فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
رابطه سبکهای فرزندپروری ادراک شده با احساس تنهایی نوجوانان دختر
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه ادراک از سبکهای فرزندپروری و تاثیر مؤلفههای آن بر احساس تنهایی نوجوانان دختر است. فرض اساسی این پژوهش آن است که ادراک فرزندان از سبکهای فرزندپروری والدینشان میتواند احساس تنهایی آنان را تعدیل کند یا تغییر دهد. نمونه پژوهش 387 دانشآموز بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از بین دختران دبیرستانی مشهد و منطقه تبادکان انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها عبارت بودند از: پرسشنامه سبکها و ابعاد فرزندپروری (PSDQ، رابینسون و همکاران، 2001) برای بررسی وضعیت ادراک فرزندان از چگونگی تربیت والدین و مقیاس احساس تنهایی افتراقی (اشمیت و سرمات، 1983) برای بررسی میزان احساس تنهایی آزمودنیها که هر دو را دانشآموزان دختر پاسخ دادند. برای بررسی فرضیهها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. در بررسی فرضیههای پژوهش، بین سبکهای فرزندپروری مقتدر (54/0- r =)، سبک مستبد (34/ 0r =) و سبک سهلگیر (18/0r =) با احساس تنهایی رابطه معنادار (01/0P<) به دست آمد. همچنین نتایج بهدست آمده نشاندهنده رابطه معنادار بین تمامی مؤلفههای سبک تربیتی مقتدر (بعد ارتباطی52/0- r =، بعد نظم 42/0r = - ، و بعد خودمختاری 49/0r =-)، سبک فرزندپروری مستبد (اجبار فیزیکی، 28/0r = ، خصومت کلامی، 29/0 r =و غیرتوضیحیـ تنبیهی، 32/0r =) و مؤلفه بیتوجهی (18/0r =)، از سبک تربیتی سهلگیر با احساس تنهایی (01/0P<) بود.
احساس تنهایی در گستره ی زندگی
حوزههای تخصصی:
بررسی تحولی حافظه آشکار و ناآشکار کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به منظور بررسی تحولی حافظه آشکار و ناآشکار کودکان انجام شد تا مشخص شود که با استفاده از تکالیف معمولی و روزمره، عملکرد کودکان در حافظه آشکار و ناآشکار به موازات افزایش سن چه تغییری می یابد.
روش: در یک بررسی مقطعی، با استفاده از نمونه گیری چندمرحله ایی 120 کودک دبستانی از پایه های سوم، چهارم و پنجم برای اجرا انتخاب شدند. ابزار آزمون مجموعه واژگان پربسامد بود. تعداد این واژگان در طی فرآیند آزمون سازی 32 واژه بود که برای حافظه آشکار و ناآشکار از طریق بازشناسی (حافظه آشکار) و تکمیل کلمه با حروف نخستین (حافظه ناآشکار) اجرا گردید. داده ها با کمک تحلیل واریانس و مقایسه های چندگانه با 99% اطمینان بررسی شد.
یافته ها: کودکان پایه های تحصیلی مختلف در هر دو حافظه آشکار و ناآشکار افزایش در عملکرد را نشان دادند.
نتیجه گیری: مهمترین نتیجه پژوهش حاضر این بود که به موازات رشد حافظه آشکار، حافظه ناآشکار هم با گذشت زمان و افزایش سن رشد می یابد.
مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی سنین بین 15 تا 18 سال شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق محروم از مادر، یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر سنین 15 تا 18 سال شهر اصفهان، در سال 1385-1384 انجام شد. روش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر و دختر 15 تا 18 سال طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر، ساکن در شهر اصفهان و مشغول به تحصیل در دبیرستانهای عادی در سال 1385-1384 بود.نمونه آماری شامل 228 نفر نوجوان طلاق، یتیم و عادی بود، به گونه ای که، هر گروه شامل 76 نفر (38 نفر و پسر 38 نفر دختر) بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ضمنا در روش نمونه گیری، ترکیبی از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش عضویت گروهی و جنسیت متغیرهای مستقل، وضعیت بهداشت روانی متغیرهای وابسته و ویژگیهای جمعیت شاختی متغیرهای کنترل را تشکیل می دادند. برای بررسی و مقایسه وضعیت بهداشت روانی آزمودنی ها، از پرسشنامه SCL-90-R و برای بررسی ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنی ها، از پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مانوا، آزمون تفاوت معنی دار حقیقی توکی (HSD) و میانگین استفاده گردید. سپس از تحلیل داده ها نتایج ذیل به دست آمد: بین میانگین نمرات آزمودنی های سه طلاق، یتیم، و عادی در هر 9 مقوله پرسشنامه SCL-90-R تفاوت معنی داری وجود داشت (P=0.0001)، ضمنا در شش بعد (افسردگی، اضطراب، شکایات جسمانی، حساسیت در روابط متقابل، اضطراب فوبیک و افکار پارانوئید) P=0.0001 میانگین نمرات دختران بیشتر از پسران بود، ولی در بعد پرخاشگری (P=0.0001) میانگین نمرات پسران بیشتر از دختران بود. در دو بعد وسواس و اجبار و روان پریشی بین میانگین نمرات پسران و دختران تفاوت معناداری وجود نداشت. ضمنا تعامل بین عضویت گروهی و جنسیت بر هیچ کدام از زیر مقایس ها (9 بعد پرسشنامه SCL-90-R) معنادار نبود. یافته های پژوهش در پرتو نتایج تحقیقات مربوط، مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفته است.
بررسی تحولی ترجیح رنگ در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تحول ترجیح رنگ در کودکان 4 تا 10 ساله شهر اصفهان بوده است. بدین منظور 240 کودک (120 پسر و 120 دختر) به صورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای از مهدکودک ها ومدارس ابتدایی دو ناحیه آموزش و پژورشی شهر اصفهان انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از کارت های رنگی، شامل رنگ های زرد، صورتی، نارنجی، قرمز، آبی، سبز، بنفش، قهوه ای، خاکستری، سفید و سیاه جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس نشان داد ترجیح رنگ در چهار گروه سنی4، 6، 8، و 10 ساله در مورد رنگ های نارنجی، قرمز و قهوه ای معنی دار است (به ترتیب002/0P< ، 029/0P< و005/P<). علاوه بر این میانگین نمرات رنگ ها و نمودارهای مربوط به آنها نشان داد که به طور کلی رنگ های آبی، زرد، قرمز، نارنجی و صورتی جزء 5 ترجیح اول کودکان 4، 6، 8 و 10 ساله بوده؛ و رنگ های سبز، بنفش، سفید، قهوه ای، خاکستری و سیاه جزء 6 ترجیح آخر آنها قرار دارند. نتایج برمبنای مطابقت های پژوهشی و نظریه های مرتبط مورد بررسی قرارگرفته است.
مقایسه مشکلات دوره بلوغ دختران نوجوان کم توان ذهنی با دختران نوجوان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات دوره بلوغ (رفتاری و جنسی) دختران کم توان ذهنی و مقایسه آن با مشکلات دوره بلوغ در دختران عادی در شهر تهران است. روش: این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مقطعی است. تعاد 90 نفر دختر کم توان ذهنی و 90 نفر دختر عادی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، به صورت گروه نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش، برای بررسی مشکلات رفتاری در دوره بلوغ از چک لیست رفتاری آخنباخ (فرم CBCL) و برای بررسی مشکلات جنسی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله آزمون های آماری t مستقل، یومن ویتنی، خی دو، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دختران کم توان ذهنی در دوره بلوغ حالت هایی چون گوشه گیری، اضطراب/ افسردگی، پرخاشگری، مشکلات اجتماعی، مشکلات توجه، درونی سازی و مشکلات جنسی در آنها نسبت به دختران عادی بیشتر مشاهده می شود و در مقیاس های شکایت جسمانی، مشکلات تفکر، رفتار بزهکارانه و برونی سازی بین دو گروه، تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که دختران کم توان ذهنی در مقایسه با دختران عادی با داشتن بهره هوشی پایین و اختلال در رفتار سازشی، در حل مشکلات فردی و اجتماعی نقص عمده دارند؛ بنابراین بلوغ و تغییرات همراه با آن می تواند مشکلاتی را برای این افراد و خانواده های آنها ایجاد کند.
"سینما درمانی و بهداشت روان "
حوزههای تخصصی:
هویت
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با کیفیت دوستی در دانش آموزان دبیرستانی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با کیفیت دوستی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان 16-15 ساله دبیرستانی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 83-1382 می باشد. از میان این افراد 200 نفر (103 نفر پسر، 97 نفر دختر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش سبک های دلبستگی از پرسشنامه سبک های های دلبستگی کولینز و رید (1990) استفاده شد و کیفیت دوستی با استفاده از پرسشنامه دوستی و عدم دوستی ریسمن و بیلنگهام (1989) اندازه گیری شد.
نتایج نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن و کیفیت دوستی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و کیفیت دوستی رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین سبک دلبستگی اضطرابی - دوسوگرا با مولفه های دوستی ارتباط منفی به دست آمد.
بر اساس یافته های این پژوهش جنسیت آزمودنی ها نقشی در نوع سبک دلبستگی آنها ندارد. اما تفاوت معناداری در میانگین سه سبک دلبستگی (بدون توجه به جنسیت) به دست آمد که آزمون تعقیبی شفه نشان داد بیشترین سهم را سبک دلبستگی ایمن به خود اختصاص داد و سبک ناایمن اضطرابی - دوسوگرا در مرحله بعد و کمترین میانگین مربوط به سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی بود.
در میزان کیفیت دوستی دو جنس تفاوت معناداری به دست آمد که این تفاوت به نفع پسران است. همچنین سبک دلبستگی ایمن، مقدار 8.6% از واریانس کیفیت دوستی را تبیین می کند.
رابطه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی با احساس غربت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین هوش هیجانی، سبک های دلبستگی و احساس غربت طراحی شد.
روش: در یک روش مقطعی 280 نفر از دانشجویان غیر بومی دانشگاه رازی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس دلبستگی هازن و شیور، مقیاس هوش هیجانی سیبریا شرینک و پرسشنامه احساس غربت آرچر و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیری، آزمون t برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که دانشجویان دلبسته ایمن در مقایسه با دانشجویان دلبسته ناایمن احساس غربت کمتری تجربه می کنند. بین هوش هیجانی و احساس غربت رابطه منفی وجود داشت و دانشجویان دلبسته ایمن از هوش هیجانی بالاتری برخوردار بودند. بین سن و احساس غربت رابطه ای مشاهده نشد.
نتیجه گیری: سبک های دلبستگی و هوش هیجانی از طریق مختلفی ممکن است بر میزان احساس غربت تجربه شده توسط افراد تاثیر بگذارند.
بررسی روش کلاس داری آموزگار بر پایه ی جنسیت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
آیا در مدارس به تفاوت های جنسیتی دامن زده می شود؟ آیا کنش ورزی های کلاسی میان آموزگار و شاگردان، پدیدآورنده نابرابری های جنسیتی در کلاس درس و در پی آن در جامعه است؟ آموزگار به سان عضوی از جامعه، بی گمان متاثر از فرهنگ چیره جامعه ای است که در آن زندگی می کند. نگرش های موجود درباره توانایی دختران و پسران و میزان موفقیت آنها در رشته های گوناگون آموزشی و شغل های مختلف، پنداره های آموزگار را می سازد.
در این پژوهش، تاثیر جنسیت دانش آموزان بر روش کلاس داری آموزگار بررسی شده است. برای این کار، نمونه ای 88 نفری از آموزگاران زن همسردار که دست کم چهار سال پیشینه آموزش در پایه چهارم دبستان داشتند (44 نفر از مدرسه های دخترانه و 44 نفر از مدرسه های پسرانه) در شهر تهران گزیده شدند. داده های پژوهش با پرسش نامه ای پژوهش گر ساخته گردآوری شد.
یافته های پژوهش نشان داد که کنش ورزی های کلاسی میان دانش آموزان و آموزگاران، جدا از نگرش ها و انتظارهای آموزگاران نیست. 56.8 درصد از آموزگاران بازگو کردند که شیوه درس دادن خود را بر پایه جنسیت دانش آموزان تغییر می دهند و 87.5 درصد آنها بر این باور بودند که دختران و پسران باید شغلی در خور جنسیت خود برگزینند
"
بررسی رابطه سبکهای دلبستگی بزرگسالی با جهت گیری به کار و درگیری با کار در پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه سبکهای دلبستگی بزرگسالی با جهت گیری به کار و درگیری با کار در بین پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر اصفهان بوده است. در این پژوهش سبکهای دلبستگی بزرگسالی متغیرهای پیش بین و جهت گیریهای کاری و درگیری با کار متغیرهای ملاک بودند. در این پژوهش، 160 (95 زن و 65 مرد) نفر از پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر اصفهان به شیوه نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. نوع پژوهش توصیفی (همبستگی) بود. آزمودنیها پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسالی، پرسشنامه جهت گیری به کار و پرسشنامه درگیری با کار را تکمیل کردند. در این پژوهش روش آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام برده شد. نتایج نشان دادن که آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن نسبت به آزمودنیهای دارای سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا جهت گیری به کار ایمن تری دارند. همچنین، میزان درگیری با کار آزمودنیهای دارای سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا نسبت به آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن کمتر است. علاوه بر این، نتایج تحلیل سوالات هم سهم معنی دار متغیرهای پیش بین با در پیش بینی متغیرهای ملاک نشان داد و مشخص ساخت که سبک دلبستگی می تواند جهت گیری به کار و درگیری با کار را به خوبی پیش بینی نماید. یافته های پژوهش بر اصالت و اهمیت دلبستگی ایمن به منزله یک نیاز نخستین و اساسی در موقعیتهای صنعتی – سازمانی اشاره دارد.