فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
دولت پهلوی اول موجد تغییرات در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی ایران شد؛ از جمله این تغییرات، دگرگونی هایی بود که در عرصه شهری رخ نمود. دولت پهلوی اول بر اساس ایده نوسازی منطبق با الگوهای غربی، به تغییر شهرها همت گمارد. در این نوسازی، زندگی شهری با وسایل و ابزار مدرن که از جمله آنها ورود اتومبیل به شکل گسترده در شهرها بود، تأثیر خود را بر بافت و فضای شهری از طریق خیابان سازی گذاشت؛ یعنی، مهم ترین وجه نوسازی شهری، خود را در احداث خیابان های جدید و وسعت دادن به خیابان های موجود نمودار کرد. اما، این وجه از نوسازی شهری، مستلزم تخریب املاک شهروندان بود و اعتراضاتی را در پی داشت. بخشی از اعتراضاتِ مربوط به تخریب املاک، در عریضه هایی منعکس شده است که به مجلس شورای ملی واصل می شد. از این رو، مقاله حاضر به بررسی نوسازی شهری در دوره پهلوی اول از دریچه نگاه شاکیانی پرداخته است که شکایات خود را به مجلس شورای ملی ارائه دادند. این عریضه ها مربوط به سه دوره مجلس ششم، هفتم و هشتم یعنی مصادف با نیمه اول دوره پهلوی اول است. بررسی این عرایض به شیوه توصیفی تحلیلی و با اتکا به دیگر اسناد و منابع کتابخانه ای انجام گرفته است.
این نوشتار درصدد است تا علل نارضایتی عارضان را از برنامه نوسازی شهری دولت دریابد و به این پرسش پاسخ دهد آیا نوسازی شهری برنامه اجرایی مناسبی داشت؟ با توجه به شکایات عارضان از جمله در خصوص تأخیر در پرداخت قیمت ها، ترسیم نقشه های متعدد و گاه غیراصولی، اعمال نفوذ در ترسیم نقشه ها، عدم تدوین قوانین و مقررات لازم، فرض بر این است دولت دارای برنامه اجرایی مناسبی در سیاست نوسازی شهری نبود. نتیجه نشان می دهد دولت به آسیب های روانی ناشی از تخریب سرپناه و آسیب های شغلی معیشتی ناشی از تخریب مستغلات توجه چندانی معطوف نکرده بود، در صورتی که شهروندان از هر دو حیث متحمل آسیب شدند.
تأثیر جغرافیای اقتصادی قهستان در مناسبات نزاریان و سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیاى اقتصادى بخشى از جغرافیاى انسانى است که در آن دو عامل انسان و طبیعت در ارتباط با یکدیگر قرار مى گیرند و چگونگى بهره بردارى انسان از منابع بررسى مى شود. این منابع گاهی طبیعی و در مواردی نیز نشأت گرفته از نیازهای مادی انسان هستند که تجارت یا روابط بازرگانی، نمونه بارز دسته دوم است.
برقراری امنیت راه های تجاری لازمه رونق تجارت در هر منطقه است. حضور فعال نزاریان در قهستان امنیت جاده ها را با خطر جدی مواجه کرد؛ این امر در آغاز سلجوقیان و حکام مناطق هم جوار را به واکنش های نظامی و در نهایت تعامل با نزاریان واداشت. ارتباط موجود میان سیاست قلعه گزینی نزاریان در قهستان و درگیری های مکرر سلجوقیان با آنان، پرسش مطرح شده در پژوهش حاضر است. جواب فرضی به پرسش مطرح شده این است که اختلالی که نزاریان به لطف استحکامات خود در امر تجارت ایجاد می کردند، صدمات اقتصادی جبران ناپذیری را بر سلجوقیان وارد می آورد و به دنبال آن، درگیری با نزاریان را امری اجتناب ناپذیر می کرد.
رُستَقُباد خوزستان و رُستَقُباد عراق بررسی جغرافیای تاریخی جای نام های مشابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رستقباد نام شهر یا قریه ای است که هسته نخستین شهر عسکر مکرم در خوزستان، در نزدیکی آن بنا نهاده شد و سپس به مرور گسترش یافت؛ اما جستجو در منابع مکتوب نشان می دهد بیش از یک مکان با نام رستقباد وجود داشته است: نخست مکانی است از توابع دستوا در خوزستان و دیگر ناحیه یا ناحیه هایی است در عراق. این چندگانگی سبب شده تا شناسایی موقعیت رستقبادی که در چندین مورد، محل وقایعی مهم در نیمه دوم سده نخست هجری قمری قرار گرفته، با اشکال مواجه گردد و ازهمین رو تاریخ ادامه حیات رستقباد دستوا در هاله ای از ابهام قرار گیرد. نتایج این پژوهش به روشنی نشان می دهد که رستقباد خوزستان، دست کم تا سال نود هجری قمری همچنان از حیات و هویتی مستقل برخوردار بوده و تنها اندکی پس از این تاریخ است که به دلیل ایجاد هسته اولیه شهر عسکر مکرم و گسترش آن، نام و هویت خویش را از دست داده و شهر عسکر مکرم جایگزین آن شده است.
نقش حنبلیان در چالش های اجتماعی بغداد در قرن های چهارم و پنجم قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر رشد صنایع نساجی مازندران در عصر پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأسیس و رشد صنعت نساجی در عصر پهلوی، مازندران را به عنوان یکی از قطب های این صنعت در ایران مطرح کرد. نساجی مازندران نقش قابل ملاحظه ای در خودکفایی صنایع نساجی ایران در دهه40 خورشیدی داشته است. با وجود این، صنایع نساجی مازندران در دوران تأسیس و شکوفایی با چالش های متعددی از جمله کمبود نیروی انسانی متخصص و تأثیرپذیری از تنش های سیاسی مواجه بوده است.
با سقوط سلطنت پهلوی، کارخانجات نساجی مازندران پس از انقلاب اسلامی نیز در سطح محلی به حیات خود ادامه دادند، اما هیچگاه قادر به احیای شکوفایی پیشین خویش نبوده است. در سال های اخیر، ضعف در عرصه های گوناگون، موجب رو به تعطیلی رفتن این مجموعه صنعتی شده است.
درک صحیح از این رویداد، لزوم بررسی عوامل تاریخی رشد این صنعت را در مازندران مطرح می سازد. لذا، این نوشتار در پی آن است که با اتکا بر اسناد و مطبوعات به جا مانده از آن دوران، در کنار منابع تحقیقاتی مکتوب و مصاحبه میدانی از شاغلان قدیمی در این صنعت، به بازسازی تاریخی این صنعت محلی و تبیین نقش آن در صنایع ملّی بپردازد.
نقش سادات سیفی قزوین در حکومت صفویه و دربار تیموریان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از خاندان های محلی متنفذ و مشهور ایران، سادات سیفی قزوین است که نسب خود را به امام حسن)ع(
می رساندند. سابقة حضور برخی از افراد این خاندان در تشکیلات حکومتی به عهد ایلخانان می رسد ؛ اما در
عهد حکومت صفویه بعضی از آنان به مناصب عالی چون وزارت دست یافتند. دورة اول حیات سیاسی این
خاندان در حکومت صفویه، از زمان شاه اسماعیل اول آغازشد و تا سه دهه از دوران شاه طهماسب اول تداوم
داشت. پس از آنکه به این خاندان، به سبب تعصب مذهبی شاه طهماسب و وارد شدن ات هام تعل ق خاطر برخی
سادات سیفی به تسن ن، بی مهری شد و از حکومت رانده شدند، شماری به دربار اکبر شاه تیموری، حاکم مقتدر
هند، پناهنده شدند. دامنة نفوذ و قدرت سادات سیفی مهاجر در دربار تیموریان هند به اندازة حکومت صفویه
نبود؛ با این همه، موقعّیت مناسب آنها در دربارتیموریان تا اواخر حکومت جهانگیر شاه، فرزند اکبر شاه ادامه
داشت. در زمان شاه عباس اول، زمینة احیای نسبی قدرت این خاندان در ایران مهیا شد و آنها برای مدتی
کوتاه، دوره ای دیگر از حیات سیاسی خود در حکومت صفویه را تجربه کردند. این پژوهش تاریخی، با روش
توصیفی-روایی و تحلیلی، در صدد پاسخ به این پرسش است که نقش سادات سیفی قزوینی در تشکیلات
حکومتی صفویه و دربار تیموریان هند چه فراز و فرودهایی داشته و این موضوع، متا ث ر از چه عواملی بوده
است؟
تحلیل شاخصه های محلی نگاری خراسان در دوره ی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی شاخصه های محلی نگاری خراسان در دوره معاصر پرداخته می شود. این شاخصه ها در سه مولفه مورخ، موضوع و انتشار مورد تبیین قرار می گیرد. به منظور تشریح مولفه ها از آمار کمّی و تحلیل کیفی استفاده شده است. آمارهای گردآوری شده به روش کتابخانه ای و آرشیوی و بر اساس اطلاعات موجود در پایگاههای کتابشناختی و کتابشناسی ها تهیه شده است. اهمیت این تحقیق از آن روست که تاکنون به تاریخ نگاری محلی خراسان در دوره معاصر با مولفه های تبیین شده، پرداخته نشده است و بیشتر به تک نگاری های موضوعی درباره کتابها و برخی موضوعات سیاسی واجتماعی توجه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سه عامل آستان قدس رضوی، مشهد و هویت تاریخی خراسان در کنار برخی از حوادث مانند انقلاب اسلامی و جنگ بر شاخصه های تعریف شده، تاثیر مستقیم گذاشته است.
تکوین راه های ارتباطی کردستان (اردلان) از دوره سلجوقی تا پهلوی، با تکیه بر قدرت گیری خاندان اردلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده راه ها یکی از ملزومات حیات بشری بوده و هست. اجتماعات بشری هر جا که بوده اند طبیعتاً راه هایی را نیز، برای برقراری ارتباط با یکدیگر پدید آورده اند. مسئله راه یکی از محورهای مطالعاتی مشترک میان تاریخ و جغرافیا و به بیانی دیگر، جغرافیای تاریخی است. در تحقیق حاضر، سعی شده است با بررسی منطقه جغرافیایی استان کردستان امروزی که در گذشته، به کردستان اردلان مشهور بوده است و قابلیت های ارتباطی آن، در داخل خود کردستان و نیز در ارتباط با دنیای پیرامون، نگاهی اجمالی به وضعیت راه ها و ارتباطات در این منطقه بیاندازیم. سپس به این سوال پاسخ دهیم که سیر تکوین راه های ارتباطی این منطقه، از دوره سلجوقی به بعد، چگونه بوده و عوامل مؤثر بر آن کدام بوده است. به علاوه، تکوین راه ها چه اثری بر پیدایی قصبات در این مناطق گذاشته است. در این راستا، ابتدا درخصوص مبادلات برون منطقه ای به شاهراه بزرگ خراسان و اهمیت ارتباطی آن، برای کردستان می پردازیم و در راستای تبیین اهمیت این نزدیکی تلاش می کنیم. سپس، با عطف توجه به خود منطقه کردستان (اردلان) و با توجه به قابلیت های تاریخی و جغرافیایی و طبیعی درونی این منطقه، خطوط مواصلاتی آن را بررسی می کنیم. درکل، با نگاهی به موقعیت جغرافیایی و مکانی قصبات و بلوکات این منطقه، می توان گفت که راه های مواصلاتی امروزی کردستان در بسیاری مواقع همان خطوط مواصلاتی بلوکات گذشته بوده که تابع قابلیت های ارتباطی منطقه در گذشته هستند.
پناهندگی سیاسی در دورهی صفویه؛ با تکیه بر پناهندگی اُلامه تکلو به امپراتوری عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تحلیل زمینه ها و علل شورش و پناهندگی اُلامه تکلو به دولت عثمانی و تأثیری است که این پناهندگی در روابط دولت صفوی با عثمانیان داشت. یافته های پژوهش نشان می دهد که این شورش که از سنخ کشمکش های نخبگان بر سر قدرت سیاسی بود، در سال 937 ه.ق، در ایالت آذربایجان به وقوع پیوست و با حمله ی اُلامه تکلو به دارالسلطنه ی تبریز و غارت آنجا آغاز شد. پس از آن، اُلامه چون نتوانست نیروی لازم برای جنگ با شاه طهماسب را فراهم کند، درصدد همکاری با عثمانیان برآمد و از ترس پادشاه ایران و برای دریافت کمک، به سلطان سلیمان عثمانی پناهنده شد و او را به حمله به ایران تحریک کرد. در بروز شورش و پناهندگی اُلامه تکلو، تضادهای داخلی حکومت، قدرت طلبی و انگیزه های شخصی او، شیوه ی خشن شاه طهماسب در برخورد با طایفه ی تکلو و نیز تأثیر سیاست خارجی کشور عثمانی برای به دست آوردن اهرم فشار برای به چالش کشیدن دولت مقابل را نمی توانیم نادیده بگیریم. این پناهندگی موجب وقوع اولین دوره ی جنگ های چهارگانه ی ایران و عثمانی، تضعیف نیروی کارآمد و نخبگان سیاسی قبیله ی تکلو در ساختار قدرت صفویان، ازدست رفتن بغداد و تصرف آن به دست عثمانیان، خدشه دار شدن مقام قداست و پادشاهی و ویرانی گسترده در غرب ایران شد.
واکاوی مواضع آیتالله خویی در جریان نهضت روحانیون ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های 1341 و 1342 که روحانیون ایران با پیشگامی آیت الله خمینی به مخالفت با اقدامات حکومت پهلوی برخاستند، منویات کلی آنان ازسوی حوزه ی علمیه ی نجف مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفت. در این میان، مواضع حمایتگرانه و همدلانه ی آیت الله خویی بیش از سایر علمای این حوزه بود و موجب دلگرمی روحانیان داخل ایران می شد. در این مقاله، مواضع ایشان دربرابر مسائلی چون مصوبه ی دولت اسدالله علم، رفراندم شاه، دستگیری و بدرفتاری با روحانیون، حمله به مدرسه ی فیضیه، دستگیری آیت الله خمینی و فعالان قیام پانزده خرداد، انتخابات مجلس شورای ملی و سایر حوادث و رخدادهای منتهی به تغییر دولت اسدالله علم در اسفند 1342 را مورد بررسی قرار دادیم. از این بررسی ها نتیجه گرفتیم که مواضع آیت الله خویی درمقایسه با مواضع سایر علما و مراجع تقلید (به جز امام خمینی) از لحن تندتر و شدیدتری برخوردار بوده است. فتوای ایشان در تحریم همکاری با دولت پهلوی از مهم ترین و کم نظیرترین فتواهای مراجع تقلید شیعه علیه حکومت در دوران پهلوی به شمار می رود.
فرایند تاریخی تشکیل حکومت ایلخانی و ایرانمداری هلاکو خان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هلاکو پس از پیروزی های بزرگ در ایران و بین النهرین و تابع ساختن آسیای صغیر و ارمنستان حکومتی دودمانی در سرزمین های مفتوحه پدید آورد که درآغاز تابع صوری دربار مرکزی مغول بود و بتدریج به استقلال کامل سیاسی دست یافت. تاسیس حکومت ایلخانی و فرمانروایی آن بر ایران، پس از سقوط عباسیان از منظر فرایند تکامل هویت سیاسی ایران بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. با این حال چگونگی تاسیس حکومت ایلخانان موضوعی است که نیازمند بررسی و بازبینی دوباره است. در بسیاری پژوهش های تاریخی عمدتا تاسیس حکومت ایلخانان را بر پایه روایت تاریخنگاری ایرانی دوره مغول در چارچوب ماموریت هلاکو خان به سوی غرب و با اجازه و هماهنگی دربار مرکزی مغول بیان کرده اند، اما برخی پژوهشگران نیز با دیده ابهام و پرسش به این نظر پرداخته اند. از این روی این مقاله با عنوان «فرایند تاریخی تشکیل حکومت ایلخانی» با چنین رویکردی به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی فرایندی تاریخی می پردازد که در آن هلاکو خان در قامت خانزاده ای جهانگشای به فرمانروایی با دعوی جهانداری تبدیل شد و در متون تاریخنگاری ایرانی در سیمای پادشاهان اسطوره ای و باستانی ایران معرفی شد.
بدینسان این مقاله پس از مقدمه به بررسی موضوع در چارچوب اوضاع ایران در آستانه لشکرکشی هلاکو خان، اهداف لشکرکشی هلاکو به سوی غرب، بازتاب اهداف جهاندارانه ماموریت هلاکو به سوی غرب در تاریخنگاری ایرانی، مرگ منگو قاآن و پیامدهای آن در ایران، شکست عین جالوت و فرمانروایی هلاکو بر قلمرو باستانی ایران و پایان شکست ناپذیری مغولان و نگرش ایرانمداری هلاکو می پردازد.
بازتاب سیاست عشایری رضاشاه در اشعار و سروده های بومی بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست عشایری رضاشاه که بر تحقق رؤیای ناپختة پیدایش دولت مدرن در ایران استوار شده بود، بر استبداد، سرکوب و حذف از صحنه اجتماع، بنیاد نهاده شده بود. عشایر، قشر مولدی بودند که بنا به ذات زندگی خویش، می بایست کوچ رو باشند تا دام های خود را پرورش دهند و با ییلاق و قشلاق مستمر و مشقت آمیز زیست خود را تضمین نمایند. رضاشاه و حامیان فکری و عملی حکومت وی – در داخل و خارج – نه تنها در اندیشة رفع مشکلات و سختی های زندگی عشایر نبودند؛ که تمام هستی عشایر را هدف قرار دادند و از بین بردند. اسکان اجباری (تخته قاپو)، تغییر لباس و به تبع آن تغییر شکل و هویت، مسئله خدمت وظیفه یا همان اجباری، گرفتن و پاره کردن و سوختن سیاه چادرهای عشایر و مواردی از این دست، مردم را به ستوه آورده بود. بازتاب این سیاست ستمگرانه و متعدیانه، در ادبیات عامیانة بویراحمد متجلی و منعکس گردید و در اشعار و سروده های این قوم خود را نشان داد. با این حال بخش اعظم ادبیات و سروده های قوم به دلیل عدم کتابت و نیز وفات کسانی که دورة صعب رضاشاه را به چشم دیده بودند، از بین رفته است. به رغم این نقیصه، بخشی از اشعار و سروده های بویراحمد در باب سیاست عشایری رضاشاه، که هم زمان با رخدادها نقل و نشر شده، گردآوری و بررسی گردیده است. از آنچه تا امروز در مکتوبات و منقولات محلی بر جای مانده، برمی آید که وقایع مهم و شخصیت های مؤثر در ذهن و زبان عامه و شاعران این قوم محف وظ و بازتاب داشته است؛ اشعاری دربارة شخصیت های جنگجو و شجاع، نبردهای مهم و مؤثر، تغییر لباس و تغییر شکل و هویت، طرح اجباری (= سربازی). سروده های موجود، هم به زبان فارسی است و هم به گویش محلی. این مقاله که بر مبنای روش کتابخانه ای و جمع آوری میدانی و شیوه تحقیق تاریخی، توصیف و تحلیل گردیده، به گوشه ای از ادبیات و سروده های بومی بویراحمد در باب رخدادها، اقدامات و سیاست عشایری رضاشاه پرداخته است.
بر هم کنش مرجعیت، حکومت و جامعه در دوران مرجعیت آیت الله بروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرجعیت شیعه در تحولات اجتماعی سیاسی معاصر ایران، حضوری پررنگ و با نقش های متفاوت و گاه متضاد داشته است. چنین حضوری، گاه درجهت کنشگری و مبدأ تغییر واقع شدن بوده است (حضور فعال شماری از علما و مراجع برجسته در جریان انقلاب مشروطه)، گاه درجهت تأثیرپذیری و واکنش در مواجهه با تحولات بوده است (مواجهه با مدرنیزاسیون اجباری رضا شاه در ایران) و گاه در قالب سکوت و انفعال ظاهر شده است (سکوت مرجع وقت شیعه در تعارض دولت مصدق با دربار و دولت انگلیس در جریان ملی کردن صنعت نفت). مرجعیت همواره پیش قراول یا دنباله روی تحولات اجتماعی نبود؛ بلکه مانند گروه های اجتماعی دیگر، به مثابه ی عاملی اجتماعی، در رویارویی با این تحولات، هم تأثیرگذار بود و هم تأثیرپذیر؛ هم دچار قبض و محدودیت و افول می شد و هم به گسترش نفوذ و عمل خود می پرداخت. با در نظر گرفتن چنین جایگاهی برای مرجعیت، نتیجه می گیریم که در بررسی سیر تاریخی مرجعیت شیعه در ایران، خود را به مناسبات، تحولات و تعاملات درونی مرجعیت و حوزه ی علمیه محدود نکنیم و مرجعیت را در زمینه ی بزرگ تر اجتماعی سیاسی مورد بررسی قرار دهیم.
در این مقاله، با در نظر گرفتن این مسئله، به بررسی سیر تاریخی مرجعیت و برهم کنش آن با جامعه و حکومت در دوره ی مرجعیت واحد آیت الله بروجردی می پردازیم. باتکیه بر داده های شفاهی حاصل از گفت وگو با ملازمان، نزدیکان و شاگردان آیت الله بروجردی و منابع تاریخی و مقالات پژوهشی مرتبط، برهم کنش مرجعیت با جامعه و حکومت را در چهار محور «بررسی زمینه ی اجتماعی سیاسی»، «بررسی وضعیت حوزه ی علمیه»، «مناسبات مرجعیت و جامعه» و «مناسبات مرجعیت و نظم سیاسی» بررسی می کنیم.
منصب داروغه در دوره قاجار (1212 تا 1313ق/1۷96 تا 1۸96م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داروغه از مناصب حکومتی است که از دوره تیموری تا پایان عصر قاجار، در قالب اشکال مختلف چون داروغه دفترخانه، داروغه ایلات و داروغه شهر وجود داشت. این منصب از دوره تیموری تا قاجار، به تناوب دارای اختیارات سیاسی و قضایی شد. داروغه به عنوان حاکم شهر یا ایالت، معمولاً با مقوله نظم و امنیت عمومی جامعه در ارتباط بود. این منصب در دوره قاجار تا پایان عصر ناصری (1212 تا 1313ق/1۷96 تا 1۸96م) همچنان نقش اساسی، در تامین نظم و امنیت عمومی جامعه داشت. در این مقاله برآنیم تا به این پرسش بپردازیم که در این دوره، داروغه از چه ساختاری برخوردار بود؟ کارکردهای این منصب، تا چه اندازه در تداوم کارکردهای پیشین بود و تا چه میزان این کارکردها دچار دگرگونی شد؟برای پاسخ به پرسش های فوق تلاش کرده ایم به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و آرشیوی، به بررسی تحولات منصب داروغه در دوره قاجار بپردازیم. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در این دوره در مقایسه با ادوار پیش، منصب داروغه از نظر ساختار و محتوا دچار تغییر شد و تا حد چشمگیری تنزل یافت؛ اما اهمیت و نفوذ خود را در امور عمومی نظم و امنیت جامعه که مهم ترین کارکرد آن بود، حفظ کرد. داروغه از اواخر دوره ناصری به تدریج با تنزل جایگاه مواجه شد. علت این امر شتاب گیری روند نوسازی و تجدد متاثر از غرب و ورود برخی نهادهای نظامی جدید تامین کننده نظم عمومی بود؛ سرانجام نیز در سال های پایانی دوره قاجار و آغاز عصر پهلوی به کلی از میان رفت.
بلدیه و بهداشت عمومی در دوره ی پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Baladieh as a new administration, has started its operation from the constitutional era, and in Reza Shah's reign continued its undertakings more seriously in the field of urban planning, cleaning, and supply needs of the citizens. Part of the Baladieh actions was in the field of public health. documents clearly indicate the Baladieh's attempt to reorganize community's health status. Supervising baths and deli shops, doctors and pharmacies, attempt to expand hospitals, monitoring guilds that directly or indirectly were in contact with public health, noticing women's health and public health, and culturalizion in these cases were some of Baladieh's attempts. However Baladieh made up the health police of Baladieh, health inspectors, and their judicial actions for executing its administrative instructions and circulars.
This study, using descriptive and analytical method, and benefiting archival documents and books and magazines has investigated the activities of Baladieh administration in public health during the Pahlavi I. Purpose of this paper is to study the activities of the new Baladieh in Pahlavi I period in the context of its social functions. This research seeks to answer the question that the activities of the Baladieh resulted in which changes in the public health? In order to answer this question, firstly Iran's sanitations in late Qajars and Pahlavi I is described and then the Baladieh's sanitary tasks and attempts in public health is studied.
بررسی تاثیرسیاست های نوسازی رضا شاه برایلات و عشایر لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دورة بیست ساله حکومت رضا شاه در ایران، اقداماتی برای نوسازی جامعه تحقق یافته بود که بر جامعه عشایر، به ویژه عشایر استان لرستان ، تغیرات بسیاری را تحمیل کرد. رضا شاه بدون در نظر گرفتن بنیان های اقتصادی، فرهنگی و نظامی حاکم بر جامعه سنتی عشایر، تصمیم به مقابله با این سنت ها گرفت. او ابتدا شورش های عشایری را سرکوب کرد؛ سپس با اعمال زور و خلع سلاح، عشایر را به یکجانشینی واداشت و فرهنگ و سنن جامعه شهری را بر آنان تحمیل کرد. اجرای این سیاست با بی اعتنایی به مقتضیات زندگی ایلی و عشایری و نبود برنامه پیشرفت و، در حوزة عمل، دخالت و درک نادرست مجریان آموزش ندیده و توجیه نشده ، که اغلب رشوه گیر و خشن بودند، منجر به نارسایی های جدی سیاست عشایری دولت پهلوی اول در میان ایلات و عشایر لر شد.
هدف این پژوهش، بررسی چگونگی اجرای اهداف سیاسی و نظامی سیاست های رضاشاه بر جامعه سنتی عشایر لرستان و شناسایی پیامدهای این سیاست ها و ارزیابی آسیب های آن به جامعه عشیره ای لر است.
نقش و اهمیت چاروادارها در جامعه عصر قاجار بر اساس گزارش های سفرنامه نویسان فرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزة مطالعات تاریخ دورة قاجار، به طبقات پایین اجتماعی کمتر پرداخته شده و تاریخ نگاران ابعاد گوناگون زندگی، نقش و اهمیت آنها را نادیده گرفته اند. یکی از شاخص ترین اعضای گروه های پایین دست در این دوره، چاروادارها بودند که با کرایه دادن چهارپایانشان، امرار معاش می کردند.
پژوهش حاضر، به ویژه با جست وجو در سفرنامه های دورة قاجار، بر اساس روش توصیفی تحلیلی و بررسی کتابخانه ای، در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که مهم ترین نقش چاروادارها به عنوان یکی از اعضای گروه های پایین اجتماعی، در جامعه عصر قاجار چه بوده است. بررسی داده ها بیانگر آن است که با وجود جایگاه اجتماعی پایین چاروادارها در دورة قاجار، آنها در رایج ترین شیوه سفر در آن دوره یعنی مسافرت با کاروان، نقشی اساسی داشتند و یکی از ارکان مهم در حوزة حمل ونقل در این دوره بودند. چاروادارها در جریان سفر، هم کار جابه جایی مسافران، باروبنه آنها و هم وظیفه راهنمایی مسافران را در طول سفر و نیز امدادگری آنها در برابر مشکلات و خطرهای مسیر بر عهده داشتند. چاروادارها به یک معنی با توجه به موقعیتی که در جریان سفر در این دوره داشتند، در مواردی مثل انتخاب مسیر، زمان بیدار شدن و حرکت کاروان و نحوه توقف ها، بر مسافرانی فرمان می رانند که موقعیت اجتماعی بالاتری نسبت به آنها داشتند.
کارکرد تخصصی عکس در دوره پهلوی اول (عکاسی به مثابه ابزاری برای احراز هویت و شناسایی مجرمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان ورود دوربین به ایران در دوره محمدشاه و به خصوص در عصر ناصری، عکاسی به صورت فنی شاهانه در خدمت سلاطین قاجاری قرار گرفت تا این که در دوره مشروطه، صنعت عکاسی از انحصار دربار خارج گردید و به میان مردم رفت، البته شواهد متعدد حاکی از آن هستند که روند عمومی شدن عکاسی از دوره پیشامشروطه آغاز شده بود اما انقلاب مشروطه در این روند جهش بزرگی ایجاد نمود. به رغم عمومی شدن عکاسی، تا اوایل قرن چهاردهم شمسی، عکاسی کاربرد تخصصی نداشت و بیشترین حجم تصاویر به عکس های یادگاری اختصاص داشت تا اینکه با اجباری شدن الصاق عکس به برگه های احراز هویت مجرمین، گذرنامه، شناسنامه و مدارک تحصیلی در دوره پهلوی اول، پرتره پرسنلی که گونه جدیدی در صنعت عکاسی به شمار می آمد، جای خود را در فرهنگ جامعه ایرانی باز نمود.
این نوشتار تلاش می کند تا با بررسی اسناد و مدارک و کتب تاریخی، به این پرسش پاسخ گوید که از چه زمانی عکاسی در ایران، کارکردی ویژه در احراز و تشخیص هویت پیدا نمود؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که عمومیت یافتن عکس های پرسنلی، در اواخر قرن سیزدهم، در دوره احمدشاه و در زمان حضور سوئدی ها در نظمیه و ژاندارمری ایران صورت پذیرفت و در اوایل قرن چهاردهم و دوره پهلوی اول ادامه یافت زیرا در دوره پهلوی اول، اخذ مدارک رسمی و اسناد هویتی و به ویژه دریافت شناسنامه و مدارک نظام وظیفه، اجباری گردید که در نهایت موجب رواج عکس پرسنلی در ایران شد.
جایگاه نفت ایران در منافع نفتی آمریکا در خاور میانه 1320-1330(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت نفت ایران برای آمریکا بیشتر از منظر کودتای 28 مرداد برای بسیاری شناخته شده است؛ اما با اتمام جنگ جهانی دوم، سیاست خارجی آمریکا بر حمایت از بازسازی کشورهای همسو و متحد و مبارزه با گسترش کمونیسم متمرکز شد. در این میان، به دلیل اهمیت نفت برای جهان آزاد و نیاز کشورهای جهان به انرژی برای بازسازی، آمریکا سیاست حفظ ایران در مدار کشورهای آزاد به هر قیمتی را در سیاست خارجی خود قرار داد؛ از این رو سیاستمداران آن کشور با اینکه به دنبال منافع مستقیم نفتی در ایران نبودند، در دسترس بودن نفت ایران برای کشورهای آزاد را امری لازم قلمداد می کردند و خود بیشتر بر اهمیت ژئوپولتیک جایگاه ایران تأکید می کردند. در پژوهش حاضر، با روش تحلیل تاریخی و استناد بر اسناد وزارت خارجه ی آمریکا در سال های 1320-1330، درصدد هستیم که تصویری شفاف از جایگاه نفت ایران ارائه دهیم که با مطالعه ی آن، کودتای 28 مرداد 1332 و دخالت مؤثر آمریکا را درک کنیم. سیاست آمریکا در این دوره، بر کسب منافع غیرمستقیم از صنعت نفت ایران استوار بود که با روی کار آمدن دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت، به کسب منافع مستقیم گرایش یافت.