فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پارت و خراسان در دوره ساسانی: پژوهشی در جغرافیای تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پیشینه تاریخی سرزمین های ایرانی در دوره باستان، به روشن بودن زمینه جغرافیایی آن ها بسیار وابسته است. در این میان ابهام در موقعیت ایالات/نواحی ایران می تواند به پریشانی و جابجایی رویدادهای تاریخی، و در نتیجه بر تحلیل پیامدهای آن ها تأثیر بگذارد. ابهام در جایگاه پارت در دوره ساسانی، نمونه روشنی است که سبب آشفتگی در توصیف تاریخی و جغرافیایی نواحی دیگر پیوسته به آن نیز گردیده است. بر خلاف تصور رایج که پارتِ دوره ساسانی را در شمال شرق فلات ایران می داند که سپس به خراسان تغییر نام یافت، مدارک موجود از اوایل دوره ساسانی تأیید نمی کنند که پارت در این زمان در شمال شرق ایران قرار داشته است. در منابع کتیبه ای اوایل ساسانی همچون کتیبه شاپور یکم بر کعبه زردشت، ابرشهر در شمار ایالت های شمال شرق ایران، و پارت ایالتی در نواحی مرکزی، در شمال پارس و خوزستان نام برده شده است. در اصلاحات اداری سده ششم م.، تقسیمات اداری تازه ای جایگزین نظام پیشین شد که در نتیجه آن، کشور به چهار بخش (کوست)، هر یک شامل چند ایالت تقسیم شد. در این میان، نام خراسان برای نخستین بار به صورت یکی از بخش های چهارگانه کشور و شامل ایالت های پیشین شمال شرق ایران در منابع کتیبه ای این دوره و منابع کتبی پس از آن ظاهر شد و بدین سان، نگارنده با مقایسه این دو دسته از مدارک، نتیجه گرفته است که تغییری در نام، از پارت به خراسان، در دوره ساسانی صورت نگرفته است.
ایل شاهسون (قره قویونلو - آق قویونلو)
حوزههای تخصصی:
اوضاع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ایران در آستانه انقلاب مشروطه، گنجاندن ایران در سیستم سرمایه داری جهان
حوزههای تخصصی:
کردهای فارس و زمینه های شکل گیری سلسله ملوک شبانکاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کردهای فارس صحراگردانی بودند که پیش از ظهور اسلام و در قرون اولیه اسلامی در فارس حضوری تاثیرگذار داشتند.در حدود اواسط قرن پنجم ه.ق با رهبری فضلویه چند طایفه از کردهای فارس با هم متحد شدند و تشکلی را با عنوان ((شبانکاره)) ایجاد کردند.شبانکارگان در سال های اولیه شکل گیری توانستند بر تمامی ایالت فارس و پس از آن نیز بر بخش هایی از این ایالت حکومت کنند.در اوایل قرن ششم ه.ق یکی از طوایف تشکیل دهنده گروه شبانکار،اسماعیلیان،توانستند سلسله ای را به نام ملوک شبانکاره ایجاد کنند.این سلسله موفق شد حدود دو قرن و نیم بر بخش هایی از فارس و کرمان حکومت کند
مروری بر نقش و عملکرد دهقانان در ابتدای دوره اسلامی
حوزههای تخصصی:
دهقانان در مفهوم مالکان، صاحبان و رییسان دیه ها از عصر ساسانی، و به طور مشخص از دوره خسرو انوشیروان تا سده های 4 و 5 هـ.ق نقش و نفوذ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مهمی در ایران داشته اند. این گروه اجتماعی که در عهد ساسانیان به عنوان بخشی از نجبازادگان درجه دوم، در پائین ترین لایه ی اشراف قرار داشتند، اداره امور محل خویش را به طور موروثی به عهده گرفته و وظیفـه گردآوری خراج و جزیه را بر عهده داشتند. آنان واسطه ی حکومت و جماعت پرشمار مالیات دهندگان روستایی بودند. پس از سقوط حکومت ساسانی و تسلط عرب ها مسلمان بر ایران، مقام و موقعیت دهقانان نه تنها کاهش و زوال نیافت، بلکه با نابودی اشراف بلندپایه، جایگاه و مرتبه خود را به طور نسبی حفظ کردند. اینان به مثابه رئیس و رهبران جمعیت های ده نشین و حتی شهرنشین از طریق تعامل و سازش با فاتحان عرب، ضمن آن که مقام اجتماعی و مسؤولیت های سابق خود را حفظ کردند، با تدابیر معقول مانع از خونریزی و تخریب بیشتر روستاها و شهرهای ایران توسط مهاجمان گشتند. اینان نقش مؤثری در انتقال آداب و رسوم و سنت های فرهنگی و اجتماعی، و حتی شیوه و رویه های اداری دوره ی باستان به عصر اسلامی ایفا کردند. آنان تا چندین قرن پس از سقوط حکومت ساسانی با علاقه مندی داستان ها و روایت های کتبی و شفاهی تاریخ ایران باستان را پیوسته حفظ و از نسلی به نسلی دیگر منتقل نمودند.
مصدق لیبرال نبود
منبع:
شهروند ۱۳۸۷ مهر شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
سازمانی که فرقه شد
حوزههای تخصصی:
اوضاع اقتصادی و تجاری سامانیان
حوزههای تخصصی:
اردشیر زاهدی، آخرین سفیر پهلوی در آمریکا
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ تیر شماره ۴
حوزههای تخصصی:
مناسبات سیاسی و نظامی غوریان با حکومت های همجوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غوریان (543-612ق) در مدت کوتاهی توانستند حکومت مقتدری را در بخش وسیعی از سرزمین های اسلامی تشکیل دهند. جد اعلای غوریان شنسب نام داشت. گفته شده وی در زمان علی بن ابی طالب (ع) به حضور ایشان رسید و اسلام آورد، اما پذیرش آیین اسلامی از سوی مردم غور در زمان سلطان محمود غزنوی بوده است.اوج اقتدار این سلسله در زمان سلطان غیاث الدین محمد (551- 599ق) و برادرش سلطان معزالدین (599- 602ق) بود که پیشرفت بزرگ اقتصادی و فرهنگی دولت غور نیز مربوط به این دوره است.معاصر بودن غوریان با حکومت هایی چون غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان همواره موجبات برخوردهای سیاسی و نظامی این خاندان را با حکومت های یاد شده فراهم می نمود. پس از مرگ معزالدین غوری سلسله غوریان اقتدار پیشین خود را از دست داد و رو به تجزیه نهاد و حاکمان محلی دم از استقلال زدند و در این بین سلطان محمد خوارزمشاه از موقعیت استفاده نمود و سلسله غوریان را در خراسان و ماوراالنهر سرنگون ساخت.
اوضـاع سیاسی خراسان از ورود اسلام تا پایان خلافت امویان
حوزههای تخصصی:
اعراب که ابتدا به دنبال فتوحات به ایران حمله کردند، خیلی زود به دنبال منافع اقتصادی برآمدند و با کشاندن اختلافات قبیله ای خود به خراسان، به قدرت دست یافتند. اما حرکت و قیام استقلال طلبانه علیه سلطه حاکمیت اموی و سپس علیه حاکمان عباسی، از سوی مردم مسلمان خراسان در مقاطع مختلف زمانی، به وقوع پیوست. شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی سرزمین های حاکمیت امویان به سمتی پیش رفته بود که یک تغییر بنیانی را اقتضا می کرد. شاید بتوان مهم ترین دلیل سرعت واژگونی بنی امیه را در خراسان، آشفتگی اوضاع اداری خراسان دانست. سقوط خراسان در نتیجه تغییراتی بود که در جامعه عربی خراسان به وجود آمده بود که بنیان اجتماعی خراسان را دگرگون ساخته بود. خراسان جدای از آن که از مرکز خلافت به دور بود، به عنوان منطقه بسیار مهمی در شرق، دچار آشفتگی های قبیله ای بود و در کنار آن بی توجهی و سرسری گرفتن تعلیمات احکام اسلامی موجب منفور شدن و در پی آن پیروزی عباسیان گردید.
تجلی افکار عمومی ایرانیان در قیام 30 تیر
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
پاسخ به چرایی و چگونگی تحولات سیاسی و اجتماعی آنگاه مفید و عبرت آموز خواهد بود که فراتر از مقطع زمانی ــ مکانی وقوع حوادث، در مورد این تحولات تامل شود. به بیان دیگر، آنگاه که روابط بازیگران و تعامل متغیرها با یکدیگر به یک عرصه خاص محدود نشود می توان از جزئیات فراتر رفت. در این صورت صرف نظر از نحوه وقوع رویدادها و نتایج حاصل از آن ها، افقی گشوده خواهد شد که آن ها را می توان در ذیل آن و در ارتباطی فراگیرتر با سایر عوامل و نتایج ملاحظه و بررسی کرد. قیام سی ام تیر به مثابه حادثه ای تاریخی و محصور در زمان و مکانی خاص، در این مقاله از زاویه ای دیگر طرح گردیده که تامل در آن را عبرت آموز ساخته است
اصلاح دینی دوره پهلوی اول با تکیه بر آراء شریعت سنگلجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشهورترین و ناشناخته ترین اشاعه دهندگان اندیشه اصلاح دینی در ایران دوره پهلوی اول، رضاقلی سنگلجی معروف به «شریعت» بود. اصلاحات دینی رضاشاه که منجر به انزوای بخشی از روحانیت گردید، راه را برای ورود علمایی چون شریعت که تأکیدشان بر عقل و عقل گرایی بود، هموار ساخت. وی از عقل در فهم دین و سنت استفاده نمود. ریشه های فکری وی به عنوان احیاگر دینی منبعث از افکار اصلاح گران دینی پیشین همچون سید جمال الدین اسدآبادی، محمدعبده مصری و نیز معاصرش اسدالله خرقانی بود. مخالفینش وهابیت را هم بدان اضافه می نمایند. برخلاف دیگر نواندیشان دینی، سنگلجی از حوزه اسلام و شیعه ننمود بلکه وی در آثاری که از خود بجا گذاشت، هدفش را مبارزه با خرافات عنوان نمود، اما پاره ای عقاید و اقدامات او در مبارزه با خرافات از سوی برخی مراجع رسمی شیعه با مخالفت مواجه شد. بررسی دیدگاه های شریعت، مؤلفه های مورد نظر وی در اصلاح دینی و بازتاب برخورد حکومت در برابر فعالیت های وی موضوع مقاله حاضر خواهد بود.
آناتومی جنبش دانشجویی
منبع:
زمانه ۱۳۸۱ شماره ۳ و ۴
حوزههای تخصصی:
نقش ادبیات در بازآفرینی اوضاع اجتماعی ایران عهد مغول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هجوم مغول در قرن 7 ه.ق، تاثیرات عمیقی بر جامعه ایران برجای نهاد. گذشته از تاثیرات سیاسی و نظامی حمله مغول، که در خصوص آن، کتب ،مقالات و رساله های متعددی به رشته تحریر در آمده است. تاثیرات فرهنگی این هجوم نیز مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، که دراین میان، ادبیات به واسطه اتکا به منابع غنی این دوران از جایگاه والایی برخوردار است. در این مقاله سعی برآن است که با توجه به تراوشات ظریف شعرا و ادبای ایران عصر مغول، واقعیت اجتماعی و اوضاع جامعه از خلال ابیات و سطور نوشته های آنان باز آفرینی گردد.
غرب از دیدگاه سفرنامهنویسان ایرانی
حوزههای تخصصی:
مهاجرت نخبه های ایرانی دوره قاجاری به فراسوی مرزهای کشور و آشنایی با مظاهر متعدد غرب باعث شد که این عده با نگارش رسالات و مکتوباتی شرح مشاهدات خود از این مناطق را به رشته تحریر دربیاورند. مراجعه به این آثار که عمدتا شامل سفرنامهها میشود بیانگر حالات و روحیات نویسندگانی است که برداشت خود از اثرات مثبت و منفی فرهنگ غربی را بیکم و کاست برای مخاطبان برجای گذاشتند.
واکاوی نقش شوروی و انگلستان در ظهور و سقوط جمهوری مهاباد
حوزههای تخصصی:
حمایت از گرایش های ملی گرایانه و استقلال طلبانه ی کردها از جانب شوروی که در قالب جمهوری دمکرات مهاباد پس از شهریور 1320 در این شهر تشکیل شد، در چهارچوب اهداف و خواسته های روس ها و تا حدودی انگلیسی ها قابل درک و بازبینی است. اهداف و گرایش های کرد ها به روشنی با بنیادهای ایدئولوژیک روس ها در تضاد بود. از طرف دیگر، جنبش دمکرات مهاباد، برخلاف جمهوری شکل گرفته در آذربایجان، ماهیت سوسیالیستی و کمونیستی نداشت، اما مهم ترین پشتوانه جنبش مذکور حمایت شوروی از آن بود؛ حمایتی که بسیار محافظه کارانه بود. اگرچه در رویدادهای این دوره که منجر به شکل گیری جمهوری مهاباد شد، نقش روسیه به مراتب پررنگ تر و تاثیر گذارتر از انگلستان بود، با وجود این، اتخاذ مواضعی مبهم از جانب انگلستان نسبت به سیاست های روسیه و نیز جنبش مذکور از یک طرف و سیاست حفظ منافع خود در نواحی جنوب ایران، روسیه را در تداوم سیاست های خود در این مناطق با فراغ بال بیشتری همراه ساخت. واکاوی سیاست های این دو دولت در این دوره، اهمیت و تأثیر نقش این دولت ها را در تشکیل جمهوری مهاباد نمایان-تر می سازد. تلاش خواهد شد تا با نگاهی به پیش زمینه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، گرایش های ملی گرایانه کردها بررسی شود و نقش و تاثیر دولت های شوروی و انگلستان در ظهور و سقوط جمهوری مهاباد روشن شود.