فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأسیسات اقامتی و پذیرایی، از زیرساخت های مهم صنعت جهانگردی است که دغدغه فراهم آوردن آن برای گردشگران خارجی از ابتدای دوره پهلوی در بین مسئولان حکومت وجود داشت. بررسی وضعیت تأسیسات اقامتی و پذیرایی اصفهان به عنوان یکی از قطب های جهانگردی کشور که همواره از دوره صفوی تاکنون مرکز توجه گردشگران بوده، اهمیت به سزایی دارد. با این رویکرد، هدف این پژوهش، بررسی زمانمند چگونگی توسعه تأسیسات جهانگردی استان اصفهان در جریان برنامه های عمرانی و مقایسه آن با دیگر استان ها و قطب های گردشگری در دوره پهلوی است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که سازمان برنامه تا پیش از تأسیس سازمان جلب سیاحان در ۱۳۴۲ش/1963م، علی رغم اذعان به اهمیت توسعه صنعت جهانگردی در کشور، بودجه ای برای تأسیسات جهانگردی اختصاص نداده بود. در طی برنامه های عمرانی چهارم و پنجم، اقدامات بسیاری در زمینه ساخت و توسعه تأسیسات اقامتی و پذیرایی صورت گرفت. با این حال، استان اصفهان سهم کوچکی از تحول تأسیسات اقامتی و پذیرایی کشور را داشت و صرف نظر از استان مرکزی با محوریت شهر تهران به عنوان پایتخت، استان های فارس، خراسان، خوزستان، مازندران و گیلان بیش از استان اصفهان تأسیسات اقامتی داشتند. این پژوهش به روش تحلیل تاریخی و با رویکرد توصیفی و تحلیلی بر اساس اسناد آرشیوی و گزارش های دولتی، مصاحبه فعال و مطالعات کتابخانه ای نگاشته شده است.
کاربرد نقشه ها و مستندات تاریخی در مکان یابی و فهم ساختار فضایی شهرهای باستانی؛ مطالعه موردی شهر ری در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱ (پیاپی ۱۴۱)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
استفاده از محتوای پژوهش های منتشرشده و بهره گیری از نقشه های ارائه شده در این پژوهش ها، یکی از مهم ترین مسیرها برای دریافت و درک درست از موقعیت شهرهای باستانی و تحلیل فضایی آنها است. این پژوهش بر آن است تا با استناد به مستندات و نقشه های تاریخی، از جمله نقشه های رابرت کرپورتر و پاسکال کُوست، ولفرام کلایس، تصاویر هوایی اریک اشمیت و نقشه حسین کریمان، موقعیت جغرافیایی شهر باستانی ری و ساختار شهری آن را شناسایی کند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به تحلیل محتوای منابع و متون منتشرشده به سرانجام رسیده است. به طور کلی نقشه ها و مستندات تاریخی در جایابی و مکان یابی شهر ری در قرون نخستین اسلامی نقش به سزایی را ایفا می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که برخی از نقشه ها دارای نواقصی هستند که باید در کنار هم مطالعه شوند. با مطالعه این مستندات مشخص شد که کهندژ در شمال شهر و در امتداد کوه طبرک قرار داشته است. منطقه شارستان نیز در جنوب کهندژ به وسیله حصار و بارویی مجزا شده است. بخش حومه و ربض شهر نیز به وسیله بارو و حصاری مستحکم محصور شده است. این حصار و بارو در غرب با عبور از کنار قلعه ای در شمال غرب، بقعه امامزاده عبدالله را احاطه کرده و در ادامه در جنوب با عبور از قلعه گبری به عنوان دروازه جنوبی شهر به دامنه های غربی شهر منتهی می شود. بر اساس مطالعه و بررسی نقشه ها و مستندات تاریخی شهر در بخش های جنوبی و غربی پیشرفت و گسترش یافته است.
واکاوی تصویرسازی زنان حاضر در کربلا با تأکید بر جایگاه حضرت زینب(س) در نسخ چاپ سنگی کلیات جودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲ (پیاپی ۱۴۲)
141 - 172
حوزههای تخصصی:
یکی از کتاب های ارزشمند چاپ سنگی دورۀ قاجار کلیات جودی است. حضور زنان کربلا در تصویرسازی های این کتاب بسیار بارز است. مسئلۀ پژوهش حاضر ارزیابی تصاویر کلیات جودی و نگاره های مرتبط با زنان حاضر در کربلا با تأکید بر حضرت زینب(س) است. همچنین به مضامین مرتبط با وقایع اشاره دارد و با هدف واکاوی ویژگی های مضمونی و تجسمی نگاره های مذکور شکل گرفته است. نگاره ها چگونه مضامین و روایات وقایع را به تصویر کشیده اند؟ جایگاه بصری حضرت زینب(س)، سایر زنان کربلا و پوشش آنان در کتاب حاضر چگونه مطرح شده است؟ با توجه به نتایج این پژوهش که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با شیوۀ کتابخانه ای- اسنادی شکل گرفته است، نسخ و تصویرگران برخی کتب کلیات جودی که بدون تصویرگر ثبت شده بود، شناسایی و مطرح شده است. تصاویر بسیاری از روایت های معتبر اسلامی تبعیت نکرده، یا حتی فراتر از متن کتاب، با توجه به ذهن هنرمند نمود پیدا کرده است. برای نشان دادن منزلت حضرت زینب(س) و شاخص سازی، از تمرکزگرایی و سایر ویژگی های تصویری قداست استفاده شده است. پوشش وی نیز در سه گونۀ مختلف نشان داده شده است که درخور توجه است. مفاهیمی همچون صلابت، حمایت، صبر و حزن به وسیله مؤلفه های طراحی در صحنه ها بارز شده است.
اهمیت و جایگاه کوهستان الوند در دورۀ اشکانی با استناد به یافته های تاریخی و باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲ (پیاپی ۱۴۲)
193 - 224
حوزههای تخصصی:
همدان در غرب ایران یکی از مناطق مهم در مطالعات تاریخی و باستان شناسی در ادوار مختلف، از جمله دوره اشکانی بوده است. با بررسی متون تاریخی مشخص می شود که هرگاه نامی از همدان برده شده، بلافاصله از کوهستان الوند یاد شده و درواقع، نام هگمتانه یا اکباتان هیچ گاه بدون کوهستان الوند ذکر نشده است. با توجه به اهمیت موضوع، پرسش های مهمی مطرح شده است؛ از جمله آنکه مهم ترین آثار دوره اشکانی شناسایی شده در ارتفاعات کوهستان الوند کدامند؟ آثار دوره اشکانی شناسایی شده در کوهستان الوند با آثار کدام منطقه و دوره شباهت دارند؟ دلایل شکل گیری و ایجاد این آثار در ارتفاعات کوهستان الوند چیست؟ ماهیت پژوهش حاضر بنیادی است و رویکرد آن توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی و مطالعات کتابخانه ای است. مهم ترین آثار شناسایی شده در کوهستان الوند عبارتند از نگارکندهای نویافته دشت میشان و دره یخچال است که با نگارکندهای منطقه الیمایی در دوره اشکانی، نظیر تنگ سروک II، نقش ضلع شرقی تنگ سروک IV و سنگ ماهی شباهت دارد. از سایر آثار کوهستان الوند در دوره اشکانی، می توان به قلعۀ تاریخی «قزلر قلعه سی» اشاره کرد که با موقعیت استراتژیک، در منتهی الیه شرقی کوهستان الوند واقع است. این قلعه در تأمین امنیت مسیرهای ارتباطی منتهی به شهر اکباتان نقش کلیدی داشته است.
بررسی تأسیس و زوال حکومت محلی آل شُمله (550-591ق) در خوزستان عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹ (پیاپی ۱۳۹)
145 - 171
حوزههای تخصصی:
دوره سلجوقی عصر تأسیس و تثبیت حکومت های محلی در ایالت های مهم ایران بود. خوزستان نیز در آن دوره یکی از ایالت های مهم ایران (از نظر سیاسی و اقتصادی) بود؛ به طوری که به «جامه خانه سلجوقیان» مشهور بود. پژوهش درباره تاریخ خوزستان در عصر سلجوقی، به دلیل عدم وجود منابع مستقل دشوار است. مسئله پژوهش حاضر بررسی عوامل تأسیس و همچنین زوال زودهنگام حکومت محلی آل شُمله در خوزستان عصر سلجوقی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در نیمه قرن ششم قمری با آشکار شدن علائم ضعف و انحطاط کامل سلجوقیان، زمینه برای تشکیل دولت های محلی در ایالت های مهم و مستعد ایران –از جمله خوزستان- فراهم شد. در آن زمان یکی از امرای دربار سلجوقی به نام «امیر شُملِه ترکمانی» از آشفتگی های سیاسی بعد از وفات سلطان مسعود سلجوقی (529-547ق) استفاده کرد. او بر خوزستان مسلط و بانی یک حکومت محلی در این منطقه شد. رابطه امیر شمله و دربار سلجوقی در ابتدا خصمانه بود، اما وی بعد از تثبیت حکومت خویش در خوزستان، با برعهده گرفتن سرپرستی یک شاهزاده سلجوقی (مقام اتابکی)، درصدد کسب رضایت دربار سلجوقی برآمد. بدین ترتیب، حکومت خود بر خوزستان را مشروع جلوه داد. جانشینان وی نیز از همین مقام مشروعیت بخش برای تداوم حکومت خویش بهره بردند. حکومت محلی آل شمله برخلاف حکومت های محلی معاصرش، چندان دوام نیاورد و مقارن با سقوط سلجوقیان فرو پاشید. از عوامل اساسی این سقوط زودهنگام می توان به مواردی چون عدم ایجاد مبانی مشروعیت مستقل از سلجوقیان، عدم محبوبیت مردمی، اختلافات درون دودمانی و احیای قدرت سیاسی خلافت عباسی در زمان خلیفه الناصر (575-622ق) اشاره کرد.
ابعاد فرهنگی مشارکت ایران در نمایشگاه جهانی 1873 وین و تأثیر آن بر تولید و صادرات قالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
149 - 176
حوزههای تخصصی:
با وقوع انقلاب صنعتی در اروپا و رواج تولید انبوه، نمایشگاه های جهانی با هدف عرضه توانمندی های فنی و فنّاورانه و یافتن بازارهای جدید صادراتی شکل گرفتند. پس از چهار دوره برگزاری این نمایشگاه ها در انگلیس و فرانسه، نمایشگاه جهانی پنجم با شعار «فرهنگ و آموزش» در سال 1873 در شهر وین اتریش برگزار شد. کشور ایران نیز به طور رسمی و با برنامه ریزی قبلی در این رویداد شرکت کرد. هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد مختلف مشارکت ایران در این نمایشگاه و مطالعه تأثیر این حضور در رونق تولید و صادرات قالی ایران به عنوان سرآمد هنرهای صناعی کشور است. به نظر می رسد حضور و بازدید رسمی ناصرالدین شاه قاجار از این نمایشگاه، نگاه شرق سوی حاکم بر جامعه اروپایی را تقویت و پاویون ایران را در کانون توجهات قرار داد. دراین بین، نمایش قالی های دستبافت ایرانی که تحسین نخبگان فرهنگی و منتقدان تولید انبوه را به همراه داشت، نقش مهمی در گرایش جوامع غربی نسبت به خرید قالی های دستبافت به عنوان مظاهر فرهنگی ایران و احیای تولید و صادرات این فرآوده سنتی ایرانی را در عصر قاجار در پی داشته است.
مادری جدید و آموزش زنان در عصر رضا شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر رضاشاه آغاز دوران مدرن و ایجاد تحولات بنیادین در پهنۀ اجتماعی ایران است. طرح بیداری زنان در این دوره، حیات اجتماعی آنها به ویژه زنان طبقۀ متوسط و بالای شهرنشین را به اشکال مختلف تحت تأثیر قرار داد. شکل گیری نظام آموزشی نوین و تعمیم یافتن حق تحصیل در مدارس جدید دولتی به دختران، از جمله سیاست های جنسیتی دولت بود که حیات اجتماعی و فردی زنان و دختران شهرنشین را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داد. نگارندۀ نوشتار پیش رو درصدد بررسی سیاست های آموزشی دولت رضاشاه در حوزۀ زنان نبوده است، بلکه ضمن توضیح سیر برساخته شدن مفهوم مادری جدید، به دنبال پاسخ به این پرسش بوده است که این مفهوم چگونه آموزش زنان را به ضرورت تبدیل کرد و این آموزش از حیث کمّی و کیفی، چگونه از ایدۀ مادری جدید تأثیر پذیرفت. داده های پژوهش که به روش کتابخانه ای- آماری و مبتنی بر احصائیه ها و نشریات جمع آوری شده است، نشان می دهد ایدۀ مادری جدید و نیاز به تغییر در نقش های سنتی زنان، در وهلۀ نخست با تغییر در تعریف رَحِم زنانه از عضوی بیولوژیک به محل جاگذاری نسل آیندۀ کشور و در گام بعدی با ظهور ایدۀ مادر-مربی، یا تربیت زن تحصیل کردۀ خانه دار، آموزش دولتی زنان را از حیث کمّی گسترش داد. البته از حیث کیفی، برنامۀ آموزشی زنان در مدارس دولتی نشان می دهد که آموزش آنها با مردان بسیار متفاوت بوده و با رویکردی ایدئولوژیک، با هدف تربیت همسر و مادر جدید ایرانی تدوین شده بود؛ به همین دلیل کمک چندانی به زندگی حرفه ای و شکل گیری هویت مستقل زنانه نکرده است.
تبیین و تحلیل نقش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در اقتصاد ایران اواخر دوره صفوی با تکیه بر نظریه اعتماد زتومکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
125 - 151
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه (1135-907ق/ 1722-1502م) یکی از مهم ترین دوره های تاریخ ایران است. ایران در این دوره به ویژه در عهد شاه عباس اول (1038-978ق/ 1629-1571م) در عرصه های گوناگون سیاسی، علمی، فرهنگی و اقتصادی به رونق و شکوه قابل توجهی دست یافت. اکنون سؤال اصلی آن است که با توجه به نقش مؤثر مؤلفه های فرهنگی اجتماعی در نظام اقتصادی آیا وضعیت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، در اواخر دوره صفویه جهت رشد و استمرار رونق اقتصادی مهیا و مناسب بوده است؟ بر همین اساس در این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع تاریخی دوره صفوی انجام شده است با تکیه بر شاخصه های اعتماد شکننده در جوامع سنتی مبتنی بر نظام های سیاسی استبدادی که در نظریه جامعه شناختی پیوتر زتومکا صورت بندی شده است شاخصه های مذکور در اواخر دوره صفوی بررسی شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد ایران در واپسین دهه های دوره صفوی با توجه به وضعیت شاخصه های مذکور و نیز وجود کارکردهای مستعدی که در فقدان اعتماد عمومی و ضعف سرمایه اجتماعی در جامعه ظهور می کنند از سرمایه اجتماعی پایین و اعتماد عمومی شکننده ای برخوردار بوده و به همین دلیل ظرفیت توسعه اقتصادی و امکان استمرار رونق اقتصادی درازمدت را نداشته است.
روایات عاشورایی الطبقات الکبری ابن سعد در سنجه نقد (بازه زمانی پیش از عاشورا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سعد در کتاب الطبقات الکبری، بخشی را به مقتل الحسین(ع) اختصاص داده که در میان مقاتل موجود سیدالشهدا(ع) از لحاظ قدمت در جایگاه دوم قرار دارد. با وجود موارد مشابه فراوان میان گزارش های آن با مقتل ابومخنف، ابن سعد بسیاری از روایات مقتل ابومخنف را حذف کرده و به نقل از مقاتل واقدی و دیگران روی آورده است. رویکرد جانب دارانه ابن سعد در گزارش واقعه عاشورا، اقبال وسیع مورخان و رجال شناسان مکتب شام؛ همچون ابن عساکر، ذهبی، ابن حجر، مزّی، ابن کثیر به آن را به دنبال داشته است. این مقتل علی رغم اخبار منفرد نسبت به دیگر کتب تاریخی و یا حدیثی، در برخی موارد با وقایع مسلم و یا روایات تاریخی دیگر ناسازگار بوده و در مواردی شأن امام معصوم(ع) و یا خاندان معصومان(ع) را مخدوش ساخته و پایه های نااستواری برای تحقیق پیش روی عالمان فریقین در قرن های بعد از خود قرار داده است. یافته ها نشان از جهت داری گزارش وی از قیام امام حسین(ع) و تحلیل برپایه ذهنیتی خاص است که احتیاطی دوچندان را پیش روی مقتل پژوه می نهد. این مقاله با روش کتابخانه ای به صورت میان رشته ای تاریخ و حدیث و رویکردی تحلیلی و انتقادی، روایات تأثیرگذار و جهت دار او را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
تأثیر بحران نقره بر اقتصاد غزنویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
189 - 211
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع مالی اقتصاد غزنویان در دوره متقدم، یعنی از بدو استقرار غلامان به رهبری آلبتکین و سبکتکین در شهر غزنه (351ق) تا پایان حکومت سلطان محمود (421ق) اتکا بر نظام غنایم بود که پشتوانه اصلی ضرب سکه های مرغوب بود؛ اما از دوره سلطان مسعود (432 421ق) با پیشامد بحران نقره مواجه شدند که طی آن ارزش پول رایج کاهش یافته و همچنین از تعداد ضرب مسکوکات با عیار بالا نیز کاسته شد. ازاین رو سلاطین متأخر غزنوی برای تأمین هزینه های جاری و لشکری خویش به درآمدهای سهل الوصول دیگری روی آوردند. سؤال اصلی این است که بحران نقره چه تأثیری بر تطور منابع درآمدی غزنویان داشته است؟ فرض این است که بحران نقره به واسطه کاهش عیار مسکوکات و کمبود آن در تجهیز سپاهیان سبب تطور منابع درآمدی غزنویان از نظام غنایم در جهت وابستگی بیشتر به عواید نظام مالیاتی گردید. روش مورداستفاده در این تحقیق، توصیفی تحلیلی است که بر پایه شواهد کیفی و کمّی و مطالعه سکه شناسی استوار است. نتایج نشان می دهد که کاهش فتوحات در هند، هزینه های ناشی از اختلافات جانشینی و هزینه های هنگفت در امور غیرمولد، دولت غزنویان را با بحران نقره مواجه نمود و به تبع آن سلاطین غزنوی برای جبران منابع مالی ازدست رفته، به ویژه تأمین مواجب نقدی سپاهیان به شکل حواله و تحمیل های مضاعف به عواید نظام مالیاتی روی آوردند که این مسئله نیز بر دشواری حکمرانی آنان افزوده بود.
تأثیر انتقال سیادت کاریزمایی در شکل گیری قیام محمد نفس زکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹ (پیاپی ۱۳۹)
173 - 201
حوزههای تخصصی:
در سال ۱۴۵ق. اولین قیام حسنیان به رهبری محمدبن عبدالله بن حسن رقم خورد. این قیام در حالی شکل گرفت که در میان علویان شخصیت های برجسته تری به لحاظ شیخوخیت، جایگاه علمی و تعدد یاران حضور داشتند و در رأس آنان امام جعفر صادق(ع) بود. ضمن آنکه در میان سادات حسنی نیز عبدالله محض -پدر محمد- از جایگاهی ویژه برخوردار بود. با پذیرش تصریح منابع بر پرهیز امام(ع) از هرگونه فعالیت سیاسی در اواخر عهد اموی، می توان این پرسش را مطرح کرد که چه عاملی در پذیرش رهبری محمدبن عبدالله با وجود در قید حیات بودن پدرش نقشی محوری داشته و مشارکت گروه های مختلف مردمی در قیام او را باعث شده است؟ نتیجه پژوهش حاضر بر مبنای نظریه شخصیت کاریزمایی وبر، حاکی از آن است که عبدالله محض از سیادتی کاریزماتیک برخوردار بود. در بحران های اواخر دوره اموی، طرح موفق او برای انتقال سیادت کاریزمایی به فرزندش محمد و پذیرش آن از سوی حامیان، با برجسته سازی ویژگی های نفس زکیه، استفاده از همانندسازی اسطوره ای و جلب نظر دستگاه گرداننده اجتماع کاریزمایی در میان هاشمیان صورت گرفت. از این رو، با ادامه بحران و همچنین تبلیغات و حمایت عبدالله در آغاز خلافت عباسی، محمد در زمان حیات پدر قیام کرد و با وجود عدم برخورداری از شیخوخیت، از حمایت گروه های مختلف مردمی برخوردار شد.
تأثیر بحران های سیاسی ایران همزمان با جنگ جهانی اول بر ناکامی مأموریت براوین در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مأموریت سیاسی براوین در ایران (7 بهمن1296 تا 31شهریور 1297خ.) به عنوان نخستین سفیر دولت بلشویکی روسیه، آغازگر دوران جدیدی در روابط سیاسی دو کشور بود، اما این مأموریت برای براوین فرجام خوشی نداشت. حضور هم زمان سفیر روسیه تزاری و حمایت قزاق ها از او، عدم موافقت انگلستان با فعالیّت سفیر بلشویک ها در تهران و همچنین ترس دولت و هیئت حاکمه ایران از اعلام مواضع رسمی خود در پذیرش حکومت انقلابی شوروی، از مهم ترین مشکلات پیش روی نخستین سفیر شوروی در ایران بود. بنابراین، براوین در صورت غلبه بر این مشکلات، می توانست حضور و موقعیّت خود را در تهران تثبیت کند، اما در عمل وی نتوانست به موفقیتی دیپلماتیک در تهران دست یابد. در پژوهش پیش رو این پرسش مطرح می شود که چه عواملی موجب عدم موفقیّت براوین در مأموریت وی به تهران به عنوان نخستین سفیر شوروی بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با وجود حمایت هایی که براوین از سوی جنگلی ها و برخی از چهره های دموکرات از آن برخوردار بوده است، شرایط جنگ جهانی اوّل، به ویژه نفوذ دولت انگلستان بر ساختار سیاسی ایران، آشفتگی سیاسی ایران و قفقاز و تردید دولت ایران در شناسایی رسمی دولت شوروی و سفیر آن ها و همچنین عدم حمایت قاطع زمامداران شوروی نسبت به وی، از عوامل مهم ناکامی براوین در این مأموریت بوده است. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی و اسنادی و به شیوه مطالعه توصیفی تحلیلی انجام می پذیرد.
The Socio-Political Aspect of Religious Terminologies in Medieval Iran: The Case of “Akhbārī-uṣūlī” in Kitāb al-Naqḍ Written by ʿAbd al-Jalīl Qazwīnī Rāzī (d. 560/1165)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The conflict between the Akhbārīs and Uṣūlīs dates from the time of Mawlá Muḥammad Amīn Astarābādī (d. 1033/1624). However, limited usage of the two terms can be traced back to before that period. Kitāb al-Naqḍ , written by ʿAbd al-Jalīl Qazwīnī Rāzī (d. 560/1165), is one of the few Imāmī sources that contains a group of references to a similar conflict between the Shiʿa Uṣūlīyyah and Shiʿa Akhbārīyyah. The former term, in particular, repeatedly appears in the book. The aim of this paper, adopting a conceptual approach to history, would be to demonstrate that the Akhbārī/Uṣūlī terms in medieval Iran do not refer to a legal concept, nor to the dispute between the moderate/extremist Shiʿis in that context. Despite the first impression which the term conveys, it will be suggested that the term “uṣūlīyyah” does not have its roots in uṣūl al-fiqh (Islamic legal methodology), but rather, refers to some specific rational uṣūl (principles) usually applied to uṣūl al-ʿaqāʾid (Islamic theological principles). That is, “uṣūlīyyah,” according to Qazwīnī, refers to those whose religious knowledge has been based on rational principles. However, the Akhbārī-Uṣūlī terminology introduced by Qazwīnī cannot be paired with the historical Shiʿi schools and figures of his period. If we consider the social and political pressures under which Iranian Imāmīs were living, it will appear that employment of such terms has had a strategic purpose. In this case, calling most of his contemporaries “uṣūlīs,” and attributing controversial Shiʿi beliefs to the Akhbārīs, Qazwīnī has attempted to exonerate Imāmīs from their accusations, and to improve their social position.
سیاست های مذهبی اسماعیلیان در قلمرو دولت اغلبیان (280- 298 ه.ق)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اهداف و شیو ه های اجرایی سیاست های مذهبی اسماعیلیان در قلمرو اغلبیان بررسی شده است؛ اسماعیلیان از نیمه دوم قرن سوم هجری، مغرب اسلامی را برای ادامه فعالیت های سیاسی –مذهبی خود بر گزیدند و با ورود داعیان اسماعیلی به این بخش از قلمرو اسلام ،زمینه های رواج عقاید مذهبی اسماعیلی و در نهایت تشکیل حکومتی قدرتمند را فراهم آوردند. درآستانه ورود داعیان اسماعیلی به مغرب اسلا می بخش هایی از آن(افریقیه) در حاکمیت اغلبیان و تحت تاثیر عقاید اهل سنت و نفوذ فقه مالکی بود. از وجوه سیاست های مذهبی داعیان اسماعیلی در قلمرو اغلبیان؛ تبلیغ وتعلیم، جذب مخالفان مذهبی، ممانعت از اجرای مناسک اهل سنت و برخورد با فقهای مالکی بوده است. داعیان اسماعیلی سیاست ثابت و یکسانی نداشتند ،با توجه به شرایط زمانی محافظه کارانه و محتاطانه عمل می کردند،این خط مشی تسامح گرایانه و شیوه ی مسالمت آمیز، جذب مخالفان را در پی داشت و سبب گردید تا آرام آرام زمینه ی تشکیل دولت اسماعیلی مذهب فاطمی،فراهم گردد.
تحلیلی بر نقش کارگزاران کلانتران طایفۀ دره شوری قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲ (پیاپی ۱۴۲)
109 - 139
حوزههای تخصصی:
طایفۀ دره شوری یکی از طوایف ایل قشقایی است. در ساختار سیاسی قدرت، کلانتر به صورت رسمی مسئولیت ادارۀ آن طایفه را عهده دار بود. کلانتران علاوه بر تیره های وابسته به خود، گروهی از عوامل اجرایی را در خدمت داشتند که با عناوینی چون «دؤیربَر» و «اَدآرَ» مورد خطاب قرار می گرفتند. نگارندگان این مقاله بر آن اند تا نسبت و رابطۀ میان قدرت کلانتران دره شوری و وظایف کارگزارانشان را آشکار کنند. سؤال این است که چرا و چگونه کلانتران دره شوری از کارگزاران استفاده می کردند؟ این پژوهش به صورت میدانی بر مبنای انجام مصاحبه ها و با مکمل قرار دادن منابع کتابخانه ای، با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کلانتران طایفۀ دره شوری برای انجام امور خانوادگی و برقراری نظم در تیر ه ها، در کنار افرادی چون کدخداها از کارگزارانشان استفاده می کردند. آن ها به عنوان بازوی اجرایی، صرفاً مسئولیت هایی را در خانۀ کلانتران برعهده نداشتند، بلکه عده ای از کارگزاران در خارج از خانۀ کلانترها نیز انجام وظیفه می کردند. کارگزاران ضمن مهارت در امور اجرایی، افرادی جنگجو بودند که کلانتران از آن ها برای سرکوب افراد و تیره های متمرد و پیشبرد اهدافشان در کنار تیره های وفادار به خود استفاده می کردند.
The Historical Sociology of Recreating the Concept of "Iran" in the ‘History of Alam Arāy-e Abbāsi’(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
History of the nations and national identity has always been considered one of the major issues in the social sciences and political geography. The identity of each nation is primarily related to the circumstances under which that particular nation has emerged and evolved. Thus, every country is independent when it has primarily an independent national personality. The origin and evolution of the concept of Iran has gained a considerable attention in the context of national identity since the establishment of the Medes 705 BC Government in the Iranian Plateau. After the fall of the Sassanids 636 AD and the emergence of independent and semi-independent governments in Iran, this concept lost its particular geopolitical framework, but in the historical process, Iran's political identity was based on a geographical integration and at one point in history, some historians recreated this concept in their works and applied it as a sign of a new evolution in line with reviving the geographical, cultural, and political and social dimensions. With the formation of the Safavid government in Iran and its reliance on the revival of Iranian land based on the heritage of ancient borders, the Iranian concept has transcended the cultural and ethnic aspect as a socio-political and basic concept for the national identity. This research is based on the theory of return in historical sociology with the method of content analysis, has been an attempt to prove the role-playing factors in the development and consolidation of Iranian identity,
تقدّم اصلاحات اقتصادی بر اصلاحات سیاسی؛ بازخوانی آرا و اندیشه های علی اکبر داور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آغاز مواجهه جامعه ایران با غرب، پرسش درباره انحطاط و راه خروج از آن به مسئله اصلی منورالفکران تبدیل شد. هر فرد و گروهی در مواجهه با بحران های جامعه ایران، الگوی خاصی را پیشنهاد می داد . علی اکبر داور به تأمل درباره این موضوع پرداخت. مسئله اصلی مقاله، بازخوانی انتقادی آرای داور درباره عقب ماندگی ایران است. پرسش مقاله نیز این است که داور چه الگویی از توسعه را مطلوب می دانست؟ فرضیه این مقاله این است که الگوی غالب در اندیشه داور، الگوی اصلاح اقتصادی بوده است. یافته هایِ این نوشتار نشان می دهد داور برخلاف بسیاری از منورالفکران، درکی اخلاقی از مفهوم تجدد نداشت. وی ریشه برتری غرب را در قدرت اقتصادی و صنعتی آن می دید. داور معتقد بود اصلاحات اقتصادی مقدّم بر اصلاحات سیاسی و فرهنگی است. از مجرای این تفکر، او به استبداد مُنَوِّر روی آورد؛ زیرا معتقد بود در سایه حکومتی مقتدر می توان این اصلاحات را انجام داد. نتیجه این نوع تفکر، درکی سطحی از تجدد و نوسازی بود. داور بدون توجه به مبانی و الزامات تمدن غرب، سعی کرد با تغییر شکل حکومت و اصلاحات اقتصادی، جامعه ایران را از انحطاط برهاند. اجرای این سیاست به نوسازی ناقص و بدوی منجر شد؛ نوسازی ای که نتوانست پاسخی اصولی به مسائل جامعه ایران بدهد.
دریانوردی و امور مرتبط با آن در اندلس، از آغاز ورود اسلام تا پایان دوره امویانِ اندلس (92-422 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی اندلس و اینکه از سه جهت با دریا احاطه شده، باعث شد تا مسلمانان بندرها و لنگرگاه های متعددی در اطراف آن بنا کنند. در سال های آغازین ورود مسلمین به اندلس و در آغاز حکومت امویان، دریانوردی و ناوگان نظامی از امور مهم به شمار نمی آمد، زیرا فرمانروایانِ مسلمان سرگرم استقرار حکومت و سرکوب قیام های داخلی و نبردهایی در خشکی بودند. اما امویان از زمان عبدالرحمن اوسط (حک 238-206 ق) و پس از حملات نورمان ها به سواحل اندلس در سال 229 ق، اهتمام ویژه ای به ساختِ ناوگان نظامی مبذول نمودند و در واقع آغازِ پایه گذاری و توجه به دریانوردی را در اندلس از این زمان باید دانست. از این پس، امیران اموی، اهتمام بسیاری به تقویت ناوگان نظامی داشته و از نیروی دریایی استفاده ی زیادی برای مقابله با نورمان ها و محدودکردن نفوذ فاطمیان نمودند. این توجه به امور دریانوردی باعث شد تا در اندلس پادگان ها و استحکامات دریایی متعددی بنا گردیده و منصبِ امیرالبحر از جایگاه والایی برخوردار شود. المریه مهم ترین بندر نظامی گردید و در تعدادی از بنادر، کارخانه های کشتی سازی ساخته شد.
ملاحظاتی در تاریخ کودکی عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
111 - 147
حوزههای تخصصی:
ترسیم ابعاد دنیای کودکان در دوره صفوی، همچون تاریخ زنان، اغلب در ارتباط با وقایع دربار و بزرگان ثبت و ضبط شده است. منابع تاریخی از جمله گزارش های سیاحان و سفرنامه نویسان در خصوص تاریخ کودکان عصر صفوی از جمله تعریف دقیق این دوره، حدودوثغور سنّی و تمام ویژگی های کودکان، استقلال کافی را ندارد اما به کرّات به مزایا و معایب کودکان دربار اعم از شاهزادگان و سایر کودکان وابستگان به دربار اشاره کرده اند. بااین حال اشارات پراکنده تا حدودی تکافوی چهره نمایی از حیات اجتماعی کودکان عامه و غیردرباری را نیز نشان داده است. این مقاله ضمن توجه به اهمیت تاریخ کودکی، تلاش می کند تا به این سؤال پاسخ دهد که مزایا و بلایای تاریخ کودکان دربارِ صفوی چگونه رقم خورده است؟ و نیز کیفیت حیات اجتماعی کودکان غیر دربار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد کودکان دربار در نوع شاهزادگان اگرچه از نظام تعلیم وتربیت پیشرفته و مناسبی برخوردار بوده اند اما در روند بحران جانشینی و کشمکش های خونین و نیز از نیمه دوم عصر صفویان با قرار گرفتن در چنبره حرم سرا، دچار بحران و آسیب جدی شده اند که اغلب منجر به قتل، مقطوع النسلی و کوری کودکان می شد و در واقع تربیت کودکی آن ها مغایر با تربیت سیاسی و امور مملکت داری بود. مصائب کودکان وابسته به دربار از جمله غلام بچه ها، کالای جنسی شدن و اعتیاد آن ها بوده است. در نوع کودکان غیردرباری اگرچه تاحدودی اشتراکاتی از جمله در تعلیم وتربیت، متون درسی و مذهبی با کودکان دربار داشته اند اما مخاطرات بیماری، جنگ و قحطی و تجاوز جنسی آن ها را تهدید می نمود. در عوض این کودکان از آزادی، فعالیت و روابط اجتماعی بیشتری برخوردار بوده اند. روش پژوهش در این مقاله کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل تاریخی است.
The Three Famines and the Makings of a Malthusian Catastrophe in Iran (1869-1944)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Iran suffered three catastrophic famines in the seventy-five-year span of 1869 to 1944. The population in 1945 was unchanged from that of 1840, a classic case of a Malthusian catastrophe. This article aims to assess the impact of the famines on Iran’s population level. It is first shown that the human losses in the Great Famine of 1869-1873 have been vastly understated in much of the literature. Two-thirds of the population was lost. Barely had Iran recovered its 1869 population when the Great Famine of 1917-1919 in World War I had carried off nearly half of the population. Finally, World War II and the resulting 1942-1944 famine and typhus epidemic had claimed a quarter of the population and again restored the 1840 population level. Only after 1945 was Iran able to shake off the Malthusian trap into which it had fallen for more than a century.