فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۶٬۳۴۸ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
44-53
حوزههای تخصصی:
باورهای دینی در زندگی اجتماعی و روان شناختی نقش مهمی برعهده دارند. دانشجویان جزو منابع معنوی جامعه و ظرفیت های اجتماعی هستند و از نظر استعداد، خلاقیت و پشتکار، نیروهایی برگزیده به شمار می روند؛ و لازمه ی پیشرفت تحصیلی و زندگی موفقیت آمیز آنان، برخورداری از آرامش و امنیت خاطر در همه ی بُعدها و همچنین بذل توجه به دیگر مداخله های تأثیرگذار در محیط یادگیری است. این تحقیق با نگاهی روان شناختی، به مطالعه ی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در دانشجویان پرداخته است. مواد و روش ها: این مطالعه به روش توصیفی- همبستگی، به بررسی رابطه ی بین عمل به باورهای دینی و سلامت روان در میان دانشجویان پرداخته است. نمونه ی پژوهش شامل 183 دانشجو(88 مرد و 95 زن) بوده است که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان مهندسی دانشگاه بناب انتخاب شدند. برای سنجش میزان عمل به باورهای دینی، از آزمون معبد- دو گلذاری؛ و برای سنجش سلامت روان، از آزمون GHQ-28 استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS(نسخه ی 22) و با اجرای تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون خطّی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که عمل به باورهای دینی، با اختلال های جسمانی و روانی، رابطه ی منفی معناداری دارد. نتیجه های تحلیل رگرسیون خطّی، نقش پیش بینی کنندگی عمل به باورهای دینی در سلامت روان کل و مؤلفه های آن را تأیید کرد(05/0P<)؛ به طوری که عمل به باورهای دینی، 23٪ از واریانس سلامت روان کل؛ و 23٪ از واریانس جسمانی سازی، 19٪ از واریانس اضطراب و بی خوابی، 27٪ از واریانس بدکارکردی اجتماعی؛ و نیز 2٪ از واریانس افسردگی، را تبیین می کرد. نتیجه گیری: عمل کردن به باورهای دینی باعث ارتقای سلامت روانی دانشجویان می شود. با توجه به تأثیر مثبت باورها و عمل های مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیت ها در برنامه ریزی فعالیت های بهداشت روانی، به ویژه درباره ی دانشجویان، توصیه می شود.
مقایسه ی ابعاد سبک زندگی و رشد معنویت در دانشجویان مخاطب برنامه های ماهواره یی و تلویزیونیِ دانشگاه های کوهدشت در سال 1394(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
ماهواره، جایگاه بروز تحول در فرهنگ است و به صورت های مختلف بر سبک زندگی و فرهنگ تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش، مقایسه ی معنویت و سبک های زندگی افراد بیننده و غیر بیننده ی ماهواره است. مواد و روش ها: نمونه ی پژوهش حاضر شامل 100 نفر(52 نفر بیننده و 48 نفر غیر بیننده ی ماهواره) است، که به شیوه ی نمونه گیری غیرتصادفیِ در دسترس، از میان همه ی دانشجویان دختر و پسر دانشکده های علوم انسانی دانشگاه های آزاد، پیام نور و علمی- کاربردی شهرستان کوهدشت، در سال تحصیلی 94-1393 انتخاب شدند. نمونه ها در نهایت، به پرسش های دو ابزار پژوهشیِ پرسش نامه ی سبک های زندگی(لعلی، عابدی و کجباف، 1391) و پرسش نامه ی سنجش معنویت(هال و ادواردز، 1996) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون t مستقل و نرم افزار spss(نسخه ی 18) انجام شد. یافته ها: نتیجه های پژوهش نشان داد، نمره ی کلی مقیاس معنویت در دو گروه افراد بیننده و غیر بیننده ی ماهواره، برای خرده مقیاس پذیرش واقعی و نیز برای خرده مقیاس ناامیدی، معنادار است(05/0P<). علاوه بر این، تفاوت معناداری بین دو گروه، در نمره ی کلی مقیاس سبک های زندگی، وجود ندارد(05/0P<). نتیجه گیری: یافته ها آشکار کرد که برنامه های ماهواره می تواند بر معنویت افراد جامعه تأثیرگذار باشد؛ از این رو، باید راهکارهای مؤثری برای کاهش تأثیر مخرب ماهواره، مانند کاهش معنویت، به کارگرفته شود.
نقش ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی بر استرس و رضایت شغلی: سهم خودکارآمدی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی دانش، نگرش، عملکرد دانش آموزان نسبت به فناوری اطلاعات و موانع استفاده از آن در اوقات فراغت آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه دانش و فناوری اطلاعات به مدد پرکردن اوقات فراغت انسان آمده اند و این پژوهش با هدف بررسی دانش، نگرش، عملکرد و موانع استفاده از فناوری اطلاعات در اوقات فراغت دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال 84-1383 انجام گرفت. روش کار: در این تحقیق توصیفی در سال 84-1383 با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته 300 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای و با استفاده از جدول مورگان از بین 124000 دانش آموز انتخاب شدند. داده ها با آمار توصیفی و نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: اکثریت دانش آموزان (2/84%) آشنایی کمی نسبت به فناوری اطلاعات داشتند. اکثریت، نگرش مثبتی نسبت به این فناوری از خود نشان داده اند. رابطه بین میزان دانش و نوع استفاده از فناوری اطلاعات، منفی بوده است ( 169/-R= ) و هم چنین رابطه بین میزان دانش و میزان اسنتفاده آنان از فناوری اطلاعات، مثبت (23/0R=) بوده است. اکثریت آنان عدم انگیزه، محدودیت های تکنولوژی و هزینه های بالای فناوری اطلاعات را مانعی در استفاده از آن می دانستند. نتیجه گیری: به نظر می رسد اکثریت دانش آموزان، شناخت پایینی در استفاده از فناوری داشتند و هزینه های بالا و محدودیت های تکنولوژیکی و عدم انگیزه را در استفاده کم از این فناوری، موثر می دانستند.
ارتباط بین خودتنظیمی هیجانی با کیفیت زندگی در نوجوانان و جوانان همزاد چندتایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین خودتنظیمی هیجانی با کیفیت زندگی در نوجوانان و جوانان همزاد چندتایی است. روش کار: جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل تمامی دوقلوها و چندقلوهای دختر و پسری است که در گروه سنی 30-15 سال عضو جامعه همیار دوقلو هستند که 260 نفر از آنان به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های دشواری های تنظیم هیجانی و کیفیت زندگی SF36 بود. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد دشواری در تنظیم هیجانات از جمله عدم پذیرش پاسخ های هیجانی (r=-0.212)، دشواری دست زدن به رفتار هدفمند (304/0- =r)، فقدان آگاهی هیجانی (466/0- =r)، دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجانی (453/0- =r) و فقدان شفافیت هیجانی (600/0- =r) با نمره کیفیت زندگی همبستگی منفی و معنی دار دارد. یعنی با افزایش دشواری تنظیم هیجانی برای ابعاد ذکر شده کیفیت زندگی کاهش داشته است یا به عبارت دیگر با افزایش مهارت های تنظیم هیجانات کیفیت زندگی افزایش می یابد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش جهت آگاهی والدین از چگونگی مهارت های خودتنظیمی هیجانی بر کیفیت زندگی چندقلوها می تواند اثر مطلوبی داشته باشد و باعث آموزش الگوهای صحیح خودتنظیمی هیجانی چندقلوها شود. پیشنهاد می گردد کلاس های آموزشی و کارگاه های آموزشی هم برای والدین و هم برای فرزندان همزاد چندتایی در زمینه مهارت های خودتنظیمی هیجانی برگزار شود.
تعیین سهم سبک های دلبستگی در پیش بینی میزان شادکامی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به این که روان شناسی مثبت نگر به ویژه به عنوان رویکرد تازه ای در روان شناسی بر فهم و تشریح احساس ذهنی بهزیستی و هم چنین پیش بینی دقیق عوامل موثر بر آن ، تمرکز یافته است، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی نقش سبک های دلبستگی در پیش بینی میزان شادکامی دانشجویان صورت گرفت. روش کار: روش مطالعه، همبستگی و جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 93-1392 بودند که تعداد 357 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسش نامه های شادکامی و سبک های دلبستگی را تکمیل کردند. داده های پژوهش با آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: بین شادکامی با سبک دلبستگی ایمن، رابطه ی مثبت و معنی دار (44/0=r، 001/0=P) و با سبک اجتنابی (25/0-=r، 01/0=P) و دوسوگرا (19/0-=r، 05/0=P) رابطه ی منفی و معنی دار وجود دارد. از بین سبک های سه گانه ی دلبستگی، فقط سبک دلبستگی ایمن، قادر به پیش بینی میزان شادکامی دانشجویان مورد بررسی بود (001/0 =P ، 36/0=Beta). به گونه ای که به ازای یک نمره افزایش در سبک دلبستگی ایمن می توان پیش بینی کرد نمره ی شادکامی دانشجویان 36/0 افزایش می یابد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از مطالعه ی حاضر و نقش سبک دلبستگی ایمن در پیش بینی شادکامی، توجه به پیوند عاطفی ایمن و عمیق بین والد-کودک در دوران کودکی به جهت تاثیر در بزرگسالی، به والدین توصیه می گردد.
اثربخشی گروه درمانی معنوی بر بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
64-78
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تعیین اثربخشی گروه درمانی معنوی بر بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان در زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی شهر تهران انجام شده است. مواد و روش ها: در این پژوهش، از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون، با گمارش تصادفی استفاده شده است. 24 بیمار مبتلا به سرطان پستان، به صورت تصادفی انتخاب شدند و در گروه های آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. برای شرکت کنندگان گروه آزمایش، 12 جلسه ی گروه درمانی معنوی (هر جلسه 90 دقیقه ) برگزار شد. در این پژوهش، از پرسش نامه ها ی سلامت روان و کیفیت زندگی استفاده شد. داده ها ی به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس و همچنین نرم افزار آماری spss، تجزیه و تحلیل شد. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: یافته ها نشان داد، معنویت درمانی به طور معناداری در افزایش کیفیت زندگی و سلامت روان زنان مبتلا به سرطان پستان مؤثر بوده است (05/0P<). به عبارت دیگر، این مداخله توانست میزان کیفیت زندگی و سلامت روان را در گروه آزمایش ارتقا دهد. نتیجه گیری: نتیجه ی این پژوهش نشان داد که معنویت درمانی، منبعی مؤثر برای مقابله با پاسخ های جسمانی و روانی شناخته می شود و این مداخله می تواند در درمان های رایج پزشکی، برای ارتقای کیفیت زندگی و سلامت روان مبتلایان به سرطان پستان به کار برده شود.
ارائه مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقاء بهزیستی روان شناختی افراد جامعه، از اهداف مهم هر کشور است. پژوهش حاضر باهدف تدوین مدل ساختاری خود- دلسوزی و بهزیستی روان شناختی با میانجی عزت نفس و تصویر بدنی در دانشجویان دختر دانشگاه شیراز انجام شد. جامعه ی پژوهش حاضر دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بودند، به این منظور 280 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های تصویر بدنی، بهزیستی روان شناختی، خود دلسوزی، عزت نفس استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخورداراست. بر اساس نتایج مدل ساختاری، خود دلسوزی پیش بینی کننده ی تصویر بدنی و عزت نفس، تصویر بدنی پیش بینی کننده ی بهزیستی روان شناختی و همچنین عزت نفس پیش بینی کننده ی تصویر بدنی است. تأثیرات غیرمستقیم شامل تأثیر خود دلسوزی بر عزت نفس، تصویر بدنی و خود دلسوزی بر تصویر بدنی و بهزیستی روان شناختی می باشد. لذا پژوهش حاضر اهمیت عزت نفس، تصویر بدنی و خود- دلسوزی را در بهزیستی روان شناختی نشان می دهد.
ویژگی های یک استاد راهنمای خوب از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی در آموزش عالی، یک تجربه وسیع علمی برای دانشجویان است. یکی از مهم ترین زمینه های پژوهش در حوزه آموزش عالی و به ویژه برنامه های درسی آموزش عالی، پایان نامه های دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی است. نگارش پایان نامه توسط دانشجویان بخش مهمی از پژوهش واحدهای درسی دانشگاهی را تشکیل می دهد. اما مهم تر از نگارش پایان نامه، انتخاب یک استاد راهنمای خوب و بهره مند شدن از راهنمایی های صحیح او است. هدف از این پژوهش شناسایی ویژگی های یک استاد راهنمای خوب از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد بود. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با راهبرد پدیدار نگاری انجام شد. مشارکت کنندگان 37 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه خوارزمی بودند که از طریق نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق و نیمه سازمان یافته جمع آوری شدند. روش تحلیل داده ها تحلیل محتوایی استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محور و منتخب بود. یافته های مربوطه نشان داد ویژگی های یک استاد راهنمای خوب شامل 1)نشانگرهای رفتاری استاد راهنما؛ 2)رابطه نظارتی استاد راهنما و دانشجو؛ 3)رابطه تعاملی استاد راهنما و دانشجو؛ 4)اخلاق حرفه ای آموزشی استاد راهنما؛ 5)ویژگی های رفتاری استاد راهنما؛ و 6)تخصص استاد راهنما است. پیشنهاد می شود استادان راهنما در راهنمایی پایان نامه ها با توجه به نتایج به دست آمده، گامی مهم در تحقیقات آینده بردارند.
تلفیق رویکرد ریکیسی و رویکرد برنامه نویسی ریاضی در طراحی خزانه های سؤال بهینه برای سنجش انطباقی کامپیوتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش انطباقی کامپیوتری (CAT) شیوه ای از سنجش توانایی است که دقت برآورد توانایی را افزایش می دهد و بدون از دست دادن دقت اندازه گیری آزمون، طول آن را کاهش می دهد. با این وجود، سنجش انطباقی در صورتی خوب عمل می کند که، دارای خزانه سؤالی باشد که در آن تعداد کافی سؤال با کیفیت مناسب وجود داشته باشد. بسیاری از محققان خاطر نشان کردند که، برای ساخت خزانه سؤالی برای (CAT)، نه تنها اندازه خزانه سؤال مهم است، بلکه توزیع پارامترهای سؤال های خزانه نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است. با این وجود، تحقیقات اندکی در مورد این که چگونه این ویژگی های مطلوب تعیین می شود، وجود دارد. هدف اصلی این پژوهش، تلفیق ایده“bin-and-union” برگرفته از رویکرد ریکیسی (2003)، که یک روش شبیه سازی مونت کارلو برای تعیین ویژگی های خزانه سؤال است، با رویکرد برنامه نویسی ریاضی بوده است. در این پژوهش این روش برای ساخت یک خزانه سؤال بهینه برای آزمون سنجش انطباقی ریاضی به کار رفته است. خزانه سؤال پژوهش حاضر بر اساس مدل سه پارامتری مدرج شده است، و روش سیمپسون-هتر برای کنترل مواجهه سؤال به کار رفته است. این طرح شامل برآوردهایی از اندازه مطلوب خزانه سؤال و توزیع مطلوب پارامترهای سؤال ها و ویژگی های غیر آماری آن بوده است. فرآیند طراحی این خزانه شامل تعیین مجموعه ای از ویژگی های مطلوب خزانه سؤال، با درنظر گرفتن چندین عامل مهمی که ممکن بود بر نتایج مورد نظر طراحی یک خزانه سؤال اثر گذارد، بوده است. عملکرد خزانه های سؤال شبیه سازی شده و عملیاتی با در نظر گرفتن مجموعه ای از ملاک های ارزیابی، با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج ارزیابی نشان داد که، مکانیزم به کار رفته برای تعیین ویژگی های مطلوب خزانه سؤال به خوبی عمل می کند و برای تعیین ویژگی های مطلوب خزانه سؤال مناسب است.
بررسی تأثیر رهبری اخلاقی بر توسعة سازمان یادگیرنده در مدارس متوسّطة شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻫﺪف از این ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺮرﺳی تأثیر رهبری اخلاقی بر سازمان یادگیرنده در مدارس متوسّطة شهرستان شیروان است. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعة آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ، تمام معلّمان مدارس متوسّطة شهرستان شیروان در سال ﺗﺤﺼیﻠی 93-94 هستند. ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ، ﺗﻌﺪاد 175 ﻧﻔﺮ با استفاده از فرمول کوکران است که ﺑا روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔیﺮی تصادفی ساده اﻧﺘﺨﺎب شده اند. سپس همان افراد پرسشنامه های رهبری اخلاقی دی هاق و دن هاردگ و سازمان یادگیرنده مارسیک و واتکینز را تمکیل کرده اند. پایایی و روایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ (85/0=α سازمان یادگیرنده و 91/0=α رهبری اخلاقی) و تحلیل عاملی تأییدی انجام شده است. داده ﻫﺎ ی به دست آمده با آزمون رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شده است. ﻧﺘﺎیﺞ ﻧﺸﺎن می دهند که رهبری اخلاقی و مؤلّفه های آن بر سازمان یادگیرنده تأثیر مستقیم دارند. از بین ابعاد رهبری اخلاقی، ابعاد تسهیم قدرت و وضوح نقش، سهم معناداری در پیش بینی سازمان یادگیرنده دارند (05/0≥P).
اثربخشی قصه گویی بر افسردگی و پرخاشگری کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به تاثیر قصه گویی بر مشکلات روان شناختی کودکان، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی قصه گویی بر پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کودکان پیش دبستانی 6-4 ساله ی مهدکودک های شهرستان ساوه در سال 1392 بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس 40 کودک با نمرات بالای پرخاشگری و افسردگی بر اساس پرسش نامه ی اختلالات رفتاری راتر، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه برابر آزمون و شاهد تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه ی قصه درمانی به مدت 12 جلسه ی یک ساعته (دو بار در هفته) برای گروه آزمون اجرا شد. پس از اتمام جلسات، پس آزمون و یک ماه بعد نیز پی گیری انجام شد. داده ها با آمار توصیفی، روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات پیش آزمون افسردگی و پرخاشگری دو گروه تفاوت معنی داری نداشته (05/0<P) در حالی که میزان نمرات افسردگی و پرخاشگری در گروه قصه درمانی نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری نشان داد (01/0=P) که در پی گیری نیز ادامه یافت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که قصه گویی در کاهش پرخاشگری و افسردگی کودکان پیش دبستانی تاثیر دارد و می توان از آن به عنوان یک روش اثربخش در بهبود اختلالات رفتاری کودکان استفاده کرد.
بررسی رابطه سلامت خانواده اصلی با سازگاری زناشویی در زوجین شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سلامت خانواده اصلی با سازگاری زناشویی بود. شرکت کنندگان پژوهش164نفر از زنان و مردان متأهل (76 زن و 88 مرد) بودند که و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پژوهش حاضرغیرآزمایشی ازنوع همبستگی بود. ابزارهای پژوهش پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر و مقیاس خانواده ی اصلی بود. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که سلامت خانواده اصلی با سازگاری زناشویی همبستگی مثبت و معناداری دارد. بنابراین توجه به نتایج حاصل و کاربست آنهادربرنامه های آموزش زناشویی، و مداخله های رشدی و درمانی می تواند حائز اهمیت باشد. در واقع می توان اینگونه نتیجه گرفت که تجارب افراد در خانواده ی اصلی شکل دهنده ی رفتارها و روابط بین فردی و پیش بینی کننده ی کیفیت ازدواج آنها در آینده خواهد بود.
تحلیل کانونی رابطه بین جهت گیری مذهبی و باورهای غیرمنطقی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است. با در نظر داشتن نیازهای خاص این دوران، توجه به جهت گیری مذهبی و باورهای غیرمنطقی در سالمندان امر بسیار مهمی است. با توجه به اهمیت این سازه در حفظ و ارتقای بهداشت افراد، پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط جهت گیری مذهبی با باورهای غیرمنطقی در سالمندان ساکن آسایشگاه کهریزک انجام گرفت. تمامی سالمندان ساکن آسایشگاه کهریزک در سال 93 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 100 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت انفرادی به پرسشنامه 21 سوالی جهت گیری مذهبی آلپورت و پرسشنامه 40 سوالی باورهای غیرمنطقی جونز پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. تحلیل کانونی نتایج نشان داد که در بین متغیرهای باورغیرمنطقی جهت گیری مذهبی بیرونی، متغیر درماندگی در برابر تغییر (26/0-=r؛ 05/0p<) و متغیر بی مسئولیتی هیجانی (33/0-=r؛ 05/0p<) رابطه مثبت معنی دار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که جهت گیری مذهبی بیرونی 62/0 باورهای غیر منطقی را تبیین می کنند. هم چنین بین متغیرهای باورغیرمنطقی جهت گیری مذهبی درونی، متغیر درماندگی در برابر تغییر (68/0-=r؛ 001/0p <) ، متغیر توقع تأیید دیگران (40/0-=r؛ 001/0p<)، متعیر اجتناب از مشکل (56/0-=r؛ 00/0p<) متغیر بی مسئولیتی هیجانی (57/0-=r؛ 001/0p<) رابطه منفی معنی دار دارد. هم چتین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی 42/0 باورهای غیر منطقی را تبیین می کنند.
برنامه ایمن سازی تربیتی– اجتماعی با رویکرد آموزه های اسلامی: مقایسه اثربخشی و پایداری اثر آن با ایمن سازی در برابر استرس بر خطرپذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی و میزان پایداری اثر برنامه ایمنسازی تربیتی– اجتماعی با رویکرد آموزههای اسلامی با ایمنسازی در برابر استرس بر خطرپذیری دانشآموزان است. روش تحقیق روش تجربی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با دو گروه آزمایشی و گروه آزمایش بود. نمونهی پژوهش 94 دانشآموز دارای رفتار پرخطر بود که به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری مقیاس رفتارهای پرخطر زادهمحمدی و همکاران بود. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس کاهش معنادار را در میانگین نمرههای خطرپذیری دو گروه آزمایش، و نتایج آزمون توکی تفاوت معنادار در نتایج دو گروه را نشان داد. همچنین آزمون t زوجی نشان داد که اثر آموزش ایمنسازی تربیتی- اجتماعی مبتنی بر آموزههای اسلامی به مدت شش ماه پایدار است. این پایداری در برنامه ایمنسازی در برابر استرس ثابت نشد. یافتهها حاکی از آن است که هر دو برنامه ایمنسازی تربیتی– اجتماعی مبتنی بر آموزههای اسلامی و ایمنسازی در برابر استرس را میتوان به عنوان گزینههایی برای کاهش خطرپذیری دانشآموزان در نظر گرفت؛ لیکن برنامه ایمنسازی مبتنی بر آموزههای اسلامی پایداری اثر بیشتری دارد .
بررسی رابطه بین آگاهی به جنگ نرم، هویت فرهنگی و سبک زندگی مبتنی بر مصرف کالای فرهنگی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۷ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
21 - 31
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جنگ نرم یک جنگ بدون خونریزی و مبتنی بر راهکار های اجتماعی و فرهنگی است، در فرآیند آن قدرت های مهاجم از مرعوب سازی و ایجاد بحران های فرهنگی و اجتماعی بهره گیری می کنند، تا با یک شوک ذلت بار قدرت و فرهنگ خود را به جامعه هدف غالب کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین آگاهی به جنگ نرم، هویت فرهنگی و سبک زندگی مبتنی بر مصرف کالای فرهنگی در شهروندان تهرانی انجام گرفت. روش: در یک پژوهش توصیفی- پیمایشی، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین کلیه افراد بالای 18 سال ساکن شهر تهران 300 نفر انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسش نامه های آگاهی به تهدیدات جنگ نرم، هویت فرهنگی و سبک زندگی مبتنی بر مصرف کالای فرهنگی، جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین سبک زندگی افراد با آگاهی از جنگ نرم رابطه معنا داری وجود دارد(0/05>P). افزون بر این بین دو متغیر هویت فرهنگی و آگاهی از جنگ نرم رابطه معنا داری وجود دارد 0/01>P). همچنین بین سبک زندگی مبتنی با مصرف کالاهای فرهنگی با هویت فرهنگی رابطه معنا داری وجود ندارد. بحث: مهمترین تهدید فرهنگی برای خانواده های ایرانی را در مفهوم سبک زندگی باید جستجو کرد، از این رو باید در قالب های فرهنگی سبک زندگی متناسب با شرایط امروز ایران و مبتنی بر ارزشهای ایرانی- اسلامی در نهادهای ذیربط چارچوب مند شده و تبلیغ گردد.
نقش حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روان شناختی معلمان زن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بهزیستی روان شناختی همواره در محیط های شغلی و علمی مورد توجه روان شناسان بوده است. معلمی یکی از مشاغل مهمی است که پیامدهای جدی جسمانی و روانی ایجاد می کند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به تعیین نقش حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی روان شناختی معلمان زن پرداخته است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی است، جامعه ی آماری شامل کلیه معلمان زن مقطع متوسطه نواحی سه گانه شهر کرمانشاه در سال 95-1394 بود که 200 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف استفاده گردید. داده بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 20 تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی روان شناختی معلمان زن، رابطه ی معنی داری وجود دارد. لذا حمایت اجتماعی ادراک شده توان پیش بینی بهزیستی روان شناختی را به صورت معنی دار دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد آموزش و شیوه های افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده در تدوین برنامه های آموزش ضمن خدمت معلمان و داوطلبان مشاغل معلمی، مد نظر قرار گیرد و به اهمیت بهزیستی روان شناختی با توجه به نقش معلمان در تربیت و توسعه نیروی انسانی و انتقال دانش در آموزش و پرورش به عنوان یکی از نهادهای مهم و تاثیرگذار در جامعه توجه گردد.
بررسی رابطه بین سلامت روانی -اجتماعی با هویت ملی و دینی در بین دانش آموزان دبیرستانهای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر1 با هدف بررسی رابطه میان سلامت روانی- اجتماعی با هویت ملی و دینی در بین دانش آموزان دبیرستانهای شهر یزد و با روش پیمایشی و به صورت مقطعی انجام شده است. برای انتخاب نمونه از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بهره گیری شده و حجم نمونه 354 نفر بوده است. برای گردآوری داده ها از مقیا س سلامت روان 90- SCL و مقیاس سلامت اجتماعی کیز استفاده شده است. روایی پرسشنامه با روش اعتبار محتوا و پایایی آن با روش انسجام درونی ابزار، با ضریب آلفای کرونباخ 75/0=a تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تفاوت میانگین، تحلیل واریانس و رگرسیون سلسله مراتبی بهره گیری شده است. یافته ها نشان دادند که میان متغیرهای سلامت روانی و سلامت اجتماعی با هویت دینی و هویت ملی رابطه معنادار وجود دارد و میان پایگاه اقتصادی- اجتماعی با هویت ملی و هویت دینی رابطه معنادار وجود ندارد. با توجه به نتیجه آزمون t دو نمونه مستقل، تفاوت معناداری میان هویت دینی در دو گروه زنان و مردان مشاهده شده است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر سلامت روانی و سلامت اجتماعی در مجموع 19 درصد از تغییرات متغیر ملاک (هویت دینی و ملی) را تبیین می کنند. باتوجه به مقدار واریانس تبیین شده می توان نتیجه گرفت که در پژوهش های آتی باید به سایر متغیرهای اثرگذار توجه شود.
اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل، به صورت نیمه تجربی در سال 1393 در منطقه بن رود اصفهان انجام شد. نمونه گیری در سه مرحله، در دسترس، هدفمند و تصادفی از بین جامعه آماری زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ساکن در منطقه بن رود انجام شد. درنهایت 24 نفر به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده معیارهای تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر براساس DSM-IV ، مقیاس کوتاه شده GAD-7 و پرسشنامه سبک زندگی (LSQ) بود که این دو پرسشنامه در سه مرحله ارزیابی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه توسط گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. داده های آماری به روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد مداخلات آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی منجر به ارتقای سبک زندگی و کاهش اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شد (p=0/001).
بررسی رابطه سیستم های مغزی رفتاری و اعتیاد به اینترنت با نقش واسطه ای احساس تنهایی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه سیستم های مغزی رفتاری و اعتیاد به اینترنت با نقش واسطه ای احساس تنهایی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان طراحی و انجام شد. روش: مطالعه حاضر پژوهشی اکتشافی از نوع طرح های همبستگی بود. جامعه این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم ناحیه چهار شهر کرج در سال 1395 تشکیل می دادند که از میان آن ها به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 300 دانش آموز (164 دختر و 136 پسر) انتخاب و به پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، مقیاس احساس تنهایی تجدید نظر شده راسل، پیلو و کاترونا (1980)، فرم کوتاه نسخه فارسی پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001) و مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری کارور و وایت (1994) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از برازندگی مناسب مدل داشت که در آن سیستم فعال سازی رفتاری ارتباط منفی با اعتیاد به اینترنت (566/0-) و سیستم بازداری رفتاری ارتباط مثبت با اعتیاد به اینترنت (496/0) داشتند. همچنین مکانسیم این ارتباطات بدین صورت بود که سیستم فعال سازی رفتاری از طریق راهبردهای مثبت نظم جویی شناختی هیجان باعث کاهش اعتیاد به اینترنت می گردد و از سویی دیگر سیستم بازداری رفتاری از طریق راهبردهای منفی نظم جویی شناختی هیجان و احساس تنهایی بر افزایش اعتیاد به اینترنت تأثیر می گذارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که سیستم های مغزی رفتاری اهمیت ویژه ای در تبیین اعتیاد به اینترنت داشته و می تواند از طریق احساس تنهایی و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان نقش مؤثری در گرایش افراد به سمت درگیری در رفتارهای اینترنتی داشته باشند.