فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۹۶۴ مورد.
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
138 - 165
حوزههای تخصصی:
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی و از رایج ترین علل خودکشی است. اختلال های دیگری که همبودی چشمگیری با افسردگی دارند برخی از اختلال های اضطرابی هستند. تاکنون رویکردهای مختلفی برای درمان این اختلالات به کار گرفته شده، اما برخی محققان توصیه کرده اند ترکیب درمان شناختی - رفتاری با فنون مذهبی و معنوی برای درمان اختلالات اضطرابی بسیار مفید است. هدف این تحقیق تک بررسی و تحقیق درباره کارآمدی درمان شناختی - رفتاری مذهب محور با تأکید بر فنون مثبت نگری و بخشایش گری و تأثیر آن بر علائم افسردگی و اضطرابِ مُراجع دارای این علائم است. این پژوهش به روش تک بررسی انجام شده است. یکی از مراجعان زنی ۴۶ ساله است که از طریق مصاحبه بالینی و آزمون MMPI و SCL-90 دارای علائم افسردگی و اضطراب تشخیص داده شد. سپس هشت جلسه درمان بر اساس بسته مداخله ای خدایاری فرد و عابدینی (۱۳۹۴) اجرا شد. نتایج حاصل از مقایسه نمودارهای پیش آزمون و پس آزمون حاکی از کارآمدی مؤثر درمان شناختی رفتاری مذهب محور توأم با فنون مثبت نگری و بخشایش و تأثیر آن بر علائم افسردگی و اضطراب است. می توان نتیجه گرفت درمان شناختی- رفتاری مذهب محور توأم با فنون مثبت نگری و بخشایش به عنوان روش مشاوره ای ترکیبی و منطبق با زمینه فرهنگی مذهبی جامعه ایران، به طور معناداری در بهبود و کاهش علائم اضطراب و افسردگی مراجعان تأثیرگذار است، تا آنجا که مشاوران و روان درمانگران می توانند از آن برای درمان مراجعان دارای زمینه مذهبی استفاده کنند.
بررسی ارتباط زیارت امام رضا(ع) با احساس شادکامی و رضایت از زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
دین و مذهب از رکن های اصلی فرهنگ هر ملتی است و جامعه را هویت و انسجام می بخشد و در افراد جامعه حس هم بستگی به وجود می آورد. دستورهای دینی، مراسم ها و آیین های دینی، همگی عامل هایی است که می تواند در درمان و پیشگیری اختلالات روانی و همچنین برای ارتقای بهداشت روان، به نحو مؤثری به کار گرفته شود. اما یکی از مناسک دینی مؤثر در درمان اختلالات روانی، زیارت است که می تواند نقشی مهم در سلامت روان افراد داشته باشد. هدف پژوهش حاضر نیز تعیین رابطه ی بین زیارت امام رضا(ع) با احساس شادکامی و رضایت از زندگی، از یک سو؛ و نقش زیارت در پیش بینی آن ها، از سوی دیگر است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه ی آماری نمونه، زائران و مجاوران حرم امام رضا(ع) است؛ که 382 نفر از افراد در این پژوهش به شیوه ی انتخاب در دسترس شرکت کردند. در این تحقیق برای سنجش نمره ی زیارت افراد، از پرسش نامه ی محقق ساخته ی زیات امام رضا(ع) استفاده شد، که دارای20 پرسش مربوط به نگرش به زیارت و عمل به زیارت بوده است. این پرسش نامه به صورت مقیاس لیکرت چهار درجه یی 1 تا(از کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) تقسیم بندی شده است. دامنه ی نمره های کلی این پرسش نامه از 20- 80 است. افزون بر این، مقیاس احساس شادکامی آکسفورد و مقیاس رضایت از زندگی دینر، برای دو متغیر احساس شادکامی و رضایت از زندگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزار spss(نسخه ی 20) و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون دو متغیره انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میزان نگرش و میزان عمل به زیارت امام رضا(ع) با احساس شادکامی و رضایت از زندگی، در سطح(001/0 p<)، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین زیارت، پیش بینی کننده ی معنی داری در سطح(001/0 p<) برای احساس شادکامی و رضایت از زندگی بوده و میزان این تأثیر برای احساس شادکامی، 66/0Beta=؛ و برای رضایت از زندگی، 49/0Beta= بوده است. نتیجه گیری: در نتیجه می توان گفت که زیارت امام رضا(ع) که آیینی مذهبی در جامعه ی شیعی است، می تواند احساسات روان شناختی افراد را تحت تأثیر قرار دهد و زمینه ی شادکامی و رضایت از زندگی آن ها را فراهم نماید.
اثربخشی آموزش معنویت بر ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به شیوع حالات منفی روان شناختی، برخی گزارش ها اثربخشی درمان های معنوی را مقدم بر درمان های مرسوم قبلی دانسته اند. بر این اساس، هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش معنویت به بر ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی کارکنان زن، ادارات دولتی شهر خرم آباد بود. این پژوهش، به صورت نیمه تجربی و در آن از پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه، شامل 34 کارمند شهرستان خرم آباد (17 نفر برای گروه آزمایش و 17 نفر گروه کنترل) بود. آموزش معنویت طی هشت جلسه نود دقیقه ای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (P<0/01)، به نحوی که آموزش معنویت موجب ارتقای سرسختی و بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش شده است.
رابطه جهت گیری دینی با هوش هیجانی و سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی رابطه بین جهت گیری دینی با هوش هیجانی و سلامت روان می باشد. بدین منظور، به روش توصیفی – همبستگی، نمونه ای شامل 297 نفر (134 دختر و 163 پسر) با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از میان دانش آموزان استعدادهای درخشان دورة دبیرستان شهرستان قم در سال تحصیلی 1394-1393 انتخاب شد. داده ها از طریق پرسش نامه های جهت گیری دینی، هوش هیجانی و سلامت روان (GHQ-28) جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS، ضریب همبستگی پیرسون، تجزیه و تحلیل گردید. یافته های پژوهش نشان داد که جهت گیری دینی، با هوش هیجانی و سلامت روان رابطة مستقیم و معنا داری دارد؛ با افزایش میزان جهت گیری دینی، میزان هوش هیجانی و سلامت روان افزایش می یابد. همچنین هوش هیجانی، با سلامت روان رابطة مستقیم و معنادار دارد؛ با افزایش میزان هوش هیجانی، سلامت روان نیز افزایش می یابد. با توجه به جنسیت نیز این نتایج تأیید شد. این یافته ها نشان می دهد که با تقویت جهت گیری دینی، می توان هوش هیجانی بالا و سلامت روان بیشتری برای افراد جامعه فراهم نمود.
تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرشِ مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
34-43
حوزههای تخصصی:
نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان می تواند متأثر از روند فرزندپروری والدین، تغییر کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی اول شهر اراک(در سال تحصیلی 94- 1393) بوده است. مواد و روش ها: جامعه ی آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی شهر اراک بوده اند، که 87 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ییِ چندمرحله یی برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. سپس پرسش نامه ی هوش هیجانی «شرینگ» و پرسش نامه ی «نگرش مذهبی براهنی» بر روی دانش آموزان؛ و پرسش نامه ی شیوه های فرزندپروری «بامریند» بر روی والدین آن ها اجرا شد. داده های جمع آوری با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون، با نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های تحقیق نشان داد، از میان متغیّرهای شیوه های فرزندپروری، شیوه ی فرزندپروری سهل گیر، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی و نگرش مذهبی دارد؛ و شیوه ی فرزندپروری مستبدانه، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی دارد. به بیان دیگر، هر قدر شیوه ی فرزندپروری مستبدانه تر باشد، هوش هیجانی دانش آموزان نیز کم تر خواهد بود. همچنین مشخص شد که شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه، رابطه ی معنی دار مثبت با نگرش مذهبی و هوش هیجانی دارد. نتیجه گیری: روش فرزندپروری مقتدارنه می تواند به نگرش مذهبی و هوش هیجانی بالای دانش آموزان منتهی شود، در حالی که روش فرزندپروری سهل گیرانه به نگرش مذهبی و هوش هیجانی کم تر منجر می شود.
بررسی همبستگی بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس مختص دوران بارداری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
35-43
حوزههای تخصصی:
اگرچه بارداری عملکردی طبیعی برای زنان به حساب می آید؛ ولی در عین حال تجربه یی پراسترس تلقی می شود. این تجربه با تغییرهای گسترده ی روانی و جسمی همراه است و زنان را از نظر روانی آسیب پذیر می کند . یکی از اجزای زندگی سالم، توجه به نیازهای معنوی است؛ معنویت می تواند سبک زندگی انسان را اعتلا بخشد و رفتارهای آسیب زا را به تدریج کاهش دهد. با توجه به اطلاعات موجود، پژوهشی با عنوان همبستگی بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس مختص دوران بارداری در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر دهدشت در سال 1394 انجام شده است. مواد و روش ها: این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی، بر روی 450 زن باردار مراجعه کننده به مرکزهای بهداشتی شهر دهدشت انجام شده است. اطلاعات با استفاده از پرسش نامه هایِ فردی- اجتماعی، استرس مختص دوران بارداری؛ معنویت و بهزیستی روان شناختی جمع آوری و داده ها با استفاده از نرم افزار spss(نسخه ی 20)، تحلیل شده است. یافته ها: افته های حاصل از تحقیق نشان داده است که بین معنویت با استرس بارداری(156/0 r=) و همچنین بین بهزیستی روان شناختی با استرس بارداری، همبستگی وجود دارد(294/0 r=). برای تعیین سهم خرده مؤلفه های معنویت در استرس بارداری، یافته ها نشان داده که سلامت مذهبی و سلامت معنوی بر استرس بارداری تأثیر می گذارد. همچنین تعیین سهم خرده مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، معلوم شد که بهزیستی هدف دار زندگی و بهزیستی استقلال نیز می تواند روی استرس بارداری تأثیرگذار باشد (01/0 p=). نتیجه گیری: نتیجه ی کار نشان داده است که بین معنویت و بهزیستی روان شناختی؛ و استرس دوران بارداری همبستگی وجود دارد. پیشنهاد می شود با توجه به تأثیر هر دو متغیر معنویت و بهزیستی روان شناختی در مهارت های مقابله با استرس، برای کاهش استرس برنامه ریزی شود.
تحول جهت گیری مذهبی در بزرگ سالی: در جست وجوی سازه ای نو
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
78 - 99
حوزههای تخصصی:
در پژوهشِ پیش رو، داده های سه تحقیق، با هدف کشف جنبه تحولی احتمالی جهت گیری مذهبی و رابطه آن با هوش هیجانی، سلامت عمومی و سبک های فرزندپروری بررسی شد. از بین چهار بعد جهت گیری مذهبی فقط بعد ارزنده سازی دینی با سن، تحصیلات و تأهل در ارتباط است. دَه پرسش از مقیاس جهت گیری مذهبی، که تشکیل دهنده عامل تحولی هستند، استخراج شد. بررسی مفهوم پرسش ها و ارتباط عامل استخراج شده با سایر متغیرها نشان داد که این عامل سعادت جویی مذهب محور است و دارای دو جزء سرمایه گذاری شناختی- عاطفی و سرمایه گذاری رفتاری است. سعادت جویی مذهب محور از توجه هیجانی مستقل است، اما با تمایز هیجانی و بازسازی خلقی رابطه مستقیم دارد؛ و با سلامت عمومی در تمام ابعاد آن رابطه مستقیم. رابطه جزء سرمایه گذاری رفتاری با این متغیرها قوی تر از جزء دیگر است. صحت نام گذاری عامل مزبور از طریق مصاحبه با پنج نفر متخصص در روان شناسی تأیید شد.
اصول و الگوی تعاملی همسران و خانواده درمانگری مذهبی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
106 - 137
حوزههای تخصصی:
عملکرد مطلوب خانواده مستلزم ارتباط مناسب همسران است که این ارتباط الگوی تعاملی مناسبی را طلب می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین اصول تعاملات زوجین و خانواده و عرضه الگوی ارتباطی مناسب انجام شده است. این پژوهش حاصل تحلیل متون دینی (قرآن و روایات) و یافته های روان شناسی است و روش آن، تحلیل محتوا است. طبق نتایج حاصل از پژوهش، اصول حاکم بر روابط همسران و تعامل اعضای خانواده چنین است: «حقیقت مشترک»، «همسانی در استعداد کمال»، «تفاوت های جنسیتی»، «نقش های جنسیتی»، «تعادل گرایی» و «تعالی گرایی». تعامل مناسب همسران و خانواده بر اساس الگوی «مهر و قدرت» شکل می گیرد که مبتنی بر نقش و نیاز است. اقتداربخشی و مهرطلبی، نقش و نیاز زنانه را ترسیم می کند. مهرورزی و اقتدارطلبی، نقش و نیاز مردانه را به تصویر می کشد. این الگوی تعاملی با پذیرندگی و جلوه گری زنان و مهرورزی و تکیه گاه بودن مردان تحقق می یابد. بر اساس این الگو، جایگاه اقتدار خانواده بیشتر نقش مسئولیت پذیرکردن فرزندان فرزندان را بر عهده دارد و جایگاه مهرورزی خانواده بیشتر نیازهای عاطفی آنها را پاسخ می دهد.
بررسی عوامل مؤثر در تصمیم گیری زنان برای سقط عمدی جنین و نگرش اعتقادی و شرعی آنان در این باره(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
44-54
حوزههای تخصصی:
سقط جنین از نظر علم پزشکی انواعی دارد که شامل سقط جنین طبیعی، طبّی، ضربه یی و جنایی می شود. باوجود افزایش کمّی و کیفی روش های پیشگیری از بارداری و افزایش سطح آگاهی جامعه در این باره ، حاملگی ناخواسته یکی از مشکلات دوران بارداری است. وقتی مادران باردار با حاملگی ناخواسته مواجه می شوند، ناگزیر به سقط جنایی دست می زنند . مواد و روش ها: این پژوهش، از نوع مطالعه ی توصیفی است که در آن به زنان مراجعه کننده به مرکزهای بهداشتی، درمانی و آموزشی منتخب دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، با سابقه ی سقط عمدی در 10 سال اخیر، پرسش نامه ی محقق ساخته، داده شد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و تعداد نمونه ی لازم 369 نفر بوده است. یافته های پرسش نامه با نرم افزار SPSS(نسخه ی 17) مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: یافته های مطالعه نشان می دهد که حدود 26 درصد افراد در زمان انجام سقط 26 سال داشتند و همچنین میزان تحصیلات 8/41 درصد افراد دیپلم بود. شایع ترین علت انجام سقط در حدود 20 درصد افراد مشکلات مالی و در حدود 15 درصد افراد اختلافات خانوادگی بود. حدود 50 درصد واحدهای پژوهش، مهم ترین مشوق شان برای انجام سقط، همسرانشان بودند؛ و نیز 29 درصد واحدهای پژوهش در هفته ی هشتم و 5/17 درصد آنان در هفته ی هفتم بارداری، اقدام به سقط کرده اند. حدود 4/42 درصد افراد سقط جنین را حرام دانسته و تنها 3/4 درصد افراد اقدام کننده به سقط، دیه ی مربوط به آن را پرداخت کرده اند. نتیجه گیری: سقط جنین از موضوع های بحث انگیزی است که می توان آن را نمونه یی از معضل های اجتماعی، فقهی و غیره برشمرد؛ از این رو، ضروری است که در جامعه ی ایرانی- اسلامی، به آن به طور جدی توجه شود. نتایج این مطالعه نشان داد که شایع ترین علت سقط جنین، مشکلات مادی بوده و مهم ترین مشوق به سقط جنین، همسران و نگرش اعتقادی افراد نیز نسبت به سقط جنین ضعیف بوده است.
اثربخشی آموزه های فضایل اخلاقی دین محور بر بهبود شکل گیری هویت دینی نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزه های فضایل اخلاقی دین محور، بر بهبود شکل گیری هویت دینی نوجوانان انجام گرفت. روش مطالعه نیمه تجربی، از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، دانش آموزان پسر مقطع متوسطه 14-17 ساله، که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه هویت دینی استفاده شد. گروه آزمایش، تحت مداخله آموزه های فضایل اخلاقی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد آموزه های فضایل اخلاقی بر بهبود شکل گیری هویت دینی منع شده، زودرس، آشفته و موفق مؤثر بود، ولی بر هویت دینی کلیشه ای اثربخش نبود. آموزه های اخلاقی مبتنی بر دین، می تواند آگاهی و تعهد به ارزش های بنیادین دینی را افزایش داده، بر شکل گیری هویت دینی موفق تأثیرگذار باشد.
بررسی رابطه هوش معنوی با میزان استرس شغلی و رضایت شغلی در پرستاران با تکیه بر پرسش نامه هوش معنوی کینگ
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
134 - 151
حوزههای تخصصی:
استرس و رضایت شغلی پرستاران از مسائل در خور توجه است. منابع و ظرفیت های معنوی به افراد کمک می کند در مقابله با مسائل و ناسازگاری های زندگی قدرت بیشتری داشته باشند. اخیراً هوش معنوی به عنوان عامل مهم تأثیرگذار بر جنبه های مختلف زندگی افراد معرفی شده است. پژوهش حاضر، رابطه هوش معنوی با استرس شغلی و رضایت شغلی پرستاران را بررسی می کند. در این پژوهش، پرستاران بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی زاهدان و بیمارستان تأمین اجتماعی شرکت کردند. جامعه استفاده شده در تحقیق ۵۲۳ نفر محاسبه شد که بر اساس فرمول نمونه گیری ۱۰۳ نفر از پرستاران به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه هوش معنوی کینگ، پرسش نامه رضایت شغلی سینک و مقیاس استرس پرستاری گری تافت و اندرسون. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-۱۶و آزمون های آماری تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون تحلیل شد. بین هوش معنوی و خرده مقیاس هایش، با استرس شغلی و خرده مقیاس هایش رابطه منفی وجود داشت، ولی این رابطه معنادار نبود. فقط بین خرده مقیاس مشکلات مرتبط با بیماران و خانواده های آنان و خرده مقیاس تفکر وجودی ارتباط منفی و معنادار مشاهده شد. همچنین، بین هوش معنوی و خرده مقیاس هایش با رضایت شغلی رابطه مثبت معنادار مشاهده نشد. به نظر می رسد خرده مقیاس های هوش معنوی مرتبط با شغل، با خرده مقیاس های هوش معنوی مرتبط با سلامت روانی و بهزیستی روان شناختی متفاوت است. همچنین، به نظر می رسد هوش معنوی با اینکه در متغیرهای سلامت روان به طور مستقیم نقش دارد ممکن است در مسائل مربوط به شغل نقش مستقیمی نداشته باشد. این احتمال هم وجود دارد که پرسش نامه کینگ برای مسائلی از این دست مناسب نباشد.
اثربخشی آموزش مثبت نگری در افزایش امید با تأکید بر قرآن و آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگری بر افزایش امید با تأکید بر قرآن و آموزه های اسلامی در کارکنان اداره کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان بود. پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با گروه تجربی و گواه بود. روش نمونه گیری ابتدا کل جامعه آماری به تعداد 300 نفر پرسشنامه ی امید اسنایدر را تکمیل کردند و شرکت کنندگانی که پایین ترین نمره را اخذ کردند تعداد 50 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه تجربی و گواه جایگزین شدند. به گروه تجربی هشت جلسه ی نود دقیقه ای به صورت هفتگی، آموزش مثبت نگری با تأکید بر قرآن و آموزه های دینی ارائه گردید. در پایان آموزش، از هر دو گروه خواسته شد پرسشنامه مذکور را مجدداً تکمیل نمایند. در مرحله ی بعد، پس از دو ماه آزمون پیگیری امید برای سنجش ماندگاری آموزش های داده شده اجرا گردید. برای تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) و تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و تک متغیری نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در افزایش امید در مرحله پس آزمون وجود دارد. و در مرحله ی پیگیری نیز ثبات داشته است. نتایج نشان می دهد که آموزش گروهی مثبت نگری با تأکید بر قرآن و آموزه های اسلامی در گروه تجربی نسبت به گروه گواه باعث افزایش متغیر امید و زیر مقیاس های آن شده است. این نتایج در مرحله ی پیگیری نیز ثبات داشته و مورد تأیید قرار گرفت.
ساخت مقیاس خداآگاهی و بررسی ویژگی های روان سنجی آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تهیه و ساخت مقیاس «خداآگاهی» با توجه به آموزه های برآمده از منابع معتبر اسلامی و تعیین ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن بود. بدین منظور، ابتدا به روش توصیفی و تحلیل متن، آیات و روایات مربوط به سازة خداآگاهی طبقه بندی و گزاره های نشانگر این سازه طراحی شد. پس از تأیید روایی محتوایی این مقیاس توسط 8 نفر از کارشناسان خبرة حوزه و دانشگاه، در نهایت پرسش نامة 25 گزاره ای در یک طیف چهار گزینه ای لیکرتی به آزمون آزمایشی گذاشته شد. در مرحلة نهایی اول 225 و دوم 200 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به روش پیمایشی، ویژگی های روان سنجی مقیاس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مقیاس خداآگاهی از نظر روایی سنجی محتوایی، ملاکی، سازه ای و افزایشی از روایی لازم و بالایی برخوردار است. در تحلیل عوامل اکتشافی، 4 عامل به دست آمد. ارتباط مقیاس خداآگاهی با برخی از مقیاس های روان شناختی، نشانگر روایی افزایشی و توان تبیین و پیش بینی این مقیاس به عنوان یک ابزار روان شناختی است. این مقیاس از نظر اعتباریابی به روش بازآزمایی، دونیمه سازی، همسانی درونی و ضریب آلفای کرونباخ (90/0) هم اعتبار لازم و مطلوب را دارد. در نتیجه مقیاس خداآگاهی می تواند به عنوان یک ابزار دارای ویژگی های روان سنجی روا و معتبر در پژوهش های اسلامی و روان شناختی مورد استفاده قرار گیرد.
نگاهی به مفهوم شخصیت در منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مفهوم شخصیت در منابع اسلامی انجام شده است. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع روشهای هرمنوتیکی (تفسیری) بود. یافته های پژوهش نشان داد که خودِ کلمه ی شخصیت در متون و منابع اسلامی به کار نرفته است. در زبان عربی نیز کلمه ""الشخصیه"" همزمان با ترجمه متون روان شناسی از انگلیسی به عربی رواج یافته و قبل از آن به کار نمی رفته است. در عین حال، مفهوم شخصیت مانند خدا، زندگی، مرگ و عدالت مفهوم جهانی است. همه افراد در همه فرهنگ ها، برداشتی از شخصیت دارند که مبتنی بر نوعی نگاه آنها به انسان است. در فرهنگ اسلامی نیز مفهوم شخصیت به طور ضمنی بیان شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، یکی از واژه هاییکه بیشترین ارتباط را با مفهوم شخصیت در روان شناسی دارد، شاکله است.
مبانی انسان شناختی؛ دوساحتی بودن، اصالت نفس و اختیار و نقش آن در دانش روان شناسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی مبانی انسان شناختی روان شناسی اسلامی و چگونگی تأثیر آن بر اهداف، روش، نظریه پردازی و رویکردها در حوزه های گوناگون این دانش می باشد. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. ابتدا با مراجعه به منابع اسلامی به شناسایی مفاهیم اساسی و گزاره هایی پرداخته که انسان و ویژگی های او را توصیف کرده، سپس با استفاده از دلایل عقلی، قرآنی و شواهد تجربی، ویژگی های اساسی درباره انسان را مورد شناسایی قرار داده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که انسان موجودی دوساحتی، دارای روح مجرد، و برخوردار از قدرت اختیار می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که پیش فرض های اساسی مربوط به ماهیت انسان عبارتند از: اندیشه ورزی، منطقی، دارای اراده آزاد، تأثیرپذیر، شناخت پذیر. همچنین مبانی انسان شناختی نقش تعیین کننده ای در پژوهش های روان شناختی، جهت شناسایی ماهیت و ابعاد انسان داشته، و حتی روش پژوهشگر در انجام تحقیق را مشخص می کنند.
بررسی رابطة دینداری، هوش معنوی و بخشش با سازگاری اجتماعی در دانشجویان سال اول(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطة هوش معنوی، دینداری و بخشندگی با سازگاری اجتماعی دانشجویان سال اول است. نمونة پژوهش 327 نفر از دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه ارومیه هستند که به صورت نمونه گیری «تصادفی خوشه ای» از بین جامعة دانشجویان سال اول انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس «سنجش دینداری» سراج زاده، مقیاس «سنجش هوش معنوی» بدیع و همکاران، مقیاس «سنجش بخشش» والکر و گارسوخ، مقیاس «سنجش سازگاری اجتماعی» بیکر و سیریاک استفاده شد. داده های به دست آمده با بهره گیری از ضریب همبستگی و رگرسیون سلسله مراتبی تجزیه و تحلیل شد. نتایج این مطالعه نشان داد هوش معنوی، دینداری، بخشش و مؤلفه های آنها با سازگاری اجتماعی رابطه ای مثبت معنادار داشته، قادرند سازگاری اجتماعی را پیش بینی و تبیین کنند (37/0=R2 و 01/0=P). بر این اساس، می توان نتیجه گرفت متغیرهای دینداری، هوش معنوی و بخشندگی نقش تعیین کننده ای در تطابق دانشجویان سال اول با محیط دانشگاه و مسائل و مشکلات آن دارند. از این رو، می توان با تمرکز بر متغیرهای پیش بین این تحقیق برنامه هایی کارآمد برای ارتقای سازگاری اجتماعی فراهم کرد.
اثربخشی معنویت درمانی بر تاب آوری سالمندان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر، منابع استرس زا و محیط های نامساعد، رو به افزایش است. از سوی دیگر، جمعیت سالمندان در جهان رو به افزایش می باشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی تأثیر معنویت درمانی بر تاب آوری سالمندان مقیم خانه سالمندان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری را در این پژوهش کلیه سالمندان مقیم خانه سالمندان صادقیه اصفهان تشکیل داد. از بین سالمندانی که در مقیاس تاب آوری نمره زیر 50 کسب نمودند، 20 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایشی و شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایشی، مداخله مبتنی بر رویکرد معنویت درمانی را طی 8 جلسه که توسط محقق ارایه گردید، دریافت نمودند. سپس، پرسش نامه تاب آوری (Connor-Davidson، که در ایران ضریب Cronbach’s alpha آن 87/0 و پایایی به روش بازآزمایی 73/0 به دست آمده است)، در مراحل پس آزمون و پیگیری توسط نمونه مورد پژوهش، تکمیل گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و به روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر انجام شد.
یافته ها: معنویت درمانی به شیوه گروهی باعث اختلاف بارز در میانگین نمرات گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون گردید. در مراحل پس آزمون و پیگیری، به صورت معنی داری در افزایش تاب آوری سالمندان مؤثر بوده است (001/0 < P).
نتیجه گیری: معنویت درمانی روش مناسبی جهت افزایش تاب آوری در سالمندان می باشد. آنان با شرکت در جلسات گروهی معنویت درمانی و تبادل افکار و عقاید، این توانایی و آگاهی را کسب می کنند که زندگی همواره دارای معنی است و می توان در هر پیشامدی معنی و هدفی یافت. با توجه به تناسب معنویت درمانی با بافت فرهنگی و مذهبی ایران، پیشنهاد می گردد که در گروه های سنی دیگر و همچنین، مقایسه آن با روش های معنی درمانی و شناخت درمانی جهت افزایش تاب آوری مورد بررسی قرار گیرد.
مقایسه میان هوش معنوی طلاب و دانشجویان با استفاده از پرسش نامه اسلامی هوش معنوی (IQSI)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۵
67 - 91
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی، هوشی است که تمامی ابعاد دیگر هوش انسانی را یکپارچه می کند. هدف از این پژوهش مقطعی، بررسی مقایسه ای هوش معنوی در میان دانشجویان و طلاب حوزه علمیه، و همچنین بررسی تفاوت های جنسیتی بود. در این مطالعه از ابزار سنجشی پرسش نامه اسلامی هوش معنوی (IQSI) استفاده شده که بر پایه دیدگاه های اسلامی از مؤلفه های مهم هوش معنوی طراحی شده است. نمونه این پژوهش شامل ۳۰۶ تن از دانشجویان و طلاب حوزه علمیه بود که در محدوده سنی ۱۸ تا ۲۵ سال قرار داشتند، و به روش خوشه ای از میان دانشکده های دانشگاه تهران و حوزه های علمیه برادران و خواهران تهران انتخاب شدند. نتایج نشان داد که به طور کلی هوش معنوی در طلاب و دانشجویان متفاوت است، به طوری که طلاب از توانمندی های تجربه ای معنوی بیشتری برخوردارند. اما تفاوت معنادار جنسیتی در هوش معنوی وجود ندارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که ظرفیت های معنوی را بیش از همه می توان در بافت طلاب حوزه علمیه عمیقاً بررسی کرد. بر این اساس لازم است همراه با مشارکت این قشر، پژوهش های تبیینی و پیش بینی کننده در این حیطه در دستور کار قرار گیرد.
رابطه سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان بود. از میان جامعة آماری دانشجویان، 364 نفر به عنوان نمونه آماری، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه سبک زندگی اسلامی کاویانی ILST، پرسش نامه سلامت روان GHQ-28 و پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون CD-RIS بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان دانشگاه کاشان، رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین نتایج فرضیه های جزیی این پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و سلامت روان و میزان تاب آوری دانشجویان، با جنسیت آنان رابطه وجود دارد، از سوی دیگر، بین سبک زندگی اسلامی، سلامت روان و تاب آوری دانشجویان با تأهل و تجرد آنها نیز رابطه معنادار مشاهده شد. ازاین رو، با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت: سبک زندگی اسلامی موجب ارتقا سلامت روان و میزن تاب آوری دانشجویان می شود.