فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
11-30
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش ارزیابی و تحلیل فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر در استان های ایران بود. روش: جامعه آماری پژوهش 31 استان کشور براساس داده های سال 1394 می باشد. مدل به کاربرده شده جهت تحلیل داده ها، پرومته، آماره موران جهانی و بیضی انحراف معیار بود. یافته ها: استان ایلام و تهران با کسب امتیاز 736/0 و 803/0- از نظر جرائم مرتبط با مواد مخدر در بهترین و بدترین شرایط قرار دارند. تحلیل فضایی مدل موران جهانی نشان می دهد که شاخص های قاچاقچیان و عوامل توزیع کننده، معتاد و مصرف کننده، شیشه، کوکائین، آمپول و قرص های روان گردان و مواد پیش ساز دارای الگو توزیع تصادفی و شاخص های سایر مواد، گراس، حشیش، تریاک و شیره تریاک، مرفین، هروئین و اتباع بیگانه دارای الگو توزیع خوشه ای هستند. همچنین نتایج حاصل از آزمون بیضی انحراف معیار نشان از جهت توزیع جنوب شرقی– شمال غربی دارد. نتیجه گیری: ارزیابی و تحلیل فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر حاکی از این واقعیت می باشد که استان های مرزی و تهران به عنوان پایتخت کشور بیشتر در معرض جرائم مواد مخدر قرار دارند.
مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده در مصرف کنندگان مواد مخدر تحت درمان متادون مبتلا و غیرمبتلا به ایدز
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
91-102
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده در مصرف کنندگان مواد مخدر تحت درمان مبتلا و غیر مبتلا به ایدز بود. پژوهش حاضر از نوع علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه مصرف کنندگان مواد تحت درمان مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد در شهر شیراز بود. نمونه پژوهش شامل 40 مصرف کننده مواد مخدر تحت درمان مبتلا به ایدز و 40 مصرف کننده تحت درمان غیر مبتلا به ایدز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، شرکت کنندگان مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده را کامل کردند. در این تحقیق، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مصرف کنندگان مواد تحت درمان متادون مبتلا و غیر مبتلا به ایدز در سه بعد حمایت اجتماعی ادراک شده در حوزه دوستان، افراد مهم دیگر و خانواده تفاوت معنی دار وجود داشت. بدین صورت که مصرف کنندگان مواد تحت درمان غیر مبتلا به ایدز در مقایسه با مصرف کنندگان مواد تحت درمان مبتلا به ایدز به طور معناداری نمرات بالاتری در میزان حمایت اجتماعی ادراک شده در بعد دوستان، افراد مهم دیگر و خانواده به دست آوردند. این یافته ها حاکی از اهمیت حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد است. لذا، فرد وابسته به مواد در صورت حمایت از طرف خانواده، دوستان و سایر افراد دیگر بهتر می تواند با مشکلات و محیط خود سازگار شود و در جهت بهبودی گام بردارد.
بررسی و مقایسه تکانشگری شناختی و توانایی برنامه ریزی در افراد مبتلا و غیرمبتلا به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
189-208
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد با مجموعه ای از بدکارکردی های اجرایی مغز همراه است که پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی تکانشگری شناختی (تصمیم گیری و بازداری پاسخ) و برنامه ریزی در افراد معتاد و بهنجار صورت گرفت. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی معتادان بستری در مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل بودند که از اردیبهشت تا تیر ماه سال 1396 به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 60 نفر از افراد مذکور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین 60 فرد غیرمعتاد که به لحاظ سن، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل با گروه معتاد همتا بودند نیز از میان همراهان بیماران به شیوه در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه در آزمون قماربازی آیوا ( IGT )، آزمون برو/نرو ( GO/NO GO ) و برج لندن شرکت کردند. یافته ها : نتایج نشان داد که تکانشگری شناختی (تصمیم گیری و بازداری پاسخ) در افراد معتاد بیشتر و توانایی برنامه ریزی در آنان ضعیف تر از افراد غیرمعتاد است. نتیجه گیری: افراد وابسته به مواد مخدر نسبت به افراد عادی تصمیم گیری پرخطر، بازداری پاسخ کمتر و توانایی برنامه ریزی ضعیف تری دارند. بنابراین نقص در کارکردهای اجرایی با سوءمصرف مواد رابطه دارد.
نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد: بررسی نقش میانجی عاطفه منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
53-70
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد با توجه به نقش میانجی عاطفه منفی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد در سال تحصیلی 1397-1396 بود که تعداد ۴۰۰ نفر (۳۱۱ دانشجوی مرد و ۸۹ دانشجوی زن) از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برگزیده شدند. از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد (میرحسامی، ۱۳۸۸)، جو عاطفی خانواده (برن، ۱۹۶۴) و عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) استفاده شد. اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معدلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای ۱۸ SPSS و ۲۱ AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد عاطفه منفی نقش میانجی در ارتباط جو عاطفی خانواده با گرایش به مصرف مواد دارد. همچنین شاخص های برازش، در دامنه های مورد قبول می باشند. با توجه به این مطالب، مدل نهایی تحقیق دارای برازش می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نقش جو عاطفی خانواده و عاطفه منفی در پیش بینی اعتیاد می توان از نتایج موجود در جهت آموزش خانواده ها و مداخلات پیش گیرانه در مراکز آموزشی با برگزاری کارگاه های آموزشی مناسب استفاده کرد.
اثر بخشی درمان پیشگیری از بازگشت بر پایه ی ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی اجتماعی و پیشگیری از عود در مصرف کنندگان شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
151-168
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پیشگیری از بازگشت بر پایه ی ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی اجتماعی و پیشگیری از عود در مصرف کنندگان شیشه انجام شد. روش: در طرح نیمه آزمایشی 40 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوءمصرف شیشه که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت ده هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت درمان ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت درمانی دریافت نکردند. پرسش نامه بهزیستی اجتماعی کیز (1998) و نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، و پس از آن انجام شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه در بهزیستی اجتماعی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج آزمون مجذور خی نشان داد بین فراوانی بازگشت در دو گروه تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان پیشگیری از بازگشت بر پایه ی ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی اجتماعی و پیشگیری از عود در مصرف کنندگان شیشه موثر است.
رابطه نگرش به جهانی شدن با سلامت در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نگرش به جهانی شدن با دو مؤلفه سلامت یعنی سلامت اجتماعی و اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با روش طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش به جهانی شدن و سلامت را تکمیل نمودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نگرش به جهانی شدن و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین نگرش به جهانی شدن و اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل رابطه معنادار و منفی وجود داشت. بین نگرش اجتماعی و اقتصادی به جهانی شدن و میزان استفاده از محصولات صنعتی با سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. بین نگرش فرهنگی به جهانی شدن و سلامت اجتماعی رابطه منفی و معنادار وجود داشت. بین نگرش سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و میزان استفاده از فناوری های ارتباطی، محصولات صنعتی، فرهنگی و تبلیغات تجاری با متغیر اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل رابطه منفی و معنادار وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر نگرش اجتماعی و نگرش فرهنگی به جهانی شدن در مجموع 14 درصد از واریانس سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. متغیرهای میزان استفاده از فناوری های ارتباطی، نگرش فرهنگی به جهانی شدن و میزان توجه به تبلیغات تجاری در مجموع 10 درصد از متغیر اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل را تبیین کرد. یافته ها حاکی از اثرات دوگانه جهانی شدن است. بدین معنی که هرچند جهانی شدن، سلامت اجتماعی را اندکی بهبود داده است اما موجب گرایش بیشتر به استفاده از داروها، موادمخدر و الکل شده است.
راهکارهای مقابله با گرایش به مصرف موادمخدر
حوزههای تخصصی:
اعتیاد یک مشکل جهانی است که تقریباً بیشتر کشورهای جهان با آن روبرو هستند. علاوه بر هزینه های مراقبت های بهداشتی و عدم بهره وری منابع انسانی، میلیاردها دلار هزینه اعتیاد به مواد مخدر است. اقدامات درمانی در بسیاری از موارد به نتایج مثبت منجر نمی شود. از این رو، اهمیت تلاش های پیشگیرانه و مقابله یا تمایل به استفاده از آن یک اقدام غیرقابل انکار است. مقاله حاضر با هدف مرور نظری و پژوهشی بر راهکارهای مقابله با گرایش به مصرف موادمخدر انجام شد. بر این اساس راهکارهای مقابله ای در حوزه مقابله با گرایش به مصرف موادمخدر با استفاده از مبانی نظری و عملی مرور شد. روش مطالعه حاضر، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط بود. در مجموع با توجه به نتایج پژوهش های انجام شده،
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر آسیب به خود و خودانسجامی افراد معتاد به موادمخدر
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر آسیب به خود و خودانسجامی افراد معتاد به موادمخدر بود. طرح تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این پژوهش، ۳۶ نفر از معتادان مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر اراک به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه آسیب به خود و خودانسجامی استفاده شد. برای گروه آزمایشی گروه درمانی شناختی-رفتاری به مدت 7 جلسه اعمال شد و برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای انجام نشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی-رفتاری بر آسیب به خود و خودانسجامی تأثیر معنی دار دارد. با توجه به یافته ها می توان گفت که درمان شناختی رفتاری گروهی در کاهش رفتار آسیب به خود و در افزایش خودانسجامی اثربخش بوده است و می تواند به عنوان یک روش مورداستفاده قرار گیرد. فرایند شناختی نقش مهمی در شکل گیری و تداوم رفتارهای نامتناسب و خود تخریبی و خودانسجامی دارد، ازاین رو می توان با تغییر شناخت به بهبود وضعیت زندگی فردی و اجتماعی افراد کمک کرد.
نقش ازخودبیگانگی تحصیلی و احساس تنهایی در پیش بینی گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع مشکلات رفتاری که نوجوانان را تهدید می کند، گرایش به رفتارهای پرخطر است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ازخودبیگانگی تحصیلی و احساس تنهایی در پیش بینی گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر انجام گرفت. پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر و دختر دوره ی متوسطه مدارس دولتی شهرستان پارس آباد که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دادند. از این جامعه نمونه ای به حجم 120 نفر انتخاب شدند و به پرسش نامه های رفتارهای خطرپذیری محمدی زاده و همکاران (1388)، ازخودبیگانگی تحصیلی جانسون (2005) و احساس تنهایی دیتوماسو و همکاران (2004) پاسخ دادند. داده ها نیز توسط شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون (گام به گام) تحلیل شدند. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که رفتار پرخطر با از خودبیگانگی و مؤلفه های آن و احساس تنهایی و مؤلفه های تنهایی اجتماعی، تنهایی رمانتیک و تنهایی خانوادگی ارتباط مثبت و معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 45 درصد از کل واریانس رفتارهای پرخطر به وسیله ازخودبیگانگی تحصیلی و 28 درصد به وسیله احساس تنهایی تبیین می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ازخودبیگانگی تحصیلی و احساس تنهایی توانایی پیش بینی گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر را به صورت معنی داری دارند.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
135-154
حوزههای تخصصی:
هدف: تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی عوامل آسیب زا برای اختلالات سوءمصرف مواد محسوب می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش زنان وابسته به سوءمصرف مواد بستری در کمپ های ترک اعتیاد شهر اراک در بهار سال 1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 زن وابسته به سوءمصرف مواد انتخاب شد و در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند . از مقیاس تحمل پریشانی و پرسش نامه حساسیت اضطرابی استفاده شد. گروه آزمایش آموزش گروهی را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تحمل پریشانی و کاهش حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد شد. نتیجه گیری: مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد برای زنان وابسته به سوءمصرف مواد قابلیت کاربرد داشته و می تواند به عنوان مداخله ی روان شناختی در کنار درمان های دارویی مورد استفاده قرار گیرد .
مقایسه اثربخشی گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد معتاد تحت درمان در بیمارستان های شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد و پیامدهای ناخوشایند ناشی از آن، یکی از مهم ترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود. طرحواره های ناسازگار اولیه با اعتیاد مرتبط می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروهی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitmen therapy یا ACT) و طرحواره درمانی بر طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد معتاد انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و همراه با گروه شاهد بود. از میان کل جامعه آماری (1500 نفر)، 60 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه [یک گروه شاهد (20 نفر)، دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر)] قرار گرفتند. جهت سنجش طرحواره های ناسازگار اولیه، از فرم کوتاه پرسش نامه طرحواره (Young Schema Questionnaire Short form یا YSQ-SF) استفاده گردید. گروه های آزمایشی در 12 جلسه گروه درمانی به صورت هفته ای دو جلسه 90 دقیقه ای شرکت نمودند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس، آزمون های همگنی و یکسانی واریانس و آزمون تعقیبی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: درمان های گروهی ACT و طرحواره درمانی بر مؤلفه های طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیرگذار بود.
نتيجه گيري: روش های درمانی گروهی ACT و طرحواره درمانی، تا حد زیادی توانست طرحواره های ناسازگار اولیه را کاهش دهد و می تواند در درمان مبتلایان به این اختلال به کار گرفته شود.
نقش جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی در پیش بینی گرایش به اعتیاد
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، تعیین نقش جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی در پیش بینی گرایش به اعتیاد بود. روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه روستا های استان کرمان بودند. 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های جو عاطفی خانواده، رضایت از زندگی و گرایش به اعتیاد را تکمیل نمودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که جو عاطفی خانواده و رضایت از زندگی با گرایش به اعتیاد رابطه منفی معناداری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که رضایت از زندگی توانایی پیش بینی 11 درصد از واریانس گرایش به اعتیاد را دارد. چنانچه جو عاطفی خانواده نوجوان نا مناسب باشد و فرد میزان رضایت پایینی از زندگی داشته باشد، زمینه برای گرایش به اعتیاد در نوجوان فراهم می شود. می توان با افزایش رضایت از زندگی در نوجوانان از اعتیاد پیشگیری نمود.
مقایسه شخصیت خودشیفته در افراد معتاد و عادی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شخصیت خودشیفته در افراد معتاد و عادی انجام شد. روش پژوهش علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به کلینیک های منطقه یک و دو شهر تهران در سه ماهه آخر سال 1395 بود. افراد نمونه پژوهش شامل دو گروه بود. گروه اول افرادی بودند که در سه ماهه آخر سال 1395 به یکی از کلینیک های ترک اعتیاد منطقه یک و دو شهر تهران جهت ترک اعتیاد مراجعه نموده بودند. جامعه آماری افراد عادی نیز شامل همراهان و بستگان افراد معتاد بودند. از بین جامعه نمونه ای به حجم 140 نفر (70 نفر عادی، 70 نفر معتاد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش فرم کوتاه پرسش نامه شخصیت خودشیفته بود. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین خودشیفتگی در افراد معتاد و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که افراد معتاد در پرسش نامه خودشیفتگی نمرات بالاتری داشتند. در مجموع نتایج حاکی از آن بود که افراد معتاد دارای مشکلات شخصیتی هستند لذا این موضوع باید مورد توجه متخصصان اعتیاد قرار گیرد.
اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب (DIC)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان در بهبود کارکردهای اجرایی در معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود. روش : روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل می باشد. نمونه مورد نظر شامل ۲۴ مرد از معتادان بهبود یافته مراکز کاهش آسیب شهر کرج بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامه راهبردهای نظم جویی هیجان مبتنی بر مدل گروس به مدت ده جلسه گروهی دریافت کردند در حالی که گروه کنترل تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و برای تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم فرآیندی هیجان موجب ارتقا کارکردهای اجرایی در افراد گروه آزمایش شد. نتیجه گیری:آموزش راهبردهای نظم جویی فرآیندی هیجان تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیشگیری از عود اعتیاد دارد.
مقایسه سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری و ویژگی های سرشت و منش در افراد وابسته به مواد و غیر وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه سیستم فعال سازی/ بازداری رفتاری و ویژگی های سرشت و منش در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته صورت گرفت. روش: طرح پژوهش توصیفی و روش آن علی-مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد و غیر وابسته ساکن در جزیره کیش بودند که تعداد 200 نفر از آنان به روش در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه سرشت و منش کلونینجر و مقیاس سیستم فعال سازی/سیستم بازداری رفتاری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه از نظر میانگین های سیستم فعال سازی رفتاری، جستجوی سرگرمی و پاداش وابستگی، تفاوت وجود ندارد و فقط در ویژگی سائق و سیستم بازداری رفتاری تفاوت وجود دارد (05/0>P). همچنین بین دو گروه از نظر آسیب پرهیزی و خودراهبری تفاوت معناداری وجود داشت (01/0>P). به علاوه، نتایج تفاوت معناداری را در ویژگی های نوجویی، پشتکار، همکاری و تعالی بخشی خود بین دو گروه نشان نداد. نتیجه گیری: افراد وابسته به مواد نسبت به افراد غیروابسته سیستم بازداری رفتاری ضعیف تری دارند. اما برخلاف تحقیقات قبلی، حساسیت سائق در افراد غیروابسته بیشتر از افراد وابسته به مواد است. آسیب پرهیزی بالا و خودراهبری پایین شدت اعتیاد را در افراد وابسته به مواد تحت تأثیر قرار می دهد. با توجه به حجم نمونه بالا نسبت به تحقیقات قبلی و تک جنسیتی بودن نمونه تحقیق، انجام تحقیقات مشابه در جهت نیل به نتایج روشن تر ضروری است.
رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: این پژوهش از نوع همبستگی بود و شرکت کنندگان 178 نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس ایرانی آمادگی اعتیاد، مقیاس سبک های والدگری (سهل گیرانه و مستبدانه)، مقیاس سبک دلبستگی ناایمن (دوسوگرا / اضطرابی و اجتنابی)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی نئو- فرم کوتاه (روان رنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه) و مقیاس سبک های هویت (هویت سردرگم و زودرس) بود. یافته ها: ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ (نرم افزار AMOS- 21) استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش قابل قبولی با داده ها دارد. ضرایب مسیر مستقیم (حاصل از تحلیل مسیر) و غیر مستقیم (حاصل از روش بوت استراپ) نشان دادند که سبک های والدگری سهل گیرانه و مستبدانه و سبک دلبستگی ناایمن به طور مستقیم و به طور غیر مستقیم از طریق ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و بازبودن نسبت به تجربه و سبک های هویت زودرس و سردرگم روی آمادگی اعتیاد تاثیر دارند. بحث و نتیجه گیری: برای مهار و درمان اعتیاد باید هم به متغیرهای نزدیک مانند ویژگی های شخصیتی و هم متغیرهای دور مانند سبک های هویت و سبک های والدگری توجه کرد.
مقایسه تاب آوری و رضایت زناشویی بین معتادین ترک کننده در مراکز اقامتی میان مدت، معتادین تحت درمان با متادون و افراد عادی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاب آوری و رضایت زناشویی بین معتادین مقیم در مراکز اقامتی میان مدت، معتادین تحت درمان با متادون و افراد عادی بود. روش پژوهش علّی- مقایسه ای بود. تعداد 120 شرکت کننده (هر گروه 40 نفر) به صورت در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های تاب آوری کانر و دیویدسون و رضایت زناشویی انریچ استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که در متغیرهای تاب آوری و خرده مقیاس های رضایت زناشویی بین افراد مقیم در مراکز اقامتی میان مدت، افراد تحت درمان با متادون و افراد عادی تفاوت معنادار وجود دارد. بیشترین تفاوت در خرده مقیاس رضایت زناشویی و کمترین تفاوت در خرده مقیاس روابط جنسی بوده است. افراد عادی در مورد هر دو متغیر نسبت به دو گروه دیگر در سطح بالاتری قرار داشتند. در مجموع نتایج حاکی از مشکلات زناشویی افراد معتاد تحت درمان است که در روند بهبود باید در نظر گرفته شود. همچنین تاب آوری ضعیف درافراد معتاد نیز باید با برنامه های آموزشی ارتقا داده شود.
بررسی تکانشوری در سوء مصرف کنندگان مواد قبل و پس از درمان نگه دارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
243-256
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر درمان نگه دارنده با متادون بر سطوح تکانشوری سؤمصرف کنندگان مواد بوده است. روش: این مطالعه به صورت شبه آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی انجام شد. جامعه ی آماری این مطالعه سؤمصرف کنندگان مواد بودند که طی شش ماهه ی دوم سال 1394 به دو کلینیک ترک اعتیاد در شهر ساری مراجعه کردند. نمونه مورد مطالعه 30 سؤمصرف کننده مواد بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و قبل و 45 روز پس از درمان نگه دارنده با متادون مورد ارزیابی قرار گرفتند. از مقیاس تکانشوری بارات، آزمون خطرپذیری بادکنکی و آزمون برو- نه- برو برای سنجش تکانشوری شرکت کنندگان استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تی وابسته حاکی از کاهش معنادار نمره ی کل تکانشوری و تکانشوری شناختی در مقیاس بارات و کاهش معنادار شاخص های تکانشوری در آزمون خطرپذیری بادکنکی و آزمون برو-نه-برو پس از درمان نگهدارنده با متادون بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های این مطالعه درمان نگه دارنده با متادون راهبرد مؤثری برای کاهش سطوح تکانشوری سوء مصرف کنندگان مواد می باشد. در مواردی که کاهش رفتارهای تکانشورانه ی سوءمصرف کنندگان مواد در دوره ی ترک مورد هدف باشد، می توان از درمان نگه دارنده با متادون استفاده کرد.
اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر کاهش ولع و عود مصرف در بیماران سوءمصرف مواد تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با همه تلاش هایی که درزمینه ترک اعتیاد صورت می گیرد آمار فراوان عود مصرف مواد درنتیجه تجربه ولع پس از ترک مواد نگران کننده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر مصاحبه انگیزشی بر کاهش ولع و عود مصرف در بیماران تحت درمان با متادون بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. از تعداد 60 بیمار در مرکز درمانی ترک اعتیاد، تعداد 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. هر دو گروه پرسشنامه های ولع مصرف و عود (پیگیری شش ماهه) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش در مورد اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر کاهش ولع و عود مصرف تائید شد و میان گروه آزمایش که مصاحبه انگیزشی و دارودرمانی دریافت کرده بودند و گروه گواه که تنها دارودرمانی متادون را دریافت کرده بودند تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: این یافته ها می تواند متخصصین را در جهت استفاده از درمان های روان شناختی در کنار دارودرمانی در زمینه ی اعتیاد یاری دهد.
مقایسه هیجان خواهی، جایگاه مهار و کمال گرایی در افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف مواد، از جمله مشکلات جامعه بشری است که روز به روز بر میزان آن افزوده می شود و کمتر کشوری را می توان یافت که از شیوع و خطرات ناشی از آن مصون مانده باشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه هیجان خواهی، جایگاه مهار و کمال گرایی افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد بود. این مطالعه یک طرح علی-مقایسه ای بود.50 نفر از افراد مبتلا به سوءمصرف مواد و 50 نفر از اعضای خانواده و وابستگان درجه اول افراد مبتلا به سوءمصرف مواد ترک کرده به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه پس از همتاسازی بر اساس سن و تحصیلات، پرسش نامه های هیجان خواهی زاکرمن (1987)، مقیاس جایگاه مهار راتر (1975) و مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست و همکاران (1990) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین افراد وابسته به مواد و افراد غیروابسته به مواد در هیجان خواهی، جایگاه مه ار و کمال گرایی تفاوت معناداری وجود داشت. افراد وابسته به مواد در هیجان خواهی، جایگاه مهار بیرونی نمرات بالاتری داشتند. مدیریت موثر هیجان و کنترل درونی می تواند افراد را به سمت رفتارهای سازگارانه سوق دهد که این رفتارهای سازگارانه منجر به تقویت ترک رفتارهای مرتبط به اعتیاد می شود.