فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سواد ریاضی دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج و ارتباط آن با سبکشناختی ویتکین بود. پژوهش از نوع علّی ـ مقایسهای و جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج است. حجم جامعه به تعداد 5879 نفر دانشآموز بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 360 دانشآموز انتخاب شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری tمستقل، آزمون t تک نمونهای،تحلیل واریانس و آزمون ناپارامتریککروسکال ـ والیس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد کهبین سواد ریاضی دانشآموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین سبکشناختی دانشآموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین بین سبکشناختی دانشآموزان با سواد ریاضی بالا و پایین تفاوت معنادار گزارش شد. علاوه بر این، نتایج پژوهش بیانگر آن بود که سواد ریاضی دانشآموزان مناطقمحروم با مناطقبرخوردار و نیمه برخوردار متفاوت است. در نهایت سطح سواد ریاضی دانشآموزان شهر سنندج متوسط تشخیص داده شد.
انتقال فکر
حوزههای تخصصی:
"پرورشی: یادگیری و پرورش "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۴ شماره ۷۳
حوزههای تخصصی:
دو زبانگی در کودکان
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش تکنیک های فراشناختی بر خودکارآمدی دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعة آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1392-1391 در شهر اصفهان بود که از میان آنان تعداد 40 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، برگه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش نامه خودکارآمدی شرر (1996) بود. پس از اعمال مداخله پس آزمون و بعد از 4 ماه آزمون پیگیری اجرا شد. یافته ها با استفاده از نرم افزار 20 -SPSS و آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که ارائه مداخله مبنی بر آموزش تکنیک های فراشناختی باعث افزایش 2/71% خودکارآمدی در مرحله پس آزمون و 6/70% این ویژگی در مرحله پیگیری شد (05/0P
رابطه بین پیشرفت در زبان انگلیسی و ویژگی های شخصیتی استعدادهای درخشان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق ، بررسی علل عدم پیشرفت متناسب با استعداددانشجویان درخشان در زبان انگلیسی و ارتباط این عدم پیشرفت با ویژگی های شخصیتی ایشان بوده است. بدین منظور یک گروه نمونه از بین دانشجویان درخشان دانشگاه اصفهان و گروهی دیگر از بین دانشجویان عادی همین دانشگاه به طور تصادفی انتخاب گردید. مقایسه نمرات زبان انگلیسی دانشجویان دو گروه در کنکور ورودی دانشگاه نشان داد که دانشجویان درخشان در زبان انگلیسی بهتر از دانشجویان عادی بودند. سپس برای بررسی میزان پیشرفت دو گروه در زبان انگلیسی نمرات پایان ترم اول تحصیلی ایشان که از درس زبان انگلیسی عمومی دریافت نموده بودندمورد استفاده قرار گرفت. مقایسه نمرات دو گروه نشان داد که اگر چه باز هم دانشجویان درخشان از نظر دانش زبانی بهتر از دانشجویان عادی بودند اما پیشرفت گروه درخشان کمتر از گروه عادی بوده است. برای یافتن علت این مسئله آمونهای سنجش خلاقیت ، شخصیت ، هوش و پرسشنامه فردی اجرا گردید. تجزیه و تحلیل های نشان داد که پیشرفت در زبان انگلیسی فقط با هوش دارای همبستگی مثبت معنیدار است و با دیگر و با ویژگیهای شخصیتی همبستگی ندارد.
تحلیل رفتار رانندگی از دیدگاه پردازش اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی چگونگی تاثیر فرآیندهای پردازش اطلاعات در رفتار رانندگی است. بدین منظور، این سوال مطرح می شود که آیا رفتار رانندگی با تمرین و تکرار بصورت اتوماتیک (بدون نیاز به تلاش ذهنی) انجام می شود؟ در این مقاله، در ابتدا، نقش روانشناسی در افزایش سطح ایمنی مطرح می گردد. سپس با استفاده از تئوری منابع، چگونگی تاثیر ویژگیهای شناختی، همچون ظرفیت شناختی محدود و بار ذهنی اضافی، بر مهارت های رانندگی بررسی می شود. بعنوان مثال، الزامات شناختی مهارتهای مربوط به تعویض دنده، تخمین زمان تصادم و قضاوت های مربوط به اعمال مخاطره آمیز مطرح می گردند و اشاره می شود که چگونه استفاده از تلفن همراه به هنگام رانندگی می تواند به رفتار رانندگی آسیب زند. در پایان نتیجه گیری می شود که رفتار رانندگی با تمرین و تکرار کاملا اتوماتیک نمی شود. بعلاوه، از آنجایی که ظرفیت شناختی انسان محدود است، تحمیل بار اضافی بر آن، از طریق مکالمه تلفنی همزمان، منجر به خطا در رفتار رانندگی می شود، که بالقوه می تواند حادثه آفرین باشد.
پیش بینی کننده های شناختی و فراشناختی اضطراب در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی شایع ترین اختلال در میان نوجوانان هستند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین متغیرهای باورهای فراشناختی، فرا نگرانی، راهبردهای کنترل فکر و اضطراب بر اساس مدل فراشناختی اضطراب و نگرانی (ولز، 1995، 1997) در جمعیت نوجوانان بود
روش : طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال اول، دوم و سوم دبیرستان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 91-90 بود. نمونه آماری شامل 391 دانش آموز بود، برای انتخاب این نمونه از روش نمونه برداری چند مرحله ای استفاده شد که از میان نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر کرمانشاه انتخاب شدند. در این پژوهش کلیه آزمودنی ها در دامنه سنی 13 تا 19 قرار داشتند و پرسشنامه های باورهای فراشناختی کودکان (MCQ-C)، پرسشنامه ی فرا نگرانی (MWQ)، پرسشنامه کنترل فکر (TCQ) و سیاهه اضطراب صفت- حالت (STAI) را تکمیل کردند.
یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل مسیر و کواریانس نشان داد که با اندک تغییراتی در مدل پیشنهادی اولیه، مدل نهایی برازش خوبی دارد. بر اساس مدل نهایی باورهای فراشناختی منفی، باورهای خرافه، تنبیه و مسئولیت، فرا نگرانی به طور مستقیم با اضطراب رابطه دارند. همچنین دو راهبرد کنترل فکر توجه برگردانی و تنبیه در رابطه ی بین باورهای فراشناختی منفی، نظارت شناختی، باورهای خرافه، تنبیه و مسئولیت، فرا نگرانی و علائم اضطراب در نوجوانان میانجی گری می کنند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، پژوهش حاضر از مدل فراشناخت اضطراب و نگرانی حمایت می کند و نشان می دهد باورهایی که افراد در مورد پردازش افکارشان دارند و راهبردهایی که برای کنترل شناخت هایشان به کار می برند، نقش مهمی در شروع و تداوم اضطراب دارد. بنابراین، تغییر باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر ناسازگارانه که افراد برای کنترل افکار ناخواسته شان استفاده می کنند، می تواند در پیشگیری از تشدید و تداوم اضطراب مفید باشد.
اثربخشی آموزش راهبردهای سازماندهی و خودآموزی بر کاهش مشکلات درسی دانش آموزان با اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ین پژوهش به منظور اثر بخشی آموزش راهبردهای سازماندهی و خودآموزی بر کاهش مشکلات درسی دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شده است. روش پژوهش آزمایشی با طرح گسترش یافته می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه های سوم و چهارم دبستان مراجعه کننده به مرکز اختلالات یادگیری شکوفای گرگان در سال تحصیلی 93-92 می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 60 نفر انتخاب شدند، و بطور تصادفی به چهار گروه،دو گروه بعنوان گروه آزمایش و کنترل در طرح اول و دو گروه هم بعنوان گروه آزمایش و کنترل در طرح دوم جایگماری شدند .در طرح اول، راهبرد سازماندهی طی 8 جلسه و در طرح دوم، راهبرد خودآموزی را در طی 8 جلسه 45 دقیقه ای به مدت 4 هفته آموزش دیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته «سازماندهی» و «خودآموزی» بود. با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس یک متغیره ، گروهها مقایسه شدند.نتایج نشان داد ، هم راهبرد سازماندهی و هم راهبرد خود آموزی بر کاهش مشکلات درسی دانش آموزان دبستانی با اختلالات یادگیری تأثیر معناداری دارد.و بین این دو روش تفاوت معناداری وجود ندارد.بنابراین استفاده از آموزش روش های شناختی بر افزایش توانایی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری تاثیر معنا داری دارد.
از زبان روزمره کمک بگیریم: استعاره و تغییر دوران درمانی
حوزههای تخصصی:
مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در دو گروه افراد افسرده و عادی در میان دانش آموزان دختر تهرانی
حوزههای تخصصی:
هدف: حالات خلقی متغیرهای شناختی بسیاری از جمله توجه و حافظه را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد افسرده با افراد عادی در میان دانش آموزان تهرانی است. روش: در این پژوهش با استفاده از
نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان 200 نفر دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر تهران 60 دانش آموز انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها به گویه های پرسشنامه افسردگی بک (1978)و مجموعه واژگان دارای بارعاطفی افسردگی و خنثی پاسخ دادند.حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان موردارزیابی قرار گرفت. یافته ها: پس از جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون tدر سطح 95/0 اطمینان بررسی شد. نتایج نشان داد در افراد افسرده در مقایسه با افراد عادی سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی معنادار بود.
نتیجه گیری: افسردگی در افراد مبتلا منجر به سوگیری حافظه ای واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی می شود.
نقش پردازش های شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه چاقی به یکی از چالش های مهم سلامت در سراسر جهان تبدیل شده است و هر ساله مبالغ هنگفتی صرف پیشگیری و درمان آن می شود. تغییر سبک زندگی با هدف افزایش فعالیت بدنی و پیروی از رژیم غذایی مناسب، رایج ترین درمان چاقی است. اما بسیاری از رژیم گیرندگان در این مسیر ناموفق هستند و نمی توانند برنامه درمانی خود را تا انتها طی کنند. در این پژوهش، نقش پردازش های شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه رژیم گیرندگان موفق (42 = N) و رژیم گیرندگان ناموفق (45 = N) با دامنه سنی 18 تا 40 سال بودند. سوگیری توجه به وسیله آزمون نقطه یابی، تداعی مثبت ضمنی (یا سوگیری حافظه) به وسیله نسخه تعدیل شده آزمون تداعی ضمنی، و گنجایش حافظه کاری به وسیله آزمون ان-بک مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه دو گروه در متغیرهای سنجیده شده نشان داد که در رژیم گیرندگان ناموفق، نمایه توده بدنی و سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری (69/0 = d) به طور معناداری از رژیم گیرندگان موفق بالاتر بود اما تداعی های ضمنی و گنجایش حافظه کاری، تفاوت معناداری را نشان نداد. این نتایج، همخوان با نتایج مطالعات قبلی است که نشان داد سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری می تواند در شکست رژیم گیرندگان نقش ایفا کند. نتایج در چارچوب مدل پردازش دوگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.امروزه چاقی به یکی از چالش های مهم سلامت در سراسر جهان تبدیل شده است و هر ساله مبالغ هنگفتی صرف پیشگیری و درمان آن می شود. تغییر سبک زندگی با هدف افزایش فعالیت بدنی و پیروی از رژیم غذایی مناسب، رایج ترین درمان چاقی است. اما بسیاری از رژیم گیرندگان در این مسیر ناموفق هستند و نمی توانند برنامه درمانی خود را تا انتها طی کنند. در این پژوهش، نقش پردازش های شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه رژیم گیرندگان موفق (42 = N) و رژیم گیرندگان ناموفق (45 = N) با دامنه سنی 18 تا 40 سال بودند. سوگیری توجه به وسیله آزمون نقطه یابی، تداعی مثبت ضمنی (یا سوگیری حافظه) به وسیله نسخه تعدیل شده آزمون تداعی ضمنی، و گنجایش حافظه کاری به وسیله آزمون ان-بک مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه دو گروه در متغیرهای سنجیده شده نشان داد که رژیم گیرندگان ناموفق نمایه توده بدنی بیشتری داشتند. همچنین سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری (0/69 = d) و ترجیح خوراکی های پرکالری (1/06 = d) در آنها به طور معناداری از رژیم گیرندگان موفق بالاتر بود، اما تداعی های ضمنی و گنجایش حافظه کاری، تفاوت معناداری را نشان نداد. این نتایج، همخوان با نتایج مطالعات قبلی است که نشان داد سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری می تواند در شکست رژیم گیرندگان نقش ایفا کند. نتایج در چارچوب مدل پردازش دوگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
شنیدن کی بود مانند دیدن
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات سوگیری حافظه منطبق با خلق بر حافظه آشکار و ضمنی در بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر رویکرد یادگیری مبتنی بر وظیفه برافزایش درک مطلب یادگیرندگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رویکرد یادگیری مبتنی بر وظیفه برافزایش درک مطلب یادگیرندگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی است. بر این اساس نمره های آزمون درک مطلبِ خواندن در گروهی از دانشجویان که روش مبتنی بر وظیفه را تجربه کرده اند با نمره های گروه دیگر که با روش رایجِ خواندن و ترجمه آموزش دیده اند، مقایسه شده است. شرکت کنندگان شامل 26 نفر از دانشجویان مقطع فوق لیسانس در رشته تکنولوژی آموزشی می شود که در دانشکده علوم تربیتیِ دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل بوده اند. پژوهشگر از بین دانشجویان دختر فوق لیسانس در رشته تکنولوژی آموزشی، دو گروه را به طور تصادفی به عنوان گروه آزمایشی (13 نفر) و گروه کنترل (13 نفر) در نظر گرفته است. گروه آزمایش متن آموزشی را بر اساس طرح درس مبتنی بر وظیفه گذراندند و گروه کنترل محتوا را به روش رایج آموزش دیدند. ابزار اندازه گیری پیش آزمون و پس آزمون محقق ساخته درزمینه درک مطلب زبان انگلیسی در سطح آموزش عالی بوده است. پایایی هر یک از آزمون ها به ترتیب 63/0 و 72/0 بوده که بزرگ تر از ملاک 60/0 است. روش تحلیل داده های پژوهش بوده که شامل میانگین، انحراف استاندارد، کمترین مقدار و بیشترین مقدار گروه آزمایش و کنترل می شود. آزمون معنی داری تفاوت بین میانگین های دو گروه با استفاده از t اختلافی نشان داده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که نمره های زبان در گروه آزمایش که با روش مبتنی بر وظیفه آموزش دیده اند، در مقایسه با نمره های زبان در گروه کنترل که به روش رایجِ خواندن و ترجمه آموزش دیده اند، بیشتر است؛ بنابراین روش مبتنی بر وظیفه در آموزش زبان انگلیسی، منجر به افزایش درک مطلب یادگیرندگان این زبان می شود.