فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
پس از وقایع شهریور1320ش/1942م، به علت مواجهه دولت ایران با مشکلات فراوان اقتصادی دولتمردان ایران تصمیم گرفتند، آرتور میلسپو را مجدداً استخدام کنند؛ بنابراین مجلس دوره سیزدهم شورای ملی، در تاریخ 21آبان1321ش/1943م، قانون استخدامی میلسپو را با سمت رئیس کل دارایی ایران تصویب کرد. میلسپو در راه انجام وظایف اقتصادی خود در ایران، با مخالفان فراوانی روبه رو بود؛ اما در این میان دولت شوروی و حزب توده و نیز مصدق و ابتهاج، مخالفان اصلی وی به شمار می رفتند. اتحاد شوروی و حزب توده، به هرگونه تلاش آمریکا، برای کسب نفوذ بیشتر در ایران مشکوک بودند؛ همچنین برخی از سیاستمداران ناسیونالیست، مانند مصدق، با نظارت افراد خارجی بر امور ایران مخالف بودند. ابتهاج نیز از مخالفان اصلی میلسپو به شمار می رفت. مقاله پیش رو را با استفاده از اسناد مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه ایران، روزنامه اطلاعات سال های 1322 و 1323ش/1944و 1945م، مذاکرات مجلس دوره سیزدهم و چهاردهم شورای ملی ایران و همچنین روش توصیف و تحلیل اطلاعات تاریخی تنظیم و سعی کرده ایم، به این پرسش اساسی پاسخ دهیم که مخالفان اصلی میلسپو چه کسانی بوده و چه اقداماتی علیه او انجام داده اند؟
مشروعیت صفویان و پادشاهی نادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی سقوط اصفهان توسط غلزایی های قندهار در سال 1135 ﻫ.ق که به منزلة پایان قدرت سیاسی صفویان بود، سرداری از خراسان به نام نادر توانست با تکیه بر فراست ذاتی و ازهم گسیختگی سیاسی در جغرافیای پهناور ایران در کنار طهماسب دوم، بر رقبای داخلی و متخاصمان خارجی (افغان ها، عثمانی ها و روس ها) غلبه و دگرباره حکومت صفویان را احیاء نماید. بی تردید، نادر علاقه ای به احیاء مجدد حکومت ازهم گسیختة صفوی نداشت، بلکه مشروعیت صفویان شیعی مذهب و عدم پذیرش فرد گمنام که در باور توده های ایرانی هر حرکتی را پس می زد، سردار افشار را به یک سیاستی دوگانه واداشت. بدین صورت که برای کسب مشروعیت به عنوان سردار شاه صفوی با دلیری و نظامی گری، ایران را از بحران های پیش رو نجات داده و کسب مقبولیت نمود و از سویی دیگر با یک دهه بسترسازی شرایط را برای انتقال نرم قدرت به افشاریه فراهم نمود؛ امّا دورة پادشاهی را با تندروی هایی در عرصة تقابل با فرهنگ مذهبی جامعه دنبال کرد. فرایند چنین نگرشی، غروب زود هنگام درخشش حکومت افشاری و دولت مستعجل است. در این تحقق پس از مقدمه، عوامل مشروعیت نظام صفوی, سقوط صفویه، بحران مشروعیت دورة نادر، عبور از مشروعیت صفوی و تکاپوهای جدید مشروعیت ساز نادر مورد بررسی قرار می گیرد.
تعاملات و تقابلات مجلس سیزدهم شورای ملی و دولت قوام (مرداد بهمن1321)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخابات مجلس سیزدهم در آخرین روزهای حکومت رضاشاه برگزار شده بود. نمایندگان مجلس سیزدهم اگرچه با کمک دربار و رضاشاه انتخاب شده بودند امّا با توجّه به اوضاع جدید،حاضر به سازش و سرسپردگی مطلقی که از آنان انتظار می رفت، نمی شدند.
در این دوره، مجلس به تدریج، قدرت بیشتری یافت و بیش از پیش در روند تحوّلات سیاسی کشور تأثیرگذار بود. محمدعلی فروغی، علی سهیلی و احمد قوام، افرادی بودند که توانستند از مجلس سیزدهم برای تصدّی منصب نخست وزیری رأی اعتماد بگیرند.
پس از عدم موفّقیت دولت های فروغی و سهیلی در مواجهه با مشکلات مملکت، احمد قوام مأمور تشکیل دولت گردید. در دورة نخست وزیری قوام، دولت و مجلس برای غلبه بر مشکلات در برهه ای به تعامل با یکدیگر و در برهه ای دیگر به مقابله با هم پرداختند. از جملة این تعاملات و تقابلات می توان به تصویب لایحة استخدام مستشاران خارجی و نیز مخالفت مجلس با تقاضای اختیارات تامدولت اشاره کرد.
در این مقاله سعی شده است که با ارزیابی تعاملا ت و تقابلات صورت گرفته بین مجلس سیزدهم شورای ملّی و دولت قوام به این سؤال پرداخته شود که آیا تعامل و تقابل بین دولت و مجلس، تأثیری در روند حل مشکلات کشور داشته است یا خیر؟
نقش قهرمانه ها در عصر دوم عباسی (232 - 334 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم آنکه اطلاعات و آگاهی های ما از حرمسرا در عصر عباسی بسیار اندک است و نیز حضور زنان مسلمان در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تا پیش از عصر دوم عباسی، چندان که باید نظام مند نیست، در عصر دوم عباسی (232 - 334 ق)، به ویژه ایام خلافت مقتدربالله (295 - 320 ق)، با پدیده ای به نام قهرمانگی مواجه می شویم. قهرمانه عنوان زنانی بود که واسطه حرم با دربار خلفا بودند و بسته به توانایی و نفوذشان، وظایف گوناگونی به آنان محول می شد. آنان (قهرمانه ها) با بهره گیری از ضعف خلافت و وجود خلأ قدرت، موفق شدند به اعمال نفوذ در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بپردازند. روش تحقیق در این نوشتار، روش تاریخی با رویکردی اجتماعی مبتنی بر بهره گیری از اطلاعات منابع، مقایسه آنها با یکدیگر و تحلیل متون است. در این مقاله سعی بر آن است با بررسی این پدیده و معرفی چندتن از قهرمانه های معروف عصر خلیفه مقتدربالله، به موضوع حضور زنان در عرصة سیاست و ملکداری پرداخته شود
پناهندگی سیاسی در دوره صفویه؛ با تکیه بر پناهندگی خوانین خوارزم و مرو به دربار شاه عباس اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل زمینه ها و علل پناهندگی خوانین خوارزم و مرو به دولت صفوی و واکاوی تأثیرات این پناهندگی ها، در روابط دولت صفوی با اوزبکان است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در این دوره، برخی از خوانین خوارزم و مرو، به علت سیاست توسعه طلبانه ی سلاطین اوزبک، از بیم جان و به امید یافتن متحد و بازیابی قدرت، به دربار ایران روی آوردند. شاه عباس اول از این فرصتِ پیش آمده نهایت استفاده را برد؛ به طوری که با دخالت در نزاع های درونی حکام اوزبک، حاکمیت و نفوذ سیاسی ایران را بر مرزهای شرقی و خراسان احیاء کرد. این سیاست شاه عباس، در استفاده از فرصت ها، برای ایجاد رابطه ی دوستانه با امیران اوزبکان عربشاهی منطقه خوارزم در کاهش حملات بعدی اوزبکان شیبانی به ایران، نقش بارز داشته است.
اختلاف های شیخیه کرمان با دیگر فرقه های شیخیه و انشعابات آن پس از درگذشت موسس این فرقه حاج محمد کریم خان کرمانی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران عصر قاجار شاهد ظهور فرقه جدیدی در مذهب تشیع به نام شیخیه شد. این فرقه پس از مرگ دومین رهبر آن، سیدکاظم رشتی، دچار انشعابات درون گروهی شد؛ آن چنان که هر یک از شاگردان او براساس اجتهاد خود، به بسط آرا و دیدگاه های دو رهبر نخست و ترویج شیخی گری پرداختند. یکی از آنان حاج محمد کریم خان کرمانی بود که با شرح یکی از اصول اعتقادی شیخیه، یعنی رکن رابع، شاخه مستقلیِ از شیخیه، یعنی شیخیه کرمان را به وجود اورد. پس از مرگ او، شیخیه کرمان با بحران جانشینی مواجه شد و به ترتیب دو پسر او، حاج محمد رحیم خان و حاج محمدخان، هر یک مدتی زعامتِ شیخیه کرمان را عهده دار شدند و بدین ترتیب دو شاخه دیگر از شیخیه کرمان به وجود آمد. همچنین حاج محمدخان، سومین رهبر شیخیه کرمان، پس از رسیدن به قدرت به ترویج رکن رابع و فروعات آن پرداخت. این موضوع حساسیت و خشم علمایِ شیخی شهرهای دیگر را برانگیخت و زمینه های جدایی آنان را از شیخیه کرمان فراهم آورد. از این رو بار دیگر شیخیه کرمان با انشعابات داخلی مواجه شد؛ اما حاج محمدخان با تألیف کتاب ها و رسائل مستقل و پاسخ به شبهات آنان کاملاً این فرقه را از دیگر شاخه های شیخی جدا کرد.
برابرسنجی دلایل نقض بی طرفی ایران در جنگ های جهانی اول و دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت ها در سیاست بین الملل، مطابق نیازهای داخلی، موقعیت جغرافیایی، ژئوپولیتیک، ساختار و عملکرد نظام بین الملل، استراتژی هایی را برای تأمین منافع ملی برمی گزینند. ایران از بازیگرانی بود که در جنگ جهانی اول و دوم، استراتژی بی طرفی را در پیش گرفت؛ اما در هر دو مورد بی طرفی اش نادیده انگاشته شد. در این مقاله می کوشیم با بهره گیری مقایسه ای از مقوله ی بی طرفی در دو دانش حقوق بین الملل و روابط بین الملل، دلایل نقض بی طرفی ایران را بررسی کنیم.
مقاله انگلیسی: خدمات تمدنی پزشکان ایرانی در دربار شاهان گورکانی هند (Civilisational Contributions of Iranian Physicians in Gurkani Royal Court)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند مهاجرت نخبگان ایرانی به شبه قاره ی هند از زوایای مختلف مورد توجه محققان قرار گرفته است لیکن مطالعه و پژوهش در چگونگی، چرایی و تأثیرگذاری مهاجرت پزشکان ایرانی به عنوان جمع خاصی از این مهاجران خواست مقاله ی حاضر است. مطالعات مقدماتی نشان داد که حرکت رو به رشد این مهاجرت ها از یک سو متأثر از وجود عوامل دافعه در ایران و از سوی دیگر عوامل جاذبه در هند بوده است. با رصدکردن چگونگی ورود پزشکان ایرانی به دربار گورکانیان، می توان نقش آنان را در تحول مظاهر علمی، ادبی و هنری هند جستجو کرد. زیرا ابداعات و اقدامات و مداخلات فرهنگی و سیاسی و علمی این نخبگان علمی در دربار گورکانیان به توسعه ی حوزه ی پزشکی، سیاسی و حکومتی و سرانجام نفوذ فرهنگ ایرانی در دربار فرمانروایان گورکانی انجامیده است. نتیجه ی حاصله نیز آن است که این مهاجرت ها نه تنها در آشنایی هندیان با اندیشه ی ایرانی موثر بوده است بلکه اقدامات پزشکان مهاجر در جلب اعتماد پادشاهان گورکانی نسبت به ایرانیان نیز تأثیر داشته و به ترویج و توسعه ی فرهنگ و تمدن اسلامی - ایرانی در هند منجر شده است. مقاله ی حاضر مبتنی بر روش پژوهش تاریخی است و عمده ی استنادات از منابع کهن استخراج و به شیوه ی توصیف و تحلیل مبتنی بر استنتاجات تاریخی تدوین شده است. K2
بازتاب اندیشه مشیّت الهی در تاریخ نگاری عصر ایلخانی (با تأکید بر تاریخ جهانگشا و تاریخ وصّاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد با شناخت دیدگاه دو تن از مورّخان عصر ایلخانی در موضوع اندیشه مشیّت الهی، بازتاب آن را در محتوا و روش تاریخ نگاری آنان بازجوید. از این رو، برای تحقّق این هدف، پرسش های زیر مطرح است:
از دیدگاه مورّخان یادشده، محرک تاریخ و راه برندهآن چیست؟ این تفکّر تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفته است؟ دیدگاه های یادشده چه اثری در روش تاریخ نگاری آنان داشته است؟
در پاسخ به این پرسش ها، فرضیه زیر ارائه شده است:
اعتقادات عمیق شریعتمدارانه جوینی در مسئله مشیّت الهی و شرایط نامطلوب سیاسی اجتماعی حاکم بر زمانه وی، سبب نوعی نگاه مشیّتی از سوی او به تاریخ شده است ؛ بدین جهت، او در روش تاریخ نگاری خویش، به رغم به کار گیری دیدگاه های انتقادی (در برخی رویدادها) و گاه انصاف تاریخی، از اصل تعلیل و تحلیل بهره چندانی نبرده است. در مقابل، دیدگاه های معرفت شناسانه وصاف درباره مبانی علم تاریخ، آشنایی او با بسیاری از علوم، الگوپذیری از مورّخان و اندیشمندان بزرگ، تأثیرپذیری از اخوان الصفا و بهبود نسبی شرایط سیاسی اجتماعی، سبب نوعی نگاه فرازمینی مطلق از سوی وی به تاریخ نشده است. بر این اساس، روش تاریخ نگاری وی بیشتر بر دو اصل تعلیل و انتقاد بر پایه انصاف تاریخی استوار بوده و به روش تحلیلی نزدیک است.
رشد تشیع و افول تصوف خانقاهی در آذربایجان دوره ی شاه طهماسب صفوی (930-984 ه.ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصوف که به عنوان طرز فکر و مجموعه ای از آداب و اعمال مشخص، در بر گیرنده ی نوعی عکس العمل نسبت به اوضاع اجتماعی بود، در طول تاریخ پر فراز و نشیب اسلام و ایران، انعکاسات و الهامات بسیار متفاوتی از فرهنگ معنوی طبقات جامعه ی اسلامی را در خود پذیرفته، حل و جذب کرد. اینکه در آذربایجان قرن دهم ودر دوره ی شاه طهماسب وضعیت تصوف چگونه بوده است موضوعی در خور توجه است. در این دوره از سویی رشد تشیع ومبارزه ی علمای شیعی باتصوف وازسوی دیگرلجام گسیختگی صوفیان قزلباش وقلندران بی اعتنا به شرع باعث افول تصوف شد. صوفیان آذربایجان به بهانه های سیاسی و مذهبی به قتل رسیدند یا در گمنامی به سربرده و یا برای بقای خود با مذهب، سیاست و طریقت صفوی هماهنگ می شدند. پدیده ی مهاجرت صوفیان بر اثر فشارهای داخلی عصر صفوی و به دلیل حمایت حاکمان سرزمین های مقصد (آناتولی، هندوستان ...) شدت گرفت و مهاجران در آن سرزمین ها سهم قابل توجهی در رشد علوم نقلی و ادبیات شرقی به خود اختصاص دادند.
در مقاله ی حاضر نگارنده قصد دارد، با بررسی احوال تعدادی از مشایخ و آثار علمی و عملی آنها، میزان نفوذ تشیع را در تغییر مسیر وتحول صوفیان، بازکاوی نماید.
راهنمای مطالعاتی قیام 15 خرداد 1342
حوزههای تخصصی:
واگویه های علم از قیام پانزده خرداد 1342
حوزههای تخصصی:
علل و عوامل قحطی های فارس در فاصله سال های 1324-1293ش/1945-1914م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای 1293-1324ش/1945-1914م که دنیا دو جنگ جهانی را پشت سر گذاشت، عواقب وخیم و مخربی، بر بیشتر کشورهای دور از صحنه جنگ علاوه بر کشورهای محور، قابل مشاهده بود. ایران آن موقع صحنه کشمکش و رقابتهای دو کشور روسیه در بخش شمالی و انگلیس در بخش جنوبی بود، هر یک از آن دو به دنبال تأمین منافع خود دم از حمایت ایران میزدند. در این شرایط ایران چیزی جز ضرر و زیان عایدش نشد. قحطی هم یکی از مصائبی بود که نصیب کشور ما شد، فارس و جنوب هم گرفتار این مشکل گردید. مردم ایران گرچه قحطی را بارها تجربه کرده بودند، اما این بار، خشکسالیهای متوالی و حضور نیروهای متفقین این مسئله را تشدید میکرد. فارس در معرض عبور و حمل و نقل متفقین قرار داشت که در پی آن آسیب شدیدتری بر اقتصاد منطقه وارد شد و قحطی این ایالت را از سایر ایالات متمایز ساخت. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر آن است تا به علل و عوامل قحطیهای فارس در طول سی سال از آغاز جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم بپردازد.
بررسی تحلیلی مناسبات شاه اسماعیل صفوی با شروانشاهان (906- 930 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولین کانون قدرتی که مورد حمله ی اسماعیل صفوی، پس از خروج از گیلان در سال 905 ه.ق قرار گرفت، دولت شروانشاهان بود که بر ایالت مهم شروان حکومت می کرد. بی شک انتقام گیری از شروانشاهان به دلیل قتل جنید و حیدر (پدر و جد اسماعیل)، آزمایش توان رزمی نیروها پیش از درگیری با قدرت ترکمنی مستقر در آذربایجان و تدارک پشتوانه ی مالی از طریق کسب غنایم سرشار ایالت شروان، در تصمیم اسماعیل در انتخاب شروان به عنوان نقطه ی آغازین عملیات نظامی خویش مؤثر بوده اند. در این رویارویی، شروانشاهان که قدرت خویش را از دست دادند، پس از مدتی کشمکش و ستیزه جویی، به برقراری مناسبات حسنه با شاه اسماعیل تن دادند. در این مقاله، مناسبات شاه اسماعیل صفوی با شروانشاهان در محدوده ی زمانی سال های 906 تا 930 ه.ق و عوامل مؤثر در شکل گیری این روابط را بررسی و تحلیل کردیم و به این نتیجه رسیدیم که انگیزه ی اصلی اسماعیل در پایان بخشیدن به سلسله ی محلی شروانشاهان، هموار کردن زمینه ها برای دستیابی به قدرت سیاسی در ایران بود؛ زیرا هدف نهایی او براندازی دولت ترکمنان آق قویونلو و برچیدن بساط ملوک الطوایفی از ایران و دستیابی به تاج و تخت سلطنت و تأسیس دولت بود. اسماعیل بر اساس تجارب پیشین، برای جلوگیری از هرگونه اتحاد و تبانی دولت شروانشاهی با دولت ترکمنی، در گام نخست به شروان لشکر کشید و شروانشاهان را از سر راه خود برداشت.
اعتصاب غذا: کنشی نوین در ساختار زندان مدرن (1304 - 1320 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندان یکی از نهادهای کهن در جامعة بشری است که از آن برای حبس مجرمان بهره گرفته می شود. در دوران پیشامدرن این مجازات کم تر استفاده می شد و بیش تر مجازات های جسمی کاربرد داشت. با گسست در ساختار ها، اعم از ساختار های فکری و فیزیکی، کنش های زندان نیز دگرگون شد. در فضای نوظهور، زندانیان واجد حقوقی می شدند که حتی حکومت دیکتاتوری پهلوی اول نیز نمی توانست تمامی آن ها را نادیده بگیرد. حق زندانیان در صرف غذا یکی از این حقوق بود.
مسئلة مقالة حاضر این است که از آن جایی که زندانیان در سیاه چال های پیشین برای دریافت اندکی غذا به هر اقدامی دست می زدند که از گرسنگی تلف نشوند، چرا برخی مواقع در زندان نوین، که معمولاً به زندانیان غذا داده می شود، آن ها از غذاخوردن اجتناب می ورزند و در این راه تا نزدیکی مرگ هم پیش می روند به گونه ای که، زندان ناگزیر می شود از طریق قوة قهریه به آنان غذا بخوراند؟
در مقالة حاضر تکوین و تداوم کنشی تحت عنوان «اعتصاب غذا» در زندان بررسی می شود و با بهره گیری از نظریة «ساخت یابی» آنتونی گیدنز این نتیجه گرفته می شود که خلق چنین کنشی در زندان مولود تحول در ساختار حقوقی و فیزیکی نهاد زندان است. با تحول صورت گرفته، کنش گران صحنة زندان به افرادی متفاوت با قبل تبدیل می شوند و با شأن کنش گری نوین و نیز ساختار نوین زندان تمهیدات لازم برای اعتصاب غذا فراهم می شود. برای سامان چنین کنشی تشریک مساعی و آگاهی زندانیان الزامی بود و چنین خصیصه ای را فقط زندانیان سیاسی به ویژه کمونیست ها داشتند از این رو، اعتصاب غذا کنشی سیاسی و عمدتاً اشتراکی و خاص زندانیان سیاسی محسوب می شد.