فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه اثربخشی آموزش برنامه شادمانی فوردایس بر اشتیاق شغلی بهورزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 28 بهورز بود که به صورت تصادفی از بین بهورزان شهرستان کیار انتخاب و به صورت تصادفیدر دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه اشتیاق شغلی اترخت بود. گروه آزمایش در هشت جلسه آموزش شادمانی فوردایس به شیوه گروهی شرکت نمودند و آزمودنی های گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. بعد از مداخله تمامی آزمودنی ها به وسیله آزمون اشتیاق شغلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در ابعاد اشتیاق شغلی تفاوت معناداری داشتند. با توجه به میانگین پس آزمون متغیرها، خرده مقیاس شوق داشتن در کار، دارای بیشترین افزایش در بین سایر زیر مقیاس ها بوده است و آموزش شادمانی فوردایس باعث افزایش 34/0 از تغییرات خرده مقیاس های اشتیاق شغلی شده است. به این ترتیب یافته ها نشان دهنده اثربخشی آموزش شادمانی فوردایس بر افزایش اشتیاق شغلی بود. از آنجا که مداخلات مبتنی بر شادمانی به تغییراتی در زمینه احساسات ، افکار و رفتارها منجر میشود و از سویی اشتیاق شغلی نیز دارای ابعاد شناختی، رفتاری و احساسی است؛ نتایج مبین تاثیر ابعاد شادمانی بر اشتیاق شغلی بود.
گام هایی برای خوشحال نمودن همسر
حوزههای تخصصی:
پرسش و پاسخ مشاور تربیت
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۰
حوزههای تخصصی:
نقش مهارت انتخاب شغل در انگیزه تحصیلی دانشجویان دانشگاه شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
51 - 75
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انگیزه تحصیلی دانشجویان و نگرانی های مربوط به آینده شغلی آنها بسیار مهم و قابل توجه است و موسسات آموزش عالی در این زمینه نقش مهمّی ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش مهارت انتخاب شغل در پیش بینی سطح انگیزه تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه شهرکرد بود و نمونه شامل 40 نفر از دانشجویانی بود که فاقد انگیزه تحصیلی یا انگیزه تحصیلی پایین بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(20 نفر) و گروه کنترل(20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش هفت جلسه 90 دقیقه ای آموزش دید. ابزار پژوهش پرسشنامه انگیزه تحصیلی والرند و همکاران(1985) بود و داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد آموزش مهارت انتخاب شغل بر انگیزه تحصیلی درونی و بی انگیزگی معنادار بوده و بر انگیزه تحصیلی بیرونی معنادار نبود. بحث: آموزش مهارت انتخاب شغل بر افزایش انگیزه درونی و بی انگیزگی تحصیلی موثر بوده است.
مؤلفه های کیفیت زندگی زناشویی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به ارتقای کیفیت زندگی اصلی مهم در سلامت و بهداشت فرد، خانواده و جامعه است. پژوهش حاضر با هدف ترکیب نتایج مطالعات انجام شده درباره مؤلفه های کیفیت زندگی زناشویی زوجین انجام شد، بدین منظور از رویکرد کیفی و رویکرد فراترکیب استفاده شد. اسناد مورد مطالعه با استفاده از جستجوی کلیدواژه های در پیوند با کیفیت زندگی و کیفیت زندگی زناشویی در بازه زمانی میان ساله ای 1383 تا 1398 در پایگاه های داده از جمله پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، بانک اطلاعات نشریات کشور و سیویلیکا گردآوری شد. یافته ها نشان داد که با بررسی 50 مقاله از 2069 مقاله اولیه 10 بعد اعم از فردی، خانوادگی و محیطی و 46 مؤلفه را همچون عوامل مؤثر روی کیفیت زندگی زناشویی که در پژوهش های گوناگون داخلی شناسایی کرده اند. نتیجه گیری می شود که بر پایه پژوهش های گوناگون عوامل ناهمسان و فراوانی در کیفیت زندگی زوجین نقش دارد که با شناسایی این عوامل می توان زمینه بالا بردن کیفیت زندگی را فراهم نمود و همچنین می توان کارآموزان مشاوره خانواده را آموزش داد که در امر بالا بردن کیفیت زندگی به شیوه علمی اقدام نمایند.
رفتارهای نامطلوب کودکان را چگونه تنبیه کنیم؟
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۰۸
حوزههای تخصصی:
معاونت پرورشی: نگاهی به سازمان و تشکیلات امور تربیتی
منبع:
تربیت ۱۳۷۰شماره ۶۰
حوزههای تخصصی:
دستور دوم لقمان
منبع:
پیوند ۱۳۶۰ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
بچه لوس
منبع:
پیوند ۱۳۶۲ شماره ۵۲
حوزههای تخصصی:
پیش بینی سلامت روان کارکنان شاغل در ادارات دولتی شهر تهران بر اساس سرمایه های روانشناختی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت روان کارکنان شاغل در ادارات دولتی شهر تهران بر اساس سرمایه های روانشناختی انجام شد. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه کارکنان شاغل در ادارات دولتی شهر تهران و نمونه شامل ۱۵۰ نفر از کارکنان شاغل در ادارات دولتی شهر تهران بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های: زمینه یابی سلامت ویر و شربورن (فرم کوتاه)، سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی شاخصهایی نظیر فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد نمرات و در بخش استنباطی (تحلیل فرضیه ها) از تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از این بود که از بین مولفه های سرمایه های روانشناختی که معنادار شده مولفه امیدواری بیشترین سهم پیش بینی تغییرات متغیر ملاک (سلامت روانی) را داشته و بعد از آن خوش بینی دومین متغیر پیش بین است که تغییرات متغیر سلامت روانی را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج پژوهش، می توان نتیجه گرفت که توجه به مقوله سرمایه های روانشناختی به عنوان یک مفهوم سازمانی جهت تبیین سلامت روان کارکنان ضروری به نظر می رسد.
چگونه گوش کنیم تا...؟
حوزههای تخصصی:
تاثیر تغییر ساختهای شناختی در بازپروری معتادین
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلاتی که درمانگران افراد معتاد با آن روبرو هستند، بازگشت دوباره و چندباره معتادان به استفاده از مواد مخدر است، در این امر عوامل گوناگونی دخالت دارد که برخاسته از مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. در این مقاله، که حاصل پژوهشی در دوره فرصت مطالعاتی نگارنده است، سعی گردیده با استفاده از تجربه های دیگران و مقایسه آن با تجربه های کسب شده در ایران، یافته های مفید و موثرتری عرضه گردد.
شناخت کودک پس از انقلاب
منبع:
پیوند ۱۳۵۹ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
آیا زوج موفقی هستید
حوزههای تخصصی:
نقش خانواده در استقرار عادات مطلوب فرهنگی
منبع:
پیوند ۱۳۷۱ شماره ۱۵۸
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل علّیِ فشار روانی- شغلی در ارتباط با مؤلفه های شناختی، معنوی، خانوادگی و انگیزشی در کارکنان بخش بهداشت و درمان شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فشار روانی شغلی در محیط کار آثار زیانباری بر سلامت جسمی و روانی کارکنان دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علّیِ فشار روانی- شغلی در ارتباط با مؤلفه های شناختی، معنوی، خانوادگی و انگیزشی در کارکنان بخش بهداشت و درمان شهر بیرجند است. نمونه پژوهش 453 نفر است که به روش تصادفی طبقه ای از میان کارکنان بهداشت و درمان شهر بیرجند انتخاب شد. از مقیاس های نظم جویی شناختی هیجان، اخلاق کار اسلامی، خشنودی از درآمد، نیازهای خانوادگی، انگیزش شغلی و فشار روانی شغلی جهت سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و آزمون سوبل با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شده است. یافته ها نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاَ خوبی برخوردار است. برازش بهتر از طریق حذف مسیرهای غیرمعنی دار و همبسته کردن مدیریت نظم جویی شناختی با اخلاق کار اسلامی و خطاهای دو مسیر حاصل شد. نتایج نشان داد مدیریت نظم جویی شناختی هیجان، اخلاق کار اسلامی، خشنودی از درآمد و انگیزش شغلی نقش مهمی در پیش بینی فشار روانی شغلی دارند.
پیش بینی گرایش به طلاق و احساس تنهایی بر اساس سبکهای دلبستگی با توجه به نقش میانجیگری خودمتمایزسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۸
128-151
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق بر اساس سبک های دلبستگی با توجه به نقش میانجی گری خودمتمایزسازی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و طرح آن از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق بوده اند که در بازه زمانی مرداد ماه تا پایان آبان ماه 1395 به شعب 6 و 7 و 8 دادسرای شهر ری و شعبه اجرای احکام مراجعه داشتند. نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس احساس تنهایی (راسل، 1996)، پرسشنامه خودمتمایزسازی (اسکورن و اسمیت، 2003)، مقیاس میل به طلاق (جانسون و مورو، 1986) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال (کولینز و رید، 1990) بودند. تحلیل یافته ها با استفاده تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین سبک های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین خودمتمایزسازی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت سبک های دلبستگی به واسطه خودمتمایزسازی، قادر به پیش بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق است. بحث و نتیجه گیری: داده های پژوهش با الگوی پیشنهادی برازش کامل دارد به طوری که خودمتمایزسازی، در رابطه بین سبک های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق، نقش واسطه ای معنی داری را ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق بر اساس سبک های دلبستگی با توجه به نقش میانجی گری خودمتمایزسازی بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و طرح آن از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر است. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق بوده اند که در بازه زمانی مرداد ماه تا پایان آبان ماه 1395 به شعب 6 و 7 و 8 دادسرای شهر ری و شعبه اجرای احکام مراجعه داشتند. نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس احساس تنهایی (راسل، 1996)، پرسشنامه خودمتمایزسازی (اسکورن و اسمیت، 2003)، مقیاس میل به طلاق (جانسون و مورو، 1986) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال (کولینز و رید، 1990) بودند. تحلیل یافته ها با استفاده تحلیل معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین سبک های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین خودمتمایزسازی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت سبک های دلبستگی به واسطه خودمتمایزسازی، قادر به پیش بینی احساس تنهایی و گرایش به طلاق است. بحث و نتیجه گیری: داده های پژوهش با الگوی پیشنهادی برازش کامل دارد به طوری که خودمتمایزسازی، در رابطه بین سبک های دلبستگی با احساس تنهایی و گرایش به طلاق، نقش واسطه ای معنی داری را ایفا می کند.
برنامه ریزی شغلی و مالی
حوزههای تخصصی:
بازنمایی معنایی تجارب معلمان از مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت بحث کار راهه شغلی پژوهشی باهدف واکاوی تجربه و برداشت معلمان از مفهوم کار راهه شغلی انجام شد. پژوهش با پارادیم معرفت شناسی تفسیری و با راهبرد کیفی پدیدار نگاری انجام گرفت. مشارکت کنندگان بالقوه تحقیق، معلمان شهر سنندج در سال 1395 بودند. در یک فرایند نمونه گیری هدفمند به صورت گلوله برفی و با رعایت حداکثر تنوع با 49 نفر (34 مرد و 15 زن) مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت تا اشباع نظری داده ها حاصل گردید. پس از پیاده کردن و کدگذاری سه مرحله ای متن مصاحبه ها، یافته ها سه نوع برداشت متفاوت را نشان داد که در آن معلمان کار راهه شغلی خود را تجربه کرده بودند. طبقات توصیفی به دست آمده از مفهوم کار راهه شغلی تحت عناوین دست یابی به پست های مدیریتی، رشد حرفه ای و نبود کار راهه در شغل معلمی دسته بندی شدند. معلمان مرد مهمترین عوامل مداخله گر در طی مسیر شغلی را وجود تبعیض های مختلف و ارتباطات سیاسی برشمردند، درحالیکه، معلمان زن، عامل فرهنگ جامعه و مردسالاری را به عنوان مهمترین موانع تکمیل مراحل مسیر شغلی خود عنوان کرده بودند.