فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
کودکان سخت غذا
گزارش دو مورد سندرم شیوگرن - لارسون از یک خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"سندرم شیوگرن – لارسون یک اختلال اتوزومال مغلوب می باشد که مشخصه بیماری به صورت ایکتیوز شدید منتشر، عقب ماندگی ذهنی، دی پلژی یا تتراپلژی اسپاستیک و تشنج می باشد.
این اختلال از سندرم های نادر بوده و در اثر جهش در ژن ALDH3A2 اتفاق می افتد. این ژن بر روی کروموزوم 17 p11.2 قرار داشته و عمل آن کد نمودن آنزیم «فتی آلدیید دهیدروژناز» است. این آنزیم اکسیداسیون آلدییدهای با زنجیره متوسط و بلند از الکل چرب را کاتالیز می نماید.
یافته های تصویر برداری مغز در این بیماران گویای تاخیر میلینیزاسیون و نقص میلین است که با ام.آر.آی قابل مشاهده است. در بررسی های به عمل آمده توسط ام.آر.اس (ماگنتیک رزونانس اسپکتروسکوپی) در بافت سفید مغزی پیک غالبی از تجمع لیپید که همان فتی آلدییدها و فتی الکل ها می باشد قابل مشاهده است.
بیماران معرفی شده دو خواهر و برادر از والدین منسوب نزدیک است که تنها فرزندان خانواده می باشند. برادر 6 ساله و خواهر 3 ساله و هر دو مبتلا به تاخیر تکاملی، عقب ماندگی ذهنی، اسپاستیسیتی شدید اندام های فوقانی و تحتانی و تشنج مقاوم به درمان هستند. مساله قابل توجه وجود ایکتیوز شدید منتشر پوستی در هر دو بیمار می باشد. در بررسی های به عمل آمده از لحاظ تصویر برداری مغزی در ام.آر.آی تغییر سیگنال بافت سفید مغزی و در ام.آر.اس پیک قابل ملاحظه لیپید مشاهده گردید که تشخیص سندرم «شیوگرن – لارسون» را تایید نمود.
"
کانون کنترل: مقایسه الگوهای اسنادی در اختلال کمبود توجه- بیش غعالی و اختلالات درون سازی
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، رابطه نوع اختلال رفتاری کودک با چگونگی درک او از حوزه تحت کنترل خویش در وقایع مختلف سنجیده شده است. بدین منظور، 42 کودک و نوجوان 18-6 ساله که با شکایت از مشکلات رفتاری، هیجانی و یادگیری به درمانگاه های روان پزشکی کودک و نوجوان بیمارستان های روزبه و ایران مراجعه کرده بودند، انتخاب و به دو گروه اختلالات درون سازی و اختلال کمبود توجه ـ بیش فعالی تقسیم شدند. سپس (قبل از اقدامات درمانی)، کودکان و والدین آنها پرسشنامه های سنجش کانون کنترل (locus of control) را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که میان اختلالات رفتاری کودکان و نتایج گزارش های شخصی آنان از کانون کنترل، رابطه وجود دارد. در هر دو گروه، ارجحیت با حوزه کنترل درونی بود که با افزایش سن همبستگی منفی داشت. در ضمن، والدینی که دارای تحصیلات بالاتری بودند، به صورت معنی داری، کمتر از سایر والدین، علت وقایع را به عوامل خارج از حوزه کنترل خویش نسبت می دادند.
بزهکاری و خرابکاری
خموشی انتخابی
مقایسه اثربخشی آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف بود. روش: روش این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 21 فرد کم توان ذهنی خفیف پس از بررسی ملاک های ورودی به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (جمعاً سه گروه هفت نفره) قرار گرفتند. برای سنجش مهارت های اجتماعی از پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) استفاده شد. ابتدا نمرات مهارت های اجتماعی از طریق پرسش نامه جمع آوری شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه های آزمایش به مدت 20 جلسه به صورت انفرادی آموزش دیدند. یکی از گروه های آزمایش آموزش حل مسئله و گروه دیگر آموزش ایفای نقش را دریافت نمود. پس از اجرای جلسات آموزشی پس آزمونی به منظور بررسی مهارت های اجتماعی در گروه های آزمایش و کنترل اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی باعث افزایش میانگین نمرات مهارت های اجتماعی در پس آزمون در هر دو گروه شده است، اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نیست. با این وجود مقایسه میانگین ها نشان داد که روش ایفای نقش نسبت به روش حل مسئله تأثیر بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی داشته است. نتیجه گیری: با استناد به یافته های این پژوهش می توان گفت روش هایی که فرد را در آموزش درگیر نگه می دارند می توانند اثرگذاری بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی در افراد کم توان ذهنی داشته باشند.
بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره برتعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در دختران نوجوان بی سرپرست و بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره برتعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه در دختران نوجوان بی سرپرست و بد سرپرست انجام گرفت.پژوهش حاضر از نوع کاربردی و طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل است. روش کار: در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان دختران نوجوان بی سرپرست و بد سرپرست ساکن در مرکز شبه خانواده حضرت علی اصغر(ع) ،20 نفر انتخاب شدند(20=n) و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند .پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ(فرم کوتاه) در پیش آزمون برای هر دو گروه اجرا شد.سپس در گروه آزمایش مداخله گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره اجرا شد.پس از پایان دوره 11جلسه ای درمان بار دیگر پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه)بعنوان پس آزمون در هر دو گروه اجرا گردید. نتایج: نتایج حاصل از تحلیل آماری با آزمون Tمستقل نشان می دهد که گروه درمانی شناختی متمرکز بر طرحواره در مقایسه با گروه کنترل ،بطور معنادار باعث کاهش نمره کلی در پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ شده است(باسطح معناداری 0.000P=).در مورد هر یک از طرحواره ها به طور جداگانه نیز در نتایج حاصل از آزمون Tجز در طرحواره شکست و رهاشدگی درمان برکاهش نمرات سایر طرحواره ها بطور معنادار موثر بود.
آموزش توجه اشتراکی به کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: توجه اشتراکی در سال های اخیر موردتوجه پژوهشگران و متخصصان اختلال طیف اتیسم قرارگرفته است و اشاره به مهارتی رشدی دارد که موجب اشتراک توجه یا پردازش پیام های دیگران می شود. نقص در رشد توجه اشتراکی، ویژه کودکان دارای اختلال طیف اتیسم است و یکی از نخستین نشانه های تشخیص اختلال طیف اتیسم در کودکان به شمار می رود. این آسیب پیش از یک سالگی یعنی حتی پیش از زمانی که بتوان تشخیص رسمی گذاشت، قابل مشاهده است. پژوهشگران همچنین معتقدند که 2نوع توجه اشتراکی وجود دارد؛ نوع نخست با عنوان پاسخ به توجه اشتراکی و نوع دوم با عنوان شروع توجه اشتراکی شناخته می شود.
اثربخشی مداخله با استفاده از حیوانات اهلی و عروسکی بر کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری کودکان طیف اتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مینه و هدف: اختلال های طیف اتیسم از اختلال های دوران کودکی و عارضه رشدی عصبی پیچیده ای است، که بر تمامی جنبه های رشدی کودک اثر می گذارد. پژوهش حاضر به تعیین اثربخشی درمان با کمک حیوانات بر بهبود کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری کودکان اختلال های طیف اتیسم پرداخته است.
مواد و روش ها: 14 کودک اتیسم با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و قبل و بعد از اجرای برنامه مداخله فهرست ارزیابی درمان اتیسم (ATEC ) توسط مادران تکمیل گردید.
یافته ها: به منظور بررسی تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیّری (MANCOVA) استفاده شد و معنی داری آزمون در تمام متغیرهای کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری در سطح (001/0P<) مشخص گردید.
نتیجه گیری: از آن جایی که کاهش نمره در تمام خرده مقیاس های آزمون ATEC نشان دهنده بهبود است بنابراین، بر اساس چک لیست تکمیل شده توسط مادران، درمان با کمک حیوانات توانسته تا حد زیادی، کارکرد شناختی، اجتماعی، ارتباطی و رفتاری کودکان طیف اتیسم را افزایش داده و تأثیر مثبتی داشته است.
اثربخشی آموزش حل مسئله بر خودتعیینی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش اثربخشی آموزش حل مسئله بر خودتعیینی در دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 30 دانش آموز پسر مبتلا به ناتوانی یادگیری در پایه پنجم دبستان بود که به شیوه هدفمند از مراکز اختلالات یادگیری در سطح شیراز انتخاب شدند. افراد نمونه به گونه تصادفی در هر دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند و گروه آزمایش آموزش حل مسئله را دریافت کرد. از مقیاس خودتعیینی شلدون و دسی (1996) به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. این پرسش نامه دارای دو بعد انتخاب و خودآگاهی بود. پایایی این مقیاس از روش آلفای کرونباخ و روایی این مقیاس از روش همسبتگی نمره ابعاد با نمره کل سنجیده شد و نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل پذیرش ابزار می باشد. پیش از شروع آموزش حل مسئله، مقیاس خودتعیینی در هر دو گروه به عنوان پیش آزمون اجراء شد. جلسه های آموزشی با استفاده از داستان گویی مشتمل بر 18 جلسه 90 دقیقه ای بود و هر هفته 3 بار تشکیل می شد در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. پس از آموزش، مقیاس خودتعیینی به وسیله دانش آموزان هر دو گروه به عنوان پس آزمون تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نهایی این پژوهش نشان دادند، دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت کرده بودند، در خودتعیینی، ابعاد انتخاب و خودآگاهی نسبت به دانش آموزانی که آموزش حل مسئله را دریافت نکرده بودند، نمره ای بیش تر داشتند. بنابراین، یافته های مطالعه نشان داد که آموزش حل مسئله در خودتعیینی تأثیر مثبت دارد.
بررسی اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور بر مهارت های اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی شهر شیراز بود.
روش: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را همه دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 7 تا 12ساله شهر شیراز به همراه والدین شان تشکیل دادند. برای انتخاب آزمودنی ها به روش نمونه گیری تصادفی از مدارس استثنایی شیراز، یک مدرسه انتخاب و از میان دانش آموزان آن 40نفر به همراه والدین شان (40مادر و 24پدر) به طور تصادفی انتخاب و به 2گروه آزمایش و گواه به طور مساوی تقسیم شدند. گروه آزمایش با حضور مادران و پدران دانش آموزان طی 12جلسه تحت آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور قرار گرفت ولی به گروه گواه آموزشی ارایه نشد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس ارزیابی مهارت های اجتماعی کودکان ماتسون و برنامه آموزشی کفایت اجتماعی خانواده محور بود. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه آزمایش و گواه دست کم در یکی از خرده مقیاس های مهارت های اجتماعی تفاوت معناداری داشتند (01/0 > P). نتایج نهایی تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش کفایت اجتماعی خانواده محور بر مهارت های اجتماعی کلی، رفتارهای اجتماعی مناسب، رابطه با همسالان، کاهش رفتارهای غیراجتماعی و پرخاشگری اثر مثبت داشته اما در مولفه برتری طلبی این تاثیر معنادار نبوده است.
نتیجه گیری: برنامه آموزشی کفایت اجتماعی خانواده محور باعث بهبود مهارت های اجتماعی کلی، رفتارهای اجتماعی مناسب، رابطه با همسالان،کاهش رفتارهای غیراجتماعی و پرخاشگری دانش آموزان کم توان ذهنی شد.