فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱٬۷۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
معناداری بالینی تغییر در کارآزمایی های بالینی درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در درمان های درد مزمن، معناداری تغییرات درمانی غالباً با به کارگیری روش های معناداری آماری انجام می شود. علیرغم اهمیت این روش ها، استفاده از آنها در تعیین اهمیت تغییرات درمانی با محدودیت های اساسی همراه است. پژوهشگران، با هدف غلبه بر این محدودیت ها، روش های معناداری بالینی را به منظور تعیین اهمیت بالینی تغییرات درمانی، پیشنهاد کرده اند.
روش: از بیماران یک درمانگاه درد، 57 بیمار درد مزمن با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با فاصله 4 هفته، پرسشنامه خودکارآمدی درد، مقیاس های افسردگی، اضطراب، استرس، پرسشنامه چند وجهی درد، پرسشنامه ناتوانی جسمی و فرم کوتاه زمینه یابی سلامت را دو بار کامل کردند. ضرایب همبستگی پیرسون بین نمره های دوبار اجرا محاسبه شد و از آنها برای محاسبه شاخص تغییر پایا در سطح خودکارآمدی درد و شدت افسردگی 11 بیمار درد مزمن که با شیوه رفتار درمانی شناختی مورد درمان قرار گرفته بودند، استفاده شد. معناداری آماری تغییرات درمانی خودکارآمدی درد و افسردگی نیز با استفاده از آزمونt محاسبه شد.
یافته ها: آزمون معناداری آماری حاکی از بهبود معنادار بیماران در سطح خودکارآمدی درد و افسردگی در پایان درمان در مقایسه با قبل از درمان بود. محاسبه شاخص تغییر پایا به عنوان یک شیوه تعیین معناداری بالینی تغییرات درمانی نشان داد که 9 بیمار در متغیر خودکارآمدی و 8 بیمار در متغیر افسردگی به حدی از تغییر که بتوان آن را از نظر بالینی معنی دار دانست، دست یافته اند.
نتیجه گیری: در حالیکه روش های معناداری آماری اطلاعی در مورد پاسخ درمانی تک تک بیماران فراهم نمی آورد، استفاده از روش های معناداری بالینی می تواند نشان دهد که کدام بیمار توانسته است به سطحی از تغییر که بتوان آن را از نظر بالینی معنادار تلقی کرد، دست یافته است.
بررسی رابطه ابعاد سلامت روان و احساس گناه با تعهد زناشویی افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعهد زناشویی مفهومی مهم در پایداری و سلامت نظام خانواده است. تعهد زناشویی با متغیّرهای گوناگون درون یا برون فردی مرتبط است که از آن جمله می توان از سلامت روانی و چگونگی احساس گناه افراد نام برد. هدف این پژوهش، تعیین ارتباط ابعاد سلامت روان و احساس گناه با تعهد زناشویی در افراد متأهل می باشد. روش: در این مطالع ههمبستگی، از بین کارمندان و آموزشیاران متأهل نهضت سوادآموزی شهرستان سنندج در سال 1390، 98 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های تعهد زناشویی(DCI)، سلامت عمومی GHQ-28)) و احساس گناه احمدپور(1386) گردآوری گردید. داده های پژوهش با روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان وگام به گام و آزمون t مستقل در نرم افزار spss 16 نحلیل گردید. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیّرهای احساس گناه و اضطراب می توانند پیش بینی کننده میزان تعهد زناشویی در افراد متأهل باشند. هم چنین میزان تعهد زناشویی زنان و مردان تفاوت معنی داری نشان نداد. نتایج: هر چه فرد از سلامت روانی بیشتری برخوردار باشد انتظار می رود تعهد زناشویی و وفای به عهد نیز در او بیشتر باشد. با توجه به آنکه تعهد زناشویی تابع جنسیت نیست، پیشنهاد می شود برنامه های کلی برای بهبود سلامت روانی همه جامعه در رده های سنی گوناگون تدارک دیده شود.
رابطه «دینداری» و «ابعاد شخصیت» با «سلامت روان» معلمان شهرستان رودان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نشان دادن رابطه دینداری و ابعاد شخصیت با سلامت روان معلمان شهرستان رودان به روش توصیفی _ همبستگی انجام گرفت. بدین منظور 274 نفر از معلمان، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی متناسب با حجم طبقات (برحسب جنس و مقطع تدریس) انتخاب شدند، و به پرسشنامه های دینداری خدایاری فرد و همکاران، شخصیت ""NEO-FFI"" مک کری و کاستا و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلیر ""GHQ-28"" پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش های آماری میانگین، درصد، فراوانی، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون ساده و گام به گام، آزمون ""t"" مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار ""SPSS"" انجام شد. نتایج نشان دادند که دینداری و ابعاد شخصیت با سلامت روان معلمان رابطه دارند. به طوری که روان رنجورخویی پایین، و دینداری و برون گرایی و توافق و وجدانی بودن بالا، با سلامت روان بالاتر معلمان رابطه مثبت داشتند. همچنین متغیرهایی از قبیل جنسیت، محل زندگی، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات و مقطع تدریس معلمان نیز در بعضی از این روابط مؤثر بودند.
سرمقاله: روان شناسی سلامت، درسی برای پیش گیری
حوزههای تخصصی:
تغذیه با شیر مادر
نقش واسطه گری تاب آوری در ارتباط بین ابعاد دلبستگی و سلامت روان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش واسطه گری تاب آوری در ارتباط بین ابعاد دلبستگی و سلامت روان می باشد. آزمودنیهای این پژوهش را 299 دانش آموز (160 دختر و 139 پسر) تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان دبیرستان های شهر کازرون انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون، مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی وپ رسشنامه دلبستگی می باشد. نتایج این پژوهش نشان داددر بین خرده مقیاس های دلبستگی، خرده مقیاس اضطرابی با متغیر واسطه تاب آوری ارتباط دارد. در بین خرده مقیاس های دلبستگی، خرده مقیاس اضطرابی با استرس، اضطراب و افسردگی رابطه معنادار دارد. همچنین متغیر وابستگی از خرده مقیاس های دلبستگی با افسردگی رابطه معنادار دارد. و دلبستگی اضطرابی با سلامت روان رابطه معنادار دارد و تاب آوری نقش واسطه ای بین دلبستگی اضطرابی و سلامت روان دارد. نتیجه کلی حاکی از تایید نقش واسطه گری تاب آوری در ارتباط بین ابعاد دلبستگی و سلامت روان بود.
بررسی رابطه شادکامی و سلامت روان در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان
حوزههای تخصصی:
هدف؛ هدف پژوهش بررسی رابطه شادکامی و سلامت روان در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بوده است. روش؛ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان در سال تحصیلی 90-1389 و نمونه آن را 300 نفر از این دانشجویان که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند، تشکیل می دهند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت از پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه چک لیست سلامت روان بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی نظیر میانگین و انحراف معیار، از روش های آمار استنباطی همانند ضریب همبستگی ساده پیرسون استفاده شد. یافته ها؛ نشان داد که بین رابطه شادکامی و سلامت روان دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد(05/0>p). نتیجه گیری؛ معمولا انسان ها به دنبال شادمانی هستند و شادمانی اهمیت ویژه ای در زندگی مردم دارد. در حالی که تجربه ی استرس، احساس شادکامی را به طور معنی داری کاهش می دهد.
معیارهای سلامت روان (بخش دوم و پایانی)
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین ساختار انگیزشی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ساختار انگیزشی و رضایت زناشویی انجام گرفت. ساختار اگیزشی مجموعه مولفه هایی است که موفقیت افراد را در دستیابی به اهداف متعدد زندگی، از جمله در حیطه خانوادگی، تعیین می کند. شرکت کنندگان (تعداد = 122، 79% زن) با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی از میان دانشجویان متأهل دانشگاه فردوسی انتخاب شدند و پرسشنامه های اهداف شخصی (PCI) و رضایت زناشویی را کامل کردند. برای خلاصه کردن داده های حاصل از PCI از روش تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) استفاده شد. بر اساس الگوی بارهای عاملی، شاخص انگیزش انطباقی محاسبه شد. برای آزمون روابط بین رضایت زناشویی کلی و مؤلفه های آن با انگیزش انطباقی از روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثر سن، جنسیت، سال های تأهل، تعداد فرزند، سن و شغل همسر، افزایش در انگیزشی انطباقی، افزایش در رضایت زناشویی کلی و مؤلفه های آن را پیش بینی می کند. ساختار انگیزشی انطباقی، 8/6 درصد از تغییر در واریانس نمره کلی رضایت زناشویی، 7/6 درصد از تغییر در واریانس جاذبه، 1/3 درصد از تغییر در واریانس تفاهم، 5/3 درصد از تغییر در واریانس طرز تلفی و 4/10 درصد از تغییر در واریانس سرمایه گذاری را پیش بینی کرد. نتیجه آن که به نظر می رسد که سطح کلی موفقیت در دستیابی به اهداف در حیطه های مختلف زندگی می تواند عامل مهمی در تعیین رضایت زناشویی باشد. نتایج در ارتباط با سودمندی مشاوره انگیزشی برای ارتقاء رضایت زناشویی مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی تنش زدایی تدریجی عضلانی بر تنیدگی ادراک شده بیماران مبتلا به فشارخون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تنش زدایی تدریجی عضلانی بر تنیدگی ادراک شده در بیماران مبتلا به فشار خون اساسی می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی است که در قالب یک طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت. بیماران مبتلا به پرفشاری خون مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی سینای قزوین، جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. 40 نفر از بیماران به شیوه تصادفی انتخاب شدند سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. تمام آزمودنیها درمان را تکمیل نمودند. در گروه آزمایش تنش زدایی با شیوه انقباض- تنش زدایی تدریجی بر اساس 16 گروه عضلات در 12 جلسه اجرا شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که تنش زدایی به طور معنی داری تنیدگی ادراک شده، فشار خون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک و ضربان قلب را در بیماران گروه آزمایش کاهش داده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش و پژوهش های پیشین می توان تنش زدایی را یکی از شیوه های مؤثر بر کاهش تنیدگی ادراک شده و فشارخون بر شمرد.
رابطه سلامت روان و شادکامی با موفقیت تحصیلی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف؛ هدف مقاله تعیین ارتباط سلامت روانی و شادکامی با موفقیت تحصیلی بوده است. روش؛ روش مورد استفاده از نوع مطالعات پیمایشی ( survey) بوده است. نمونه تحقیق شامل 180 نفر (122 دختر، 58 پسر) بوده که به شیوه تصادفی طبقه ای از بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق عبارتند از پرسشنامه سلامت روانی GHQ-28 و پرسشنامه شادکامی آکسفورد، و از معدل به عنوان شاخص موفقیت تحصیلی دانشجویان استفاده شده است. یافته ها؛ تحلیل یافته ها نشان داد که: 1- همبستگی بین سلامت روان و موفقیت تحصیلی 041/0- می باشد. 2- همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین دو متغیر سلامت روان و شادکامی همبستگی معنادار 60 /0- وجود دارد. 3- میانگین سلامت روان برای دختران و پسران به ترتیب 63 /21 و 75/21 می باشد. با توجه به اینکه مقدارt به دست آمده 068/0 با سطح معناداری 946/0 می باشد، می توان گفت بین دانشجویان دختر و پسر از نظر سلامت روان تفاوت معنادار وجود ندارد. 4- با توجه به اینکه مقدارt به دست آمده 14/0 با سطح معناداری 889/0 می باشد، می توان گفت بین دانشجویان دختر و پسر از نظر شادکامی تفاوت معنادار وجود ندارد. نتیجه گیری؛ نتایج پژوهش نشان داد: 1) بین سلامت روان و موفقیت تحصیلی رابطه وجود ندارد. 2) بین شادکامی و موفقیت تحصیلی رابطه وجود ندارد. 3) بین سلامت روان و شادکامی رابطه معنی دار وجود دارد؛ هر چه فرد از سلامت روان بالاتری برخوردار باشد میزان شادکامی وی افزایش خواهد یافت و همین طور شادکامی فرد، سلامت روان بالاتری را برای وی به ارمغان خواهد آورد. 4) بین دانشجویان دختر و پسر از نظر سلامت روان تفاوتی وجود ندارد. 5) شادکامی در دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری ندارد. 6) بین دانشجویان در کشور ما و کشورهای توسعه یافته از نظر شادکامی تفاوت وجود ندارد.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس بر استرس ادراک شده زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: لوپوس اریتماتوز سیستمیک (SLE)، اختلال مزمن خود ایمنی میباشد که اغلب با سطوح بالایی از درد و نقص در سیستم های مختلف، میزان بالایی از استرس را در بیماران مبتلا ایجاد میکند. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی- رفتاری بر میزان استرس بیماران زن مبتلا به لوپوس بود.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد انجام شده است. نمونه شامل 24 بیمار زن با حداقل سن 18 سال، با تشخیص SLE بود که به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. همه افراد پرسش نامه استرس ادراک شده Cohen را قبل و بعد از مداخله و همچنین در مرحله پیگیری تکمیل کردند.
درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش انجام شد و در این فاصله، هر دو گروه، درمان های معمول پزشکی را نیز دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمرات استرس در گروه آزمایش به طور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیدا کرد (001/0 > P).
نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش میزان استرس بیماران زن مبتلا به SLE بود.