فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۴٬۴۶۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بسیاری از آیات کتاب مقدس، اعم از عهد قدیم و عهد جدید، به یکتایی خداوند و منزّه بودن او از جسمیّت تصریح می کند و از سوی دیگر، در برخی از نوشته های عهد جدید به صراحت به تجسّم خدا در کالبد عیسی مسیح اشاره شده است. مسیحیان با استفاده از برخی مطالب عهد جدید، به «تجسّد خدا در مسیح» معتقد شده اند. بنابراین اگر کسی قائل به تحریف کتاب مقدس نبوده، بخواهد آیات را با همین شرایط موجود بپذیرد و تفسیر صحیحی ارائه دهد به ناچار باید به تأویل و تفسیر مجازی روی آورد و این آموزه را تأویل کند، به گونه ای که با توحید و صفات تنزیهی خداوند مغایرت نداشته باشد. تاریخ تفسیر کتاب مقدس نشان می دهد بسیاری از مفسّران مسیحی تجسّد خدا را امری مجازی دانسته و برخی نیز آن را بیانی اسطوره ای می دانند. قرآن کریم نیز خدا را منزّه از مادّیّت و جسمیت دانسته و منکر هرگونه تجسّم خدا در عیسی و الوهیت اوست. الاهی دانان مسلمان نیز با استفاده از درون مایه های قرآنی و حدیثی و با استفاده از استدلال عقلی، لوازم تجسّد را که اموری ممتنع اند یادآور شده اند.
برهان جایگشت علیه رئالیسم متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم ایده ای است شهودی که عموم انسان ها آن را به طور صریح یا ضمنی پذیرفته اند. کم تر کسی هست که وجود اشیای مستقل از ذهن یا ارتباط میان صدق و اوضاع جهان را نپذیرد، اما چگونگی ارتباط زبان با واقعیت محل بحث های زیادی است. یکی از نظریاتی که با شهود ما سازگاری بیش تری دارد انطباق میان اجزای زبان با عناصر عالم خارج است؛ اما مانند بسیاری دیگر از ایده های شهودی با تدقیق در این مسئله، ایرادات مهمی به این تلقی ساده از انطباق میان جهان و زبان وارد می شود. هیلاری پاتنم، فیلسوف نام دار معاصر امریکایی، نوعی خاص از رئالیسم را که خود «رئالیسم متافیزیکی» (از این پس به اختصار، رئالیسم) می خواند و مدعی چنین دیدگاهی دربارة ارتباط زبان و جهان است نقد می کند؛ وی در این راه از استدلال های مبتنی بر نظریة مدل نیز بهره می گیرد. نظریة مدل بخشی از علم ریاضیات است که روابط میان زبان و تعبیرهای زبان را بررسی می کند. متن حاضر سعی در توضیح، تحلیل، و نقد کم تر فنی و بیش تر شهودی «استدلال جایگشت» دارد که پاتنم علیه رئالیسم طرح کرده است. آن چه پاتنم در این استدلال سعی در نشان دادن آن دارد این است که مدلول یا مصداق عبارات زبان در نگاه رئالیستی قابل تثبیت شدن نیستند.
بیزگرایی و چالش های نظریة تأیید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیزگرایان بر این باورند که راه حلی برای مسئلة تعیین منطق حاکم بر شواهد در اختیار دارند؛ این مسئله از اهمیت ویژه ای در فلسفة علم برخوردار است، چراکه درنهایت آن چه موجب تمایز افسانه و علم از هم می شود این است که ما گواه خوبی برای محتوا و مضمون علم داریم. ایده اصلی مشترک در نسخه های گوناگون نظریة تأیید بیزی، این است که باور ها با اندازه ا ی از احتمال تأیید می شوند و الحاق شاهد جدید، به وسیلة شرطی سازی و با استفاده از قاعدة بیز صورت می پذیرد. بیز گرایان همگی بر این باورند که رویکرد های کیفی در مورد نظریة تأیید، ناامیدکننده اند و یک رویکرد مناسب در روشی که شاهد از فرضیه ها و نظریه ها پشتیبانی می کند، باید کمّی باشد؛ که رویکرد کمّی، مستلزم استفاده از اصول حساب احتمالات است. هدف از این مقاله، بررسی چالش های نظریة تأیید به وسیلة رویکرد استاندارد بیزی است.
بررسی تطبیقی سیر از کثرت به وحدت در هستی شناسی افلاطون و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
مباحث مربوط به خلقت و ترتیب بندی موجودات، اصل خیر را در رأس هرم هستی شناسی خود می نهد و سعی در توجیه ارجاع کثرات به وحدت متعالی دارد. از سوی دیگر ملاصدرا نیز بر مبنای اصول فلسفی و دینی خود با نگاهی وحدت محور با طرح نظریة بدوی خود یعنی (وحدت تشکیکی وجود) و نظریة نهایی خویش (وحدت شخصی وجود) به نحوی خاص می کوشد تا چگونگی ارجاع این کثرات به وحدت متعالی را مبین سازد.
با وجود تفاوت هایی که در این زمینه در اندیشة این دو فیلسوف، بر اساس مبانی فلسفی متفاوت آن ها وجود دارد، هر دو، کثرات را به امری واحد ارجاع می دهند به نحوی که کثرات را بیش از سایه ای از وحدت متعالی نمی انگارند و در این رابطه چینش مورد نظر افلاطون از نظام هستی متناظر با نظریة بدوی ملاصدرا از هستی است
بررسی دیدگاه جی. ال. مکی درباره شر از منظر فلسفه سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله شر از مسائلی است که برخی فیلسوفان ملحد، آن را دلیلی برای رد وجود خداوند عنوان کرده اند. جی. ال. مکی از جمله فیلسوفانی است که در مقاله "" شر و قدرت مطلق "" ( Evil and Omnipotence )، در صدد آن است که اثبات کند، شر موجود در عالم با برخی صفات خداوند ، همچون قدرت مطلق و خیر مطلق منافات دارد، در نتیجه متأله یا باید به وجود خدا بدون این صفات معتقد باشد یا باید اساساً منکر وجود خدا شود. از منظر فلسفه اشراق ساختار استدلالی مکی در مسأله شر قابل قبول نیست. سهروردی با قضایای مقوم مکی مخالف است. او خداوند را خیر محض و شر را امر عدمی می داند و تعلق نگرفتن قدرت واجب الوجود به محالات ذاتی را محدود کننده قدرت او به حساب نمی آورد، به علاوه معتقد است وجود شر با هیچ یک از کمالات خداوند منافات ندارد و شر قلیل موجود در هستی، لازمه عالم مادی است و فقدان شر قلیل بی تردید حکمت خداوند را زیر سؤال خواهد برد.
رابطه زبان دین و صدق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های اساسی که در حوزه ی زبان دین در خور طرح است پرسش از صدق زبان دین است. این مسأله از منظر متفکران دینی، حایز اهمیت است، چراکه اعتقادات و باورهای دینی مؤمنان برگرفته از آموزه ها و گزاره هایی است که در زبان دین بیان شده است و از منظر معرفت شناسی، حصول معرفت در پرتو احراز صدق باورها امکان پذیر است. علاوه بر این، از منظر ایمان دینی، وقوع گزاره های کاذب در زبان دین با علم مطلق و خیرخواهی خداوند ناسازگار است. در این نوشتار، ضمن مرور اجمالی نظریه های صدق، مسأله ی صدق زبان دین در سه محور کلی«قابلیت اتصاف زبان دین به صدق»، «امکان دست یابی به صدق زبان دین در مرتبه ی فهم بشری» و«معیار و ملاک حجیّت باورهای دینی در صورت عدم امکان دست یابی به صدق» مورد بررسی قرار گرفته است.
پارادایم حاکم بر فلسفه ذهن معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی تبیین پارادایم حاکم بر فلسفه ذهن در دوران معاصر است. نویسنده با روش تحلیلی، پس از
ذکر کلیّاتی در باب نگرش پارادایمی توماس کوهن، در پی توضیح این مطلب برآمده که پاردایم حاکم بر
فلسفه ذهن معاصر، شدیدًا متأّثر از علوم تجربی – اعمّ از فیزیک، روانشناسی تجربی، زیستشناسی، علوم
اعصاب، علوم کامپیوتر – بوده است . حکومت پارادایم مذکور را میتوان در برخی مسائل و مباحث محوری در
اصل سادگی (تیغ اکام) و حذف » ،« تبیینناپذیری کیفیتهای پدیداری » فلسفه ذهن معاصر، مانند
و ... مشاهده « اصل بستار علل فیزیکی و انکار علیّت ذهن به فیزیک » ،« ویژگیهای ذهنیِ غیرفیزیکی
نمود. این مقاله با پرداخت مفصّل به نمونههای مذکور، نشان میدهد تعهّدات پارادایمی فیلسوفان ذهن در
دوران معاصر، چه تبعاتی در اولویتیابی معضلها، نحوه پردازش مسائل، و گزینش رویکرد پاسخگویی به آنها،
به دنبال داشته است
تحلیل های نادرست از قاعدة اعتدال ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعدة اعتدال هستة مرکزی فضیلت گرایی اخلاقی ارسطو است. بر اساس این قاعده، همة فضایل اخلاقی در حد وسط قرار دارند و رذایل اخلاقی همه ناشی از افراط و تفریط در اعمال و عواطف است. شارحان و ناقدان گاه در فهم این قاعدة مهم دچار اشتباه و اختلاف شده اند؛ یکی از نقاط اختلاف تفسیر معناشناختی یا عمل گرایانه از قاعدة اعتدال است؛ تفسیر اعتدال به حد وسط دقیق و به اعتدال کمّی، عدم انطباق قاعدة اعتدال بر همة فضایل، نسبت دادن افراط و تفریط به فضیلت و ایجاد رابطة خطی بین فضایل و رذایل از جمله تحلیل های نادرست در قاعدة اعتدال است. این مقاله درصدد بیان تحلیل های نادرست از قاعدة اعتدال و اصلاح آنهاست.
بررسی نظریه پیچیدگی و تبیین اشارات آن در مدیریت سازمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با استفاده از روش تحلیلی به خاستگاه نظریه پیچیدگی و تاثیر آن در مدیریت سازمان های آموزشی اشاره می کند. متفکران نظریه پیچیدگی معتقدند سازمان های آموزشی، سیستم هایی خود سازمان، پیچیده و غیرخطی هستند، بنابراین تغییرات آنها را نمی توان با اصول مدیریت سنتی توجیه نمود و مدیریت آنها می بایست مدیریتی خلاق، انعطاف پذیر نسبت به تغییر، بی ثباتی و تنوع، تدوین برنامه های کوتاه مدت، بازدارنده نسبت به تمرکز قدرت و سلسله مراتب و کنترل از بالا به پایین، مبتنی بر اعتماد و احترام متقابل، و به صورت گروهی و اشتراکی باشد. در مقاله دلالت های ارزشمند این نظریه تحسین می گردند، اما به دلیل ماهیت نسبی گرای مدیریت پیچیده و چگونگی تطبیق سیستم خود سازمان با مدیریت و نحوه عملی مدیریت گروهی، بر رعایت احتیاط در کاربرد عملی آن تاکید می شود. در نهایت نتیجه گیری می شود که مدیریت پیچیدگی مبتنی بر ارتباط مفاهیم مکملی چون نظم/ بی نظمی می تواند مبنای مناسبی برای مدیریت سازمان های آموزشی محسوب شود.
اسلام و مسیحیت؛ امکان گفت وگوی دو مکتب از دیدگاه هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام و مسیحیت بیشترین پیروان را در دنیا دارند. بیشتر پیروان این دو دین خود را در طریق نجات می دانند و به همین دلیل، دعوت مسیحیان به پذیرش دین اسلام شاید همواره موفقیت آمیز نباشد. سؤالی که برای متفکران پیش می آید این است که در این شرایط، چگونه می توان به همزیستی مسالمت آمیز رسید؟ بهترین شیوة گفت وگوی ادیان، گفت وگوی پیروان ادیان است. در گفت وگوی ادیان، مشابهت ها و نقاط افتراق میان دو دین بیان می شود و بسیاری از سوءفهم ها برطرف می گردد. امروزه بیش از پیش ضرورت این بحث مشخص شده است. یکی از متفکرانی که دغدغة این بحث را داشته هانری کربن، فیلسوف فرانسوی، است. وی گفت وگوی اسلام و مسیحیت امکان پذیر می داند. این مقاله آراء وی را در این خصوص نقد و تحلیل می کند.
بررسی نظریة لیمن دربارة فلسفة سیاسی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله نخستین نوشتاری است که به بررسی نظریة الیور لیمن دربارة فلسفة سیاسی اسلامی می پردازد. دغدغة اصلی لیمن، نقد تفاسیر و رهیافت های موجود دربارة مطالعه فلسفة سیاسی اسلامی است. وی فلسفة سیاسی اسلامی را متأثر از مکتب نوافلاطونی و نوارسطویی می داند. بر این اساس، صفت «اسلامی» در این فلسفه را نه به معنای محتوایی، بلکه به معنای تمدنی می پذیرد. اما نظریة لیمن در هر دو وجه انتقادی و ایجابی ناموفق است. وی در وجه انتقادی، برداشت درستی از تفاسیر و رهیافت های موجود ندارد و در وجه ایجابی نیز به فهم مناسبی از رابطة میان وحی و عقل یا دین و فلسفه دست نیافته است.
از کارکردگرایی تا بسترگرایی: بازسازیِ گفتگوی دریفوس و پاتنم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 1960 پاتنم در مقاله ""اذهان و ماشین ها"" بر پایه قیاسِ میانِ ذهن و ماشینِ تورینگ نگرشی نو به ذهن به نام کارکردگرایی را پی ریزی نمود. یک دهه پس از آن دریفوس براساسِ تفسیرش از پدیدارشناسیِ مرلوپونتی و هیدگر کارکردگراییِ پاتنم را نقد کرد. دریفوس نشان داد که نمی توان ذهن را به مثابه ماشینی تورینگ به شمار آورد که با بهره گیری از قواعدی صوری کار می کند و ورودی و خروجی هایش عناصری فارغ از بستر هستند. دو دهه بعد پاتنم بر پایه شکست کارنپ در صوری سازی استقرا، چرخش به سوی کل گرایی و خارجیت گرایی معناشناختیِ خودش از نگرشِ کارکردگرایانه- محاسبه گرایانه در فلسفه ذهن دست کشید و به نگرشی خارجیت گرا- بسترگرایانه روی آورد. نقدی که پاتنم بر پایه آن کارکردگرایی را از ریشه نادرست دانسته بود همان نقدی بود که دریفوس سال ها پیش بر وی وارد آورده بود. در این مقاله گفتگوی نقادانه میانِ دریفوس و پاتنم بازسازی می شود و بر پایه آن نشان داده می شود که فیزیکالیسم به مثابه نظریه ای در بابِ ذهن نادرست است و به جای آن ""سوژه ای در جهان"" الگوی مناسبی را برای ذهن فراهم می آورد.
پیچیدگی و اندیشه ی سیستمی، رویکردی تطبیقی به بنیان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علوم پیچیدگی با مفاهیمی همچون نوپدیدی، لبه آشوب و سازش پذیری نگاهی تازه به پدیده های اجتماعی و انسانی را پیش نهاده و تببینی متفاوت را فراهم آورده است. بسیاری سیستم های پیچیده ی اجتماعی- فنی رفتارهایی را نشان می دهند که توصیف و فهم دقیق آنها جز با بهره گیری از دیدگاه های علوم پیچیدگی شدنی نیست.
نوشتار پیش رو به این پرسش می پردازد که تفاوت های اساسی میان نگرش سیستمی و اندیشه ی پیچیدگی چیست و تمایز رویکرد تبیینی در آن دو کدام است. در این راستا با تاکید بر فرجام شناسی شاخه های گوناگون آن دو و بررسی تطبیقی- نقادانه برخی نوشته های نظری تلاش می شود پاسخی برای این پرسش پژوهشی فراهم آید.
نشان داده می شود که تفاوت های رویکرد سیستمی و پیچیدگی را می توان در هشت حوزه ی کلی مشخص کرد که تصویری کلان از قلمرو آنها را فرارو می نهد و مرزهای کاربست و محدودیت های این دو رویکرد تحلیلی را می نمایاند، تصویری که برای شناخت بهتر توان تحلیلی رویکرد سیستمی و پیچیدگی و به کارگیری درست آنها اهمیت بسیاری دارد.
علم و دین از نگاه فرانسیسکو آیالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از انقلاب علمی قرن هفدهم و قدرت گرفتن علوم تجربی، رقیبی قدرت مند برای ادیان در حل مشکلات بشر، و ارائة تبیینی روشن تر از جهان پا به عرصة وجود نهاد. رابطة علم و دین در کانون مباحث فلسفی قرار گرفت و آرای گوناگونی در این خصوص ارائه شد. نوشتار حاضر به نقد و بررسی دیدگاه فرانسیسکو آیالا[i]کشیش و ژنتیک دان برجستة معاصر می پردازد. وی بر این باور است که کتاب مقدس فقط در خصوص نجات و سعادت آدمی مصون از خطاست و اساساً هدف آن تبیین پدیده های طبیعی نیست. آیالا با پذیرش موضع طبیعت گرایی روش شناختی، و رد طبیعت گرایی متافیزیکی، برای تبیین وقایع طبیعی صرفاً پدیده های طبیعی را به میدان می آورد و دخالت هرگونه موجود ماوراء طبیعی از جمله خداوند را در امور جهان نفی می کند. او معتقد است برای تبیین پیدایش گونه های زیستی بر روی زمین فقط باید به نظریة تکامل و انتخاب طبیعی اکتفا کرد و آن ها را به خداوند منتسب نکرد، این نوع نگرش می تواند مشکل شر را به خوبی حل کند؛ زیرا شرور به تکامل و انتخاب طبیعی منتسب می شود و خداوند از ارتکاب شرور مبرا می شود. به نظر می آید راه حل آیالا برای حل مشکل شر از توانایی کافی برخوردار نیست؛ آیالا علم و دین را مربوط به دو حوزة متمایز می داند که هریک بر قلمرویی مجزا پرتو می افکند، از همین روی این دو در ارائة تصویری درست از عالم مکمل یک دیگرند
تضمنات سیاسی فلسفة فلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر شارحان فلسفة کلاسیک به ویژه کسانی که بر فلسفة فلوطین تمرکز کرده اند، برآنند که وی بر خلاف فیلسوفان دورة شکوفایی فلسفة در یونان، به خصوص افلاطون در مقام بنیادگذار فلسفة سیاسی، به سیاست و تدوین طرحی از نظام سیاسی نیک به عنوان شالوده و مبنای فلسفة سیاسی قدیم، التفاتی نداشته است. اگرچه فلوطین به مقولاتی چون دولت، حکومت، آزادی و عدالت به صورت مستقل نپرداخته است و از این حیث نمی توان وی
را فیلسوف سیاسی قلمداد نمود، اما به زعم ما می توان دلالت ها و تضمناتی سیاسی
را در فلسفة] «غیرسیاسی » وی مورد ملاحظه قرار داد و از آن طریق طرحی از
«فلسفة سیاسی » فلوطین تدوین کرد. تلاش ما در این مقاله، احصای برخی از مهم ترین این دلالت ها و مرتبط ساختن آن ها با یکدیگر به نحوی است که بتوان از آن منظومه ای ناظر بر آرمانی سیاسی تدوین کرد.
طبیعت گرایی علمی و فراطبیعت گرایی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
تبیین و تفسیر پدیده های طبیعی فرایند پیچیده ای است، زیرا عوامل متعددی چون تجربه، منطق و باورهای گوناگون روش شناختی، هستی شناختی و حتی دین در آن نقش دارند. طبیعت گرایی علمی با دو خوانش متافیزیکی و روش شناختی می کوشد این تفسیر را با زدودن نقش پاره ای از عوامل مذکور، ساده سازد و مدعی است طبیعت گرایی روش شناختی از مؤلفه های لازم علم است و توصیه می کند که ما در تبیین پدیده های طبیعی باید چنان رفتار کنیم که گویی واقعیتی جز ماده نیست و فرض می گیرد که علل غیر مادی، اعم از مخلوق (ذهن، روح) یا نامخلوق (خدا)، در فهم ما از جهان مادی تأثیری ندارند. جستار کنونی به بررسی این مدعا می پردازد.
نقد و بررسی مطالعات عصب شناختی تجربه دینی : مسائل و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های متاخر مطالعات عصب شناختی ، بررسی ماهیت تجربه دینی و ملازم های محتمل عصبی آن است.
عصب شناسان در این حوزه مطالعاتی در صدند با بررسی ساختار های عصبی میانجی در بروز تجربه دینی ، فهم دقیقی از ماهیت تجارب دینی به عنوان یک عمل شناختی بدست آورند. این مقاله با بررسی مطالعات عصب شناختی تجربه دینی ، دو رویکرد غالب در چنین مطالعاتی را رصد می کند. رویکرد نخست، تجربه دینی را به عنوان عملکرد نادرست ساختار عصبی و رویکرد دوم تجربه دینی را ماحصل عملکرد طبیعی ساختار عصبی مغز در نظر می گیرد. در ادامه، در ذیل پنج عنوان هدف و دامنه مطالعه ، فربهی مفهومی تجربه دینی ، اول شخص بودن تجارب دینی ، تمایز هستی شناختی و پیچیدگی عملکرد و ساختار عصبی مغز به نقد و بررسی مطالعات عصب شناختی تجربه دینی خواهیم پرداخت . به نظر می رسد که مطالعات عصب شناختی تجربه دینی با مسائل و محدودیت های متعددی مواجه است