فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیستم «مدیر مورد» یکی از اثربخش ترین روش های مداخله بیماران اسکیزوفرنی و خانواده های آنان است. مطالعـه حاضر بـا هـدف استفـاده از خدمـات مدیریت مورد توسط مصرف کنندگان خدمـات روان پزشکی و اعضاء خانواده بیماران اسکیزوفرنی و مقایسه اثربخشی آن با گروه کارشناسان بهداشت انجام شده است.
روش این مطالعه از نوع مداخله ای و دو سر کور بود. اعضاء خانواده 117 بیمار اسکیزوفرنی پرسشنامه های «سلامت روانی GHQ-28»، «پرسشنامه آگاهی سنجی خانواده های مبتلایان به اسکیزوفرنیا»، فرم کوتاه آزمون برنامه مصاحبه تجارب خانواده های بیماران روانی را قبل و بعد از ارائه خدمات در منزل توسط دو گروه مدیر مورد کارشناسان بهداشت روان و اعضاء خانواده بیماران تکمیل کردند. نتایج نشان داد که اثربخشی مداخله توسط گروه اعضاء خانواده با اثربخشی مداخله توسط کارشناسان گروه بهداشت، یکسان بوده است و آگاهی و فرسودگی خانواده های بیماران تنها در اثر مداخله، بدون در نظر گرفتن گروه مداخله گر افزایش معنا داری یافته است. استفاده از افراد غیر متخصص در مدیریت مورد امکان استفاده بیشتر و گسترده تر خانواده های بیماران را از خدمات بهداشت روانی فراهم می کند.
بررسی رابطه ابعاد ذهنیت فلسفی مدیران و نگرش معاونین شان نسبت به عملکرد آنها
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین ابعاد ذهنیت فلسفی (جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری) و بهبود انجام وظایف مدیریتی (برنامه ریزی و ارزشیابی، سازماندهی، ارتباطات و روحیه) با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی افراد (سن، جنس، سابقه خدمت و سطح تحصیلات) بوده است.
جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و معاونین شاغل در 56 دبیرستان دخترانه و پسرانه شهرستان کاشان بوده است که از بین آنها، تعداد 30 مدیر و 30 معاون (60 نفر) به عنوان نمونه آماری پژوهش به روش تصادفی ساده انتخاب گردید.
روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. ابزار اندازه گیری شامل دو پرسشنامه پاسخ بسته مربوط به ابعاد ذهنیت فلسفی مدیران و نگرش معاونین نسبت به انجام وظایف مدیران بوده است. تجزیه و تحلیل آماری با روشهای همبستگی، آزمون t و تحلیل واریانس انجام گرفته است.
نتایج حاکی است که میزان ذهنیت فلسفی مدیران با هیچ یک از کارکردهای آنان رابطه ندارد. همچنین بین عملکرد مدیران و سطح ذهنیت فلسفی (پائین و بالا) تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
مروری بر مقالات: کمال گرایی و سبک های مقابله با تنیدگی
حوزههای تخصصی:
رابطه عملکرد خانواده، هیجان خواهی و پرخاشگری با اعتیاد به بازی های ویدیویی در دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سهم متغیرهای عملکرد خانواده (حل مشکل، ارتباط، ایفای نقش، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی)، هیجان خواهی و پرخاشگری در پیش بینی اعتیاد به بازی های ویدیویی دانش آموزان بوده است. روش پژوهش، همبستگی بود. به همین منظور، 302 دانش آموز پسر دوره متوسطه اول از مدارس شهر کرج در سال تحصیلی 1392-1391 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه عملکرد خانواده (FAD)، پرسش نامه اعتیاد به بازی های ویدیویی (PVP)، پرسش نامه هیجان خواهی زاکرمن (SSS) و پرسش نامه پرخاشگری باس و پری بودند. برای تجزیه و تحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج به دست آمده، بیانگر همبستگی معنادار بین عملکرد خانواده در همه ابعاد (حل مشکل، ارتباط، ایفای نقش، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی) با اعتیاد به بازی های ویدیویی (r=0.31, P<0.01)؛ هیجان خواهی با اعتیاد به بازی های ویدیویی ( r=0.27, P<0.01) و پرخاشگری دانش آموزان با اعتیاد به بازی های ویدیویی (r=0.47, P<0.01) بود. نتایج رگرسیون نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، متغیرهای پرخاشگری، ایفای نقش (از ابعاد عملکرد خانواده) و هیجان خواهی توانسته اند اعتیاد به بازی های ویدیویی را پیش بینی کنند. به طور کلی 4/28% از واریانس اعتیاد به بازی های ویدیویی توسط متغیرهای پیش بین تبیین می شود.
تحلیلی دوسطحی از تأثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده ودرجه توسعه یافتگی استان محل زندگی بر بازماندگی تحصیلی فرزندان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، عوامل «بازماندگی تحصیلی فرزندان» در دو سطح«خانواده» و «استان محل زندگی» با روش مدلهای خطی سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بنابر تحلیلهای انجام شده،میانگین «نسبت فرزندان محروم از تحصیلات بالاتر از دوره راهنمایی در خانواده» در میان استانها تفاوتی معنا دار با همدیگر دارد. این به معنای تأثیر ویژگیهای سطح دوم (استان) بر تغییرات میانگینِ سطح اول(خانواده)است و لزوم به کارگیری مدل چند سطحی را تأیید می کند. براساس برآوردها، بیشترین تفاوت ها در نسبت بازماندگی تحصیلی مربوط به سطح خانواده است.در سطح استانی،وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده رابطه منفی معنادار با نسبت بازماندگی تحصیلی فرزندان درون استانها دارد؛ اما درباره شدت این رابطه، یافته ها نشان می دهند که هرچه میانگین «نسبت فرزندان بازمانده از تحصیل خانواده» در استانی بالاتر باشد، شدت رابطه وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده و بازماندگی تحصیلی فرزندان کاهش می یابد و در مقابل، هرچه این میانگین کمتر باشد، شدت این رابطه افزایش می یابد. به سخن دیگر، در استانهایی که میزان بازماندگی از تحصیل زیاد است، عوامل زمینه ای دیگری افزون بر وضعیت خانواده ها، همچون شاخصهای توسعه استان، وضعیت آموزش و ...، در تشدید این مسئله مؤثر هستند. در نهایت می توان اذعان کرد که نقش وضعیت اقتصادی-اجتماعی «خانواده» درمقایسه با وضعیت «استان»،در مسئله بازماندگی تحصیلی فرزندان از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چرا که شدت تأثیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده بر وضعیت تحصیلی فرزندان،در استانهای متفاوت با هر نوع زبان و گویش و نیز با هرسطح از توسعه یکسان بوده است. یافته های این پژوهش، همچنان بر نقش بی بدیل خانواده در تربیت و جامعه پذیری فرزندان تأکید دارد.
گریه و فواید آن
حوزههای تخصصی:
یادداشت زیر، نگاهى گذرا به »گریه از منظر روایات دینى«است. همچنین گذرى است بر فواید و پیامدهاى تکوینى وتشریعى گریستن که جایگاه ویژه اى در فرهنگ دینى و بومى ما دارد؛ زیرا اشک، پیوند درونى ترین حالات و عواطف انسانى با آرمان هاى انسانى، و نوعى واکنش اصیل و عمیق دربرابر آنچه آدمى را متأثر کرده است. از آن جا که دین، باژرف ترین لایه هاى درونى انسان سروکار دارد، اشک وگریستن، موقعیت ویژه اى مى یابد و از همین رو در قرآن وروایات، اشارات روشنى به آن شده است. در این مقاله کوشیده ایم، بیشتر به »اشک« و »گریه« از منظر کلى بنگریم ودرباره گریستن بر مصائب اهل بیت(ع) به اشارت قناعت کرده ایم.
نقش ایمان و اعتقاد مذهبی در درمان بیماری ها و معرفی سه مورد درمان با رواندرمانی مذهبی
حوزههای تخصصی:
نقش خوشبینی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و بهزیستی مدرسه در عملکرد ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش تبیین نقش خوشبینی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و بهزیستی مدرسه در عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر و پسر بود و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 440 دانش آموز (109 پسر و 331 دختر) بود که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های خوشبینی تحصیلی دانش آموز (شانن- موران، بانکول، میشل و مور)؛ هیجانات تحصیلی (پکران، گوئتز و فرانزل) و بهزیستی مدرسه (کونو، الانن، لینتونن و ریمپلا) بودند. برای سنجش نمرات ریاضی نیز از آزمون معلم ساخته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون معناداری ضرایب همبستگی و رگرسیون گام به گام و آزمون t مستقل انجام شد. یافته ها نشان داد که بین خوش بینی تحصیلی، هیجانات تحصیلی و بهزیستی مدرسه با عملکرد ریاضی همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت (به ترتیب 16/0، 23/0 و 20/0). نتایج نشان داد، بهزیستی مدرسه هم در گروه دختران و هم در گروه پسران با عملکرد ریاضی رابطه ی مثبت و معناداری دارد و عملکرد ریاضی را نیز پیش بینی می کند. نتایج به دست آمده همچنین نشان داد که در دختران هیجانات تحصیلی رابطه ی مثبت و معناداری با عملکرد ریاضی دانش آموزان دارد و به همراه بهزیستی مدرسه 16 درصد از عملکرد ریاضی را تبیین کرد، اما در پسران خوشبینی تحصیلی همراه با بهزیستی مدرسه 17 درصد از عملکرد ریاضی دانش آموزان پسر را تبیین کرد، در حالی که در دختران این قدرت تبیین و پیش بینی وجود نداشت.
مقایسه تأثیر رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش اضطراب پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش میزان اضطراب پنهان دانشجویان پسر ساکن در خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است. این پژوهش از جمله پژوهش های نیمه آزمایشی است. با اجرای آزمون اضطراب کتل به منظور غربالگری، از بین دانشجویان خوابگاهی که دارای اضطراب بودند تعداد 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به طور گمارش تصادفی در سه گروه به حکم گروه آزمایشی اول (مداخله رفتار درمانی شناختی)، گروه آزمایشی دوم (مداخله روان درمانی معنوی- مذهبی) و گروه کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه های آزمایشی هر یک در دوازده جلسه مداخله درمانی به صورت گروهی دو ساعت در هفته شرکت کردند و در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. در پایان مداخله درمانی، هر سه گروه بار دیگر با آزمون یاد شده مورد سنجش قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دو شیوه درمانی در کاهش میزان اضطراب دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد، و هر دو شیوه درمانی به طور معنا داری (05/0 < P) در کاهش میزان اضطراب پنهان دانشجویان مؤثر است.
مکتب یوگا
تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی دانش آموزان متوسطه دوم در درس ریاضی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی درس ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان قائم شهر انجام گرفت. جامعه پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 6263 نفر که در 42 مدرسه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. از میان مدارس مجهز به فناوری اطلاعات و ارتباطات، یک مدرسه و در آن دو کلاس پایه دوم به روش تصادفی ساده به عنوان گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه خودکارآمدی ماتیاس جروسلم و رالف شوارز و نظامی بود که جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. ابتدا از دانش آموزان پیش آزمون گرفته شد و سپس، محتوای درسی در طول نیمه اول سال تحصیلی و طی 8 هفته در کنار استفاده از شبکه اجتماعی و همچنین به روش سنتی به ترتیب برای کلاس های گروه آزمایش و کنترل ارائه گردید. پس از آموزش، هر دو گروه ازنظر میزان خودکارآمدی مورد آزمون قرار گرفتند. آزمون پیگیری دو ماه از آموزش به عمل آمد. تجزیه وتحلیل نتایج تحقیق با استفاده از اندازه گیری مکرر نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در خودکارآمدی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد (001/0 P ). گروه آزمایش بعد از دو ماه پس از آموزش برتری خود را حفظ کردند. نتایج پژوهش، بیانگر تأثیر مثبت استفاده از یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی بود.
ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش استعداد شغلی طلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش استعداد شغلی طلاب انجام شد. بدین منظور، ویژگی های اخلاقی و شخصیتی عالمان دین، از متون اسلامی و بررسی های میدانی، استخراج و با تبدیل آن به شاخص های قابل اندازه گیری، پرسشنامه ای 160 گویه ای تدوین گردید. ابتدا در سطح محدود (30 نفر) به عنوان پیش آزمون اجرا گردید و ضریب همسانی درونی بالایی دارد (آلفا برابر با 957/0) را نشان داد. سپس در نمونه 200 نفری از طلاب، در سطح دو و بالاتر در حوزه علمیه قم (94-1393) اجرا شد. آلفای کرونباخ آن برابر با 957/0 به دست آمد. روایی آزمون نیز از طریق روایی محتوایی، روایی سازه و تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفته و تأیید شد. در نتیجه، ارزیابی مقیاس سنجش استعداد شغلی طلاب نشان داد که این پرسشنامه از روایی و پایایی بالایی برخوردار است و شرایط علمی یک مقیاس معتبر روان شناختی را داراست و می توان آن را در مشاوره شغلی طلاب مورد استفاده قرار داد.
ثأثیر روان بنه های ناسازگار نخستین برتحول روانی معنوی: یک متغیر تعدیلگر در رواندرمانگری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ثأثیر روان بنه های ناسازگار نخستین بر تحول روانی- معنوی انجام شده است. بدین منظور،150 نفر از میان دانشجویان دانشگاه های شهر تهران انتخاب شدند و به نسخه دوم پرسش نامه تحول روانی- معنوی و نسخه سوم پرسش نامه روان بنه های ناسازگار نخستین پاسخ دادند. داده های حاصل با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج همبستگی حاکی از ارتباط معکوس معنادار میان 5 حوزه روان بنه های ناسازگار نخستین و 15 نوع روان بنه با تحول روانی- معنوی است. نتایج رگرسیون نیز حاکی از نقش روان بنه های حوزه ی انفصال و طردشدگی و حوزه ی محدودیت های آسیب زا از میان دیگر حوزه ها در پیش بینی تحول روانی- معنوی است. بنابر یافته های این پژوهش، روان بنه های ناسازگار نخستین در حد حوزه های کلی، تحول روانی معنوی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. چنین تأثیری علاوه بر اینکه باورها و ادراک های مذهبی را با خطا همراه می سازد، زمینه تأخیر تحول روانی- معنوی را فراهم می کند.
رابطه عقل و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Ali Zekavati Gharagozlou (Ph.D) abstract: بررسی راه حل های عاقلانه به جای راه حل زورمدارانه (تحمیل،قهر و تهاجم و ناهمدلی) یا فریب آمیز (دستاموزگری،وافسون، وجزم باوری )در فرایند توصیف سیرتاریخی تکوینی ، ساختاری و کارکردی عقل و نیز ترسیم بعضی شرایط تجویزی موضوع اساسی نوشته است. می توان الگوها و طرح واره های اندیشه وعمل واحساس را به مثابه حوزه ارزشها به اعتبار معانی در نظر گرفت و کنش را تحقق انگیزه/ \# دلیل\# یا اعتبار ارادی فردی از آن معانی تلقی کرد که حوزه تعقل را تشکیل می دهد. تحقق رابطه فرهنگ، اخلاق و تربیت و جامعه پذیری با رویکرد قاعده مندی و در عرصه اراده و انتخاب وعقلانیت با#یادگیری متفکرانه وکنش تفاهمی# احراز می شود. در این جا رویکرد اول یا #یادگیری متفکرانه# نماد پویش زنده هماهنگی بین کنش و الگوها و طرح واره های اندیشه وعمل واحساس منظور شده است. رویکرد دوم ، رویکردرفتارگرایانه ویادگیری سطحی ،بر اساس شرطی سازی و نظم وانضباط بیرونی و کنترل از راه ترساندن دستاموزگری،وافسون، وجزم باوری در باره هنجارها،نظم وانضباط است. مدعای اول نوشته روشنگری و بیان تمایز مفاهیم یادگیری متفکرانه( رویکرد اول)، که با ارتباط(عینیت اجتماعی حاصل از روابط و نقد متقابل )تکوین می یابد. محوریت عقل یاری می کند که این دو رویکرد در تربیت و جامعه پذیری اخلاقی خلط نشوند. منظور از عقلانیت که زمینه ساز جامعه پذیریِ اخلاقی تواند بود،#,
تجربه زیسته بیماران مبتلا به کرونا ویروس (کووید-19): یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابتلا به بیماری جدید و ناشناخته کووید 19 علاوه بر مخاطرات سلامت جسمانی به دلیل ماهیت و ویژگی های خاص بیماری منجر به تجربه های روانی دشوار و متفاوتی نیز می گردد. بیماران علاوه بر علائم جسمانی، واکنش های روان شناختی مختلفی دارند که می تواند به عنوان مانعی در فرایند سیر و بهبودی بیماری عمل کرده و بر رنج آنان در دوران بیماری بیفزاید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته این افراد جهت کمک به کاهش رنج این بیماران صورت گرفته است. روش مطالعه به صورت کیفی با رویکرد پدیدارشناختی بود. تعداد شرکت کنندگان 15 نفر و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده ها نیز از طریق روش کلایزری صورت گرفت. برای اطمینان و اعتبار یافته ها نیز از روش بازنگری و نظارت شرکت کنندگان، خودبازبینی پژوهشگر در فرآیند جمع آوری و تحلیل داده و ثبت تمامی پیش فرض های ذهنی خود از قبل و در نظر نگرفتن آن ها در فرآیند تحلیل و بازنگری و کدگذاری مجدد مصاحبه ها توسط دو پژوهشگر دیگر استفاده شد. یافته های پژوهش شامل 278 کد اولیه بوده که با توجه به هدف و سوال پژوهش 6 مضمون اصلی و 24 زیرمضمون استخراج شد. اضطراب مرگ، تجربه انگ بیماری، تجربه ابهام، تجربه های هیجانی مثبت، هیجان های تجربه شده در رابطه با اعضای خانواده و هیجان های ناشی از قرنطینگی مضمون های اصلی بودند. تجارب هیجانی دردناک در این بیماران می تواند منجر به تاخیر و دشواری در روند بهبودی این افراد گردیده و علاوه بر درد بیماری، رنج روانی را نیز تحمیل نماید. کسب آگاهی بیشتر درباره این بیماری برای کاستن تجربه ابهام، راهبردهای روانشناختی برای کنترل اضطراب مرگ و انگ اجتماعی و راهکار برای مدیریت رفتار و هیجان اعضای خانواده می تواند در مداخلات روان شناختی ویژه این بیماران در نظر گرفته شده و منجر به کاهش هیجان های منفی و امکان مقابله بهتر با بیماری و رنج روانی ناشی از آن گردد.
مقایسه وضعیت شاخص های آموزشی و پژوهشی ایمنی بیمار بین بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران براساس استانداردهای سازمان بهداشت جهانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: آموزش و پژوهش مبتنی بر ایمنی بیمار، یکی از ابزارهای پیاده سازی و ارتقای ایمنی بیمار در سیستم های سلامت محسوب می شود. مطالعه حاضر با هدف تحلیل وضعیت آموزش و پژوهش مبتنی بر ایمنی بیمار در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روش ها: پژوهش حاضر، توصیفی _تحلیلی است که به صورت مقطعی در سال 1391 در بیمارستان های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابزار مطالعه، پروتکل ارزیابی ایمنی بیمار سازمان جهانی بهداشت بود. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه ساختارمند، بررسی مستندات توسط پژوهشگر و تکمیل چک لیست طبق راهنمای آن صورت گرفت. اطلاعات با استفاده از از آزمون های توصیفی و تحلیلی (آزمون T تک نمونه ای و آزمون کروسکال والیس) توسط نرم افزار SPSS 13 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین کلی امتیاز بیمارستان های مورد مطالعه در آموزش و پژوهش مبتنی بر ایمنی بیمار در حوزه شاخص های اساسی و پیشرفته بر مبنای راهنمای پروتکل، ضعیف بود. در شاخص های اساسی، بیمارستان فارابی، بالاترین و بیمارستان های مرکز طبی کودکان و امام خمینی(ره) پایین ترین امتیاز را کسب کردند. در شاخص های پیشرفته نیز بیمارستان فارابی بالاترین و بیمارستان های رسول اکرم(ص) و شریعتی پایین ترین امتیاز را کسب نمودند. در مجموع، وضعیت کلیه بیمارستان ها در خصوص گزاره های شاخص های آموزش و پژوهش ایمنی بیمار پایین تر از استاندارد طلایی بود.
نتیجه گیری: کلیه بیمارستان های مورد مطالعه در خصوص رعایت شاخص های آموزش و پژوهش مبتنی بر ایمنی بیمار در وضعیت ضعیفی قرار دارند و نقاط ضعف شناسایی شده در بیمارستان ها همسان است. بنابراین، تدوین برنامه های جامع آموزشی و انجام پژوهش های کاربردی در زمینه چالش های ایمنی بیمار، ضروری به نظر می رسد.