فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مدیریت مهم ترین بعد سرمایه انسانی سازمان ها است؛ بنابراین مطالعه ویژگی های مهم این حرفه بسیار اهمیت دارد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی متغیر ملاک (بعد پردازش اطلاعات وسعت نقش مدیران)، با استفاده از مجموعه آزمون های استعداد عمومی است.
روش: در این پژوهش برای سنجش وسعت نقش از پرسشنامه تحلیل جایگاه حرفه ای و مدیریتی و برای سنجش توانایی های شناختی از آزمون استعداد عمومی استفاده شده است. این پژوهش که از نوع رابطه ای است، در 86 مدیر سه شرکت صنعتی (59 مدیر یک شرکت صنعتی دولتی در کرمان، 16 مدیر یک شرکت صنعتی نیمه دولتی در تهران و 11 مدیر یک شرکت صنعتی نیمه دولتی در اصفهان) اجرا شد. افراد نمونه همگی مرد بودند و به طور تصادفی از بین مدیرانی انتخاب شدند که دارای شرح شغلی رسمی با حداقل یک سال سابقه کار بودند.
یافته ها: بین بعد پردازش اطلاعات شغلی و توانایی شناختی مدیران رابطه معنا داری مشاهده شد (در سطح 01/0 p≤). همچنین توانایی های استدلال عددی، محاسبه و جور کردن شکل، توانایی پردازش اطلاعات مدیران را پیش بینی می کنند (در سطح 01/0 p≤).
نتیجه گیری: یکی از مهم ترین مزیت های آزمون ها استفاده از آنها در تصمیم گیری های شغلی است. این تصمیم گیری ها مواردی از قبیل گزینش کارکنان، نظام جانشینی، طبقه بندی و ارزشیابی را شامل می شود. با استفاده از آزمون های مناسب، می توان وسعت نقش مدیران و در نتیجه عملکرد آنان را پیش بینی کرد.
"بررسی عوامل اقتصادی - اجتماعی مؤثر بر انتظارات اجتماعی جوانان (مورد مطالعه: شهر شیراز) "
حوزههای تخصصی:
"هدف این تحقیق عبارت از بررسی عوامل اقتصادی ـ اجتماعی مؤثر بر انتظارات اجتماعی جوانان شهر شیراز است. فرض محوری تحقیق مدعی است که انتظارات اجتماعی جوانان، تحت تأثیر عوامل ذهنی ـ عینی قرار دارد و با تغییر این عوامل، شدت و جهت آن ها تغییر می پذیرد. برای انجام این پژوهش، ابتدا با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه، 385 نفر از جوانان 35-18 ساله ساکن شهر شیراز با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد مصاحبه قرار گرفتند. پس از گردآوری داده ها، اطلاعات به دست آمده در نرم افزار آماری spss توصیف و تحلیل شد. متغیرهای مستقل این تحقیق عبارت اند از: سن، جنس، محل تولد، شیوه جامعه پذیری در خانواده، میزان تحصیلات جوان، میزان تحصیلات پدر، میزان تحصیلات مادر، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی خانواده، میزان درآمد خانواده، مرتبه شغلی پدر، و مرتبه شغلی مادر. تأثیر متغیرهای مستقل فوق بر انتظارات اجتماعی جوانان سنجیده شد و نتایج نشان می دهد که اغلب متغیرها رابطه معنی داری با متغیر وابسته دارند و انتظارات اجتماعی بسیاری از آنان منفی(بدبینانه) است.
"
رابطه باورهای ضمنی هوشی با تعلل ورزی دانشجویان و نقش میانجی خودتنظیمی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
تأثیر آموزش مهارت های ادراک دیداری بر حافظه دیداری کوتاه مدت کودکان با آسیب شنوایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در ارتباط با توانایی های شناختی افراد با آسیب شنوایی، حافظه همواره موردتوجه متخصصان بوده است. به خصوص نقش حافظه دیداری در به یادسپاری و یادآوری علائم نشانه ای مانند حرکات دست در گفتار نشانه دار و زبان اشاره به کرّات موردپژوهش قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های دیداری بر حافظه دیداری کوتاه مدت کودکان پسر با آسیب شنوایی بود.
روش: طرح پژوهش آزمایشی، از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. بر این اساس از بین کل دانش آموزان با آسیب شنوایی پسر شهر تهران تعداد 36 نفر از دانش آموزان پسر 7 تا 10 سال مدرسه ناشنوایان باغچه بان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جای دهی شدند. پس از 10 جلسه مداخله بر روی گروه آزمایشی، داده ها با استفاده از آزمون حافظه دیداری کیم کاراد (1945) جمع آوری شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های ادراک دیداری باعث بهبود حافظه دیداری کوتاه مدت در کودکان پسر با آسیب شنوایی گردیده است.
نتیجه گیری: جهت تقویت حافظه دیداری در کودکان با آسیب شنوایی می توان از مهارت های ادراک دیداری استفاده نمود؛ زیرا این مهارت های ادراکی باعث فعال سازی مناطق مربوط به حافظه دیداری و درنتیجه باعث تقویت حافظه دیداری می گردد.
در کجا شناخت درمانی به بن بست می رسد؟
حوزههای تخصصی:
اثر آموزش راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظه فعّال دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آموزش راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی) بر عملکرد حافظه فعال انجام شد. جامعه ی این پژوهش عبارت بود از کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران که در سال تحصیلی 88-1387مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب نمونه آماری پژوهش، تعداد 175 نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس، با اجرای آزمون ظرفیت حافظه فعال (اقتباس از دانیمن و کارپنتر، 1980) و پرسشنامه تلفیقی چهل و چهار سؤالی راهبردهای یادگیری (کرمی، 1381) تعداد 40 نفر از دانش آموزان گروه نمونه که نمره پائین تر از میانگین در این دو آزمون کسب کرده بودند، انتخاب شدند. آنگاه، به طور تصادفی، 20 نفر از آنان در گروه کنترل و20 نفر دیگر در گروه آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت10 جلسه یک ساعته تحت آموزش راهبردهای یادگیری قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات آموزش، به عنوان پس آزمون، عملکرد حافظه فعال هر دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از آزمونt گروه های مستقل و همبسته مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، آگاهی و استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی یادگیری روی عملکرد حافظه فعال اثر مثبت دارد. این نتایج می تواند کاربردهایی برای تدریس و یادگیری اثربخش داشته باشد که در مقاله ی حاضر به آن پرداخته می شود.
رابطه نمرات تیپ شبانه روزی و زمان واکنش دانشجویان در دو نوبت صبح و عصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه نمرات تیپ شبانه روزی و زمان واکنش در دو نوبت صبح و عصر بود. همچنین مطالعه تفاوت عملکرد دانشجویان در زمان واکنش صبح و عصر هدف دیگر پژوهش بود.
روش: در یک بررسی مقطعی، 65 دانشجوی دانشگاه اصفهان (36 دختر و 29 پسر) به صورت در دسترس برای مطالعه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از پرسشنامه صبحگاهی- عصرگاهی، و آزمون زمان واکنش دیداری. به منظور بررسی دخالت زمان روز در عملکرد افراد، آزمون زمان واکنش در دو نوبت ساعت نه صبح و سه بعدازظهر اجرا شد.
یافته ها: بین نمرات تیپ شبانه روزی و زمان واکنش همبستگی وجود نداشت. همچنین میانگین نمرات زمان واکنش در دو نوبت اجرا (صبح و عصر) تفاوتی نداشت. تحلیل واریانس نیز نشان داد که میانگین نمرات دختران و پسران در تیپ شبانه روزی تفاوت دارد (006/0p<)، اما تفاوت عملکرد دو جنس در زمان واکنش معنی دار نبود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین عملکرد افراد در آزمون زمان واکنش و تیپ شبانه روزی رابطه وجود ندارد. از آنجا که نمرات تیپ شبانه روزی گروه نمونه این مطالعه در هیچ کدام از دو گروه انتهایی صبحگاهی یا عصرگاهی قرار نداشته است، ممکن است نتایج آزمون زمان واکنش تحت تأثیر این عامل قرار گرفته باشد و چنانچه نمونه ای از دو طیف انتهایی (صبحگاهی و عصرگاهی) انتخاب و عملکرد آنها بررسی شود، ممکن است نتایج متفاوتی به دست آید.
عوامل موثر بر کیفیت آموزش بالینی؛ دیدگاه دانشجویان هوشبری و اتاق عمل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: یکی از راه های بهبود مستمر کیفیت آموزش بالینی، بررسی دیدگاه دانشجویان است. این مطالعه با هدف ارزیابی دیدگاه دانشجویان رشته های هوشبری و اتاق عمل در مورد مشکلات آموزش بالینی انجام شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال تحصیلی 91-1390 در 149 دانشجوی هوشبری و اتاق عمل دانشکده های پیراپزشکی و پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شد. داده ها در 5 حیطه اهداف و برنامه آموزشی، مربی، برخورد با دانشجو، محیط آموزشی و نظارت و ارزشیابی جمع آوری و با نرم افزار SPSS 18 به کمک آزمون T زوجی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: از نظر دانشجویان رشته هوشبری مهم ترین عوامل موثر در وضعیت آموزش بالینی مربی (6/81%)، اهداف و برنامه آموزشی (8/67%) و محیط آموزش (4/57%) و از دیدگاه دانشجویان اتاق عمل مربی (1/87%)، برخورد با دانشجو (7/80%) و اهداف و برنامه آموزشی (4/77%) بودند. اختلاف نظرات دانشجویان هوشبری و اتاق عمل در حیطه برخورد با دانشجو و نظارت و ارزشیابی معنی دار بود.
نتیجه گیری: مربی بیشترین تاثیر را از نظر دانشجویان هوشبری و اتاق عمل در آموزش بالینی دارد. وضعیت آموزش بالینی در دو رشته هوشبری و اتاق عمل در دانشگاه علوم پزشکی تبریز در حد مطلوب است.
اثر تمرین شناختی بر کارایی شبکه کنترل اجرایی توجه و سرعت پردازش (با رویکرد نظریه هب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین شناختی با تکالیف حافظه کاری بر کارایی شبکه عصبی کنترل اجرایی توجه و سرعت پردازش بازیکنان تنیس روی میز بود. بدین منظور، 20 شرکت کننده در دو گروه تمرینی شناختی و جفت شده قرار داده شدند. پیش و پس از هشت جلسه تمرینی از شرکت کننده ها آزمون شبکه های توجه به عمل آمد. نتایج تحلیل واریانس مکرر دو در دو تفاوت معناداری را بین دو گروه در هر دو عامل (کنترل اجرایی توجه، زمان واکنش) نشان داد. در عامل کنترل اجرایی گروه اول بهبود در کارایی شبکه را نشان داده در حالی که گروه دوم هیچ تغییری را نشان نداد. در عامل سرعت پردازش در هر دو گروه بهبود مشاهده شد، ولی در گروه تمرین شناختی بهبود بیشتری نسبت به گروه جفت شده مشاهده شد. با توجه به نتایج پژوهش، به نظر می رسد تمرین شناختی روی کارایی شبکه عصبی و سرعت پردازش تأثیر مثبتی دارد و این موضوع براساس نظریه هب نشانگر اثر افزایش یافته ارتباط درون شبکه ای و انعطاف پذیری مغز به تکرار و تمرین است.
تهیه ابزار ارزیابی بازشناسی کلمه های کتاب فارسی پایه اول ابتدایی و بررسی روایی و پایایی آن در تهران
حوزههای تخصصی:
باز شناسی کلمه یکی از انواع مهارت های تحلیل کلمه است. آزمون ها و ابزارهایی که برای سنجش این مهارت تهیه می شوند، یکی از اجزای اصلی آزمون های خواندن را تشکیل می دهند. به دلیل اهمیت نقش ارزیابی و تشخیص در روند آموزش و درمان، تهیه این آزمون ها مورد توجه بسیاری از متخصصان خواندن می باشد. لذا این مطالعه با هدف تهیه ابزار ارزیابی بازشناسی کلمه و بررسی روایی (validity) و پایایی (reliability) آن برای دانش آموزانی طراحی شده که پایه اول ابتدایی را گذرانده اند. منبع گزینش کلمه های ابزار فوق، کتاب فارسی پایه اول ابتدایی است. معیار انتخاب کلمه ها مولفه هایی مانند بسامد، تعداد هجا، مقوله دستوری، ساختار، قاعده مندی، الگوی هجایی و مقوله معنایی کلمه هاست. بدین منظور توزیع فراوانی متغیرهای مذکور در کتاب فارسی مشخص گردید. با استناد به نتایج این بررسی، نظر آموزگاران و نتیجه مطالعه مقدماتی، محقق کلمه هایی را پیشنهاد کرد. بعد از اعمال نظر 20 نفر از صاحب نظران، از میان کلمه های پیشنهادی، 45 کلمه به عنوان کلمه های هدف انتخاب شدند. بدین ترتیب با بررسی هدف و محتوای این ابزار و استفاده از نظر داوران با صلاحیت، روایی محتوایی (content validity) ابزار مورد مطالعه قرار گرفت. علاوه بر این، به منظور بررسی پایایی ابزار، پژوهش چهار مرتبه با فواصل 10-7 روز به وسیله دو آسیب شناس گفتار و زبان روی 60 دانش آموز (30 دختر و 30 پسر) پایه دوم ابتدایی اجرا، و پاسخ های آنها روی نوار کاست ضبط و زمان اجرا نیز ثبت شد. یافته های حاصل از بررسی پایایی درونی (internal reliability) نشان داد که ضریب تشخیص 12 کلمه از 45 کلمه فوق برای ارزیابی مهارت بازشناسی کلمه پایین است. بررسی نمره دانش آموزان و درجه دشواری هر کلمه بیانگر آن بود که کلمه های مذکور بسیار ساده بودند، لذا این کلمه ها از مجموع کلمه های ابزار حذف شدند و تعداد نهایی 33 کلمه گردید. هماهنگی کلمه های ابزار ارزیابی با حذف کلمه های ضعیف افزایش یافت. مطالعه پایایی بیرونی (external reliability) نشان داد که همبستگی (correlation) بین نمره های دانش آموزان در اجراهای متوالی معنادار می باشد (P<0.01). با وجود این، نتایج تحلیل واریانس دو طرفه حاکی از آن است که با تکرار آزمون، آزمودنی های دختر و پسر آموزش گرفته اند و لذا نمره آنها در اجراهای متوالی افزایش یافت. نمره های دانش آموزان دختر تا اجرای سوم و دانش آموزان پسر تا اجرای آخر افزایش یافت، به طوری که باعث ایجاد تفاوت معنادار در زمان بازشناسی کلمه ها در اجراهای مختلف بین گروه دختر و پسر گردید.
تأثیر خودکارآمدی تحصیلی و خستگی شناختی بر حل مسائل شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودکارآمدی تحصیلی و خستگی شناختی بر حل مسائل شناختی دانش آموزان است و جامعة آماری پژوهش را کلیة دانش آموزان پسر و دختر پایة اول متوسطه در دبیرستان های شهر سرایان تشکیل می دهند. حجم نمونة اولیة پژوهش 450 نفر از دانش آموزان پایة اول متوسطه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و سپس بر اساس مقیاس خودکارآمدی تحصیلی، 120 دانش آموز (60 دختر و 60 پسر) دارای خودکارآمدی تحصیلی بالا و پایین انتخاب و به صورت تصادفی در 8 گروه 15 نفره جایگزین شدند. آزمایش دارای دو مرحله بود؛ در مرحلة اول آزمودنی ها در گروه های آزمایش و گواه با تکالیف تشخیصی قابل کنترل و غیرقابل کنترل روبرو شدند و در مرحلة دوم، گروه ها برای مقایسه در موقعیت آزمون قرار گرفتند. در نهایت، داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل واریانس سه راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثر سطح خودکارآمدی تحصیلی و خستگی شناختی در عملکرد حل مسألة دانش آموزان معنی دار است. در حالی که جنسیت دانش آموزان در عملکرد حل مسألة آن ها تأثیر نداشت. یافته های پژوهش همچنین نشان داد که اثر تعاملی خودکارآمدی تحصیلی و جنسیت، اثر تعاملی خستگی شناختی و جنسیت، اثر تعاملی خودکارآمدی تحصیلی و خستگی شناختی و اثر تعاملی خودکارآمدی تحصیلی، خستگی شناختی و جنسیت بر عملکرد حل مسألة دانش آموزان معنی دار نیست. با توجه به یافته های بالا، برای مطالعة عملکرد دانش آموزان در موقعیت حل مسأله، تمرکز بر نقش متغیرهای خودکارآمدی و خستگی شناختی ضروری به نظر می رسد.
دفعات باخت و مقادیر آن: کدام یک تأثیر منفی بیشتری بر ما می گذارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، تعیین میزان تاثیرگذاری هر یک از عوامل اندازه پاداش یا گزند، دفعات آنها، میزان تاخیر ارایه آنها و احتمال بروز پاداش یا گزند، در تصمیم گیری مخاطره آمیز مورد توجه پژوهشگران علوم شناختی قرار گرفته است. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر مقادیر و دفعات برد و باخت بر آزمودنی ها انجام شد.
روش: در این مطالعه مقطعی - تحلیلی، 110 دانش آموز پسر سال اول دبیرستان، در مرحله اول به وسیله نسخه فارسی ساده شده آزمون قمار دانشگاه آیووا در دو گروه مجزا مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: بررسی نتایج هر دو مرحله آزمون، نشانگر جهت گیری بیشتر افراد به سمت کارت های B و D (دفعات باخت کم، با مقادیر بالا) )با میانگین انتخاب های 30.10 و 31.90 در آزمون اصلی از 100 انتخاب هر فرد( در مقایسه با کارت های A و C (دفعات باخت زیاد، با مقادیر کم) )با میانگین انتخاب های 18.14 و (19.86 بود، به طوری که نمره اصلی آزمون که نشانگر میزان جهت گیری به سمت کارت های سودبخش C) و (D در مقایسه با کارت های ضررده A) و (B می باشد، تا حد 3.5 کاهش یافت. این مطلب در مورد میانگین زمان انتخاب از دسته کارت ها نیز صادق بود، بدین ترتیب که افراد از کارت های B و D )در مقایسه با کارت های A و (C با سرعت بیشتری انتخاب کردند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشانگر اهمیت بیشتر دفعات باخت نسبت به مقادیر آن بود، به این معنی که افراد مورد مطالعه، بین کارت هایی که دفعات یکسانی از باخت با مقادیر متفاوت داشتند، تفاوت معنی داری قایل نشدند، اما در بین کارت هایی که مقادیر یکسانی از باخت با دفعات متفاوت (کم و زیاد) داشتند به طور معنی دار به سمت دفعات باخت کمتر سوق پیدا کردند. این مطلب با نتایج مطالعات دیگر متفاوت و بیانگر استراتژی های متفاوت در تصمیم گیری مخاطره آمیز است.
بررسی رابطه رویکردهای یادگیری با عملکرد تحصیلی کیفی و کمی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رویکردهای یادگیری دانشجویان (شامل سه رویکرد سطحی، عمیق و استراتژیک) با عملکرد تحصیلی کیفی (شامل ابعاد خودکارآمدی، برنامه ریزی، تأثیرات هیجانی، فقدان کنترل پیامد و انگیزش) و کمی بود. شرکت کنندگان پژوهش 414 دانشجوی دوره کارشناسی (256 دختر و 158 پسر) دانشگاه یزد بودند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش رویکردهای یادگیری از پرسش نامه رویکردهای یادگیری برای دانشجویان (ASSIST) و برای سنجش عملکرد تحصیلی کیفی از پرسش نامه عملکرد تحصیلی کیفی (EPT) استفاده شد. سنجش پایایی به روش آلفای کرونباخ، پایایی مطلوبی را برای مقیاس ها گزارش کرد. عملکرد تحصیلی کمی بر اساس معدل ترم و معدل کل دانشجویان بررسی شد. نتایج تحلیل رگرسیون در حوزه عملکرد تحصیلی کیفی نشان داد که رویکرد عمیق و استراتژیک پیش بینی کننده مثبت و رویکرد سطحی پیش بینی کننده منفی نمره کل عملکرد کیفی تحصیلی است. به علاوه، از میان مؤلفه های عملکرد کیفی، خودکارآمدی و انگیزش توسط رویکرد عمیق به صورت مثبت پیش بینی می شوند و رویکردهای استراتژیک و سطحی نیز پیش بینی کننده هر پنج مؤلفه هستند. نتیجه دیگر این که رویکرد عمیق پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی کمی نمی باشد، لکن رویکرد استراتژیک به صورت مثبت و رویکرد سطحی به صورت منفی معدل ترم و کل دانشجویان را تبیین می کنند. نتایج پژوهش حاضر ضرورت بازشناسی نقش رویکردهای یادگیری را در کیفیت عملکرد تحصیلی دانشجویان باز می نماید.
اثربخشی روش ترکیب بازی و قصه ی هدفمند بر توجه و تمرکز کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به برخی مطالعات، بازی و قصه گویی بر توجه و تمرکز کودکان تاثیر دارد لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش ترکیبی بازی و قصه های هدف مند بر توجه و تمرکز کودکان پیش دبستانی در نمونه ی غیر بالینی انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش کاربردی با پیش آزمون و پس آزمون، شامل تمام کودکان پیش دبستانی منطقه ی 2 شهر مشهد بود که از بین آن ها تعداد چهار مهدکودک به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و 60 نفر (دختر و پسر) 6 تا 5/6 ساله به روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر داشتن هوشبهر 90 تا 119 انتخاب و به روش تصادفی به 4 گروه 10 نفری قصه، گروه بازی، گروه ترکیبی بازی و قصه و گروه شاهد تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده، تست هوش وکسلر خردسال، آزمون توجه روزانه ی کودکان وآزمون عملکرد پیوسته بودند. سه گروه آزمون، 12جلسه آموزش دریافت کرد ولی گروه شاهد آموزشی دریافت ننمود. داده ها با آمار توصیفی و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تحلیل شدند.
یافته ها: میزان توجه کودکان افزایش معنی داری را در روش ترکیب نسبت به سه گروه دیگر نشان داد (004/0=P) در حالی که میزان تمرکز کودکان افزایش معنی داری را در روش ترکیب نسبت به سه گروه دیگر نشان نداد (31/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، با به کارگیری استفاده از بازی ها و قصه های هدف مند به عنوان ابزارهایی هیجان انگیز و آموزشی، می توان عوامل توجهی کودکان را افزایش داده و از بروز نقص های توجهی جلوگیری کرد.