فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
آسیب ها و رنجش های بین فردی نقش مهمی در شکل گیری و تداوم اختلالات روانشناختی دارند. با توجه به یافته های پژوهشی مبنی بر ارتباط بین بخشیدن آسیب های بین فردی گذشته و کاهش علائم افسردگی، پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی پرداخت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با حجم نمونه 16 زن بود. آزمودنی ها با روش نمونه گیری در دسترس از یک مرکز درمانی روانپزشکی، بر اساس ملاک های ورود و تشخیص روانپزشک انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 8 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایش درمان مبتنی بر بخشش به صورت گروهی در قالب 6 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک بار) برگزار شد. اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت ننمود. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه افسردگی بک (BDI)، مقیاس انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب (TRIM-12) و مقیاس نشخوار فکری درباره یک ناراحتی بین فردی (RIO) جمع آوری شد. برای تحلیل داده های این پژوهش، از تحلیل کوواریانس استفاده شد. ارزیابی پس از درمان نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر کاهش علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی مؤثر بوده است و این تأثیر از لحاظ آماری (05/0 p<) معنادار بود. از یافته های بدست آمده از این مطالعه چنین نتیجه گیری می شود که می توان از درمان گروهی مبتنی بر بخشش برای کاهش علائم افسردگی و نشخوارفکری سود جست.
بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی خود بخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر افسردگی دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درمان مشکلات هیجانی دانش آموزان در کشور اسلامی نیاز به یک برنامه مبتنی بر فرهنگ وجود دارد که مفاهیم و رهنمودهای اسلامی و قرآنی را نیز مد نظر قرار داده باشند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر برنامه مشاوره گروهی خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی بر افسردگی در دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان بود. بر اساس نتایج تست غربالگری اجرا شده بر دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان، دانش آموزان دارای سطح بالینی افسردگی به مرکز مشاوره دعوت شدند. در یک طرح آزمایشی20 دانش آموز دارای نشانگان افسردگی بالا در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. برنامه مشاوره خود بخشودگی گروهی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در 8 جلسه در میان شرکت کنندگان گروه آزمایش انجام شد. از سیاهه افسردگی بک به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها به وسیله تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نمرات پس آزمون افسردگی شرکت کنندگان در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته بود. می توان بیان داشت که برنامه مشاوره خودبخشودگی مبتنی بر مفاهیم قرآنی در غلبه بر مشکلات هیجانی پسران دوره نوجوانی مؤثر بوده است. این مطالعه نشان داد که می توان از منابع اسلامی و فرهنگی در زمینه گروه درمانی استفاده کرد.
تأثیر توانمندسازی تربیتی مادران مطلقه بر مشکلات عاطفی-رفتاری دختران 7 تا 10 سال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش توانمندسازی تربیتی مادران مطلقه بر مشکلات عاطفی – رفتاری دختران 7 تا 10 ساله اجرا شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران 7 تا 10 ساله محروم از پدر مقطع دبستان غرب تهران که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی بوده؛ به این صورت که از بین دانش آموزان دختر محروم از پدر ارجاع داده شده (به دلیل مشکلات هیجانی و رفتاری) به مرکز مشاوره منطقه 22 تهران و بر اساس مطالعه پرونده این دانش آموزان و با اعلام رضایت مادرانشان جهت محرمانه ماندن اطلاعات و حضور در جلسات درمان 20 نفر از مادران این دانش آموزان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار سنجش پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (گودمن، 1997) بود. در گروه آزمایش 8 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) مداخله صورت گرفت. داده ها از طریق مدل آماری آزمون اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار Spss-21 تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش توانمندسازی تربیتی مادران مطلق بر کاهش مشکلات عاطفی (افسردگی و اضطراب) و مشکلات رفتاری (سلوک، بیش فعالی و مشکل با همسالان) در دختران 7 تا 10 ساله در مرحله پس آزمون و پیگیری موثر بوده است ((P≤0/01. همچنین این نتیجه در مورد بهبود نوع دوستی در این کودکان در مرحله پس آزمون و پیگیری نیز موثر بود ((P≤0/01.
مقایسه ی تأثیر دو شیوه ی مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر نظریات مدرن و فرامدرن بر راهبردهای تنظیم هیجان معلمان: ارزشیابی مجددشناختی و فرونشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی و مقایسه ی تأثیر دو شیوه ی مشاوره ی مسیر شغلی مبتنی بر نظریه های مدرن و فرامدرن بر ارزشیابی مجدد و فرونشانی به عنوان راهبردهای تنظیم هیجان در معلمان مشغول به خدمت در شهر اصفهان در سال تحصیلی ۹۲-۹۱ بود. روش پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. ۳۰ معلم بهشیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه مشاوره ی مسیر شغلی مدرن، مشاوره ی مسیر شغلی فرامدرن و گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه ۱۰ نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه ی تنظیم هیجان گراس و جان(۲۰۰۳) گردآوری شد وبا استفاده از نرم افزارSPSS و تحلیل کواریانسو آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد. معلمان گروه های آزمایش به صورت هفتگی در هفت جلسه مشاوره شغلی مدرن و مشاوره شغلی فرامدرن شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که هم مشاوره ی مسیر شغلی فرامدرن و هم مشاوره ی مسیر شغلی مدرن بر ارزشیابی مجدد (۰۰۱/۰ p <) و فرونشانی (۰۰۱/۰ p <) تاثیر معناداری داشتند. نتایج آزمون تعقیبی نشان داد بین دو شیوه مشاوره ی شغلی مدرن و فرامدرن در تاثیر گذاری بر ارزشیابی مجدد و فرونشانی تفاوت معنادار وجود نداشت (۰۵/۰ p >). نتیجه گیری: مشاوره شغلی مدرن و فرامدرن می توانندارزشیابی مجدد را افزایش دهند و هم چنین می توانند و فرونشانی را کاهش دهند.
رابطه تعلل ورزی و کمال گرایی تحصیلی با فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی از مهم ترین مباحث قابل پژوهش در دانشگاه ها است و تشخیص متغیرهای پیش بینی
کننده ی آن بسیار حائز اهمیت است. هدف این تحقیق، تعیین رابطه بین کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه و تعلل ورزی تحصیلی با فرسودگی و عملکرد تحصیلی در دانشجویان علوم پزشکی جندی شاپور بود.
روش ها: این پژوهش پیمایشی و مقطعی و از نوع همبستگی بود. 200 دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 1394 به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی (سولومون و راث بلوم)، آزمون کمال گرای مثبت و منفی (استوبر و همکاران) و پرسشنامه فرسودگی تحصیلی (نعامی) بود. طرح تحقیق همبستگی از نوع کانونی (متعارف) بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین مجموعه متغیرهای پیش بین (کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه سازگازانه و ناسازگارانه و تعلل ورزی تحصیلی) و مجموعه متغیرهای ملاک (فرسودگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی) همبستگی کانونی برابر با 0/91 وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که از مجموعه متغیرهای ملاک، عملکرد تحصیلی بیشتر توسط متغیرهای پیش بین (کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه و تعلل ورزی تحصیلی) تبیین می شود (0/05 > P).
نتیجه گیری: همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از بین متغیرهای ملاک، صرفاً عملکرد تحصیلی و نه فرسودگی تحصیلی به وسیله تعلل ورزی و کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه قابل پیش بینی هستند. بنابراین ارتباط معنی داری بین فرسودگی تحصیلی و متغیرهای پیش بین مشاهده نشد. بنابراین وجود کمال گرایی سازگارانه و ناسازگارانه و تعلل ورزی تحصیلی می تواند در دانشجویان به عنوان عامل مزاحم در عملکرد تحصیلی عمل می نماید.
نقش واسطه ای رضایت شغلی در رابطه بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتارهای مدنی- سازمانی ازجمله با اهمیت ترین رفتارهای مثبت در محیط های کار هستند که چندین دهه متوالی توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده اند. براساس جدیدترین شواهد، این رفتارها به دلیل ماهیت مثبت خود، گاهی مورد تاکید زیاد قرار گرفته و به همین دلیل از ماهیت ارادی و اختیاری خود خارج می شوند. رفتارهای مدنی- اجباری همان رفتارهای مدنی متعارف هستند که ماهیت ارادی و اختیاری خود را از دست داده اند. در پژوهش حاضر، چنین فرض شده که رضایت شغلی در رابطه بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی نقش واسطه ای دارد. در راستای اهداف این پژوهش، 212 نفر از کارکنان یک سازمان دولتی انتخاب شدند و به پرسشنامه های رفتارهای مدنی- اجباری (CCBQ)، رفتارهای مدنی- سازمانی (OCBQ) و رضایت شغلی (JSQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین رفتارهای مدنی اجباری با رضایت شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد، اما بین رفتارهای مدنی- اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی در سطح روابط ساده رابطه معنادار به دست نیامد. نتایج الگو سازی معادله ساختاری نیز نشان داد که رضایت شغلی متغیر واسطه ای کامل در رابطه رفتارهای مدنی اجباری با رفتارهای مدنی- سازمانی معطوف به افراد، سازمان و به صورت کلی است. در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که رفتارهای مدنی- اجباری از طریق تضعیف رضایت شغلی قادر به کاهش رفتارهای مدنی- سازمانی هستند.
اثربخشی آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی بود. روش: روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بوده و نمونه پژوهش شامل 30 نفر از کودکان مراکز پیش دبستانی منطقه 8 شهر تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 که به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند، بودند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه هوش هیجانی «تراویس برادبری» و «جین گریوز» (2005) و پرسشنامه اختلالات رفتاری «مایکل راتر» (1967) و فرم معلم بوده است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی تاثیر داشته است؛ به طوری که موجب کاهش اختلالات رفتاری و افزایش هوش هیجانی در آنها شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت نمایش خلاق بر اختلالات رفتاری و هوش هیجانی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد.
کمک های اولیه روانشناختی برای کودکان طلاق : یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افزایش طلاق تبعات متعددی در پی دارد، از مهمترین پیامدهای آن آسیب های زیستی، روانی، اجتماعی بر کودکانی است که پیکره جامعه آینده را خواهند ساخت. از اینرو پژوهشگران بدنبال راهکاری برای کاهش آسیب های این معضل در کودکان بوده اند. پژوهش حاضر با بررسی مروری مقالات مرتبط با کمک های اولیه روانشناختی برای کودکان طلاق صورت پذیرفته است. برایند جستجوی پژوهش ها در بخش های سه گانه تعاریف آسیب های فرزندان طلاق، کمک های اولیه مناسب نسبت به فرزندان و تشریح بیشترین و اثربخش ترین اقدامات موثر در کاهش آسیب های فرزندان طلاق ارائه گردیده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربی افراد دارای اضافه وزن و چاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :اجتناب تجربی، الگویی رفتاری است که رفتار پرخوری را در افراد دارای اضافه وزن و چاق افزایش می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اجتناب تجربی افراد دارای اضافه وزن و چاق در شهر اصفهان بود. مواد و روش ها:این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که به صورت پیش آزمون، پس آزمون، همراه با گروه شاهد و به صورت دوسوکور و چند مرکزی انجام گرفت. جامعه پژوهش را کلیه افراد دارای اضافه وزن و چاق دارای شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بیشتر از 25 مراجعه کننده به کلینیک های تغذیه و رژیم درمانی در زمستان سال 1393 تشکیل دادند. سپس 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند (هر گروه 20 نفر). آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (45 روز بعد) به پرسش نامه پذیرش و عمل برای مشکلات مربوط به وزن (Acceptance and Action Questionnaire for Weight-Related Difficulties یا AAQW) Lillis و Hayes پاسخ دادند. پایایی ابزار به روش ضریب Cronbach¢s alpha، 91/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت نمودند. گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، اجتناب تجربی شرکت کنندگان گروه آزمایش را در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری کاهش داد و این اثر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (050/0 > P). نتیجه گیری:بر اساس نتایج مطالعه حاضر، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند اجتناب تجربی افراد دارای اضافه وزن و چاق را کاهش دهد که پیامد این مسأله، افزایش انعطاف پذیری روان شناختی این افراد می باشد. بنابراین، می توان از این روش درمانی در کنار سایر مداخلات مربوط به کنترل وزن استفاده نمود.
تأثیر آموزش مهارت های فرزندپروری به شیوه راه حل مدار بر مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه آموزش فرزندپروری به شیوه راه حل مدار بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان انجام شد. مواد و روش ها:روش پژوهش، نیمه تجربی همراه با دو گروه آزمایش و شاهد با اجرای پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی والدین کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 تشکیل داد. بدین منظور، 32 خانواده (پدر و مادر) به روش خوشه ای از بین مراکز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 16 والدی آزمایش و شاهد گنجانده شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه ها، گروه آزمایش طی 6 جلسه، مدت یک ماه تحت آموزش راه حل مدار مهارت های فرزندپروری توسط پژوهشگر قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. سپس، در هر دو گروه پس آزمون و پیگیری اجرا گردید. جهت سنجش مشکلات رفتاری کودکان، از چک لیست رفتاری کودکان- فرم والدین (CBCL یا Child behavior checklist) استفاده و توسط نرم افزار آماری SPSS تحلیل گردید. یافته ها:آموزش مهارت های فرزند پروری راه حل مدار، میانگین مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی گروه آزمایشی را در تمامی حوزه های رفتاری: اضطراب، افسردگی، شکایات جسمانی، مشکلات اجتماعی/ تفکر/ توجه، رفتار قانون شکنی/ پرخاشگرانه و سایر مشکلات را نسبت به گروه شاهد در مراحل پس آزمون و پیگیری کاهش داده و تفاوت آماری معنی دار بود. نتیجه آزمون پیگیری بر روی متغیر مشکلات تفکر 102/0 = Pمعنی دار نبود که در پس آزمون معنی دار شد. نتیجه گیری:می توان از آموزش راه حل مدار مهارت های فرزندپروری به عنوان یک روش مؤثر در کاهش مشکلات رفتاری کودکان استفاده نمود.
تاثیر طلاق والدین بر توانمندی روانشناختی پسران: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵۸
18-54
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر طلاق والدین بر توانمندی روانشناختی پسران انجام شد. پژوهش حاضر مبنایی کیفی دارد. جامعه پژوهش شامل پسران طلاق ساکن شهرستان شهریار بود و جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاد شد. از طریق مصاحبه نیمه عمیق تعداد 13 پسر از خانواده طلاق در دامنه سنی 12 تا 17 سال که تا زمان مصاحبه بین 1 تا 5 سال طلاق والدین را تجربه و تحت حضانت مادر بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل یافته ها از از روش تقلیل گرایی و تفسیری مارشال و راسمن استفاده شد. روش تقلیل گرایی و تفسیر شامل مرتب سازی داده ها در طبقات متمایز و کدبندی آنها می باشد. با تجزیه و تحلیل داده ها، مولفه های توانمندی روانشناختی در پنج مقوله شایستگی، معناداری، خود پنداره، تعلق و اعتماد کدگذاری شدند. با توجه به تحلیل مصاحبه با نوجوانان طلاق، عوامل خشونت بین والدین قبل از طلاق، وخیم تر شدن شرایط اقتصادی بعد از طلاق، کیفیت ارتباط با والدین بعد از طلاق، تغییر در ارتباط با شبکه های اجتماعی گسترده تر بعد از طلاق و ادراک فرزندان از نوع پاسخ دهی والدین در مورد طلاق با تاثیرات ادراک شده طلاق والدین در ارتباط بودند. می توان گفت که تاثیرات طلاق والدین و فرایندهای وابسته به آن به طور یکسانی توسط همه نوجوانان ادراک نمی شود. چنانچه نوجوانان درگیر تعارض ها و خشونت والدین باشند، حمایت محدودی از شبکه های اجتماعی دریافت کنند و کیفیت ارتباط بین نوجوانان و والدین بعد از طلاق در سطح پایینی باشد و نوجوانان درک مبهمی از طلاق و شرایط بعد از آن داشته باشند در این صورت تاثیرات منفی طلاق گسترده تر خواهد بود.
تاثیر بی عدالتی ادراک شده بر تجارب اوج: شواهدی از دو مطالعه مستقل شبه آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین تاثیر ادراک بی عدالتی بر تجارب اوج اجرا شد. روش پژوهش شبه آزمایشی و جامعه آماری پژوهش را کارکنان دو مجموعه کاری با ساختار و اهداف مشابه در شهر اصفهان تشکیل دادند که از بین آن ها دو گروه هفتاد و دو نفری (از مجموعه اول) و پنجاه و شش نفری (از مجموعه دوم) بر پایه ویژگی های جمعیت شناختی همتا انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه عدالت و بی عدالتی گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل دو سناریوی دستکاری عدالت و بی عدالتی و پرسشنامه تجارب اوج (باکر، ۲۰۰۸) بودند. داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل (برای تعیین تاثیر دستکاری اعمال شده) و تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) تحلیل شدند. نتایج حاصل از آزمون t گروه های مستقل نشان داد که دو سناریوی دستکاری عدالت و بی عدالتی دارای تاثیر معنادار بر ادراک عدالت و بی عدالتی بوده اند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نیز نشان داد که در دو مطالعه (در مطالعه اول در غوطه وری و جذب بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت) بین گروه عدالت و بی عدالتی در غوطه وری و جذب، لذت و انگیزش درونی همراه با تجارب اوج کلی تفاوت معنادار وجود دارد (۰۵/۰> p ). در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از زمره پیامدهای مهم بی عدالتی که باید به آن توجه جدی شود تضعیف تجارب اوج به عنوان یک سازه بسیار کلیدی و محوری است
تأثیر آموزش حل مسئله خانواده محور بر ارتباط والد- کودک دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آموزش حل مسئله خانواده محور به والدین و تعیین اثربخشی آن بر ارتباط والد- کودک دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش تجربی حقیقی از نوع پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 120 دانش-آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایشی (60 نفر) و گواه (60 نفر) تقسیم شدند، ابتدا والدین گروه آزمایشی 10 جلسه در کارگاه تربیت کودک / نوجوان اندیشمند شرکت کردند سپس گروه آزمایشی به مدت سه ماه تحت برنامه حل مسئله خانواده محور مورد آموزش قرار گرفتند، برای جمع آوری اطلاعات از سیاهه رابطه والد - کودک جرارد (1994) فرم والدین استفاده شد. یافته ها طبق گزارش والدین در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون (فاصله سه ماهه) و پیگیری (فاصله یک ماهه) نشان داد، در گروه آزمایشی، بین نمرات پیش آزمون- پس آزمون در زیر مقیاس های ارتباط والد - کودک تفاوت معناداری وجود داشت اما بین نمرات پس آزمون - پیگیری در زیر مقیاس های ارتباط والد - کودک تفاوت معنادار نبود. بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که آموزش حل مسئله خانواده محور به والدین بر ارتباط والد - کودک دانش آموزان اثربخش بود و ارتباط والد - کودک را بهبود بخشیده است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روابط مادر-فرزندی دختران تک والدینی مادرسرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به این که بهبود روابط و حل تعارضات در بستر خانواده یکی از عواملی بهبود بهزیستی اجتماعی افراد است هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود بهزیستی اجتماعی و روابط مادر-فرزندی دختران بی سرپرست بود. روش کار: روش پژوهش این مداخله بالینی، با پیش آزمون-پس آزمون و گروه شاهد بود. 28 دختر مادرسرپرست دارای تعارض با خانواده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد گماشته شدند و پرسش نامه های مقیاس بهزیستی ذهنی و رابطه والد-فرزندی توسط افراد هر دو گروه تکمیل گردید. گروه آزمون 10جلسه 90 دقیقه ای هفتگی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند. تحلیل داده ها با آمار توصیفی و تحلیلی صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات پرسش نامه های گروه آزمون و شاهد، تفاوت معنی دار وجود دارد(05/0>P). نتیجه گیری: بنا بر نتایج درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود بهزیستی اجتماعی افراد و همچنین روابط مادر-فرزندی موثر است.
اثربخشی محدودیت و سازش بر فرسودگی شغلی کارکنان واحد اسنادپزشکی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی نظریه محدودیت و سازش گاتفردسون (GTCC) [1] بر مؤلفه های فرسودگی شغلی کارکنان واحد اسناد پزشکی سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان واحد اسنادپزشکی شهر تهران (420 نفر) را شامل شد که از میان کسانی که به پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش پاسخ دادند، 30 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی دردو گروه 15نفری، گروه آزمایشی با رویکرد آموزشی GTCC و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایشی در 8 جلسه 90 دقیقه ای با رویکرد گاتفردسون تحت آموزش قرار گرفتند. فرسودگی شغلی مشارکت کنندگان پس از اجرای مداخله اندازه گیری شد. یافته ها: داده ها به وسیله تحلیل کواریانس و کواریانس تک متغییری تجزیه و تحلیل شدند. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که رویکرد محدودیت و سازش بر بهبود مولفه های فرسودگی شغلی (تحلیل عاطفی، مسخ شخصیت، عملکرد شخصی) موثر بود.
تعیین نقش میانجی گری خودکارآمدی عمومی در رابطه تمایز یافتگی خود و هویت اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
41-57
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی گری خودکارآمدی عمومی در رابطه بین تمایز یافتگی خود و هویت اجتماعی در دانشجویان انجام شد. روش : این پژوهش به روش توصیفی، از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهید بهشتی و علامه طباطبایی بودند، که تعداد 120 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های تمایز یافتگی ( DSI )، خودکارآمدی عمومی ( GSE-17 ) و هویت اجتماعی استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. لازم به ذکر است که کلیه فرایند یاد شده با استفاده از نرم افزار spss 20 و لیزرل انجام شده است. یافته ها : نتایج نشان داد که 40% از پراکندگی نمرات تمایز یافتگی از طریق خودکارآمدی عمومی و هویت اجتماعی تبیین می شود. و 30% از پراکندگی نمرات هویت اجتماعی از طریق مولفه های تمایز یافتگی تبیین می شود ، همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که خودکارآمدی عمومی در رابطه بین تمایز یافتگی و هویت اجتماعی نقش مبانجی گری دارد.
رابطه سبک های دلبستگی و تعارض پدر-فرزند در فرزندان جانبازان: بررسی نقش آسیب ثانویه به عنوان یک عامل میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
81-100
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آسیب ثانویه به عنوان یک عامل میانجی در ارتباط بین سبک های دلبستگی و تعارض پدر-فرزند در نمونه ای از فرزندان جانبازان انجام شد. مطالعه حاضر یک پژوهش همبستگی بود که با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری صورت گرفت. جامعه پژوهش حاضر شامل فرزندان جانبازان شهر های یزد، اصفهان، نجف آباد و یاسوج بود که در مدارس شاهد و ایثارگر این شهرها مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای 607 نفر از این جامعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس استرس آسیب ثانویه، مقیاس دلبستگی بزرگسالان و مقیاس تعارض با والدین استفاده شد و درنهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا از طریق آسیب ثانویه با پرخاشگری کلامی و فیزیکی پدر-فرزند ارتباط معنی دار دارد. سبک دلبستگی ایمن هیچ ارتباط مستقیم و غیرمستقیمی با آسیب ثانویه و ابعاد تعارض پدر-فرزند نداشت. اما سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با پرخاشگری کلامی و استدلال در تعارض پدر-فرزند ارتباط معنی دار مستقیم داشت. در نهایت، شاخص های برازش نشان داد که مدل ارائه شده در پژوهش حاضر با انجام اصلاحات جزئی مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های بدست آمده می توان نتیجه گرفت که آسیب ثانویه به عنوان یک عامل میانجی در ارتباط بین سیک های دلبستگی ناایمن و تعارض والد-فرزند نقش معنی داری ایفا می کند و بنابراین احتمالاً می توان با آموزش های مبتنی بر دلبستگی از انتقال آسیب ثانویه در فرزندان و درنتیجه از تعارض پدر-فرزند در فرزندان جانبازان پیشگیری کرد.
بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر خود کار آمدی و افزایش شادکامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه 4 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۵۹
76-96
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی مهارتهای زندگی بر خودکار آمدی و افزایش شادکامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه چهار شهر اصفهان انجام شد. روش : به لحاظ ماهیت و اهداف این پژوهش از نوع کاربردی بوده و برای اجرای آن از روش نیمه تجربی ،پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای، تعداد 40 نفر به عنوان نمونه اماری انتخاب شدند؛ بدین صورت که ابتدا یک دبیرستان دخترانه و سپس 100 نفر به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه ها بین انها توزیع و سپس 40 نفر از دانش آموزان که در مقیاسهای خود کار آمدی و شادکامی نمره پایین تری داشتند به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش (20 دختر در گروه آزمایش و 20 دختر در گروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد و پرشسنامه خودکار آمدی شرر استفاده شد. دادها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی تأثیر معناداری بر خود کار آمدی و افزایش شادکامی دانش آموزان داشته است. نتیجه گیری: با آموزش مهارت های زندگی، فرد قادر خواهد بود ضمن آگاهی از خود و توانایی هایش، موقعیت های استرس زا را شناخته و کنترل نماید و در نتیجه با احساس رضایت بیش تری که از خود و محیط اطراف خویش به وی دست می دهد، احساس شادکامی بیشتری نماید.
نقش عاطفه مثبت و منفی و تنظیم هیجانی در پیش بینی استرس و رضایت شغلی معلمان کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تنظیم هیجانی و عواطف مثبت و منفی در استرس و رضایت شغلی معلمان کودکان با نیازهای ویژه بود.
روش: 250نفر از بین معلمان آموزش وپرورش استثنایی شهر تبریز به صورت تصادفی ساده انتخاب شده و ابزارهای پژوهش در اختیار این تعداد افراد قرار گرفت که سرانجام 228نفر پرسش نامه ها را تکمیل کرده و برگردانده بودند که از این تعداد 60نفر مرد (میانگین سنی 1/5±6/40) و 168نفر زن (میانگین سنی 6/5±1/40) بودند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه تنظیم هیجانی، مقیاس عاطفه مثبت و منفی، پرسش نامه رضایت شغلی بری فیلد و روث و پرسش نامه استرس شغلی بود. برای تحلیل داده های به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مولفه ارزیابی مجدد تنظیم هیجانی با استرس شغلی (22/0-r=) و رضایت شغلی (24/0r=) همبستگی معناداری دارد (01/0>P)؛ همچنین عاطفه منفی و مثبت با استرس شغلی به ترتیب همبستگی 17/0- و 22/0 و با رضایت شغلی به ترتیب 54/0 و 30/0- دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ارزیابی مجدد به صورت معناداری، استرس و رضایت شغلی را پیش بینی می کند اما سهم آن در پیش بینی پایین است؛ افزون بر این عاطفه منفی به صورت معناداری استرس شغلی را پیش بینی می کند اما در رضایت شغلی هم عاطفه مثبت و هم عاطفه منفی نقش معناداری دارند که به ویژه در رضایت شغلی سهم نسبتا خوبی دارند.