ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۷٬۲۶۵ مورد.
۳۶۳.

بررسی و نقد نظریه رفتارگرایی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رفتارگرایی فلسفی فیزیکالیسم رفتارگرایی روانشناختی نظریه تحقیق پذیری معنا نظریه زبان خصوصی ویتگنشتاین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۵۱ تعداد دانلود : ۲۶۱۶
رفتارگرایی فلسفی یکی از شاخه های فیزیکالیسم است. فیزیکالیسم نظریه ای است که نفس و حالات نفسانی را یا غیرواقعی می داند (فیزیکالیسم حذف گرا) و یا برای آنها واقعیتی جز امور مادی قائل نیست (فیزیکالیسم فروکاهش گرا). رفتارگرایی فلسفی نوعی فیزیکالیسم فروکاهش گرا ست که بر مبنای آن نفس و حالات نفسانی با رفتار بیرونی انسان همسان پنداشته می شوند. این نظریه مبتنی بر سه دیدگاه است: رفتارگرایی روانشناختی، نظریه تحقیق پذیری معنا و نظریه زبان خصوصی ویتگنشتاین. در این مقاله می کوشیم، ضمن معرفی رفتارگرایی فلسفی و مبانی آن، ناکافی بودن این مبانی را در اثبات رفتارگرایی، و از این رو، مخدوش بودن این نظریه را نشان دهیم.
۳۶۵.

مبانی قرائت های گوناگون از قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن تفسیر قرآن هرمنوتیک تجربة دینی فهم قرآن قرائت‌پذیرانگاری‌ قرآن مراتب‌ طولی‌ و عرضی‌ فهم‌ قرآن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی
تعداد بازدید : ۶۷۴۶
این‌ مقال‌ بر آن‌ است‌ که‌ مبانی‌ قرائت‌پذیرانگاری‌ دین، از جمله‌ قرآن‌ را که‌ یکی‌ از مسائل‌ مهم‌ در حوزه‌ دین‌پژوهی‌ است، بحث‌ و بررسی‌ کند. ابتدا پرسش‌هایی‌ از جمله‌ «آیا می‌توانیم‌ قرائت‌ها و تفسیرهای‌ گوناگون‌ از قرآن‌ داشته‌ باشیم»، و «مبانی‌ این‌ قرائت‌های‌ مختلف‌ کدام‌ است»، مطرح، سپس‌ کوشیده‌ شده‌ است‌ که‌ به‌ این‌ پرسش‌ها پاسخ‌ داده‌ شود. در این‌ مقال، مؤ‌لف‌ به‌ پنج‌ مبنای‌ قرائت‌های‌ گوناگون‌ از قرآن‌ اشاره‌ می‌کند که‌ عبارتند از: 1. مراتب‌ طولی‌ و عرضی‌ فهم‌ قرآن؛ 2. مبنای‌ هرمنوتیکی‌ فهم‌ قرآن؛ 3. مبنای‌ زبانی‌ قرائت‌های‌ گوناگون‌ از قرآن؛ 4. مبنای‌ تجربی‌ قرائت‌های‌ گوناگون‌ از قرآن؛ 5. مبنای‌ تکامل‌ معرفت‌ دینی‌ قرائت‌های‌ گوناگون‌ از قرآن. هر کدام‌ از این‌ مبانی‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ شده؛ سپس‌ نتیجه‌گیری‌ لازم‌ به‌ عمل‌ آمده‌ است. در پایان، مؤ‌لف‌ به‌ روش‌ صحیح‌ تفسیر و فهم‌ قرآن‌ اشاره‌ می‌کند.
۳۶۶.

چیستی انسان شناسی

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی انسان شناسی دینی تعریف انسان شناسی بحران های انسان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۱۸ تعداد دانلود : ۲۲۸۷
انسان­شناسی یکی از مهم­ترین دانش­های الهی و بشری است که در حوزه معارف بشری و دینی تأثیر به سزایی دارد. تحلیل چیستی انسان­شناسی بر پایه پیشینه، تعریف، ضرورت و انواع آن صورت می­پذیرد. مطلب قابل توجه این­که انسان­شناسی دارای انواع فلسفی، دینی، علمی، عرفانی و اخلاقی است. هریک از انواع انسان­شناسی گرفتار بحران­هایی است و تنها انسان­شناسی دینی است که هیچ بحرانی در حوزه آن راه نیافته است.
۳۶۷.

بررسی تطبیقی کهن الگوی سایه در آراء یونگ و رد پای آن در غزل های مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کهن الگو غزلیات شمس سایه یونگ و مولانا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه روانشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : ۶۷۱۴ تعداد دانلود : ۴۶۰۷
از دیدگاه کارل گوستاو یونگ، انسان ها علاوه بر ضمیر ناخودآگاه شخصی یا فردی، بخش مشترک دیگری به نام ناخودآگاه جمعی یا فرافردی دارند. محتویات این بخش از روح و ذهن را کهن الگو ها تشکیل می دهند. یکی از این کهن الگو ها که نزدیک ترین چهره به ناخودآگاه شخصی و خودآگاهی ست، «سایه» نام دارد. کهن الگوی سایه، قسمت منفی و حیوانی، غریزی، زشت، نفرت انگیز و ناپسند آدمی ست. چیزی است که همه انسان ها مایل اند آن را از دیگران مخفی کنند. در این مقاله، پس از نگاهی کوتاه به مکتب روانکاوی یونگ، به تحلیل و تشریح کهن الگوی سایه پرداخته شده است و با در نظر گرفتن دو نقش مثبت و منفی برای سایه، چنانکه یونگ در نظریاتش تحلیل کرده است، در آغاز واژگان و در مرحله بعد مفاهیم و مفردات مربوط به این شاخصه در زبان مولانا و سرانجام، رمزهایی که در غزلیّات شمس آمده و با این کهن الگو قابل تطبیق است، بررسی شده است. با توجه به شواهد و نتایج حاضر در متن، جنبه منفی سایه با واژگانی چون گرگ، روح حیوانی و... ، مفاهیمی مانند «وجود نداشتن جان بی سایه»، «جان کژ اندیشه و یا بد اندیشه» و رمزهایی همچون نفس، دزد، فرعون، سگ، اشتر کین دار و غول نمایان شده است. در پایان، بخش کوتاهی به وجه مثبتی که شناخت این کهن الگو به دنبال دارد، در غزلیّات، اختصاص داده شده است. بارزترین ویژگی سایه در این مورد، خودشناسی و خداشناسی است.
۳۶۸.

محرک اول در نظر ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا حکمت حرکت زمان فعل قوه علت (فاعلى، غایى، صورى، مادى) شوق محرک اول

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : ۶۷۱۳
هدف از این مقاله تحقیق در خصوص نظر ارسطو در باب محرک اول یا خداست. ارسطو درکتاب مابعد الطبیعه خود درباره حکمت یا فلسفه اولى بحث و براى آن دو تعریف ذکر مى‏کند: 1- بحث درباره علل اولیه واقعیت 2- بحث درباره موجود بما هو موجود. این کتاب خود مشتمل به چهارده کتاب فرعى است. در کتاب آلفا علل اولیه را چهار تا مى‏داند: فاعلى، صورى، مادى، غایى. در کتاب لاندا، وارد بحث از محرک اول مى‏شود. قصد ارسطو تبیین وجود حرکتى است که سراسر عالم مادى را فراگرفته است و از این زاویه است که وارد بحث خدا مى‏شود. از نظر او، کل عالم کاروانى است که از قوه و نقص به سوى فعلیت و کمال روان است و محرک اول که فعلیت محض است، در رأس هرم هستى قرار گرفته و این قافله را به جذبه شوق به سوى خود مى‏کشاند. به تعبیر دیگر او علت غایى حرکت عالم است، نه علت فاعلى آن. ارسطو بعد از اثبات وجود محرک نامتحرک اول، آن را با خدا یکى مى‏داند و براى او صفات الهى مانند حیات و علم قائل مى‏شود و با این کار اصل اول فلسفى عالم را با اصل بنیادین دینى متحد مى‏سازد، بعد از آن که آن دو از هم جدا شده بودند. فعل خداى ارسطو، فکر است و متعلق این فکر هم، تنها خود اوست. بنابراین او علم و عنایتى به جهان ندارد. او معبود هم نیست. همچنان که خالق هم نیست. زیرا ارسطو ماده و حرکت را ازلى مى‏داند. جهان ارسطو غایتمند است، اما نه بدان معنا که موجودات آگاهانه به سوى غایت خویش روانند و نه بدان معنا که خدا، عالم را چنین قرار داده است. نفوذ و تأثیر خدا در عالم مانند نفوذ و تأثیرى است که شخصى ناآگاهانه، در شخصى دیگر دارد یا حتى مانند تأثیرى که یک مجسمه در طالب خود ایجاد مى‏کند. سخن آخر این که آراء ارسطو در باب خدا نه کافى است و نه حتى چندان منظم و مبوّب.
۳۶۹.

طرحی نو در طبقه بندی علوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن زمین انسان آسمان طبقه بندی علوم طبقه بندی ارسطویی علوم آفاق (جهان) علوم انفس (انسان) طبقه بندی دودویی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی معرفت شناسی علم،تعریف علم، تاریخ علم، مرزگذاری علم با غیر علم علم سنجی و تعامل علم و جامعه
تعداد بازدید : ۶۶۱۴ تعداد دانلود : ۲۹۸۴
طبقه بندی علوم همواره مورد توجه فلاسفه و دانشمندان بوده و هست . بسیاری از بزرگان دینی و غیر دینی هم در این باب داد سخن داده اند . در قرون اخیر ‘فرهنگ نویسی نیزناگزیر به مسئله تقسیم بندی و طبقه بندی علوم پرداخته است . در این طرح با استفاده از تجارب قبلی ‘طرحی جدی و با اتکا و استناد به آیات قرآن مجید داده شده است . این طرح عمدتأ ‘ به تقسیم بندی دوگانه توجه کرده و تا چند رده همین روش را حفظ کرده است . در این طبقه بندی طبیعت و انسان به عنوان دو محور اصلی تلقی شده و تقسیمات فرعی ‘ زیراین دومحور آمده است . امتیازات : 1)الهام از قرآن 2) بهای ویژه به انسان که مصداق خلیفه الهی و فرمایش حضرت علی است که ((وفیک انطوی العالم الاکبر 3)ساده و قابل فهم برای همه 4)عمومیت و شمول جهانی بویژه قابل استفاده موحدان 5)بهره برداری از عناصر شناخته شده جهان و انسان 6)انضمام علوم پزشکی جزو علوم انسانی .
۳۷۱.

هگل، هایدگر و مساله زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دازاین زمان هستی و زمان پدیدارشناسی روح

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تاریخ
تعداد بازدید : ۶۵۸۴ تعداد دانلود : ۳۲۷۴
هرچند هگل نخستین کسی نبود که پای تاریخ را به فلسفه باز کرد، اما بی تردید جایگاه تاریخ در متافیزیک تا پیش از هگل هیچ گاه چنین والا نبوده است. هگل تاریخ را وارد جوهر و جهان کرد؛ به این معنا که جوهر ذاتا پدیده ای تاریخی است و تاریخ همانا تجلی روح جهان است. تقریبا صد سال پس از هگل، فیلسوف دیگری سربرآورد که به تعبیری مفهوم تاریخ و رابطه آن با هستی را احیا کرد. وی تلقی غیرتاریخی پدیدارشناسی استادش هوسرل (صرف نظر از نوشته های واپسین هوسرل) را به نوعی پدیدارشناسی تاریخمند بدل ساخت و برای دازاین، یعنی یگانه راه مواجهه با حقیقت هستی، ذاتی تاریخی قائل شد. به اختلافات و اشتراکات هگل و هایدگر بر سر مفهوم تاریخ و تاریخ مندی تاکنون بسیار پرداخته شده است. اما ریشه تمام این مباحث، یعنی نگاه این دو متفکر به مفهوم «زمان» عمدتاً کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مقاله پیشِ رو ابتدا می کوشد تا تبیینی تقریبی از رویکرد هگل و هایدگر نسبت به مفهوم «زمان»، به دست دهد. سپس با اشاره به انتقادات هایدگر بر هگل (به ویژه برداشت هگل از زمان) در انتهای کتاب هستی و زمان، بکوشد تا در حد توان هگل را از برخی از این انتقادات مبرا کند و حتی برخی از آنها را در خصوص خود فلسفه هایدگر وارد بداند.1
۳۷۲.

«ذاتی» در منطق و فلسفه(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ذاتی باب ایساغوجی ذاتی باب برهان ذاتی باب علوم ذاتی باب علل ذاتی باب وجود محمول ذاتی و حمل ذاتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۶۳ تعداد دانلود : ۲۶۴۶
مفهوم ذاتی از واژگان پرکاربرد در منطق و فلسفه است. چون بی‌توجهی به معانی مختلف یک واژة مشترک، سبب خطا و غلطیدن به دام مغالطه اشتراک لفظی می‌شود، بر آن شدیم معانی مختلف واژه ذاتی را مشخص کنیم. در این میان، چند معنا از معانی این واژه مشهورتر است؛ مثل ذاتی باب ایساغوجی و یا ذاتی باب برهان، ولی حتی در این دو معنا نیز سخنانی متفاوت و گاه متعارض هست که در این نوشتار به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
۳۷۳.

شیء فی نفسه از دیدگاه فیشته

کلیدواژه‌ها: کانت تجربه من شی‏ء فی نفسه فیشته

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر نهضت رمانتیسیسم (اواخر قرن 18 - اواسط قرن 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : ۶۵۵۵ تعداد دانلود : ۱۳۸۵
وجود شیء فی نفسه به معنای جهان مستقل از ذهن و مسائل مرتبط به آن همواره یکی از مهمترین مسائل فلسفه به شمار می آمده است. به نظر بسیاری از متفکران، در طول تاریخ تفکر فلسفی، شیء فی نفسه از واقعیت برخوردار نیست. کانت از زاویه دیگری شیء فی نفسه را در نظر می گیرد. وی بیان می کند که متعلق آگاهی ما فقط پدیدارها هستند اما پدیدار بدون چیزی که این پدیدار، پدیدار آن باشد معنا ندارد. بنابراین لحاظ شیء فی نفسه برای ایجاد آگاهی ضروری است چرا که تجربه محصول شیء فی نفسه و فاهمه، هر دو، است. از طرف دیگر فیخته با صراحت، شیء فی نفسه را انکار می کند و فلسفه را بر «من» استوار می نماید. نکته ی مهم این است که اظهار می دارد کانت نیز منکر شیء فی نفسه است و درواقع فیخته باطن کلام کانت را ظاهر و حقیقت آن را مکشوف می کند. دلیل او بر این ادعا این است که شیء فی نفسه برای کانت صرفا یک فرض است نه چیزی بیشتر و فحوای نقد اول این است که منشأ واحد آگاهی عبارت است از «من استعلایی یا وقوف نفسانی اصلی». نویسنده در صدد بیان این مطلب است که هر چند فیخته ادله ی قابل توجه و قابل قبولی بر ادعای فوق اقامه می کند اما بررسی نقد اول کانت و نظام شناخت فیخته گواه فراروی فیخته از کانت است. هر چند این فراروی در ادامه مسیر کانتی است.
۳۷۴.

نسبیت علم کلام و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خدا استدلال اخلاقی اخلاق علم کلام اراده خدا عقل نظری خوب بد اوامر الاهی نواهی الاهی حسن و قبح استدلال عقلانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۶۵۳۳
در این مقاله، نسبت بین علم کلام و اخلاق مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ابتدا تعریفی ازعلم کلام و اخلاق ارائه شده است: علم کلام عبارت است از تبیین، اثبات و دفاع برهانی و عقلی از عقاید دینی و اخلاق عبارت است؛ احکامی که عقل عملی در باب حسن و قبح افعال و بایدها و نبایدهای رفتار آدمی صادر می‌کند. سپس دو دیدگاه در باب نسبت علم کلام و اخلاق مختصراً مورد اشاره قرار گرفته است. 1. علم کلام مقدم بر اخلاق است. 2. اخلاق مقدم بر علم کلام است در دیدگاه اوّل، ابتدا باید خدا و اوصاف او از طریق استدلال‌های عقلانی اثبات شود و سپس اخلاق به نظر آنان عبارت است از آنچه که خدا فرمان دهد، خوب و آنچه از آن نهی کند، بد می‌باشد. در ادامه، اشکالات و پاسخ طرفداران این دیدگاه مطرح شده است. در مورد نگرش دوّم، ابتدا دیدگاه کانت، فیلسوف بزرگ آلمانی مطرح و سپس مورد نقد قرار گرفته است. در خاتمه دیدگاه متفکران اسلامی مطرح گردیده و این نکته اثبات شده است که گزاره‌های اخلاقی مقدم بر علم کلام است.
۳۷۵.

درآمدی بر پایدارشناسی هوسرل

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۳۲
این مقاله سه بخش عمده دارد، شرح احوال، آثار و سوانح زندگى هوسرل، سیر مفهوم پدیدارشناسى تا هوسرل و شرح و بسط پدیدارشناسى در عصر حاضر است و براساس روش پدیدارشناسى، فلسفه‏اى جامع ابداع و استوار کرده است. هوسرل متفکرى سخت کوش و باریک بین بود و بر کسان بسیارى تاثیر گذاشت ولیکن تعداد اندکى فلسفه او را به طور کامل پذیرفتند. نگارنده در این مقاله جهد وافر نموده است مفاهیم مهم و اساسى فلسفه پدیدارشناسى هوسرل را به زبانى ساده توضیح دهد.
۳۷۶.

بازشناسى عناصر فلسفه هنر بر پایه مبانى حکمت صدرایى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۶۴۹۲
امروزه, فلسفه اسلامى, با توجه به پیش رفت علوم, نیازمند آن است که در حرکتى پویا خود را به روز و کارآمد نماید تا نشان دهد که در پاسخ گویى به پرسش هاى جدید نیز تواناست. به نظر مى رسد که فلسفه اسلامى مى تواند بیشترِ پرسش هایى را که در حوزه هاى گوناگون فلسفه ـ در دنیاى امروز ـ مطرح است, پاسخ دهد. اما وظیفه تبیین این پاسخ ها و طراحى آنها بر اساس مبانى فلسفه اسلامى برعهده پژوهش گران این حوزه است. این مقاله کوشیده است تا با بررسى یکى از مقولات فلسفى نوین; یعنى فلسفه هنر و زیبایى شناسى در نظام فلسفى ملاصدرا, گامى نو در پاسخ به پرسش هاى جدید فلسفى برداشته و روشى را براى بازسازى اندیشه هاى فیلسوفان اسلامى در حوزه هاى جدید فلسفه, ارائه نماید.
۳۷۷.

معنا یا غایتمندی زندگی در فلسفه افلاطون با تکیه بر آموزه «مثال خیر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی افلاطون غایتمندی فراطبیعت گرایی مثال خیر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۶۴۸۸ تعداد دانلود : ۳۱۰۸
پرسش از «معنای زندگی» و تلاش برای پاسخ گویی به آن، یکی از مهم ترین دغدغه های فکری آدمی از دیرباز تاکنون است. برخی معتقدند پژوهش در باب معنای زندگی درواقع پژوهش در باب «غایت» یا «هدف» زندگی است. ما نیز در این مقاله برآنیم تا معنای زندگی نزد افلاطون را با توجّه به اعتقاد او به غایتمندی زندگی مورد بررسی قرار دهیم. فلسفه افلاطون یک نوع فلسفه زندگی است و معنای زندگی به واسطه فلسفه ای مبتنی بر «حقیقت مطلق و راستین» کشف می شود. طبق نظر افلاطون زندگی انسان، فرآیندی غایتمند است که هدف آن نیل به «مثال خیر» است. فرآیندی که متضمن شناخت خیر، سرسپردگی و دلباختگی بدان و تخلق به فضایل است. «مثال خیر» به عنوان سلطان ساحت معقول در اعلی عِلیّین عالم مثل قرار داشته و سرتاسر خوبی و زیبایی و سودمندی است که نیل به آن، غایت «فلسفه» است : زندگی فلسفی، بهترین راه تحصیل غایت خیر است. با توجّه به غایتمندی زندگی نزد افلاطون و جایگاه مثال خیر در نظام فلسفی وی بجاست که دیدگاه فراطبیعت گرایانه نسبت به معنای زندگی را به او نسبت دهیم.
۳۷۸.

مبانی فلسفی نظریه سیستم های پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رئالیسم معرفت شناسی هستی شناسی تقلیل گرایی علم پیچیدگی سیستم های باز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸۶ تعداد دانلود : ۲۵۴۴
علم نوین پیچیدگی در دهه 1970 به عنوان یک نهضت فکری ظهور کرد. هدف آن تغییر مبانی اندیشه علمی و فراتر رفتن از اندیشه تقلیل گرا و خطی بود. رهیافت پیچیدگی در پی آن است که هرگونه سیستمی را مورد تبیین قرار دهد. برتالنفی یکی از چهره های اصلی و بنیانگذار مبحث سیستم های پیچیده بود. او صورتبندی نظریه سیستم ها را تغییر داد. او معتقد بود سیستم های زنده برخلاف سیستم های مکانیکی ذاتا ًباز هستند. برتالنفی دیدگاه معرفت شناسی خود را چشم اندازگرایی می نامد؛ زیرا به نظری وی هیچ گونه شناختی نمی تواند همه واقعیت را درک نماید، بلکه تنها می تواند بخشی از واقعیت را در چارچوب مدل های کمابیش مناسب بازتاب دهد. دیدگاه برتالنفی به نوعی ضد تقلیل گرایی است که این، هم تقلیل گرایی مکانیستی و هم تقلیل گرایی حیات گرایانه را شامل می شود.
۳۷۹.

فلسفه تحلیلی چیست؟

۳۸۰.

ضرورت وحدت نفس فاعل شناسا در فلسفه نقادی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی کانت معرفت فاعل شناسا فلسفه نقادی وحدت نفس

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۶۴۶۸
تبیین و توجیه وحدت نفس یا قوه مدرکه‌ای که با وجود برخورداری از قوای گوناگون معرفتی و تکثّر فعالیت‌های شناختی، حیثیِّت یگانه خود را از دست نمی‌دهد، از زمره دغدغه‌های اصلی فیلسوفان معرفت‌‌پژوه بوده و هست. با وجود فاصله قابل توجه اصول و روش‌های متفکران قدیم و جدید در مباحث علم‌النفس، التزام به موضوع «وحدت نفس» در مقابل «کثرت» متعلّقات آن کمرنگ نشده است. در فلسفة نقادی کانت، گرچه باب شناخت از آگاهی نظری از ذات و چیستی «نفس» مسدود است، در این مقاله نشان داده شده که مؤسس فلسفة نقادی نمی‌توانسته از تمکین و اعتراف به این حیثیّت فاعل‌شناسا سرباز زند و خواسته یا ناخواسته در حوزة آگاهی‌های محدود و مقید به «پدیدارها»، ضرورت ویژگی وُحْدانی نفس ‌شناسنده را معترف شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان