فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
فلسفه پساساختارگرایی به عنوان فلسفه حاکم بر جوامع غربی با ارائه مبانی فلسفی و معرفت شناسی نوین در گسترش روزافزون استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات و شبکه ای در آموزش مجازی می تواند تأثیر گذار باشد. مقاله حاضر ضمن معرفی مختصر معرفت شناسی مکتب پساساختارگرایی به عنوان زمینه رشد ایده ساختارشکنی درصدد است با سه برداشت ضمنی از این ایده فلسفی، کاربرد آن را در آموزش مجازی تشریح نماید. برداشت اول، اینکه ساختارشکنی بر پرسشگری تأکید دارد که متضمن نوعی از تعامل است، البته تعاملی که فرد نه با دیگران بلکه با خویشتن دارد، برداشت دوم بر نوعی از خوانش متن تأکید می کند که پیامد آن امکان وجود قرائت ها یا تفسیرهای چند گانه از متن/محتوا توسط یادگیرنده می باشد. این امر با وجود عنصری به نام فرا متن در فضای مجازی تشدید می شود به طوری که تفسیر های چند بعدی جایگزین تفسیر های تک بعدی می شود. برداشت سوم براساس، تأکید دریدا بر نوشتار است، بر اساس آن یادگیرنده در آموزش مجازی می تواند با استفاده از ارتباط نوشتاری (متن) نقطه نظرات خود را به صورت نوشتار منعکس نماید. در نتیجه بار دیگر نوشتن از منزلت خاصی در تعلیم و تربیت برخوردار می گردد.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر حافظه فعال دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر حافظه فعال دانشجویان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری بود که در نیمسال اول تحصیلی در دانشگاه مذکور ثبت نام کرده و داوطلب شرکت در دوره آموزش راهبردهای فراشناختی بودند. روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای بود. ابتدا افرادی که برای این دوره ثبت نام کرده بودند با توجه به دو ملاک دانشکده محل تحصیل و جنسیت به زیر طبقه هایی تقسیم شدند. سپس سهم هر طبقه محاسبه شده و به هر آزمودنی یک کد از 1 تا 183 اختصاص یافت. سپس نمونه ای به تعداد 90 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در نهایت افراد انتخاب شده با گمارش تصادفی به 2 گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش دوره آموزش راهبردهای فراشناختی را در ترکیب با متن درسی در قالب 9 جلسه به صورت گروهی گذراند و گروه گواه آموزش خاصی دریافت نکرد. جهت سنجش حافظه دانشجویان از آزمون حافظه وکسلر استفاده شد و آزمودنی ها آن را در سه نوبت، ابتدا و انتهای ترم و بعد از پنج ماه پیگیری تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی تنها بر خرده مقیاس های حافظه تداعی و بینایی آزمون حافظه وکسلر دانشجویان، اثر مثبت داشته است هر چند این اثر مثبت در آزمون پیگیری حفظ نشد و تفاوت معناداری در هیچ یک از خرده مقیاس ها بین دو گروه مشاهده نشد.
مقایسه ی راهبردهای یادگیری در دانش آموزان موفق و نا موفق
حوزههای تخصصی:
مقایسه زمان حل مسأله بین حالتهای مختلف مسأله و شیوه های بیان مسأله در معادلات درجه اول یک مجهولی در بین دانش آموزان سال دوم ریاضی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
فراموشکاری کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۶۸ شماره ۱۱۹
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش ترکیبی تئوری ذهن و برنامه چهار عاملی همدلی بر خود اثرمندی هیجانی- اجتماعی و قلدری در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش ترکیبی تئوری ذهن و برنامه چهار عاملی همدلی بر خود اثرمندی هیجانی- اجتماعی و قلدری در دانش آموزان مدارس ابتدایی پسرانه دولتی می باشد. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (دوره دوم) منطقه 4 تهران که در سال تحصیلی 94/1393 مشغول به تحصیل بودند. ابتدا از بین مدارس ابتدایی دولتی پسرانه منطقه 4تهران، دو مدرسه به طور تصادفی انتخاب شدند، سپس به طور تصادفی یک مدرسه به عنوان گروه کنترل و یک مدرسه، به عنوان گروه آزمایش باحجم نمونه 20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خود اثرمندی کودکان و نوجوانان موریس(2001) و مقیاس قلدری ایلی نویز(2001) و پرسشنامه همدلی استفاده شد. پس از آنکه دانش آموزان با همدلی پایین و خود اثرمندی هیجانی- اجتماعی پایین و قلدری بالا، انتخاب شدند، برای افراد گروه آزمایش، طی 10جلسه 1ساعته، آموزش ترکیبی تئوری ذهن و برنامه چهارعاملی همدلی ارائه شد. جهت تحلیل داده ها ازتحلیل کواریانس استفاده شد و نتایج حاکی از تاثیر معنی دار آموزش می باشد. چنانکه افراد گروه آزمایش در مقایسه باگروه کنترل از خود اثرمندی هیجانی - اجتماعی بالاتر و قلدری پایین تری، برخوردار بوده اند.
رابطه راهبردهای یادگیری و سبک های اسناد با مسئولیت پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضربا هدف تعیین رابطه راهبردهای یادگیری و سبک های اسناد با مسؤولیت پذیری صورت گرفته است. روش: بدین منظور، از میان 7690 دانش آموز دختر مقطع متوسطه تعداد 364 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی به عنوان گروه نمونه انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های راهبردهای یادگیری، سبک های اسنادو پرسشنامه سنجش میزان مسؤولیت پذیری دانش آموزان استفاده شد.داده ها با استفاده از مدل بندی رگرسیون،مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که بین راهبردهای یادگیری و سبک اسناد رابطه وجود دارد از سویی راهبردهای یادگیری با مسولیت پذیری ارتباط دارد. همچنین،بین سبک های اسناد با مسؤولیت پذیریدانش آموزان رابطه وجود ندارد. بر اساس نتایج این پژوهش راهبرد های یادگیری در رشته های مختلف متفاوت است. افزون براین، میزان مسؤولیت پذیری در رشته های مختلف تفاوت معنی داری وجود دارد. از طرفیتفاوت معنی داری بین سبک های اسناد در رشته های مختلف تحصیلی مشاهده نشد.بر اساس نتیجه دیگر از این پژوهش بین راهبردهای یادگیری و سبک اسناد با مسؤولیت پذیری تحصیلی ارتباط معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: تسلط دانش آموزان به راهبردهای یادگیری باعث می شود تا کنترل و مسؤولیت پذیری بیشتری داشته باشند. همچنین توجه به اهداف و انتظارات، در عملکرد تحصیلی می تواند موثر باشد.
مقابله منظور شناختی در زبانهای انگلیسی و فارسی با عنایت به چارچوبهای فکری یا راهبردهای تلویحی فرهنگی
مطالعه اثرهای حالت های فراشناختی، راهبردهای پردازش و نظم دهی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثرهای حالت های فراشناختی، راهبردهای پردازش و نظم دهی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. 410 دانشجوی شاغل به تحصیل در رشته های مختلف علوم انسانی دانشگاه گیلان که در دامنه سنی 33- 17 سال قرار داشتند، به پرسشنامه حالت های فراشناختی اونیل و عابدی (1996) و پرسشنامه سبک های یادگیری ورمونت (1994) پاسخ دادند. آخرین معدل کل اکتسابی دانشجویان به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی آنان در نظر گرفته شد. با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام، نتایج نشان داد راهبرد نظم دهی معطوف به خویشتن (0001/0, P< 364/0β =) بهترین پیش بینی کننده عملکردتحصیلی دانشجویان است (0001/0P< ؛ 289/32F=) و سایر متغیرها به علت تأثیر اندک از مدل نهایی حذف شدند. در این پژوهش، موتور شتاب دهنده عملکرد تحصیلیِ دانشجویان راهبرد نظم دهی معطوف به خویشتن شناخته شد؛ بنابراین، می توان انتظار داشت تدوین مداخلات آموزشی که در آن دانشجو می آموزد، بر روند یادگیری خود و نتایج حاصل از آن نظارت کافی داشته باشد، تأثیر قابل ملاحظه ای در ارتقای توان یادگیری و در نهایت، بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان بر جای بگذارد.
مقایسه تأثیر تفکر انتقادی بر فرایند تصمیم گیری در نخبگان علمی، اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوزبانگی
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۱۰۳
حوزههای تخصصی:
زمانِ دستوری در زبان فارسی؛ نگاهی نو بر پایه یک الگوی شناختی آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بهشیوه تمثیل و چرخه کارپلوس بر فرایندهای شناختی تحلیل، استنباط، ارزشیابی، استدلال استقرایی و استدلال قیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش تفکر انتقادی به انگیزه برای یادگیری، کسب مهارت های حل مسأله، تصمیم گیری، استدلال و افزایش مهارت های شناختی منجر می شود و پژوهش هاپژوهش ها نشان می دهد تفکر انتقادی را می توان با تمرین و آموزش ارتقا داد. بنابراین، با توجه به نقش اساسی شیوه های آموزشی هدف، این پ ژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تفکر انتقادی به روش چرخه کارپلوس و تمثیل به دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از گروه های کنترل با انتخاب تصادفی بود. همچنین، طرح پژوهش دارای دو گروه آزمایش (1- گروه آموزش چرخه کارپلوس؛ 2- گروه آموزش تمثیل) و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی شهرستان سقز (730 نفر) در سال 1391 بود. شیوه نمونه گیری پژوهش خوشه ای چندمرحله ای بود؛ بدین صورت که از میان نواحی دو گانه شهر سقز به طور تصادفی ناحیه یک انتخاب شد و سپس بر اساس فهرست موجود در ناحیه یک، از میان مدارس دولتی این ناحیه، دو مدرسه و از میان دانش آموزان پایه سوم این مدارس تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به روش جایگزینی تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. داده های پژوهش با پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم « ب » به دست آمد و برای تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد آموزش تفکر انتقادی به شیوه تمثیل و چرخه کارپلوس مهارت تحلیل انتقادی، ارزیابی انتقادی، استنتاج انتقادی، قیاس انتقادی و مهارت استقرا را بهبود می بخشد (05/0P<)؛ اما بین اثربخشی آموزش تفکر انتقادی به شیوه تمثیل و چرخه کارپلوس تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین، نتایج نشان داد که تقریباً آموزش به شیوه فنّ تمثیل از آموزش به شیوه چرخه کارپلوس مؤثرتر است. بنابراین، برای کمک به دانش آموزان به منظور اینکه چگونه آموختن را بیاموزند و به مهارت های تفکر انتقادی، همچون: استنتاج، ارزشیابی، قیاس، استقرا و تحلیل دست یابند، می توان از روش های جدید تدریس مانند شیوه تمثیل و چرخه کارپلوس استفاده کرد.
نقش جهت گیری هدف و راهبردهای فراشناختی خواندن در پیش بینی انگیزش تحصیلی دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش، بررسی نقش جهت گیری هدف و راهبردهای فراشناختی خواندن در پیش بینی انگیزش تحصیلی دانشجویان است. بدین منظور 150 نفر از دانشجویان پسر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه انگیزش تحصیلی، پرسش نامه اهداف پیشرفت، و پرسش نامه راهبردهای فراشناختی خواندن را تکمیل کردند. سپس، داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین جهت گیری هدف عملکرد-گرایشی، تسلط- اجتنابی، راهبردهای فراشناختی خواندن و انگیزش درونی رابطه معنی داری وجود دارد. بین جهت گیری هدف عملکرد- گرایشی، عملکرد- اجتنابی و انگیزش بیرونی رابطه معنی داری مشاهده شد. همچنین بین جهت گیری هدف عملکرد- گرایشی، تسلط- گرایشی و بی انگیزگی نیز رابطه معنی دار مشاهده شد. ضرایب رگرسیون چند متغیری نشان داد که جهت گیری هدف عملکرد-گرایشی، تسلط-گرایشی و راهبردهای فراشناختی خواندن می توانند انگیزش درونی و هدف عملکرد- اجتنابی می توانند انگیزش بیرونی و بی انگیزگی را پیش بینی کنند. مطابق نتایج بدست آمده، اهداف پیشرفت و راهبردهای فراشناختی خواندن با انگیزش تحصیلی رابطه دارند و در موقعیت های تحصیلی باید به این متغیرها توجه کرد.
ارتباط مهارت های مطالعه و شیوه آمادگی برای امتحان در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مهارت های مطالعه از عوامل تاثیرگذار بر موفقیت تحصیلی دانشجویان است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت مهارت های مطالعه در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد علوم پزشکی و ارتباط آن با نحوه آمادگی برای امتحان بود.
روش ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 122 نفر از دانشجویان سال دوم کارشناسی ارشد در دانشگاه علوم پزشکی تبریز به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه مهارت های مطالعه شامل مشخصات جمعیت شناختی و 15 سئوال در طیف سه درجه ای لیکرت در خرده مهارت های ""مدیریت وقت""، ""تمرکز""، ""یادداشت برداری کلاسی""، ""توانایی خواندن"" و ""امتحان دادن"" بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون ، T مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمره کلی مهارت مطالعه دانشجویان 60/4±25/20 بود. بیشترین میانگین مربوط به حیطه یادداشت برداری (36/1±89/4) و کمترین آن مربوط به حیطه مدیریت وقت (48/1±66/2) بود. برتری نمرات دختران در خرده مهارت های یادداشت برداری (009/0=p) و توانایی خواندن (003/0=p) نسبت به پسران معنی دار بود. بین نمره کلی مهارت مطالعه و معدل کل دانشجویان در خرده مهارت های یادداشت برداری (006/0=P) و تمرکز (018/0=P) رابطه وجود داشت. بین نمره کلی مهارت مطالعه با وضعیت تاهل و همچنین سن دانشجویان، رابطه معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: 59% دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز دارای مهارت های مطالعه ضعیف و متوسط هستند. بیشترین ضعف در مدیریت زمان و بیشتریت توانایی در یادداشت برداری وجود دارد.