فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
Aim and Background: Socio-economic status, especially job has an important role on women health. This study was down to occupation effect on behavioral approach of female in relation to cardiovascular disease.
Methods and Materials: This study was conducted on the data of Interventional area of Isfahan Healthy Heart Program (IHHP): Isfahan and Najaf-Abad counties. Sampling was down by stratified random sampling method .nutrition knowledge was determined by questionnaire and a 48 item food frequency questioner was used to assess nutrition behavior. Statistical analysis was done by chi-square tests, ANOVA and ANCOVA.
Findings: Positive trend of nutritional attitude was significantly higher in unemployed in compare to employed women (p=0.007).Employed vs. unemployed women had a significant improvement in fruit consumption (P=0.01).It was adversely about vegetables consumption (p=0.001).Global dietary index (GDI) had a significant improvement in unemployed women in compare to employed women (p=0.01).
Conclusions: Regarding to the effective role of women on nutritional status of family and considering employed women problems, such as their limited time for prepareing food and availability of health foods and healthy nutrition training in work places can play effective role on family health.
مقایسه هوش معنوی بین مبتلایان به اختلال سوءمصرف مواد و افراد بهنجار
حوزههای تخصصی:
وابستگی به مواد، یک اختلال مزمن و بازگشت کننده است که هزینه های سنگینی را بر افراد، خانواده ها و جامعه تحمیل می کند و با عود بسیار همراه است. به نظر می رسد که یکی از عوامل مؤثر بر عود مصرف مواد، عوامل معنوی است.کینگ (2008) هوش معنوی را به عنوان مجموعه ای از ظرفیت های ذهنی می داند که مبتنی بر جنبه های غیرمادی و متعالی هستی از قبیل شناخت خویشتن، تفکر وجودی عمیق و گسترش معنا است. هدف این پژوهش مقایسه هوش معنوی در افراد معتاد و غیرمعتاد است. به این منظور در یک مطالعه علی- مقایسه ای، از بین کلیه معتادان مراجعه کننده به کلینیک های شهر خرم آباد، نمونه ای شامل
60 معتاد و 100 نفر غیرمعتاد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها پرسش نامه هوش معنوی کینگ را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل واریانس زوجی و با استفاده از نرم افزار SPSS-16، تحلیل شدند. نتایج نشان داد هوش معنوی معتادان و افراد غیرمعتاد تفاوت معناداری دارد (p./.5). بر اساس یافته های این پژوهش، مشاوران مراکز درمان و بازتوانی اعتیاد می توانند برای پیشگیری از عود اعتیاد راهکارهای لازم را برای افزایش هوش هیجانی و هوش معنوی به معتادان و خانواده های آنان ارائه دهند.
عملکرد افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(PTSD) در حافظه اخباری: با کنترل نقش فراشناخت
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضربررسی و مقایسه عملکرد حافظه اخباری در میان بازمانده گان جنگ مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، بازمانده گان جنگ بدون ابتلا به اختلال استرس پس ار سانحه، و افراد عادی فاقد تجربه جبهه و همچنین کنترل نقشواسطه ای فراشناخت ها بر عملکرد حافظه اخباری است. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر، شامل 20 نفربازمانده جنگ مبتلا به PTSDمطابق با معیارهای تشخیصی DSMIV-TR، 20 نفربازمانده جنگ بدون ابتلا به PTSD و 20 نفر افراد سالم عادی بدون سابقه حضور در جبههدر مطالعه شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های PTSD واتسون، حافظه اخباری (مصاحبه حافظه شرح حال و داستان بازیابی تاخیری بر گرفته از آزمون حافظه روزمره ریورمید) و پرسشنامه فراشناخت،جمع آوری، و با استفاده از آزمونهای آماریتحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که عملکرد حافظه اخباری در سه گروه پژوهش بدون کنترل اثر تعدیل گر فراشناخت ها معنا دار است، به عبارت دیگر عملکرد حافظه اخباری بازمانده گان جنگ مبتلا به PTSD با دو گروه دیگر تفاوت دارد. اما نتایج نشان داد که عملکرد حافظه اخباری در سه گروه پژوهش هنگامی که فراشناخت کنترل می شود، بین گروه ها معنادار نیست که نشان دهنده نقش تعدیل گر فراشناخت ها در کاهش عملکرد حافظه اخباری بازمانده گان جنگ مبتلا به PTSD نسبت به دو گروه دیگر است.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس عزت نفس و مؤلفه های هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس عزت نفس و مؤلفه های هوش هیجانی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح های توصیفی-همبستگی می باشد. نمونه ی مورد مطالعه شامل 153 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد قروه بود که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه ی استعداد اعتیاد، پرسشنامه ی هوش هیجانی برادبری و پرسشنامه ی عزت نفس روزنبرگ بود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد بین گرایش به اعتیاد و عزت نفس رابطه معنی دار منفی وجود دارد، همچنین بین گرایش به اعتیاد و خرده مقیاس های خودمدیریتی و مدیریت رابطه همبستگی معنی دار منفی دارند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده ی نقش پیش بینی کننده ی عزت نفس و خرده مقیاس های خود مدیریتی و مدیریت روابط در گرایش به اعتیاد است.
بررسی تفاوت توجه به چهره های هیجانی واقعی و گرافیکی در کودکان اتیستیک و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کودکان اتیستیک به دنیای مجازی بیش از دنیای واقعی علاقه دارند. پژوهش حاضر به منظور بررسی تفاوت توجه به چهره های هیجانی واقعی و گرافیکی در کودکان اتیستیک و عادی انجام گردید. در این مطالعه مقطعی جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان اتیستیک با عملکرد بالا در شهر تهران بودند. 60 کودک و نوجوان (30 نفر مبتلا به اتیسم و 30 نفر عادی) با میانگین سنی 70/9 و انحراف معیار 45/2 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش آزمون نرم افزاری دات پروب تصویری بود. داده ها به وسیله آزمون تحلیل واریانس آمیخته و نرم افزار spss تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دو گروه کودکان عادی و اتیستیک از نظر پاسخ و زمان واکنش به چهره های واقعی و گرافیکی تفاوتی نداشتند. صورت های واقعی در هر دو گروه موجب تخصیص توجه بیشتر می شدند. چهره های گرافیکی نیز همانند چهره های هیجانی موجب جلب توجه در کودکان اتیستیک می شوند. به نظر می رسد تفاوت های پردازشی دو گروه در چهره مربوط به مراحل پردازشی پایانی تر باشد.
اثر بخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی ( MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت و افزایش مهارت های مقابله ای در افراد وابسته به مواد افیونی انجام شده است.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی 24 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در دو گروه آزمایشی و گواه ( هر گروه 12 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت هشت هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی های پژوهش توسط پرسشنامه مهارت های مقابله ای با سوء مصرف الکل (که برای سوء مصرف مواد نیز کارایی بالایی دارد) و نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، تصادفی در طی درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری سه ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA)، تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری (ANCOVA) و خی دو استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون های تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و تجزیه و تحلیل کواریانس تک متغیری نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در افزایش مهارت های مقابله ای در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون خی دو نشان داد که تفاوت معنی داری بین فراوانی بازگشت در دو گروه وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مدل پیشگیری از بازگشت بر پایه ذهن آگاهی (MBRP) در پیشگیری از بازگشت به اعتیاد و افزایش مهارت های مقابله ای مؤثر است
ارتباط مهارتهای ذهن آگاهی و باورهای فراشناختی با واکنش پذیری بین فردی سوء مصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرایندهای زیستی و روانشناختی زیادی می تواند در سوء مصرف مواد می تواند اثر گذار باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط مهارتهای ذهن آگاهی و باورهای فر اشناختی با واکنش پذیری بین فردی سوء مصرف کنندگان مواد بود. روش: آزمودنی های پژوهش شامل 100 نفر بودند که از میان سوء مصرف کنندگان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان اردبیل، از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارتهای ذهن آگاهی، فراشناخت و شاخص واکنش پذیری بین فردی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مهارتهای ذهن آگاهی و باورهای فراشناختی با واکنش پذیری بین فردی رابطه معنی داری دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که باورهای مثبت در مورد نگرانی ، خودآگاهی شناختی و باورهای منفی در مورد مورد کنترل ناپذیری افکار و خطر پیش بینی کننده های واکنش پذیری بین فردی سوءمصرف کنندگان مواد هستند. از میان مؤلفه های ذهن آگاهی، مشاهده کردن و پذیرش بدون قضاوت، از قوی ترین پیش بینی کننده های واکنش پذیری بین فردی سوءمصرف کنندگان مواد می باشند. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که باورهای فراشناختی و مهارتهای ذهن آگاهی، نقش متوسطی در پیش بینی واکنش پذیری بین فردی سوء مصرف کنندگان مواد دارند؛ این نتایج تلویحات مهمی در آسیب شناسی روانی سوء مصرف مواد دارد؛ بر این اساس، متخصصان بالینی بایستی از راهبردهای فراشناختی و مهارتهای ذهن آگاهی برای مقابله با سوء مصرف مواد استفاده نمایند.
بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی در بازسازی کارکردهای اجرایی بیماران وسواسی جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: یکی از رویکرد های درمانی جدید که اثر بخشی آن قابل بررسی است، توان بخشی شناختی و تلاش در جهت ترمیم نقایص شناختی است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی در بازسازی کارکردهای اجرایی بیماران وسواسی جبری بود.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش حجم جامعه 300 نفر بیمار وسواسی جبری است که از بین آنها نمونه ای متشکل از 30 نفر (15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه کنترل بودند) که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق سه آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، آزمون رنگ واژه استروپ و خرده مقیاس فراخنای ارقام معکوس وکسلر جمع آوری شد. و داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه توانبخشی در بهبود مفهوم سازی و انعطاف پذیری ذهنی تاثیر مثبتی دارد (01/0> P). همچنین برنامه توانبخشی در بهبود آغازگری و طرح پذیری ذهنی افراد تاثیر دارد یعنی برنامه توانبخشی بر روی کاهش زمان پاسخگویی در کارت های یک، دو و سه تاثیر مثبتی داشته است به عبارت دیگر این برنامه توانبخشی بر روی گروه آزمایش در متغیر بهبود آغازگری و طرح پذیری تاثیر قابل توجهی داشته است ( 01/0 > P). یافته ها همچنین نشان داد که این برنامه توانبخشی در بازداری پاسخ تاثیری ندارد (05/0P<). این طرح همنچنین حافظه شنیداری بیماران وسواسی جبری را بهبود بخشید. (01/0 > P) نتیجه گیری: به طور کلی در پژوهش حاضر برنامه توانبخشی شناختی مفهوم سازی، انعطاف پذیری ذهنی، آغازگری و طرح پذیری و حافظه شنیداری بیماران وسواسی جبری را بهبود بخشیده اما در بازداری پاسخ تاثیر مثبتی نمی گذارد، بنابراین توانبخشی شناختی در بازسازی کارکرد های اجرایی بیماران وسواسی جبری موثر است
رابطه سبک های دلبستگی و ترس از ارزیابی منفی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت، به عنوان یکی از پدیده های عصر جدید، شامل جنبه های شناختی، هیجانی و رفتاری است. تحقیق حاضر، با هدف تعیین رابطه سبک های دلبستگی و ترس از ارزیابی منفی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه تحقیق، شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران بود که در سال 1392 در یکی از مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری مشغول به تحصیل بودند. از میان این افراد، تعداد 161 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت، دلبستگی بزرگسالان و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی (264/0=r)، ناایمن اضطرابی (300/0=r) و ترس از ارزیابی منفی (174/0=r) با اعتیاد به اینترنت رابطه معنادار وجود دارد، ولی بین سبک دلبستگی ایمن (020/0=r) با اعتیاد به اینترنت، رابطه معناداری یافت نشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر آن بود که سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن اضطرابی (130/0=R2) و ترس از ارزیابی منفی (030/0=R2) سهم معناداری در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان دارند. بنابراین، ضروری است، در فرآیند پیشگیری از اعتیاد به اینترنت به نقش عوامل روان شناختی مانند سبک های دلبستگی ناایمن و ترس از ارزیابی منفی توجه نمود.
ماهیت و طبقه بندی اختلالات خواندن (نقدی بر پیشنهادات (DSM- 5) برای این اختلال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله دانش و آگاهی های موجود در مورد اختلالات خواندن در کودکان را مرور کرده و آن را با پیشنهادات موجود در طبقه بندی آنها در "" DSM- 5"" ارتباط می دهد. عموما دو شکل مختلف از اختلالات خواندن در کودکان که ناشی از مشکلات زبانی هستند، وجود دارد. نارساخوانی (همانطور که در (DSM- 5) تعریف شده است) یا مشکل رمزگشایی که مربوط به کودکانی است که در تسلط بر ایجاد رابطه بین الگوی هجی کردن حروف و تلفظ کلمات دارای مشکل هستند. به طور مشخص این کودکان با صدای بلند و آهسته و در عین حال غلط می خوانند و مشکلات بیشتری نیز در هجی کردن را تجربه می کنند. نارساخوانی ظاهرا از ضعف در مهارت های واج شناختی (صداهای گفتاری) بوجود می آید و با تدریس آوایی نظام مند در ترکیب با آموزش آگاهی واج شناختی قابل بهبود است. شکل اصلی دیگر از مشکلات خواندن، اختلال درک خواندن است. این کودکان با صدای بلند و در عین حال درست و روان می خوانند اما مشکلاتی در فهم آنچه خوانده اند، دارند. به نظر می رسد اختلال درک خواندن ناشی از ضعف در گستره مهارت های زبان شفاهی شامل دانش واژه شناسی ضعیف، مهارت های دستوری ضعیف و مشکلاتی در ادراک زبان شفاهی باشد. در این مقاله پیشنهاد می شود که حذف آسیب درک خواندن از (DSM- 5) یک مشکل جدی است که باید پیگیری و اصلاح شود. هر دو نوع نارساخوانی و اختلال درک خواندن اساسا هم بعد هستند و ارتباط زیادی با دیگر اختلالات زبانی دارند. در این مقاله بحث می شود که شناخت ارتباط بین اختلالات خواندن و زبانی الزام مهمی برای ارزیابی و درمان است و اشاره می شود که درجه بالای هم بودی بین اختلالات خواندن و دیگر اختلالات به ظاهر مجزا (مانند اختلال نقص توجه ، بیش فعالی و اختلالات حرکتی ) چالش های مهمی برای درک این اختلالات بوجود می آورد.
مقایسه انتظار از نتیجه درمان جراحی ماستکتومی و پیامد درمانی ادراک شده بر اساس میزان خودکارآمدی در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف:ابتلا به سرطان سینه نگرانی هایی را در افراد مبتلا در مورد درمان، عوارض جانبی، بستری های بیمارستانی و هزینه های درمان به وجود می آورد که این نگرانی ها شایع است. از آنجا که خودکارآمدی یکی از فاکتورهای شخصی منحصر به فرد است، می تواند بر توانایی فردی افراد و درک بهتر از این که چه انتظاری باید قبل، در طول، و بعد از عمل جراحی در سرطان سینه داشته باشند تاثیر گذارد. تحقیق حاضر به مقایسه انتظار از نتیجه درمان جراحی ماستکتومی و پیامد درمانی ادراک شده بر اساس میزان خودکارآمدی در زنان مبتلا به سرطان سینه می پردازد. روش: در این پژوهش ٣۰۰ زن مبتلا به سرطان سینه، قبل و بعد از عمل ماستکتومی با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی و ناهمخوانی بین انتظار و پیامد جراحی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین بیماران با خودکارآمدی بالاو پایین، بین سطح پیشرفت بیماری و نیز بین اندازه ی تومور سینه، بر اساس انتظار از نتیجه جراحی و پیامد درمانی ادارک شده تفاوت معنی دار وجود داشت. بین میزان خودکارآمدی زنان در دو گروه مسن و غیرمسن، تفاوت معنادار بود. نتیجه گیری: خودکارآمدی بالا می تواند بعد از عمل جراحی در ایجاد سازگاری اجتماعی اولیه مفید واقع شود، اما از طرفی منجر به ناچیز پنداشتن اثرات منفی جراحی می شود و ممکن است سازگاری روانی را مختل کند. بنابراین خودکارآمدی بالا به طور غیر مستقیم نقش قابل توجهی در افزایش مشکلات بعد از عمل جراحی ماستکتومی دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پردازش هیجانی بر بهبود بیماران مبتلا به وسواس شستشو(مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پردازش هیجانی در بهبود علایم وسواس شستشو صورت گرفت. این پژوهش به روش طرح نیمه آزمایشیتک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین منظور، دو آزمودنی به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنی ها در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسات و مرحله پیگیری یک ماهه، پرسشنامه وسواسی- اجباری مادزلی را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل چشمی و شاخص درصد بهبودی و میزان اثر استفاده شد. نتایج نشان داد که آزمودنی های مبتلا به وسواس شستشو، میزان بهبودی برابر 54/0 را داشتند. از سویی، میزان اثر در آزمودنی اول، 49/1و در آزمودنی دوم، 13/2 بود. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که روش درمان مبتنی بر پردازش هیجانی بر اختلال وسواس شستشو موثر است. این روش با ایجاد تغییرات شناختی و شکل گیری احساسات مثبت موجب کاهش اضطراب فرد شده و در نتیجه، علائم فرد بهبود می-یابند.
پیشگیری از سوء مصرف مواد بین کودکان و نوجوانان: روش خاستگاه سلامت ما را به کجا هدایت می کند؟
حوزههای تخصصی:
تحول «دانش پیشگیری» باعث ارتقاء پژوهش در حوزه سوء مصرف مواد شده است. به گونه ای که گاهی، به جای اولویت دادن و برجسته کردن عامل های محافظ به طور آشکارا بر عامل های خطر تأکید کرده است. در دهه ی 1980 میلادی، آنتونفسکی الگوی جدید «خاستگاه سلامت» را پیشنهاد داد که پایه ی نظری و عملی متفاوتی برای ساختن و ارزیابی کردن برنامه های پیشگیری را فراهم ساخت. طبق مدل خاستگاه سلامتی، برنامه های پیشگیری باید چنان گسترش یابند که عامل های حمایتی موجبات ارتقاء افزایش قابل درک بودن، قابل کنترل بودن و معنی دار بودن و همچنین سیستم هایی که جوانان در آن زندگی می کنند را شامل شود. این مطالعه برنامه ها و تحقیقات خاستگاه سلامت محور را تشریح می کند و با کمک این نظریه پیشرفت اجراء و تحقیق در حوزه ی سوءمصرف مواد را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
نقش رسانه ها در پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی و روحی، عوارض و مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرم های مرتبط با مواد مخدر مانند جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدررفتن سرمایه های کلان مادی کشورها و سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. اکنون وضعیت اسفناک اپیدمی اعتیاد به صورت یک پدیده فراکنترل، جامعه ما را به شدت تهدید می کند و جهت رویارویی با این مشکل و تعدیل صدمات و تبعات ناشی از آن، ضروری است تا به ابزارها و راهکارهای بدیع متوسل شویم. یکی از مهمترین ابزارهایی که می تواند در پیشگیری و مقابله با شیوع و سوءمصرف مواد مخدر مؤثر باشد، بکارگیری هوشمندانه و کارآمد رسانه های ارتباط جمعی است. بدون برنامه ریزی برای ایجاد یک ارتباط مناسب از طریق رسانه ها، پیام های پیشگیری و مبارزه با مواد مخدر به مخاطبان نخواهد رسید و ارتباط گران نیز نخواهند توانست در نگرش ها و عقاید مخاطبان خود تغییرات لازم را ایجاد کنند. کارکردهای اطلاع رسانی، آموزشی، سرگرمی، تبلیغاتی، مشارکت و بسیج اجتماعی توسط رسانه ها، نیاز به این ابزارها در راستای دستیابی به اهداف پیشگیرانه و مقابله ای سوءمصرف مواد مخدر را روشن می سازد. بنابراین، هدف این پژوهش که به صورت اسنادی به انجام رسیده است، مطالعه نقش و کارکرد پیشگیرانه رسانه های سنتی در زمینه استفاده از مواد مخدر است.
مقایسه حافظه در افراد مبتلابه اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به عنوان شکل خفیفی از اسکیزوفرنیا، متشکل از علائم شناختی، ادراکی و عاطفی است و کارکرد طبیعی بسیاری از توانایی های شناختی را مختل می کند. هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجاربود. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات علی-مقایسه ای بود. نمونه ای به حجم90 نفر (30 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال(با مصرف دارو)،30 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (بدون مصرف دارو) با 30 فرد بهنجار از بین مراجعان مراکز درمانی دولتی و خصوصی خدمات روانپزشکی به روش نمونه گیری ملاک محور انتخاب شدند. به منظور بررسی عملکرد شناختی از آزمون های حافظه وکسلر و دو خرده مقیاس گنجینه لغات و فراخنای ارقام آزمون هوش وکسلر استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد شناختی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و افراد بهنجار از لحاظ آماری دارای تفاوت معنی دار می باشد. نتایج بیانگر نمرات پایین تر گروه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (با و بدون مصرف دارو) از گروه مقایسه در مقیاس های اطلاعات شخصی، کنترل ذهنی، حافظه منطقی، یادگیری تداعی ها، لیست لغات و حافظه عددی بود. همچنین نتایج نشان داد که گروهها در مقیاس های جهت یابی و حافظه بینایی به لحاظ آماری تفاوت معنادار دارند. به این معنا که نمرات دو گروه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال(با و بدون مصرف دارو) پایین تر از گروه مقایسه بود؛ اما گروه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در جهت یابی و حافظه بینایی مشابه بودند. نتیجه گیری: نارسایی شناختی عمده بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در حافظه کاری، حافظه دیداری، حافظه منطقی و توجه و تمرکز است. نکته قابل تأمل در پژوهش حاضر نارسایی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در عملکرد شناختی همچون حافظه و کنترل ذهنی است.
بررسی علل مرگ و قتل ناشی از اعتیاد، قاچاق مواد مخدر و روان گردان ها
حوزههای تخصصی:
موضوع اعتیاد، مواد مخدر و روان گردان ها از نقطه نظر بیماریها، رواج خشونت، قتل و مرگ زودهنگام در میان معتادان، خانواده های آنان و اقشار دیگر جامعه که به طور مستقیم و غیرمستقیم با آن در ارتباط هستند، حائز اهمیت می باشد. در این میان، موضوع مرگ و قتل شامل خودکشی و دیگرکشی، به قتل رسیدن در منازعات و درگیریها، شهادت مبارزان با مواد و مجازات اعدام مجرمان و... از مواردی است که شمار آسیب این معضل را افزایش می دهد. در این پژوهش سعی بر آن است مرگهایی که به طور مستقیم و غیرمستقیم ناشی از مواد مخدر و روان گردان ها می باشد، بررسی و اهمیت بار منفی آن علیه نظام اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبیین شود. بر اساس نتایج مطالعات می توان گفت که منشأ بسیاری از آسیبها و معضلات اجتماعی نظیر سرقت، فحشا ، قتل و ... ریشه در مواد مخدر و روان گردان ها دارد. دفتر پیشگیری از سوء مصرف مواد در سال 1990 طی مطالعات گسترده برآورد نمود که 49 درصد قتلها، 82 درصد تجاوزها، 69 درصد درگیریهای منجر به قتل ، 50 درصد مرگ و میرهای ناشی از سوانح رانندگی، 27 درصد خودکشی ها، 62 درصد دعواها و درگیری ها، بیش از 50 درصد همسرآزاری ها و 38 درصد کودک آزاری ها با مصرف مواد مخدر و الکل در ارتباط بوده است. از آنجا که مرگهای ناشی از مواد در بسیاری از موارد پنهان مانده است، لذا توجه به ابعاد آن می تواند از گسترش خشونت به خصوص در خانواده ها و جامعه پیشگیری نماید.
اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر علایم اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی کیفیت زندگی درمانی (QOLT) بر اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه است. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه های آزمایش و گواه و پیگیری (45 روزه) بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. از بین 150 نفر که به پرسشنامه های اضطراب و افسردگی پاسخ دادند، 48 نفر نمره بالا دریافت کردند؛ یعنی 24 نفر افسردگی بالا و 24 نفر اضطراب بالا داشتند. سپس هر کدام از گروه های 24 نفره به دو گروه 12 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند و مداخله درمانی؛ یعنی 8 جلسه کیفیت زندگی درمانی روی دو گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که کیفیت زندگی درمانی، میزان اضطراب و افسردگی گروه های آزمایش را نسبت به گروه های کنترل در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به طور معناداری (0005/0p<) کاهش داده است.
مقایسه تحول همدلی در کودکان دارای اختلالات درونی سازی 5 تا 11 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تحول همدلی در کودکان دارای اختلالات درونی سازی 5 تا 11 سال و روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان سنین 5 تا 11 سال شهرستان تبریز می باشند که به این منظور 150 نفر از دختران و پسران سنین 11- 5 سال پیش دبستانی و دبستانی شهرستان تبریز با روش نمونه گیری تصادفی ساده و از مناطق پنجگانه آموزش و پرورش انتخاب شدند. بدین ترتیب پنج گروه سنی شامل گروه سنی 5 ساله، 6 ساله، 7ساله، 9 ساله و 11ساله در هرگروه سنی30 نفر (15 دختر و 15پسر) برگزیده شدند. برای جمع آوری داده ها از دو ابزار شامل پرسشنامه علائم مرضی کودکان و مقیاس همدلی دادس استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون توکی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد کودکان سنین 11- 5 سال از لحاظ تحول همدلی متفاوت هستند. بطوری که آزمون توکی نشان داد که این تفاوت ها بین دو گروه سنی 5 و 6 سال با گروه سنی 7، 9 و 11 سال و هم چنین بین گروه سنی 7 و 9 سال با گروه سنی 11 سال می باشد. از سویی کودکان 11- 5 ساله از لحاظ شدت اختلالات درونی سازی با یکدیگر تفاوت معنی دار دارند. نتایج آزمون توکی نشان داد که این تفاوت بین گروه سنی 5 و 6 سال با گروه های سنی 7 و 9 و 11 سال و گروه سنی 7 و 9 سال با گروه سنی 11 ساله می باشد. بنابراین با افزایش همدلی، میزان اختلالات درونی سازی کاهش می یابد.