فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۶٬۴۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: تسهیم اثربخش دانش، نیازمند بافت و بستر مناسب فرهنگی است. افراد به عنوان یک سازمان فردی برای یادگیرنده شدن، لازم است پس از شناسایی و خلق اطلاعات، برای کاربرد عملی اطلاعات و نهادینه کردن دانش به تسهیم و تبادل دانش بپردازند و اگر این فرهنگ در افراد نهادینه نشود نمی توانند در جریان رقابت و در عصر جهانی شدن و انفجار دانش موفق باشند. روش بررسی: این پژوهش پیمایشی بوده و نتایج حاصل به صورت توصیفی – تحلیلی ارائه شده است. نمونه آماری ۱۰۰ نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی بیرجند می باشند که به صورت تصادفی انتخاب شدند، ابزار سنجش اطلاعات پرسشنامه 20 سؤالی با ضریب پایایی 0/89 و روایی (93/.CVI=) بود. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار Spss و آزمون T و ضریب همبستگی آنوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
تاثیر استعاره درمانی فردی بر باورهای غیرمنطقی افراد وابسته به سوءمصرف مواد مخدر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وابستگی به مواد، یک بیماری مخرب، پیشرونده و مزمن است. درمان های روان شناختی متمرکز بر باورهای افراد، می تواند در درمان این بیماری، موثر واقع گردد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی استعاره درمانی فردی بر باورهای غیر منطقی افراد وابسته به سوءمصرف مواد مخدر انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام افراد وابسته به سوءمصرف مواد مخدر بود که در بهار سال 1393 به کلینیک های درمان نگهدارنده با متادون در سطح شهر کرمانشاه مراجعه نموده بودند. از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی، تعداد 38 بیمار انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمون و یا شاهد قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های شخصیتی چندمحوری میلون و باورهای غیرمنطقی جونز، هم چنین برنامه ی استعاره درمانی در گروه آزمون بود. داده ها با استفاده از آزمون مانووا در نرم افزار SPSS نسخه ی 20 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که استعاره درمانی منجر به کاهش معنی دار در باورهای نیاز به تایید، انتظار از خود بالا، بازفعالی ناامیدی، بیش توجهی مضطربانه و کمال طلبی می گردد (05/0>P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد استعاره درمانی می تواند واکنش های بیمار را بدون بالا بردن اضطراب وی، خنثی سازد و به بیمار از طریق ایجاد آگاهی و یا بازسازی شرایط، کمک نماید لذا پیشنهاد می شود که از این روش درمانی برای بازسازی شناختی استفاده گردد.
مقایسه شایعه پراکنی اینترنتی و خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک، اینترنت و افراد غیر کاربر اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه شایعه پراکنی اینترنتی و خودشیفتگی در بین کاربران فیسبوک با کاربران اینترنت و افراد غیر کاربر اینترنت در بین ساکنین شهر تهران است. روش: از میان کاربران اینترنت شهر تهران نمونه ای 500 نفری به صورت تصادفی خوشه ای از مناطق 22 گانه شهر تهران انتخاب شد. این گروه نمونه شامل 183 نفر کاربر اینترنت و 163 نفر کاربر فیس بوک و 110 نفر از افرادی که هیچ گونه اطلاعاتی از اینترنت ندارند و مطلقاً از اینترنت استفاده نمی کنند، در سطح جامعه است. 44 پرسشنامه به دلیل ناقص بودن از پژوهش حاضر حذف گردید که در مجموع حجم نمونه این تحقیق 456 نفر است. این پژوهش از پرسشنامه شخصیت خودشیفته (راسکین و تری، 1988)، پرسشنامه شایعه پراکنی اینترنتی (جانگ هیون کیم و ووباک، 2010) و پرسشنامه فیسبوک (راس و همکارن، 2009) به عنوان ابزارهای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه متغیرها و از آزمون تحلیل واریانس برای مقایسه گروه ها و مؤلفه های پرسشنامه ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادند که بین خودشیفتگی و استفاده از فیس بوک رابطه مثبت معنی داری وجود دارد و خودشیفتگی می تواند 28/0 استفاده از فیس بوک را پیش بینی کند. در حالی که بین مدت زمان استفاده از اینترنت و شایعه پراکنی رابطه معنی داری وجود ندارد. از دیگر نتایج پژوهش حاضر می توان بیان کرد که مؤلفه خودشیفتگی در بین کاربران فیس بوک، اینترنتی و گروه بدون اینترنت تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در مورد مؤلفه های خودشیفتگی نیز نتایج به دست آمده نشان داد بین مؤلفه های اقتدار، خودنمایی، برتری جویی، محق بودن و خودبینی بین سه گروه مورد پژوهش تفاوت معنی دار وجود دارد درحالی که دو مؤلفه بهره کشی و خودبسندگی از لحاظ آماری تفاوت معنی داری بین گروه های مورد پژوهش ندارد. همچنین این پژوهش نشان داد میان شایعه پراکنی و مؤلفه های آن بین گروه کاربران فیس بوک و کاربران اینترنتی تفاوت معنی داری نیست. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر با کاهش مدت زمان استفاده از فیس بوک می توان به ارتقاء بهزیستی جامعه کمک کرد. همچنین بررسی و تمهیدات لازم آموزشی در خصوص اصلاح و تغییر سبک زندگی و ویژگی شخصیتی خودشیفتگی که در بهبود روابط بین فردی و اجتماعی مؤثر است، پیشنهاد می گردد.
مفهوم سلامت و بیماری، بر اساس مفهوم غایت حیات در آموزه های دینی، مبنایی برای مداخلات حیطه ی طبّ تربیتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
54-58
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان از گذشته های دور بر سر تعریف مفوم سلامت و بیماری، بحث و چالش داشته اند. از جمله نکته هایی که برخی از ایشان در تعریف این مفهوم مدنظر قرار داده اند، مفهوم «غایت حیات» است. از قضا منابع اسلامی درباره ی توجه به غایت حیات، منابعی غنی و کاربردی است. عبودیت و سیر است کمال و حرکت به سوی مبداء آفرینش، غایت نهایی حیات انسان است که در قرآن به آن تصریح شده است. تحقق این هدف نیازمند وجود مقدماتی است که به دست آوردن معرفت و شناخت، اولین و مهم ترین این مقدمات است. در این نظام فکری، سلامت به صورت وضعیتی از جسم و روان تعریف می شود که در آن وضعیت، امکان دستیابی به شناختِ اثربخش برای انسان و به تبعِ آن، رسیدن به هدف غایی حیات، یعنی عبودیت برای او فراهم می گردد. از سوی دیگر، بررسی نظام شناختی نه با آزمون های آماری مرسوم در تکنیک های روان سنجی و شناخت سنجی، که از طریق مشاهده و بررسی رفتار و انطباق آن با هنجارهای رفتاری امکان پذیر خواهد بود؛ هنجارهایی که خالق مطلق در قالب آموزه های دینی برای انسان تعریف کرده است.
جایگاه درمان و درمانگر
حوزههای تخصصی:
زندگی و سلامت از بزرگ ترین موهبت های الهى است که به بشر ارزانی شده؛ و در کنار آن دانشِ پزشکی در حفظ و مراقبت از این سلامت، مسئولیتی خطیر بر عهده دارد. در سایه ی بهره مندی از این سلامت است که آسایش در زندگی دست یافتنی خواهد شد. کسانی که از این دانش بهره مند هستند در جامعه از توجّه و احترام خاصی برخوردارند.
رابطه ی خود تنظیمی و ویژگی های شخصیتی با استرس شغلی در کارمندان دانشگاه اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی خودتنظیمی و ویژگی های شخصیتی (روان رنجوری، برون گرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری و مسئولیت پذیری) با استرس شغلی کارمندان دانشگاه اصفهان انجام شد. روش کار: جامعه آماری این پژوهش توصیفی همبستگی شامل کلیه کارمندان یعنی 1217 فرد شاغل در دانشگاه اصفهان در سال 1394 بود. از این جامعه 200 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه ابزار مقیاس خودتنظیمی (براون، میلر، لاوندوسکی، 1999)، فرم کوتاه پرسش نامه ی نئو (کاستا و مک کری، 1990) و مقیاس استرس شغلی (دیویس و رابینز و مک کی، 1991) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، رگرسیون همزمان و آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نش ان داد بین استرس شغلی با خودتنظیمی و چهار بعد شخصیت یعنی برون گرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری و مسئولیت پذیری، رابطه ی منفی معنی دار (01/0>P) و بین استرس شغلی با یک بعد شخصیت یعنی روان رنجوری رابطه ی مثبت معنی داری (01/0>P) وجود دارد. از بین متغیرهای خودتنظیمی و ابعاد ویژگی های شخصیتی، تنها سه متغیرخودتنظیمی (01/0>P)، روان رنجوری (01/0>P) و برون گرایی (05/0>P) می توانند استرس شغلی را پیش بینی کنند. هم چنین بین زنان و مردان در متغیرهای خودتنظیمی، ابعاد ویژگی های شخصیتی و استرس شغلی، تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: با توجه به نقش خودتنظیمی، روان رنجوری و برون گرایی در استرس شغلی لازم است کار متناسب با ویژگی های مذکور به افراد محول شده تا به این ترتیب بتوان میزان استرس شغلی را کاهش و سلامت روان را افزایش داد.
اثربخشی روان درمانی گروهی مثبت نگر بر تاب آوری، شادکامی و سلامت عمومی زنان دارای همسر وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی روان درمانی گروهی مثبت نگر بر تاب آوری، شادکامی و سلامت عمومی زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. برای انتخاب نمونه، از بین زنان داوطلبی که همسرانشان به کلینیک ترک اعتیاد مراجعه کردند، 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. هر دو گروه با استفاده از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه جهات شادکامی پترسون و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ، ارزیابی شدند. مداخلات روان درمانی گروهی مثبت نگر در گروه آزمایش به مدت 14 جلسه نود دقیقه ای انجام شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات تاب آوری، شادکامی و سلامت عمومی در پس آزمون گروه آزمایش، به طور معناداری از میانگین نمرات پس آزمون گروه کنترل بالاتر بود. آزمون بن فرونی، نشانگر پایداری اثر این نوع روان درمانی بود. براساس یافته های پژوهش می توان گفت روان درمانی گروهی مثبت نگر در افزایش تاب آوری، شادکامی و سلامت عمومی زنان دارای همسر وابسته به مواد مخدر، موثر است.
نقش واسطه ای توانمندسازی در ارتباط با هوش سازمانی و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین نقش واسطه ای توانمندسازی در ارتباط با هوش سازمانی و کیفیت زندگی کاری می باشد. جامعه آماری تمامی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم تعداد90 نفرانتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش سه پرسش نامه هوش سازمانی آلبرخت[1]، کیفیت زندگی کاری قاسم زاده و توانمندسازی اسپریتزر[2] بوده است. برای تجزیه و تحلیل از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و در سطح آمار استنباطی از روش تحلیل مسیر به شیوه بارون و کنی با کاربرد از روش رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان دادند: توانمندسازی نقش واسطه ای بسیار ضعیفی ایفا می کند. با توجه به نتایج مقدار بتای هوش سازمانی برای پیش بینی توانمندی که معادل با همبستگی مرتبه صفر این دو متغییر است با توجه به ناچیز بودن تاثیر غیرمستقیم هوش سازمانی از راه توانمندسازی برای کیفیت زندگی می توان به این نتیجه رسید که به احتمال قوی متغییر توانمندسازی برای رابطه هوش سازمانی و کیفیت زندگی یک متغییر تعدیل گر است.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تأکید بر آموزه های دینی بر تاب آوری و رغبت های شغلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مثبت اندیشی با تاکید بر آموزه های دینی برتاب آوری و رغبت های شغلی دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان چهاردانگه انجام گردید. پژوهش مورد مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه مشغول به تحصیل در دبیرستانهای شهرستان چهاردانگه تشکیل دادند. به منظور انتخاب آزمودنیها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و گروه کنترل(15نفر) جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش مدت 9 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت آموزش مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی قرار گرفتند. در پایان دوره آموزش، پس آزمون اجرا گردید.پرسش نامه های مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و فرم کوتاه رغبت سنج شغلی استرانگ بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که 1- بین عملکرد دو گروه در پس آزمون تاب آوری تفاوت معناداری وجود دارد .2- بین عملکرد دو گروه در پس آزمون رغبت شغلی ، تفاوت معناداری وجود دارد،.در مجموع مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی موجب بهبود نسبی شاخص تاب آوری و تغییر نسبی در رغبت های شغلی تحصیلی دانش آموزان شده است.
وسعت دادن به گستره روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلابی که بواسطه فناوری دیجیتال و علم ارتباطات بوجود آمده، نگرش و سبک زندگی فردی واجتماعیِ انسان امروز را دستخوش تغییرات جدی کرده است. دراین فضا، پاسخ دادن به مسایل فردی واجتماعی و امور خاص روانی درحوزه بهنجار ونابهنجار، ضرورتی است که نمی توان آن را نادیده گرفت. ازسوی دیگر، رشد علوم بین رشته ای، حضور موثرتر علم روان شناسی را در تحقیقات مشترک بین رشته ای ایجاب می کند.
بررسی الزامات استفاده از سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی از دیدگاه استادان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی الزامات مؤثر در استفاده از سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی از دیدگاه استادان دانشگاه اصفهان بود. این پژوهش از نوع کیفی بود که با استفاده از روش مصاحبه در سال تحصیلی 94-1393 انجام گرفت. بر این اساس، با 15 نفر از استادان مصاحبه به عمل آمد. مصاحبه به صورت نیمه ساختار یافته انجام گرفت که روایی محتوایی سؤالات آن از قبل مورد تأیید چند نفر صاحب نظر در حوزه مربوطه قرار گرفت. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش مقوله بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از جمله عوامل مهم در به کارگیری سیستم مدیریت یادگیری عبارتند از: عوامل مربوط به ماهیت سیستم مدیریت یادگیری، عوامل مدیریتی- زیرساختی و عوامل انسانی. در بعد عوامل مرتبط با سیستم، قابلیت آموزشی و قابلیت یادگیری، در بعد انسانی، مهارت در استفاده از سیستم، و در بعد مدیریتی- زیرساختی، کمیت و کیفیت زیرساخت ها و تدارک منابع مالی کافی، از جمله عوامل مهم به کارگیری سیستم مدیریت یادگیری در آموزش عالی بود.
بررسی تأثیر انیمیشن های داستانی بر رشد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر انیمیشن های داستانی بر رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانش آموزان کم توا ن ذهنی آموزش پذیر 14- 8 ساله شهرستان دزفول در سال تحصیلی 94-1393 است. روش پژوهش، شبه تجربی بود که با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مشغول به تحصیل در مدرسه استثنایی سوده به تعداد 70 نفر بود. نمونه پژوهش، 40 نفر از دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر با طیف بهره هوشی 60 الی 74 بود که به صورت تصادفی ساده، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون ریون رنگی کودکان، مقیاس رشد اجتماعی وایلند و پرسش نامه سازگاری اجتماعی کودکان بود. پایایی آزمون های رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 0/75 و 0/77 به دست آمد. گروه آزمایش 22 جلسه مداخله گروهی (تماشای داستان های الکترونیکی با انیمیشن) دریافت کرده و در مقابل، گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس مانکوا انجام شد. مقایسه نتایج آزمودنی ها در پس آزمون، نشان داد که میانگین رشد اجتماعی و سازگاری اجتماعی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه افزایش معنی داری یافته بود. بنابراین، نتیجه گرفته می شود که انیمیشن های داستانی بر رشد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر مثبتی دارند.
رابطه رشد اخلاقی، اعتیاد به پیامک و افت تحصیلی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحول اخلاقى و ارزشى در نوجوانى و جوانى، بیش از هر دوره دیگرى است. رشد سریع شناختى در نوجوانى و جوانى باعث مى شود که فرد بهتر بتواند درباره مسایل اخلاقى و ارزشى قضاوت کند و در برخورد با این مسایل، واکنش دقیق تر و پیچیده ترى نشان دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین رشد اخلاقی، اعتیاد به پیامک و افت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان بهشهر است. بدین منظور از میان کلیه دانش آموزان پایه اول، دوم و سوم متوسطه شهرستان بهشهر که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بوده اند، تعداد 357 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردیدند. جهت جمع آوری داد ه ها از آزمون رشد اخلاقی لطف آبادی، آزمون اعتیاد به پیامک و پرسش نامه افت تحصیلی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی، تحلیل واریانس یک طرفه، tگروه های مستقل و رگرسیون در سطح 0/05>P، نشان داد که بین رشد اخلاقی با اعتیاد به پیامک و افت تحصیلی همبستگی معکوس و منفی وجود دارد. اما، بین اعتیاد به پیامک و افت تحصیلی همبستگی مستقیم و مثبت وجود دارد. هم چنین، متغیر رشد اخلاقی توسط متغیرهای اعتیاد به پیامک و افت تحصیلی قابل پیش بینی می باشد.
ساخت مقیاس خداآگاهی و بررسی ویژگی های روان سنجی آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تهیه و ساخت مقیاس «خداآگاهی» با توجه به آموزه های برآمده از منابع معتبر اسلامی و تعیین ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن بود. بدین منظور، ابتدا به روش توصیفی و تحلیل متن، آیات و روایات مربوط به سازة خداآگاهی طبقه بندی و گزاره های نشانگر این سازه طراحی شد. پس از تأیید روایی محتوایی این مقیاس توسط 8 نفر از کارشناسان خبرة حوزه و دانشگاه، در نهایت پرسش نامة 25 گزاره ای در یک طیف چهار گزینه ای لیکرتی به آزمون آزمایشی گذاشته شد. در مرحلة نهایی اول 225 و دوم 200 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به روش پیمایشی، ویژگی های روان سنجی مقیاس مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مقیاس خداآگاهی از نظر روایی سنجی محتوایی، ملاکی، سازه ای و افزایشی از روایی لازم و بالایی برخوردار است. در تحلیل عوامل اکتشافی، 4 عامل به دست آمد. ارتباط مقیاس خداآگاهی با برخی از مقیاس های روان شناختی، نشانگر روایی افزایشی و توان تبیین و پیش بینی این مقیاس به عنوان یک ابزار روان شناختی است. این مقیاس از نظر اعتباریابی به روش بازآزمایی، دونیمه سازی، همسانی درونی و ضریب آلفای کرونباخ (90/0) هم اعتبار لازم و مطلوب را دارد. در نتیجه مقیاس خداآگاهی می تواند به عنوان یک ابزار دارای ویژگی های روان سنجی روا و معتبر در پژوهش های اسلامی و روان شناختی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در تاب آوری زنان باردار نخست زا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تاب آوری یکی از موضوعات مطرح در روان شناسی سلامت است. بسیاری از تحقیقات به بررسی عواملی پرداخته اند که با این متغیر، در ارتباط می باشند. هدف این پژوهش بررسی نقش هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی در پیش بینی تاب آوری زنان باردار نخست زا است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی شامل تمام زنان باردار نخست زای شهرستان اردبیل در سال 1393 (سه ماهه ی آخر بارداری) است که تعداد 122 زن باردار با اولین تجربه ی بارداری از مراکز کنترل بارداری این شهر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ی تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، فرم کوتاه رگه ی هوش هیجانی پترایدز و مقیاس عاطفه ی مثبت و منفی (PANAS) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار آماری SPSSنسخه ی 20 استفاده شد.
یافته ها: بین متغیرهای هوش هیجانی و عاطفه ی مثبت و منفی با تاب آوری ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0>P). هم چنین به جز مولفه ی درک هیجان ها سایر مولفه های هوش هیجانی، خوش بینی (251/0=β، 001/0>P)، خودآگاهی (486/0=β، 0001/0>P) و مهارت های اجتماعی (283/0=β، 0001/0>P)، عاطفه ی مثبت (343/0=β، 0001/0>P) و عاطفه ی منفی (410/- =β، 0001/0>P) قادرند میزان تاب آوری را در زنان باردار نخست زا پیش بینی کنند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، زنان بارداری که دارای عاطفه ی مثبت و هوش هیجانی بالاتر بودند، تاب آوری بیشتری داشتند.
بررسی ساختار عاملی، روایی و پایایی فرم کوتاه ابزارکارکرد تولید اجتماعی برای ابعاد بهزیستی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی فرم کوتاه ابزار کارکرد تولید اجتماعی برای ابعاد بهزیستی ، شامل پایایی، روایی و تحلیل عاملی اکتشافی به منظورآماده سازی آزمون برای پژوهش های روانشناختی حوزه سالمندی انجام شده است. این مطالعه از نوع توصیفی- کاربردی است؛ و جامعة آماری این تحقیق کلیه سالمندان زن و مرد شهر تهران بودند؛ که در مجموع 283 شرکت کننده شامل 148 زن و 135 مرد به طور در دسترس انتخاب شدند و با فرم کوتاه ابزار کارکرد تولید اجتماعی برای سطوح بهزیستی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با روش مولفه های اصلی، علاوه بر عامل کلی، پنج عامل(مهر و محبت، تایید رفتاری، وضعیت، آسودگی خاطر و تحریک) را برای این مقیاس تایید کرد. پایایی مقیاس با استفاده از روش بازآزمایی و ضریب آلفای ترتیبی و کرونباخ در مورد گروه نمونه محاسبه و تایید شد. پژوهش حاضر نشان داد که ابزار کارکرد تولید اجتماعی برای سطوح بهزیستی در جامعه ایرانی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و می توان جهت سنجش سطوح بهزیستی سالمندان از آن استفاده کرد.
طراحی مدلی برای تبیین شادکامی بر اساس سبک های مقابله با استرس و تاب آوری روان شناختی در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای تبیین شادکامی بر اساس سبک های مقابله با استرس و تاب آوری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان همدان انجام شده است. بدین منظور از بین کلیه ی دانشجویان، 330 نفر (165 دختر و 165 پسر) انتخاب شدند و سه پرسشنامه شادکامی، مقابله با موقعیت های فشارزا و تاب آوری را تکمیل نمودند. سپس داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS21 و lisrel8.8 به روش تحلیل مسیر، تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مدل اولیه ی فرضی با برازش مناسبی مورد تأیید قرار گرفت. بر این اساس، بین تاب آوری و شادکامی رابطه مثبت وجود داشت. از بین سبک های مقابله با استرس، سبک مقابله ی مسأله مدار به واسطه ی تاب آوری، شادکامی دانشجویان را تبیین می کرد و دو سبک مقابله ی هیجان مدار و اجتنابی، رابطه ی منفی با شادکامی داشتند. به طورکلی، همه شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوبی قرار داشتند. در این پژوهش، نقش متغیرهای سبک مقابله با استرس و تاب آوری در شادکامی دانشجویان تأیید شد که این امر نشان دهنده ی اهمیت توجه به این دو مؤلفه و تقویت و پرورش آن ها در افزایش شادکامی دانشجویان می باشد.
اصول و الگوی تعاملی همسران و خانواده درمانگری مذهبی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳
106 - 137
حوزههای تخصصی:
عملکرد مطلوب خانواده مستلزم ارتباط مناسب همسران است که این ارتباط الگوی تعاملی مناسبی را طلب می کند. پژوهش حاضر با هدف تدوین اصول تعاملات زوجین و خانواده و عرضه الگوی ارتباطی مناسب انجام شده است. این پژوهش حاصل تحلیل متون دینی (قرآن و روایات) و یافته های روان شناسی است و روش آن، تحلیل محتوا است. طبق نتایج حاصل از پژوهش، اصول حاکم بر روابط همسران و تعامل اعضای خانواده چنین است: «حقیقت مشترک»، «همسانی در استعداد کمال»، «تفاوت های جنسیتی»، «نقش های جنسیتی»، «تعادل گرایی» و «تعالی گرایی». تعامل مناسب همسران و خانواده بر اساس الگوی «مهر و قدرت» شکل می گیرد که مبتنی بر نقش و نیاز است. اقتداربخشی و مهرطلبی، نقش و نیاز زنانه را ترسیم می کند. مهرورزی و اقتدارطلبی، نقش و نیاز مردانه را به تصویر می کشد. این الگوی تعاملی با پذیرندگی و جلوه گری زنان و مهرورزی و تکیه گاه بودن مردان تحقق می یابد. بر اساس این الگو، جایگاه اقتدار خانواده بیشتر نقش مسئولیت پذیرکردن فرزندان فرزندان را بر عهده دارد و جایگاه مهرورزی خانواده بیشتر نیازهای عاطفی آنها را پاسخ می دهد.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر هفت اصل تربیتی پیامبر اکرم (ص) بر مهارت های اجتماعی کودکان ۵ تا ۶ سال
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
95 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر ۷ اصل تربیتی پیامبر9 بر مهارت های اجتماعی کودکان ۵ تا ۶ سال است. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام خانواده های دارای فرزندان ۵ تا ۶ سال منطقه ۱۵۰۰ خانواری کشتارگاه در شهرستان شاهین دژ بود که پس از بررسی های حضوری پژوهشگران مشخص شد ۲۸۴ خانوار دارای فرزندان ۵ تا ۶ سال هستند. سپس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، ۴۰ خانوار برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر گروه شامل ۲۰ شرکت کننده بود. سپس ۷ اصل تربیتی پیامبر در قالب ۹ جلسه آموزشی به والدین گروه آزمایش، آموزش داده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (فرم والدین) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش برنامه تربیتی مبتنی بر ۷ اصل تربیتی پیامبر باعث افزایش مهارت های اجتماعی کودکان ۵ تا ۶ سال شده است (۰۰۱/۰P<). با توجه به نقش و اهمیت سال های اولیه زندگی و محیط خانواده بر رشد کودک در ابعاد مختلف شناختی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی و با تأکید بر فرهنگ دینی جامعه ایرانی و تأثیرپذیری فراوان مردم از آموزه های دینی، از این برنامه آموزشی می توان برای ایجاد، بهبود و شکوفایی رشد کودک به ویژه در بعد مهارت های اجتماعی استفاده کرد.