فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری ویژگی های انحرافی شخصیت، ادراک خطر و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. کلیه افراد مبتلا به وابستگی به مواد که در نیمه دوم سال 1393 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 140 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به مقیاس های مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق درمان، انحراف شخصیتی و ارزیابی شناختی حوادث پرخطر پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که ادراک خطر و هر سه مؤلفه انگیزش درمان با ویژگی های شخصیتی افکار خصمانه، بدنام سازی دیگران، بی اعتمادی به خود، وابستگی و سلطه پذیری ارتباط منفی دارد؛ ولی بین ادراک خطر و هر سه مؤلفه انگیزش درمان ارتباط مثبت مشاهده شد. همچنین 53 % از واریانس بازشناسی، 44 % از واریانس دوسوگرایی و 47 % از واریانس گام برداری به وسیله ویژگی های انحرافی شخصیت تبیین شد. شاخص های برازش مدل نیز، مسیر ویژگی های انحرافی شخصیت به سه مؤلفه انگیزش درمان را با میانجی گری ادراک خطر تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که ادارک خطر پایین یکی از گذرگاه های تبیینی ارتباط ویژگی های انحرافی شخصیت به انگیزش درمان می باشد.
اثر درمان نگه دارنده متادون بر کارکردهای اجرایی مصرف کنندگان مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: درمان نگه دارنده با متادون یکی از رایج ترین روش های درمانی اعتیاد است. شواهد متناقضی از اثر متادون بر رفتار و شناخت وجود دارد. هدف این مطالعه بررسی اثرات درمان نگه دارنده متادون بر کارکردهای اجرایی است. روش: این مطالعه به صورت شیه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون اجرا شد. از آزمون های عصب شناختی استروپ، ویسکانسین، عملکرد مداوم، روانی کلامی، فراخنای اعداد و برو نرو برای بررسی کارکردهای اجرایی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان نگه دارنده متادون تفاوت معنا داری را در عملکرد افراد در آزمون های ویسکانسین، عملکرد مداوم، روانی کلامی، فراخنای اعداد و برونرو ایجاد نکرد (05/0P> ). اما تفاوت معناداری در شاخص های آزمون استروپ به وجود آمد
(05/0>P ). بحث و نتیجه گیری: متادون درمانی هرچند موجب بهبود کارکردهای شناختی نمی شود اما اثر مخربی بر کارکردهای شناختی ندارد. در مواردی که بهبود کارکردهای شناختی مصرف کنندگان از اهداف درمان نگه دارنده نیست، می توان از متادون درمانی استفاده نمود.
گرایش به سوءمصرف مواد مخدر: بررسی مولفه های پیش بین سبک های فرزندپروری، استرس و تیپ شخصیتی D(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس پیش بینی کننده های شیوه های فرزندپروری، استرس و تیپ شخصیتی D انجام شده است. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش تعداد 200 نفر ( 100 مرد و100 زن) از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد کرج به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شیوه های فرزندپروری ادراک شده، پرسشنامه استرس ادراک شده، پرسشنامه تیپ شخصیتی D و مقیاس گرایش به مصرف مواد می باشد. یافته ها: سبک فرزندپروری طرد با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت و سبک گرمی عاطفی رابطه منفی نشان داد. همچنین استرس و تیپ شخصیتی D با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت نشان دادند. نتیجه گیری: رابطه بین والدین و فرزندان، استرس و تیپ شخصیتی D می توانند عوامل پیش بینی کننده گرایش افراد به سوء مصرف مواد تلقی شوند.
پیشگیری مبتنی بر مدرسه؛ بهترین راهبرد برای پیشگیری از اعتیاد
حوزههای تخصصی:
اعتیاد مشکلی جهانی است. هزینه اعتیاد سالانه میلیاردها دلار است. گرچه امروزه اقدامات درمانی، کمک های شایانی به جمعیت های درگیر اعتیاد می کنند، اما بر همگان روشن است که بهترین راهبرد برای مقابله با اعتیاد پیشگیری از آن است. هدف از این مقاله تبیین مبانی نظری و عملی پیشگیری مبتنی بر مدرسه از اعتیاد و در این گذار، پیوند نظریه و عمل است. روش مطالعه حاضر تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که صرف نظر از عوامل زیست شناختی، سیاست گذاری و اقتصادی، صاحب نظران بر این باورند که عوامل فردی، هم سالان و عوامل خانوادگی، نقش چشم گیری در شکل گیری اعتیاد دارند و شکل گیری اعتیاد دارای الگویی رشدی است و پیشگیری از آن نیز باید متناسب با رشد باشد. کودکان یک سوم از عمر مفید بیداری خود را در مدرسه سپری می کنند و اغلب کودکان به ضرورت وارد مدرسه می شوند و رسالت مهم مدارس، آموزش و آماده سازی کودکان برای زندگی بزرگ سالی است. مدارس محل پیوند خانواده ها با نظام آموزشی و ارتقاء سلامت هستند. بنابراین طراحی مداخله های پیشگیرانه مؤثر در چنین بافتی، به طور قطع بیش از هر نهاد دیگری با پیامدهای مطلوب و درازمدت همراه خواهد بود. در کشور ما به سبب خلأ اساسی در نظریه و عمل، اقدامات این نهاد مهم در زمینه فعالیت های پیشگیرانه قابل اعتنا اما بی ثمر است. نتایج مقاله نشان می دهد که اعتیاد الگویی رشدی دارد که حاصل پیشایندهایی است که به لحاظ رشدی ریشه در مهارت های هیجانی و اجتماعی ضعیف، مشکلات گروه هم سالان و خانواده دارد. این پیشایندها از طریق برنامه های مبتنی بر شواهد برساخته از مبانی نظری و عملی معتبر، قابل رفع و زمینه را برای رشد سالم و مثبت کودکان فراهم می کند.
راهکار های ارتقاء مشارکت اجتماعی دانشجویان در پیشگیری از مصرف مواد مخدر و روان گردان ها
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی راهکار های ارتقاء مشارکت اجتماعی دانشجویان در پیشگیری از مصرف مواد مخدر و روان گردان بود. روش تحقیق حاضر کیفی مبتنی بر روش دلفی است. 30 نفر از خبرگان واجد شرایط از بین اساتید دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی، ادبیات و علوم اجتماعی، اقتصاد و علوم اداری و حقوق دانشگاه اصفهان در سال 1393 به عنوان نمونه آماری شناسایی و انتخاب شدند و در طی دو مرحله و از طریق پرسشنامه به شناسایی و اولویت بندی راهکار اساسی ارتقاء مشارکت اجتماعی دانشجویان در پیشگیری از مصرف مواد پرداخته شد. طبق نتایج به دست آمده براساس نظر خبرگان برای دستیابی به هدف تحقیق، 40 راهکار ارائه و از بین آنها 10 راهکار اساسی اولویت بندی شدند که در آن ها بر راهکارهای افزایش دانش، توانایی و مهارت ها، اعتماد، همدلی، صمیمیت و حمایت، ترویج ارزش های فرهنگی، معنوی و دینی، همکاری، پیوند وتعلق، شأن و منزلت دانشجو و مساوات و برابری، گفتگو، تبادل نظر و نقد مسائل وآسیب های اجتماعی، یکپارچگی و مسئولیت پذیری اجتماعی، حساس سازی دانشجویان نسبت به سلامت جسمی و روانی یکدیگر و الگوبرداری از رفتار های صحیح و ارزش گذاری به آنها در دانشجویان تأکید شده است.
اثربخشی گروه درمانی بر مبنای روش های هوشیاری فراگیر انفصالی در کاهش میل و احتمال مصرف افراد وابسته به مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی بر مبنای روش های هوشیاری فراگیر انفصالی (DM) در کاهش میل و احتمال مصرف افراد وابسته به مواد بود.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی با دو گروه آزمون و شاهد، ابتدا 24 نفر از مراجعین مرکز یاوران امید مشهد در سال 1392 به صورت هدف مند انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. این تعداد به دلیل ریزش به 5 نفر در هر گروه رسید. گروه آزمون 3 هفته (6 جلسه ی یک ساعته) در جلسات گروه درمانی بر مبنای روش های DM و گروه شاهد در این زمان در برنامه ی گروه درمانی معمول مرکز شرکت کردند. دو گروه قبل و بعد از درمان پرسش نامه های پیش بینی از بازگشت، فراشناخت-30 سئوالی، افسردگی و اضطراب بک و هم چنین گروه آزمون پرسش نامه های بهبود کلی بالینی و رضایت مندی مراجع را در پس آزمون تکمیل کردند. تحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره، آزمون تی و محاسبه درصد بهبودی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 انجام شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نمرات متغیرها در دو گروه تفاوت معنی داری نشان نداد (05/0<P) اما نتایج آزمون تی نشان دهنده ی کاهش معنی دار اضطراب گروه آزمون بود (03/0=P). نمرات درصد بهبودی، رضایت مندی مراجع و بهبود کلی بالینی نشان دهنده ی بهبود بیشتر گروه آزمون و رضایت از درمان و گزارش میزان بهبودی کلی بسیار مطلوب از سوی این گروه بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد گروه درمانی بر مبنای روش های هوشیاری فراگیر انفصالی در کاهش میل و احتمال مصرف افراد وابسته به مواد مفید است.
برنامه پیشنهادی مبتنی بر الگوی رفتاری-شناختی مارلات جهت پیشگیری از بازگشت مصرف در معتادان تحت دارو درمانی
حوزههای تخصصی:
مسئله بازگشت بیماران وابسته به مواد بزرگترین واقعه طی فرایند درمان است که عامل اساسی بیشتر شکست ها در درمان بیماری اعتیاد و ازدیاد شمار این بیماران در جامعه محسوب می شود. بر این اساس برنامه ریزی و تلاش جهت کاهش این مسئله باید به عنوان بخشی از برنامه های پیشگیری از اعتیاد در جامعه مورد توجه قرار گیرد. این تلاش ها در حوزه پیشگیری از نوع ثالث محسوب شده و بر بهبود بیماران و کاهش آسیب های جانبی ناشی از بیماری در آنها متمرکز است. از سوی دیگر در کشور ما به ویژه در سال های اخیر باوجود گسترش انواع برنامه های درمانی و تلاش جهت کاهش شمار مبتلایان به اعتیاد از طریق بازگرداندن بیماران به زندگی سالم، همچنان شاهد آمار روزافزون بیماران و نیز اخبار ناگوار مربوط به عوارض و صدمات ناشی از این بیماری در جامعه هستیم. کارشناسان علت اصلی شکست اغلب این برنامه های درمانی و کاهش آسیب در بیماران را فراوانی آمار بازگشت بیماران در کشور دانسته اند. لذا پرداختن به موضوع بازگشت در درمان اعتیاد الزامی و از نیازهای عمده در فرایند کنترل معضل اعتیاد در کشور به نظر می رسد. آنچه در این مبحث ارائه می شود مرتبط است با برنامه ریزی مورد نیاز در جهت پیشگیری از بازگشت بیماران وابسته به مواد که تحت درمان قرار گرفته اند. به این منظور با توجه به پیشینه اقدامات انجام گرفته در حوزه پیشگیری، با پیشِ رو قراردادن الگوی رفتاری- شناختی مارلات سعی شده است تا برنامه ای جهت پیشگیری از بازگشت مجدد بیماران وابسته به مواد که تحت درمان های دارویی اعتیاد قرار گرفته اند، ارائه شود.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و افسردگی زنان در حال ترک با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و افسردگی زنان در حال ترک با متادون انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی؛ با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 24 نفر از زنان سوء مصرف کننده تحت درمان متادون با توجه به ملاک های ورود به روش نمونه گیری هدفمند از دو کلینیک ترک اعتیاد شهر مشهد انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. پرسشنامه های نشخوار فکری و افسردگی بک قبل و بعد از مداخله در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه گروهی، نمرات افسردگی و نشخوار فکری را کاهش داده است. نتیجه گیری: شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند جزء برنامه های مداخلاتی در سوءمصرف کنندگان مواد قرار بگیرد.
اثر تمرین مقاومتی برسطح سرمی پروتئین واکنشگرC و فیبرینوژن در مردان معتاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به مواد مخدر با امراض قلبی عروقی همراه است و سطوح افزایش یافته نشانه های زیستی چون پروتئین واکنشی C و فیبرینوژن به طور مستقل با خطر امراض قلبی عروقی مرتبط هستند. بنابراین هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثرات 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پروتئین واکنشی C و فیبرینوژن در مردان معتاد بود. روش: در این مطالعه شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون 30 مرد معتاد به طور تصادفی به گروه های تمرین مقاومتی (15 نفر) و گواه غیر ورزشی (15 نفر) تخصیص داده شدند. برنامه تمرین مقاومتی 50 تا 60 دقیقه در روز، 4 روز در هفته و برای 2 ماه اجرا شد. سطوح سرمی پروتئین واکنشی C، فیبرینوژن، ترکیب بدنی و شاخص های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرینی ارزیابی شد. یافته ها: بعد از 8 هفته تمرین مقاومتی قدرت عضله اسکلتی به طور معنا دار افزایش یافت (05/0P<). بطور همزمان، مقادیر پروتئین واکنشی C و فیبرینوژن در پاسخ به تمرین مقاومتی بطور معنا دار کاهش یافت (05/0P<). نتیجه گیری: برنامه تمرین مقاومتی کوتاه مدت موجب بهبود قدرت و توده عضلانی در مردان معتاد پس از ترک می شود و این بهبودی با کاهش سطوح پروتئین واکنشی C و فیبرینوژن همراه است.
مقایسه سبک های دلبستگی، احساس تنهایی ادراک شده و سلامت روان در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین دغدغه ها و نگرانی های سیاست گذاران بهداشتی- اجتماعی جوامع امروزی، شیوع روزافزون رفتارهای اعتیادی به خصوص اعتیاد به سیگار و دخانیات در گروه سنی جوان است. پژوهش حاضر با هدف، مقایسه سبک های دلبستگی، احساس تنهایی ادراک شده و سلامت روان در دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری خوابگاهی انجام شد.
روش شناسی: بر اساس روش پژوهش علی مقایسه ای کلیه دانشجویان خوابگاهی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 91-92 مطالعه شدند. گروه نمونه شامل 50 نفر از افراد سیگاری و 50 نفر از افراد غیرسیگاری به روش نمونه گیری در دسترس در این تحقیق شرکت کردند و به پرسشنامه سبک های دلبستگی (مقیاس هایی اضطرابی، وابستگی و نزدیکی) ، پرسشنامه احساس تنهایی ادراک شده (مقیاس هایی احساس تنهایی ناشی از خانواده، احساس تنهایی ناشی از دوستان و نشانه هایی عاطفی تنهایی) و پرسشنامه سلامت روان (GHQ) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد بین دو گروه سیگاری و غیرسیگاری در مقیاس سبک های دلبستگی، احساس تنهایی و سلامت روان تفاوت معناداری وجود دارد و افرادی که سیگار مصرف می کردند از سبک های دلبستگی ناایمن تر، احساس تنهایی بیشتر و سلامت روان پایین تری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مصرف سیگار تحت تاثیر عوامل روانشناختی قرار دارد و سبک های دلبستگی، احساس تنهایی و سلامت روان با مصرف سیگار مرتبط هستند.
اثربخشی طرح واره درمانی دو وجهی در درمان وابستگی به هروئین همبود با اختلال شخصیت ضداجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرح واره درمانی دو وجهی در درمان مردان وابسته به هروئین مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD) انجام شده است.
در یک طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه، سه آزمودنی مرد وابسته به ماده هروئین مبتلا به ASPD، بر اساس پرسشنامه چندمحوری میلون و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور دو و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مداخله درمانی، در 28 جلسه و در 24 هفته به کار گرفته شد و مرحله پیگیری نیز سه ماه پس از پایان درمان دنبال شد. آزمودنی ها نیمرخ اعتیاد مادزلی و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های یانگ را تکمیل کردند و داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تحلیل شدند.
نتایجنشان دادند که طرح واره درمانی دو وجهی بطور معناداری، موجب کاهش مصرف مواد و رفتارهای پرخطر و بهبود سلامت جسمانی و روان شناختی و کنش فردی و اجتماعی شد.طرح واره درمانی دو وجهی در درمان مردان وابسته به هروئین مبتلا به ASPD موثر است.
اعتیاد به مواد: بدکارکردی جنسی و فروپاشی خانواده
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از جوامع، شایعات زیادی در مورد این که الکل و مواد دیگر، تأثیراتی در تقویت عملکرد جنسی دارد، رایج است. هدف این مقاله مروری، بررسی تأثیر اعتیاد به انواع مواد بر روی عملکرد جنسی و به دنبال آن، خانواده بود. خانواده، محور و هسته اصلی کلیه اجتماعات بشری و بر غریزه جنسی مبتنی است. این غریزه، خود نوعی کشش است که در بقا و تداوم خانواده نقش دارد، بنابراین مسائل جنسی در زندگی حائز اهمیت است. نتایج فراتحلیل بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که اعتیاد به مواد، بدکارکردی جنسی را در مردان یا زنان به دنبال دارد و شواهد، حاکی از تأثیر الکل و مواد بر بدکارکردی جنسی است. در نتیجه، کارکرد جنسی مختل می شود و به دنبال آن، بنیان خانواده متأثر می شود و امکان فروپاشی وجود دارد. با توجه به مشکلات در بستر خانواده و فروپاشی آن که می تواند به دنبال بدکارکردی جنسی ناشی از مصرف انواع مواد به وجود آید، لازم است ابتدا راهکارهایی برای پیشگیری از مصرف مواد، با آموزش به مصرف کنندگان و خانواده آنها و همچنین آگاه ساختن آنان از معایب مصرف مواد و تأثیری که مواد بر عملکرد جنسی و به دنبال آن بر خانواده و فروپاشی آن می گذارد، داده شود. همچنین پژوهش در زمینه نحوه درمان این مشکلات جنسی که به دلیل مصرف مواد است، پیشنهاد می شود.
روش های پیشگیری از اعتیاد و نقش مدیریت شهری در عرصه پیشگیری
حوزههای تخصصی:
پدیده اعتیاد به مواد مخدر و دارو های روان گردان و گسترش آن در جامعه به ویژه در میان جوانان، یکی از مسائل و مشکلات پیچیده اجتماعی در کشور محسوب می شود. از این رو مقابله با آن و اجرای برنامه های پیشگیری از آسیب های مواد مخدر، برای مصون سازی خانواده ها، محیط های کاری و آموزشی و محله ها، به منزله راهبردی ملی در سند چشم انداز و برنامه های توسعه قرار دارد. پدیده اعتیاد با ناکارآمدکردن نیروی انسانی جوان و فعال کشور و تنزل سطح سلامت و بهداشت روانی و اجتماعی شهروندان، مانع مهمی در راه توسعه پایدار و همه جانبه کشور محسوب می شود. به این سبب شناخت علمی و درک ابعاد این معضل و برنامه ریزی با هدف کاهش عوارض و آسیب هایی که به صورت متواتر با این پدیده در ارتباط هستند، از وظایف مدیریت شهری است. مقاله حاضر به روش اسنادی و کتابخانه ای و بر مبنای نظریات موجود در حوزه پیشگیری و با استفاده از اطلاعات و آمار های موجود کشور می کوشد راهکارهایی را برای تبیین روش های پیشگیری از اعتیاد و جایگاه مدیریت شهری نشان دهد و با ارائه پیشنهادهایی نظیر تأکید بر برنامه های اجتماع محور در محلات و تشویق مردم به تشکیل کانون های مبارزه با اعتیاد و جلب مشارکت مردمی و نظارت شهروندان بر امور شهری، سعی دارد در عرصه پیشگیری و توانمندسازی سطوح مختلف جامعه در قالب راهبرد های حمایتی و مهارتی به مبارزه با اعتیاد و پیشگیری از آن بپردازد.
جایگاه مشارکت مردم در پیشگیری اجتماعی از جرائم مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
مواد مخدر یکی از بلایای عصر حاضر بوده و به عنوان یکی از بحران های قرن بیست ویکم معرفی شده است. پیشگیری از ابتلا به این معضل خانمان سوز بهترین راه حفظ سلامت جامعه و ایجاد امنیت اجتماعی است. مشارکت یا همیاری مردم در پیشگیری از وقوع اعتیاد به عنوان پیشگیری اجتماعی، بهترین نوع پیشگیری است که مقاله حاضر با هدف بررسی چگونگی مشارکت مردم در امر پیشگیری از مواد مخدر و شیوه های جلب مشارکت آنان و شناخت موانع در این زمینه تدوین شد. روش تحقیق حاضر، تحلیلی -توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط تدوین شده است. مردم از راه های مختلفی همچون حضور پر رنگ در نهاد خانواده، تربیت و کنترل فرزندان، اطلاع رسانی به نیرو های دولتی و تشکیل گروه های خودجوش مبارزه با مواد اعتیادآور می توانند به پیشگیری اجتماعی از مواد مخدر کمک کنند. مشارکت مردم در امر پیشگیری متناسب با مقدورات هر جامعه متفاوت خواهد بود، تأثیر امکاناتی چون اعلام شماره تلفن های مشخص، اختصاص پایگاه های اطلاع رسانی، اعلام شماره های پیغام گیر و یا پیامک گیر، اختصاص ایمیل و اعلام صندوق پستی و به خصوص اهمیت دادن مسئولین به گزارش های مردمی و واکنش سریع و به موقع به گزارشات، برای مشارکت بیشتر مردم در امر پیشگیری مورد توجه است.
سندرم نورولپتیک بدخیم ناشی از قطع مصرف کلوزاپین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سندرم نورولپتیک بدخیم Neuroleptic Malignant Syndrome یک عارضه کشنده ناشی از داروهای آنتی سایکوتیک به ویژه نوع قدیمی (تی پیک) می باشد. این عارضه با مصرف کلوزاپین خیلی به ندرت گزارش شده است و برای درمان NMS بهتر است داروی آنتی سایکوتیک به کلوزاپین تبدیل گردد.
مواد و روش ها: بیمار مرد 42 ساله از حدود 20 سال قبل با تشخیص اسکیزوفرنیای مزمن تحت درمان بوده است. وی به علت مقاومت به درمان از 2 سال قبل تحت درمان با کلوزاپین بوده است. به دنبال قطع مصرف کلوزاپین دچار علایم NMS می گردد و پس از درمان مناسب علایم آن رفع شده و علایم حاد اسکیزوفرنیا آشکار می گردد و با شروع مجدد کلوزاپین علایم حاد بیماری کنترل می گردد.
نتیجه گیری: اگرچه NMS از عوارض جانبی مصرف داروهای آنتی سایکوتیک می باشد ولی کلوزاپین در درمان NMS مفید گزارش گردیده است. هم چنین کلوزاپین تنها داروی آنتی سایکوتیک است که در درمان NMS مفید است .
اثربخشی روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت گرای مبتنی بر کیفیت زندگی بر بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش افراد مبتلا به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد استان اردبیل در سال 1392 بودند که تعداد 36 نفر از این افراد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. روان درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی طی 8 جلسه بر روی شرکت کنندگان گروه آزمایش انجام شد، درحالیکه گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی مداخله بر کیفیت زندگی داشت. نتیجه گیری: این روش مداخله که از ترکیب روان شناسی مثبت با رویکرد شناختی- رفتاری شکل گرفته، می تواند به عنوان درمانی اثربخش مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه ی عملکرد تصمیم گیری در سوء مصرف کنندگان هروئین و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سوء مصرف هروئین عوارض و پیامدهای نامطلوبی در حوزه های مختلف از جمله جنبه های شناختی به همراه دارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی عملکرد تصمیم گیری در سوء مصرف کنندگان هروئین و افراد بهنجار بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. گروه سوء مصرف کننده ی مواد شامل 30 نفر مصرف کننده ی هروئین بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس از بین افراد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان گناباد انتخاب شدند. گروه مقایسه شامل 30 نفر از افراد عادی بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیده و از لحاظ سن، جنس، تحصیلات با گروه اول همتاسازی شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از دو آزمون عملکرد تصمیم گیری و تصمیم گیری پرخطر، استفاده شد. داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد نمرات گروه سوء مصرف کننده هروئین در متغیر عملکرد تصمیم گیری نسبت به گروه بهنجار پایین تر و همچنین در متغیر تصمیم گیری پرخطر نمرات این گروه در مقایسه با گروه بهنجار بالاتر است. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که عملکرد گروه سوء مصرف کننده ی هروئین نسبت به گروه بهنجار در فرایند تصمیم گیری تفاوت معنی داری دارد )0001/0> .(P
نتیجه گیری: مصرف هروئین موجب تغییر در ساختار و عملکرد نواحی مغزی به خصوص قشر پیشانی و پیش پیشانی می شود و این امر موجب می شود سوء مصرف کنندگان هروئین مشکلات زیادی در فرایند تصمیم گیری و حل مساله داشته باشند.
اثربخشی آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به عنوان یک پدیده شوم اجتماعی اثرات مخرب فراوانی از جمله استرس بر فرد معتاد و خانواده و به ویژه همسر وی دارد. آنچه که سلامت رفتار را با خطر روبرو می سازد، شیوه ارزیابی فرد از استرس و روش های مقابله با آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در زنان دارای همسر معتاد انجام شده است.مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی(پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل و آزمون پیگیری می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بر روی 30 زن دارای همسر معتاد در شیراز اجرا شد و این تعداد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، چک لیست شیوه های مقابله با استرس (کارور، شیر و وینتراپ، 1989) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ویرایش 17 نرم افزار SPSS، از تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد.نتایج حاصل نشان داد آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در سطح معناداری 001/0 P<مؤثر است، این نتایج در دوره پیگیری نیز پایدار بودند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می توان از آموزش امید درمانی به عنوان یکی از روش های کمک به زنان دارای همسر معتاد برای به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس هایشان استفاده کرد
اثر بخشی آموزش خود دلگرم سازی بر سلامت روان زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی آموزش خوددلگرم سازی بر سلامت روان زنان دارای همسر معتاد شهر تهران صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر به شیوه ی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. گروه نمونه شامل 20 نفر از زنان دارای همسر معتاد کلینیک ترک اعتیاد پاک اندیشان شهر تهران بودند که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 10نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه ی آموزش خوددلگرم سازی شرکت کردند و هر دو گروه با پرسش نامه سلامت روان مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که جلسات آموزشی تاثیر معناداری بر سلامت روان داشت. نتیجه گیری: آموزش خوددلگرم سازی می تواند افزایش سلامت روان را در پی داشته باشد.
امکان تعویق صدور حکم محکومیت درخصوص متهمان جرائم مواد مخدر و روان گردان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی امکان تعویق صدور حکم محکومیت متهمان جرائم مواد مخدر و روان گردان با توجه به ضوابط و مقررات وضع و پیش بینی شده، موضوع مواد 40 تا 45 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 انجام شد. رسیدگی به جرائم مواد مخدر و روان گردان ها و همچنین تعیین مجازات برای مرتکبان این جرائم، براساس ضوابط و مقررات خاصی که توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام، تعیین شده، صورت می پذیرد. بنابراین شرایط، جزئیات و موارد قانونی تسری و یا عدم تسری نهاد یادشده، احصاء شد و مشخص شد که آثار و نتایج مثبت ناشی از این فرآیندها از طرفی در کاهش هزینه های نظام عدالت کیفری و از طرف دیگر در بازاجتماعی و بازپذیری شدن جمع زیادی از افراد با جرائم کم اهمیت، تأثیرگذار است. همچنین در این تحقیق، به محاسن پیش بینی تفویض اختیار اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر به مجلس شورای اسلامی، که در نوع خود هم چون نهاد یادشده، یک نوآوری محسوب می شود، در توسعه و تأسیس نهاد های تعدیلی در مورد جرائم مواد مخدر و روان گردان ها با توجه به تراکم بیش از حد زندان ها که بالغ بر46 درصد زندانیان را محکومان این جرائم، تشکیل می دهد، اشاره شد و در نهایت اثبات شد که اِعمال مقررات نهاد تعویق و تعلیق به جرائم مواد مخدر و روان گردان ها، به استثنای مجرمان مشمول موضوع بند ت ماده 47 قانون مجازات اسلامی، امکان پذیر است.