فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۴٬۳۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
5-33
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مؤلفه های شناختی (آمیختگی، اجتناب و انعطاف پذیری شناختی) و استرس اکسیداتیو زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود که بر روی 60 بیمار زن مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز دولتی سلامت شهر بیرجند در سال 1395 با دو گروه آزمایش (40 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) به صورت در دسترس و به طور تصادفی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه آمیختگی شناختی گیلاندرز و همکاران (2014)، اجتناب شناختی سکستون و دوکاس (2008) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) بود. همچنین به گروه آزمایش پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیکی فن دایک (1396)، رفتاردرمانی دیالکتیکی قهاری (1395) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سیگال، ویلیامز و تیزدل (2002) ارائه و به گروه کنترل درمانی ارائه نشد. تجزیه تحلیل داده ها با کمک تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک در مقایسه با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش مؤلفه های شناختی و استرس اکسیداتیو و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر فرونشانی فکر و مؤلفه های هیجانی بیماران مبتلا به دیابت مؤثر است (05/0> P ). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان برای بهبود مؤلفه های هیجانی و شناختی بیماران دیابتی از رفتاردرمانی دیالکتیکی در مقایسه با شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بیشتر به عنوان درمان مکمل استفاده کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور با آموزش هیجان محور بر عزت نفس و مشکلات خواب در نوجوانان داغ دیده پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
34-64
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور با آموزش هیجان محور بر عزت نفس و مشکلات خواب نوجوانان پسر بود. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری شامل نوجوانان داغ دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش وپرورش شهر شیراز در سال 97-1396 بودند. از میان آن ها 48 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای داده شدند. گروه آزمایشی ذهن آگاهی نوجوان محور در طی 10 جلسه 1 ساعته و گروه آزمایش هیجان محور در طی 8 جلسه 1 ساعته به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. آزمودنی ها به کمک پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967) و کیفیت خواب پیتزبورگ (1998) پیش از آغاز درمان، پایان جلسات درمان و همچنین مرحله پیگیری 45 روزه پس از آموزش گروهی ارزیابی شدند. گروه گواه بدون هیچ آموزش گروهی بودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد به کارگیری ذهن آگاهی نوجوان محور و هیجان محور بر عزت نفس و مشکلات خواب نوجوانان داغ دیده موثر است (05/0 < p ) و گروه ذهن آگاهی نوجوان محور تأثیر بیشتری از هیجان محور داشته است و تغییرات در طول زمان پایدار بود. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که ذهن آگاهی نوجوان محور و هیجان محور بر عزت نفس و مشکلات خواب نوجوانان داغ دیده موثراست و ذهن آگاهی نوجوان محور بر افزایش عزت نفس و کاهش مشکلات خواب موثرتر بود.
پیامدهای مرگ آگاهی در زندگی نوجوانان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
209-233
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر شناسایی پیامدهای مرگ آگاهی بر زندگی از دیدگاه نوجوانان ایرانی بود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان شامل 26 پسر و دختر 16-18 ساله شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دوم در مدارس استان تهران بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند ملاکی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با استفاده از شیوه تحلیل مضمون صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که پیامدهای مرگ آگاهی در زندگی نوجوانان در پنج حوزه اصلی قابل سازماندهی هستند: انگیزش و اهداف؛ احساسات؛ رفتارها؛ بین فردی و اجتماعی؛ جهان بینی. نتیجه گیری: مرگ آگاهی می تواند ابعاد مختلف زندگی نوجوان را تحت الشعاع قرار دهد و بنابراین، موضوعی دارای اهمیت و اساسی محسوب می شود. هر کدام از مضامین ذکرشده بیان کننده اثرات مرگ آگاهی در زمینه های مختلف زندگی نوجوانان است و این نکته را آشکار می کند که یاد و اندیشه مرگ می تواند به شکل های مختلفی بر ابعاد گوناگون زندگی نوجوانان اثر بگذارد و شیوه زیستن و نگرش آن ها را به امور خود و جهان دستخوش تغییر کند. به عبارتی، مرگ آگاهی برای نوجوانان که در ابتدای ترسیم طرح زندگی آتی خود هستند می تواند به مثابه یک چراغ روشنگر راه عمل کند و نقشه و مسیر آینده آن ها را شکل دهد.
گونه شناسی فرهنگ سازمانی دانشگاه شهید چمران اهواز و تبیین اثر آن بر سلامت سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارزیابی و گونه شناسی فرهنگ سازمانی و بررسی اثر آن بر سلامت سازمانی کارکنان انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها یا طرح تحقیق در زمره پژوهش های توصیفی- همبستگی است جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بوده است که به دلیل بزرگی و دشواری دسترسی به همه اعضای جامعه اقدام به نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای شده است. برای تعیین حجم نمونه با مراجعه به جدول نمونه گیری مورگان، تعداد 260 نفر از میان کارکنان انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های معتبر دارای روایی و پایایی بوده بدین ترتیب برای سنجش فرهنگ سازمانی از پرسشنامه دنیسون و همکاران (2006) و برای سنجش سلامت سازمانی از پرسشنامه کلینگل و لایدن (2001) استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به روش مدلسازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل (Lisrel) نشان داد که دانشگاه از نظر فرهنگ و سلامت سازمانی کارکنان از وضعیت متوسطی و نسبتا مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج تاثیر مثبت و معنادار فرهنگ سازمانی بر سلامت سازمانی کارکنان را تایید نمود. البته از میان ابعاد فرهنگ سازمانی تاثیر مثبت و معنادار دو مولفه درگیر شدن در کار (مشارکتی بودن) و انطباق پذیری بر سلامت سازمانی به طور نسبتا قوی تایید گردید. ولی دو مولفه دیگر فرهنگ یعنی تاثیر سازگاری و ماموریت بر سلامت سازمانی به طور معنادار تایید نگردید. از میان ابعاد فرهنگ سازمانی، مشارکتی بودن و انطباق پذیری دارای رتبه بیشتری نسبت به سایر ابعاد بودند، براین اساس می توان فرهنگ سازمانی دانشگاه را فرهنگی مشارکتی و انطباق پذیر تلقی نمود.
بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی مقیاس نگرش های مسیرشغلی متنوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
4-29
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، پایایی و روایی مقیاس نگرش های مسیرشغلی متنوع در کارکنان انجام شد. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی از نوع بررسی ویژگی های روان سنجی ابزار است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان شرکت های مهندسی شهر اصفهان بود. نمونه شامل ۲۰۰ نفر از کارکنان (۷۸ زن و ۱۲۲مرد) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش های مسیرشغلی متنوع و مقیاس شخصیت پیشتاز ( PPS ) بود. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی، همبستگی و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: . نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که، مدل های دو عاملی مرتبه دوم و مدل دو عاملی مرتبه اول هر دو با داده ها برازش داشتند اما در نهایت مدل تک عاملی مرتبه ی دوم برازش بهتری داشت. در مدل تک عاملی، نگرش مسیرشغلی به عنوان یک سازه پنهان و در مدل دو عاملی، خودجهت دهی و برانگیختگی ارزشی به عنوان سازه های پنهان فرض شدند. همبستگی مقیاس خودجهت دهی و برانگیختگی ارزشی با مقیاس شخصیت پیشتاز به ترتیب ۶۶/۰ و ۵۳/۰ (۰۱/۰ < p )برآورد شد. همسانی درونی در مقیاس خودجهت دهی مدیریت مسیرشغلی۷۲/۰ و مقیاس برانگیختگی ارزشی به ترتیب۷۲/۰ و۷۰/۰ ضریب باز آزمایی به فاصله ی سه هفته به ترتیب ۸۹/۰ و ۹۰/۰ (۰۱/۰ < p ) به دست آمد. از سویی دیگر نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که در هر دو مقیاس خودجهت دهی مدیریت مسیرشغلی و برانگیختگی ارزشی، نمرات مردان به طور معنادار بیشتر از زنان بود. نتیجه گیری: به طور کلی می توان از مقیاس نگرش های مسیرشغلی متنوع به عنوان ابزاری معتبر جهت سنجش نگرش به مسیرشغلی متنوع استفاده کرد.
طراحی و آزمون الگویی از پیشایندها و پیامدهای شور و شوق هماهنگ به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگویی از پیشایندها و پیامدهای شور و شوق هماهنگ به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی شهر اهواز بود. نمونه این پژوهش شامل 170 نفر از کارکنان سازمان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان، پرسشنامه ها یا مقیاس های فرهنگ همکاری (کامرون و کوین)، شخصیت پویا (سیبرت و همکاران)، جهت گیری هدف یادگیری (واندوال)، شور و شوق هماهنگ به شغل (والرند)، تعهد عاطفی (آلن و مییر)، شیفتگی به شغل (باکر)، تعارض کار-خانواده (نت مایر و همکاران) و فرسودگی عاطفی (مسلش) را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت. شاخص های برازش حاکی از برازش نسبتاً خوب الگو با داده ها بود. ضرایب مسیر نشان دادند متغیرهای شخصیت پویا، فرهنگ همکاری و جهت گیری هدف یادگیری بر شور و شوق هماهنگ به شغل اثر دارند، و شور و شوق هماهنگ به شغل بر متغیرهای تعهد عاطفی، شیفتگی به شغل، فرسودگی عاطفی و تعارض کار-خانواده اثر دارد. همچنین متغیرهای فرهنگ همکاری، شخصیت پویا و جهت گیری هدف یادگیری، به طور غیرمستقیم از طریق شور و شوق هماهنگ به شغل بر متغیرهای تعهد عاطفی، شیفتگی به شغل، فرسودگی عاطفی و تعارض کار-خانواده اثر دارند. با توجه به اثرات و پیامدهای مثبتی که این سازه بر اساس تحقیق حاضر در ابعاد مختلف سازمان دارد، پیشنهاد می شود مدیران سازمان ها از ظرفیت و توانایی این متغیر جهت افزایش بهره وری و حفظ سلامت روان شناختی کارکنان نهایت استفاده را به عمل آورند.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار به شیوه گروهی (EFCT)و اموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه(PAIRS) در الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی مقایسه ای زوج درمانی هیجان مدار به شیوه گروهی (EFCT) و آموزش عملی مهارت های ارتباط صمیمانه (PAIRS) در الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف،کاربردی و از نظر طرح، شبه آزمایشی و در قالب طرح پیش آزمون- پس آزمون و با یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش صورت گرفت. جامعه آماری این تحقیق کلیه زوجینی که به منظور حل مشکلات زناشویی به یکی از مراکز مشاوره خشت اول، مهرماندگار،کوک زندگی، کلینیک امام هادی (ع) در سال 97 مراجعه نموده اند. نمونه پژوهش ۲4 زوج از افراد داوطلب بودند که به طور تصادفی درسه گروه؛ یک گروه آزمایش ودوگروه کنترل(در هر گروه 8 زوج) جایگزین شدند. در حقیقت گروه های آزمایشی هر کدام متعلق به یکی از شیوه های زوج درمانی( هیجان مدار- مهارت های ارتباط صمیمانه پرز) بودند. محتوی جلسات طبق مبانی درمان هیجان مدارو مهارت های ارتباط صمیمانه پرز تهیه و طی 9 جلسه ( هفته ای یک جلسه) درگروهای آزمایشی اجرا شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین (CPQ) بود؛که قبل از مداخله و بلافاصله پس ازمداخله توسط هر دو گروه تکمیل گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقدار F بدست آمده برای هر سه الگوی ارتباطی در سطح آلفای 05/0 معنی دار بود (05/0>P). نتیجه گیری: زوج درمانی هیجان مدار و آموزش مهارت های ارتباط صمیمانه پرز بر بهبود روابط زوجین موثر است. از میان دو رویکرد درمانی آموزش مهارت ارتباطی به شیوه پرز بر الگوهای ارتباطی زوجین موثر تر بود.
اثربخشی طرح واره درمانی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و علائم روان شناختی همسران جانباز اعصاب و روان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و علائم روان شناختی همسران جانباز اعصاب و روان بود. روش: در این پژوهش از طرح درون گروهی تک آزمودنیA- B با خط پایه و با مداخله درمانی به همراه دوره پیگیری استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه همسران جانباز اعصاب و روان بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر تهران در سال 1398 بودند که به تعداد 5 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از موقعیت خط پایه بیست جلسه طرح واره درمانی انفرادی به مشارکت کنندگان ارائه گردید. در تحلیل داده های پژوهش، از تحلیل دیداری و درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد طی تحلیل دیداری نموادر داده ها طرح واره درمانی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و علائم روان شناختی همسران جانباز بنیاد شهید و امور ایثارگران موثر بوده است. به عبارت دیگر شاخص های درصد بهبودی و اندازه اثر مربوط به حوزه های طرح واره های ناسازگار اولیه و علائم روان شناختی بیانگر کاهش متوسط در شرکت کنندگان بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش ،ضروری به نظر می رسد که در مداخلات بالینی همسران و خانواده های جانباز اعصاب و روان ،برنامه ریزی لازم برای مداخله در سطوح شناختی و هیجانی صورت گیرد و بدلیل تاثیر طرح واره درمانی بر کاهش علایم روانشناختی می توان به عنوان یک رویکرد موثر سود جست.
ارائه مدل رضایت از زندگی در زوجین دو سر شاغل بر پایه خشنودی و رسالت مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت و معنا در زندگی هدف برتر در زندگی افراد بشر به شمار می رود؛ لذا افراد در تمام طول زندگی خود در تلاش برای دستیابی به آن هستند. هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل رضایت از زندگی در زوجین دو سر شاغل بر اساس متغیرهای خشنودی شغلی، رسالت مسیر شغلی و رضایت از زندگی می باشد. روش: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کارمندان یک شرکت دولتی در استان تهران تشکیل داد که بر اساس نمونه گیری در دسترس و آسان تعداد 210 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رسالت مسیر شغلی هگمایر و ایبل(2012)، رضایت از زندگی داینر(1985)، معنای زندگی استگر(2006) و خشنودی شغلی بریفیلد و روث(1951)استفاده شد. سپس داده های پژوهش در دو سطح توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی(همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS وAMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که رسالت مسیر شغلی با رضایت از زندگی، خشنودی شغلی، معنای زندگی و رضایت از زندگی رابطه مثبت معناداری دارد و مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که رسالت مسیر شغلی تأثیر مثبت معناداری بر خشنودی شغلی ، معنای زندگی و رضایت از زندگی در زوجین دو سر شاغل دارد لذا توجه به متغیر رسالت مسیر شغلی در زوجین دو سر شاغل می تواند باعث بهبود رضایت از زندگی در آن ها شود.
شناسایی عوامل زمینه ساز طلاق هیجانی در بافتار فرهنگی اجتماعی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه هیجانی بنیادی ترین عامل پیوند زناشویی است و مخرب ترین رابطه، ارتباط نزدیکی است که تهی از صمیمیت و مهرورزی باشد. در عصر حاضر بروز و رشد طلاق هیجانی، اصلی ترین کارکرد خانواده را مختل کرده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل زمینه ساز طلاق هیجانی در بافت اجتماعی فرهنگی شهر کرج انجام شد تا برآیندهای آن بتواند ضمن پیشگیری از گسترش طلاق هیجانی زمینه غنی سازی روابط زناشویی را فراهم آورد. جامعه آماری شامل همه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره رازی شهر کرج بود که از آن ها آزمون طلاق هیجانی گاتمن به عمل آمد. با استفاده از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری هدفمند 20 نفر انتخاب شد و تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه با آن ها ادامه یافت. با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته، داده ها جمع آوری و برای شناسایی عوامل و تحلیل داده ها از فنون «کدگذاری مفاهیم و پی ریزی یک دیدگاه» اشتراوس و کربین استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده در کدگذاری باز، به شناسایی عوامل فردی؛ خانوادگی؛ رابطه ای و فرایندی؛ اجتماعی فرهنگی منجر شد. برآیندها نشانگر این است که «عدم مراقبت و عشق ورزی» مقوله محوری الگوی یافته های پژوهش است. با توجه به یافته های پژوهش به مشاوران و روانشناسانی که به فعالیت حرفه ای مشاوره ازدواج و زوج درمانی اشتغال دارند، پیشنهادمی شود که به عوامل زمینه سازی که در این مقاله آمده توجه ویژه ای داشته باشند و به زوج ها مهارت و هنر مراقبت از عشق (احترام، اعتماد، پذیرش، صداقت، وفاداری، تعهد و حمایت) را آموزش دهند.
بررسی فرآیند هدایت تحصیلی نوین از منظر مشاوران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
27 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی فرآیند هدایت تحصیلی نوین در پایه نهم از منظر مشاوران مدارس دوره اول متوسطه انجام شد. روش شناسی:روش پژهش حاضر کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مشاوران مدارس در سال تحصیلی 97-96 و روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. به این صورت که از میان مشاوران مدارس تعداد 10 نفر مشاور انتخاب شده که انتخاب نمونه و مصاحبه تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. تمام مصاحبه ها با کسب اجازه از شرکت کنندگان ضبط شده، سپس برای انجام تحلیل های بعدی، متن مصاحبه ها به دقت روی کاغذ پیاده شد و بعد از تِم گذاری مضامین، به تحلیل مضامین و دسته بندی مقوله ها پرداخته شد. یافته ها:تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه نیمه ساختار یافته منجر به شناسایی چهار مقوله اصلی شده است که عبارتند از:1)نارسایی های فرآیند هدایت تحصیلی؛ 2)مشکلات آزمون؛ 3)آگاهی بخشی؛ 4)ضرورت امکانات در اجرای بهینه. نتیجه گیری:بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که میان دستورالعمل ابلاغی وزارتخانه تا اجرای صحیح آن فاصله زیادی است و هدایت تحصیلی دانش آموزان نتوانسته آن چیزی که در آیین نامه مصوب شده است را به اجرا درآورد. لذا جهت آسیب شناسی فرآیند، بایستی نظرات اصلاحی مشاوران و متخصصان این حوزه را دریافت و به صورت کارشناسی فرآیند فعلی هدایت تحصیلی مورد بررسی و تجدید نظر قرار گیرد تا بتوان به بحث متوازن سازی مدنظر در سند تحول بنیادین دست یافت.
شناسایی عوامل زمینه ساز خیانت زناشویی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
121-154
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی علل خیانت زناشویی زنان انجام شد. روش: رویکرد مورد مطالعه در این پژوهش کیفی بود. تعداد 17 زن که تجربه خیانت زناشویی و تمایل به همکاری با پژوهشگر را داشتند با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاری به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفتند. برای تبیین و تحلیل داده ها از رویکرد داده بنیاد استفاده شد. یافته ها: بعد از تحلیل داده ها، سه مقوله عمده در مورد علل خیانت زناشویی زنان یافت شد. علل زمینه ساز خیانت زناشویی شامل کسالت بار شدن زندگی بعد از کشف یکدیگر، ضعف های ذاتی ازدواج، آسیب پذیری در زمان سرکوفته شدن نیاز جنسی یا عاطفی، تحول جامعه، علل نگهدارنده خیانت شامل تمایل به تجربه کردن هیجان، سلب مسئولیت رفتار خود و تاکید بر ویژگی های همسر، کسب خلاقیت بسیار در بدست آوردن زمان برای رابطه و پنهان کردن آن، کسب شجاعت به خاطر کشف ویژگی های جدید در خود و پاسخ به خیانت شامل میل به طلاق، ترمیم آشیانه، تحمل فشار روانی. نتیجه گیری: برای پیشگیری از خیانت زناشویی، آموزش های خانواده و غنی سازی های روابط پیش از ازدواج باید این مقوله ها را مد نظر قرار داد.
بررسی و مقایسه ی کیفی ویژگی های ارتباطی خانواده ی مبدأ در زنان مطلقه و غیر مطلقه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی کیفی ویژگی های ارتباطی خانواده ی مبدأ در زنان مطلقه و غیر مطلقه انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی زنان مطلقه مراجعه کننده به خانه ی سلامت منطقه 3 شهر تهران که حداقل 2 سال از طلاق آن ها گذشته بود و نیز کلیه زنان غیر مطلقه شهر تهران با حداقل 2 سال سابقه ی زندگی مشترک با رضایت زناشویی بالا تشکیل دادند. از میان جامعه ی مذکور نمونه گیری به صورت هدفمند تا حد اشباع (15 زن مطلقه و 15 زن غیر مطلقه) انجام شد. سپس با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته داده های مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند و پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کد گذاری نهایی آنها، سه شاخص اصلی در هر گروه استخراج شد: الگوهای بین فردی زوجین با یکدیگر، الگوهای بین فردی والدین-فرزندان و الگوهای بین فردی فرزندان با یکدیگر. نتایج نشان می دهد ویژگی های ارتباطی بین اعضای خانواده مبدأ در زنان مطلقه در مقایسه با زنان غیرمطلقه، ناکارآمد و غیر سازنده بوده و در نحوه ارتباطات و به دنبال آن رضایت زناشویی فرزندان این خانواده ها تأثیرگذار خواهد بود؛ لذا توجه ویژه به ویژگیهای ارتباطی در خانواده های مبدأ زوجین در مشاوره پیش از ازدواج از ضروریات داشتن جامعه سالم می باشد.
اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس رویکرد هیجان مدار بر بهبود الگوهای ارتباطی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
59-78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی براساس رویکرد هیجان مدار بر بهبود الگوهای ارتباطی زوج ها بود. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی و طرح مورد استفاده، طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی (کنترل-آزمایش) بود. از بین جامعه آماری زوجهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر گرگان که به منظور بهبود رابطه زناشویی خود مراجعه کردند، 30 زوج داوطلب به صورت هدفمند انتخاب شده و به تصادف به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه سه ساعته آموزش گروهی شرکت کرده و گروه کنترل به عنوان فهرست انتظار، هیچ مداخله سازمان یافته ای دریافت نکردند. به منظور سنجش متغیر وابسته از پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنس و سالاوی (1984) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش مبتنی بر رویکرد هیجان مدار در شرکت کنندگان گروه آزمایشی به نسبت گروه کنترل بر بهبود الگوهای ارتباطی زوج ها تأثیر داشته است (01/0>p). همچنین آزمون پیگیری نشان داد اثر آموزش غنی سازی زندگی زناشویی براساس رویکرد هیجان مدار ماندگار بوده است و بین میانگین های مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد (01/0>p). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش تأثیر آموزش غنی سازی زندگی زناشویی براساس رویکرد هیجان مدار را در بهبود الگوهای ارتباطی زوج های تازه ازدواج کرده، مورد تایید قرار می دهد.
تاثیر الگوی تفکر تاملی بر اطمینان از تصمیم گیری شغلی و تفکر تاملی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف. هدف پژوهش تعیین تأثیر الگوی تفکر تأملی بر اطمینان از تصمیم گیری شغلی و تفکر تاملی دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان شهر اهواز بود. روش. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی بود که در آن از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان اهواز بودند (376 نفر) که از بین آنها 45 نفر با روش تصادفی ساده انتخاب شدند و در یک گروه آزمایش و دو گروه گواه گماشته شدند. پرسشنامه اطمینان از تصمیم گیری شغلی لاندری (2003) و پرسشنامه تفکر تاملی کمبر و یونگ (2000) در پیش آزمون اجرا شد و پس از 10 جلسه آموزش گروه آزمایشی پس آزمون اخذ شد و یک ماه بعد مرحله پیگیری انجام شد. یافته ها. تحلیل کوواریانس نشان داد الگوی تفکر تاملی، اطمینان از تصمیم گیری شغلی (7/34=F، 001/0 >p) و تفکر تاملی(6/14=F، 001/0 >p) را در گروه آزمایش بهبود داده است. تحلیل مرحله پیگیری هم حاکی از پایدار بودن این اثرات بود. نتیجه گیری. نظر به تاثیر مدل تدریس تأملی به عنوان الگوی تدریس نوین در بهبود مهارتهای دانشجویان، پیشنهاد می شود در قالب روش تدریس در واحد اصول و فنون تدریس برای رشته های دبیری دانشگاه فرهنگیان گنجانده شود.
اثر بخشی آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری بر نگرانی از تصویر بدنی و خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، شناسایی اثر آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری، بر نگرانی از تصویر بدنی و خودکارآمدی اجتماعی پسران نوجوان بود. روش : این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری تحقیق، شامل همه ی دانش آموزان دبیرستانی پسر پایه ی دهم مشغول به تحصیل در منطقه ی 16 آموزش و پرورش شهر تهران بود. از میان مدارس آن منطقه، یک دبیرستان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از بین کلیه ی دانش آموزان پایه ی دهم آن دبیرستان، 30 نفر بر اساس بالاترین نمرات کسب شده در پرسشنامه ی نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران ( 2005 )، BICI انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. سپس هر دو گروه به گویه های مقیاس خودکارآمدی در موقعیت های اجتماعی اسمیت و بتز ( 2000) پاسخ دادند. گروه آزمایشی در 8 جلسه ی حدوداً 75 دقیقه ای آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری به صورت هفتگی شرکت کرد اما گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. در پایان دوره، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شده و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری در کاهش نگرانی از تصویر بدنی و افزایش خودکارآمدی اجتماعی نوجوان تأثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری می تواند مداخله ای مؤثر برای بهبود نگرش به تصویر بدنی و ارتقای خودکارآمدی اجتماعی پسران نوجوان باشد.
پیش بینی میزان احتمال پیمان شکنی در روابط زناشویی براساس سطح تمایزیافتگی، عملکرد خانواده و دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
80-99
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف پیش بینی پیمان شکنی زناشویی، براساس میزان تمایزیافتگی، عملکرد خانواده و دل زدگی زناشویی زوج های ساکن شهرستان سنندج انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی بود. نمونه مورد نظر از بین زوج های داوطلب درگیر در بحران خیانت مراجعه کننده به مراکز مشاوره و دادگاه های خانواده بود که برای بروز خیانت درخواست جدایی یا رسیدگی مراجع قضایی را داشتند. حجم نمونه 370 نفر بود که پرسشنامه های تمایزیافتگی اسکورن و فریندلر (1998)، دلزدگی زناشویی پایینز (1996) و عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1983) در آنها اجرا شد. سپس نتایج با روش رگرسیون چندمتغیری سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها: نتایج نشان دهنده آن بود که تمایزیافتگی (73/0- B =) و عملکرد خانواده (43/0- B= ) پیش بین منفی برای خیانت زناشویی هستند ولی دلزدگی زناشویی (31/ 0 B= ) نقش مثبتی در پیش بینی خیانت دارد (01/0 p≤ ). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، می توان گفت که برنامه های آموزش تمایزیافتگی و گرایش به سمت پیش گیری از دلزدگی زناشویی و درنتیجه بالابردن عملکرد خانواده می توانند پیشگیری کننده از خیانت در روابط زناشویی باشند.
تدوین برنامه آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی برای زنان مطلقه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۱
155-175
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین برنامه آموزش مهارت های زندگی (مهارت های خودآگاهی، مقابله با استرس و همدلی) مبتنی بر فرهنگ اسلامی در زنان مطلقه انجام شد. روش: روش پژوهش کیفی از نوع روایتی و استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر کرمان و متخصصان زوج درمانی این شهر است که 15 نفر از مراجعان و 10 نفر از متخصصان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه و پرسشنامه متخصصان استفاده شد و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری مصاحبه ها انتخاب شد. داده ها بر اساس روش لینکلن و گوبا تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه آموزش مهارت های زندگی در قالب 3 محور اصلی خودآگاهی، همدلی و مقابله با استرس، 11 محور فرعی بود. مهارت خودآگاهی شامل آگاهی از خالق خود، آگاهی از معاد، قرب خداوند و شناخت وجود خود می شد. مهارت همدلی شامل زمینه سازهای فرعی خشنود ساختن، همدردی و عیادت، دید و بازدید و مراوده، و شاد بودن و شاد نمودن می شد. مهارت مقابله با استرس شامل کمک و یاری خداوند، دعا و یاد خداوند، و عبادات می شد. همچنین میزان روایی محتوایی این برنامه بر اساس روش لاوشه و مبتنی بر نظر متخصصان دارای نسبت روایی محتوایی ( CVR ) 80/0 بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که برنامه آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی برنامه مناسب و کارآمدی برای توانمندسازی زنان مطلقه در زندگی است.
بررسی واکنش های ارتباطی زنان قربانی بی وفایی همسر: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۹
31-58
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی واکنش های ارتباطی زنان قربانی بی وفایی همسر بود. روش: در این مطالعه از روش کیفی پدیدارشناسی استفاده شد. شرکت کنندگان را زنان قربانی بی وفایی همسر شهرستان شمیرانات در سال 1395 تشکیل می دادند. برای نمونه گیری از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری ادامه داشت و نهایتاً تعداد 18 زن قربانی بی وفایی همسر مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه نمونه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار گرفتند و جهت تحلیل یافته ها از روش تحلیل موضوعی (تماتیک) استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها در خصوص واکنش ها و تجارب ارتباطی زنان قربانی بی وفایی، منجر به تولید 2 تم یا مضمون اصلی، 10 مضمون فرعی و 29 مفهوم اولیه گردید. تم یا مضمون اصلی و زیر طبقات آن عبارت بود از «الف) گسستگی ارتباطی شاملِ مضامین فرعیِ: 1- گسستگی رابطه مادر- فرزندی، 2- گسستگی رابطه پدر – فرزندی، 3- گسستگی رابطه زناشویی، 4- گسستگی روابط خانوادگی، 5- گسستگی روابط بین فردی، 6- گسستگی رابطه با خدا و ب) پیوستگی ارتباطی شاملِ مضامین فرعیِ: 1- پیوستگی روابط همسری، 2- بهبود رابطه مادر- فرزندی، 3- دریافت حمایت اجتماعی، و 4- اعتلای رابطه با خدا». نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که بی وفایی دارای آثار ارتباطی مشابه و بعضاً مختلفی است که توسط افراد قربانی تجربه می شود. همچنین برخی از واکنش های ارتباطی می تواند سازگارانه یا ناسازگارانه باشد. این امر بیانگر ادراک متفاوت زنان قربانی است که موجب ایجاد الگوهای متفاوتی از واکنش دهی ارتباطی به بی وفایی در آنها می شود. نتایج بر اساس نظریه دلبستگی و نظریه سازه های اجتماعی تفسیر و تبیین شد.
نقش انسجام و انعطاف پذیری خانواده در پیش بینی خودکارآمدی والدینی در دبیران آموزش متوسطه دوم شهر یاسوج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش انسجام و انعطاف پذیری خانواده در پیش بینی خودکارآمدی والدینی در دبیران آموزش متوسطه دوم شهر یاسوج بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل دبیران آموزش متوسطه دوم شهر یاسوج که در سال تحصیلی 1397- 1396 مشغول به تدریس بوده اند. حجم نمونه شامل 150 نفر از دبیران آموزش متوسطه دوم بود که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های خودکارآمدی والدینی دومکا و همکاران (1996)، مقیاس انعطاف پذیری خانواده شاکری (1999) و مقیاس انسجام خانواده سامانی (1381) جمع آوری و مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. پایایی ابزارهای پژوهش با استفاده از ضرایب آلفای کرونباخ به ترتیب 71/0، 77/0 و 81/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون خطی در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته های انعطاف پذیری و انسجام خانواده توانایی پیش بینی خودکارآمدی والدینی را داشتند(001/0>P). نتیجه گیری: خانواده های دارای انسجام عاطفی مناسبی، با توجه به قابلیت خانواده های سالم به لحاظ مهارتهای ارتباطی و انسجام عاطفی مناسب فرصت تبادل اطلاعات مهیا و درنتیجه والدین چنین خانواده هایی توانایی بیشتر در والدگری و تربیت فرزندان از خود بروز می دهند.