در ایران و بسیاری دیگر از کشورهای جهان، انواعی از نمایش های دینی پدید آمده اند که ریشه ها و مایه هایی دیرینه دارند و حتی تعدادی از آنها آیینی اند؛ از سویی دیگر، با گذشت زمان و عبور از دوران های رنسانس، مدرنیسم تا دوران پست مدرنیسم، تئاتر دینی نیز مانند سینمای دینی، جایگاهی مهم و مفید در سطوح مختلف جامعه داشته و تماشاگران فراوانی یافته است. شاخصه ها و ابعاد دوران مدرنیسم و پست مدرنیسم به جامعه، فرهنگ و هنر ایران نیز بسط یافته اند و با انواع سنتی و غیر سنتی تئاتر دینی ایران مواجه گردیده اند و بعضاً جاذبه ها و حتی موجودیت آن را به چالش کشیده اند. در این پژوهش بر اساس منابع مکتوب گوناگون - ضمن توجه به جایگاه تئاتر دینی در دوران معاصر- بر ضرورت باز اندیشی و نقد در جنبه ها و عناصر فرمی (تکنیکی) و محتوایی تأکید شده است؛ و همچنین ضروری دانسته شده که عناصر فرمی آن با مفهوم "معاصر سازی" متحول و بدیع گردند و عناصر محتوایی آن بر اساس "رویکرد هرمنوتیکی" تحلیل و بازنگری شوند. جای یاد آوری است رویکرد هرمنوتیکیِ برگزیده، بر اساس شش تعریف جدید از هرمنوتیک است که استاد نامدار این گفتمان ریچارد.ا.پالمر (1968) عنوان نموده و برای نقد فرم (شکل) از مفهوم "معاصر سازی" ساخته یان کات (1964) استفاده شده است.
اساساً موسیقی ایرانی، با دو اصطلاح بنیادین و مهم، همواره درگیر و در ارتباط بوده و هست. یکی سنت موسیقایی و دیگری موسیقی سنتی؛ که اولی متضمن گونه ای هویت تاریخی است و بنیانی ستوار برای موسیقی سنتی، و موسیقی سنتی نیز به نوب? خود، تبلوری از آنچه که سنت موسیقایی اش مینامیم. اگر چه درون مای? این دو، مدام در حال تغییر و دگردیسی است و جبراً و ضرورتاً نیز میباید که چنین باشد، اما با این حال، شکوفایی و پویایی یک موسیقی، مستلزم همراهی توأمان این دو در طول تاریخ میباشد. در یک نگرش اجمالی، میتوان دریافت که موسیقی سنتی ایران در دور? معاصر، پیوند خویش را با سنت موسیقایی ایرانی تا حدود زیادی گسسته است. از این روی، بازتاب این مفارقت، ظهور تکثر و تعدد و گونه گونی ژانر های موسیقاییای است که در دور? معاصر بازتابیده شده است. بنابراین، از برای برقراری پیوندی مجدد میان حال و گذشته و بازسازی حال، لاجرم نیازمند یک رِفٌرم موسیقایی در موسیقی سنتی خواهیم بود.