انجام شد.
یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های پژوهش حاضر نشان دادکه اشتیاق تحصیلی با ضریب استاندارد 0/28، قادر گردیده به صورت مثبت در سطح معنی داری 0/01، سازگاری تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کند، اشتیاق تحصیلی با ضریب استاندارد 26/0، قادر گردیده به صورت مثبت در سطح معنی داری 0/01، پایستگی تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کند و پایستگی تحصیلی با ضریب استاندارد 0/47 قادر گردیده به صورت مثبت در سطح معنی داری 0/01، سازگاری تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی کند، همچنین اشتیاق تحصیلی از طریق نقش واسطه ای پایستگی تحصیلی بر سازگاری تحصیلی با ضریب 0/12 به صورت مثبت با شاخص (0/30=VAF) در سطح معنی داری 0/01، به صورت غیرمستقیم تأثیر گذاشته است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند اطلاعات مفیدی را برای معلمان، مشاوران تحصیلی و مسئولین آموزشی و پژوهشگران در زمینه سازگاری تحصیلی و کاهش مشکلات آموزشی دانش آموزان فراهم کند. با توجه به اینکه اشتیاق تحصیلی و پایستگی تحصیلی پیش بینی کننده قوی سازگاری تحصیلی هستند. بنابراین می توان با افزایش اشتیاق تحصیلی و پایستگی تحصیلی دانش آموزان، با ناسازگاری تحصیلی مقابله کرد و سازگاری تحصیلی دانش آموزان را در مدارس افزایش داد.
تدوین و اعتباریابی برنامه عصب روان شناختی اینترنتی و اثربخشی آن بر بازداری پاسخ و تکانشگری کودکان 5 و 6 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال نقص توجه/ بیش فعالی، اختلالی عصب شناختی است که اغلب در کودکان رخ می دهد.
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی برنامه عصب روان شناختی اینترنتی و اثربخشی آن بر بازداری پاسخ و تکانشگری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود.
روش: برنامه به روش فرا ترکیب از مقالات پایگاه های اطلاعاتی بازه زمانی 1982 تا 2021 تدوین و استادان روان شناسی بالینی و روانپزشکی آن را تائید کردند. سپس با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 21 کودک 5 و 6 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در سال 1402-1401 استان البرز به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برنامه عصب روان شناختی اینترنتی کودکان در16جلسه و والدین در 8 جلسه برگزار شد. جهت جمع آوری داده ها از آزمون های کانرز والدین(1978)، ماتریس های پیشرونده ریون رنگی کودکان(1938) و برو/ نرو(1984) استفاده شد. برنامه با روش تحلیل مضمون و داده ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSSنسخه 20 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد شاخص اعتبار محتوایی برنامه والدین87/0 و برنامه کودکان 1 و نسبت اعتبار محتوایی برنامه والدین 1 و برنامه کودکان 75/0 بود. مقدارF اندازه گیری شده تغییرات معنادار بازداری پاسخ (01/0P<) و تکانشگری (00/0P<) را نشان داد.
نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان داد برنامه عصب روان شناختی اینترنتی بر تکانشگری و بازداری پاسخ مؤثر بود؛ بنابراین می توان از این برنامه به عنوان برنامه ای مؤثر در بهبود بازداری پاسخ و تکانشگری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی استفاده کرد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دوگروهی (آزمایش- گواه) بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد تشکیل دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید و جمعاً 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه (آزمایش و گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سیریک (1984)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و خود ادراکی هارتر (1989) بود. مداخله آموزش تنظیم هیجان، طی 8جلسه 90دقیقه ای در مورد گروه آزمایش اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان برای متغیرهای سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی معنا دار بوده است(01/0P<). و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری(530/۰)، ، انگیزش تحصیلی (491/0) و خود ادراکی (376/۰) دانش آموزان اثربخش بوده است. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد سازگاری (تحصیلی، اجتماعی، شخصی-هیجانی و دل بستگی به موسسه) معنا دار بوده است(01/0P<) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد تحصیلی (458/۰)،بعد اجتماعی (368/0)، بعد شخصی-هیجانی (301/0) و بعد دل بستگی به مدرسه (289/۰) اثربخش بوده است.نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد انگیزش درونی معنا دار بوده است(01/0P<) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد انگیزش درونی(164/0) و بعد انگیزش درونی (141/۰) اثربخش بوده است. بنابراین از آموزش تنظیم هیجان می توان برای افزایش سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان مبتلابه اختلالات یادگیری استفاده نمود.
بررسی کنش های ارتباطی در ازدواج های موفق (پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
36 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی کنش های ارتباطی ازدواج های موفق بود. روش: این مطالعه به شیوه ی کیفی و بر مبنای نظریه داده بنیادانجام شد.
جامعه: پژوهش شامل زوج های موفق بر اساس اذعان خودشان، بررسی دستاوردهای زندگی مشترک و اجرای پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ (1993) که فرم کوتاه آن توسط (علیدوستی و همکاران اعتباریابی شده)، افراد پس از کسب نمره (بالاتر از 33) در مقیاس ازدواج های موفق و رضایتمند انتخاب شدند. در مجموع، (10 زوج) درشهر اهواز سال 1401 با نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری داده ها مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم استراوس و کوربین بود.
یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد که کنش های ارتباطی در ازدواج های موفق چهار مولفه اصلی شامل، کارکردهای خانواده اصلی، عوامل شکل گیری ازدواج مناسب ؛ مهارت های ارتباطی مؤثر و شکل گیری شخصیت در دوران کودکی است.
نتیجه گیری: ازدواج موفق به بافت خانوادگی افراد مرتبط است. لذا متخصصان می توانند با بهره گیری از مفاهیم مستخرج دراین پژوهش، ویژگی های ارتباطی خانواده های موفق شناسایی و بررسی شده که در مشاوره زوج درمانی مشاوره پیش از ازدواج رهگشا است
مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و فرسودگی شغلی پایین سازمان تامین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
151 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و فرسودگی شغلی پایین سازمان تأمین اجتماعی بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش را کلیه کارکنان مرد و زن شاغل در سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران در سال 1400- 1399 تشکیل دادند که از بین آنها 50 کارمند دارای فرسودگی شغلی بالا و 50 کارمند دارای فرسودگی شغلی پایین به عنوان نمونه و به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و همکاران (MBI، 1981) و استرس شغلی پارکر و همکاران (MPS، 1983) بود. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین مقایسه فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان دارای فرسودگی شغلی بالا و کارکنان دارای فرسودگی شغلی پایین تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)؛ به طوری که اندازه اثر حاکی از آن است که حدود 7/58 درصد از تغییرات فشار زمانی و 57 درصد از تغییرات اضطراب مربوط به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی تحت تأثیر «میزان فرسودگی شغلی» در آن ها است. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که فرسودگی شغلی در افزایش فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی موثر است.
مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۹۹)
۱۵۸-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش هوش معنوی و تنظیم شناختی هیجان بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان نوجوان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان نوجوان دختر پایه دهم شهرستان بیرجند به تعداد 2195 نفر بود که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بوده ند. نمونه پژوهش طبق جدول کوهن، برای هر گروه 25 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 75 نفر انتخاب و سپس در دو گروه آزمایش (آموزش هوش معنوی و آموزش تنظیم شناختی هیجان) و کنترل به روش تصادفی ساده گمارده شدند. دو گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر هوش معنوی و آموزش تنظیم شناختی هیجان را که هر دو در هشت جلسه 90دقیقه ای تنظیم شدند دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودناتوان سازی تحصیلی جونز و رودوالت (1982، SHS) استفاده شد. داده ها به وسیله تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون خودناتوان سازی تحصیلی در سه گروه تفاوت معنی داری در سطح 05/0 وجود داشت. علاوه بر این بین میانگین دو گروه آزمایش در خودناتوان سازی تحصیلی، تفاوت معنی داری در سطح 05/0 وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که برای کاهش خودناتوان سازی تحصیلی استفاده از آموزش هوش معنوی، از اثربخشی بیشتری برخوردار است.
مقایسه شادکامی و توانمندی های منش بر اساس جنسیت و نگرش به نقش جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه شادکامی و توانمندی های منش بر اساس جنسیت و نگرش به نقش جنسیتی انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری کل دانشجویان شهر تهران در نظر گرفته شد در سال 1401 بودند. حجم نمونه در این مطالعه 600 نفر (296 زن) و (304 مرد) در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای انجام شد. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (OHQ؛ ارگایل، 1989)، پرسشنامه ارزش های فعال در عمل (VIA-IS؛ پترسون و سلیگمن، 2004) و پرسشنامه نگرش به نقش جنسیتی (ATGRQ؛ کیانی و همکاران، 1387) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها نشان داد بین جنسیت و شادکامی و همچنین بین جنسیت و زیرمقیاس هاس شادکامی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P)؛ همچنین نتایج نشان داد که بین جنسیت و نمره کل توانمندی های منش و فضیلت های منش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتایج دیگر نشان داد که بین نگرش های جنسیتی (سنتی/ برابرخواه) و نمره شادکامی تفاوت معنادار وجود داشت (05/0>P)؛ در واقع نمره شادکامی افراد سنتی به طور معنادار بیشتر از افراد برابرخواه بود. اما در زمینه توانمندی های منش و فضیلت های منش تفاوت معناداری بین دو نگرش جنسیتی (سنتی/ برابرخواه) وجود نداشت (05/0<P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که جنسیت تاثیری بر شادکامی و توانمندی های منش ندارد؛ اما نگرش جنسیتی سنتی می توان موجب شادکامی بیشتر شود.
مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۶۸-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی بر دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد منطقه یک شهر تهران در سال ١٤٠٢- ١٤٠١ بود. از این بین، 51 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجان استفاده شد. طرحواره درمانی طی 10 جلسه (هر هفته یک جلسه ٩٠ دقیقه ای) و هیپنوتراپی شناختی طی ٨ جلسه (هر هفته یک جلسه ٩٠ دقیقه ای) برای گروه های آزمایش اجرا شدند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی هر دو روش هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی در کاهش دشواری تنظیم هیجان در افراد وابسته به مواد بود، و اثربخشی طرحواره درمانی در پس آزمون بیشتر از هیپنوتراپی شناختی بود. نتیجه گیری: باتوجه به اثربخشی هیپنوتراپی شناختی و طرحواره درمانی در افراد وابسته به مواد، به روانشناسان توصیه می شود برای بهبود دشواری تنظیم هیجان و مدیریت رفتارهای مرتبط با اعتیاد از این روش های درمانی استفاده کنند.
نقش میانجی تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلالهای اضطرابی در نوجوانان، این دوره مرحله اصلی شکلگیری نشانگان اضطرابی ازجمله اختلال اضطراب فراگیر است. علل و عوامل متعددی در ایجاد این اختلال دخیل هستند. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تحملناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر بنیادی، مقطعی و توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان متوسطه دوم شهر مشهد (63000 =N) در سال 1403-1402 بود که تعداد 203 نفر از آنها و یکی از والدینشان (203 والد) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از شاخص استرس والدینی (آبیدین، 1995)، مقیاس تحملناپذیری بلاتکلیفی (کارتون و همکاران، 2007) و پرسشنامه اضطراب کودکان و نوجوانان مبتنی بر پنجمین راهنمای تشخیص و آماری اختلالهای روانی (موریس و همکاران، 2017) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تائیدی و همچنین تحلیل مسیر در نرمافزارهای آماری SPSS نسخه 26 و LISREL نسخه 8/8 استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین استرس والدینی، تحملناپذیری بلاتکلیفی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر همبستگی مثبت وجود دارد (05/0>p). بررسی ضرایب نشاندهنده آن است که اثر مستقیم استرس والدینی بر تحملناپذیری بلاتکلیفی معنادار است، اما اثر آن بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر معنادار نیست. اثر مستقیم تحملناپذیری بلاتکلیفی بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر معنادار است. اثر غیرمستقیم استرس والدینی بر نشانههای اختلال اضطراب فراگیر از طریق تحملناپذیری بلاتکلیفی معنادار است (99/0 =CFI، 97/0 =NFI، 96/0 =NNFI، 99/0 IFI، 92/0 =RFI، 9/0 =GFI، 064/0 =RMSEA). با توجه به یافتههای بهدستآمده میتوان گفت تحملناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین استرس والدینی و نشانههای اختلال اضطراب فراگیر نقش میانجی ایفا میکند. نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که استرس والدینی و تحملناپذیری بلاتکلیفی نوجوانان نقش مهمی در تجربه نشانههای اختلال اضطراب فراگیر دارند. یافتههای این پژوهش نشاندهنده اهمیت مداخلههای مبتنی بر کاهش استرس و مبتنی بر تحملناپذیری بلاتکلیفی برای کاهش استرس والدینی و تحملناپذیری بلاتکلیفی نوجوانان و درنتیجه نشانههای اختلال اضطراب فراگیر است.
مقایسه تنظیم هیجان و تاب آوری در بیماران هایپرهیدروزیس و همتایان عادی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۵۸۹-۵۸۱
حوزههای تخصصی:
هایپرهیدروزیس یا تعریق بیش ازحد و غیرطبیعی، وضعیتی است که عرق کردن به طور غیرطبیعی افزایش یافته است. این افزایش میزان تعریق تا حدی است که بیش از مقدار موردنیاز برای تنظیم دمای بدن است. این بیماری می تواند کیفیت زندگی فرد مبتلا را از جهات مختلف کاهش دهد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تنظیم هیجان و تاب آوری در بیماران مبتلابه هایپرهیدروزیس و همتایان عادی است. جامعه آماری این پژوهش شامل مراجعه کنندگان به دو کلینیک زیبایی شهر تبریز جهت درمان پرتعریقی است همتایان عادی به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری (conner & Davidson, 2003) و پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان (gross & john, 2003) است. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد و با نرم افزار spss-21 تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که بین تنظیم هیجان در بیماران هایپرهیدروزیس در مقایسه با همتایان عادی و همچنین تاب آوری آنان تفاوت معنادار وجود دارد؛ بنابراین نتیجه گرفته شد که دو مؤلفه تنظیم هیجان و تاب آوری در بیماران مبتلابه هایپرهیدروزیس در مقایسه با افراد عادی ضعیف تر است.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ به وسواس: یک مقایسه اثربخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۲۹-۴
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال وسواس _ جبری یکی از اختلال های شایع است و مداخله های متعددی برای این اختلال وجود دارد اما برخی بیماران نتیجه مطلوب نمی گیرند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ(ACT+ERP) با طرح واره درمانی همراه با مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ST+ERP) برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری بود. روش: طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری در سال 1402 در اصفهان بود. شصت نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شدند. گروه های آزمایش هشت جلسه 60 دقیقه ای ACT+ERP و ST+ERP دریافت کردند. در این پژوهش از پرسشنامه افکار وسواسی_44 (گروه متخصصان کار روی شناخت های وسواس فکری-عملی،1997) و پرسشنامه مقیاس وسواس فکری و عملی ییل_براون (گودمن و همکاران،1989) استفاده شد. فرضیه ها از طریق آزمون کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که اثربخشی ACT+ERP و ST+ERP برشدت وسواس و باورهای وسواسی بیماران به طور جداگانه، در مقایسه با گروه کنترل تأثیر معناداری داشته است (001/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش ACT+ERP و ST+ERP بر کاهش شدت وسواس و باورهای وسواس بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری مؤثر است. همچنین ACT+ERP نسبت به ST+ERP تأثیر بیشتری بر کاهش شدت وسواس فکری و عملی بیماران مبتلابه اختلال وسواس _ جبری داشت. شماره ی مقاله: ۱
طراحی و اعتباریابی الگوی پیشگیری از فساد اداری مبتنی بر سبب شناسی روانی _ زمینه ای و بازنمایی اثرات فسادهای اداری بر زندگی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۱
۱۳۵-۹۸
حوزههای تخصصی:
هدف: حوزه پیشگیری از فساد اداری در کشور شاهد فقدان الگوهایی مبتنی بر پژوهش های روان شناختی است. هدف مطالعه حاضر طراحی و اعتباریابی «الگوی پیشگیری از فساد اداری مبتنی بر سبب شناسی روانی-زمینه ای و بازنمایی اثرات فسادهای اداری بر زندگی شهروندان» بود. روش: در فاز اول (شناسایی ادراک کارکنان خدمات عمومی از عوامل روانی-زمینه ای پیشگیری کننده از فساد)، داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی و ضمن مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر از کارکنان ادارات بخش عمومی تهران که از طریق نمونه گیری دردسترس و بادرنظرگیری اصل اشباع انتخاب شدند، جمع آوری گردید. در فاز دوم (شناسایی ادراک شهروندان از اثرات فساد بر زندگی آن ها) ضمن مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 شهروند تهرانی که از طریق نمونه گیری دردسترس و بادرنظرگیری اشباع مفهومی انتخاب شدند، نسبت به جمع آوری داده ها اقدام گردید. در فاز سوم (تعیین ابعاد و مولفه های الگو)، با استفاده از روش دلفی و ضمن نظرسنجی از هشت متخصص که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، نسبت به ارزیابی و اصلاح الگو اقدام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها در فاز اول منجر به شکل گیری شش مضمون اصلی شد: «ویژگی های شناختی»، «الگوهای هیجانی»، «ویژگی های شخصیتی»، «راهبردهای رفتاری»، «بافت خانوادگی» و «بافت سازمانی». در فاز دوم، دو مضمون اصلی پدید آمد: «پیامدهای منفی فردی» و «پیامدهای منفی جمعی». فاز سوم نشان داد میزان توافق پنل خبرگان با کل الگو 61/92 درصد و با تک تک مولفه ها نیز 88 درصد یا بالاتر بود و این موید اعتبار الگو می باشد. الگوی پیشگیری از فساد اداری با پنج بعد و 13 مولفه نهایی شد. ابعاد الگو عبارتند از: «انتخاب و انتصاب مناسب»، «مداخلات مشاوره ای فردی و گروهی»، «آموزش راهبردهای رفتاری»، «اصلاح و ارتقای فرهنگ سازمانی» و «نظارت و بازخورد». نتیجه گیری: مجموعه ای از مولفه های فردی و زمینه ای در خودکنترلی نسبت به ارتکاب فساد نقش بالقوه
مدل یابی علی علائم اختلال شخصیت مرزی بر اساس ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی: نقش میانجی کنترل بازداری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی یکی از علت های علائم اختلال شخصیت مرزی در نظر گرفته می شود و مکانیسم های این ارتباط چندان واضح نیست. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی علی علائم اختلال شخصیت مرزی بر اساس ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی با نقش میانجی کنترل بازداری انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضرتوصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که از این جامعه نمونه ای به حجم ۱۵۳ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس شخصیت مرزی (جکسون و کلاریچ، 1991)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (گاردیا و همکاران، 2000) و آزمون برو/ نرو (هافمن، 1984) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS 28و Smartpls3 انجام شد. یافته ها: نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد ارضای نیازهای روان شاختی (001/0>P؛14/0-=β) و کنترل بازداری(001/0>P؛38/0-=β) اثر مستقیم و منفی بر علائم اختلال شخصیت مرزی دارد. ارضای نیازهای روان شناختی (001/0>P؛27/0=β) با اثر مثبت بر کنترل بازداری اثر غیر مستقیمی بر علائم اختلال شخصیت مرزی دارد. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی علاوه بر اینکه یک عامل خطر مستقل برای اختلال شخصیت مرزی است می تواند با کاهش کنترل بازداری منجر به بروز این علائم شود.
مطالعه تطبیقی آسیب پذیری خانوار: مرور دامنه ای حوزه ها و روش های اندازه گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
49-100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ماهیت پیچیده و چندبعدی مفهوم آسیب پذیری در دو دهه اخیر موردتوجه قرار گرفته است، بااین حال هنوز تعاریف و روشهای استانداردی برای اندازه گیری آن در مطالعات داخلی و خارجی به کار نمی رود. ویژگیهای خانوارها به عنوان یک واحد تحلیلی مهم ازجمله مؤلفه های نسبتاً جدید سنجش آسیب پذیری قلمداد می شود که برتری آن نسبت به آسیب پذیری فردی از نقطه نظرات مختلف موردتوجه بوده و تحولات اجتماعی-جمعیتی اخیر در ایران و جهان بر اهمیت آن افزوده است. روش :تحقیق حاضر با استفاده از روش مرور دامنه ای و چارچوب روش شناختی پنج مرحله ای آرکسی و اومالی (2005)، به بررسی و نقد حیطه مفهومی، نظری و روش شناختی «آسیب پذیری خانوار» در مطالعات داخلی و خارجی طی سالهای 2010 تا 2022 (معادل 1389 تا 1401) پرداخته است. یافته ها :از میان 105 مطالعه مرورشده (28 مطالعه داخلی و 77 مطالعه خارجی)، می توان به ترتیب فراوانی از چهار حوزه اصلی آسیب پذیری محیط زیستی، اقتصادی، سلامت و اجتماعی در خانوار نام برد که نابرخورداری از نگاهی متعامل و درهم تنیده به این چهار بُعد مهم ترین ضعف شناسایی شده مطالعات در مقاله حاضر بود. به علاوه، بررسی تطبیقی نشان داد که اکثر مطالعات داخلی در پوشش موضوعات متنوع، شناسایی خانوارهای هدف، انتخاب چارچوب نظری گسترده و بهره گیری از سنجه های چندبعدی دارای ضعف هستند که باعث شده تا مطالعات مذکور در هنگام توضیح نحوه آسیب پذیری در سطح خانوار، به سمت تبیینهای فردگرایانه متمایل شوند. بحث :یافته ها بر لزوم گذار از نگاه سطحی به مفهوم خانوار و طراحی پیمایشهای طولی تأکید می کند که بتواند به افزایش تاب آوری خانوارهای آسیب پذیر و موفقیت سیاستهای رفاهی مربوطه در کشور کمک کند.