فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به ارتباط میان منطق و اخلاق می پردازد و تعارض تکالیف را به منزلة مبحثی اخلاقی بررسی منطقی می کند. منطق تکلیف استاندارد که از ابتدا به منظور بررسی گزاره های اخلاقی بنا شد، نمی تواند بیان درست و دقیقی از تعارض میان تکالیف داشته باشد. بنابراین منطق های جدید تکلیفی بنا شده اند تا بتوانند موقعیت تضاد میان تکالیف را به طور صوری بیان کنند. در این میان منطق های تکلیف فسخ پذیر و به طور خاص منطق فسخ پذیر پیش فرض ریتر می تواند رویکردی جدید در قبال تعارضات اخلاقی داشته باشد و آن ها را به شکل قابل قبولی تبیین کند.
رویکردی نوین در بررسی ماهیت ایمان با نگاه به ساحات وجودی نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگام بحث درباره ماهیت ایمان، اغلب تفکیکی برپایه متعلَق ایمان ارائه میشود که براساس آن، ایمان بهگونه کلی یا گزارهای است و یا غیر گزارهای؛ یعنی اگر ایمان به یک یا چند گزاره تعلق گیرد، ماهیتش نیز گزارهای و از سنخ معرفت خواهد بود؛ اما اگر متعلَق ایمان شخص یا موجودی خارجی باشد، ماهیت ایمان از سنخ اموری همچون دلبستگی و وفاداری است. این مقاله با بررسی لوازم این تفکیک نشان می دهد که اولاً این دسته بندی بهلحاظ صوری و منطقی دچار مشکل است و ثانیاً چنان قوت و صلاحیتی ندارد که ماهیت ایمان را روشن کند. بخش دوم مقاله، ایمان را براساس اینکه کدام یک از ساحات سه گانه نفس آدمی بیشتر در آن مؤثر باشند، به ایمان عقل گروانه، اراده گروانه و احساس گروانه تقسیم و شواهدی از نظریات فیلسوفان و متکلمان مسیحی و مسلمان برای هریک از انواع ایمان ارائه میکند.
تحلیل و بررسی منابع فکری پائولوکوئلی
حوزههای تخصصی:
امروزه با فروپاشی نظام های مادی، مارکسیسم و فرویدیسم، خلأ ناشی از فقدان ایمان و معنویت و به دنبال آن، نیاز بشر به معنویت و عرفان بیشتر احساس می شود. پائولوکوئلیو، رمان نویس مشهور برزیلی، نویسنده ای است که با زیرکی از این فرصت و موقعیت استفاده کرده و به منظور پرکردن خلأ معنوی موجود در جهان، داستان هایی به ظاهر عرفانی می نویسد. وی اندیشه های عرفانیِ خود را از عناصر بومی و اعتقادات مذهبی هر آئین و منطقه ای وام گرفته است. شمنیسم، تائوئیسم و عرفانِ سرخ پوستی، از جمله مواردی است که بیش ترین تأثیر را بر اندیشه و آثار وی داشته اند. طبیعت گرایی، سحر و جادو، مواد مخدر، رقص و موسیقی و روابط آزاد جنسی، از عناصر مشترک بین شمنیسم، تائوئیسم و عرفان سرخ پوستی است که البته در ادبیات عرفانی پائولوکوئلیو بازتاب گسترده ای داشته است.
رابطه اعتباریات و فناوریهای نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاهیمى که در خارج ما بازائى ندارد و ذهن به منظور رفع احتیاجات حیاتی، آنها را ساخته است ادراکات اعتباری نامیده می شوند؛ در برابر ادراکات حقیقی که انکشافات و انعکاسات ذهنی واقع و نفس الامر هستند. از سوی دیگر فناوری نرم، فناوری ذهنی است که در اندیشه، اعتقادات، ارزش ها و رفتارهای فردی و اجتماعی انسان ریشه دارد و مولفه های تشکیل دهنده آن، عوامل انسانی غیر قابل مشاهده هستند. این مفهوم در برابر فناوری سخت قرار دارد که امری خارجی است و عوامل فیزیکی مولفه های آن را شکل می دهند. با توجه به ویژگی های مشابه بسیار و مصادیق مشترک فراوانی که میان این دو مفهوم وجود دارد می توان احکام مربوط به هریک را به مصادیق دیگری تسری داد.
پیامدهای نظریه تعدد قرائت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال طرح مباحث هرمنوتیک در غرب، مسئله تجویز قرائت های متعدد نیز که ثمره آن است، در قرن های بعدی مطرح گردید. این نظریه ثمره هرمنوتیک فلسفی است که از یک سو، مقصود مؤلف متن را در فهم، بی تأثیر می داند و از دیگر سوی، متن را در بیان معنای خود صامت می داند. از این رو، مفسّر با توجه به پیش فرض های ذهنی خود، معنایی برای متن می سازد.
سؤال این است که اگرچه می توان برداشت های متفاوت از یک متن داشت، اما آیا تمام برداشت های عَرضی یک متن نیز صحیح و مطابق با واقع است؟ و آیا می توان برداشت های متضاد از یک متن داشت؟ آنچه مسلم است، تکثر قرائت از یک متن به معنای صحت برداشت های متضاد، پذیرفتنی نیست و عقل سلیم آن را با بسیاری از اصول و بدیهیات در تعارض می بیند. از این رو، اگر لوازم باطل این نظریه را رصد کنیم، به بطلان و نامعقولی آن بیشتر پی خواهیم برد.
این مقاله درصدد بررسی برخی لوازم نادرست این نظریه با روش تحلیلی توصیفی می باشد. اگر نظریه ای دارای لوازم و آثار غیرمعقولی بود، آن نظریه نیز همچون لوازم خود محکوم به شکست خواهد بود.
دیدگاه راسل درباره استقرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معضل استقرا از مهم ترین و دشوارترین مسائل فلسفی است که با حل آن بسیاری از معضلات فلسفی حل می شوند و استنتاج های علمی توجیه پذیر می شوند. برتراند راسل، یکی از فیلسوفان بزرگ تحلیلی قرن بیستم، تلاش کرده است معضل استقرا را حل کند.
از نظر راسل معضل استقرا پرسش از چگونگی توجیه احکام کلی، قوانین علّی، و معرفت غیر مستقیم است. او توسل به اصل یک نواختی طبیعت را برای حل این معضل کافی نمی داند؛ از نظر او چاره کار پذیرش اصل استقراست. بنابر اصل استقرا، هرچه تعداد موارد اقتران الف با ب بیش تر باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب بیش تر خواهد بود و هرگاه تعداد موارد اقتران به اندازه کافی باشد احتمال اقتران همیشگی الف با ب قریب به یقین می شود.
به اعتقاد راسل، اصل استقرا نه قابل اثبات تجربی است و نه قابل اثبات عقلی، بلکه این اصل را باید به استناد بداهت ذاتی اش و درنهایت به دلیل نتایج آن پذیرفت. بنابه نظر راسل اصول فرامنطقی یا اصول موضوعه پنج گانه باعث می شوند احتمالِ تعمیم به یقین نزدیک شود. سرانجام راسل خاطرنشان می کند هرچند استقرا به ما یقین نظری (منطقی و ریاضی) نمی دهد، اما احتمال قریب به یقین ناشی از آن بیش تر از یقین ناشی از جزم مابعدالطبیعی است.
گفتمان عقل و دین در توصیف خدا در قرون وسطی
حوزههای تخصصی:
دوران قرون وسطی،با وام گیری از فضای فکری یونان باستان و همچنین بهره گیری فراوان ازآموزه های مسیحیت،ترکیبی بی بدیل از آمیزش دین و فلسفه ارائه داد که در نوع خود یگانه بود. اینکه فلسفه چه واکنشی در مقابل ورود آموزه های دینی در مقولات مورد بحث خود داشته و دین چه میزان به باورهای فلسفی استناد می کرده است،موضوعی است که در این مجموعه،به جد بررسی شده است.حضور دینی قدرتمند،چون مسیحیت،با جهت دادن به افکار عمومی و باورهای دینی مردم،در نوع نگاه و تعریف آنها از فلسفه تاثیر گذاشته و متقابلاً فلسفه نیز با عرضه اندوخته های عقلانی خود به دین،آن را وادار به تطبیق پذیری با خود کرده است.این که در این میان هریک به چه میزان از دیگری تاثیر پذیرفته و بر آن تاثیر گذاشته است،مبحثی است که به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد اما آنچه مسلم است آن است که این دو حوزه در تماس مستقیم و تنگاتنگ با یکدیگر بوده و حتی با وجود انکار یکدیگر،وابستگی و پیوند شدیدی دارند. درست است که دین بر فلسفه تاثیر گذاشته و محدوده و قلمرو حرکتش را محدود کرده است،اما فلسفه نیز با ورود به حوزه آموزه ها و تفاسیر دینی،آنها را بسیار متحول نموده است.
زیبایی شناسی در جهان بینی دینی و فلسفی و علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان بینی نوعی برداشت و نحوه تفکر انسان نسبت به جهان است. نحوه نگرش به جهان به سه نوع دینی، فلسفی و علمی دسته بندی شده است که نسبت به هم ترتّب زمانی دارند. در هستی شناسی دینی، نخستین خلقت نور الهی است. دین سرآغاز همه علوم است. با تمسک فلسفه و علم به دین، معرفت و حیات بشری به سمت تکامل و توسعه سیر می کند.
در جهان بینی دینی ، زیبایی از سرچشمه جمال مطلق نشئت می گیرد و ذات حق، جمیل علی الاطلاق است؛ ظلّ جمیل، جمیل است و محال است که جمیل نباشد. زیبایی در جهان بینی فلسفی، از دیدگاه افلاطون در خط منقسم هستی شناسی نخست در عالم مُثُل تعیّن پیدا می کند و در عالم ریاضی کمّ و کیف به خود می گیرد و در عالم محسوسات به تعیّن عینی می رسد. در جهان بینی علمی و تجربی، طبیعت و جهان خلقت دارای انتظام فضایی و زیبایی است. جهان هستی کارگاه صنع الهی است و زیباترین مخلوقات بین همه موجودات در خلقت انسان، پدیدار گشته است.
در تعامل دین و فلسفه، حکما و فلاسفه اسلامی مکتب فلسفی شان را از سرچشمه زلال دین کسب کرده اند. در تعامل دین و علم، زببایی شناسی تجربی تحت شمول احکام الهی قرار می گیرد و در تعامل علم و فلسفه، زیبایی شناسی علمی و تجربی، مصداقی و زیبایی شناسی فلسفی، کلّی و دربرگیرنده مصادیق متعدد است.
زیبایی حقیقی از دین و نظام ارزشی نشئت می گیرد و در فلسفه و علم جریان پیدا می کند و پس از ظهور زیبایی، زیبایی دینی و فلسفی و علمی در تعامل هم قرارمی گیرند و همه زیبایی ها در دین به وحدت می رسند.
نقش فرشتگان در تدبیر جهان در قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن فرشتگان را تدبیر گر نظام عالم و مظهر توحید افعالی و دارای افعال گوناگون و واسطه ی فیض پروردگار معرفی می کند. اما عهدین در مواردی مشترک با قرآن و در مواردی به گونه ای متضاد و متفاوت با یکدیگر به این امر پرداخته اند به گونه ای که شناخت درستی از فرشتگان ارائه نمی شود. و ازین رو، پژوهشگر کوشیده است با رویکردی تطبیقی، از بعد لغوی و تفسیری این مسأله را بررسی نموده و پس از طرح دیدگاههای اندیشوران مسلمان و مسیحی و یهودی، با شاخصه هائی همچون: جامعیّت، احاطه وگستردگی معارف، شفّافیّت، غنا، استحکام مطالب و ظرفیّت جاودانگی، نقش فرشتگان در تدبیر جهان را در قرآن و عهدین تبیین کند تا دینداران را در ساختن جامعه ی برتر دینی، اخلاقی و انسانی، یاری رساند.
نقد حسن وقبح شرعی غزالی بر مبنای اخلاق کانت
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
امام محمد غزالی معروف به حجت الاسلام (450-505 ه.ش) و کانت(1804-1734.م) دو چهره فلسفی بسیار مهم در تاریخ بشرهستند که با نوآوری در مهمترین مسائل اخلاقی تاثیرات فراوانی در تفکر جوامع خود پیرامون اخلاق بر جای گذاشته اند. هدف این دو اندیشمند که با فاصله زمانی 3قرن پا به عرصه جهان گذارده اند،حفظ و صیانت از دین بوده است. مقاله حاضر با بیان حسن و قبح شرعی از دیدگاه غزالی متکلم و عالم سنی و اشعری مذهب ایرانی و بررسی نتایج حاصل از پذیرش این دیدگاه و مقایسه آن با مبانی و اصول اخلاقی کانت، در صدد این مطلب است که دایره عمل اخلاق مبتنی بر حسن و قبح شرعی اخلاقی محدود بوده و در نهایت به ضدیت با مبانی شرع منتهی می شود.
اصالت وحدت تحویل گرایانه و اصالت وحدت کمال محور نفس و بدن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء