فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، تهیه ی یک راهنمای درمانی فشرده و کوتاه مدت بر اساس شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، برای استفاده در مبتلایان به اختلال افسردگی مهاد با افکار خود کشی و بررسی مقدماتی کارآیی آن بود.
روش: راهنمای درمانی حاضر، با در نظر گرفتن اصول بالینی کاربردی در تهیه ی راهنمای درمانی برای مداخلات روان شناسی و مشاوره تهیه، و پس از بررسی مطالعات نظام دار بازنگری در حیطه ی کارآمدی درمان های شناختی – رفتاری بر افسردگی و خودکشی استفاده شده است. این راهنما برای نخستین بار روی یک بیمار افسرده دارای افکار خودکشی اجرا، و نتایج در چارچوب گزارش موردی ارزیابی گردید. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه ی افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) و مقیاس بک برای افکار خودکشی BSSI)) و همچنین دو فرم جداگانه ی محقق ساخته بود.
یافته ها: نتایج نشان داد، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس راهنمای درمانی حاضر، موجب کاهش معنادار افسردگی (10نمره) ونیز افکار خودکشی (4نمره) در بیمار گردیده است. به علاوه این نتایج در دو نوبت پیگیری 3 ماهه (در مجموع 6ماه) دوام داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، می توان نتیجه گرفت که راهنمای درمانی تهیه شده، در کاهش افسردگی و افکار خودکشی بیماران افسرده موثر بوده است.
مقایسه یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان دو زبانه با دانش آموزان یک زبانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
راهبردهای روان شناختی: راهبردهای حل مسئله
حوزههای تخصصی:
مقایسه برخی تواناییهای کاربرد شناختی کودکان فارسی زبان کمشنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: کاربردشناسی زبان عبارت از مطالعه کنشهای گفتاری و جنبه های اجتماعی تعاملات ارتباطی در بافت زبان است. کودکان کمشنوا، به دلیل محروم بودن از حس شنوایی که نقش مهمی در رشد مهارتهای زبانی دارد، در تمام سطوح زبان و از جمله کاربردشناسی با مشکلاتی مواجهند. هدف از این پژوهش، مقایسه برخی تواناییهای کاربردشناختی شامل پیگیری موضوع، نوبتگیری و اصلاح مکالمه در کودکان فارسی زبان کمشنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا میباشد. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی مورد-شاهدی، 21 کودک شنوا به روش تصادفی ساده از مهدکودکهای عادی و 21 کودک کمشنوای شدید به روش نمونه گیری دردسترس از مراکز توانبخشی و کلینیکهای گفتاردرمانی تهران و کرج انتخاب شده و مهارتهای کاربردشناسی آنها با استفاده از تکالیف محققساخته در خصوص پیگیری موضوع، نوبتگیری و اصلاح مکالمه مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی تکالیف، توسط یک زبان شناس و دو آسیب شناس گفتار و زبان و پایایی تمامی آنها به روش آزمون- بازآزمون و ضریب همبستگی 70/0 تا 95/0 مورد تأیید قرار گرفت. لازم بهذکر است ابتدا خرده آزمونهای هوش غیرکلامی از آزمودنیها به عمل آمد و در صورتی که نمره هوش آزمودنی در محدوده طبیعی به دست می آمد، تکالیف کاربرد شناختی در اختیار او قرار می گرفت. دادههای حاصل با استفاده از آزمونهای مجذور خی، تی مستقل و مان ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین مدتزمان پیگیری موضوع ، نمرات نوبتگیری(00۱/0>P)، اصلاح مکالمه از نوع پاسخ به درخواست برای رفع ابهام (003/0=P) و اصلاح مکالمه از نوع درخواست برای رفع ابهام (002/0=P) بین دو گروه کمشنوا و شنوا اختلاف معناداری داشت. نتیجهگیری: کودکان کمشنوا در بهکارگیری مهارتهای کاربردشناسی ضعیفتر از کودکان شنوا عمل میکنند.
تأثیر ساخت و ارائة نقشة مفهومی و سبک یادگیری بر یادداری، درک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به مقایسة اثربخشی دو شیوة ساخت نقشه های مفهومی توسط فراگیران و ارائة نقشه های از قبل آماده شده بر یادداری، درک و حل مسئله برای در نظرگرفتن سبک یادگیری آزمودنی ها پرداخته است. اثرات کاربندی ها از طریق دو آزمون پیشرفت تحصیلی که دارای شاخص های قابل قبول روایی و پایایی بودند، مورد اندازه گیری قرار گرفتند. برای اندازه گیری سبک یادگیری وابسته به زمینه و نابسته به زمینه، آزمودنی ها از آزمون گروهی اشکال نهفته استفاده شد. پژوهش بر اساس طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون طراحی شده است. شش کلاس به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان 4 گروه آزمایشی و 2 گروه کنترل انتخاب شدند. در دو گروه آزمایشی، نقشه های از قبل آماده شده به آزمودنی ها ارائه شد و اعضای دو گروه آزمایشی دیگر به تهیة نقشه های مفهومی پرداختند. در گروه های کنترل نیز آزمودنی ها به شیوة مرسوم به یادگیری متن های درسی مشابه پرداختند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ارائة نقشة مفهومی در شرایطی که سبک یادگیری آزمودنی ها وابسته به زمینه باشد نسبت به ساخت تأثیر بیشتری دارد و ساخت نقشة مفهومی در شرایطی که آزمودنی ها دارای سبک نابسته به زمینه باشند بر ارائة نقشة مفهومی برتری دارد. بدون در نظر گرفتن سبک یادگیری هیچ کدام از این دو روش برتری چشم گیری نسبت به هم نداشتند.
مقایسه سوگیری توجه در نوجوانان مبتلا به اختلال هراس اجتماعی و نوجوانان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سوگیری توجه (نسبت به چهره های خشمگین، شاد و اشیا) در افراد مبتلا به هراس اجتماعی و افراد بهنجار بود.
روش: گروه مبتلا به هراس اجتماعی هشت نفر بودند که با استفاده از مقیاس غربالگری هراس اجتماعی و مصاحبه بالینی انتخاب و با 12 نفر از گروه شاهد، در متغیرهای سن، جنسیت و سطح تحصیلات همتا شدند. سپس، آزمون رایانه ای «پروب دات تصویری» با استفاده از تصاویر واقعی چهره در دو گروه اجرا شد.
یافته ها: نتایج که با روش تکرار سنجش مختلط و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد، حاکی از آن بود که افراد مبتلا به هراس اجتماعی، در مقایسه با گروه شاهد، اجتناب خود را از چهره های خشمگین نشان می دهند.
تاثیر ارزشیابی توصیفی بر خلاقیت و مشارکت یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم دبستان در شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه در زمینه ی تاثیر ارزشیابی توصیفی بر خلاقیت، مشارکت یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی سوم دبستان در شهر بندرعباس انجام شد، که در نظام ارزشیابی توصیفی و سنتی شرکت داشتند. در این پ ژوهش، برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده؛ و 52 دانش آموز که با روش ارزشیابی توصیفی ارز یابی شدند و 50 دانش آموز که به روش سنتی مورد ارزشیابی قرار گرفتند، به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار های این پ ژ وهش عبارت بودند از پرسشنامه خلاقیت عابدی، مصاحبه ساخت مند با معلمان در زمینه ی مشارکت دانش آموزان در امر یادگیری، نظم و انضباط در کلاس و چگونگی تعامل دانش آموزان با یکدیگر و با معلم در کلاس و همچنین عملکرد تحصیلی آن ها در پایان سال تحصیلی بوده است. نتیجه های به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که بین میزان مشارکت در یادگیری دانش آموزان با روش توصیفی و سنتی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین پسران و دختران در روش توصیفی و سنتی تفاوت وجود ندارد. همچنین بین خلاقیت دانش آموزان با نظام ارزشیابی توصیفی و نظام ارزشیابی سنتی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین پسران و دختران تفاوت معناداری وجود ندارد. در بخش کیفی، نتیجه ها نشان داد که مشارکت و فعالیت در کلاس، تعامل دانش آموزان با یکدیگر و با معلم، نظم و انضباط حاکم در کلاس در گروه ارزشیابی توصیفی بیش تر از گروه ارزشیابی سنتی بوده است. همچنین، در گروه ارزشیابی توصیفی، مشارکت و فعالیت در کلاس و نظم و انضباط و تعامل با یکدیگر و با هم، در بین دختران بیش تر از پسران بوده است.
بررسی ویژگی های گفتار و زبان کودکان حاصل از درمانهای کمک باروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این مطالعه به بررسی برخی ویژگی های گفتار و زبان کودکان حاصل از درمانهای کمک باروری پرداخته شده است. روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی و نمونه گیری به صورت ساده از جامعه در دسترس و به شکل تمام شمار بوده است. 50 کودک صفر تا ۴۹ ماهه از طریق مصاحبه با والدین و مشاهده بالینی کودک توسط آسیب شناس گفتار و زبان مورد ارزیابی قرار گرفته و اطلاعات اخذ شده در پرسشنامهای ثبت شد. طلاعات این پرسشنامه بر اساس مقیاس نشانگان زبان ابتدایی دو (ELM–2)، آزمون میانگین طول گفته (MLU) و بسته مهارتهای دهانی اطفال (POSP) می باشد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تی مستقل، کولموگروف اسمیرنوف، من ویتنی یو و مجذور خی استفاده شد. یافته ها: از 50 کودک مورد بررسی 33 نفر (66%) حاصل از درمانهای تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI) و بقیه حاصل از تلقیح (تزریق اسپرم) داخل رحمی (IUI) و لقاح آزمایشگاهی (IVF) بودند. میانگین طول گفته بر حسب واژه در آزمودنی های 19 تا ۴۹ ماهه 3/3 واژه بود. 8% این کودکان در ساختمان اندامهای گویایی و 6% در عملکرد اندامهای گویایی اختلال نشان دادند. یافته های این پژوهش نشان داد در میانگین طول گفته بر حسب واژه (۰/۰۶۹=P)، سن شروع صداسازی بازتابی (۰/۱۲۵=P)، تعداد واژه های با معنی(۰/۰۷۹=P) و ساختمان و عملکرد اندامهای گویایی (۰/۳۲۷=P) بین دو جنس تفاوت معناداری وجود ندارد. در صورتی که در سن شروع قان و قون آهنگین تفاوت بین دو جنس معنا دار بود (026/0=P). نتیجهگیری: گفتار و زبان کودکان حاصل از درمانهای کمک باروری در محدوده طبیعی قرار دارد. برای تعمیم یافته ها نیاز به مطالعات جامع تری می باشد.
هوش و تاثیر آن بر یادگیری
حوزههای تخصصی:
تأثیر کمبود و مکمل عنصر روی در رژیم غذایی موش های مادر بر یادگیری، حافظه و عملکرد حرکتی نوزادان آنها با استفاده از ماز آبی موریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر دو نوع رژیم غذایی عنصر روی در دوران بارداری و شیردهی موش های ماده بر یادگیری، حافظه و عملکرد حرکتی نوزادان آنها بود. کمبود عنصر روی و مکمل عنصر روی در دوران بارداری و شیردهی مادر، ممکن است بر حافظه، یادگیری و عملکرد حرکتی نوزادان آنها تاثیر بگذارد. جامعة آماری تحقیق حاضر، موش های صحرایی ماده (نژاد آلبینو – ویستار) خریداری شده از انستیتو پاستور ایران بودند. بعد از مرحلة جفت گیری، 12 مادر باردار انتخاب و به 3 گروه تقسیم شدند و در هفتة آخر بارداری و کل دوران شیردهی رژیم غذایی مورد نظر را مصرف کردند. گروه اول، گروه کنترل بود که از غذای استاندارد استفاده کرد؛ گروه دوم، گروه دریافت کنندة مکمل روی که به مقدار ppm 10 مکمل روی به آب آنها افزوده شد؛ و گروه سوم، گروه کمبود روی که از غذای فاقد عنصر روی استفاده کردند. پس از اعمال متغیر مستقل، برای هر گروه 12 سر موش نر به عنوان نمونة آماری در نظر گرفته شد که در 56 روزگی تحت آزمون حافظه و یادگیری از طریق ماز آبی موریس قرار گرفتند و در 66 روزگی عملکرد حرکتی آنها به وسیلة دستگاه سنجش فعالیت حرکتی (Open Field) اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که کمبود عنصر روی در هفتة آخر بارداری و دوران شیردهی موجب تخریب یادگیری، حافظه و ضعف در عملکرد حرکتی می شود. به علاوه مکمل عنصر روی، سبب بهبود یادگیری و حافظه شد، اما تأثیر معنی داری بر عملکرد حرکتی نوزادان نداشت.
مقایسة تاثیر تماشاگر و موسیقی بر اجرا و یادگیری یک مهارت مجرد (پرتاب آزاد بسکتبال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسة تاثیر تماشاگر و موسیقی بر اجرا و یادگیری پرتاب آزاد بسکتبال است. به این منظور 36 دختر سالم غیرورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن (59/1±8/22 سال)، قد (63/5±1/163 سانتیمتر) و وزن (06/7±5/54 کیلوگرم) به صورت تصادفی به سه گروه تماشاگر (12 نفر)، موسیقی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. برنامة تمرین در مرحلة اکتساب شامل پرتاب آزاد بسکتبال به مدت 6 هفته تمرین، در هر هفته سه جلسه و در هر جلسه 15 کوشش با حضور مؤلفه های انگیزشی در گروه های مجزا برگزار شد. امتیاز آزمون پرتاب آزاد بسکتبال در هر جلسه ثبت و سپس پس آزمون گرفته شد، در نهایت بعد از دو هفته بی تمرینی آزمون یادداری در شرایط یکسان برای تمام گروه ها و پس از 24 ساعت آزمون انتقال در شرایط جدید (متفاوت از شرایط تمرین) به عمل آمد. از شاخص ضربان قلب برای همسانی سطح پایة انگیختگی آزمودنی ها و در حین تمرین به منظور اطمینان از رسیدن به سطح مطلوب انگیختگی استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک سویه، آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرنی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که در هر سه گروه یادگیری مهارت در مرحلة اکتساب پیشرفت کرده است و تفاوت معنی داری در امتیاز پرتاب آزاد بسکتبال بین سه گروه در مرحلة اکتساب مشاهده نشد (145/0 = P). اما در آزمون یادداری و انتقال، نتایج به سود گروه موسیقی و تماشاگر بود، به این صورت که در آزمون یادداری گروه موسیقی بیشترین امتیاز را کسب کرد و در آزمون انتقال دو گروه موسیقی و تماشاگر امتیاز بالاتر معناداری از لحاظ آماری نسبت به گروه کنترل به دست آوردند (000/0 = P).
بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی (اختلالات شخصیت) و سبک های حل مساله در زندانیان مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مجرمین است. یافتن پاسخ این مساله که آیا ارتباط هایی بین ویژگی شخصیتی و سبک های مقابله ای افراد مجرم وجود دارد و این که در صورت وجود، کدام یک از ویژگی و سبک های مقابله ای را شامل می شود، از عللی است که پژوهش به قصد دستیابی به آن ها صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع توصیفی است که در آن، نمونه ای شامل 50 نفر از مجرمین در زندان تبریز انتخاب و با استفاده از پرسشنامه شخصیتی میلون دو (MCMI-II)، پرسشنامه سبک حل مساله کسیدی و لانگ و پرسشنامه محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که در مجرمین، سبک مقابله ای گرایش با ویژگی های اسکیزوئیدو خودآزارگری ارتباط معکوس دارد. سبک اجتناب با ویژگی وابسته، ارتباط مستقیم و با ویژگی خودشیفته، ارتباط معکوس دارد. سبک اعتماد با ویژگی شخصیتی اجتناب، ارتباط معکوس دارد. سبک خلاقیت با هیچ کدام از ویژگی های شخصیتی همبسته نیست. سبک مهارگری با ویژگی شخصیتی وابسته، ارتباط مستقیم و با سه ویژگی ضداجتماعی، پرخاشگری و منفعل پرخاشگر، ارتباط معکوس دارد. سبک درماندگی با دو ویژگی درمانده و اسکیزوئید ارتباط مستقیم و با سه ویژگی ضداجتماعی، پرخاشگری و اجباری ارتباط معکوس دارد.
باورهای فراشناختی و سلامت عمومی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: فراشناخت یک مفهوم چند وجهی است. این مفهوم در برگیرنده ی دانش، فرآیندها و راهبردهایی است که شناخت را ارزیابی، نظارت و یا کنترل می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط باورهای فراشناختی با سلامت عمومی دانشجویان انجام شده است.روش کار: تعداد 100 نفر (56 دختر و 44 پسر) از دانشجویان دانشکده ی روان شناسی دانشگاه آزاد کرج به صورت تصادفی خوشهای انتخاب و علاوه بر سئوالات دموگرافیک به پرسش نامهی باورهای فراشناختی ولز و کارترایت و پرسشنامه ی سلامت عمومی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد.یافته ها: بین نمرات افراد در مقیاسهای باورهای فراشناختی و سلامت عمومی همبستگی مثبت معنیداری وجود داشت به عبارتی با افزایش نمره
ی فرد در مقیاس فراشناختی، وضعیت سلامت عمومی وی بدتر می شد. هم چنین نمره ی کلی با نمرات افراد در ابعاد کنترل ناپذیری و خطر، باورهای ثبت درباره ی نگرانی، اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار رابطه ی معنی داری داشت (001/0P<) ولی با نمره ی عامل وقوف شناختی رابطه ی معنیداری نداشت. بهترین پیش بینی کننده ی وضعیت سلامت عمومی، نمره ی فرد در عامل فراشناختی کنترل ناپذیری و خطر بود.نتیجه گیری: باورهای فراشناختی از عوامل موثر در وضعیت سلامت روانی هستند و می توان با تغییر فراشناختهایی که شیوههای ناسازگارانه ی فکرات منفی را زیاد میکنند و یا باعث افزایش باورهای منفی عمومی می گردند به بهبود وضعیت سلامت روانی دانشجویان کمک کرد.
"
اثر بخشی آموزش راهبردهای عصبی-کلامی بر خودکارآمدی و حل مسئله دختران دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ها حل می شوند
حوزههای تخصصی:
رابطه بین راهبردهای یادگیری و سبک های اسناد در دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: این پژوهش، بهمنظور بررسی رابطه بین راهبردهای یادگیری (شناختی و فراشناختی) و سبکهای اسناد (درونی و بیرونی) انجام گرفت.
روش: در این مطالعه که از نوع همبستگی بود، آزمونهای راهبردهای یادگیری کرمی و سبک اسناد سلیگمن در مورد 384 دانشآموز مقطع متوسطه شهرستان شیروان به اجرا درآمد. در تحلیل فرضیهها از برنامههای آماری SPSS 11.5 و آزمون t ، تحلیل واریانس یکطرفه و مجذور کای استفاده شد. متغیرهای مربوط به ابعاد اسناد در دو موقعیت درونی و بیرونی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: میزان استفاده دانشآموزان دختر از راهبردهای یادگیری، هم در حوزه شناخت و هم در حوزه فراشنـاخت، از پسران بیشتر بود. همچنین دانشآموزان دارای سبک اسناد درونی بهطور معنیداری بیشتر از دانشآموزان دارای سبک اسناد بیرونی از راهبردهای فراشناختی یادگیری استفاده کردند.
نتیجهگیری: دختران دانشآموز از راهبردهای یادگیری بیشتر از پسران استفاده میکنند. احتمال میرود که انتسابهای درونی و راهبردهای فراشناخت در افزایش موفقیت و خودکارآمدی تحصیلی، یادگیری عمیقتر و عزتنفس دانشآموزان موثر باشند. "