فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
پسامدرنیسم و پس از آن
کانت و مسوولیت اجتماعی، سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
نقطه آغازین اندیشه ورزی کانت در فلسفه ، نقادی وی به نظریه مهم او در باب آنتی نومی ها باز می گردد. کانت سرچشمه آنتی نومی ها را در گذر از فهم ، به خرد می یابد. نظریه آنتی نومی همواره به مثابه محوری بنیادی در اندیشه های وی مورد توجه قرار می گیرد. با مطالعه آراء و اندیشه های وی در حوزه حیات اجتماعی به خوبی و به روشنی می توان دریافت که تا چه حد آراء فلسفی وی در باب خرد و خرد ورزی و اخلاق که در دو اثر گرانبهای وی یعنی نقد خرد نظری و نقد خرد عملی سامان یافته اند در اندیشه های اجتماعی وی مؤثر واقع شده اند. کانت برای تبیین اندیشه های تربیتی و سیاسی خود بر آن بود تا تفسیری از حیات تاریخی «نوع انسان » ارائه دهد. به این ترتیب صلح را یکی از مسائل مهم جهانی شمرد و صلح جویی ، خودبیداری، عقل نظری، خردورزی، اندیشه ورزی و جامعه مدنی را از اهداف اصولی روشنگری و نیز تربیت دانست.
بررسی حدوث و قدم جهان از منظر دو فیلسوف الهی ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا و توماس آکوئینی دو فیلسوف بر جسته مسلمان و مسیحی از مؤثر ترین فیلسوفان الهی در قرون وسطی و پس از آن بوده اند .توماس از طریق آشنایی با فلسفه مشائی به وسیله تفسیر های ابن رشد و بویژه ابن سینا از فلسفه ارسطو، به تاسیس یک نظام فلسفی مسیحی اقدام نمود. او از ابن سینا بهره های فراوان برده است هرچند تحت تاثیرنقدهای غزالی بر فلسفه، گاهی به مخالفت با ابن سینا ونقد نظرات وی پرداخته است .یکی از موارد اختلاف بین توماس و ابن سینا و شاید مهمترین مساله اختلافی بین متکلمان و فلاسفه، مسئله حدوث و قدم جهان است.
در پژوهش حاضر دیدگاه های ابن سینا و توماس مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان داده شده است که به لحاظ فلسفی، ایرادات متکلمان و توماس برابن سینا نا تمام است و توماس به شبهاتی که ابن سینا درباره حدوث عالم دارد پاسخ قانع کننده ای ارائه نکرده است.
بازخوانی نظریه ایمان به مثابه اراده معطوف به باور از ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در باب توجیه و تبیین ایمان نظریه های بسیاری مطرح شده که از جمله آنها، نظریه ویلیام جیمز با عنوان اراده معطوف به باور است. در این جستار با اشارهای به مفاد اصلی دیدگاه جیمز به بازخوانی نظریه بر اساس موارد مورد تایید و نقدهای گفته شده پرداختهایم. محورهای اصلی مقاله عبارتند از: دخالت ابعاد عاطفی – هیجانی در شناخت و ایمان، مجموعه دلبستگی های آدمی به عنوان ملاک داوری، حق ایمان یا ایمان حقیقی، توسل به اوهام، نسبی گرایی و نگاه دنیاگرایانه در تحلیل جیمز. در مجموع با صرف نظر از مبنای پراگماتیستی جیمز، دیدگاه وی در تفسیر و توجیه ایمان قابل دفاع دانسته شده است.
محرک نامتحرک بر اساس کتاب لامبدا با تکیه بر تفاسیر ثامسطیوس ،ابن سینا ،ابن رشد و آکوئیناس
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
مساله «ترس آگاهی» در اندیشه کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم ترس آگاهی یکی از کلیدی ترین مفاهیم اندیشه کی یرکگور است که تا حدی موجب منحصر به فرد بودن اندیشه او گردیده است. این مفهوم و ملاحظات مربوط به آن در اندیشه این اندیشمند بزرگ، بسیار مهم و از مهمترین مولفه ها و درون مایه اصلی و مقصود اندیشه ورزی های او است. انگیزه اصلی این تحقیق، نخست از جهت نوع نگاه متفاوت و تازه کی یرکگور به این مقوله است. میزان اهمیت این مفهوم برای او تا آن حد است که یکی از آثار مهم خود را تحت این عنوان، به بررسی این موضوع اختصاص داده است. انگیزه دوم این است که بیان کنیم، چگونه کی یرکگور قادر است در هر مقوله اندیشه خویش، مفهوم ترس آگاهی را به کار گیرد و به نحوی ماهرانه و زبردستانه نمایان سازد، تا بر خلاف خاستگاه روانشناختی آن که معمولا باعث فرو ریختن هویت فرد می شود، مانند یک امتیاز برجسته در اختیار فرد قرار گیرد.
هرمنوتیک و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات قرن بیستم در حوزه هرمنوتیک و نظریه تفسیری به نتایجی منتهی شده است که علم کلام به عنوان دانشی متن محور و دارای پیوند عریق با تفسیر متون مقدس را در حوزه هایی به چالش می-کشد. مقاله حاضر با بررسی تاثیر تحولات هرمنوتیک معاصر در هر دو ساحت «نظریه تفسیری به مثابه نظریه قرائت» و «نظریه تفسیری به مثابه هرمنوتیک فلسفی و فرا تفسیر» بر حوزه کلام سنتی و با تاکید بر اینکه هر رویکرد کلامی لاجرم بر نظریه تفسیری خاصی تکیه زده است می کوشد تعامل میان هرمنوتیک و کلام را در سه محور اصلی بررسی نماید. این سه محور اصلی
عبارت اند از:
الف. چالش انتقادی هرمنوتیک معاصر با کلیت کلام سنتی؛
ب. بررسی مسئله آفرینی و خلق پرسش های نوین کلامی توسط هرمنوتیک معاصر؛
ج. واکاوی تاثیر باورهای کلامی در هرمنوتیک.