فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی تغییرات رفتارهای بهداشتی بر اساس متغیرهای احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی و بدبینی در جمعیت دانشجویی بود. در این پژوهش نمونه ای به تعداد 135 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان کارشناسی ارشد دختر دانشگاه تبریز انتخاب شد. جهت اندازه گیری مولفه رفتار های بهداشتی از مقیاس رفتارهای بهداشتی پلانگ، مولفه احساس انسجام پرسشنامه احساس انسجام آنتونووسکی، مولفه خودکارآمدی کلی از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و مولفه خوش بینی بدبینی مقیاس خوش بینی و بدبینی توسط چانگ و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون همزمان تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد رابطه احساس انسجام با رفتارهای بهداشتی مثبت و معنی دار است (01/0P<). متغیرهای مدیریت پذیری و معناداری احساس انسجام پیش بینی کننده های خوبی برای رفتارهای بهداشتی بودند. رابطه بدبینی با رفتارهای بهداشتی مثبت، ولی از نظر آماری غیرمعنی دار است. خوش بینی با رفتارهای بهداشتی، رابطه منفی و غیرمعنی دار دارد. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی بدبینی می تواند رفتارهای بهداشتی را پیش بینی کند فراهم آورد.
پیش بینی تغییرات سلامت عمومی دانشجویان بر اساس مولفه های هوش هیجانی و ابعاد کانون کنترل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه هوش هیجانی و ابعاد کانون کنترل با سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه تبریز در چهارچوب یک طرح همبستگی انجام گردید. 381 دانشجوی دانشگاه تبریز (195 دختر و 186 پسر) در این پژوهش شرکت کردند. از دانشجویان خواسته شد مقیاس مقیاس کانون کنترل راتر (1966)، پرسشنامه سلامت عمومی و هوش هیجانی پترایدز و فارنهام (2001) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که منبع کنترل درونی رابطه مثبت و معناداری با سلامت عمومی دارد در حالی که منبع کنترل بیرونی رابطه منفی با سلامت عمومی داشت. بین منبع کنترل درونی با هوش هیجانی رابطه مثبت معنادار وجود داشت در حالی که منبع کنترل بیرونی با هوش هیجانی رابطه معنادار نداشت. هم چنین، یافته ها نشان داد از بین مولفه های هوش هیجانی، مهارت های شناختی به طور معنی داری قادر تغییرات سلامت عمومی را پیش بینی کنند. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخورداند و نیز افراد حائز کانون کنترل درونی از نظر سلامت عمومی در وضعیت بهتری قرار دارند.
پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سلامت پرستاران از جمله سلامت روان آنان، با توجه به نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی در ارتقاء کمی و کیفی مراقبت ارایه شده از سوی آن ها بر بیماران، از اهمیت دوچندان برخوردار است. به علاوه مطالعات در مورد ارتباط بین متغیرهای دموگرافیک با سلامت روان هنوز نتایج متناقضی را نشان می دهند؛ از این رو تحقیق حاضر به منظور پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران شاغل در بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی صورت گرفته است.
مواد و روش ها: نمونه مورد پژوهش در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 380 نفر از پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طب قه ای وارد مطالعه شدند .ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات و پرسش نامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته ها: از لحاظ سلامت روان پرستاران، 73/69 درصد (265 نفر) نمره بالاتر از 23 داشتند که نشانه نامناسب بودن سلامت روان و مشکوک بودن به اختلال روانی بود. یافته های پژوهش حاضر حاکی از عدم ارتباط آماری معنی دار بین سلامت روان با سن، وضعیت تأهل، جنس و تعداد فرزندان پرستاران شرکت کننده در پژوهش بود. این درحالی بود که بر اساس نتایج مطالعه حاضر ارتباط بین کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار پرستاران با سلامت روان ایشان از نظر آماری معنی دار بود. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 9/40 درصد از واریانس نمرات سلامت روان پرستاران به وسیله متغیرهای کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار تبیین گردید (9/40R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج تحقیق حاضر، بیش از نی می از پرستاران مورد مطالعه در وضعیت مشکوک به اختلال در سلامت روان قرار داشتند و نزدیک به دو س وم از پرستاران دارای سلامت روان تا حدی مطلوب و یا نامطلوب بودند. پیشنهاد می شود مدیران سازمان های بهداشتی- درمانی تمهیداتی را در جهت بهبود شرایط محیط کار و سلامت روان پرستاران به کار گیرند. بر اساس یافته های مطالعه حاضر سطح سلامت روان را در قالب یک معادله رگرسیون می توان به وسیله برخی متغیرهای جمعیت شناختی پیش بینی کرد.
رابطه کیفیت زندگی با سلامت روان و نگرشهای ناکارآمد در بیماران پیوند کلیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف:با توجه به شیوع روز افزون مشکلات کلیوی و افزایش تعداد پیوند کلیه، لزوم توجه به مسائل روانشناختی و کیفیت زندگی این بیماران احساس می شود. هدف این مطالعه تعیین رابطه کیفیت زندگی با سلامت روان و نگرشهای نا کارآمد بیماران پیوند کلیه بود.
روشها:در قالب یک طرح پژوهش توصیفی تحلیلی(همبستگی) 96 نفر از بیماران پیوند کلیه مراجعه کننده به بیمارستانهای حضرت علی اصغر)ع) و الزهرا (س) اصفهان در سال 1391 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اطلاعات فردی، کیفیت زندگی ویژه بیماران پیوند کلیه (KTQ-25)، سلامت روان(GHQ-12)و نگرشهای ناکارآمد (DAS-26) استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS- 16 و آزمون های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها:تحلیل داده ها نشان داد بین کیفیت زندگی با سلامت روان رابطه مستقیم و بانگرشهای ناکارآمد وابعاد اختلال سلامت روان (عدم اعتماد به نفس، اختلال در کارکرد اجتماعی و اضطراب / افسردگی)رابطهمعکوس و معنی داری(001/0p<)وجود دارد.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهشنشان داد کیفیت زندگی بیماران پیوند کلیه بعنوان شاخصی از بهبودی و سازگاری آنها توسط نمرات مقیاس سلامت روان ونگرش های ناکارآمد قابل پیشبینی است.ابعاد سلامت روان مثل عدم اعتماد به نفس، اختلال در کارکرد اجتماعی،اضطراب/افسردگی و نحوه نگرش و تعبیر و تفسیر فرد از خود، دیگران و آینده، چگونگی کیفیت زندگی را تعیین می کند.
مقایسه ی افسردگی، اضطراب، سلامت روان عمومی و عزت نفس در زندانیان بندهای مشاوره و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: محیط زندان به صورت بالقوه یک عامل تنش زای مهم در ایجاد یا تشدید مشکلات روانی محسوب می گردد لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی شاخص های بهداشت روانی در زندانیان بندهای مشاوره و عادی زندان مرکزی مشهد انجام شده است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی شامل تمام زندانیان بندهای عادی و مشاوره ی زندان مرکزی مشهد در سال 1391 بود که از این بین تعداد 300 نفر به صورت تصادفی و تعداد برابر از بندهای عادی و مشاوره، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های ویراست دوم افسردگی بک، اضطراب بک، سلامت روان عمومی و عزت نفس کوپراسمیت و فرم مشخصات فردی بود. داده ها با شاخص های توصیفی نظیر مقایسه ی میانگین های مستقل، تحلیل واریانسها و تحلیل رگرسیون توسط نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: میزان اضطراب و افسردگی در گروه مشاوره به صورت معنی داری پایین تر و میزان عزت نفس و سلامت روان عمومی بالاتر بود (001/0< P، 001/0< P). عزت نفس، تنها متغیری بود که با نوع جرم، رابطه ی مثبتی نشان داد و در زندانیان با جرایم دزدی و شرارت نسبت به سایرین، بالاتر بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه،به نظر می رسد مداخلات مشاوره ای در زندان ها می تواند شاخص های بهداشت روان نظیر افسردگی، اضطراب، سلامت روان عمومی و عزت نفس را در زندانیان بهبود بخشد.
بررسی مقایسه ای حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت روان مادران کودکان با و بدون آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان می دهند که خانواده های دارای کودکان با آسیب شنوایی به ویژه مادران با مشکلات جسمانی و روان شناختی بیشتری مواجه می شوند. هدف این پژوهش، مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده و سلامت روان مادران کودکان با و بدون آسیب شنوایی بود. نمونه ی این پژوهش متشکل از 100 مادر در شهرستان بابل بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار به کار گرفته شده، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده و پرسشنامه سلامت عمومی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده (003/0>p) و سلامت روان (005/0>p) مادران کودکان با و بدون آسیب شنوایی تفاوت معناداری وجود دارد. بین حمایت اجتماعی ادراک شده با سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد (01/0P<). همچنین، حمایت اجتماعی ادراک شده توانست با ضریبی معادل 56/0 تغییرات سلامت روان را پیش بینی کند. با توجه به یافته های پژوهش، حمایت اجتماعی ادراک شده می تواند سلامت روان مادران کودکان با آسیب شنوایی را بهبود بخشد. لذا، توصیه می شود کارشناسان و مسئولان خدمات بهداشتی و درمانی به سلامت روان مادران کودکان با نیازهای ویژه از جمله، مادران کودکان با آسیب شنوایی بیشتر توجه کنند.
ترکیب ابعاد دلبستگی همسران و رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظریه ی دلبستگی بزرگسالان، نظریه ی مهمی برای روابط همسران و رضایت زناشویی آنان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رضایت زناشویی همسران با توجه به ابعاد اضطراب و اجتناب دلبستگی آنان بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش همبستگی، زوج های شهر اصفهان در سال 1391 بودند که در همایش های خانوادگی و برنامه های آموزشی و تربیتی فرهنگ سراهای این شهر شرکت نموده و حداقل یک سال از ازدواج آن ها گذشته و در یک سال اخیر با رویدادهای تنش زا در زندگی مشترک مواجه نشده بودند. 242 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شاخص رضایت زناشویی (CSI) و پرسش نامه ی تجدید نظر شده ی تجارب در روابط نزدیک (ECR-R) استفاده شد. داده ها با استفاده از SPSS-18 و به کمک تحلیل خوشه ای، تحلیل واریانس تک متغیره و چندمتغیره و مدل معادله ی ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: از نظر رضایت زناشویی هر دو همسر، چهار گروه همسران زن ناراضی، همسران درمانده، همسران راضی، و همسران سرزنده مشخص شدند که از نظر رضایت زناشویی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند (001/0>P). هم چنین گروه های چهارگانه ی همسران از نظر اضطراب (001/0>P) و اجتناب (001/0>P) دلبستگی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند. بررسی بر اساس مدل وابستگی متقابل خود-شریک، اثر خود و اثر همسر بر رضایت زناشویی زن و شوهر، مشخص نمود که هم در زن و هم در شوهر، ابعاد دلبستگی، رضایت زناشویی را کاهش می دهد (05/0>P). هم چنین اجتناب دلبستگی همسر بر کاهش رضایت زناشویی فرد، تاثیر دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس سبک دلبستگی همسران می توان رضایت زناشویی آن ها را پیش بینی نمود. هم چنین رضایت زناشویی تحت تاثیر سیستم دلبستگی خود و همسر است.
مولفه های اجتماعی روان شناسی سلامت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به تدوین شاخص های سلامت اجتماعی از منظر روان شناسی می پردازد.
روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی و زمینه یابی است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه متخصصان حوزه های روان شناسی (دکتری، دانشجوی دکتری و کارشناسی ارشد) که 215 نفر از آن ها به شیوه در دسترس از دانشگاه های سراسر کشور انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت است پرسشنامه محقق ساخته 60 گویه ای است که با استفاده از روش زمینه یابی (دلفی) مطابق نظر گروهی از روان شناسان جهت بررسی شاخص های سلامت اجتماعی در ایران طراحی شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تدوین شاخص ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل اکتشافی حاکی از وجود چهار شاخص انسجام اجتماعی، شکوفایی اجتماعی، مشارکت اجتماعی و پذیرش اجتماعی به عنوان مؤلفه های سلامت اجتماعی از منظر روان شناسی بود.
نتیجه گیری: با توجه به شناسایی مؤلفه ها و شاخص های سلامت اجتماعی می توان آن ها را در ایران اعتبار یابی و هنجاریابی نمود.
سواد سلامت، وضعیت هیجانی منفی و رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیالیزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماران مبتلا به نارسایی کلیه که سواد سلامت پایین دارند در معرض خطر بیشتری برای رفتارهای خودمراقبتی نامطلوب و نتایج منفی سلامت هستند. هدف پژوهش حاضر برآورد شیوع سواد سلامت پایین، تفاوت در حالات هیجانی منفی و رفتارهای خودمراقبتی بر حسب سطوح سواد سلامت و آزمون نقش واسطه ای هیجان های منفی در رابطه ی بین سواد سلامت و خودمراقبتی در بیماران تحت درمان دیالیز بود.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی، 240 بیمار با تشخیص مراحل انتهایی نارسایی کلیه در مراکز دیالیز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونه گیری هدفمند از اسفند 1392 تا خرداد 1393انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل معاینه ی مختصر وضعیت روانی، فرم کوتاه پرسش نامه ی سواد سلامت بزرگسالان و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس 21 آیتمی و زیرمقیاس خودمراقبتی رفتارهای خودمدیریتی بود.
یافته ها: میزان 25 درصد آزمودنی ها سواد سلامت پایین، 2/65 درصد سواد سلامت کافی و 8/9 درصد سواد سلامت مرزی داشتند. افسردگی، اضطراب، استرس و رفتارهای خودمراقبتی از لحاظ سطوح سواد سلامت تفاوت معنی داری داشتند (به ترتیب 001/0P
بررسی سبک های هویّت وتعهد دانشجویان براساس الگوی ساخت هویّت بروزنسکی و رابطه آن با خردمندی در فرآیند حل مسأله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی سبک های هویّت دانشجویان و رابطه آن با خردمندی در حل مسائل زندگی واقعی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 131 دانشجوی دختر و پسر از سه گروه تحصیلی فنی – مهندسی، هنر و معماری و علوم اجتماعی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک هویّت برزونسکی(1989) و مصاحبه دانش مرتبط با خردمندی پارادایم برلین(1994) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و ANOVA استفاده شد. یافته ها نشان داد بین خردمندی و سبک سردرگم / اجتنابی همبستگی منفی و بین خردمندی و تعهد هویّت همبستگی مثبت وجود دارد. دانشجویان فنی - مهندسی در سبک هنجاری با دانشجویان علوم اجتماعی و در تعهد هویّت با دانشجویان هنر و معماری تفاوت معنادار داشتند. میان دانشجویان دختر و پسر در سبک های هویّت و تعهد هویّت و خردمندی تفاوت معناداری وجود نداشت. به نظر می رسد سبک سردرگم / اجتنابی به دلیل کارکرد غیرانطباقی آن در مواجهه با تعارضات و مسائل ماهیتاً نمی تواند همبسته عملکرد خردمندانه در حل مسائل باشد و خردمندی نیز به دلیل ماهیت و کارکرد آن در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های درازمدت و حفظ مصالح جمعی می تواند به عنوان همبسته تعهد هویّت لحاظ شود.
رابطه رضایت از زندگی و عوامل برون گرایی شخصیت در آزمون های نئو وآیزنگ در دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر عوامل شخصیتی برون گرایی بر سطح رضایت از زندگی بوده است. نمونه مورد مطالعه شامل 224 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران و الزهراء بودند. این دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند .برای جمع آوری داده ها از دو آزمون پنج عاملی نئو(فرم کوتاه) و شخصیت آیزنگ استفاده شد. این آزمون ها مؤلّفه های متفاوتی از برون گرایی را در بر دارند. برای سنجش متغیر رضایت از زندگی از پرسشنامه رضایت از زندگی داینر استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد رابطه رضایت از زندگی با برون گرایی در آزمون نئو در سطح 1%α معنادار بود. اما در آزمون آیزنگ، رابطه رضایت از زندگی و برون گرایی معنادار نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد رضایت از زندگی با دو مقیاس هیجانات مثبت و فعالیت، از شاخص برون گرایی آزمون نئو، رابطه معنادار دارد. احتمالاً رضایت از زندگی با مفهوم کلی برون گرایی رابطه ندارد، اما بروز هیجانات مثبت چون شادی و فعالیت در بالا بردن سطح رضایت از زندگی افراد مؤثر است.
مقایسه مدل زوج درمانگری تلفیقی مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی با مدل غنی-سازی زناشویی انریچ در افزایش رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی مدل زوج درمانگری تلفیقی مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی و برنامه غنی سازی زناشویی انریچ بر رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی زوجین انجام شده است. برای این منظور، از میان زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم آباد تعداد 33 زوج انتخاب شدند و به طور مساوی در سه گروه زوج درمانگری مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی، غنی سازی زناشویی و گروه کنترل قرار گرفتند. پیش از مداخله، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH)، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS) و پرسشنامه سلامت روانی (MHI-28) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. سپس زوجین گروه های آزمایش در برنامه زوج درمانگری تلفیقی خود تنظیم گری- دلبستگی (8-6 جلسه) و برنامه غنی سازی زناشویی (6 جلسه) شرکت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. بعد از اجرای مداخله زوجین سه گروه مجددا پرسشنامه ها را در مرحله پس آزمون تکمیل کردند. نتایج حاصل از اجرای تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که پس از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت میانگین گروه ها در متغیر وابسته مرکب معنادار است که بیانگر اثر عضویت گروهی بر ترکیب خطی متغیرهای وابسته است. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین میانگین گروه ها در هر یک از متغیرهای وابسته یعنی مشکلات زناشویی، رضایت زناشویی، بهزیستی روان شناختی و درماندگی روان شناختی نیز تفاوت معنادار وجود دارد. به علاوه، مقایسه های زوجی کمترین تفاوت معنادار نیز نشان داد که مدل زوج درمانگری تلفیقی مبتنی بر خود تنظیم گری- دلبستگی و برنامه غنی سازی زناشویی در هر یک از متغیرهای وابسته تفاوت معنادار با گروه کنترل دارند، اما در مقایسه با یکدیگر تفاوت معنادار ندارند.
رابطه بین عوامل جمعیت شناختی با ولع مصرف در وابستگان به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش عوامل جمعیت شناختی مانند سن، وضعیت تأهل، میزان تحصیلات، سن شروع اعتیاد، مدت اعتیاد، هزینه ماهیانه مصرف مواد، سابقه زندانی شدن در شدت ولع مصرف در وابستگان به مواد انجام شد. روش: در این پژوهش توصیفی-مقطعی 195 نفر شرکت کننده مرد معتاد در شش گروه (کشیدن تریاک، استنشاق هروئین، کشیدن هروئین، تزریق هروئین، کشیدن مت آمفتامین، کشیدن کراک) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از مصاحبه اولیه وارد بررسی شدند و به فرم ویژگی های جمعیت شناختی و پرسشنامه ولع مصرف لحظه ای فرانکن پاسخ دادند. شدت ولع مصرف افراد به وسیله آزمون کامپیوتری شاخص های تصویری سنجش ولع مصرف ارزیابی گردید. یافته ها : نتایج نشان داد که بین تحصیلات با ولع مصرف القائی، هزینه ماهیانه مصرف مواد با ولع مصرف القائی، و تحصیلات با ولع مصرف لحظه ای رابطه مثبت وجود دارد. نتیجه گیری : برخی عوامل جمعیت شناختی می توانند عوامل مهمی در پیش بینی میزان ولع مصرف فرد معتاد باشند که خود از ابعاد مورد توجه در فرایند درمان است.
بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دبستانی شهر مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برای رسیدن به سطح مطلوب سلامت روان در جامعه به داده ها و اطلاعات آماری مناسب از وضعیت موجود نیاز می باشد که این پژوهش نیز به همین منظور و با هدف بررسی میزان شیوع اختلالات هیجانی-رفتاری در دانش آموزان دبستانی شهر مشهد انجام گردیده است.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-مقطعی 500 دانش آموز دختر و پسر از پایه های اول تا پنجم دبستان های دولتی شهر مشهد در سال تحصیلی 90-1389 به روش ترکیبی (طبقه ای-چندمرحله ای) انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاهه ی رفتاری کودک آخنباخ (فرم گزارش معلم) بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیل واریانس تک عاملی ANOVA استفاده شده است.
یافته ها: به میزان15 درصد از کل دانش آموزان مقطع دبستان دچار مشکلات بالینی و 5 درصد در محدوده ی مرزی می باشند که بیشترین میزان شیوع مشکلات رفتاری مربوط به پایه ی پنجم وکمترین میزان شیوع مربوط به پایه ی سوم دبستان می باشد.
نتیجه گیری: این یافته ها توجه بیشتر به فضای روانی مدارس و ایجاد محیطی سالم و ایمن را توسط اولیای مدرسه می طلبد و همچنین می تواند هشداری برای مسئولین آموزش و پرورش، معلمان و والدین باشد تا توجه بیشتری به وضعیت سلامت روان و رشد هیجانی و اجتماعی کودکان نمایند.
اثربخشی آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی–هیجانی–رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی نوجوانان خوابگاهی پسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دوره ی نوجوانی، مرحله ی مهم رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. بحران هویت در این دوره می تواند موجب مشکلات روانی در نوجوانان گردد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیرآموزش گروهی به شیوه ی عقلانی هیجانی-رفتاری بر کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی دانش آموزان نوجوان خوابگاه های
شبانه روزی می باشد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام دانش آموزان نوجوان پسر خوابگاهی در شهرستان تربت حیدریه در فاصله ی زمانی سال تحصیلی 1391-1390 بودند. نمونه شامل 24 نفراز دانش آموزان نوجوان بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون (12 نفر) و شاهد (12 نفر) قرار داده شدند.گروه آزمون، درمان عقلانی هیجانی-رفتاری را به مدت نه جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه شاهد، 8 جلسه آموزش
مهارت های زندگی را دریافت نمود. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی شادکامی آکسفورد و پرسش نامه ی هویت شخصی احمدی می باشد. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و نرم افزار SPSS نسخه ی 12 تحلیل گردید.
یافته ها: آموزش گروهی به شیوه ی عقلانی-هیجانی-رفتاری در مقایسه با گروه شاهد به گونه ای معنی دار به کاهش بحران هویت (002/0=P) وافزایش شادکامی (001/0=P) منجر می شود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد مولفه های آموزش گروهی با رویکرد عقلانی هیجانی-رفتاری مانند شناسایی و چالش با افکار غیر منطقی می تواند موجب کاهش بحران هویت و افزایش شادکامی شود.
مقایسه مشکلات رفتاری کودکان در خانواده های تک فرزند و دو فرزند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه میزان مشکلات رفتاری برونی سازی و درونی سازی شده دانش آموزان مقطع ابتدایی در خانواده های تک فرزند و دو فرزند شهرستان یزد می پردازد. روش این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای است. نمونه مورد پژوهش، 308 نفر از دانش آموزان پایه اول تا ششم مدارس ابتدایی شهرستان یزد (163 تک فرزند و 145 دو فرزند)، به همراه والدین آنان هستند که به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، سیاهة رفتاری کودکان (CBCL) به همراه فرم اطلاعات جمعیت شناختی محقق ساخته است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه، حاکی از معناداری تفاوت میانگین مشکلات رفتاری اعم از مشکلات برونی سازی و درونی سازی، میان تک فرزندی ها و دو فرزندی ها بود. براساس یافته های به د ست آمده می توان گفت: کودکان خانواده های دو فرزند، در مشکلات رفتاری اعم از مشکلات درونی سازی و مشکلات برونی سازی، میانگین کمتر و وضعیت کاملاً بهتری نسبت به تک فرزندی ها دارند.
بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد در کانون توسکای شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقیقات نشان می دهد که گروههای مختلف افراد بعضا از لحاظ سلامت روان در سطح پایین تر از عادی می باشند. از این رو به نظر می رسد که افراد مبتلا به وابستگی مواد نیز از لحاظ کارکردهای سلامت روان دچاره مخاطره هستند.
هدف: هدف تحقیق حاضر تعیین اثر بخشی برنامه آموزش تاب آوری بر سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد در کانون توسکای شهر تهران می باشد.
روش: این تحقیق جزء تحقیقات کاربردی بوده و روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی نوجوانان و جوانان پسر مبتلا به وابستگی مواد کانون توسکا که در برنامه ی 28 روزه ایمان مدار- پرهیز مدار تحت درمان بوده اند، می باشد.حجم نمونه ی مورد نظر شامل 42 نفر می باشد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار های مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه های سلامت عمومی (GHQ28) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون می باشند که بر اساس آن، آزمونها به صورت گروهی انجام شده است.
یافته ها: یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که آموزش تاب آوری بر سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد درکانون توسکا موثر است (01/0>p ).
نتیجه گیری: نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که آموزش تاب آوری بر بهبود سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد نقش مهم و تعیین کننده ای دارد. بدین معنا که آموزش تاب آوری باعث افزایش سلامت روان افراد مبتلا به وابستگی مواد می شود. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که به افراد مبتلا به وابستگی مواد آموزش تاب آوری داده شود. همچنین به نظر می رسد که یافته های تحقیق حاضر می تواند در برنامه ریزی های پیشگیری، آموزشی و بهداشت روانی افراد مبتلا به وابستگی مواد موثر باشد.
پیش بینی گرایش به سوءمصرف مواد مخدر بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و کمال گرایی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد مخدر بر اساس طرح واره های ناسازگاراولیه و کمال-گرایی در بین دانشجویان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاه رازی بودند. روش: پژوهش حاضر یک طرح توصیفی- همبستگی است که در آن 288 نفر (137 نفر زن، 151 نفر مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب، و پرسشنامه گرایش به سوءمصرف مواد مخدر (وید و همکاران،1992)، پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (نسخه دوم فرم کوتاه ، 2005) و مقیاس کمال گرایی مثبت و منفی(تری شورت و همکاران،1995) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از روش آماری رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از پژوهش نشان داد که طرح واره بی اعتمادی/بدرفتاری، وابستگی/بی کفایتی، اطاعت و خویشتن داری/ خودانضباطی ناکافی پیش بینی کننده گرایش به سوءمصرف مواد مخدر است. نتایج: نتایج حاکی از آن بود که کمال گرایی منفی پیش بینی کننده گرایش به سوءمصرف مواد مخدر است ولی کمال گرایی مثبت پیش بینی کننده گرایش به سوءمصرف مواد مخدر نبود.
بررسی مقایسه ای ارزشیابی کیفی- توصیفی با نظام حقوق کودک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرسه از نهادهای ارزشمند جوامع به شمار می آید که با زمینه سازی برای رشد نوباوگان، نوجوانان و جوانان مقدمات تعالی و پیشرفت جامعه را فراهم می سازد. به همین سبب جایگاه مدرسه و به طور کلی نظام تربیت رسمی و عمومی و سازوکارهای حاکم بر آن باید بر اساس و پایه ای معتبر استوار شود. یکی از اصول بنیادی برای ارزیابی سازوکارهای تربیتی در نظام تربیت رسمی و عمومی، حقوق کودکان است. به سخن دیگر محتوا و مفاد حقوق کودکان یکی از ملاکهای ارزیابی سازو کارهای نظام و در نتیجه مدرسه است. یکی از فرایندهای مهم و برجسته مدارس، ارزشیابی تحصیلی است که به سبب اهمیت آن لازم است مورد مداقه و توجه قرار گیرد و از تطابق آن با اصول معتبر علمی و نظام ارزشی اطمینان حاصل شود. ارزشیابی کیفی -توصیفی از طرحهای نوآورانه در زمینه ارزشیابی پیشرفت تحصیلی است که در شش سال گذشته در دوره دبستانی به صورت آزمایشی اجرا شده و از سال تحصیلی 88/87 به شکل رسمی و به صورت پلکانی در حال گسترش است.در این مقاله تلاش شده است به روش مقایسه ای چگونگی انطباق الگوی ارزشیابی کیفی -توصیفی با حقوق کودکان بررسی شود. محورهای این مقایسه ابعاد چهارگانه حمایت، پیشگیری، تأمین نیازها و مشارکت است که در اسناد قانونی مرتبط با حقوق کودکان مطرح هستند. نتیجه این بررسی مقایسه ای نشان می دهد که بر اساس تحلیل های موجود درباره ویژگیهای ارزشیابی کیفی - توصیفی و نتایج پژوهشهای انجام گرفته در ایران ارزشیابی کیفی -توصیفی از منظر ابعاد چهارگانه یادشده با حقوق کودکان سازگاری بسیار دارد. یعنی در راستای تحقق بخشیدن به این حقوق گام بر می دارد.
تأثیر هیجانی موسیقی بر فشارخون و ضربان قلب در افراد مبتلا به فشارخون اساسی بر اساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تأثیر هیجانی موسیقی با دو ریتم مختلف بر فشار خون و ضربان قلب بیماران مبتلا به فشار خون بالای اولیه براساس ابعاد شخصیتی درون گرایی و برون گرایی انجام شد.113 نفر از بیماران مرد مبتلا به فشار خون اساسی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی شهرستان تبریز، مقیاس تجدیدنظر شده NEO-FFI فرم کوتاه را تکمیل نمودند و پس از احراز نمره مورد قبول در دو گروه درون گرا و برون گرا (هر گروه 30 نفر و مجموعاً 60 نفر) طبقه بندی شدند (دامنه سنی 50-31 و میانگین 42 سال). در مورد گروه ها، دو نوع موسیقی با دو ریتم آرام و تند در یک جلسه با فاصله زمانی نیم ساعت بین دو نوع موسیقی، اعمال شد. میزان فشارخون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب آزمودنی ها قبل و پس از ارائه موسیقی اندازه گیری و ثبت گردید. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.نتایج نشان داد که بیماران برون گرا کاهش بیشتری را در فشار خون سیستولیک نسبت به بیماران درون گرا بعد از ارائه موسیقی با ریتم آرام به دست آوردند و به عبارتی هنگام ارائه موسیقی با ریتم آرام فشارخون سیستولیک بیماران برون گرا نسبت به میزان آن در مرحله خط پایه کاهش بیشتری داشت. با اینکه موسیقی با ریتم تند بر روی شاخص های فیزیولوژیکی موثر بود اما باعث به وجود آمدن تفاوت های معنی دار در دو گروه نشد. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت که بیماران درون گرا عواطف منفی بیشتری نسبت به بیماران برون گرا تجربه می کنند و این عواطف م نفی باعث به وجود آمدن تغییر ک متر در فشارخون این بیماران نسبت به بیماران برون گرا می شود.